‏نمایش پست‌ها با برچسب نکات تاریخی‌. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب نکات تاریخی‌. نمایش همه پست‌ها

۲۶.۴.۹۷

اگر حتی تمامی دنیا یک حرف احمقانه را قبول داشته باشند دلیل بر موجه بودن آن حرف نیست


بر طبق نقشه‌هایی‌ که در کتب آلمانی منتشر شده است، وسعت خاک ایران در سال ۱۹۱۴ از تبت تا آلبانی بوده است. تقریبا در دویست و یا دویست و پنجاه سال پیش ایران پس از حمله قبایل قاجار و قبایل بربر واقع در شمال اروپا و پس از قتل نادر شاه تمامی قلمرو خود واقع در اروپای فعلی‌ را از دست داد و به تدریج جنوب و مرکز آفریقا نیز از خاک ایران جدا گشته و پس از جنگ جهانی‌ اول، بیش از دو سوم ایران تجزیه گشت و شمال آفریقا و شرق آسیا و یونان و ترکیه فعلی‌ و نیمی از روسیه فعلی‌ از پیکر ایران جدا گشتند.

در این نقشه‌ها که مربوط به سال ۱۹۱۴ میلادی است، اسامی و نام‌های ایرانی‌ و پارسی هنوز وجود داشته و مثلا در شرق ایران منطقه‌ای که امروزه افغانستان نامیده میشود، بنام زابلستان و در غرب ایران، سرزمینی که ترکیه و یونان نامیده میشود بنام کمبوجیه و منطقه‌ای که از پاکستان فعلی‌ شروع شده و از شمال هند گذشته و تا تبت ادامه دارد، بنام کوشان شهر خوانده میشده است. این نقشه‌ها مربوط به قلمرو ایران در زمان قاجار هاست و نه پیش از آن، و این واقعیت بشدت از طرف غربی‌ها و با اصرار عجیب اسراییلی‌ها پنهان میگردد. هرچند تاریخ جعلی آنچنان مسخره است که تنها احمق‌های که به قدرت گله اعتقاد دارند را میفریبد.




۲۵.۴.۹۷

نژاد برتر پیروز این دوره از مسابقات جهانی‌ فوتبال شد


اگر دانشمندان مجلس مرا به نژادپرستی‌ متهم نسازند خواهم گفت که این واژه نژاد برتر که در سردرِ این پست نوشته شده، نه براساس رنگ و خون و د. ان. اِ آدمی‌، بلکه براساس توانمندی بدنی و قدرت جسمانی‌ افراد است که برطبق دانش و علم امروزی، افراد با تبار آفریقایی بطور معمول از دیگر افراد جهان قویتر و دارای استخوان بندی محکمتری میباشند. و به شاهدت اکثر کسانی‌ که بازی‌های فوتبال جهانی‌ را پیگیری میکردند، آفریقایی تبار‌ها برندهگان این دوره از مسابقات بودند. در اکثر تیم‌های اروپایی ۷ تا ۸ فوتبالیست آفریقایی تبار تمام مدت باسرعتی شگفت انگیز میدویدند و توپ را به یک فوتبالیست اروپایی تبار(۱) میرساندند، و اروپایی تبار یا توپ را گل میکرد و یا نمیکرد. اگر گل میکرد که افتخارش به پایِ او نوشته میشد و اگر هم گل نمیکرد که نکرده بود.

داوری این دوره از مسابقات بشدت پرسش برانگیز بود و بویژه در حق تیم‌های غیر اروپایی نادوری‌های آشکاری صورت پذیرفت که بیشتر آنرا در مورد تیم ملی‌ کشورمان شاهد بودیم. امامسابقات بسیار برگزار شد تا جایی‌ که ترامپ در یک تویت روسیه و پوتین را بخاطر برگزاری زیبای مسابقات تحسین کرد و برگزاری مسابقات را بینظیر و بهتر از هر دوره نامید.


۲۰.۴.۹۷

شلاق و زندان به جرم زنده بودند

Maedeh Hojabri Dance|Why Iranian Girl Maedeh Hojabri Arrested over Dance|Is Dancing crime in IRAN


۴۰ ساله اشغالگران جنایتکار و روانی‌ غربی با همدستی‌ قبایل بغایت بربر و تروریست‌های ترک و عرب، در ایران میزنند، میکشند، چپاول میکنند، میدزدند و ایرانی‌‌ها را بجرم زنده بودن  پایِ دار برده و یا زیر شلاق و در زندان شکنجه میکنند. و این ظلم همچنان ادامه دارد. دختر جوان ایرانی‌ بجرم رقصیدن و جوانی‌ و زنده بودن، میبایستی با شلاق در زندان شکنجه شود.

