‏نمایش پست‌ها با برچسب طاعون جمهوری اسلامی در ایران. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب طاعون جمهوری اسلامی در ایران. نمایش همه پست‌ها

۱۴.۱۰.۹۶

شمع بودن، ذره ذره آب گشتن، تا به کی‌


شمع بودن، ذره ذره آب گشتن، تا به کی‌
راه پر خاشاک را آرام رفتن تا به کی‌ ؟

یک آهنگ دو اجرا(186)..دربهارزندگی..هایده - حمیرا

هیچ چیزی ارزش "فکر آزاد" را ندارد, باید برای بدست آوردن آن بهر قیمتی جنگید



آزادی امری بیرونی نیست که داده شود یا گرفته شود. اگر آزادی در نهاد شخص نهفته نباشد و جا نداشته باشد، آدمی‌ همیشه اسیر است، و فرقی‌ نمیکند در کجای دنیا باشد، و تحت چه شرایطی باشد، امروز اینجا فردا آنجا.
اگر آدمی‌ بشعور چگونه زندگی‌ کردن نرسیده باشد، همیشه در نکبت و آلودگی غوطه میخورد. یک مثال ساده این است که وقتی‌ کسی‌ در محلی نچندان مرفع و ویران زندگی‌ می‌کند، اگر خود آستین بالا نزند و در نظافت و زیبا سازی و رفاه محل زندگیش، برای خود و فرزندان خود تلاش نکند، و منتظر شود که دیگری آمده و کاری برای او انجام دهد، این فرد شعور زندگی‌ کردن را ندارد. و فرقی‌ نمیکند که در کجای دنیا باشد. برای این فرد هر کاری انجام دهی‌، مانند انداختن سنگ در چاه ویل است، هیچ نتیجه‌ای ندارد. محلش را آباد کنی‌، خود گوشه‌ای را پیدا کرده تا دور از منظر دیگران آنجا بشاشد. یا راه میرود و ته سیگار خود را در آنجا پرت می‌کند، یا تف می‌اندازد و الا آخر. ( در برخی‌ از این فیلم‌هایی‌ که از ایران میاید، محله‌های‌ خاکی و گرد آلودی را میبینم که میشود با یک کیسه کوچک تخم چمن خاکروب‌ها و یا مکان‌هایی‌ که کودکان در آنجا بازی میکنند را حداقل دستی‌ کشید، یعنی‌ اگر من آنجا بودم و در آن محل زندگی‌ می‌کردم، یک کیسه تخم چمن می‌خریدم و در پاییز و زمستان در سراسر خرابات میپاچیدم، بهار همه جا سبز میشد. شما که میدانید حکومت ایرانی‌ نیست و کاری برای شما نمیکند، چرا شما به فکر کودکان تان نیستید و برای رفاه حداقلی آنان کاری انجام نمی‌دهید؟)
در مورد بدست آوردن آزادی و رهایی از چنگال اسارت هم همینطور است. اگر شخص به این نتیجه نرسیده باشد که آنچه از او گرفته‌اند یک جنایت در حق اوست و باید برای رفع آن "خود" آستین بالا بزند، و مانند مورچه‌ها این وظیفه را تنها و تنها مختص خود بداند و بدیگران کاری نداشته باشد که همراهند و یا نیستند، خود با تمام توان برای احقاق حق خود بکوشد،
اگر آدمی‌ به این شعور نرسیده باشد،
فرقی‌ نمیکند که آزاد باشد و یا در اسارت، همواره در عقبماندگی است و همواره چیزی کم دارد. و در نتیجه او را میتوان فریفت و به امید آب بسراب رساند و از زیر چنگال اربابی بزیر پایِ اربایی دیگر کشاند.

امروز هم این را دیگر هر کودکی میداند که آن زمانی‌ که ایران تبدیل به زمینی‌ خشک و سوخته گردد، همین آخوند‌های بیگانه و دشمن ایران و ایرانی‌ و ماموران اجانب، کشور را رها کرده و ملت را در کام اهریمن جا گذاشته و بیکبار خود ناپدید میگردند.

امروز هم عده زیادی از آنان سیر از چپاول، اینک که کشور‌های خود را آباد کرده‌اند، و حساب‌های بانکی‌ آنان دیگر جا برای بیشتر اندوختن ندارد، بفکر رها کردن و رفتن افتاده‌اند. پس طناب‌ها را رها ساخته اند، ولی‌ همانطوری که وقتی‌ پایِ فیل را از روزگار کودکی بدرختی ببندی تا نتواند تکان بخورد، و اسارت را بدرونش بکشانی، در روزگار میانسالی‌ حتی اگر طناب پایش باز باشد، از جایی‌ که او را قرار دادن تکان نخواهد خورد، ملتی هم که ۴۰ سال زیر یوغ اسارت گردن خمیده است، با شک برهایی از طناب‌ها می‌نگرد و بسختی آنرا باور می‌کند. از طرفی‌ هم کفتار‌ها و شغال‌ها منتظر به احتضار افتادن ملتی سرکوب گشته و حقارت دیده و در فقر معنوی و مادی غرق گشته، میباشند تا بریزند و این پیکر نیمه جان را از هم بدرند.

از طرف دیگر هم از این واقعیت نیز نمیتوان گذشت که اعتراضاتی که ملت ایران در تقابل با ظلم و ستمی که به آنان روا داشته میشود، در سراسر ایران براه انداخته اند، اگر هیچ نتیجه دیگری هم که نداشته باشد در رشد فکری آنان بسیار تاثیرگذار است. هرچه از این پرده‌های عنکبوتی که دور افکار و تن‌ ایرانی‌‌ها پیچیده شده، پاره گردد به نفع آنان است. و به بلوغ فکری آنان کمک می‌کند. روزگاری هرچه ما جزّ میزدیم که آی مردم: اینها نتنها ایرانی‌ نیستند و بیگانه اند بلکه برای نابودی ایران و ایرانی‌ با شال سبز کمر بسته اند، افراد بسیاری خندیده و ما را متهم بدست اندرکاران تئوری توطئه می‌دانستند. امروز پس از سالها ذلّت کم کم بهمان نتیجه‌ای رسیدند که سالهاست از زبان ما میشنوند.

امروز هم باز تکرار می‌کنم و می‌گویم و تا زمانی‌ که ملت بمعنای واقعی‌ آن نرسیده است، سال‌ها خواهم گفت و تکرار خواهم کرد: آی‌ مردم تا زمانی‌ که به آزادی فکر و اندیشه نرسیده اید و بشعور لازم برای زندگی کردن درست دست نیافته اید، تا زمانی‌ که به این نتیجه نرسیدید که هیچکس برای رفع مشکلاتش نگاهش بدیگران نباید باشد، و منتظر دستی‌ از غیب نباید بماند، و تنها و تنها باید دست بزانوی خود گذاشته و بلند گردد، تا آن‌روز، هرچه کنید بهره ای که میخواهید از آن بدست نخواهید آورد . و این نه مطلب تازه‌ای است و نه واقعیتی است که تجربه نشده باشد، این یک جز تفکیک نایافته از زندگی‌ بشری است.

مگر اینکه معجزه‌ای مانند رضا شاه رخ دهد و ملت را از زمین گرم و حضیض ذلّت به اوج عّزت برساند، والاغیر.





۱۰.۱۰.۹۶

وظایف وزیر آموزش و پرورش در جمهوری جهل و جنون و خیانت و جنایت, باز نشر


- سوزاندن ابتدایی ها در آتش
- چپ کردن اتوبوس راهیان نور
- چپ کردن اتوبوس معلمان
- چپ کردن اتوبوس دانش آموزان برنده در المپیاد ریاضی‌
- پرت کردن دانشجو از بام خوابگاه، پل‌ها و تراس بخیابان
- مفقودالاثر کردن دانشجوهای معترض‬.




از وظایف دیگر وزیر در رابطه با آموزش و پرورش نسل آینده ایران:
- شادی ممنوع!
- موفقیت در زندگی ممنوع!
- باسوادی ممنوع!
- اعتراض ممنوع!
- کلا هر لذت سالمی ممنوع!
- خواندن تاریخ پر افتخار ایران ممنوع
- افتخار به تاریخ جعلی عرب و ترک جز درس اصلی‌ و اجباری
- دانستن جغرافیای ایران ممنوع
فقط میتوانید معتاد شوید! معتاد باشید تا دیگر صدایی از شما بگوش نرسد و ولی امر مسلمین و شرکاء، با خیال راحت بظلم و ستم و چپاول مملکت ادامه دهند!
بلطف سربازان گمنام امام زمان در سپاه و وزارت اطلاعات، مواد مخدر بوفور در سطح گسترده و بسیار ارزان در دسترس همگان میباشد!

بجز موارد یاد شده ایشان مسئولیت هیچ مورد دیگری را در طاعون جمهوری اسلامی در ایران قبول نخواهد کرد.

منبع: فیسبوک

۱.۹.۹۶

وقتی تاریخ و نیاکانت را نشناسی, دچار فلاکتی


تمامی این جواهراتی که به تاج (الماس کوه نور ) و لباس ناصرالدین شاه قاجار نشسته اکنون در کلکسیون ملکه انگلیس قرار دارد. واین تنها یک نمونه از خروار است .

۲۲.۸.۹۶

آنان که سوگوار کردند خاک مرا، خواهند شکست در راه حمل این همه تاراج


درگذشت دردناک گروهی از هم‌میهنان شریفمان را که بر اثر فاجعه جانکاه زمین لرزه در کردستان ایران جان بجان آفرین تسلیم کردند را به ملت نجیب و تحت ستم ایران از صمیم قلب تسلیّت می‌گویم و توانایی، صبر و بردباری در مقابل این مصیبت عظیم را برای بازماندگان از ایزد یکتا خواستارم.



Persian Song!!! Dashti

۲۱.۸.۹۶

آنچه که همگان همیشه و همه جا بدان اعتقاد داشته اند، احتمال بسیار بیشتری دارد که اشتباه باشد


از ویژگی‌‌های پیغمبر اسلام، صرفنظر از قدرت خارق العاده او در جماع، علاقه بیش از حد حضرت به آرایش سر و صورت خود بود. موهای رسول اسلام تا سر شانه‌‌هایش بلند بود و ماهی‌ یکبار آنها را خضاب می‌گذاشت. و اکثرا موهایش را بصورت چهار گیس بافته و رها میکرد. از این گذشته پیغمبر عادت داشت هر شب سه میل سرمه در چشم راست و دو میل در چشم چپ خود بکشد. حضرت اکثرا جامه سرخ می‌پوشید که در بین اعراب عجیب بود.

عجیب است که بیشتر آخوند‌های شیعه بعنوان تاسی‌ از سیره رسول اسلام در امر جماع تلاش تحسین آمیزی دارند، اما هیچکدامشان نه تنها به مردان تکلیف نمیکنند که موهایشان را مانند آن بزرگبزار بلند بگذارند یا سرمه در چشم بکشند بلکه برعکس در نکوهش جوانانی که موهای بلند دارند هم خطبه میخوانند.
دلایل النبوه جلد اول صفحه ۱۲۹


۵.۸.۹۶

ز منکران بهشت برین می ترسند


ز گور مرده نیاید شفای درد فقیران
به ورد و نوحه نمیرد عذاب و رنج اسیران
همیشه باور او را بصحن خانه کشانم
اگرچه رفته به دار ِ غروب مرده ایران
زکاخ ظالم هرزه صدای خنده برآمد
که شهر سایه بگشته بخاک میهن ویران
شنیده ام ز جفای سکوت مرده میهن
ندای رنج سراب و صدای درد اجیران
چو نقش لوح ِ عظیم ِ شکوه و عزت ایران
ز قلب خسته میهن نرفته یاد دلیران
همیشه یاد وطن هست سکوت روح وجودم
همیشه یاد وطن باش به یاد ِ میهن شیران.



ترانه " بی پرده "- کاسه کوزه رو جم کنید

۲۶.۷.۹۶

تصویر امام زمان بر اساس روایات و احادیث, کشیده شد... باز نشر

تصویری از امام زمان بر طبق مشخصاتی تعریف شده در روایات و احادیث.

مشخصات:
- قائم عليه السلام كسى است كه هر گاه خروج كند، در سن پيرى است اما سيماى جوان دارد، و آنچنان قدرت جسمى دارد كه دستش را به بزرگترين درخت روى زمين بياندازد، مى تواند آن را از ريشه بركند، و اگر در ميان كوهها صدايش را بلند كند سنگهاى كوهها قطعه قطعه گردند، عصاى موسى عليه السلام و انگشتر سليمان عليه السلام همراه اوست .”( كشف الغمه ، ج۳، ص ۴۴۵ اعلام الورى ، ص ۴۰۷)
- مهدى از ما خاندان است ، بلند پيشانى و بر آمده بينى است (كه وسط بينى اش برآمدگى دارد). (اثباة الهداة ، ج ۷، ص۱۸۵)
- بلند پيشانى و برآمده بينى ، سطبر شكم ، لاغر ران و در ران راستش ، خالى هست ، گشاده دندان مى باشد (اثباة الهداة ، ج۷، ص ۲۳۸).
- از بیدارى شبها، چهرهاش به زردى میگراید .
- بینى او بر آمدگى کمى پیداست چشمانش سیاه و ابروانش بهم پیوسته است و در وسط.
- میان دندانهایش گشاده و گوشت صورتش کم است.
(منبع)
- شیخ کلینی حدیثی را روایت می‌نماید که مدفوع ائمه بوی مشک دارد (اصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه)
- امام زمان(ع) سينه اى گشاده وكتف هايى باز و عريض (بحار الانوار ج۱۵۲ ص ۳۱۹ ، اثبات الهداة ج ۳ ص ۴۴۰ و۵۲۰).

- دندان: دندانهايش به خصوص دندانهاي جلو گشاده و به هم پيوسته.
- موهاي سرش درخشنده و سياه و مجعد اما نه زياد درهم پيچيده و تا نرمي گوش از دو طرف آويزان و بر روي دوشريخته و از وسط داراي فرق بود.
- سر شانه و ما بين دو شانه: استخوان سر شانه نرم و بزرگ و سر دوش پايين افتاده و ما بين دو شانه پهن.
- کف: کف دست آن حضرت پهن و بزرگ.
- سينه و از سينه تا ناف: سينه پهن و فراخ و از گودال گلو تا ناف مانند خطي از مو کشيده شده.
- شکم: شکم . برآمده و بزرگ
(منبع)
- دندان هايش چون شانه ظریف، منظم وجدا از هم است. (۱) دندان هايى شفاف دارد. (۲) دندان هاى ثنايايش براق و از همجدا است .(۳)
(۱. بحار الانوار ج ۱۵ ص ۷۷ ، کشف الغمه ج ۳ ص ۲۶۰ و ۲۷۷.
۲. غيبة نعمانى ص ۱۴۱، منتخب الاثر ص ۱۵۰.
۳.منتخب الاثرص ۱۶۵).
- مردم به واسطه نور چهره دلربای حضرت مهدی (علیه‌السلام) از نور آفتاب و ماه بی نیاز می‌شوند(منبع)


(امام زمان لخت و عریان ظاهر میشود! (اصول کافی جلد ۶-ص۴۹۸)

ظریفی‌ میگفت امروزه اکثر اعراب حاشیه نشین خلیج پارس دارای همین مشخصاتند که!

۴.۷.۹۶

۱۵۰ سال تنهایی همراه با حماقت

از جا کندن درِ خیبر

بااینکه متن زیر قدیمی‌ و تکراریست ولی‌ تکرار دوباره و دوباره آن بناچار است. تا شاید براثر بازگویی چندین باره، حقایق در مخ‌های در کما نفوذ کرده و آنها را کمی‌ تکان داده و وادار به بیداری کند.

پس از جنگ جهانی و اشغال فرانسه توسط نیروهای آلمان برخی از مردم آنجا رفتارعجیبی پیدا کردند. این عده نام فرزندان خود را هیتلر میگذارند. برخی کار را از این هم فراتر برده و نام آنها را نوکر هیتلر و یا کنیز هیتلر میگذارند. نصف این جماعت هنوز برج ایفل را ندیده اند ولی حتمآ میروند و دیوار برلین را بازدید میکنند!

با اینکه اصلا آلمانی بلد نیستند روزی چند مرتبه رو به دیوار برلین بزبان آلمانی دعا میخوانند. آنهائیک که براثر تجاوز ارتشیان آلمان به اجدادشان دورگه آلمانی فرانسوی شده اند، یک شال اس اس بکمرشان میبندند تا همه بدانند که اینها از پدر آلمانی و بر اثر تجاوز بدنیا آمده اند و البته به این امر افتخار هم میکنند!!

یک عکس از یک جوان خوشتیب و خوش هیکل را توی خانه شان قاب کرده اند و میگویند این عکس هیتلر است و به آن احترام میگذارند. هرچقدر هم دیگران عکس واقعی هیتلر را نشانشان میدهند، زیر بار نمیروند و میگویند اصلا هیتلر سبیل نداشته!!!

هروقت این ماجرا را برای آشنایان ایرانی مسلمان تعریف میکنم قاه قاه میخندند و میگویند: اینها دیگر چه آدمهای احمق و نادانی هستند. یا میگویند اینها از یک خر کمتر هستند. دلشان شدید برای حماقت آنها میسوزد و بحالشان تاسف میخورند. و گاهی‌ هم جوکی چیزی برایشان میسازند.


این ماجرا البته تخیلی‌ است که از روی واقعی‌ آن که در زیر میاید کپی شده:



پس از حمله قبایل وحشی انگل ساکسون و گًل و عرب و ترک در زمان جنگ جهانی‌ اول و پس از اینکه حکومت زنباره قاجار‌ها امپراتوری پارس‌ها را تا حد خاک ذلیل کرده بود و توان ایستادگی در مقابل وحشی‌ها را نداشت، کشتار عظیم و قتلعام باور نکردنی در ایران براه افتاد و ایران غارت شده و به ده‌ها کشور تجزیه گشت.

مردان و زنان ایرانی‌ کشتار گشته و شهر‌های بهشت آسای ایران سوزانده شده و غارت گردیدند. از تجاوز به زنان و بردن کودکان بعنوان پدر سوخته‌های برده، توسط سربازان داعشی ترک و عرب، تا کشتار حیوانات، ماه‌ها ادامه داشت. پس از آنکه زبان آذری‌ها را بریده و به آنان تکلیف کردند ترکی‌ سخن بگویند، پس از اینکه بکودکان باقی
مانده یاد دادند که دشمن داعشی ایران را که والدینشان را کشتار نموده بودند بپرستند، و آیین بربریت، توحش، جهالت و عقبماندگی را جایگزین تمدن پیشرفته هزاران ساله که بر پایه علم و دانش استوار بود، کردند، مردم ایران رفتارعجیبی پیدا کردند. آنها برای سالروز مرگ دشمن خود عزاداری میکنند، بر روی گور‌های آنان گنبد‌های طلایی میسازند، هر زمان نام یکی‌ از قاتلین میاید، صلوات فرستاده و بجان بازماندگان و خانواده‌های قبایل عرب دعا میکنند، حاجات و آرزو‌های و سلامتی خود و فرزندان‌شان را از قبر‌های اعراب مرده می‌طلبند، سالانه مبالغ زیادی خرج کرده و خود را به پایِ سنگی‌ سیاه که اتفاقاً ساخته نیاکان ایرانی‌ خود آنهاست ولی‌ اینک خانه خدای عرب نامیده میشود، میرسانند تا نشان دهند آیین انسان ساز خود را فراموش کرده و سنگ پرست و ٔبت پرست شده‌اند. نصف این جماعت هنوز بشهرهای دیدنی و تاریخی ایران سفر نکرده اند و از تاریخ باشکوه خود بیخبرند ولی حتمآ میروند نجف، کربلا، مکه و حرم امام رضا را زیارت میکنند!
با اینکه اصلا عربی بلد نیستند روزی چند مرتبه رو بقبله بزبان عربی دعا میخوانند. آنهائیکه که براثر تجاوز اعراب به اجدادشان دورگه عرب‌ایرانی شده اند، یک شال سبز بکمرشان میبندند تا همه بدانند که اینها سید هستند و از پدر عرب و بر اثر تجاوز بدنیا آمده اند و البته به این تاریخ تجاوز وحشیانه و سید بودن افتخار هم میکنند!!



