‏نمایش پست‌ها با برچسب آمریکا. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب آمریکا. نمایش همه پست‌ها

۱۳.۱.۹۸

بانی و کلاید


انی الیزابت پارکر و کلاید چستنات بارو- معروف به "بانی‌ و کلاید" زوج سارق و قانون‌شکن آمریکایی بودند که در دهه پس از جنگ جهانی‌ دوم به سبب دزدی‌های متعددشان از بانک‌ها (و یا ربودن سرمایه‌های سرمایه داران خون خواری که خود شاه دزدند، و به صغیر و کبیر رحم نمیکنند) و درنتیجه درگیریهای پیدرپی با پلیس فاسد وابسته به این سرمایه داری و همچنین انعکاس شورانگیز ماجراجویی‌های آنها در بین مردم که آنان را رابین هود نامیده و آنان را قهرمان میدانستند( چراکه بانی‌ و کلاید با سرمایه داری بیوجدان و بیرحم و بسیار جنایتکار درفتاده و مردم آنان را بنوعی، دستِ انتقامِ خلق از سیستم کثیف حاکم میدانستند.) در روزنامه‌ها و در بین مردم آمریکا نشین معروف و مشهور شده بودند.

بانی‌ و کلاید در یک جشن سال نو یکدیگر را ملاقات کرده و بهم دل میبازند. ایندو ابتدا بطور اتفاقی و بخاطر گرسنگی زیاد به رستورانی رفته و اولین سرقت خود را با خوردن خوراک و فرار از رستوران انجام میدهند. سپس به یک پمپ بنزین دستبرد میزنند و پس از آن اولین بانک را غارت کرده و بدین ترتیب یک تیم سرقت را با همدیگر تشکیل دادند که تا دو سال فعالیت شایان آن ادامه داشت. میدان فعالیت ایندو بیشتر، پمپ بنزین‌ها، رستورانها و بانکهای ایالات تگزاس، اوکلاهما، نیومکزیکو و میزوری بود.

پلیس آمریکا که در رابطه با شناخت و دستگیری مجرمین، طبق معمول همیشگی‌، بسیار ناتوان و بی‌ لیاقت عمل میکرد، اینبارهم، ازدست ایندو بخاک ذلت و تسلیم نشسته بود. بانی‌ و کلاید همچنان تکتازی کرده و به بانک‌ها دستبرد زده و آنها را غارت و خالی‌ میکردند. سپس ایندو بشهر‌های مجاور رفته و با استقبال پرشور مردم روبرو میگشتند. و دربین مردمی که آنان را مانند قهرمانان واقعی‌ ستایش مینمودند، و در ضمنی‌ که کلاید رانندگی‌ میکرد، بانی‌ از پنجره ماشین، پول‌ها را در بین مردم پخش میکرد. سرمایه داری خونخوار و ابلیس منش، اینها را میدید و زجر می‌کشید تاجاییکه برای مقابله با ایندو جوان، جایزه‌ای کلان قرار داده و از سراسر استان‌های همپیمان آمریکا، جنایتکاران، قاتلان حرفه ای، جایزه بگیر‌ها و جانی‌ها را برای دستگیری آنان بسیج نمودند. ولی‌ همچنان ایندو از دام‌ها و مهلکه‌ها و از دست جنایتکاران فرار کرده و آنان را مسخره میکردند. کار به آنجا کشید که بانی و کلاید پنج زندانی را از زندانی واقع در والدوی تگزاس، فراری دادند. و در درگیری که بین آنها و پلیس رخ داد، دو پلیس در گریپ‌واین تگزاس و همچنین یک رئیس پلیس در میامی کشته شدند. از این زمان به بعد، سرمایه داران برطبق یک سفارش قدیمی‌ مادران ابلیس پرست خود، که همه فرهنگ آنان بر روی آن سوار است، عمل کردند. و فرهنگ تزویر و فریب و خیانت و خباثت را بجریان انداختند. آنها با فریفتن پدر یکی‌ از دوستان بانی‌ و کلاید، اطلاعات لازم را در مورد این دو بدست آورده و آنان را با حیله در کوره راهی‌ در گیبسلند ایالت لوئیزیانا بدام انداختند. زمانیکه نزدیک دام رسیدند، ماشین ایندو، از طرف تمامی آدم کشها، لشگری از پلیس تگزاس و لوئیزیانا، بمدت یک ربع ساعت، برگبار گلوله بسته شد. و هردو بضرب گلوله مانند آبکش شدند. سپس وحشی‌هایِ بربرِ جنایتکار، ماشینی را که پوشیده از گلوله بود و اجساد آبکش شده و غرق خون بانی‌ و کلاید در آن جای گرفته بود را، مدت‌ها در خیابان شهر‌های مختلف، برای نمایش و درس عبرت، بحرکت دراوردند. ولی‌ پس از آنکه رضایت دادند که این دو بخاک سپرده شوند، صد‌ها هزار مردم آمریکا نشین، در تشییع اجساد این دو شرکت کرده و حماسه آفریدند.

دورانی که بانی و کلاید در آن به سرقت از سرمایداری خون خوار پرداختند، دوران گرسنگی و قحطی بزرگ نامیده شده و دراین دوران مردم آمریکانشین دچار بدترین شرایط زندگی‌ و دست و پنجه نرم کردن با بیماری‌های واگیردار و میکربی وحشتناک بودند. این دوره در تاریخ آمریکا به عنوان دوره سیاه و رکود اقتصادی بزرگ نامیده شده است. بعدها سرمایه داری حاکم بر آمریکا، با درس از ماجرای بانی‌ و کلاید، سیستم شنود و جاسوسی عظیمی‌ را بکار انداخته و سازمان‌های مخوف جاسوسی و جنایتِ بیشماری را در دنیا تشکیل دادند.


۲۴.۱۱.۹۷

چه احتیاج بماه نوست در شب عید, ترا که ماه نو از چاک آستین پیداست


زال روزگار ثابت می‌کند ملتی که مرتبا فیلم‌های تخیلی‌ و تخمی و تاریخی‌ ساخته و برای خود قهرمانان دروغین و مافق انسانی‌ میسازد که میتوانند یک تنه به افغانستان رفته و لشگر روسیه را با یک مسلسل و کارد به نیستی‌ و نابودی بکشانند و یا پرواز کرده و هرجا پلیدی دید بر سرش خراب شود و و و، ملتی بسیار ترسو و بزدل و عقده‌ای است که واقعیت گرایی را بکلی از دست داده است. و آنچنان دل به تخیل بسته که همه امیدش به این است که قهرمانی از غیب پیدا شده و کاری بکند. این ملت همه چیزش دروغین است.



دیوار و فاچاق


دیوار همان رقابت خونین قاچاق مواد مخدر بین خود و دیگران/اروپایی‌ها است مگر خودمان چلاقیم که واردات مواد مخدر به آمریکا را که به صد‌ها تن در هفته می‌رسد را به کارتل‌های قاچاق مواد مخدر اروپایی به رهبری انگلیس و فرانسه واگذار کنیم. (دونالد ترامپ رئیس جمهور استان‌های همپیمان منطقه آمریکا)

یاد آوری میشود مصرف روزانه مواد مخدر در آمریکا از مصرف آب بیشتر است و امروزه رقابت هولناکی بین کارتل‌های قاچاق مواد مخدر اروپایی و امریکایی در جریان است.
نسل‌های معتاد که مغز‌هایشان بر اثر مصرف ۱۰۰ ساله مواد مخدر سنگین، بکلی زایل گشته است، برای مردم بیچاره کشور‌های بی‌ دفاع دنیا تصمیم میگیرند.

۲۸.۹.۹۷

دانستنی ها

غربی وحشی و بربر عامل نابودی هزاران گونه گیاهی‌، صد‌ها گونه حیوانی‌ و ده‌ها نژاد آدمی‌ است.


