‏نمایش پست‌ها با برچسب چهارشنبه سوری. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب چهارشنبه سوری. نمایش همه پست‌ها

۲۳.۱۲.۰۱

چهارشنبه سورى بر تمامى هم ميهنان ارجمندم شاد و فرخنده باد


زردی من از تو
سرخی تو از من
غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه
بده مراد بنده
زردرویی که ناشی از غم، افسردگی، بیماری و رنجوری است را به آتش بده و در عوض از آتش سرخی و گرما، شور و نشاط و شادی بگیرد. و سپس در پايان خاکستر هیزم‌ها را كه حاوی رنج و غم و درد است را، با آب بشوى.
تق تق تق فش فشه فاصلمون کم بشه
هیزم و نفت و آتیش دوستت دارم خدایش
غماتو بیار فوتش کن کینه داری شوتش کن
هوا بهاری میشه سرما فراری میشه
زردی ازت دور بشه هرچی بخوای جور بشه
شب چهارشنبه سوری آخره ساله
زمستون میره پشتش بهاره
این جشن بزرگ از نیاکانه
ازنیاکانه پاک ایرانه
ای بته بته بته
یادت نره این گفته
ای بته بته بته
گوش کن ببین چی گفته
ميبرند از صحرا بته
کنار حیاط آتیش میزنن
بچه‌های خوب از روش میپرن
تا که این جشن رو از یاد نبرن
ای بته بته بته
یادت نره این گفته
ای بته بته بته
گوش کن ببین چی گفته
سرخی تو از من
زردی من از تو.


ترانه چهارشنبه سورى

۲۴.۱۲.۰۰

رسیدی و پر از شادی و شوری، آهای چارشنبه سوری



شب چهارشنبه سوری آخره ساله
 زمستون میره پشتش بهاره
 این جشن بزرگ از نیاکانه 
 ازنیاکانه پاک ایرانه
 ای بته بته بته
 یادت نره این گفته 
 ای بته بته بته


آهنگ شاد چهارشنبه سوری

جشن چهارشنبه سوری بر تمامی پارس تباران گیتی شاد و فرخنده باد


زردی من از تو
سرخی تو از من
 غم برو شادی بیا 
محنت برو روزی بیا


ترانه چهارشنبه سوری با صدای استاد ناصر مسعودی

۲۲.۱۲.۹۶

آتشی که دنیا را خواهد سوزاند در راه است, چهارشنبه سوری شاد و پیروز باد

ترانه چهارشنبه سوری با صدای استاد ناصر مسعودی

رقص زیبای دختر ایرانی به مناسبت شب چهارشنبه سوری

Farrokh - Charshanbeh Soori | فرخ -چهارشنبه سوری

امشب ایران سراسر آتش است , چهارشنبه سوری فرخنده و شاد باد


یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره‌تن و تیزتاز
دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره‌گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
بزور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد بسنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
نخستین یکی گوهر آمد بچنگ
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگون
کزان سنگ خارا کشیدش برون
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد

جهاندار هوشنگ با رای و داد
بجای نیا تاج برسر نهاد
بگشت از برش چرخ سالی چهل
پر از هوش مغز و پر از رای دل
چو بنشست بر جایگاه مهی
چنین گفت بر تخت شاهنشهی
که بر هفت کشور منم پادشا
جهاندار پیروز و فرمانروا
بفرمان یزدان پیروزگر
به داد و دهش تنگ بستم کمر
وزان پس جهان یکسر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد.
فردوسی کبیر



چهار شنبه سوری _ ئاگری نه‌ورۆز

۲۲.۷.۹۶

جشنواره چهارشنبه سوری در مجارستان ... Busós


هر ساله در جنوب مجارستان، مردانی از موچس‌ها، با ماسک‌های دست ساز و کت‌های پشمی عجیب و غریب در کوچه‌ها براه می‌افتند و از مردم شیرینی‌ و خوراکی جمع میکنند. (قاشق زنی‌)
این کاراکترهای مرموز و پرسش برانگیز "Busos- Busós" نامیده میشود.
این جشنواره هر ساله در ماه فوریه از پنجشنبه آخر ماه شروع و تا سه شنبه هفته بعد و پیش از چهارشنبه خاکستری بمدت ۶ روز ادامه دارد. پایان این جشن با افروختن آتشی بزرگ و گذر از کنار آن( پریدن از روی آتش ) پایان می‌گیرد. به نوعی تداعی بخش چهارشنبه سوری ایرانی‌ است. در این جشنواره، مردم علاوه بر پوشیدن لباس‌های عجیب و غریب و زدن نقاب‌های ترسناک بچهره خود، در کوچه‌ها بخواندن ترانه‌های محلی و رقصیدن و خوردن خوراکی‌های سنتی و نوشیدنی‌های محلی میپردازند. یکی‌ دیگر از مراسم‌های سنتی این جشنواره فالگوش ایستادن و به حرف غریبه‌ها گوش دادن است.
این جشن‌ سنتی در فهرست میراث فرهنگی بشریت یونسکو در سال ۲۰۰۹ به ثبت رسیده است.



Schafsfellige "Busós" vertreiben im ungarischen Mohács den Winter

مجموعه عکس‌های زیر که گوشه کوچکی از این جشنواره را نشان میدهد توسط عکاس مجارستانی زسلت رپسی (Zsolt Repasy)گرفته شده است.




۲۳.۱۲.۹۵

چهارشنبه سوری



در ایران باستان بهر مناسبت جشن برگزار میشد و شاد بودن و عشق ورزی جز عبادات و شکر گذاری ایزد یکتا بود. یک باور باستانی ایرانی‌ میگوید، مبارزه با هر بدبختی و سختی، عشق ورزیدن است.

پادشاهان امپراطوری ساسانی، سامانی و صفوی به تقلید از پادشاهان امپراطوری هخامنشی، به مناسبت‌های مختلف بر سر هر کوچه و گذر دسته‌ای از نوازندگان را قرار میدادند و این نوازندگان وظیفه داشتند تمام روز با نواختن آهنگ‌های دلنواز باعث شادی و لطافت روح ایرانی‌‌ها بشود.

چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های و مناسبت‌های ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سه‌شنبه شب) برگزار می‌شود.

به گفته شاهنامه و فردوسی‌ کبیر، هوشنگ پادشاه پیشدادی ایران و هفت اقلیم آباد آن زمان، روزی به هنگام شکار با ماری عظیم و سیاه رو به رو میشود که درخشش چشم‌هایش چشم آدمی‌ را خیره و از گردش زبان سرخش در فضا، شرر می‌ریخت. پادشاه بزرگ ایران، هوشنگ، در مقابل مار، ساکت و بی‌ حرکت می‌ایستد و نفس را در سینه حبس می‌کند و همزمان به آهستگی با یک دست سنگی‌ را از زمین برداشته و با شدت به طرف سر مار پرت می‌کند. مار از نزدیک شدن سنگ به طرفش آگاه میشود می‌گریزد و سنگ به شدت به سنگ دیگری خورده و جرقه‌ای میزند و بته‌های خشکی که در کنار سنگ بوده است آتش می‌گیرد. شاه و همراهانش به یک باره در مقابل خود توده‌ای سوزان می‌بیند. شاه دلیر و خردمند ایران به جای اینکه بترسد و بگریزد به تحقیق آتش میپردازد و آنرا کشف می‌کند، سپس به کمک همراهانش بوته‌های خشک را جمع کرده و آتش را زنده نگاه میدارند. گرما و روشنایی آتش بسیار برای انسان‌های آن زمان که در سرما و تاریکی‌ بودند، دلپذیر و مطبوع میاید. پس شاه ایران به شکرانهٔ این نعمت که آنرا هدیه‌ای از طرف ایزد پاک میداند، روز پیدایش و کشف آتش را روز جشن و سپاس یزدان اعلام کرده و تا سه روز آنرا جشن میگیرند و این همان چهار شنبه سوری است که از دوران باستان و از نیاکان خردمند ایرانی‌ به ما رسیده است.

