‏نمایش پست‌ها با برچسب درس وطن پرستی‌ به آخوندی که وطنش ایران نیست. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب درس وطن پرستی‌ به آخوندی که وطنش ایران نیست. نمایش همه پست‌ها

۲۹.۱۱.۹۱

درس وطن پرستی‌ به آخوندی که وطنش ایران نیست


چندی است عده‌ای از ایرانی‌‌های ساده اندیش و صاحب قلم، تلاش دارند از طریق مقالات گوناگون، جوابی‌ در مقابل اعترافات صریح یک آخوند وطن فروش و یا بهتر بگم ایران فروش بدهند. طائب و یا آخوندی که نه تنها ایران را وطن خود نمیداند تا فروش آن برایش ننگی باشد، بلکه حتی فروش ایران جز وظایف و مأموریت اوست، و برای او این کار از آب خوردن ساده تر و راحت تر است، و اصلا آمده است تا ایران را بفروشد.

بیش از ۳۰ سال است که آخوند خائن ضدّ ایرانی‌، با تبلیغات بر روی خون جوانان و نوجوانانی که در راه نجات همین خوزستان جان باخته اند، بر دهان‌ها کوفته، آزادی خواهان را زنده بگور کرده، سرمایه‌های ایران را در روز روشن و جلو چشم همگان به کشور‌های عربی‌ منتقل کرده و با سواستفاده از نام و یاد این جوانان ایرانی‌، عده‌‌ای اراذل و اوباش فلسطینی را به عنوان سپاه پاسداران و بسیجی‌ جا زده تا بتواند مانند جذام ایران را از درون بخورد، و بعد به یک بار و به راحتی‌ در رسانه‌ها اعتراف می‌کند که ما برای خوزستان ارزشی قائل نیستیم و حاضریم آنرا به دشمن بدهیم به شرطی که دست از سوریه بکشند.

در اینکه طائب و یا شاگرد مصباح یزدی این مأمور، جاسوس و نوکر حلقه بگوش انگلیس، سخنانی اینگونه و در جهت فروش ایران بگوید جای تعجب نیست، ولی‌ چرا می‌گوید خوزستان و مثلا اسم خراسان را نمی‌اورد و یا نمی‌گوید سیستان و بلوچستان و یا نمی‌گوید آذربایجان؟ چرا چند وقتی‌ است که نام خوزستان مرتباً و به عناوین مختلف در رسانه‌ها برده شده و سعی‌ در ایجاد آشوب و تبلیغ جو بی‌ رغبتی و دلسردی و نفرت از ایران به جای وطن دوستی‌ و ایران دوستی‌ در آن منطقه میشود؟
ظاهرا تجربه آذربایجان و تبدیل عده‌ای از آذریها به پانترک‌های ضدّ ایرانی‌ نتیجه‌ی بسیار مثبت و درخشان به همراه داشته و اینک درصد هستند که همین تجربه را به خوزستان منتقل کنند.


طائب این آخوند مکار ضدّ ایرانی‌ که سال هاست در پست‌های حساس تکیه زده و قدرت را در دست دارد و با اتکا به این قدرت، سرمایه‌ها و جوانان ایران را قربانی میکنند، بی‌ دلیل نام خوزستان را به این گونه نمی‌برد، او به عمد اینگونه سخن می‌گوید تا به مردم خوزستان این پیام را برساند که شما‌ها برای ایران کمترین ارزشی را ندارید و اگر پای انتخاب باشد ما شما را با یک کشور بیگانه عوض می‌کنیم، پس بروید به فکر خود باشید. بروید و به کشور ما عرب‌ها بپیوندید.


این آخوند مکار می‌‌دانسته است که گفتن چنین سخنانی با واکنش و اعتراض شدید مردم مواجه میشود ولی‌ رساندن این پیام و پاشیدن زهر آن در میان مردم خوزستان آنچنان مهم بوده است که برخورد هر چند تند ایرانی‌‌ها را به جان خریده تا فقط به هدف خود برسد و در ضمن محک بزند، که غلظت وطن پرستی‌ ایرانی‌ هنوز در چه حد است و در این بازی، آخوند‌ها و ایرانی‌‌ها چند چند اند.

روی سخن با آن دسته از ساده اندیشان ایرانی‌ است که در مقام جواب به این مزدور خارجی‌ برآمدند: جواب این دشمنان قلم نیست، قدم است، و هر چند شما قلم را بر روی کاغذ بگردانید و سعی‌ در یاد دادن درس وطن پرستی‌ به آخوندی که وطنش ایران نیست، باشید، تا روزی که این قدم برداشته نشود حکایت اشغال و فروش ایران و هولاکست ایرانی‌ و ترویج نفرت از ایران همچنان باقی‌ است.