‏نمایش پست‌ها با برچسب از بازارچه نایب گربه تا بیت رهبری - بخش دوم. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب از بازارچه نایب گربه تا بیت رهبری - بخش دوم. نمایش همه پست‌ها

۲۳.۱۰.۹۱

از بازارچه نایب گربه تا بیت رهبری - بخش دوم



ظرف سه دهه حکومت اسلامی در ایران، اوباش و اراذل که در لایه‌های زیرین هرم قدرت قرار داشتند، بمرور خود را بالا کشیده و اکنون با دینکاران در رقابت برای تصاحب کامل قدرت قرار گرفته اند. در دهه نخست حکومت دینی، اراذل و اوباش نقش نیروهای سرکوب امنیتی – نظامی و نیز گروههای فشار را بازی می کردند اما در دهه دوم این نقش به یک قدرتِ اقتصادی گسترده تسری یافت و اکنون با پایان دهه سوم، بخوبی گسترش این شبکه به مافیای قدرتمند و عظیم سیاسی – اقتصادی و نظامی دیده می شود.

اراذل و اوباش همواره در راس سوم مثلی قرار داشتند که دو راس دیگر آن دینکاران و قدرتمداران سیاسی بودند و هر کدام از این راسها نیز پایه هایی از محبوبیت در بخشهایی جامعه برای خود دست و پا میکردند سابقه حضور سیاسی لمپنها در نقش گروههای فشار به عصر حکومت سیاسی – مذهبی صفویان و بعد مشروطه باز میگردد. زمانی که اوباش سنگلج و چاله میدان دسته راه انداختند، جمعی را نیز با خود همراه کردند و به جلوی مجلس رفته و شعار میدادند : «ما دینِ نبی خواهیم- مشروطه نمی خواهیم» . سپس اوباش نزد شیخ فضل الله نوری و حاجی میرزا ابوطالب یزدی و سایر دینکاران مخالف مشروطه رفتند و به اتفاق آنان به میدان توپخانه آمدند و ضمن عربده کشی به سلاخی مردم پرداختند [۱]. در بخش نخست نوشته گفته شد که نمونه ی آشکار همراهی سه راس مثلث در کودتای ۲۸ مرداد است. اما رویدادهای پس از خرداد ۴۲ نشان داد که پیوندهای اجتماعی و سنتی دینکاران با لمپنها نیرومندتر است.

نقاط تشابه برجسته این دو گروه ( لات و دینکار) در مَنِش نوچه پروری، تجدد ستیزی، زن ستیزی، قانون گریزی، خشونت طلبی، باور به استراتژی ترور و رعب و نسق کشی و نیز جایگزینیِ خرافات بجای اخلاقیات است. طبیعی است که لایه‌های گسترده‌ای از جامعه سنتی و مذهبیِ آن روزِ ایران که می توان بخش تاثیرگذاری از آن را در گروههایی از بازاریان (متوسط سنتی) و حاشیه نشینان شهری یافت، با این منش همراه بودند.