فردوسی‌ کبیر در شاهنامه شرح کشف آتش به وسیله پادشاه ایران و جشن گرفتن این روز را به روشنی شرح داده است و همچنین اضافه میکنند که : آتش پاک کننده پلیدی‌ها ( میکرب‌ها و مریضی‌های مسری و اپیدمی‌های بزرگ)، گرما بخش و روشن کننده زندگی‌ بشریت است که به خواست پروردگار به آدمیان آموخته شده است.

فردوسی‌ کبیر شرح میدهد که: کشف آتش در زندگی‌ آدمیان بزرگترین پدیده محسوب میشود چرا که بعد از کشف آتش زندگی‌ انسان‌ها به طور کلی‌ عوض شده و تمدن بشری به این ترتیب آغاز میشود. و هوشنگ به وسیله آتش آهن را از سنگ جدا می‌کند و با آهن وسائل کشاورزی، سلاح و ابزار کار درست می‌کند و به این ترتیب زندگی‌ برای آدمیان راحت تر و دلپذیر تر میگردد. آدم‌ها از غار‌ها بیرون آمده و در دشت‌ها به وسیله این ابزار خانه میسازند و به وسیله ابزار ساخته شده کشاورزی میکنند و در واقع شروع تمدن از همینجا آغاز میگردد.


در دنیایی که ملت‌های نو بنیاد فیلم‌ها و قهرمانان کارتونی را دلیل و بهانه‌ای برای ساخت سنت، آئین و جشن قرار میدهند و بدین ترتیب بین مردم تازه دور هم جمع شده خودشان اتحاد ایجاد کرده و حس ملی‌ میهنی و میهن دوستی‌ میسازند، بیگانگان عرب و ترک اشغالگر ایران، با تمامی وجود با سنت‌های ایرانی‌ که همگی‌ دارای ریشه و تاریخ و دلایل علمی‌ است با همه وجود مخالفت و مبارزه میکنند! تا بدین ترتیب موجودیت ده‌ها هزار ساله ایرانیان را به خیال خام و باطل و تباه خود کمرنگ ساخته و از بین ببرند. و اگر با چهار شنبه سوری تا این حد مخالفند به دلیل این است که سند شروع تمدن بشری را که از ایران منشأ می‌گیرد را از بین ببرند. و منکر این شوند که این ایرانی‌‌ها بودند که آغازگر شهرنشینی و جامعه مدرن و جامعه بشری و جدایی آن از جامعه حیوانی‌ بوده‌اند. تمام مشکل دشمنان ایران اینجاست که این تاریخ از بین برود و نام ایرانی‌ با کشف آتش پیوند نخورد و جشن چهار شنبه سوری این تاریخ را یادآوری نکند.
خوشبختانه و مطمئنا تا ایرانی‌ زنده است چنین چیزی امکان پذیر نیست چرا که ما ایرانی‌‌ها وارث بزرگترین فرهنگ و تمدن بشری هستیم، و به پاس آن میبایستی با نگاه داری این سنت زیبا ، تاریخ این کشف بزرگ را که جز افتخارات میهن ماست زنده نگاه داریم و هر ساله جشن چهار شنبه سوری را با عظمت و شور بیشتری برگزار کنیم باشد که سنت‌ها و آئین ایرانی‌ خاری گردد در چشم دشمنان این مرز و بوم و آنان را در عذابی الیم فرو برد. جاوید ایران.