۱۷.۴.۹۷

نقشه جغرافیایی ایران پس از جنگ جهانی‌ اول تا جنگ جهانی‌ دوم... باز نشر



تا قرن ۱۸ و در زمان نادر شاه کبیر تمامی آسیا و تمامی آفریقا زیر پرچم پر افتخار ایران بود و محدوده جغرافیایی ایران از چین شروع شده و تا مرز آلمان امتداد داشت. این محدوده جغرافیای هزاران سال بهمین ترتیب بعنوان امپراتوری پارس وجود داشته وشناخته میشود.


نقشه‌های زیر از کتب مختلف تاریخی دنیا گرفته شده و مربوط به اواسط قرن ۱۹ در ایران و پس از جنگ جهانی‌ اول میباشد که پارس‌ها ابتدا نواحی که امروزه اروپا نامیده میشود از دست داده و سپس آفریقا و نیم بیشتر اسیا از پیکر ایران جدا گشت. هر چند استعمار و نوکرانش تلاش همه جانبه داشته و دارند که این نقشه‌ها را "مربوط به دوهزار سال پیش" بمردم بشناسانند، ولی‌ واقعیت این است که در دو هزار سال پیش بجز قلمرو پارس‌ها در دنیا چیز دیگری وجود نداشته است. و تازه پس از امپراطوری صفوی از قرن ۱۸ به بعد است که کشور‌های گوناگون ساخته میشوند.

بهرحال پس از فروپاچی امپراطوری پارس‌ها در دویست سال پیش، ابتدا زبان و دین سرزمین‌های جدا گشته از ایران، تغییر یافته و به زبان و دین به اصطلاح عربی‌ دگردیسی یافت. و سپس اهریمنان آنچنان تبلیغات سؤ و تاریخ دروغین و احمقانه تحویل ملت‌های از هم پاچیده شده دادند که امروزه با وجود آثار سنگی‌ بیشمار پارسی ( با وجودی که اکثر این آثار توسط تروریست‌های غربی منفجر شده و یا به چپاول رفته ا‌ند.) و ژن یکسان بین مردمی که در منطقه ایران بزرگ( به اصطلاح خاور میانه) زندگی‌ میکنند، ولی‌ این مردم نه تنها خود را از یک فامیل و خاندان(پارس) نمیدانند، بلکه از یکدیگر ناخرسند و گاها متنفرند.








۴.۴.۹۷

ایران در مقابل پرتغال ... Iran vs. Portugal


تیم ملی‌ فوتبال کشورمان که در جام جهانی‌ فوتبال مسکو (سال ۱۳۹۷ خورشیدی برابر با ۲۰۱۸) در گره سلاطین و پادشاهان فوتبال میجنگد، امروز سومین دیدار خود در این مرحله از مسابقات را انجام خواهد داد.

تیم ملی‌ فوتبال ایران (آقای فوتبال آسیا) امروز دوشنبه ۲۵ ژوئن (۴ مرداد ۹۶) در سارانسک بمصاف پرتغال (اقای فوتبال اروپا) خواهد رفت.

دلاوران ایرانی‌ در اولین دیدار خود در سنت پترزبورگ برابر مراکش (آقای فوتبال آفریقا) قرار گرفتند و با نتیجه یک بر صفر پیروز از میدان بیرون رفتند.
همچنین بازیکنان تیم ملی‌ فوتبال ایران در روز
چهارشنبه ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد ۹۷) در کازان بمصاف تیم ملی اسپانیا رفتند و در یک مبارزه جانانه این بازی را یک بر هیچ واگذار کردند. در این بازی تیم ملی‌ ایران یک گل به تیم ملی‌ اسپانیا زد که از طرف داور مورد قبول واقع نشد و اعلام گشت که چون یک بازیکن ایرانی‌ یک میلیمتر در آفساید بوده، این گل برگشت داده شده که همین امر تا حد زیادی باعث دلسردی تیم ملی‌ ایران شد.

و چون هیچ مسئول ایرانی‌ وجود نداشت که به این کار غیرمتعارف اعتراض کند درنتیجه این بازی بنفع تیم ملی‌ اسپانیا که بازی بسیار مبتدی را بنمایش گذشته بود، بپایان رسید. و هیچکس نپرسید چگونه داور که آفساید را دید تا پیش از اینکه ایران گل بزند، سوت نکشید و اعلام آفساید نکرد و بمحض اینکه ایران گل زد و تماشاچیان و بازیکنان بشادی پرداختند، تازه داور یادش آمد که باید سوت آفساید میکشیده است؟

بهرحال امروز بازیکنان ایران درسومین بازی خود در برابر پرتغالی‌ها قرار خواهند گرفت.

ازهم اکنون و پیش از بازی برخلاف معمول و عرف بازی و فوتبال در همه جهان، ناله و نق نق مربی‌ تیم ملی‌ ایران کارلوس کیروش درآمده و کار را سخت و رویایی نامیده است! و نه تنها نوید پیروزی نداده بلکه برد در بازی را یک امر غیر معمول و شگفت ترسیم نموده است!

پرسشی که مطرح است این میباشد که:

- با وجودی که بازیکنان تیم ملی‌ فوتبال ایران از نظر قدرت بدنی، تکنیک فردی و غیرت و مردانگی، اگر یک سر و گردن از دیگر تیم‌ها بالاتر نباشند، پأیین تر هم نیستند،

- از طرفی‌ مربی‌ هم که اروپایی است و این بدان معنی است که تکنیک فوتبال اروپا را که بعنوان فوتبال پیشرفته مطرح است میداند و میبایستی آنرا به تیم منتقل کرده باشد،

پس چگونه است که مربی‌ تیم باوجود تمامی این امتیازات مثبت، انتظار برد از یک تیم معمولی‌ اروپایی را نداشته و آنرا رویا مینامد؟


حالا ممکن است دانشمندان مجلس اعتراض کنند که تیم پرتغال ستاره‌ای به نام رونالدو دارد، که در پاسخ میتوان گفت که اولا اگر او را از تیم بیرون بکشند، تیم پرتغال یک تیم معمولی‌ است، و برای مهار رونالدو هم راهکار‌های بسیاری هست که میتواند او را بجای یک نکته مثبت به یک نکته منفی‌ تبدیل سازد. چرا که تیم پرتغال بر روی او حساب گسترده ی باز کرده است و اگر او از کار انداخته شود، تیم پرتغال یک تیم فلج است که میتوان براحتی‌ او را برد. متاسفانه کارلوس کیروش و کمپانی بگونه‌ای سخن می‌گویند تو گویی قرار است با یک تیم فلج و دست و پا شکسته در میدان به مصاف غول‌ها بروند و بهمین دلیل برد یک رویا است!!

این تحقیر و کم شمردن جوانان ایرانی‌ از طرف کسی‌ که خود را مربی‌ آنها میداند، بهیچ عنوان قابل بخشش و پذیرش نیست و اگر یک حکومت ایرانی‌ بود میبایستی تنها بخاطر گفتن همین یک مطلب با تیپا از ایران بیرون میشد. کاری که در تمامی دنیا صورت می‌گیرد. متاسفانه ایران در اشغال غربی‌ها و دستنشاندگان ترک و عرب آنهاست که برسم دشمن خونی، تمامی تلاش و سعی‌‌شان را میکنند که روزبروز ایران و ایرانی‌ تحلیل رفته و نیست و نابود گردند.

بهرحال تیم ملی‌ فوتبال ایران بداند که تمامی ایرانی‌‌های واقعی‌ آنها را دوست دارند و به احترام‌شان کلاه از سر برمیدارند و باهمه وجود برای پیروزی‌شان به یزدان پاک دست آویزند.

با امید پیروزی برای دلاورمردان ایرانی‌ که با کمترین امکانات و تنها با تکیه بر حمیت و غیرت ملی‌ خود و با وجود تمامی کار شکنی‌ها و تقلب ها، مبارزه میکنند . از نظر همه ایرانیها، تیم ملی‌ فوتبال ایران ازهم اکنون قهرمان جام جهانی‌ فوتبال مسکو است. چون برای فائق آمدن بر او به تقلب دستاویز شدند.

۳.۴.۹۷

بربر‌ها تازه فهمیدند، آدمی‌ آنجایی که میخورد قضای حاجت نمیکند


دو قرن است که قبایل بغایت جاهل و بربرِ غربی، با تمدن انسانساز پارسی که قرن‌ها بدون جنگ و خونریزی و تنها بکمک هنر و علم و موسیقی و زیبائی بر دنیا حکومت کرده، با توحش مبارزه و افکار پلید و اهریمنی خود را بر جهان غالب نمودهند. جنگ، آوارگی، کشتار، نژاد پرستی‌، جهالت، زن ستیزی، خرافات، بی‌ خردی، نفرت، دزدی و غارتگری، دروغ و نفاق افکنی و و و از ارمغان‌های تسلط این بربر‌ها بر دنیا و نابودی تمدن پارسی است. امروزه این قبایلی جاهل و بربر غربی و عربی‌، پس از مشورت باهم، و پس از سیری کامل که از چپاول تمامی ثروت‌های معنوی و مادی ایرانیان پس از ۴۰ سال بدست آمده، تازه به این نتیجه رسیده ا‌ند که یک ماشینِ سواری را میتوان توسط زنان هم هدایت کرد و رانندگی‌ زنان گناه نیست و اشکالی ندارد، و جادوگری نیست و نباید آنان را سوزاند، و حرام نیست و الله چزیده نمیشود و و و مزخرفاتی از ایندست که آدمی‌ را از همگروهی با این اوباش، از خود بیزار میگرداند.
بمناسبت اجازه رانندگی‌ یافتن زنان عربستان.




