‏نمایش پست‌ها با برچسب با دل‌ خونین لب خندان بیاور همچو جام. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب با دل‌ خونین لب خندان بیاور همچو جام. نمایش همه پست‌ها

۱۲.۳.۹۲

با دل‌ خونین لب خندان بیاور همچو جام


حجم عظیم جوک‌ها و پیام‌های اینترنتی دیروز، تنها نشانه‌ای از طبع ایرانیان و جدی نگرفتن موضوع این دوره ی انتخابات ریاست جمهوری نبود؛ بلکه می شد و مى توان یک خشم خفته را در آن جستجو کرد که این روزها خود را به این شکل نمایش داده است. مردم این روزها در کوچه‌ها و فضاهای مجازى بسیار در مورد انتخابات صحبت می کنند، به چه کسی رای بدهیم؟ اصولا رای بدهیم یا نه؟ و هزاران سوالی که امیدوار بودند پاسخ‌های بخشی از آنان را در مناظره‌های انتخاباتی بیابند، اما شیوه ی برگزاری مناظره ی اول تمام این امید را مانند بسیاری از خواسته‌ها و آرزو هاى پیشین بر باد داد. این مدل برگزاری با اعتراض تعدادی از شرکت کنندگان روبرو شد که حتی بعد از پایان نشست نیز ادامه داشت.

اما این حجم پیام می تواند یکی از عرصه‌های مبارزه مدنی علیه دیکتاتوری محسوب شود. این مهم را باید در نظر داشت که در تجربه‌های کشورهایی چون لهستان همین شیوه توانست کمک شایانی در موفقیت جنبش اعتراضی داشته باشد. سرچ پوپوویچ یکی از کاریکاتوریست‌های لهستانی بر این باور است که استفاده از طنز و دیگر ابزارهای شوخی، ایده ی نادرست خشک بودن انقلاب و تغییر را متحول کرده است. این رویکرد که قدرت را به تمسخر می کشد در کوتاه و بلند مدت می تواند در عین اینکه به نفع جریان مبارز باشد می تواند با لوث کردن موضوعات، به دیکتاتوری نیز کمک کند به نحوی که سناریوهای دیکتاتور را در هر ابعادی مبدل به یک عنصر طنز می کند و قدرت بررسی واقعیت / واقعیت‌ها را در میان حجم انبوه خروجی‌های فکاهی می گیرد.

به نمونه ی مناظره ی نخست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امسال اگر باز گردم می توانم بگویم سناریوی اصلی سازمان صدا و سیما برای کم کردن شأن ریاست جمهوری و سپردن کارگردانی آن به یک کارگردان مسابقه‌های تلویزیونی به نحوی در میان تمام شوخی‌ها پنهان ماند.

اما موضوع اصلی این بود که در میانه‌های آنچه منا‍ظره نامیده شده بود، اعتراض عارف و در نحوه‌ای دیگر رضایی و شاید روحانی نشان از روحیه‌ای داشت که به نحوی از آنان انتظار می رفت و آن اعتراض به روندهای موجود و همچنین ایستادن در مقابل کاهش کرامت انسان‌ها بود که از ۸ سال پیش آغاز شده است. اما حتی همین معترضان هم در این صحنه آرایی درگیر می شوند و به صورتی مقطعی اعتراض خود را مطرح می کنند و سرانجام در این بازی به نحوی دیگر در جریان موجی قرار می گیرند که سازمان صدا و سیما برای این ۸ تن‌ و میلیون‌ها بیننده تدارک دیده است.

۴ سال پیش کسی برای دفاع از کرامت انسان‌ها به میدان آمد و بعد از کودتای انتخاباتی تاکید داشت:

“امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی –قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند”.

از سوی دیگر میرحسین موسوی بعد از حوادث عاشورا در مورد عملکرد صدا و سیما می گوید: “مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه‌ای ملی و بی‌طرف و منصف و عاقل بهره می بردند”.

این نقل و نقد را مى توان در کنار برگزاری این دوره از انتخابات قرار داد تا شاید بار دیگر تعریف بی‌طرفی، انصاف و عقلانیت را در عملکرد صدا و سیما مشاهده کرد و البته واکنش نامزدهای انتخاباتی این دوره را در مقابل آنچه هتک کرامت انسانی نامیده می شود نیز سنجید.


منبع

نفرت انگیز تر و کثیف‌تر از آخوند، تنها دو نفر در دنیا وجود دارد: ۱- ضرغامی رئیس صدا و سیمای احمقانه و مسخره ۲- شریعتمداری سردبیر روزنامه کیهان تهران که در عین بیسوادی لجاره، دروغگو و مشمئز کننده و وقیح است. اعمال این دو که مانند نوکر حلقه به گوش و سگ نگهبان رژیم، از دست یازیدن به هیچ ننگی ابا ندارند، حا‌ل تهوع به آدمی‌ میدهد. این دو آدمی‌ را از بشر بودن خجالت زده میکنند، این دو ابلیس، ننگ آوران روزگارند.