اگر به تحولات اجتماعی سالهای حکومت محمد رضا شاه با دقت توجه بشه، یکی از عواملی که باعث به وجود آمدن "غرب ستیزی" افراطی در بین عده کثیری از مردم و بخصوص دانشگاهیان ایران در سالهای پیش از انقلاب شده بود، پدیدهای به نام "غرب زدگی" بود که همهٔ ارزشهای ایرانی را زیر سئوال میبرد.
و این غرب زدگی در سه سطح، پندار، گفتار و کردار ایرانی رادر بر میگرفت، و به جزئیات زندگی ایرانی رخنه کرده و تمامی رفتار و کردار ایرانی را تحت شعاع خویش قرار داده بود، و دامنه این شعاع، از شیوه زندگی ایرانی گرفته، تا برخورد اجتماعی او حتّی با هموطنانش را میپوشاند.
به طور مثال ایرانی به صرف اینکه بر روی زمین مینشست و خوراک میخورد یا بر روی زمین میخوابید و یا بر روی زمین از مهمانش پذیرای میکرد، مورد انتقاد و نکوهش، و از طرف عدهای نو کیسه، به اصطلاح تازه به دوران رسیده و به شدت غربزده، مورد تمسخر قرار میگرفت. و کسی که حداقل یک دست مبلمان و میز نهار خوری در منزلش نبود، اصلا آدم حساب نمیشد و به هیچ گرفته میشد.
در حالی که به قول فریدون فرخزاد، لغت "میزبان" که در شاهنامه هم به کار برده شده است و حکیم عالیقدر ایران هزار سال پیش، به تکرار از این لغات در شاهنامه استفاده کرده است:
(
اگر شاد و خرم بود میزبان
بدان شهر خرم دو هفته بمان .
که ما میزبان و تو مهمان ما
فرود آی اینجا بفرمان ما.
پی میزبان بر تو فرخنده باد
همه تاجداران ترا بنده باد.
فردوسی .
)
و از لغات قدیمی پارسی است و به معنی صاحب و دارندهٔ میز پذیرائی، میباشد، همچنین نقوش سنگی تخت جمشید شاهد این گفته است و حکایت از آن دارد که ایرانیها هزاران سال پیش از میز و کرسی یا صندلی استفاده میکردند، و اگر بر روی زمین زندگی کردن را برگزیده بودند، فقط به این دلیل بود که بر طبق یک اعتقاد باستانی، ایرانیها، چینی و ژاپنی ها معتقد بودند که تماس با زمین، به آنها از طرف زمین انرژی میرساند و بسیاری از ناراحتیها و دردهای بدن به این وسیله، بدون اینکه فرد کمترین کاری انجام دهد، از بین میرود.
و این غرب زدگی در سه سطح، پندار، گفتار و کردار ایرانی رادر بر میگرفت، و به جزئیات زندگی ایرانی رخنه کرده و تمامی رفتار و کردار ایرانی را تحت شعاع خویش قرار داده بود، و دامنه این شعاع، از شیوه زندگی ایرانی گرفته، تا برخورد اجتماعی او حتّی با هموطنانش را میپوشاند.
به طور مثال ایرانی به صرف اینکه بر روی زمین مینشست و خوراک میخورد یا بر روی زمین میخوابید و یا بر روی زمین از مهمانش پذیرای میکرد، مورد انتقاد و نکوهش، و از طرف عدهای نو کیسه، به اصطلاح تازه به دوران رسیده و به شدت غربزده، مورد تمسخر قرار میگرفت. و کسی که حداقل یک دست مبلمان و میز نهار خوری در منزلش نبود، اصلا آدم حساب نمیشد و به هیچ گرفته میشد.
در حالی که به قول فریدون فرخزاد، لغت "میزبان" که در شاهنامه هم به کار برده شده است و حکیم عالیقدر ایران هزار سال پیش، به تکرار از این لغات در شاهنامه استفاده کرده است:
(
اگر شاد و خرم بود میزبان
بدان شهر خرم دو هفته بمان .
که ما میزبان و تو مهمان ما
فرود آی اینجا بفرمان ما.
پی میزبان بر تو فرخنده باد
همه تاجداران ترا بنده باد.
فردوسی .
)
و از لغات قدیمی پارسی است و به معنی صاحب و دارندهٔ میز پذیرائی، میباشد، همچنین نقوش سنگی تخت جمشید شاهد این گفته است و حکایت از آن دارد که ایرانیها هزاران سال پیش از میز و کرسی یا صندلی استفاده میکردند، و اگر بر روی زمین زندگی کردن را برگزیده بودند، فقط به این دلیل بود که بر طبق یک اعتقاد باستانی، ایرانیها، چینی و ژاپنی ها معتقد بودند که تماس با زمین، به آنها از طرف زمین انرژی میرساند و بسیاری از ناراحتیها و دردهای بدن به این وسیله، بدون اینکه فرد کمترین کاری انجام دهد، از بین میرود.