۱۷.۱۱.۹۵

در بین ما دیوار بکشید ما آگاهتر میشویم


تجربه نشان داده که هرگاه در بین آدما دیوار کشیده شده است، مردم دو طرف دیوار بهم نزدیکتر شده و یا دستکم نسبت بهم دلسوزتر گشته اند. و دیوار یک زخم مشترک بین اینوریها و آنوری‌ها گردیده و صرفنظر از اینکه در دو طرف دیوار چه می‌گذرد و تا چه حد اختلاف و تفاوت وجود دارد، آدما تلاش کرده‌اند که این دیوار را از بین خود بردارند. هزاران شعر و داستان و فیلم و تلاش‌های همجانبه صورت پذیرفته تا ننگین بودن دیوار بگوش همگان رسیده و تا آنرا ویران نکنند، از پا نمی‌نشینند. برعکس هر زمان که در بین آدمیان پلی‌ ساخته شده است، این پًل مایه جدایی و دو دستگی گشته و مردم را به دو گروه تقسیم ساخته است. و مردم اینور پًل نسبت به مردم طرف دیگر پًل حس حسادت و یا برتری داشته و آدما تلاش کرده‌اند که پًل را از آن خود ساخته و مانع از عبور آنطرفی های پل گردند!

می‌پرسی‌ چرا؟ چون اکثر قریب به اتفاق آدما صرفنظر از جنس، نژاد، زبان، ملیت، مذهب، عقیده و رنگ و ظاهر، دارای ویژگی‌ها و خصلت‌های مشترکند. همه آدما در عین برتری طلبی، تابع بودن را نیز بلدند. اکثر آدما از یک جنسند. فرصت پیدا کنند سواری‌ میگیرند، مجبور شوند، سواری میدهند. درست است که میتوان و می‌شود آدم‌ها را در گله‌های بزرگ از اینسو‌ به آنسؤ کشاند و تو سرشان زد و صدایشان را خفه کرد. ولی‌ در انتها کسانی‌ که بدون توجه بویژگی‌‌های طبیعی آدما، برای آنان تصمیم میگیرند، با واکنش‌های عجیب و غریبی مواجه شده و در آخر بعنوان ابلهان بزرگ ننگین می‌شوند. احترام به آدمیان احترام به ملیت، نژاد، مذهب، زبان و رنگ آنان نیست. احترام واقعی‌ به آدما احترام به طبیعت آنان است و بس. همانطوری که بزرگی‌ یک ملت و گروهی از آدمیان به نژاد و رنگ و زبان و رنگ پرچم و واژنی که از آن بدنیا آمده‌اند نیست، بلکه به صبر و تحمل و فهم تفاوت‌های ظاهری و وابستگی‌‌های طبیعی و جدا نشدنی‌ که بین یکدیگر برقرار کرده‌اند میباشد. و هر کس اینرا نداند و یا رعایت نکند، یا بیمار است، یا نادان و یا بشدت ابله.

هیچ نظری موجود نیست: