‏نمایش پست‌ها با برچسب ویژه نوروز ۱۳۹۸. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ویژه نوروز ۱۳۹۸. نمایش همه پست‌ها

۱۳.۱.۹۸

۱۳ بدر بر تمامی ایرانیان شاد و پیروز باد


۱۳ بدر سال دگر هم، ظاهرا همچنان حکایت باقی‌ است و کشور با ارزش ما همچنان در چنگال و اشغال غربی جنایتکار است که با خون مردم بیگناه دنیا شکم خود و فرزندانش را سیر می‌کند. و ایرانی‌‌ها هم همچنان در عالم بیخبری و در اسارت!

جنایتکارانی که همه چیز را برعکس ثابت میکنند. مکتب کمونیسم، یعنی‌ اعتقاد به برابری و برادری و همگونی در جامعه و زدودن فاصله فاحش طبقاتی در جامعه، تقریبا تا حد جرم، گناه و ننگ در بین مردم جا انداخته میشود. درحالیکه مکتب کاپیتالیسم و یا خون مردم را بخاطر مال و منال مکیدن، یک نوع شرافت و بزرگی‌ خوانده میشود. قربانیانِ تروریسم و توحش غربی، خود تروریست، بزباز و میکرب نامیده شده و تروریست ها، نمایندگان انسانیت و منادیان آزادی و دموکراسی به مردم دنیا معرفی‌ میشوند.

فواحش زاده‌هایی‌ که در کوچه و خیابان‌ها رها گشته ا‌ند، اشراف زاده و شرافتمندان- بیریشه و نام، به ثبت میرسند!!


در قدم فَروَدين كه سخت گرامى‏ست


فصل بهار است اى پريرخ دلبند
خيز و بياراى بزم ما به شكرخند

مقدم نوروز را، سراچه بياراى
چون سپرى گشت روز آخر اسفند

بر سرِ خوان، هفت سين بيار كه ما را
هفته سِير است و سور و عيش كرامند

از طربِ و عيش در بهار دلاويز
دل نتواند گسست رشته پيوند

در قدم فَروَدين كه سخت گرامى‏ست
عود قُمارى فكن بر آتش و اسپند

دامن گلشن صحيفه ‏اى ‏ست نگارين
ابر گهرها برين صحيفه پراكند

سبزه به صحرا دميد و لاله به كهسار
از سر «البرز»، تا به دامن «الوند»

خاك بود مادرى كه حمل فروهِشت
ابر شدش دايه بهر نادره فرزند

جاى بجا، سبزه بين و لاله و نسرين
از در «تجريش» تا به ساحل «اروند»

دامن «البرز» بين كه صحنه به صحنه
باغ ارم نيست ‏اش برابر و همچند

گلبن دارا نگر به باغ كه او را
شاخه و گل باشد از زمّرد و ياكَند[۱]

قوسِ قُزح[۲] بر فراز بام فلك چيست؟
بر كمر چرخ، گوهرينه كمربند

تابش خاطر نوازِ مهر جهانتاب
گرم بود چون كنارِ شاهد دلبند

خيل شقايق نگر كه بر زَبَرِ جوى
عكس دلاراى خود در آينه افكند

سوى دگر سبزه ‏زار ساده نگر نغز
چون‏ خط «درويش»[۳]بى ‏وجود سجاوند[۴]

***

اى بت گلرو درين بهار طرب‏خيز
از همه گيتى منم به وصل تو خرسند

خيز و بده كام ما و يكسره بستان
كام دل از عشق و شور و جاذبه يكچند

وصف بهار و تو را نگاشت به دفتر
كلكِ هنر پرور «اديب برومند».


Bahar Bahar هایده - بهار بهار

۴.۱.۹۸

آزاده را راست سیرت انسانی‌, نوروز پیروز


چو گردد هوا صافی از تیره دود
شود نورباران، سپهر کبود
فرو خُسبد این گرد و گردَد به باغ
ز فوّاره، خاکِ چمن، مُشکسود
به بار آید آن مینوی شاخسار
که بر گلشن افزود زیب و نمود
به بزم اندرون، چنگیِ خوشنواز
همی سردهد آریایی سرود
به باغ طرب، بلبل نغمه‌سنج
بنالد چو در بزمگه، چنگ و رود
شکوفا شود فرّ و فرهنگ و نام
ز بُن برفتد بیخِ هر ناستود
عروس هنر، جامه پوشد بتن
ز زرّینه‌تار و ز سیمینه‌پود
تباهی هویدا شود دیردیر
روایی نمایان شود زودزود
نه گنج آکند هرکه نابرده رنج
نه غم پرورد هرکه ناکرده سود
ببالد همی کاویانی درفش
سران را به پیشش سرآید فرود
نباشد رادان و گُندآوران
پریشان ز تیمار بود و نبود
ز بیدادِ دونان نباشد نهان
به دلها همه عقده‌ ناگشود
به ایران بنازد وطنخواه‌مرد
چنان چون «سپاهان» که بر «زنده‌رود»
شود رهنمون، «ایزدی» راه و رسم
بکام جوانمردِ رنج‌آزمود
سبک‌خیز مردانِ فرّخ‌سرشت
نشینند باهم بگفت و شنود
شود سر بسر کشور آباد مرز
ز لنگرگهِ «لنگه» تا «لنگرود»
در آن روزگارانِ فرخنده‌فال
که دور از بدی‌ها توانی غنود
سزد گر هر ایرانیِ‌ پاکزاد
به ملّت‌گرایان فرستد درود
بر آنان که در پاسِ ایران «ادیب»
نهادند، از خویشتن یادبود.