یک عکس از یک جوان خوش قیافه با چشمهای درشت مژه‌های بلند مشکی و ابروهای "برداشته کمانی" را توی خانه‌شان قاب کرده اند و میگویند این عکس حضرت علی یا حسین است و به آن احترام میگذارند. هرچقدر هم دیگران عکس واقعی علی را نشانشان میدهند، زیر بار نمیروند و میگویند علی زیبا بود! تازه وقتی‌ خود اعراب هم می‌گویند اینهائی که میپرستید آدم‌هایی‌ بودند که مثل خود شما ها می‌خوردند، میخوابیدند، با زنان همبستر می‌شدند، و توالت رفته و قضای حاجت میکردند، ایستاده میشاشیدند، مریض می‌شدند، خلط مینداختند، دست در دماغشان میکردند، باز ایرانی‌‌ها می‌گویند نه اینها مقدسند!!!



و این داستان نه مربوط به یک دوره یا دو دوره جاهیت باشد، این داستان مربوط به ۱۵۰ سال جاهلیت است. بعد انتظار دارید دنیا نخندد!

۱.۷.۹۶

هیچ ننگی برای یک ملت بزرگتر از این نیست که آخوند بر او حکومت کند, باز نشر


نگاهی‌ گذرا بگوشه‌ای از حکومت ۳۸ ساله آخوند اجنبی در ایران:

-واگذاری مجانی‌ منابع خام سرزمین ایران ، نفت، گاز، طلا، آهن، مس به ترک و عرب آزاد
صادرات برق مجانی‌ به سرزمینهای تحت اشغال عرب و ترک مانند ترکیه، سوریه، عراق و دیگر همسایگان آزاد
- وطن پرستی‌ ممنوع
- وطن فروشی آزاد
- آبادانی ممنوع
- ویرانگری آزاد
- فرستادن پول و مال ایران به کشور‌های عربی‌ آزاد
- سوزاندن و کشتن دختر بچه‌های ایرانی‌ آزاد
- نابودی طبیعت ایران آزاد
- خراب کردن، دزدیدن و نابود کردن آثار باستانی یا سند هویت ایرانی‌ آزاد
- اعدام آزاد
- دزدی از بانک‌ها و بیت المال آزاد
- آب بازی ممنوع، اسید پاچی آزاد
- تبدیل دانشگاه بحوزه و مکتبخانه آزاد
- تبدیل پول ملی‌ بعلف ‌خرس آزاد
- نجات پول ملی‌ ممنوع
- ترور، کشتن، زندانی و شکنجه دانشمندان، وطن پرستان، قهرمانان ورزشی، نخبگان، نویسندگان، شعرا، دلسوزان ایران آزاد
- انتقاد از اعرابی که در ۱۴۰۰ سال پیش میزیستند ممنوع
- ساختن امام زاده تا حد بی‌ نهایت بمنظور ترویج حماقت آزاد
- ساختن خانه هنر و سینما ممنوع
- نامیدن زنان زیر ۴۰ سال بعنوان صغیر و احمق، آزاد
- ابراز وجود زن ممنوع
- انتقاد سیاسی ممنوع
- فحاشی و اراذل و اوباش مداح رژیم آزاد
- صیغه کردن زنها بهر تعداد آزاد
- کمک بزلزله زدگان ایران ممنوع
- کمک بفلسطین و اعراب، بیحد و نامحدود آزاد
- پرواز هواپیما بهنگام اذان ممنوع
- گفتگوی تلفنی بین زن و مرد ممنوع
- اجرای کنسرت در مشهد ممنوع
- درس خواندن پسر و دختر در کنارهم ممنوع

::::::::::::::::::::::::::
::::::::::::::::::::::::::
برای آدمی‌ مرگ شرافتمندانه تر از زندگی‌ تحت چنین شرایط و تن‌ دادن بحکومت آخوند است.


عوامل آخوند اجنبی که اکثرا از پانترک‌ها و فلسطینی‌ها و بیوطنها هستند، دسته دسته جوانان ایرانی‌ را وحشیانه دستگیر کرده و به بهانه‌های واهی گوناگون آنان را تحقیر، توبیخ، مجازات، زندانی و اعدام میکنند. و این حکایت ده‌ها سال اشغال ایران پس از فتنه ۵۷ است
پیش از این ناصر نقویان
 گفته بود: «جوان بیچاره را كه از بیكاری و فقر برای بقای خودش به زورگیری رو
 آورده را می‌گیرید و می‌چرخانید و مجازاتش می‌كنید امّا چشمتان را بر این 
خلاف‌های سنگین كه عامل اصلی شكل‌گیری جرائم خرد در جامعه است می‌بندید»
اگر فتنه ۵۷ رخ نداده بود


