‏نمایش پست‌ها با برچسب هنرمندان ایران. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب هنرمندان ایران. نمایش همه پست‌ها

۷.۶.۹۷

گر جان ز شیدایی بلب آری


گفتم که بعد از آنهمه محنت
آن عشق و آن دنیای محبت
آن سر بزانو بردن و زاری
آن عشق و آن دلداری و یاری
تو مرا تنها نگذاری
تو مرا تنها نگذاری

گفتم پس از آن بیخبر‌ها
آن گریه‌ها، دیوانه گری‌ها
گر جان ز شیدایی بلب آری
جز من بیاری دل نسپاری
تو مرا تنها نگذاری
تو مرا تنها نگذاری

تا دلم مست و مدهوش تو شد
گلشن عشقم آغوش تو شد
گفتم که به یاری
تو مرا تنها نگذاری
تو مرا تنها نگذاری

هر زمان بردی نام دگران
چون مرا دیدی از غم نگران
گفتی که بجز من بجهان دلداده نداری
تو مرا تنها نگذاری

گمان ندارم مرا بدرد و غم جدایی بسپاری
ز غم بمیرم اگرکه تنها و بیپناهم بگذاری
مرو که ترسم خدانکرده، دگر نیایی به بر من
ندانی آندم، که بیتو هستم، دلم چه آرد بسر من

تا دلم مست و مدهوش تو شد
گلشن عشقم آغوش تو شد
گفتم که به یاری
تو مرا تنها نگذاری
تو مرا تنها نگذاری

هر زمان بردی نام دگران
چون مرا دیدی از غم نگران
گفتی که بجز من بجهان دلداده نداری
تو مرا تنها نگذاری
تو مرا تنها نگذاری.

مرا تنها نگذاری
ترانه سرا :بیژن ترقی
آهنگ: شادروان پرویز یاحقی
در دستگاه سه گاه
خواننده: حمیرا



تنها نگذاری - آلبوم ۴۰ آهنگ طلایی - حمیرا



۲۶.۴.۹۷

گیتی پاشایی, اون که بمن جون داده، دست منو میگیره


خانم گیتی‌ پاشایی با نام هنری گیتی‌، یکی‌ دیگر از ده‌ها خواننده زن خوش صدای ایرانی‌ است که در زمان خاندان ایران ساز پهلوی امکان به عرضه نهادن استعداد خود در جامعه را یافت و بدین ترتیب ملت ایران از این نعمت محروم نماند. گیتی در اواخر دهه چهل، فعالیت رسمی خود را با خوانندگی در رادیو و تلویزیون آغاز کرد و به خواندن تصنیف‌های مردمی مشغول شد. ترانه‌های «شب من شب تو»، «دل بلهوس»، «گل مریم» و «یه دل دارم» «خدا مهربونه» از جمله ترانه‌هایی است که این هنرمند بی‌ ریا و با صفا در آن زمان خوانده است. خانم گیتی‌ پاشایی ازدواج ناموفقی با مسعود کیمیایی کارگردان سینمای ایران داشت. یاد و نامش همیشه جاودان و زنده باد.

گیتی پاشایی (زاده ۲۳ خرداد ۱۳۱۹ – درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴) خواننده، آهنگساز و بازیگر ایرانی بود.

گیتی در ‌۲۳ خرداد ۱۳۱۹ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگش جعفر منصوری شاعر و استاد تار و خط بود و نوازندگی تار و سه‌تار را به مادر گیتی آموخت و بدین ترتیب گیتی از طریق مادرش با موسیقی آشنا شد. وی ردیف‌های موسیقی سنتی را نزد فرامرز پایور، مهدی فروغ و محمود کریمی آموخت. پس از اخذ دیپلم به آمریکا رفته و در سیتی کالج نیویورک در رشته معماری مشغول به تحصیل شد و در سیاتل، واشینگتن آمریکا لیسانس هارمونی و ارکستراسیون گرفت.

گیتی در اواخر دهه چهل، فعالیت رسمی خود را با خوانندگی در رادیو و تلویزیون آغاز کرد و به خواندن تصنیف‌های مردمی مشغول شد. ترانه‌های «شب من شب تو»، «دل بلهوس»، «گل مریم» و «یه دل دارم» از جمله ترانه‌هایی است که او در آن زمان خوانده بود.

در سال ۱۳۵۴ به عرفان و تصوف روی آورد و سپس بر روی شعرهای شاعران معاصر چون مهدی اخوان ثالث، احمدرضا احمدی و محمدعلی سپانلو آهنگسازی کرد. در سال ۱۳۵۶ ه. ش. در فیلم «سفر سنگ» به کارگردانی همسرش مسعود کیمیایی به عنوان بازیگر حضور یافت اما پس از آن دیگر به بازیگری نپرداخت.

علیرضا میبدی در تلویزیون پارس می‌گوید مدتی پیش از انقلاب اسلامی در ایران «گیتی را همراه با همسرش مسعود کیمیایی در فرودگاه شیراز با پوشش کامل اسلامی و عینکی بزرگ» دیده است و از گرایش پیدا کردن ناگهانی گیتی به اسلام شگفت‌زده شده‌است. اما گیتی بعدها با ناراحتی ایران را ترک کرد. در آمریکا گرین کارت و مبلغ هنگفتی از او به سرقت رفت. او دوباره به ایران بازگشت.

در سال ۱۳۶۸ به آلمان رفت و در هامبورگ یک دوره موسیقی کلیسایی و ترانه‌های مذهبی را در نوریک هوخ شوله گذراند.

گیتی پاشایی پس از انقلاب به‌طور جدی به کار آهنگ‌سازی پرداخت و با سه فیلم «تیغ و ابریشم» (۱۳۶۵)، «سرب» (۱۳۶۷) و «گروهبان» (۱۳۶۹) هر سه به کارگردانی مسعود کیمیایی به عنوان آهنگساز فیلم شناخته شد.

وی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ خورشیدی بر اثر بیماری سرطان سینه در سن ۵۴ سالگی در تهران درگذشت. و در قطعه ۱۰۳ ردیف ۱۴۲ شماره ۳۱ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.


Giti - Khoda Mehrabone خدا مهربونه - گیتی پاشایی

۵.۱۱.۹۶

رضا عباسی ۱


رضا عباسی یکی از ده ها نابغه هنرمند (بویژه در هنر نقاشی) در قرن ۱۴ میلادی و همزمان با حکومت شاه عباس کبیر در دوران حکومت امپراتوری جهان شمول صفویه است که بدون اغراق میتوان گفت مبتکر‌ترین و خلاق‌ترین هنرمند این دوران نیز هست. در زمان او درهر شهر از فلات قاره ایران مانند دیگر شهرهای این امپراتوری جهان شمول، مکاتب گوناگونی برای نقاشی وجود داشت و این مکاتب به نام شهر هایی که این مکاتب در آنجا ها بیشترین هنرمندان و نقاشان را داشت خوانده میشدند. مانند مکتب اصفهان، هرات، بخارا، تبریز، مشهد، روم ، آندلس، شیراز و و و . از زیبایی شناسیهای متنوع ایرانی رایج در دوران امپراتوری صفویه میتوان به صحنه پردازی، تصویرگری کتاب یا صحنه آرایی روایتها و داستانهای کهن، تزیین دیوارها و سقفهای کاخها و خانه‌ها و حمامها و و و را نام برد.

قابل ذکر است که رضا عباسی شاهکارهای نقاشی خود را ۵۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش خلق کرده است و آنچه که در تصاویر این نابغه بزرگ ایرانی میتوان دید از تفنگ شکاری تا کلاه شاپو مربوط بزمانی میشود که نه انگلیسی وجود داشته و نه فرانسه و نه آمریکا. تمامی تصاویر و نقاشی های این هنرمند بزرگ ایران در جنگ جهانی اول (۱۰۰ سال پیش) که ایران مورد حمله وحشیانه قبایل بغایت بربر و عقب مانده انگلیسی و فرانسوی و عرب و ترک قرار گرفت و به سبب ضعف و ناتوانی حکومت مرکزی و حکام قاجار دچار قتلعام فجیع و وحشتناکی گشته (بنا به اعتراف خود این وحشی ها حدود ۲۰ میلیون ایرانی قتلعام شده و بیش از دو سوم ایران تجزیه گشت و بدست انگلیس و فرانسه و ترک و عرب افتاد و تمامی ایران ویران و به آتش کشیده شد) و این آثار مانند دیگر آثار هنری و کتب علمی و کتابخانه ها و دارایی های مالی و معنوی ایران به غرب منتقل شد و مصادره گشت و جز تاریخ و گذشته و فرهنگ انگلیس و فرانسه و عرب و ترک بربر ثبت شدند. و اینک کم و بیش (هر آنچه که نتوانسته اند به نام خود بزنند ) در موزه های غربی قرار دارد.



۱۰.۹.۹۶

مریم ساوجی


مریم ساوجی یکی‌ از آزاده زنان و شاعران دوران معاصر ایران است. وی فرزند میرزا محمد ساوجی است و در تاریخ ۱۲۹۶ شمسی‌ در تهران از مادری پاکدامن متولد شد. تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در زادگاهش به پایان رسانید و دوران دانشگاه را در دانشکده ادبیات تهران گذراند و موفق به اخذ لیسانس در رشته‏ حقوق و ادبیات شد. سپس به استخدام وزارت آموزش و فرهنگ درآمد و به تدریس در دبیرستانها اشتغال ورزید. وى در سال ۱۳۲۵ ش مدرسه‏ اى تأسیس کرده و خود عهده‏دار امور آن گردید. ایشان همچین عضو هیأت رئیسه‏ اتحادیه‏ زنان حقوقدان ایران بود. خانم مریم ساوجی در کنار تمامی فعالیت‌های فرهنگی‌ و اجتماعی، شاعری شیرین سخن و نویسنده‌ای زبردست بود. از وی مقالات و کتب زیاد در زمینه علوم اجتماعی، ادبیات و علوم سیاسی باقی‌ مانده است. از جمله آثارش میتوان به کتاب «اختلاف حقوق زن و مرد، در اسلام و ایران»؛ «دختر راه»؛ «فرشته»؛ اشاره کرد. سه مجموعه‏ شعر نیز بنامهاى: «دیوان مریم»، «گلبرگ» و «پنجه با خورشید» هم جز معروفترین کار‌های این بانوی خردمند میباشد.خانم ساوجی در آغاز «صور» تخلص می‌كرد. آنگاه تخلص «مریم» را در شعر خود بكار برد وی شاعری خوش‌ذوق و لطیف طبع و در سرودن مثنوی و غزلیات عرفانی صاحب طبعی سرشار است.
آثارش در سال‌های گذشته در كانون شعرا و پس از آن در سایر روزنامه‌ها و مجله‌ها بچاپ رسید.
در کتاب زنان سخنور در مورد ایشان آمده است: «خانوم ساوجی مدتی است از كارهای ادبی و سرودن شعر بازمانده و دو كتاب به نام حقوق زنان در اقوام و ادیان و اختلاف حقوق زن و مرد در اسلام و ایران نوشته كه توسط بنگاه مطبوعاتی علی ‌اكبر علمی انتشار یافته است.
خانوم ساوجی در شعر از سبك پیشینیان پیروی می‌كند، پیشرفت و ترقی بانوان در اجتماع را آرزومند است و با آنكه تابع روش‌ قدماست بسبك نو نیز اشعاری را سروده است.

۲.۶.۹۶

حمیرا



حمیرا یکی‌ از خوانندگان بینظیر میهنمان است که با تار‌های صوتی و حنجره‌ای بسیار قوی، و صدایی کمیاب که هر ۲۰۰ سال شاید یکی‌ با این کیفیت صدا متولد شود، در عین حال با امواج مخملی و آرامش بخش، دلنشین و دل‌انگیز که مانند امواج دریا خیال برانگیز است، سالهاست بی‌ ادعا و متین برای ایرانیها میخواند، و آنچنان عزیز و ارزشمندست که آدمی‌ دمادم در این نگرانیست که مبادا گوشه چشمی به او بخورد.

از کودکی با صدای حمیرا که از ضبط صوت پدرم بگوش می‌رسید با موسیقی ایرانی‌ آشنا شدم، موسیقی دلنشین ایرانی‌ را با صدای او بدیگران معرفی‌ کردم، در غم و اندوه و شادی و نشاط با صدای او لحظه‌ها را طی‌ کردم، با صدای او آرمیدم، خوردم، رقصیدم، گریستم، خواندم و خاطرات را ثبت کردم. و این حکایت تنها من نیست، حکایت ملتیست که حمیرا را از صمیم قلب میستاید و دوست دارد.

بااین چند خط ناچیز ولی‌ با تمام وجود از این بانوی ارزشمند، هنرمند و بسیار زیبای ایران، بخاطر بودنش و هنرش و آنچه که برای ملت ایران انجام داده، سپاسگزارم و از او قدردانی‌ میکنم.



مجموعه کامل برنامه های گلهای رنگارنگ با صدای بانو حمیرا

پروانه امیرافشاری که بیشتر با نام هنری حمیرا شناخته می‌شود، خواننده سرشناس زن ایرانی است. وی در زمینه موسیقی تلفیقی و موسیقی سنتی فعالیت دارد. صدای او از دسته صداهای سوپرانو با گسترهٔ شش دانگ می‌باشد.
پروانه امیرافشاری در سال ۱۳۲۳ در شهر تهران بدنیا آمد. وی از خانوادهٔ بانفوذ و سرشناس امیرافشاری است. پدر حمیرا مالک ۱۵۰ قریه و روستا در منطقهٔ شمال غرب ایران بود. از همان دوران کودکی حمیرا، خانهٔ آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی، شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامیِ آن زمان، مانند قمرالملوک وزیری، روح‌انگیز، بنان، ملوک ضرابی و بسیاری دیگر بود که همین انگیزهٔ اولیهٔ دختر خانواده برای روی آوردن به آواز شد. حمیرا، بدور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن‌فکر و تازه از آلمان بازگشتهٔ خود، با نام‌نویسی در آزمون صدا در شورای رادیوی آن زمان، باعث حیرت و تحسین اعضای شورا شد و پس از آن تحت آموزش علی تجویدی و ملوک ضرابی قرار گرفت. وی دو سال بعد در ۱۸سالگی به یک خوانندهٔ تمام‌عیار تبدیل شد.
صدای حمیراسوپرانو است. او، شش دانگ کامل صدا را داراست. صدای ایشان قابلیت از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیاب‌ترین نوع صداها می‌‌باشد. تحریرهای آوازی وی کاملاً واضح و زیبا و پر قدرت ادا می‌شود. با تکیه بر نظر اساتید فن، حمیرا توانست با ارائهٔ اثری به نام «صبرم عطا کن»، سبک تازه‌ای را در موسیقی سنتی ایران در موسیقی کلاسیکِ دههٔ ۴۰ خورشیدی پایه‌گذاری کند و طراوت و تازگی بیشتری بموسیقی سنتی ایران ببخشد.

در همان سن آوازی را در دستگاه سه‌گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از بیژن ترقی به نام «صبرم عطا کن» را اجرا کرد که در کتاب ترانه‌های ماندگار این اثر به ثبت رسیده است. وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت خود را آغاز کرد اما پدرش صدای دختر خود را می‌شناسد و چون آوازه‌خوان بودن دخترش را دور از شان خانوادگی خود می‌بیند، همه صفحات موجود در بازار تهران را خریداری کرده و در خانه خود انبار می‌کند. وهمین علت باعث کمیابی صفحات صدای حمیرا در آن زمان می‌شود.

بعد یک سال درطی یک سفر اروپایی که برای پدر حمیرا پیش می‌آید حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود به کار خود ادامه می‌دهد. دومین اثر مشترک حمیرا، تجویدی و ترقی ترانه‌ای به نام «سرگردان» در گوشهٔ موالیان از گوشه‌های مهجور دستگاه همایون است. «پشیمانم» بعداً ساخته شد که به‌دلیل مدولاسیون زیبایی که از همایون به سه‌گاه تغییر مقام می‌دهد و بازمی‌گردد باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی می‌شود. منبع پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم می‌کند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسرعمویش که همسر وی هما میرافشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج می‌کند.

۲۳.۳.۹۵

مرد تنها درگذشت .... یاد و نامش گرامی‌ باد



بگزارش رسانه‌های وابسته داخلی‌، "حبیب محبیان" معروف به "حبیب" خواننده قدیمی صبح روز جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ برابر با ۱۰ ژوئن ۲۰۱۶ در یکی از روستاهای رامسر درگذشت.

علت مرگ این هنرمند خواننده، آهنگساز، نوازنده و ترانه سرای کشورمان ایست قلبی اعلام شده است.
مهر نوشت که حبیب به دلیل ایست قلبی در روستای نیاسته کتالم رامسر درگذشت.

حبیب محبیان ازخواننده‌های قدیمی کشورمان بود که در سال ۱۳۶۰ و پس از اشغال ایران توسط تروریست‌های فلسطینی و ترک داعشی در فتنه ۵۷ و اعدام‌های دیمی و بی‌دلیل ایرانیان در جوخه‌های مرگ، مانند میلیون‌ها ایرانی‌ دیگر ، مجبور به فرار از ایران و اقامت در لس آنجلس آمریکا شد اما در سال ۱۳۸۸ با درخواست او و به دلیل عشق به ایران و دلتنگی‌ مام میهن، با کمک و دخالت دولت احمدی نژاد که هر چه بود حداقل از نارمک تهران بود و مشخصات ایرانی‌ بودن داشت، نه مثل این حسن شیّاد اخوانی و مامور انگلیسی‌ که نه اسم و فامیلش معلوم است نه پدر مادرش، نه ملیّت و محل بدنیا آمدنش، و تنها آگاهی‌ که داریم این است که نوکر حلقه بگوش انگلیسی‌‌ها و اخوانی وفادار به ترکیه است، به ایران برگشت.

آلبوم "مرد تنهای شب" نخستین و معروفترین اثر حبیب است که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.
حبیب به هنگام مرگ، ۶۳ سال داشت.
یاد و نامش گرامی‌ و آرامش و شادی نثار روح هنرمندش.




۲۲.۲.۹۵

یک خط خالکوبی


طرح‌هایی‌ که تنها از یک خط تشکیل شده و هنرمند بدون اینکه قلمش را بردارد از ابتدا تا انتهای طرح می‌کشد کاری شگفت از هنرمند گنجی Mo Ganji که برای اولین بار انجام میشود.

۱۵.۲.۹۴

آقای کامران یوسف‌زاده هنرمند ایرانی‌ با شهرت جهانی‌



آقای کامران یوسف‌زاده با نام هنری به «وای زی‌ کامی» نقاش و هنرمند ایرانی‌ است؛ که این‌روز‌ها در جامعه هنری دنیا سخن از او بسیار میرود. وی نقاشی‌هایی با ابعاد غول‌آسا و تفکر برانگیز می‌کشد که ستایش منتقدان را برانگیخته است.

آقای کامران یوسف زاده در سال ۱۹۵۶ در تهران به دنیا آمده، در سوربون پاریس تحصیل کرده و دهه‌هاست که در نیویورک زندگی می‌کند. موزه‌هایی معتبری چون متروپولیتن و موزه هنرهای مدرن نیویورک آثار او را خریداری و به نمایش گذاشته‌اند.
آقای کامران یوسف‌زاده به دلیل پرتره‌هایش شناخته شده،هرچند نقاشی‌های آبستره مختلفی هم دارد. نمایشگاه او در لندن به آخرین نقاشی‌هایش اختصاص دارد که به دو بخش تقسیم می‌شوند: پرتره‌ها و نقاشی‌های آبستره که بر اساس دایره‌های کوچک بی‌شمار که با نظم مخصوص در کنار هم چیده شده، خلق شده‌اند.





۴.۱.۹۴

گرامیداشت یاد هنرمندان گرامی‌ ایران که در سال ۱۳۹۳ با رحلت خود فضای هنری و فرهنگی‌ ایران را فقیر کردند.


حمید مهرآرا
«حمید مهرآرا»، بازیگر قدیمی تئاتر، سینما و تلویزیون در سن ۷۱ سالگی روز ۸ فروردین ماه درگذشت.
این بازیگر قدیمی به مدت هشت سال به بیماری دیابت مبتلا بود و در سال ۹۱ بر اثر این بیماری، یک پای خود را از دست داد و بعد از آن، در دی ماه سال گذشته بر اثر نداشتن تحرک، پزشکان مجبور به قطع پای دیگرش شدند.
شادروان حمید مهرآرا در ‌آثاری چون «تاراج»، «امیر کبیر»، «پهلوانان نمی‌میرند»، «آرایشگاه زیبا»، «روزگار جوانی» و … به ایفای نقش پرداخته بود.


ناصر گیتی جاه
ناصر گیتی جاه بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون روز ۲۰ فروردین ماه بر اثر سکته قلبی درگذشت.
وی در مجموعه‌ها و فیلم‌های سینمایی بسیاری به ایفای نقش پرداخته بود. زنده یاد گیتی‌جاه دارای مدرک آموزش بازیگری‌ زیر نظر رفیع حالتی، مهدی نامدار‌ و اسماعیل مرتاش بود و سال ۱۳۳۷ با فعالیت در «جامعه باربد» و تلویزیون خصوصی و اجرای نمایش زنده، کار هنری‌اش را آغاز کرد. گیتی جاه در کنار آثاری جدی که در آنها ایفای نقش کرده بود بخوبی در نقش‌های کمیک نیز ظاهر می شد و یکی از وجوه بارز و نقاط قوت او در بازی صمیمیت در اجرای کاراکترها بود که بخوبی برای مخاطب قابل لمس می نمود. وی در سی و سومین جشنواره فیلم فجر به دلیل بازی در فیلم سینمایی «خوابم می آد» به کارگردانی رضا عطاران موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد شد.


۲۴.۲.۹۳

لیلا حاتمی، بازیگرتوانمند کشورمان عضو هئیت داوران در جشنواره بین المللی فیلم کن



شصت و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کن روز چهارشنبه شب با نمایش فیلم الیویه دان کارگردان ، فرانسوی " شاهدخت موناکو" افتتاح می شود.

هیئت داوران مسابقه اصلی جشنواره به ریاست جین کمپین، کارگردان نیوزیلندی متشکل از لیلا حاتمی ، بازیگر توانمند کشورمان کارول دسته گل ، بازیگر فرانسوی، ویلم دفو، بازیگر آمریکایی، گائل گارسیا برنال ، بازیگر مکزیکی، چونگ دو یونگ، بازیگر کره جنوبی، سوفیا کوپولا، کارگردان آمریکایی، جیا جانکه، کارگردان چینی و نیکلاس ویندینگ رفن، کارگردان از دانمارک شده است.


۵.۱.۹۳

ژاله کاظمی


زنده یاد ژاله کاظمی (2004 - 1943) یکی از درخشانترین و پرکارترین چهــــره های هنــــر دوبلــــۀ ایـــــران که دستی هم بر آتش مجریگـــــری و نقاشی داشت ... راستش هربار که دربارۀ تاریــــخ هنــــر موسیقی و سینما و مشتقاتشان تأمل میکنم ، نمیدونم چرا هیچ پاسخ مشخص و مدللی برای این پرسش پیدا نمیکنم که مگــــر چه اکسیــــری در آب و هوای دهه های شصت و هفتاد میلادی وجــــود داشتــــه که بزرگتریــــن و شاخصترین هنرمنــــدان و منحصــــربفردترین آثار هنــــری در سراسر جهان از جمله کشور ما ، متعلق به آن روزگاران میباشــــد ! اغراق نمیکنم ، کافیست نیم نگاهی به آثار و تولیدات هنری در سالهای اخیــــر بیندازیـــــد و با انگشتان دست شروع به محاسبـــــه کنیـــــد ... آیا هنـــوز هم که هنـــوزه ، بحث انگیزترین آثار موسیقایی و سینمایی ، متعلق به همانهایی نیست که فی الحال ، مویی سپید کرده اند و در ایام شباب از فرط تشخص و یگانگی ، الگو و مراد جوانان این مرز و بوم بوده اند ؟ نام از کسی نمیبرم ، چراکه نامها بیشمارند و غفلت در ذکر اسامی هریک از این اساطیــــر ، حساسیت برانگیــــز خواهــــد شــــــد ، اما تو خود حدیث مفصــــل بخوان از این مجمــــل ... بلــــه ، هنر دوبلــــه نیز که همــــواره از متعلقات لاینفک سینمای ایران بوده و هست ، از این قاعده مستثنی نبــــوده و بطــــرزی شگفت انگیــــز در طی همان دو دهــــه ، گلچینی از نام آوران این عرصــــه را با توانمندیهایی بدیــــــع و خارق العاده ، در کنار هم جمع کــــرده ، پرورانــــده و به جامعه تحویـــل داده است. هنرمندان گرانقــــدری که عطر نفسهایشان و آوای بی همتا و خاطره انگیزشان موجب دلگرمی و انبساط خاطر است.


ژاله کاظمی یکی از آنهاست. یکی از همان جاودان صداهاییکــــه هیچگاه قلب و ذهن ما را ترک نخواهـــد کـــــرد. نمونۀ صدای ایشان را در وبسایت جناب تورج مهرزادیان بشنویــــــد.

۴.۱.۹۳

مهوش


معصومه عزیزی بروجردی یا مَهوَش (زادهٔ زمستان ۱۲۹۹ در بروجرد -- درگذشتهٔ ۲۷ بهمن ۱۳۳۹ در اراک) یکی از خوانندگان زن ایرانی در سبک موسیقی کوچه‌بازاری (عامیانه یا لاله‌زاری) در دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی بود. این هنرمند از خوانندگان لاله‌زاری به شمار می‌آمد و از چهره‌های کاباره‌ای تهران بود. مهوش در آغاز در محافل و مجالس خصوصی و عروسی‌ها برنامه داشت ولی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در نخستین کابارهٔ مدرن تهران یعنی کافه جمشید به روی صحنه رفت.
خوانندگی مهوش شمار زیادی از مردم عادی و افراد معروف را بخود جذب می‌کرد که در بسیاری مواقع رقابت میان این افراد نیز بود...وی در تهران به یکی از بنگاه‌های موسیقی شاد و محفلی پیوست که به اجرای موسیقی زنده در مجالس عروسی و کافه‌ها می‌پرداخت. مهوش بعدها با یکی از اعضای همین گروه بنام حسن‌زاده ازدواج کرد. حسن‌زاده نوازندهٔ ویولون بود او تا پایان زندگی مهوش او را در کافه‌های مختلف همراهی می‌کرد. صدای خوش و رقص هنرمندانهٔ مهوش و تصنیف‌های ساده و اشعار همه‌فهم عامل معروفیت و شهرت او شده بود. این شرایط پای وی رابه کاباره‌های معروف تهران باز کرد. مهوش بعدها به هنرپیشگی در فیلم‌های آن زمان نیز پرداخت که برای وی شهرتی در سطح کشور به ارمغان آورد.∗.
مهوش در شهرهای مختلف ایران به اجرای کنسرت پرداخت و برای اجرای آخرین کنسرتش به اراک رفته بود، او در اراک در چندین کاباره و مجموعه فرهنگی، هنری باغ فردوس اراک به اجرای کنسرت پرداخت. در نهایت، مهوش هنگام بازگشت از اراک در حادثهٔ رانندگی در ۲۷ بهمن ۱۳۳۹ کشته شد و این خبر رکورد جدیدی از فروش روزنامه در ایران آن زمان را به جای گذاشت. در مراسم تشییع جنازهٔ مهوش جمعیت عظیم و قابل توجهی از دوستدارانش شرکت داشتند.
پس از درگذشت مهوش، معلوم گشت که وی بخش اعظم درآمد خود را صرف نیکوکاری می‌کرده و هزینهٔ ده‌ها کودک یتیم را تقبل کرده بوده.∗
آرامگاه مهوش در گورستان ابن‌بابویه شهر ری واقع شده. بر روی سنگ قبر وی سال فوت را ۱۳۴۰ نوشته درحالیکه وی در بهمن ۱۳۳۹ کشته شده‌است... یادش همیشه بخیر.

مهوش خواننده مشهور کاباره شکوفه نو


۲۱.۱۰.۹۲

لوریس چکناواریان آهنگساز بزرگ و رهبر ارکستر با ارزش کشورمان


استاد لوریس چکناواریان (به ارمنی: Լորիս Ճգնագորյան) (زاده: ۱۳۱۶/۱۹۳۷-بروجرد-) آهنگساز بزرگ و رهبر ارکستر با ارزش کشورمان است.

استاد بیش از ۷۵ اثر شامل سمفونی، اپرا، موسیقی مجلسی، کنسرتو برای پیانو، ویلن، گیتار، ویولن سل و پیپا، موسیقی باله، آثاری برای گروه کر، یک رکوئیم، و یک اوراتوریو و بیش از ۴۵ موسیقی فیلم ساخته‌است.


استاد چکناواریان از سال ۱۹۸۹ (میلادی) تا ۲۰۰۰ رهبری ارکستر فیلارمونیک ارمنستان را برعهده داشت و بیشتر در ارمنستان به سر می‌برد. به مدت ۳ سال (۹۳-۱۹۹۱) نیز برای اجراهای خیریه با این ارکستر در وین بود.



۲۰.۶.۹۲

قمر.... هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد بعشق

..... ثبت است بر جریده عالم دوام ما
این تصویر مربوط به دورانی است که قمر می خواند اما هنوز ستاره تابان آواز ایران نشده بود وهنوز مسیر رسیدن به قله را طی می کرد. در همین سن و سال و همین دوران بود که او دستگاه‌های موسیقی و ردیف‌های آن را نزد استاد نی داوود آموخت. این تصویر ازآن جهت حائز اهیمت تاریخی است که قمر پیشتر از آن که در گراند هتل تهران بی‌حجاب به روی صحنه بیاید، از حجاب بیرون آمده بود و به استناد همین عکس که مربوط به سنین زیر ۲۰ سال اوست، حجاب را پس زده بود.

قمر، مادمازل اورپایی دوران تجددخواهی تاریخ معاصر که ایرج میرزا، شاعر پیشگام در ادبیات فارسی او را به "خوشۀ خرما فراز نخل بلند" تشبیه نموده است در شعری فراموش نشدنی ازقمرالملوک چنین یاد می کند:

از آن لطافت و آن پودر و پارفم و توالت شبیه مادموازلهای برن و برلین بود

ایرج میرزا که قمرالملوک را درمنزل یکی از تجار آن زمان به هنگام اجرای موسیقی ملاقات می کند پس از روبوسی با قمربه شیوه اروپایی اظهار شگفتی کرده و بیتی را میسراید که:

مرا به مهر ببوسید و من خجل گشتم 

که پیر بودم و رخسار من پر از چین بود

اما انگیزه قمر به آن رفتار آزاد منشانه چه بود؟ قمر اهل خوش گذرانی نبود. تجمل پرست و پیرو تمدن غربی و اورپایی نبود. او همزمان با مشروطه و مشروطه خواهی بدنیا آمد و در هما ن فضای تازه مدرنیته که در نزد طبقات اجتماعی آنزمان بی‌حجاب بودن به معنی پیشتاز بودن بود و تمایل به روشنفکری محسوب می شد، سنت را رد کرد و از حجاب سرباز زد. باید قمر را یک فمنیست تمام عیار قرن خویش بر شمرد. آزادیخواه بود. بی‌قید و بند، پرشهامت و پیشتاز...

منبع: صفحه فیسبوک ‏کتابخانه صدیقه دولت آبادی 









۴.۱۲.۹۱

قاسم جبلی هنرمند پیشکسوت و مردمی کشورمان به جاودان پیوست.


به گزارش ایسنا، قاسم جبلی از هنرمندان قدیمی‌ و با ارزش کشورمان ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت.

قاسم جبلی متولد سال ۱۳۰۵ و از نخستین خوانندگانی بود که سبک به اصطلاح کوچه بازاری را در موسیقی عامیانه‌ی ایران رواج داد. صدای او در آغاز از رادیوی نیروی هوایی پخش می‌شد و جبلی بیشتر به موسیقی مردمی می‌پرداخت.

آلبوم‌های «یکم» و «لک‌لک‌ها» از آثار این هنرمند به‌شمار می‌آیند.

پیکر قاسم جبلی فردا (چهارم اسفندماه) ساعت ۹ صبح ازمقابل خانه‌ی هنرمندان تشییع خواهد شد.

یاد و نامش جاودان باد.



۲.۱۲.۹۱

رقص گلشیفته در فیلم جدیدش



دراين صحنه از فیلم، گلشيفته بهمراهِ هنرپیشه سينما، سینا میلر، می‌‌رقصد، این فیلم که بنام، درست مثل یک زن، نامگذارى شده است، در فصلِ آینده بر روى پرده سينماها خواهد رفت.

درست مثل یک زن (Just Like A Woman )فیلمی در سبك موزیکال و درام به کارگردانی رشید بوچارب و بازی سینا میلر، گلشیفته فراهانی و بهار سومخ، ساخته مشترک فرانسه، امریکا و انگلستان در سال ۲۰۱۲ میلادی است.
داستان این فیلم ظاهرا داستان زندگی‌ دو زن است که هر کدام جداگانه تجربه ازدواج ناموفقی را دارند و در شیکاگو با یکدیگر آشنا میشوند و به نیو مکزیکو میروند، گلشیفته نقش یک زن مهاجر عرب را در این فیلم بازی می‌کند.

۱.۱۲.۹۱

پرستو فروهر


در هفتمین نمایشگاه هنرهای معاصر آسیا پاسیفیک، سالن بزرگی به نمایش دستنوشت های خانم پرستو فروهر اختصاص داده شده است. این نمایشگاه که در فاصله های سه ساله در یکی از کشور های منطقه برگزار میشود تا چهاردهم ماه آوریل بکار خود ادامه میدهد و بازدید از آن برای همگان رایگان است.
گالری هنرهای مدرن کویینزلند در ساحل جنوبی رودخانه زیبای بریزبین در استرالیا و در کنار کتابخانه ایالتی و موزه قرار دارد.
پرستو فروهر (زاده ۱۳۴۱ در تهران) نویسنده، نقاش، فعال حقوق بشر و فرزند داریوش فروهر و پروانه اسکندری است
پرستو فروهر فارغ‌التحصیل رشته هنر، از دانشگاه تهران است.




کتاب ها:
سرزمینی که پدر و مادرم در آن به قتل رسیدند: پرستو فروهر در سال ۲۰۱۱ کتابش به نام "سرزمینی که پدر و مادرم در آن به قتل رسیدند" را به زبان آلمانی منتشر کرد. این کتاب به ماجرای قتل داریوش فروهر و پروانه فروهر، می‌پردازد که یکی از رشته جنایاتی بود که به قتل‌های زنجیره‌ای شناخته شدند.
شاید یک روز: پس از مرگ پروانه فروهر، پرستو فروهر هم چنین اقدام به گردآوری مجموعه‌ای از شعرهای برگزیده پروانه فروهر نمود و در قالب کتابی با نام «شاید یک روز» در سال ۱۳۷۹ به چاپ رساند.
بخوان به نام ایران: کتاب "بخوان به نام ایران" روایت پرستو فروهر از زندگی سیاسی پدر و مادرش است.


نقاشی:
پرستو فروهر تاکنون چند نمایشگاه نقاشی و طراحی و چیدمان با موضوع حقوق بشر و حقوق زنان در جشنواره برلین، موزه زنان در شهر بن، فرانکفورت، استانبول، ملبورن، بمبئی، رم، گراتس، موزه بروکلین در نیویورک و چند شهر دیگر اروپایی و آمریکایی برپا کرده است.




جایزه سوفی فون لاروش:

جایزه دوسالانه "سوفی فون لاروش برای برابری جنسیتی" از سوی شهرداری اوفن‌باخ آلمان به پرستو فروهر، اهدا شد.

ماریانه هرمن، نماینده هیأت داوران جایزه برابری جنسیتی درباره پرستو فروهر گفت: "ما افتخار می‌کنیم که در شهر ما چنین زنان قدرتمند مهاجری هستند که الگوی زندگی اجتماعی و هنری این شهر را تحت تاثیر قرار می‌دهند."

سوفی فون لاروش از مهم ترین زنان نویسنده آلمانی در قرن ۱۸ میلادی بوده است و جایزه‌ای که به نام او نامگذاری شده، از سال ۲۰۰۸ هر دوسال یک بار اهدا می شود. این جایزه در ۹ مارس ۲۰۱۲، طی مراسمی در خانه تاریخ شهر اوفن باخ آلمان به پرستو فروهر اهدا شد.

۲۳.۱۱.۹۱

بهترین خواننده سال سوئد بچه شمال ایران



به گزارش پارسنیت "لاله" خواننده محبوب ایرانی‌-الاصل سوئد موفق ترین خواننده سال ۲۰۱۲ سوئد نام گرفت. لاله همچنین جزو ارکستر جایزه صلح سال ۲۰۱۲ نوبل بود. رادیو سوئد لیستی از برترین های موسیقی سال ۲۰۱۲ را منتشر کرده است که در این لیست هم خود لاله به عنوان خواننده و آهنگساز و هم ترانه معروف او به نام Some die young در صدر لیست قرار داشتند. روزنامه داگنزنیهتر هم در ادامه این مطلب لاله را "ملکه موسیقی سوئد" نامیده است. ترانهSome die young به مدت طولانی ۲۹ هفته در میان تاپ لیستهای موزیک سوئد قرار داشت. در زیر موزیک ویدئو این ترانه را می بینید:
لاله پور کریم متولد سال ۱۹۸۲ میلادی در شهر بندر انزلی است. لاله تنها فرزند هوشنگ پورکریم، جامعه شناس منتقد و برجسته ایران میباشد، که پس از انقلاب هنگامی که لاله یک ساله بود از ایران گریخت و ابتدا به آذربایجان و سپس روسیه و بعد سوئد مهاجرت کرد. لاله از ۱۴ سالگی به موزیک روی آورد. کار خود را با هنرپیشگی آغاز می کند و در واقع سال ۲۰۰۵ بود که با آلبوم خود به نام لاله شهرت به هم می زند. لاله سال ۲۰۱۱ در یک برنامه تلویزیونی چند قسمتی سوئدی به نام Så mycket bättre ظاهر شد که این حضور توجه و تشویق بسیاری برای لاله به ارمغان آورد. لاله در بخشی از این برنامه از گذشته دشوارش می گوید که چطور از کودکی زمانی که همراه خانواده اش ایران را ترک کرد، از یک کشور به کشور دیگر مهاجرت می کردند و چطور شاهد غرق شدن پدرش بود، زمانیکه پدر در یک اردوی تابستانی که برای ایرانیها تدارک دیده شده بود، به نجات یک زن در دریا می رود ولی خود جان سالم به در نمی برد. لاله و ترانه هایش بارها جوایز مختلفی را از آن خود کرده اند. تنها در سال ۲۰۰۵ لاله سه جایزه گرمی سوئد را از آن خود کرد. ترانه سال سوئد به نام Some die young که ترجمه آن "برخی جوان می میرند" می شود، در واقع یکی از ترانه های چهارمین آلبوم لاله به نام Sjung می باشد که ژانویه سال گذشته توسط شرکت موزیک وارنر وارد بازار شد. لاله خود ترانه این موزیک را نوشته و آهنگسازی کرده که مدتی کوتاه پس از حضورش در برنامه så mycket bättre آفریده شد. مضنون این ترانه این است که برخی بسیار جوان می میرند ولی امید برای بازماندگان ادامه دارد. این ترانه لاله در واقع ترانه غیر رسمی برای بازماندگان حادثه تروریستی نروژ لقب گرفت که طی آن دهها کودک و نوجوان قربانی حمله مسلحانه یک تروریست نژادپرست نروژی شدند. ترانه لاله نه تنها در سوئد بلکه به مدت ۸ هفته برترین ترانه در نروژ بود و اولین موزیک از این خواننده بود که از مرزهای اسکاندیناوی نیز فراتر رفت.