تقریبا ۹۷ درصد مردم دنیا نمیدانند که اسامة بن لادن در دهه ۸۰ میلادی مامور و جاسوس وزارت اطلاعات آمریکا بود.

۳.۸.۹۷

به جان عمه ترامپ, فقط او نیست که تروریست است


بیش از ۶ سال است که از نوشتن جمله پرمعنا، واقعی‌ و قابل تفکر "تنها غربی‌ها تروریستند و ترور میکنند"، که برای اولین بار در آدمبرفی نوشته شد، می‌گذرد، و آدمبرفی امروز و پس از گذاشتن ۶ سال نه تنها هنوز بگفته خود پای بند و پایفشار بوده بلکه به اضافه کردن این جمله که "تنها احمق‌ها اینرا باور ندارد"، گفته خود را بسط داده و تکمیل می‌کند.

از دیروز (۲۴ اکتبر ۲۰۱۸) در اخباری که از امپراطوری رسانه‌ای و فاسد غربی مرتبا پخش میشود، داریم که تعدادی از دموکرات‌های آمریکا که در ضمن از مخالفان سرسخت رئیس جمهور فعلی‌ آمریکا، یعنی‌ دونالد ترامپ هم هستند، بسته‌های مشکوکی را دریافت کرده‌اند که اگر آنها را باز میکردند، منفجر شده و ترور میگشتند. سپس و همزمان با پخش این اخبار، بروی این واقعیت که اینهایی که هدف ترورِ تروریست‌ها قرار گرفته ا‌ند از مخالفان ترامپ هستند، اصرار شده و آنرا به اصطلاح رسانه‌های غربی، نئون ساخته (Highlight) و فاحش میسازند. وبطور غیرمستقیم این تفکر را در جامعه جهانی‌ جا میدهند که ترامپ و دار و دسته او، عاملان و مسببان این ترور‌ها میباشند. تا اینجای کار که میگوید: "عاملان ترور غربی‌ها میباشند"، قابل قبول است و در این واقعیت شکی‌ نیست. اشکال از اینجاست که این سناریو از زور تکرار، جدا پر و پوسیده شده و بیشتر باعث خنده است تا اینکه جدی گرفته شود.(۱) چرا که:

۱- اگر یکی‌ از این بسته‌ها موجب کشته شدن حسین اوباما، هلری کلینتون، جو بایدن و یا رابرت دونیرو که همگی‌ دمکرات و مخالف ترامپ هستند، شده بود، شاید این شک بوجود میامد که امریکایی‌های تروریست که به این عمل تروریستی دست زده ا‌ند، از طرفداران ترامپ و عاملان ترور میباشند. ولی‌ متاسفانه هیچکدام از این بسته‌ها عمل نکرده و کسی‌ کشته نشده و بنظر می‌رسد این تأتر بیشتر برای بدنام کردن ترامپ که هم اکنون به اندازه کافی‌ بدنام است، میباشد و نه ترور "بطور جدی" و آنهم ترور خودی ها!

۲- دیگر اینکه خوشبختانه پاسخی برای این پرسش نیست که: اگر ترامپ بطور واقعی‌ خواستار ترور مخالفان خود بود، چرا به این آشکاری و با این افتضاح دست به ترور آنها بزند؟ خوب مانند شاه ایران و یا استیو جابز و صد‌ها تن دیگر، که به راحتی‌ خوردن باقلوا و بسیار طبیعی ترور شدند، از وسائل محبوب اروپایی‌ها استفاده کرده و بدون سروصدا- سر آنها- را زیر آب میکرد!

بهرحال اینروزا خوراک تبلیغاتی دستگاه فاسد رسانه‌ای غربی، با این نمایش احمقانه فراهم گشته و همزمان جمله پر معنا، واقعی‌ و قابل تفکر "تنها غربی‌ها تروریستند و مخالفان را ترور میکنند"ِ آدم برفی را برای بار هزار، به اثبات می‌رساند.





۱۵.۷.۹۷

بجز غربی‌ها هیچ تروریست دیگری وجود ندارد


اگر در بین ملت‌های دیگر تروریستی موجود بود، میزدند نوکران و اشغالگران غربی را از راس جان و مال خود میزدودند. ولی‌ ملت‌های دیگر تروریست ندارند. در نتیجه تحت ستم و ظلم و اسارتند. و غربی‌ها روز بروز چاقتر و مالدارتر میشوند.


۵.۷.۹۷

غرب شناسی‌


- منطق یک غربی بویژه یک اروپایی میگوید: اگر در میدان حریفش نشدی، به نامردی و حیله گری او را بکش!! و نگران قهرمان شدنش هم نباش، چون یک دشمن زنده بدتر از ده‌ها قهرمان مرده است. (ترور گاندی، مارتین لوتر کینگ، مالکوم ایکس و جمال عبدالناصر توسط غربی‌ها نمونه‌ای از این منطق است.)

- اگر مردمی از اروپا با تو بشدت مهربان شدند، بدان و آگاه باش که بزودی از ایشان ضربه‌ای سهمگین خواهی خورد.(کودتای موسوم به ۲۸ مرداد و فتنه ۵۷ که با دسیسه غربی‌ها صورت پذیرفت، کودتای شیلی و و و نمونه‌هایی‌ از این رفتار غربی هاست.)

- حسود‌ترین و بیرحم‌ترین و عقده ای‌ترین و بربرترین مردمان کسانی‌ هستند که در اروپا میزیند.(جنگ‌های جهانی‌ اول و دوم و فجایعی که توسط اروپایی‌ها در دنیا صورت گرفت، شواهد این ادعا میباشند. جنگ‌هایی‌ که اروپایی‌ها در قاره آمریکا انجام دادند، چه در شمال آن و نسبت به سرخ پوستان ساکن در آنجا و چه در جنوب و مرکز قاره آمریکا که پیش از آنها از زیباترین و متمدن‌ترین مناطق دنیا محسوب میگشتند، و شهر‌های آباد جنوب و مرکز قاره آمریکا را به ویرانسرا تبدیل نمودند. کشتار بومیان استرالیا و نیوزلند بطرز فجیع و جمع آوری جمجمه آنها که از سرگرمی‌های مورد علاقه انگلیسی‌‌ها و فرانسوی‌ها بود، نابودی قاره زیبا و سبز آفریقا و کشتار بیرحمانه مردم این قاره بزرگ، و انتقال انواع و اقسام ویروس‌های مرگبار و کشنده آزمایشگاهی به این قاره زیبا، جنگ‌های وحشتناکی که به شرق آسیا تحمیل کردند و آنجا را با انواع و اقسام بمب‌های شیمیایی و اتمی‌ بخاک و خون کشیدند، جنایاتی تحت عنوان بهار عربی‌ و گروه‌های تروریستی اسلامی و نسلکشی‌های وحشتناک که توسط عوامل ترک و عرب صورت گرفت، و نابودی تمدن شگفت انگیز پارس‌ها که دانش امروزی بشر مدیون آنهاست، قتل‌های زنجیره‌ای گسترده در تک تک شهر‌های اروپا و آمریکا و دنیا، آدم خواری و و و همه و همه شواهد این گفته میباشد. )

و متاسفانه این داستان تا نابودی موجودی به نام انسان ادامه خواهد داشت و در پایان، تنها هیولای بنام غربی باقی‌ خواهد ماند.

۴.۷.۹۷

چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست



میگوید: نامه تهدید آمیزی از شرکت فاسد و تبهکارِ اینترنتیِ گوگل دریافت کرده که در آن ضمن زدن انگ و افترای بیجا و تهمت ناموسی! او را تهدید نموده است که "دفتر اشتراک" او دراین شرکتِ فاسد را خواهد بست. خواندن نامه احمقانه گوگل این پرسش را در ذهن بوجود میاورد که: یا گوگل میداند که تهمت بیجا زده و یا نمیداند.

-اگر فرض بر این باشد که گوگل نمیداند دفتر اشتراک فردی از طرف "شخص او" مورد سوأستفاده قرار نگرفته و این دفتر احتمالا یا هگ شده و یا مشکل تکنیکی‌ برای آن پیش آمده که موجب سوتفاهم گشته است، پس باید گفت که نادانی‌ گوگل در امرِ اداره خود تاسفبار است و این شرکت ضعیف و بی‌ خاصیت عمل می‌کند و درنتیجه شایستگی کار در سطح جهانی‌ را نداشته و نمیبایست به آن اعتماد کرد.

- اگر فرض بر این باشد که گوگل میداند که یک "دفتر اشتراک" نه از طرف صاحب آن و نه از طرف کس دیگری مورد سوأستفاده قرار نگرفته و نامه‌ای که فرستاده است بیپایه و اساس است، در نتیجه باید گفت که این شرکت مافیایی و کارخانه احمق سازی، تبهکار و فاسد است و با تهدید و ایجاد ارعاب ، سعی‌ در رسیدن به اهداف خود را دارد. که باز این عمل ناشایست نتیجه میدهد که گوگل شایستگی کار در بین مردم را نداشته و میبایستی تحریم گردد.

غربی‌ها تصور میکنند که مردم دنیا از آلودهگی و جنایاتی که تا گوشهای آنان بالا آمده، بیخبرند و نمیدانند که در زیر پوست "گل گلی"‌ که برای خود ساخته ا‌ند چه لجن متعفن و نفرت انگیزی موج میزند!

و شاید هم میدانند و صلاح را در این میبینند که همچنان، خوک گونه، سر را در زیر لجن پنهان ساخته و از اطراف خود بیخبر باشند!

در هرحال مردم ما باید اینرا بدانند که جوامع غربی دچار همان جهنم وعده داده شده ، هستند و آنچه که در جلو دوربین و انظار مردم دنیا قرار داده میشود، تماماً ساختگی و دروغین است و هیچ نیستند بجز مشتی زامبی نفرت انگیز که در شهر‌های تزیین شده با "خون مردم دنیا" میلولند.

حرف زامبی شد، یادم آمد که چند سال پیش، هالیوود سریال افسانه‌ای و ترسناکی را ساخته بود بنام "مرده‌های متحرک".

داستان این سریال از این قرار بود که: مردم آمریکا بناگهان و بر اثر ویروس ناشناخته ای، شروع به مردن میکنند، ولی‌ پس از مرگ، روح آنان از جسمِ متلاشی شده‌شان جدا نگشته و اجساد آنان براه افتاده و شروع بخوردن دیگران و موجودات زنده کرده و اورگان‌های آنان را از تو میبلعند.

کار بجایی می‌رسد که از میلیون‌ها تن امریکایی، تنها تعداد اندکی‌ اینجا و آنجا و بطور پراکنده، زنده مانده و تلاش وحشتناکی را برای بقا و زنده ماندن، در بین این زامبی ها، شروع میکنند. کم کم یاد میگیرند که چگونه باید با این زامبی‌ها مبارزه کرده و خود را از شر آنان درامان داشت. مثلا به زندان‌ها که دارای دیوار‌های بلند و قفس‌های آهنین هستند پناه برده و یا درمیابند که تنها با کوبیدن مخ یک زامبی میتوان او را برای همیشه به درک واصل کرد. تا اینجای داستان، هیجان و مطلب تازه‌ای در کار نیست. از این دست فیلم‌ها نزدیک به ۸۰ سال است که در هالیوود ساخته میشود. بعنوان نمونه میتوان فیلم فرانکشتاین را نام برد که در دهه ۶۰، ساخته شد و داستان یک زامبی ساخته شده توسط آدمی‌ بود. اما آنچه که در این سریال قابل تعمق و تفکر است، نه زامبی‌ها و ترس از آنان، بلکه آن دسته و گروه از آمریکایی‌های زنده مانده هستند که بجان هم افتاده و از توحش و درنده خویئ، دستِ هرچه زامبی است از پشت بسته ا‌ند. در جنگی که بین زنده ماندگان رخ میدهد، بیننده از فضای ساختگی و افسانه‌ای بیرون کشیده شده و بدنیای واقعی‌ غربیها برده میشود و سریال همان الگویی را می‌گیرد که فیلم‌های رشته "بزن بهادری" آمریکایی از روی آن ساخته میشوند.