۳۱.۶.۹۶

هزارچهرهِ رهبر احمق ها.... باز نشر


در طول ۲۷ سال گذشته علی خامنه‌ای در صد‌ها نقش ظاهر شده است، از جمله ولی امر مسلمین جهان، نویسندهٔ کتاب، موسیقی‌شناس، پژوهشگر انقلاب‌های رنگی و مخملی، رئیس واقعی دستگاه قضایی، فرهنگ‌شناس، ایران‌شناس، مسئول امر به معروف و نهی از منکر در کشور، رهبر جمهوری اسلامی، رئیس بنیاد جانبازان، شریک پنهان رئیس دولت در ادارهٔ کابینه، رئیس شورای نگهبان، رئیس پنهان مجلس، ایدئولوگ، رئیس حزب پادگانی، رئیس انجمن شاعران حکومتی، قاضی دادگاه‌های سیاسی و مطبوعاتی، دشمن‌شناس و متخصص توطئه، فرمانده نیروهای نظامی و انتظامی، دادستان کل کشور در پرونده‌های سیاسی، دادستان و قاضی دادگاه ویژهٔ روحانیت، مرجع تقلید، مدرس درس خارج حوزه، مدرس اخلاق، مدیر حوزه‌های علمیه، مسئول لابی صنف آهن‌فروشان، شاعر، مبارز ضد امپریالیست، ناشر آثار ادبی مربوط به جنگ، منتقد ادبی، تهیه‌کنندهٔ سینما، زاهد، پدر دلسوز ملت، ایرانگرد، پیش‌نماز، بسیجی، استراتژیست جنگ روانی، مدیر رادیو و تلویزیون، مدیر بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران، صاحب رکورد اعدام در جهان، متخصص در حوزهٔ قانون اساسی، فرماندهٔ انصار حزب‌الله، رئیس بنیاد خیریهٔ کمک به حزب‌الله و حماس، کوه‌نورد، خطیب، واعظ، معلم اخلاق، عارف سالک، متخصص سینمای هالیوود، تحلیل‌گر سیاسی، آینده‌نگر، ورزشکار، حضرت مسیح، بدن‌ساز، و...

برخی از این نقش‌ها را قانون اساسی برای وی تعریف کرده و وی آنها را بسط داده است، برخی را خود وی برای خود تعریف کرده و در قالب آن عمل می‌کند و برخی دیگر را نیز اعضای دفتر و وفاداران درگاه برایش جمع و جور کرده‌اند.

۲۶.۶.۹۶

مبارزه مدنی یا مبارزه بدنی؟ باز نشر





میفرمایند مبارزه مدنی باید کرد! اینهم از همان دستورعملها و نسخه‌هایی‌ است که خوشبینانِ ساده دل‌ِ بی‌ پیرایه می‌نویسند. دلیل این ادعا هم همین بس که در خود کلمه "مدنی" پنهان است... خودت می‌گویی مدنی! یعنی‌ کاری با فرهنگ با تمدن با مدنیّت، که ناشی‌ از بردباری، پایداری، احترام به یکدیگر و خلاصه مطلب و رساننده قلب منظور، یعنی‌ همان پندار نیک‌، گفتار نیک‌ و کردار نیک‌ شخصی‌ است. کجای این حکومت را بگیریم که یک سایه کمرنگی از اینها در درونش نهفته باشد، که با تمسّک و توسل به آن بشود مبارزه مدنی کرد؟؟ مثل اینکه بگوییم با گرگ گرسنه باید نشست بر سر یک میز و در مورد رشد منفی‌ جمعیت گوسفندان تبادل نظر کرد! درست بهمین مسخرهگی است.

مبارزه مدنی در جایی‌ صورت می‌گیرد و جواب میدهد که پیش از آن مدنیّت و فرهنگ در رگ و پی‌ جامعه خانه کرده باشد، مثل اینکه در آلمان شیر را بمقدار کمی‌ گران کردند، فردای آنروز، هیچیک از آحاد ملت آلمان شیر نخریدند. یعنی‌ با یک مبارز مدنی دهان صاحب کارخانه و بچه را پر خون کردند، و صاحب کارخانه مجبور شد با دادن میلیون‌ها یورو خسارت و هزاران بار عذرخواهی دوباره برگردد بقیمت سابق.

حالا همین عمل را در کشوری که مدنیتی در آن نیست انجام بده، یعنی‌ بیا بگو از فردا دو زار بقیمت شیر افزوده میشود. اکثر آحاد ملت حتی آنهایی که سال بسال لب به شیر نمی‌زنند، با شنیدن حتی شایعه این خبر، بلافاصله همه عزم خود را جزم کرده و در بدر بدنبال بقالی و چقالی و لبنیاتی دونبش که اکثرا متعلق به اهالی آذربایجانی است که خود را ترک میداند، میگردند که شب پشت درش بخوابند تا کله سحر شیر را بقیمت پیشین آن بخرند، در خانه انبار کرده و دلشان را شاد کنند که این آخر سری چیزی را ارزان خریده اند و تو دهن صاحب کارخانه زده اند!

و این ادعا نیست، حقیقت تلخی‌ است که به تجربه دیدیم، یعنی‌ چندین بار پیش از اینکه قیمت بنزین را بالا ببرند، مثل بچه آدم اومدن و گفتند، آقا از فردا قیمت بنزین دو برابر میشود، و هیچ جنبنده‌ای پیدا نشد تا نپرسید آخر چرا؟؟ چرا باید روی نفت و بنزین خوابید و چنین بدبختی کشید؟ اما در عوض مردم هم ریختند هر چی‌ ظرف تو خانه داشتند از بنزین پر کردند، و در نتیجه یک چند روز هم با قیمت پیش از گرانی آن حال کردند و بعد هم مثل بچه آدم قیمت بنزین را بهمان قیمت اروپا خریدند.

بعد شما میا‌یی و برای این مردم نسخه و دستور عملی‌ بنام مباره مدنی مینویسی! خوب سرخورده میشوی، از آنطرف هم موجب شادی ناکسان شده و حتی خود مردم هم خنده‌شان می‌گیرد حتی اگر برویت نیارند.

آقا جان هر چیزی دارای روش و رگ خوابی است. هر چیزی قانون و قواعد خود را دارد.

مثلا رسم مبارزه این است:
- اولین قانون مبارزه، قانون پیروز شدن است. یعنی‌ یا باید وارد گود نشوی‌ و یا اگر تصمیم گرفتی‌ مبارزه کنی‌ باید و باید و باید و باید با هدف پیروزی باشد و از پا ننشینی و نمیری تا پیروز نشدی. هدفی‌ جز پیروزی چیزی بجز اتلاف انرژی، زمان، جان، مال و همه چیز نیست. این اصل اول است.

-اصل دوم شناختن رقیب و طرفی‌ است که میخواهی با او مبارزه کنی‌.
اول باید بدانی‌ دشمن کیست، چیست، کجاست، چکاره است، چه میخواهد، نقاط ضعف و قوّتش چیست، چگونه میشود زد پدر صاحبش را درآورد. چرا که بدون شناخت میشود همان جریان مبارزه بدنی با آسیاب بادی!
یعنی‌ با یک لات بیسراپا با یک تروریست دهان گشاد آدمکش، با یک مزدور بیگانه و جلاد اجنبی که با هدف کشتار و نسل‌کشی تو آمده، نمی‌شود و نمیتوان دم از بودن یا نبودن، و پرسش اینجاست و شما کجایی و بحث فلسفی‌ زدن!

شما زمانی‌ که با یک لجاره که چیزی برایش مهم نیست و از انجام هر پلیدی شرم ندارد، روبرو هستی‌:


میبایستی بروشی‌ با او مبارزه کنی‌ که نتیجه بدهد.
بمردم بگو: مردم این لجاره‌ها را هرجا گیر آوردیید، بسزای عملشان برسانید. چند تا چند تا قرار بگذارید، سر راه اینها بنشینید و هنگامی که فرصت یافتید آنچنان دماری از او درآرید که از جایش بلند نشود. و نترسید شما چیزی برای از دست دادن ندارید، ولی‌ آنها همه چیز دارند و از دست دادن کوچکترینش به آنها لطمه میزند.
و در ضمن همه مردم را نمیتوانند بکشند و زندان کنند.
ولی‌ شما میتوانید زندگی‌ را برای آنان و خانواده‌هایشان با ترس همراه کنید و آنچنان دماری از روزگار‌شان درآرید و آنچنان زندگی‌ و نفس کشیدن را برایشان تیره و تار کنید که بگذارند فرار کنند.

اینها خودی نیستند، اینها دشمن شما و فرزندان و آینده کشورتانند.

اینها در لباس خودی، یکایک شما را تک تک و تنها گیر آورده و نابود میکنند. و مبارزه با اینها از واجبات زندگی‌ هر فرد است. مبارزه بین مرگ و زندگی‌ است. و نابودی اینها نجات فرزندان شماست. با اینها میبایستی مانند دشمن اشغالگر مبارزه کرد. همانطور که اینها با موذیگری و شیّادی بکشور دست یافتند و همه چیز را برای خود و کشور‌های بیگانه‌شان میخواهند، با موذیگری و شیّادی نابودشان کنید و همه چیزشان را به آتش بکشید.

۱.۶.۹۶

دلیل خیانت به ملت ایران و صادرات گاز مجانی‌ به کردستان اشغالی


لازمه صادرات نفت و گاز مجانی‌ بسرزمین‌های اشغالی ترکیه و عربی‌، استخدام ۴هزار آخوند مفتخور و بیخاصیت در شرکت ملی گاز ایران در سال ۱۳۹۱، همینجوری برای مفت‌خوری و برای خیانت به ایران بود! زمانی‌ که این آخوند‌های خائن که همگی‌ سرسپردگان وزارت‌های اطلاعاتی‌ غرب و ترک و عربند، در شرکت گاز ایران، جاگیر شدند، فاتحه منابع ارزشمند نفتی‌ و گازی ایران بطور کامل خوانده شد.و آنچه که از خلیج پارس بنام عربستان و امارت و قطر و از دریای مازندران بنام آذربایجان و روسیه و از غرب ایران ذخایر گازی و نفتی‌ بنام نفت عراق برده میشد کم بود، منابع دیگر هم بتاراج رفت.

مدیر توسعه منابع انسانی!! شرکت ملی گاز ایران در آن زمان، خائنی بنام محمد‌مهدی هادی‌زاده، استخدام این اراذل و اوباش نوکر اجنبی را اینچنین توجیه کرده و گفته است: "استخدام ۴ هزار آخوند مفتخور در شرکت ملی گاز ایران برای گسترش فعالیت‌های قرآنی!! و ترویج و آموزش قران است!!"

و هیچ جنبنده و موجود زنده‌ای در آن سرزمین پیدا نشد تا بگوید: "آخه گوز به شقیقه چه ربطی‌ دارد، تدریس و فراگیری، آموزش و آموزگار و آموزنده جایگاه و مکان خود را دارد، و فراگیری قرآن چه ربطی‌ به استخراج گاز و صادرات آن دارد! شاید هم منظور این بوده که بدین وسیله گفته شود، اگر دزدی شد و پول ملت ایران به تاراج رفت، اگر خیانتی صورت گرفت و نفت و گاز مجانی‌ به این دزد و آن دزد داده شد، بخاطر تعلیمات انسان ساز قرآن و اسلام است، بخاطر آموزگاران آخوند است و راه درستی‌ و راستی‌ از نظر قرآن یعنی‌ دزدی مال مردم و ملت ایران که توسط آخوند آموزش داده شده است! "

بگزارش فارس از کرمانشاه، محمد‌مهدی هادی‌زاده در آیین اختتامیه شانزدهمین دوره مسابقات قرآن و نهج‌البلاغه "بهار در بهار" شرکت ملی گاز ایران که در هتل پارسیان کرمانشاه در سال ۱۳۹۱ برگزار شد، گفته است: شرکت ملی گاز بعنوان شرکتی خدمت‌رسان کار گازرسانی به خانواده‌های (ایرانی‌ در ظاهر) و در اصل خانواده‌های ترک و عرب و تامین انرژی در سرزمین‌های اشغالی ترکیه و عربی‌ را برعهده دارد. و مردم شرق و شمال و جنوب و مرکز ایران هم بروند هیزم جمع کنند.

لازم به یادآوری است، خبرگزاری به اصطلاح "فارس" شعبه‌ای از امپراطوری جنایتکار و دروغین رسانه‌ای غربی_‌اروپایی است که در جهت منافع ترک و عرب و غربی قدم و قلم میزند. همان امپراطوری فاسد رسانه‌ای، که حتی به ترامپ رئیس جمهوری آمریکا هم رحم نکرده و ضمن عاصی‌ کرده وی سعی‌ در براندازی او و جایگزینی ‌اش با یکی‌ از نوکران دست نشانده خود مانند اوباما دارد. و هر یک قدمی‌ که ترامپ عقب می‌نشیند، این مفسدین گستاختر شده و سمبه را پر زورتر میکنند. مثلا ترامپ در زمان انتخابات قول داده بود کاری به افغانستان و سوریه و بطور کلی‌ ایران بزرگ ( آنچه که امروز خاورمیانه خوانده میشود و تا جنگ جهانی‌ اول جز خاک ایران بوده، پارسی زبان رسمیش بوده و پرچم ایران پرچم رسمی‌ آنها) نداشته باشد، و بجز آمریکا در مورد سرزمین‌هایی‌ که هزاران کیلومتر فراتر از مرز‌های آمریکا قرار دارند و بهیچ عنوان تهدیدی برای این کشور سرخپوست محسوب نمیشوند، فکر نکرده و نگران آنها نباشد. ولی‌ دیدیم که فشار اسمزی که از هر جهت به ترامپ وارد شد، او و حزبش را ناگزیر در شرکت در جنایت کرده و از همانجا که اوباما رها کرده بود، ادامه دهد. هرچند این حکایت یک اجبار است و کاری به این حزب و آن حزب ندارد ولی‌ مهم بود که ترامپ که بخودش بخاطر پایبندی به قولش مینازید، تا این حد و در ملأ عام و جلو دیده دنیا، باریک شده و زیر سخن خودش بزند.