جشن باستانی سه شنبه آخر سال، چهارشنبه سوری


یادم میاد نزدیك چهارشنبه سوری بچه‌های محله یا همكلاسیها برای جمع كردن بوته‌های گون(به فتح بخوانید) گروه تشكیل می دادند. در روز پیش و پس از ظهر چهارشنبه سوری یك عدد نی بزرگ(قمیش) را برمی داشتیم وبه طرف كوههای قسمت شمال جیرنده می رفتیم.تا جایی كه می تونستیم بوته گون می كندیم وبه همان نی بزرگ آویزان می كردیم وبا مشاركت گروهی به خانه می آوردیم.

غروب چهارشنبه سوری گونها را بصورت ردیف در كوچه یا حیاط گذاشته وآتش می زدیم وهمه به نوبت از روی آن می پریدیم.مادران ومادر بزرگان مشعلهای كوچكی درست می كردند وآن را در سوراخ دیوارها ودر كنار درها قرار می دادند . بچه‌های بزرگتر با پارچه مشعل درست كردن وبا بستن مفتول یا طناب(ترنه) ،آن را می چرخاندن وبا ریختن گوگرد كبریت در پیچ چراغ خوراك پزی ودسته ریش تراش ترقه بازی میكردن.این مراسم با آجیل گرم و شیرینی و چایی و شربت و قاشق زنی‌ و فال گوش ایستادن همراه بود .شام چهارشنبه سوری معمولا ماهی بود.وبا خوردن شام ومیوه‌های فصل همه به امید آغاز سال نو برای خانه تكانی ، تحویل سال ، گرفتن عیدی ، تخم مرغ رنگی‌ بازی ، بردن بره به خانه اقوام برای گرفتن عیدی و...به خواب می رفتیم.
منبع: اینترنت





۲۵.۱۲.۹۴

چرا چهارشنبه سوری ؟


در ایران باستان به هر مناسبت جشن برگزار میشد و شاد بودن و عشق ورزی جز عبادات و شکر گذاری ایزد یکتا بود. یک باور باستانی ایرانی‌ میگوید، مبارزه با هر بدبختی و سختی، عشق ورزیدن است.

پادشاهان امپراطوری ساسانی، سامانی و صفوی به تقلید از پادشاهان امپراطوری هخامنشی، به مناسبت‌های مختلف بر سر هر کوچه و گذر دسته‌ای از نوازندگان را قرار میدادند و این نوازندگان وظیفه داشتند تمام روز با نواختن آهنگ‌های دلنواز باعث شادی و لطافت روح ایرانی‌‌ها بشود.

چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های و مناسبت‌های ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سه‌شنبه شب) برگزار می‌شود.

به گفته شاهنامه و فردوسی‌ کبیر، هوشنگ پادشاه پیشدادی ایران و هفت اقلیم آباد آن زمان، روزی به هنگام شکار با ماری عظیم و سیاه رو به رو میشود که درخشش چشم‌هایش چشم آدمی‌ را خیره و از گردش زبان سرخش در فضا، شرر می‌ریخت. پادشاه بزرگ ایران، هوشنگ، در مقابل مار، ساکت و بی‌ حرکت می‌ایستد و نفس را در سینه حبس می‌کند و همزمان به آهستگی با یک دست سنگی‌ را از زمین برداشته و با شدت به طرف سر مار پرت می‌کند. مار از نزدیک شدن سنگ به طرفش آگاه میشود می‌گریزد و سنگ به شدت به سنگ دیگری خورده و جرقه‌ای میزند و بته‌های خشکی که در کنار سنگ بوده است آتش می‌گیرد. شاه و همراهانش به یک باره در مقابل خود توده‌ای سوزان می‌بیند. شاه دلیر و خردمند ایران به جای اینکه بترسد و بگریزد به تحقیق آتش میپردازد و آنرا کشف می‌کند، سپس به کمک همراهانش بوته‌های خشک را جمع کرده و آتش را زنده نگاه میدارند. گرما و روشنایی آتش بسیار برای انسان‌های آن زمان که در سرما و تاریکی‌ بودند، دلپذیر و مطبوع میاید. پس شاه ایران به شکرانهٔ این نعمت که آنرا هدیه‌ای از طرف ایزد پاک میداند، روز پیدایش و کشف آتش را روز جشن و سپاس یزدان اعلام کرده و تا سه روز آنرا جشن میگیرند و این همان چهار شنبه سوری است که از دوران باستان و از نیاکان خردمند ایرانی‌ به ما رسیده است.