ادیب برومند




اجراى زیبای سورنای نوروز ۱۳۹۷
.

۳.۱.۹۸

بهر ما گر برود ماه بمیزان چه شود, نوروز پیروز


گر نخسبی ز تواضع شبکی جان چه شود
ور نکوبی بدرشتی در هجران چه شود
ور به یاری و کریمی شبکی روز آری
از برای دل پرآتش یاران چه شود
ور دو دیده به تماشای تو روشن گردد
کوری دیده ناشسته شیطان چه شود
ور بگیرد ز بهاران و ز نوروز رخت
همه عالم گل و اشکوفه و ریحان چه شود
آب حیوان که نهفته‌ست و در آن تاریکیست
پر شود شهر و کهستان و بیابان چه شود
ور بپوشند و بیابند یکی خلعت نو
این غلامان و ضعیفان ز تو سلطان چه شود
ور سواره تو برانی سوی میدان آیی
تا شود گوشه هر سینه چو میدان چه شود
دل ما هست پریشان تن تیره شده جمع
صاف اگر جمع شود تیره پریشان چه شود
به ترازو کم از آنیم که مه با ما نیست
بهر ما گر برود ماه بمیزان چه شود
چون عزیر و خر او را بدمی جان بخشید
گر خر نفس شود لایق جولان چه شود
بر سر کوی غمت جان مرا صومعه ایست
گر نباشد قدمش برکه لبنان چه شود
هین خمش باش و بیندیش از آن جان غیور
جمع شو گر نبود حرف پریشان چه شود...



HAYEDEH -NOROOZ هایده نوروز آمد

۲۸.۱۲.۹۷

ننگ برآن جمأعتی که هرچه بخوردش دادند پذیرفت و دم نزد



نوروز نامه را از کتابخانه با اشتیاق به امانت گرفتم، تمام طول راه را بشوق خواندن آن چهار گام یکی‌ کردم، ولی‌ وقتی‌ آنرا باز کردم، تنها آثری که از آثار آن وجود نداشت، نوروز نامه بود.
ننگ و نفرین بر قبایل وحشی که هرچه توانستند بنام خود زدند. آنهایی را هم که نتوانستند یا پنهان کردند، یا سوزاندند و یا آنچنان مخدوش کردند که بازشناخته نمیشوند.

اصل کتاب نوروز نامه که شرح علمی‌ و تاریخی‌ پیدایش نوروز است و بقلم دانشمندِ دانشمندان خیام کبیر نوشته شده، از ایران بسرقت و چپاول رفته و نزد غربی هاست. و این بیشرم‌ها عده‌ای نوکر تیپا خورده پاپتی را واداشتند تا یک مشت اراجیف را بنام نوروز نامه بخورد ملتی بدهند که ۲۰۰ سال است، هرچه به او گفته‌اند بی‌ چون و چرا و پرسش و تفکر و با وجود آثار باستانی بجا مانده پذیرفته است. و براستی‌ از ملتی که ۲۰۰ سال پیش قتلعام شده و تقریبا از بین رفته و خردسالان باز مانده آنهم، زیر چنگ و بال ننگین قبایل وحشی بار آمده ا‌ند، بیش از این چه انتظاری میتوان داشت؟

نوروز پیروز


چون لاله به نوروز قدح گیر بدست
با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست
می نوش بخرمی که این چرخ کهن
ناگاه ترا چو خاک گرداند پست.

همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد.



Hayedeh - Ravi هٔایده ـ راوی ، نوروز ۱۳۶۳

۲۶.۱۲.۹۷

نوروز پیروز

روح آدمی‌ پیر نمی‌شود و نمیمیرد، بلکه از صورتی‌ بصورت‌ دیگر دگردیسی میابد.


DJ M.FIX - Norooz MIX | Happy NoRooZ | Sale No Mobarak آهنگ های شاد نوروزی