۱۸.۵.۹۶

شعبون بیمخ‌ها سپاه خصوصی آخوند ضدّ ایرانی‌ و خائن به ایران از ابتدای خلقتشان توسط سازمان‌های اطلاعاتی اروپایی ... باز نشر


رویاها و تخیلات مردم، در جوامع سنتی پایانی ندارد. این رویاها هم در زندگی روزمره و هم در اعتقادات و باورهایشان نقش بسزائی ایفا میکند و حلقۀ دلبستگی‌هایشان را شکل می بخشد. لذا از پس این دنیای رویا و تخیلات درک واقعیت‌ها برایشان تقریبا غیرممکن و محال می نماید. در چنین جامعۀ متوهمی، لمپنیزم مذهبی بسرعت گسترش میابد و ابزاری میگردد در دست قدرت پرستان تا از آن بر علیه مردم و اعتراضات مردمی سود برند. در جوامع سنت زده خاورمیانه همواره دو گروه مبلغان مذهبی شیعه و اراذل و اوباش حامی آنان همچون ترمزی در برابر مدرنیزاسیون اقدام کرده اند، زیرا منافع طبقاتی آنان همواره در حفظ روابط فئودالی و سنتگرایی است. در مدل جامعه سنتی- مذهبی ایران، قشر غیر مولد و سربار مبلغان مذهبی، در صدر و اراذل و اوباش به عنوان بازوی سیاهی لشکر و نیروی ضربت آنها در ذیل عمل میکنند. و تعجبی هم نباید داشت که همین اراذل و اوباش تا زمانیکه حکومت وقت بدانها نیازمند باشد و ضدیتی با منافع حاکمان نداشته باشند از حمایت‌های حکومتی برخوردار شوند و از فرصت‌های ویژۀ اجتماعی سود ببرند. رویهمرفته وقتی که جوامع سنتی- مذهبی نظیر ایران، آغوش لوطی و گنده لات محله و بیوت مبلغان شیعه را محل اجرای عدالت میداند، لذا رویاها و تخیلاتش را بر حقوق اجتماعی و سیاسی خود ترجیح میدهد.
مهدی عراقی از پایه گذاران هیات موتلفه بازار، که خودش یکی از لاتهای مذهبی بنام بود، در خاطراتش گفته که سید مجتبی میرلوحی از اعضای ارشد فداییان اسلام نخستین کسی بود که پس از آزادی از زندان معتقد بود باید از نیروهای لات و چاقوکش با توجه به اعتقادات مذهبیشان در مبارزه استفاده کرد و همین افراد بودند که به دور نواب صفوی جمع شده بودند. البته او اضافه میکند که دوره چاقوکشی گذشته بود و حال نوبت هفت تیرکشی است. پیوند اراذل و اوباش با مبلغان مذهبی شیعه در تاریخ این مذهب در ایران مسبوق بسابقه است و همواره جهت حفظ و تحکیم قدرت و نفوذ مذهبی و ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفین این مذهب مورد استفاده قرار گرفته. شاید بتوان دلیل اصلی این رابطه را نیاز دوطرفه این دوطبقه به یکدیگر دانست. در جامعه فئودالی که رفتارهای جمعی بصورت قبیله‌ای است ، کنترل رفتارهای جمعی با باورهای خرافی مذهبی و نیز زور عریان خارج از قانون، یا همان لات بازی تامین میشود.
پروفسور حامد الگار در کتابش بنام دین و دولت در ایران مینویسد: در تمام دوره قاجاريه بخصوص در تبريز، با مجتهدهايی مواجه می شويم که دار و دسته آنها را فقط می توان سپاه خصوصی ناميد. در ابتدا در دارو دسته مجتهدان شمار لوطيان از ملاها بيشتر بود، لوطی که از رهگذر مخالفت با دولت و اجرای فتواها بر قدرت مبلغان مذهبی می افزود، اجازه داشت که به غارت و دزدی بپردازد و هرگاه در معرض تعقيب و تهديد قرار می گرفت، می توانست در مسجدها و خانه‌های این مبلغان بست بنشيند. برای مثال میتوان از موقعيت و نفوذ ويژه آخوند شفتی که ناشی از تشکيل نوعی حکومت دينی بود و با حاکمان حکومتی در تقابل قرار داشت، تا بدانجائیکه بدرستی می توان از آن تحت عنوان دولت در دولت ياد کرد، نام برد. پروفسور الگار در کتابش میافزاید: لوطی‌ها دزدانی بودند که بمنزله سلاح اجرايی سید شفتی عمل می کردند و با مرگ فتح علیشاه دست به غارت اصفهان زده و غنايم خود را در مسجد جمعه انبار میكردند. کار را بجايی رساندند که رمضان شاه، سركرده آنان حاكم شهر شد و به نام خود سكه زد. جیم جرج فريزر انگلیسی، معتقد است که سيد شفتی لوطی‌ها را تشويق می كرده، ولی در هر صورت رابطه مداومی ميان لوطی‌ها و مبلغان مذهب شیعه تحت لقب جعلی و دروغین مرجع عالی دينی وجود داشت. لوطی‌ها نيرويی بودند كه میشد آنها را عليه حكومت بجنگ واداشت. مساجد و منازل مبلغان شیعه هم آخرين پناهگاه آنها بود، و ايشان را از آسيب انتقام مصون میداشت. بنا به نوشته ناسخ التواريخ، امين الدوله به روحانیون شیعه پيامی فرستاد و ضمن يادآوری حرمتی كه این مبلغان در زمان فتح علیشاه داشتند، از آنان خواست كه به نشانه حق شناسی از غارت بی‌حساب مردم اصفهان توسط لوطیان تبریزی لوطيان جلوگيری كنند. محمدباقر شفتی و مير محمد مهدی امام جمعه دستور دادند تا جماعتی از لوطيان به سلطان محمدميرزا تحويل شوند و دست و پای‌شان قطع شود. ضمناً جماعتی از لوطيان به تهران گسيل شدند. در آنجا دست‌های آنان را به مجازات بريدند. چنین بنظر میرسد که امين الدوله و محمدباقر شفتی هردو بچماقداران خود هم خیانت کردند. آنها میخواستند قوای مخرب لوطيان همواره براساس تمایلات آنان مورد استفاده قرار گیرد و منحصراً با مقاصد آنان سازگار باشد. در مجموع، بيش از ۱۵۰ لوطی اعدام شدند و تعداد مشابهی هم به اردبيل تبعيد شدند و به مابقی كه در قم متحصن شده بودند، قول دادند كه اگر خودشان را تسليم كنند، جان سالم بدر خواهند برد، اما بنا بگفته ح. رالينس در کتاب انگليس و روس در شرق به محض اين كه از بست بيرون آمدند قتلعام شدند. علت حمايت شیخ شفتی از لوطی‌ها بازگرداندن قدرت سابق خودش بود، چون همواره قدرت مركزی و عمال آن را با اكراه می پذيرفت، لذا ناگزير از حمايت لوطيان بود. ابوالقاسم قائم مقام طی نامه‌ای شیخ باقر شفتی را بسبب حمايت مداومش از امين الدوله سرزنش میكند، چون معتقد بود كه بين آخوند شفتی با لوطی‌ها و امين الدوله ائتلاف هست و در خاتمه از او تقاضا ميكند كه بيش از اين مانع برقراری آرامش نشود. در مدت حاکميت فضل علی خان در اصفهان، آخوند شفتی و لوطيانش فعاليت‌های خودرا گسترش دادند. بگونه‌ای که شب هنگام، لوطيان در پناه مصونيتی كه بواسطه این آخوند داشتند از بست بيرون میآمدند و دست بكشتار، دزدی و هتك ناموس میزدند و صبحگاهان شمشيرهايشان را كه از خون مسلمانان رنگين شده بود، در حوض‌های مساجد می شستند.

علی‌ اخوان پور










۱۷.۵.۹۶

دردمنـــــدی شـد نصـیب ِ قـوم ِ مـا


یـورش ِ این تـازیان بـرباد داد
شـوکـت ِ وجـاه و جلال ِ کـیقبـاد
سـوختنـد آثار ِفــــــرهنگ و ادب
گشـت رایـج دروطـن، جهل ِعـرب
نامـی از فــــرهنگ ِایـرانـی نمـاند
قـرنها ما را بتن جـانـی نمـاند
ُپـر شـد از ُملا و ُمفتـی شهـــرها
شـد روان خـون ِکـسان در نهـرها
شـیخ ِملعـون شـد امیـروحکمران
گشـت ارزان مردمان را جنس ِ جان
هـرکه را نام ِ وطـن، در کـام بـود
کیفــــر ِ نابـودی َاش انجـامبـود
حُـبٌ ِ میهـن هـرکسـی رایافتنـد
ُمفسـد ِ فی الاَرَضش آناًسـاخـتند
عـالـم و انـدیشمندِ راسـتیـن
ُکشـته شـداز تیـغ ِمأمـوران ِ دیـن
سـرفـرازان، جان بهُمفتـی باختند
سـربدارانرا ز پای انداخـتنـد
حیـف از ایـران این دیار ِ ُپـر ُگهر
رفـت در کام ِ گـروهی فتنـــهگـر
شـوکـت ِ ما، عـزٌت ِ ما دود شـد
آن ُکهـن تاریـخ ِ مانابـود شـد
حُـرمـت ِما درجهان بـر باد رفـت
هـرچه خواهی بروطـن بیداد رفـت
ُشـهره درعالم بنامـردی شدیم
مرگ گُسـتر، مرگپَـروردی شدیم
آبـروئیبهـــــــر ِ ایـرانی نمـــاند
اعتبـــار وِعــــزٌ ِ چنـدانی نمـــاند
ای دوصـد لعنـت به خصمِ بدُکنش
مرگ بـر اهــــــریمنـــان ِ َدد َمِنش

فرید خراسانی


۱۳.۵.۹۶

تمام در شب تاریک جهل، یوسف وقتند


رواج جهل مرکّب رسیده است بجایی
که کرده هر مگسی خویش را خیال همایی

ز طور مرتبه موسوی فرود نیاید
بدست کور گر افتد درین زمانه عصایی

ز زعم مائده عیسوی بخویش ببالد
اگرچه کاسه خالی بود بدست گدایی

زند به نغمه داود، طعنه صوت و صدایش
زمانه برگلوی هر خری که بست درایی

زخاک بی مدد دستگیر هرکه نخیزد
زند به افسر خورشید، نخوتش سر پایی

نیاز و عجز گدایانه میخرند و ندارد
مروتی که گدایی از آن رسد بنوایی

زدانه خرمن اهل غرور، مایه ندارد
رود بغارت اگر برخورد بکاه ربایی

تمام در شب تاریک جهل، یوسف وقتند
سری برآور ای شمع امتیاز، کجایی؟

دمی که دل ز تو خالی کنند، میرود آنهم
بخود چو شیشه می، بسته اند رنگ حنایی

همه به بانگ سگ نفس، میروند بمنزل
عجبتر آنکه به از خضر،جسته راهنمایی

"کلیم" خاطر روشن چه عکس پذیرد؟
برای آینه ام تیرگیست، زنگ زدایی.

کلیم همدانی




۱۱.۵.۹۶

از این دین منحوس و اهریمنی


درین دین رذل و پر از کینه ها
جواب مخالف عذابست و دار
وگر چون سپر گردد این سینه ها
به تیر شقاوت شود تار و مار
ازاین دین منحوس و اهریمنی
ندیدم بجز زهر ویران شدن
ازاین فکرت رذل و بی میهنی
ندیدم جز آوار ننگ وطن
ازین دین وحشی گریهای ژرف
بجویند نماد و لقبهای پاک!
وگر کس بگوید به این حیله حرف
بیفتد ز تیغ جنایت بخاک
اگر دین رحمت سکوتست و مرگ
هزار مرگ و نفرین به آیینتان
بخشکد خداوندتان همچو برگ
بسوزد جنایات ِننگینتان
یقین دینتان دین اهریمن است
و ایمانتان لوح بیهودگی
دل سنگتان بدتر از آهن است
و افکارتان راه فرسودگی
شما دشمنانی فرومایه اید
برای اسیران خاک وطن
چو ظلمت نمادی بر این سایه اید
که پوشانده خورشید پاک وطن.

منصور فرزادی



۱۰.۵.۹۶

چه دین پست و حقیری



ز دشمنان فراوان دین میترسند
ز منکران بهشت برین میترسند
چه دین پست و حقیری که پیروان جفا
ازین طلوع حقیقت چنین میترسند
چو در کتاب خرافه نیامده حرفی
زچرخ وگردش گوی زمین میترسند
بدانکه حیله تهدید نشانه ترسست
کزین سقوط سواران دین میترسند
ازینهمه غم ِ در سینه های آشفته
چنین ز خنجر روح حزین میترسند....
منصور فرزادی