و تو میپنداری که اینها تنها فیلم و سریال و نمایش است که برای سرگرمی مردم ساخته شده و نباید به آن بهائی داد. درحالیکه اینها در واقع "چکیده پنهان" همان جریانی است که در بطن جامعه رسوخ کرده و هر لحظه آنرا از درون می‌‌خورد. جریانی که میگوید: هیچ چیز ترسناکی بجز "خود مردم" وجود ندارد، مردمی که در عینحالی‌ که ترا میبوسند، از پشت بتو خنجر زده و در فکر خود، طنابِ دار ترا میبافند.

و فقط برای یک لحظه تصور کن که (بعنوان یک غیرِ خودی و خارجی‌ و غریب و جدا گشته از میهن) در بین یک شهر زامبی (مردم کوچه و بازارِ اروپایی و امریکایی) برای بقا میجنگی، و مطمئنی که این زامبی‌ها تنها دشمنان تو نیستند، بلکه دشمن اصلی‌ کسانی هستند که خود را کارگزاران - شامل دولتمردان، سیاست مداران، سرمایه داران و دستگاه‌های عظیم و فاسد ارتباطی‌ مانند گوگل و امثالهم- مینامند.

یک لحظه تصور کن پس از سالها زندگی‌ بدین روش، اگر بر اثر گاز گرفتگی یک زامبی (معاشرت و اثر همنشینی با مردم کوچه و بازار)، خود به یک زامی دگردیسی نیافته باشی، اگر پس از پنجه در پنجه افکندنِ "هزار باره" با دیو(کارگزاران)، هنوز سرِ پایی‌،

فقط برای یک لحظه تصور کن، دیگر از تو چه باقی‌ مانده است.

پس توقعی از خودت نداشته باش که جایی‌ برای دم زدن- نافه‌های تاتاری نیست.





۲۴.۶.۹۷

این جرثمه فساد Nike را, فقط با آتش, میتوان از روی زمین پاک کرد


در جهت همدلی با ملت آمریکا در مقابل یک گروه خائن و ضد آمریکا و امریکایی و برای تف انداختن بر چهره کثیف شرکت چند ملیتی و فاسد تولید کننده وسأیل ورزشی بنام "نایک" (Nike) که سهامش در اختیار یک مشت منحرف جنسی‌ فرانسوی، انگلیسی‌ و عرب و ترک است. و در پشت ظاهر تولید، بکار جاسوسی و آمریکا فروشی مشغول میباشد، این روز‌ها تمامی محصولات مسخره این شرکت خائن و جاسوس را به زباله دانها، فاضلاب‌ها افکنده و یا آنها را به آتش کشیده و حکایت همچنان باقیست.


من نمیگم تموم عالم میگن


۲۹.۵.۹۷

آقا تو آمریکا را از اینکه هست حقیرتر و منفورتر نساز، بزرگ کردنش, پیشکشت


تبریک به ترامپ: حمله به سفارت آمریکا در آنکارا


وقتی‌ گرگ‌ها و شغال‌ها و کفتار‌ها بر سر سرمایه‌های مادی و معنوی ایرانیان بجان هم میافتند!

بگزارش خبرگزاری‌های امپراطوری رسانه ای غربی، فرد یا افرادی سحرگاه امروز(دوشنبه ۲۹مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰اوت ۲۰۱۸) از داخل یک خودروی سپید درحال حرکت که پلاک آن مشخص نبوده! بسفارت آمریکا در آنکارا شلیک کردند.

