اردوغان که کشورش را تا لبهٔ نابودی و تجزیه برده است، برای پاسخگوی به افکار عمومی درون ترکیه، با یک نمایش مسخره، به خاطره پرتاب یک خمپاره که از طرف سوریه و یک منبع نامعلوم ( احتمالاً از طرف تروریستهای وابسته به خود ترکیه)، از روز چهار شنبه گذشته به خاک ترکیه پرتاب شد، تا کنون مانند کودکی که برای جلب توجه با صدای بلند شیون میکند، مرتباً خاک همسایه خود یعنی سوریه را مورد تجاوز و بمباران توپخانه قرار داده است، و غربیها هم که همیشه با آب حموم دوست میگیرند، به او اجازه داده اند تا عقده و سر خوردگیهایش را اینچنین خالی کند، و به جای محکوم کردن تجاوز آشکار ترکیه به کشور تروریست زده سوریه، مرتب سوریه را محکوم میکنند. این نمایش مسخره و مفتضح از آن جهت انجام میگیرد که اردوغان به کشورش قول داده بود که با حمایت از تروریستهای القاعده کار سوریه و بشر اسد ظرف چند هفته خاتمه یافته و به این ترتیب ترکیه مانند همیشه، انگل وار به سود عظیمی دست خواهد یافت، و اینک که ۱۹ ماه از شروع نارامیها و عملیات تروریستی و مداخله مستقیم و بی شرمانه ترکیه در امور داخلی سوریه میگذارد، ترکیه نه تنها به غنیمتی دست نیافته است، بلکه با خطر جدی تجزیه، ناامنی و بی ثباتی داخلی، کنار گذاشته شدن از محافل سیاسی و انزوای سیاسی در امور خارجی، به هدر رفتن مبالغ هنگفت سرمایه و دیگر آسیبهای جدی رو به رو است، و اردوغان تمامی اینها را با پرتاب توپ به خاک سوریه تلافی میکند. و دیگر متوجه نیست که با این اعمال جنگ جویانه و ضّد انسانی، آبروی ناتو و غربیها را که سعی در حمایت از متحد درد سر ساز خود، ترکیه، را دارند را در مرز خطر و انتقاد جهانیان قرار داده است.
مطمئنا اردغان خود بیش از همه، از آینده نامعلوم و پر مخاطرهای که برای کشورش ساخته، آگاه است، و با این تحرکات و نمایش نظامی دو هدف را دنبال میکند، اولین و مهمترین هدفش، به بازی گرفتن، شلوغ کردن و انحراف فکری منتقدین داخلی و سرپوش گذاشتن بر بی اعتناییهای خود به هشدار دیگر دولت مردان ترکیه در خصوص دخالت بیجای او در سوریه است، و دیگر هدف او، امید ضعیف و بچگانهای است که میپندارد، با شروع یک جنگ و با دلگرمی و حمایت از غربیها و کشاندن ناتو به آن، میتواند اشتباهات عظیم و هولناکی را که در مورد کشورش مرتکب شده است تا حدی جبران کند، و دیگر آگاه نیست که اولا چنین جنگی امکان پذیر نیست و در نهایت و حتی اگر با قبول فرض محال که محال نیست، اگر چنین جنگی هم در بگیرد، این کار با تیر خلاص برای ترکیه تفاوتی ندارد و در بهترین حالت، ترکیه را به ۳۳ سال پیش یعنی زمانی که گرسنگی و فقر و عقب ماندگی او، ترحم انگیز بود میبرد.
اردغان تاوان پلیدی و خباثت خود را پس میدهد و این وظیفهٔ دولت مردان ترکیه است که تا دیر نشده او را پایین کشیده و دست این خائن تشویش زده ناقص عقل را از امور ترکیه کوتاه کنند.