‏نمایش پست‌ها با برچسب زورخانه. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب زورخانه. نمایش همه پست‌ها

۳.۹.۹۶

آداب ورود به زورخانه و چگونگی عملیات پهلوانی


در زورخانه ها ابتدای امر میباید نوچه ها وتازه کارها ومبتدیان وارد شوند وبتدریج ورزشکاران باسابقه وبعد پیش کسوتها و پهلوانان قدم بداخل زورخانه بنهند. وبا ورود پیشکسوتان عملیات ورزش شروع می شد. یکی از آداب زورخانه این بود که جواب نوچه ها وکوچک ابدالها را با سلام و گفتن خوش آمدین از طرف مرشد میدادند. ولی برای باسابقه ها وپیشکسوتان تک زنگ میزدند. وپهلوانان نامی را با گفتن (صفای پهلوانان ) وبرجمال علی صلوات وارد میکردند. عملیات ورزشی چند نوع بود:

-شنا بر روی تخته
-میل گرفتن
-چرخ زدن
-کباده گیری
-کشتی گیری که عموم این حرکات و عملیات با ضرب مرشد تنظیم میگردید.

ونیز یکی دیگر از آداب زورخانه، طهارت و نظافت وسلامت وایمان وتقوی بود. و ورزشکار هیچگاه نمی بایست بحکم احترام حمام نرفته به زورخانه قدم نهد. و هر ورزشکاری می باید ضمن رعایت ادب به عدالت و سخن و کردار حق ایمان قلبی داشته واز همه مهمتر بمردم احترام گذاشته ودست بکارهای ناپسند ومنافی عفت آلوده نسازد.

حرکات ورزشی که در زورخانه انجام میگرفت همان آمادگی های رزم آوری در میدان جنگ بود. مثلا چرخیدن برای یک پهلوان به این معنا بود / هست که در میدان جنگ زمانی که از طرف دشمن محاصره میشد با در دست گرفتن دو شمشیر/خنجر در دو دست عمل چرخیدن را آغاز کرده و در بین جمع محاصره کنندگان مانند تیغی که از هر جهت به دشمن وارد میاید عمل میکرد. همچین عمل چرخیدن پهلوان به این معنا بود که دشمن هیچگاه نمیبایست پشت پهلوان را ببیند. و در هرجهت که باشد همواره روی پهلوان / رزمنده بطرف اوست. و بدین ترتیب دشمن نمیتواند او را از پشت بزند. و یا کباده گیری که در واقع همان سپرهای میدان جنگ است , بدین معنا بود که اگر دشمن او را زمین زده و قصد غلبه بر او را داشت , پهلوان با پهلو به پهلو شدن زیر سپر, رقیب را که بروی سپر افتاده و بسیار هم سنگین است را از خود دور کرده و از خود دفاع کند.
چنانچه مشهور است میل زورخانه بمنزله گرزی است که در جنگها بکار می رفته که میل‌ها بتدریج از آهن به چوب تغییر یافته و از شکل گرز خارج و به صورت فعلی درآمده است و غرض از میل گرفتن عادت دادن دستها به استعمال گرز در جنگ بوده است .

تمامی حرکات ورزشی با اشعار رزمی شاهنامه که توسط مرشد خوانده میشود همراه بود. و پهلوان ضمن پرورش جسم, هدف از آموزش رزم و جنگاوری را که همان دفاع از میهن و ایران بود میآموخت. و مانند حرکات ورزشی امروزی بی معنا و صرفا برای گنده شدن بازو انجام نمیگرفت.

ابتدای ورزش شنا بر روی تخته های مخصوص بود که با شمارش مرشد آغاز میگردید. بعد میل گیری شروع می شد ودر خلال آن عملیات چرخیدن جریان می یافت .اما ورزش مهم برای پیشکسوتان وپهلوانان سرشناس ونیرومند، گرفتن سنگ بود که در محل مخصوص آن ،که محلی نزدیک سردم مرشد بود انجام میگرفت .
لباس ورزشکاران لباس مخصوص زورخانه بود که در این مورد در مقالات بعدی‌ خواهم نوشت.

ورزشکار سنگ گیر ابتدا محل سنگ را می بوسید وسپس به پشت می خوابید ودر حالیکه با بالا بردن هر دست بدن متمایل به طرف دیگر میشدو در همین احوال صدای خوش مرشد با شمارش تعداد بالا و پایین رفتن سنگها بگوش می رسید،اما عدد کامل سنگ غالبا از سی وچهل تجاوز نمیکرد.

۱.۹.۹۶

زورخانه در ایران


تاریخ پیدایش زورخانه و زورآزمائی پهلوانان در ایران قدیم و اطلاعات درستی در این باره درست مانند دیگر ارزشها و نمادهای ایرانی دردست نیست. و انگار خود ابلیس در ایران تاخته و هر اثری از آثار ایران و ایرانی بوده بکلی از روی زمین زدوده است. چرا؟ پرسشی است که پاسخش را هر ایرانی میبایستی در درون خود جستجو کند. چراکه هر ایرانی از ذرات همان خاکی بوجود آمده که نیاکانش روزگاری نه چندان دور برتمای دنیا حکومت میکرد.
در مورد زورخانه هم همینقدر میباید متذکر شد که از صدها قرن پیش در ایران، پهلوانان زورمند و زورمندان غول پیکری قدم بصحنه هستی گذاشته اند که کم و بیش نامشان در تاریخ کشورما مانده است .

اما آنچه که در مورد زورخانه در اینترنت پارسی نوشته شده است بشرح زیر است :
«زور» واژه‌ای است پارسی که در فرهنگ لغات بمعنی توانایی، نیرو، فشار و قوه است و لغاتی مانند: زورگری و زورآزما، از مشتقات آن است؛ همچنین کشتی گرفتن را در باختران «زوران» می‌گویند.


اصطلاح زورخانه که از ترکیب اساسی ذات و اسمهایی که محلی را می‌رسانند با واژه «خانه» ساخته شده و این ترکیبات در زبان پارسی بسیار است. مانند: گلخانه، کارخانه و امثال آن. باشگاه ورزش باستانی یا زورخانه را، در بسیاری از شهرها «ورزشخانه» نیز می‌نامند، که قدمت این نام بدوران صفویه می‌رسد ولی قبل از صفویه، بنا بشواهد موجود زورخانه را «آماج خانه» می‌نامیده‌اند که بمعنی محل تیراندازی است.
در لغت‌نامه‌ ورزشی مفخم زورخانه را «خانه زور» و «محل زورآزمایی» و «ورزشخانه» معنی کرده است، و اصطلاح زورخانه را مربوط بزمان قاجارها می‌دانند.

در باره چگونکی وکیفیت زورخانه در ایران و جریان کار و آئین ورسوم و آداب وتشریفات مخصوص زورخانه میتوان گفت که معمولا زورخانه را در ایران از روی نقشه و اسلوب وقاعده مخصوص می ساختند. چگونگی ساختمان آنها طوری بود که رعایت همه نکات و ریزه کاریها در آن بعمل می آمد. درب ورودی این اماکن کوتاه بود و پهلوانان در اولین قدم سر خود را در مقابل محلی که در ان مرشد آئین جوانمردی را از روی شاهنامه میخواند خم کرده, و ورزشکار از هر صنف وهر طبقه اولین قدم در راه انسانیت و سلامت جسم و جانرا، فروتنی، تواضع و چیرگی بر دیو خودخواهی و غرور بیجا، دانسته و آنرا میآموختند. و احترام خود را نسبت بمکان پرورش آدمیت و احترام خود را به یکدیگر و به پیشکسوتها و بزرگترها نشان میدادند. هر ورزشکار و زورمندی با هر سایز و اندازه و قدرتی، در مقابل زورخانه، مرشد، مربی و پیشکسوت خود سر خم میکرد.



Zurkhaneh