بر اثر این حمله، اتاقک حفاظت مقابل سفارت مورد آسیب قرار گرفت و مامور آن زخمی گشته است. عاملان این حمله (ماموران وزارت اطلاعات ترکی‌) توانستند فرار کنند!!

بگزارش رسانه‌های محلی حدود ساعت ۵ بامداد بوقت آنکارا فردی از درون یک خودرو دست‌کم چهاربار بسوی باجه یکی از پست‌های نگهبانی پیرامون سفارت آمریکا در این شهر تیراندازی کرد.

تیراندازی در نزدیکی دروازه شماره ۶ سفارت‌ آمریکا روی داده و پلاک خودروی مهاجم هنوز شناسایی نشده است!
پس از این حمله دربِ سفارت آمریکا در انکارا تخته شد و گفته میشود به مدت نامعلوم از کار معذور است.


این حمله درحالی صورت می‌گیرد که یک جنگ زرگری میان آنکارا و واشنگتن در روزهای اخیر در جریان است و بهانه این جنگ زرگری گروگان گرفتن یک کشیش امریکایی وابسته به جریان گولن در کردستان اشغالی میباشد. درحالیکه واقعیت اینست که آهن و آلومینیوم ایران که توسط ترکا صادر شده و پولش هم بجیب آنها و اروپاییها میرود، مورد اختلاف بین آمریکا و اروپاییهاست. امریکایی‌ها درخواست سهم بیشتری از چپاول سرمایه‌های مادی و معنوی ایر
انیان را دارند و اروپاییها که مثل زالو ۴۰ سال است خون ایرانیان را میخورند و گروه گروه ایرانیان میهن پرست ضد اشغال ایران را به جوخه‌های اعدام برده و یا در زندان‌ها زیر شکنجه میکشند، در مقابل درخواست امریکایی‌ها مقاومت میکنند و مانند ۴۰ سالِ گذشته، در راستای مبارزه با امریکایی ها، نوکران ترک و عرب و جمهوری کثیف اسلامی اخوانی خود را در مقابل امریکایی‌ها قرار میدهند.

یعنی‌ شما حتی یک بچه ۵ ساله را هم نمیتوانی‌ پیدا کنی‌ که باور کند که ترکی‌ که مادرش را برای پول میفرشد(۱) میلیارد‌ها خسارت را برای زندانی کردن یک فرد بی‌ اهمیت از دست بدهد. و ترکا همه را مانند خود احمق فرض کرده و با این داستان‌های احمقانه سر را زیر برف کرده‌اند. این حمله از طرف اروپایی‌ها طراحی‌ و توسط ترکای اطلاعاتی‌ صورت گرفته و بس و هدف از آن هم تحقیر بیش از پیش امریکایی‌ها است. و نشان دادن اینکه ایران و ترکیه و کلا خاورمیانه و آفریقا متعلق به اروپایی‌های جنایتکار و روانی‌ و بربر هزار باباست و آمریکا جایی در آنها‌ ندارد.


لازم به یادآوری است که این برای دستکم ۶ مین بار متوالی در طول ۵ سال گذشته است که به سفارت آمریکا در انکارا حمله شده و امریکایی‌ها را تحقیر و لجن مال کرده‌اند.




Aftermath of shooting attack on US Embassy in Turkey

۳۱.۴.۹۷

ترامپ و دیگر هیچ



یکی‌ از دلایل عصبانیت انگلیسی‌‌ها نسبت به ترامپ رفتار بسیار تحقیرآمیزی بود که ترامپ در سفر به انگلیس نسبت به "الیزبتِ بدون نام خانوادگی"، به اصطلاح کونین انگلیس داشت. انگلیسی‌‌ها بشدت دنبال ترامپ هستند تا او را تحقیر کنند.



ترامپ و پوتین در خیلی‌ از موارد به توافق رسیدند که نتایج آن ناخرسندی اروپایی‌ها را دربر داشت.




۳۰.۴.۹۷

و حکایت همچنان ادامه دارد



بجای اینکه بگم چطور می‌شه گفتم چطور نمی‌شه

ترامپ گفته خود، مبنی بر اینکه حق با پوتین است را پس گرفت.


در دیدار پوتین و ترامپ در هلسینکی پایتخت فنلاند، در کنفرانس خبری که در پایانی ملاقات بین این دو ، ترتیب داده شده بود، ترامپ گفت: وزارت اطلاعات ما در مورد دخالت روسیه در انتخابات آمریکا مدارکی را ارائه داده ولی‌ پرزیدنت پوتین اینجاست و منکر هرگونه دخالات روسیه در انتخابات آمریکا شده و چگونه میشود حرف‌های این مرد نازنین را قبول نکرد! پس از این گفتارِ بسیار جالب که منو بسی‌ شاد کرد، در آمریکا قیامتی بپا شد و نوکران اروپایی نفوذی در دستگاه حکومتی آمریکا که اکثرا در حزب دمکرات جا خوش کرده ا‌ند- ترامپ را روی منقل نشانده و ادعا کردند، ترامپ یک خود فروخته و خائن به آمریکا است و بجای اعتماد به وزارت اطلاعات آمریکا و قبول کردن حرف خودی به یک مرد غریبه اعتماد دارد و خلاصه ترامپ را نقره داغ کردند. در نتیجه ترامپ طبق معمول وقتی‌ که حرفی‌ نسنجیده و از سر شکم میزند و بعد که حالیش میکنند، خراب کرده، آنرا پس می‌گیرد، در انظار عمومی‌ آشکار شد و گفت من بجای اینکه بگویم چگونه میشود حرف پوتین را قبول کرد گفتم چگونه نمیشود قبول کرد. و بدین ترتیب بخیال خود یک ماله اساسی‌ کشید و با احمق فرض کردن ملت آمریکا، تلاش نمود غلظت احمق سازی را بالا برده و آشکارا به ملت خود دروغ گفت. که همین امر موجب جوک و خندهِ بیشترِ دشمنان و بد و بیراه مجدد دوستان شد.


اولین رئیس جمهوری رنگی‌، و اولین رئیس جمهور رنگ شده!

۲۸.۴.۹۷

دانستنی‌های ترش و تلخ

برای اروپایی‌ها زجر بزرگی‌ است که ترامپ
عاشق پوتین است و او را میستاید.
بهمین دلیل توسط عواملی که در دستگاه
حکومتی آمریکا دارند و به مدد شبکه مخوف
رسانه‌ای خود، مرتبا مانند خار در تن ترامپ فرو میروند
 و او را وادار به غلط کردم میکنند.

عربستان سعودی پیش از فتنه ۵۷ و پس از فتنه ۵۷. پیش از فتنه ۵۷ شاه ایران مثل شیر ایستاده بود و کسی‌ جرات نگاه به ذخائر نفت خلیج پارس را نداشت. پس از فتنه ۵۷ که با دسیسه و طراحی‌ سازمان‌های اطلاعاتی‌ اروپایی و آمریکا و همدستی تروریست‌های ترک و پلستینی انجام گرفت، تمامی ذخائر نفت خلیج پارس و دریای مازندران به طرف غرب راهی‌ گشته و اعراب و ترک‌ها هم چند درصدی نصیب‌شان شد که با همان چند درصد و چپاول ایرانی‌‌ها ، کویر‌های خشک و بی‌ آب و علف و سرزمین‌های ویران خود را مثل بهشت ساختند. و بجای سپاس و کمی‌ نمک شناسی‌، نهایت بیشرمی و جنایت و رذالت را مورد ایرانیان انجام دادند.

عربستان سال ۱۳۵۷ شمسی‌ برابر با ۱۹۷۹ میلادی