فردوسی‌ کبیر در شاهنامه شرح کشف آتش به وسیله پادشاه ایران و جشن گرفتن این روز را به روشنی شرح داده است و همچنین اضافه میکنند که : آتش پاک کننده پلیدی‌ها ( میکرب‌ها و مریضی‌های مسری و اپیدمی‌های بزرگ)، گرما بخش و روشن کننده زندگی‌ بشریت است که به خواست پروردگار به آدمیان آموخته شده است.

فردوسی‌ کبیر شرح میدهد که: کشف آتش در زندگی‌ آدمیان بزرگترین پدیده محسوب میشود چرا که بعد از کشف آتش زندگی‌ انسان‌ها به طور کلی‌ عوض شده و تمدن بشری به این ترتیب آغاز میشود. و هوشنگ به وسیله آتش آهن را از سنگ جدا می‌کند و با آهن وسائل کشاورزی، سلاح و ابزار کار درست می‌کند و به این ترتیب زندگی‌ برای آدمیان راحت تر و دلپذیر تر میگردد. آدم‌ها از غار‌ها بیرون آمده و در دشت‌ها به وسیله این ابزار خانه میسازند و به وسیله ابزار ساخته شده کشاورزی میکنند و در واقع شروع تمدن از همینجا آغاز میگردد.


در دنیایی که ملت‌های نو بنیاد فیلم‌ها و قهرمانان کارتونی را دلیل و بهانه‌ای برای ساخت سنت، آئین و جشن قرار میدهند و بدین ترتیب بین مردم تازه دور هم جمع شده خودشان اتحاد ایجاد کرده و حس ملی‌ میهنی و میهن دوستی‌ میسازند، بیگانگان عرب و ترک اشغالگر ایران، با تمامی وجود با سنت‌های ایرانی‌ که همگی‌ دارای ریشه و تاریخ و دلایل علمی‌ است با همه وجود مخالفت و مبارزه میکنند! تا بدین ترتیب موجودیت ده‌ها هزار ساله ایرانیان را به خیال خام و باطل و تباه خود کمرنگ ساخته و از بین ببرند. و اگر با چهار شنبه سوری تا این حد مخالفند به دلیل این است که سند شروع تمدن بشری را که از ایران منشأ می‌گیرد را از بین ببرند. و منکر این شوند که این ایرانی‌‌ها بودند که آغازگر شهرنشینی و جامعه مدرن و جامعه بشری و جدایی آن از جامعه حیوانی‌ بوده‌اند. تمام مشکل دشمنان ایران اینجاست که این تاریخ از بین برود و نام ایرانی‌ با کشف آتش پیوند نخورد و جشن چهار شنبه سوری این تاریخ را یادآوری نکند.
خوشبختانه و مطمئنا تا ایرانی‌ زنده است چنین چیزی امکان پذیر نیست چرا که ما ایرانی‌‌ها وارث بزرگترین فرهنگ و تمدن بشری هستیم، و به پاس آن میبایستی با نگاه داری این سنت زیبا ، تاریخ این کشف بزرگ را که جز افتخارات میهن ماست زنده نگاه داریم و هر ساله جشن چهار شنبه سوری را با عظمت و شور بیشتری برگزار کنیم باشد که سنت‌ها و آئین ایرانی‌ خاری گردد در چشم دشمنان این مرز و بوم و آنان را در عذابی الیم فرو برد. جاوید ایران.


۱۳.۱.۹۱

گیرم که خلق را به دروغی فریفتی، با دستِ انتقام طبیعت چه میکنی‌؟


سالِ پیش یه مقاله در بارهٔ تحریف نامِ سنت‌های ایرانی‌ به وسیله دشمنان ایران یعنی‌ پان ترکها و پان عربهایِ حاکم بر ایران در سایت عصر ایران نوشته شده بود که تکرارش خالی‌ از لطف نیست، این مقاله رو اینجا میزارم و از سایت عصر ایران به خاطره این مقاله سپاس دارم.

تحریف نام های کهن"سیزده بدر" و "چهارشنبه سوری" چرا؟!

عصرایران
- از میان جشن های کهن ایران ، می توان گفت که تنها عید نوروز مانده و متعلقاتش "چهارشنبه سوری و سیزده بدر".

با این حال تلاش هایی وجود دارد که این عید و اجزایش هم رفته رفته کم رنگ شوند و حداکثر به تعطیلاتی برای تجدید قوا و مسافرت رفتن تبدیل شوند.

نشانه های این جریان هم کاملاً عیان است و البته بر این باوریم که نهایتاً نوروز به عنوان عید کهن ایرانی ها باقی خواهد ماند و رو سیاهی به زغال می ماند.

با اینحال ، دو روز "چهارشنبه سوری" و "سیزده بدر" بیش از خود نوروز - به معنایش اخصش - در معرض آسیب هستند و اولین و مهم ترین آسیبی هم که زده شده ، تغییر نام این دو روز در ادبیات رسمی است.

اگر دقت کرده باشید ، چند سالی است که در ادبیات رسمی ، به جای "چهارشنبه سوری" ، از اصطلاح نامأنوس "چهارشنبه آخر سال" استفاده می شود و بجای "سیزده بدر" عنوان جدید التأسیس " روز طبیعت" بکار می رود و حتی در تقویم ها نیز همین را مینویسند.




این درحالیست که در فرهنگ و سنت ایرانی ، چیزی به نام چهارشنبه آخر سال و روز طبیعت برای سیزدهم فروردین وجود ندارد و "چهارشنبه سوری" و "سیزده بدر" نام های تاریخی این دو روز ملی هستند که مردم در آنها جشن می گیرند و شادمانی می کنند.

البته در این که "چهارشنبه سوری" ایرانیان در سال های اخیر با ورود ترقه ها و مواد آتش زای خطر آفرین ، به چهارشنبه سوزی تبدیل شده و از آن حالت زیبای کهن خود افتاده شکی نیست و این انحرافی است که باید اصلاح شود اما شاید یکی از دلایلی که چهارشنبه سوری بدین حال و روز افتاده ، همین باشد که متولیان امر و رسانه های رسمی و پر مخاطبی مانند صدا و سیما ، جشن چهارشنبه سوری را به رسمیت نمی شناسند و سنت های زیبای آن را تبلیغ و ترویج نمی کنند و نتیجه اش هم همین می شود که شده است.
حتی ممکن است برخی ، نسبت به این تحریف خرسند هم باشند و آن را مستمسکی برای حذف چهارشنبه سوری قرار دهند.

بهر روی ، غرض از این نوشتار ، این است که اجازه ندهیم سنت ها و نام های تاریخی ایرانیان ، در ماورای تصمیمات محفلی تحریف شود ومقدمات حذفشان فراهم آید.

اگر چهارشنبه سوری به "چهارشنبه آخر سال" تبدیل شود و سیزده بدر ، بشود "روز طبیعت" هیچ بعید نیست که فردا هم نام عید نوروز را عوض کنند و مثلاً آن را "تعطیلات عمومی اول بهار" بنامند!

فراموش نکنیم که هر کدام از نام های تاریخی در ورای خود ، دنیایی از پشتوانه و فرهنگ دارند و کسی حق ندارد با نام های تاریخی یک ملت این گونه رفتار کند و به میل خود آنها را تحریف کند.