۵.۱۱.۹۶

رضا عباسی ۱


رضا عباسی یکی از ده ها نابغه هنرمند (بویژه در هنر نقاشی) در قرن ۱۴ میلادی و همزمان با حکومت شاه عباس کبیر در دوران حکومت امپراتوری جهان شمول صفویه است که بدون اغراق میتوان گفت مبتکر‌ترین و خلاق‌ترین هنرمند این دوران نیز هست. در زمان او درهر شهر از فلات قاره ایران مانند دیگر شهرهای این امپراتوری جهان شمول، مکاتب گوناگونی برای نقاشی وجود داشت و این مکاتب به نام شهر هایی که این مکاتب در آنجا ها بیشترین هنرمندان و نقاشان را داشت خوانده میشدند. مانند مکتب اصفهان، هرات، بخارا، تبریز، مشهد، روم ، آندلس، شیراز و و و . از زیبایی شناسیهای متنوع ایرانی رایج در دوران امپراتوری صفویه میتوان به صحنه پردازی، تصویرگری کتاب یا صحنه آرایی روایتها و داستانهای کهن، تزیین دیوارها و سقفهای کاخها و خانه‌ها و حمامها و و و را نام برد.

قابل ذکر است که رضا عباسی شاهکارهای نقاشی خود را ۵۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش خلق کرده است و آنچه که در تصاویر این نابغه بزرگ ایرانی میتوان دید از تفنگ شکاری تا کلاه شاپو مربوط بزمانی میشود که نه انگلیسی وجود داشته و نه فرانسه و نه آمریکا. تمامی تصاویر و نقاشی های این هنرمند بزرگ ایران در جنگ جهانی اول (۱۰۰ سال پیش) که ایران مورد حمله وحشیانه قبایل بغایت بربر و عقب مانده انگلیسی و فرانسوی و عرب و ترک قرار گرفت و به سبب ضعف و ناتوانی حکومت مرکزی و حکام قاجار دچار قتلعام فجیع و وحشتناکی گشته (بنا به اعتراف خود این وحشی ها حدود ۲۰ میلیون ایرانی قتلعام شده و بیش از دو سوم ایران تجزیه گشت و بدست انگلیس و فرانسه و ترک و عرب افتاد و تمامی ایران ویران و به آتش کشیده شد) و این آثار مانند دیگر آثار هنری و کتب علمی و کتابخانه ها و دارایی های مالی و معنوی ایران به غرب منتقل شد و مصادره گشت و جز تاریخ و گذشته و فرهنگ انگلیس و فرانسه و عرب و ترک بربر ثبت شدند. و اینک کم و بیش (هر آنچه که نتوانسته اند به نام خود بزنند ) در موزه های غربی قرار دارد.



























تصویرگرآن و نقاشان بزرگ این دوران، مدل های خود را از میان مردم عادی، پیشه‌ها، حرفه‌ها و حالتهای درون گرای زندگانی روزمره انتخاب کرده و در عین حفظ شیوه‌های طراحی ایرانی که براصالت خط و حرکت در سوهای مختلف فضای اثر، رنگ یکدست و ناب، تثبیت اندیشه و غیره استوار بود، به تک چهره سازی و تک شخصیت پردازی می پرداختند. رضا عباسی در آغاز، همانند اسلاف خود از خطوط نرم ، سیال ، خمیده و منحنیهایی که در سوهای مختلف فضای ذهن حرکت می کنند، استفاده می نماید، ولی به تدریج به نشان دادن حالتهای توجیهی و درون گرا در تک چهره‌هایش علاقه مند می شود که در مسیر این تحول هنری و به ویژه برای تشدید حالات چهره‌ها ، از خطوط خشن و راست نیز کمک می گیرد . در نتیجه چنین تحولی است که با جرات می توان از ( ‏زیبایی شناسی رضا عباسی ) ‏به مثابه یک شیوه تازۀ ترکیب بندی و اجرا در هنر ایرانی نام برد . رضا عباسی هنرمندی است که درعین حفظ سنتهای تصویری گذشته ، سنت شکنی گستاخ و نیرومند است ؛ او با احترام و تایید سنتهای تصویری مکتبهای شیراز ، هرات و تبریز، که مشهورترین و پربارترین مکاتب هنری سده‌های هشتم تا یازدهم هجری بودند ، خود نیز نوآوریهای تازه‌ای در قلمرو طراحی و نگارگری و حتی در رنگ آمیزی وارد هنر ایران می کند ‏ که موجب هر چه پر بار تر شدن هنر نقاشی در ایران میشود.

رضا عباسی در صحنۀ آرایی‌ها و تصویرگری کتاب ، زیبا یی شناسی خود را بر حسب موضوع تغییر می دهد . برای مثال ، در صحنه‌های رزمی از گونه‌ای زیبا یی شناسی ویژه که به سبک هرات نزدیک است ، ‏یعنی حرکت در همۀ سوهای فضا و یک ترکیب بندی قطری و اغلب بر اساس ایجاد (عدم تعادل پایدار ) - و به کمک خطوط سیال و خمیده ، استفاده کرده است. حتی تک چهره‌های ایستاده یا زنان خفته و لمیده‌اش نیز از همین حرکت خمیده و سیال تبعیت می کنند و اغلب نیز ترکیب بندی قطری دارند . اما در صحنه‌های بزمی به طور معمول از ترکیب بندیهاق ایستا و بر اساس خطوط و حرکتهای افقی - عمودی صریح بهره گرفته است . تفاوتی که در ترکیب بندیهای ایستای رضا عباسی وجود دارد ، استفاده از خطهای صریح و آشکار در ترکیبهای آقارضاست که به نقاشیهای او ظهوری ترسیمی و نگاشتاری (گرافیکی) می دهد. شایان توجه است که در همۀ حالات و ترکیب بندیها ، از صحنه پردازی‌ها و تک چهره‌ها ، همیشه حرکتهای خمیده خطی و سیال گوهر آفرینش‌های آقا رضاست. و آنجا که رضا عباسی به فکر استفاده از خطوط راست زاویه دار می افتد ، با ظرافت و مهارتی ویژه خود ، خمش بدنها را حفظ می کند اینجاست که باید حقیقتاً از زیبا یی شناسی رضا عباسی سخن گفت . علاوه بر آنچه ذکر شد رضا عباسی کوشیده است که گونه‌ای زیبایی شناسی ویژۀ خود ابداع کند که پس از او مورد تقلید بسیاری از نگار گران قرار گرفته و هنوز هم برای برخی از آنان سنتی تصویری محسوب می شود.

سوق دادن نقاشی که هنری است تجسمی به سوی نگاشتارگرایی ‏(گرافیسم) از ابداع‌های رضا عباسی است . رضا عباسی هنری بوجود آورد که ( ترسیمی گرایی - گرافیسم ) بود . نگاره هایی ترسیمی او الگوهایی نیرومند برای آقا لطفعلی هنرمند دوران زندیان و قاجاریان می شود که با همیاری یاوری « مکتب شیراز ۳» را بنیان میگذارد .

‏استفاده از حرکتهای افقی - عمودی به کمک خطوط صریح و تعیین کنند که هم زمان ترکیبی در گسترۀ نخست صفحۀ ترکیب ایجاد می کند و در ظاهر ژرفای صحنه را نیز از میان می برد . تفاوتی که میان حرکتهای افقی - عمودی رضا عباسی و معاصران او وجود دارد ، در گزینش نوع و گونه حرکت است . خطهای رهنمون کنندۀ حرکت در آثار غربی راست و مستقیم اند و در آثار رضا عباسی ، خمیده یعنی خطهایی هستند که در عین افقی و عمودی بودن در سوهای مختلف فضا در حرکت اند .

‏حرکتهای پویا و ترکیب قطری در صحنه‌های رزمی ، اسطوره‌ای و برانگیزاننده با پردازش به شیوه اسلاف خود‏، به احتمال زیاد اینگونه ترکیب بندیها، کارهای آغازین رضا عباسی یا سفارشهایی بوده اند که قرار بوده محتوای تصویری سفارش را به اجرا درآورد.

‏استفاده زیاد از رنگهای نیرومند و شاد در ترکیبها رضا عباسی

‏رضا عباسی از سفید گذاشتن حاشیه‌های تصویر بیزار است . او دوست ندارد « ‏تسخیر فضای بیرونی » ‏را با بیرون راندن بخشی از تصویر از قاب نقاشی محقق سازد یا با به دورن کشاندن عناصر بیرونی ، بیرون و دورن را بهم مربوط سازد . او تصویر خود را در فضای دوبعدی ویژۀ تصویر می نگارد ، ولی فضای بیرونی ، یعنی حاشیه‌ها را نیز از تصویر طراحی شدۀ پرندگان و موجودات دیگر با رنگی که سبب بهتر دیده شدن محتوای تصویر گردد ، می پوشاند . این ابتکار پس از رضا عباسی سنت نگارگران اصفهان میشود .

‏تک چهره‌های رضا عباسی ، در عین اینکه بر زمین استوارند، در حال حرکت بوده ، در فضای اثر معلق و شناورند گویا آنان در راه رفتن پاها را بر زمین نمی گذارند و با گونه‌ای پرواز عرفانی راه می پیمایند . در تک چهره‌های او ، حتی اگر تصویر صاحبان قدرت و شاهزادگان باشد ، فروتنی و تواضعی خاص همراه با شکوه و بزرگی دیده می شود و در تصویر زنها، ایستاده یا لمیده ، شرم و حیای ویژه‌ای وجود دارد که از شاخصه‌های زنان ایرانی است و کمتر در نقاشیهای دیگر نقاط جهان تصویر شده است .

‏جدایی متن و زمینه را نیز باید از ویژگیهای آثار رضا عباسی دانست . این جدایی در آثار باختر زمین هم از دوران باززایش هنری به بعد به وجود آمده است که هنرمندان سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی نهایت بهره برداری را از آن داشتند .

هیچ نظری موجود نیست: