در ایران باستان به هر مناسبت جشن برگزار میشد و شاد بودن و عشق ورزی جز عبادات و شکر گذاری ایزد یکتا بود. یک باور باستانی ایرانی میگوید، مبارزه با هر بدبختی و سختی، عشق ورزیدن است.
پادشاهان امپراطوری ساسانی به تقلید از پادشاهان امپراطوری هخامنشی، به مناسبتهای مختلف بر سر هر کوچه و گذر دستهای از نوازندگان را قرار میدادند و این نوازندگان وظیفه داشتند تمام روز با نواختن آهنگهای دلنواز باعث شادی و لطافت روح ایرانیها بشود.
چهارشنبهسوری یکی از جشنهای و مناسبتهای ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سهشنبه شب) برگزار میشود.
به گفته شاهنامه و فردوسی کبیر، هوشنگ پادشاه پیشدادی ایران و هفت اقلیم آباد آن زمان، روزی به هنگام شکار با ماری عظیم و سیاه رو به رو میشود که درخشش چشمهایش چشم آدمی را خیره و از گردش زبان سرخش در فضا، شرر میریخت. پادشاه بزرگ ایران، هوشنگ، در مقابل مار، ساکت و بی حرکت میایستد و نفس را در سینه حبس میکند و همزمان به آهستگی با یک دست سنگی را از زمین برداشته و با شدت به طرف سر مار پرت میکند. مار از نزدیک شدن سنگ به طرفش آگاه میشود میگریزد و سنگ به شدت به سنگ دیگری خورده و جرقهای میزند و بتههای خشکی که در کنار سنگ بوده است آتش میگیرد. شاه و همراهانش به یک باره در مقابل خود تودهای سوزان میبیند. شاه دلیر و خردمند ایران به جای اینکه بترسد و بگریزد به تحقیق آتش میپردازد و آنرا کشف میکند، سپس به کمک همراهانش بوتههای خشک را جمع کرده و آتش را زنده نگاه میدارند. گرما و روشنایی آتش بسیار برای انسانهای آن زمان که در سرما و تاریکی بودند، دلپذیر و مطبوع میاید. پس شاه ایران به شکرانهٔ این نعمت که آنرا هدیهای از طرف ایزد پاک میداند، روز پیدایش و کشف آتش را روز جشن و سپاس یزدان اعلام کرده و تا سه روز آنرا جشن میگیرند و این همان چهار شنبه سوری است که از دوران باستان و از نیاکان خردمند ایرانی به ما رسیده است.
فردوسی کبیر در شاهنامه شرح کشف آتش به وسیله پادشاه ایران و جشن گرفتن این روز را به روشنی شرح داده است و همچنین اضافه میکنند که : آتش پاک کننده پلیدیها ( میکربها و مریضیهای مسری و اپیدمیهای بزرگ)، گرما بخش و روشن کننده زندگی بشریت است که به خواست پروردگار به آدمیان آموخته شده است.
فردوسی کبیر شرح میدهد که: کشف آتش در زندگی آدمیان بزرگترین پدیده محسوب میشود چرا که بعد از کشف آتش زندگی انسانها به طور کلی عوض شده و تمدن بشری به این ترتیب آغاز میشود. و هوشنگ به وسیله آتش آهن را از سنگ جدا میکند و با آهن وسائل کشاورزی، سلاح و ابزار کار درست میکند و به این ترتیب زندگی برای آدمیان راحت تر و دلپذیر تر میگردد. آدمها از غارها بیرون آمده و در دشتها به وسیله این ابزار خانه میسازند و به وسیله ابزار ساخته شده کشاورزی میکنند و در واقع شروع تمدن از همینجا آغاز میگردد.
و اگر دیگران با چهار شنبه سوری تا این حد مخالفت میکند به دلیل این است که سند شروع تمدن بشری را که از ایران منشأ میگیرد را از بین ببرند. و منکر این شوند که این ایرانیها بودند که آغازگر شهرنشینی و جامعه مدرن و ارتقای جامعه بشری و جدایی آن از جامعه حیوانی بودهاند. تمام مشکل دشمنان ایران اینجاست که این تاریخ از بین برود و نام ایرانی با کشف آتش پیوند نخورد و جشن چهار شنبه سوری این تاریخ را یادآوری نکند.
خوشبختانه و مطمئنا تا ایرانی زنده است چنین چیزی امکان پذیر نیست چرا که ما ایرانیها وارث بزرگترین فرهنگ و تمدن بشری هستیم، و به پاس آن میبایستی با نگاه داری این سنت زیبا ، تاریخ این کشف بزرگ را که جز افتخارات میهن ماست زنده نگاه داریم و هر ساله جشن چهار شنبه سوری را با عظمت و شور بیشتری برگزار کنیم باشد که سنتها و آئین ایرانی خاری گردد در چشم دشمنان این مرز و بوم و آنان را در عذابی الیم فرو برد. جاوید ایران.