گذشته از وقاحتی که در سخنان این آخوند اطلاعاتی موج میزند، حماقتی که از گفتههای این آخوند میچکد، فک آدمی را تا روی زانوانش آویزان میکند و آدمی از عمق بلاهت و نادانی آخوند شوکه میشود چرا که در قرن ۲۱ در هیچ کجای دنیا، نمیتوان مسئول کشوری را یافت که به این صراحت از سرکوب مطبوعات و رسانهها که یکی از مهمترین ارکان و اساسیترین پایه یک جامعه دمکرات است سخن بگوید، و با بی پروایی از ضربه زدن به ۶۰۰ خبرنگار خبر داده و به این شیوه فاشیستی افتخار کند، چرا که حجم به این عظیمی از سرکوب و ضربه به رسانه ها، تنها گویای این حقیقت است که:
- جامعه مستعد برای شورشهای وسیع و اعتراضات دسته جمعی است و بهمین دلیل اجازه نفس کشیدن نمیابد،
- اقرار به این واقعیت است که رژیم کاملا به شیوهٔ دیکتاتوری سیاه اداره میشود، چرا که مطبوعات زبان و صدای مردم یک جامعه میباشند و وقتی آخوندی که به اندازه یک بچه هم شعور ندارد از خفه کردن صدای ۶۰۰ خبرنگار و مطبوعاتی ها، سخن میگوید یعنی آحاد آن جامعه به خفقان محکوم شدهاند،
- اعتراف به این واقعیت است که جامعه بشدت ناراضی و خشمگین است و دانستن این واقعیت، آخوندها را تا این حد و بشدت دستپاچه نموده است،
- اقرار به ضعف رژیم در اداره و کنترل جامعه به روش انسانی و دمکرات است،
حتی احمقترین حکومتهای دیکتاتوری نیز در ملأ عام و به زبان خویش اقرار و اعتراف به اعمال زور و فاشیسم نمیکنند و از برخورد تهاجمی و وحشیانه با جامعه مطبوعاتی آن کشور خبر نمیدهند
و این آخوند اطلاعاتی، این وزیر اطلاعات، این مجسمه مجسم بلاهت، این ملای دوزاری، در سطح کشور به ایجاد جوّه خشونت و خفقان در جامعه با افتخار اعتراف میکند.
و شنیدن و دیدن این جماعت بیسر و پا، این حقیقت تلخ را برای هزارمین بار به رخ آدمی میکشد که:
در مملکتی که تا ۲۰۰ سال پیش قادر مطلق و امپراطوری جهان شمول بود، و امروزه مردم دنیا هر چه دارند، از تکنولوژی، هنر و موسیقی و نقاشی و ادبیات، از ورزش معماری و مهندسی و اداره کردن کشور و دمکراسی و و حتی چگونگی گذران زندگی، و و و همه و همه را از پارسها دارند و از آنها یاد گرفته و کپی کردهاند، و ۴۰ سال پیش در اشغال غرب جنایتکار درامد،
گروهی غیر ایرانی و مزدور غرب و از تبار قبایل دزد و غلام صفت، عرب و ترک، روز و شب در حال انجام هر کاری برای فرپاچی آخرین قطرههای بجا مانده از امپراطوری پارسها میباشند.