۲۵.۳.۹۷

۲۸مرداد۳۲ وسقوط آسانِ دولت مصدّق


*مهندس زیرک زاده(یاروهمراهِ دکترمصدّق در روز۲۸مرداد):«دراین روز،مصدّق حتّی با نزدیك‌ترین یارانش مشورت نكرد و آنچه را كه می‌اندیشید به كسی نگفت. مصدّق نقشهء خود را داشت و حاضر نبود در آن تغییری بدهد».

*دکترسنجابی: «فقط برای من عجیب است كه چطور شده بود كه از طرف دولت دكتر مصدّق،به طرفداران دكتر مصدّق دستور داده شد كه روز ۲۸ مرداد به خیابان نیایند و تظاهرات نكنند… به همه دستور داده بودند كه در خانه‌های‌تان بمانید!».

* دکترمصدّق خطاب به وکیل مورداعتمادش(سرهنگ بزرگمهر):بهتری حالت،همین بودکه پیش آمد!

۲۲.۳.۹۷

پیرمرد خرفت و موشکش



امروز( به وقت سنگاپور) در یک نمایش مسخره، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که از طرف کره شمالی‌ بار‌ها تحت عنوان پیرمرد خرفت نام برده شده است(چند روز دیگر ترامپ ۷۲ ساله میشود که پیر بودنش را ثابت می‌کند و خرفت بودنش هم که ....) با "کیم جون اون" رهبر کره شمالی که از طرف ترامپ تا پیش از این تحت عنوان "موشک" شناخته میشد،(البته هر دو از طرف رسانه‌های امریکایی تحت عنوان دیکتاتور نامیده شدند) در یک کشور بیطرف یعنی‌ سنگاپور، یک پیمان چهار پایه بسته شد که در کل شامل این میشد که از این به بعد به یکدیگر کاری نداشته و جاسوسان اسیر در هر کشور را رد و بدل کنند. این پیمان شامل ۴ مفاد خنده دار بود که از طرف کارشناسان در ظاهر آبکی‌ و بی‌ خاصیت نامیده شد. ولی‌ در اصل و خلاصه کلام اینکه این قسمت از دنیا (۱) که برای خودش به یک قطب اقتصادی تبدیل گشته است با پرداخت باج به آمریکا خودش را از شر ابلیسان غربی حفظ نماید.

کل نمایش بشکل احمقانه‌ای بامزه بود ولی‌ از همه بامزه تر رفتار کیم جون اون بود که درست مانند یک پسر بچه ترسیده و خجالتی سعی‌ میکرد به ترامپ نگاه نکند و از آن بامزه تر زمانی‌ بود که با صدای بمی که با فشار از حلقومش بیرون میامد، قول داد از این ببعد دنیا جای امن تری برای مردم باشد. :) ظاهرا این بنده خدا بیشتر از مردمش تحت تاثیر تبلیغات سؤ و پرپگاندا‌های مسخره رسانه‌های کشورش قرار گرفته و بواقع تصور می‌کند وزنه‌ای است.






۳۱.۲.۹۷

تصاویری از دربار امپراطوران صفوی


امروزه کشور‌های اروپایی برای مال خود کردن و تصاحب این تصاویر و قرار دادن آنها در تاریخ نداشته خود با یکدیگر در نبردی سخت و پنهانی‌ میباشند. دزدان بیشرمی که توحش اجداد خود را بدین ترتیب میپوشانند.
و احمقانه میپندارند میشود بافت فرش ها، پارچه‌های زربفت و ابریشمی، جواهرات و دیگر تجملاتی که در تصاویر دیده میشود و اشیایی که همین امروزه هم از درست کردن آنها عاجزند، را به پایِ تاریخ و نیاکانی نوشت که حتی قادر به ساخت یک شمع ساده نبودند.

۱۵.۲.۹۷

روغن نخل , Palm Oile


روغن نخل (روغن پالم Palm Oile) نوعی روغن گیاهی است که از مغز میوه نخل (مغز خرما) استخراج می‌شود. مشابه این روغن را از بین هزاران فراورده نفت خام صادر شده از خلج پارس و دریای مازندران، هم در کشور‌های غربی بدست میاورند که مورد مصرف فراوانی در صنعت و تولیدات صنعتی، دارویی، خوراکی و پوشاک دارد.

استفاده بشر از روغن نخل به بیش از ۵۰۰۰ سال در ایران بزرگ می‌رسد. در اوایل قرن ۲۰ و پس از جنگ جهانی‌ اول که امپراطوری ایران به صد‌ها کشور تجزیه شد، کتابخانه‌های ایران پیش از به آتش کشیده شدن توسط غربی‌ها غارت گشته و کتب علمی‌ ایرانی‌ به غرب برده شده و در آنجا ترجمه گشته و بدین ترتیب غربی‌ها به خواص روغن نخل و موارد مصرف آن پی بردند. در چپاول آرامگاه امپراطوران ایرانی‌، غربی‌ها مقداری روغن نخل اصل در یکی‌ از این آرامگاه‌ها بدست آوردند که گفته میشود قدمت آن به ۵۰۰۰ هزار سال در ایران می‌رسد. روغن نخل همچنین در مصر و آفریقا و شرق آسیا که همگی‌ جز امپراطوری پارس‌ها بودند مصرف فراوان داشته است. روغن نخل بمدت طولانی در امپراطوری پارس‌ها برسمیت شناخته شده و بطور گسترده‌ای استفاده میشده و میشود .


 غربی‌ها پس از آشنایی با این روغن آنرا از آفریقا و آسیا به اروپا و پس از آن آمریکا برده و مورد مصرف قرار داده و میدهند. روغن نخل یک کالای بسیار متداول و ارزشمند در طول سال‌ها برای اروپایی‌ها بوده و دزدان غربی تحت نام تجار و بازرگان، آنرا مانند چپاول نفت، غارت میکنند. و در این راه از نابودی کامل هزاران گونه گیاهی‌ و حیوانی‌ باکی ندارند.

اندونزی بزرگترین صادرکننده روغن نخل جهان است که تولید و صادرات بی‌ رویه و وحشیانه غربی‌ها ، اثرات بسیار نامطلوبی بر حیات وحش و منابع طبیعی شرق آسیا و این کشور دارد. از جمله از بین رفتن جنگل‌ها و در نتیجه نابودی انواع حیوانات و گیاهانی که در این جنگل ها، میلیون‌ها سال- و پیش از دستیابی‌ غربیها به این منابع طبیعی بشر، بیدرد سر زندگی‌ میکردند. هنرمند لیتوانی بنام ارنست زاکاروویچ (Ernest Zacharevic) این توحش و جنایت غربی‌ها را از طریق عکس و برای گسترش آگاهی عمومی در مورد این توحش و جنایت علیه موجودیت بشر - به نمایش گذاشته و بدین ترتیب به آن به نوعی اعتراض کرده است.

 استفاده از روغن نخل نگرانی‌هایی را برای گروه‌های فعال محیط زیست نیز ایجاد کرده‌است. میزان زیاد روغن‌ها در درختان باعث جذب سرمایه‌گذاران برای سود دهی شده‌است که این منجر به از بین رفتن جنگل‌های اندونزی به منظور ایجاد فضا برای کشت خالص روغن خرما شده است؛ و این باعث از بین رفتن میزان قابل توجهی از زیستگاه اورانگوتان شده به ویژه دو گونه اورانگوتان سوماترایی که در معرض انقراض قرار گرفته‌اند.

در سال ۲۰۰۴ برای رسیدگی به این نگرانی‌ها میز گردی تحت عنوان RSPO برای کار با صنعت روغن نخل تشکیل شد. علاوه بر این در سال ۱۹۹۲ در پاسخ به نگرانی در مورد جنگل زدایی دولت مالزی متعهد به افزایش محدودیت مزارع روغن نخل با حفظ حداقل نیمی از زمین کشور بعنوان پوشش جنگلی شده‌است.









۱۲.۲.۹۷

اسارتی بطول ۴۰سال


وقتی‌ بین جنایتکاران اختلاف میافتد، ملتی که ۴۰ سال است گروگان آنهاست، رنج میبرد.
۴۰سال است که هر زمان، بین اروپایی‌ها از یکطرف و اسراییل و آمریکا از طرف دیگر، بر سر چپاول ثروت‌های ایران و دنیا اختلاف میافتد، مسئله مضحک و مسخره اتمی‌ شدن ایران بعنوان تهدید جهانی‌ مطرح میگردد. و یک نمایش احمقانه و نفرت انگیز در امپراطوری فاسد و ضد بشری رسانه‌ای غربی براه میافتد. نمایشی که از بس تکرار شده، ارزش حتی یک تف بر روی آنرا هم ندارد.
و این نمایش احمقانه درحالی‌ به اجرأ درمیاید که همه دنیا میدانند که بجز جنایتکاران غربی و روسیه و چین هیچ کشور دیگری بویژه ایران و کره شمالی که ملتهای گروگان گرفته شده ا‌ند، دارای توانایی هسته‌ای نیستند.
و غربیهای بیشرم مریض روانی‌، هنوز بااین سناریو تهوع آور به بقای نکبتبار خود ادامه میدهند.
ولی‌ مطمئن باشند که بخاطر ۴۰ سال جنایت و چپاول در ایران، تاوان سنگینی‌ خواهند پرداخت.



۴.۲.۹۷

فاجعه محیط زیست در ایران به دلیل استخراج بیرویه نفت و گاز توسط اشغالگران غربی


 بما آموختند:

- هر چه کنی‌ بخود کنی‌، گر همه نیک و بد کنی‌،
- خیام کبیر در قوانین فیزیکی‌ که پیش از این بنام خیام و مترجم مقالات فیزیکی‌ او نیوتون خوانده میشد و امروزه با وقاحت نام کبیر خیام را پاک کرده و به نام نیوتون بخورد مردم دادند، میفرماید: برای هر کنشی، واکنشی است مساوی و برخلاف جهت آن. مثلا مشتی که بدیوار کوبیده میشود، دیوار هم همان ضربه را بمشت میکوبد، و براستی کسی‌ این قانون را میفهمد که به دیوار ضربه زده باشد،

- از هر دست که بدهی‌، از همان دست میگیری،
- این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا ،
- مزن بر سرِ ناتوان دست زور، که روزی بیفتی به پایش چو مور،
- تواناتر از تو هم آخر کسی‌ است،
- گر چه دیوار افکند سایه دراز، از گردد سوی او آن سایه باز،
- ازمکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو زجو،
- نردبان این جهان ماومنیست، عاقبت این نردبان افتادنیست
- لاجرم هرکه بالاترنشست، استخوانش سختتر خواهد شکست،
و و و

تمامی تمدن ایرانی‌ بعنوان اولین تمدن بشری براساس همین منطق استوار است و تمامی تاریخ موجودیت و تاریخ ادبیات و تاریخ اجتماعی بشر ایرانی‌ مملو و پر است از نکاتی‌ که بهمین یک امر ساده اشاره و سفارش دارد. و اینکه نتایج هر نیت یا پنداری که داشته باشیم، هرچه بگوییم، هر کرداری انجام دهیم، کسی‌ ببیند یا نبیند، کسی‌ شاهد باشد یا نباشد، بخودمان برمیگردد یک واقعیت اثبات گشته و یک تجربه بشری است.

و برای اینکه یک مثال زنده در جهت اثبات "هر چه کنی‌ بخود کنی‌" را در آخر اضافه کنم، بواقعیت تلخی‌ که این روز‌ها دردسر اصلی‌ چپاولگران و جنایتکاران است، اشاره می‌کنم.

همگی میدانیم که در این عصر، کره زمین دستخوش تغییرات آب و هوایی بسیار غم انگیزی است. از برف سرخ در عربستان گرفته تا گرمای کویری در شمال اروپا همگی نشان از یک مشکل و چالش جدی دارد. مشکلی‌ که هر روز بطور مضاعف بزرگ میشود. این مشکل از زمان اشغال ایران در فتنه ۵۷ بطور نگران کننده‌ای شروع شده و میرود تا به یک فاجعه در چند دهه دیگر منجر شود. ( پیش از این اروپا و آمریکا دچار مشکل نتایج سوخت ذغال سنگ بود که بیماری‌های همگیری مانند سل را در این سرزمین‌ها به امری عادی تبدیل ساخته بود. امروزه سل جای خود را به سرطان داده است که بیماری مردمی و عادی میباشد.)

چرا و چگونه تغییرات آب و هوایی جدی شد؟

پس از اشغال ایران توسط غرب در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی و ۱۹۷۹ میلادی، غربی‌ها که از گرسنگی و ورشکستگی بکلی از خود بیخود شده و آن یک ذره خرد و شعور را هم که احتمالا داشتند (در این مورد جای شک است ولی‌ حالا...) بطورکلی‌ از دست داده بودند، با انداختن خرطوم‌های مرگبار خود بر روی منابع نفتی‌ و گازی دریای خزر و خلیج پارس، این منابع را شبانه روز با تمام توان و قوا مکیده و به سرزمین‌های خود بردند و در آنجا ماشین‌های تولیدی خوراک و کشاورزی مصنوعی و دیگر مایحتاج تولیدی از نفت، از پوشاک گرفته تا ابزار و آلات و و و ... را تختِ گاز براه انداخته و دریای نفتی‌ که زیر ایران بود را بطور کلی‌ به غرب منتقل ساختند. و شاد از این چپاول، با این منطق که منابع دنیا به مردم دنیا تعلق دارد و نه کسانی‌ که روی آن نشسته ا‌ند، با بیوجدانی راحت، و به پاس این چپاول و دزدی و برای تداوم جنایت، تا آنجا هم که توانستند ایرانی‌ کشی راه انداخته و ایران ویرانی پیشه ساختند.

و اما بشنوید از روی دیگر سکه، و آنجایی که برمیگردد به قسم دوم یعنی‌ "بخود کنی‌".

مصرف دریای نفت و گاز ایران در حجمی بزرگ و بی‌ رویه در اروپا و آمریکا و کشور‌های وابسته مانند چین و کره جنوبی و ترکیه و مالزی و افریقای جنوبی و کانادا و استرلیا و و و ... و تبعات و نتایج و پیامدهای ناشی از سوخت منابع طبیعی انرژی، امروزه این سرزمین‌ها را آنچنان آلوده است که نه آب، نه خاک و نه هوای سالم بجا گذاشته و روز بروز هم بر آلودهگی افزوده میشود. هوای آلوده مرتبا در این سرزمین‌ها تولید گشته و گاز‌های ناشی‌ از سوخت نفت و گاز، که به نام گاز‌های گلخانه‌ای شناخته میشوند، که مهمترین این گازهای آلاینده شامل دی‌اكسیدكربن، مونواكسید كربن، متان، كربن‌های آلی فرار VOC، اكسیدهای نیتروژن، اكسیدهای گوگرد و سولفید هیدروژن می‌باشند کم کم در جو زمین انبار گشته و میرود که بصورت ابری ضخیم اطراف کره زمین را بپوشاند.

چپاولگری‌های مربوط به استخراج و استفاده بیرویه دریای نفت ایران، علاوه بر آثار گوناگون انسانی ( از انفجار بیماری‌های روحی‌ گرفته تا انواع مختلف سرطان‌های کشنده )، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی:

اثرات جبران ناپذیری بر جو، آبزیان، جانوران خشكی و بطوركلی محیط زیست كره زمین برجای گذاشته است. و این همان برگشت صدا از نداهاست.

حفاری و استخراج نفت و عملیات چپاول در هر فاز، از ابتدای شروع چپاول، آثار نامطلوب و غیرقابل پیشگیری برای ملت ایران و سلامت جسمی‌ و روحی‌ ایرانیان داشته و پیامدها و آثار نامطلوب استفاده از این منابع بصورت سیستماتیك در تمامی کره زمین انتشار خواهد یافت.

برای دانستن بیشتر در باره فاجعه محیط زیست ایران و آثار مخرب ناشی‌ از استخراج بیرویه دریای نفت و گاز ایران توسط چپاولگران جنایتکار بربر غربی، توجه علاقمندان را بنوشتار زیر که در اینترنت آمده است جلب می‌کنم.


آثار جوی:
بمنظور بررسی آثار حاصل از اكتشاف و استخراج، ضروری است كه منابع و ماهیت انتشار آلاینده‌ها و سهم آنها در آثار جوی مورد بررسی قرار گیرند. منابع اصلی انتشار آلاینده‌ها در صنایع نفت و گاز عبارتند از:


- گازهای حاصل از تهویه، پالایش و سوزاندن گاز اضافی
- فرآیندهای احتراقی از قبیل موتورهای دیزل و توربین‌های گازی
- گازهای فرار حاصل از عملیات بارگیری و ذخیره‌سازی و یا اتلاف از تجهیزات
- انتشار ذرات هوابرد ناشی از برهم خوردن خاك حین ساخت و ساز و حركت وسایل نقلیه
- ذرات حاصل از سایر منابع مانند تست چاه

گازهای آلاینده مهم شامل دی‌اكسیدكربن، مونواكسید كربن، متان، كربن‌های آلی فرار VOC، اكسیدهای نیتروژن، اكسیدهای گوگرد و سولفید هیدروژن می‌باشند.

حجم مواد انتشار یافته در جو و آثار آن به ماهیت فرآیند بستگی دارد. البته انتشار آلاینده‌ها در فعالیت‌های اكتشافی معمولا كم در نظر گرفته می‌شود اما در حین استخراج، با توجه به فعالیت‌هایی كه انجام می‌پذیرد میزان انتشار بیشتر است. سوزاندن گاز اضافی در استخراج، عمده‌ترین منبع انتشار آلاینده‌ها در جو می‌باشد؛ بویژه در جایی كه زیرساخت‌های لازم یا بازار مناسب برای مصرف آن در دسترس نمی‌باشد. البته در صورت عملی بودن، گاز اضافی فرآوری شده و به عنوان فرآورده جانبی توزیع می‌شود. بنابراین، با توسعه یكپارچه و بازاریابی مناسب، سوزاندن گاز به شدت كاهش می‌یابد. سوزاندن گاز اضافی، تهویه و احتراق از منابع اصلی انتشار دی‌اكسیدكربن و مونواكسیدكربن در فرآیند هستند. منابع تولید كننده سایر آلاینده‌ها نیز می‌بایست درنظر گرفته و كنترل شوند. مثلا كنترل متان ایجاد شده از تهویه فرآیند و در حجم كمتر از نشت تجهیزات و سوزاندن گاز.

تاثیر بر آبزیان:

منابع عمده ایجاد آب‌های آلوده حاصل از عملیات اكتشاف و استخراج عبارتند از:

- آب حاصل از چاه
- سیالات حفاری، كنده‌ها و مواد شیمیایی آماده‌سازی چاه
- آب فرآیندی، شستشو و فاضلاب
- فاضلاب‌های بهداشتی محل كمپ
- ریختن و نشت مواد شیمیایی
- آب مورد استفاده به عنوان خنك كننده

حجم ضایعات تولیدی بستگی به مرحله فرآیندهای اكتشاف و استخراج دارد، بطوریكه طی فعالیت‌های لرزه‌نگاری حجم آلودگی‌ها در كمترین میزان خود بوده و عمدتا به فعالیت‌های داخل كمپ و یا مخازن مورد استفاده مربوط می‌باشد. در حین حفاری عمده پسماندها مربوط به سیالات حفاری و بریده‌ها می‌باشند؛ در حالیكه در حین استخراج عمده پسماند مربوط به آب تولید شده از چاه می‌باشد.

نوع و سمیت مواد شیمیایی مورد استفاده در اكتشاف و استخراج، در منابع مختلف موجود می‌باشد. البته مشخص شده كه در حین حفاری، سیالات حفاری پایه آبی كمترین اثرات را بر محیط زیست می‌گذارند. مهمترین مواد تشكیل دهنده سیالات پایه آبی، خاك رس و بنتونیت می‌باشند كه از نظر شیمیایی بی‌اثر و غیرسمی هستند؛ بعلاوه برخی از عناصر آن نیز زیست‌فروپاش می‌باشند و سایر اجزای آن نیز به دلیل رقیق شدن با آب، سمیت بسیار كمی پیدا می‌كنند. فلزات سنگین موجود در گل نیز (Pb, Zn, Cd, Ba) كم می‌باشد زیرا فلزات در مواد معدنی موجود در گل پیوند خورده و دسترسی زیستی به آنها محدود می‌شود، اما سیالات پایه روغنی و كنده‌های روغنی اثر سمیت بالایی دارند.

تخلیه گل‌های پایه آبی و كنده‌ها در اقیانوس و دریاها موجب خفگی ارگانیزم‌های دریایی تا فاصله حدود 25 متری از محل تخلیه می‌گردد و بر روی بعضی از گونه‌های مختلف تا 100 متر فاصله از محل تخلیه موثر می‌باشد. اما گل‌ها و كنده‌های پایه روغنی با افزایش غلظت هیدروكربن در آب، بر موجودات دریایی تاثیر می‌گذارند كه دامنه اثر آن می‌تواند تا شعاع 800 متری از محل تخلیه وجود داشته باشد. اثر گل‌ها و كنده‌های پایه آبی بر طبیعت، اغلب موقتی می‌باشد. البته برای گل‌ها و كنده‌های پایه روغنی حد آستانه مجاز تعریف می‌شود كه برای انواع مختلف متفاوت است. امروزه سعی بر این است كه با افزایش قابلیت‌های گل‌های سنتتیك و توسعه آنها، رفته رفته گل‌های پایه روغنی را بوسیله آنها جایگزین كنند.

بخش عمده پسماندها، آب تولید شده از چاه می‌باشد. برخی دیگر از عناصر موجود در پسماند شامل مقادیر مختلف نمك‌های غیرآلی، فلزات سنگین، ذرات جامد، مواد شیمیایی تولید شده، هیدروكربن‌ها، بنزن، DHA و گاهی نیز مواد NORM1 می‌باشند.

اثرات زیست‌محیطی پسماندهای ورودی به آبهای غیرآزاد بستگی زیادی به مقادیر پسماند، عناصر موجود در آن، مشخصات محیط دریافت كننده و حالت‌های پراكنش آن دارد. میزان اثرات از طریق ارزیابی زیست‌محیطی مشخص می‌شود. بنابراین، تخلیه پسماندها به آبهای محصور و همچنین منابع آبی با حجم كم نیازمند توجه و مراقبت‌های خاص می‌باشد.

البته حجم آب تولید شده از چاه به نوع استخراج (نفت یا گاز) و طول عمر عملیات بستگی دارد. مثلا در نواحی دریای شمال حدودا به میزان 2400 – 40000 m³/day در تاسیسات نفتی و 2 – 30 m³/day برای استخراج گاز می‌باشد. همچنین كنده‌های آبی در شروع استخراج از ناحیه كم هستند. اما به مرور زمان آب بیشتری از مخزن برداشتی تولید شده و ممكن است در انتهای ناحیه به 80% یا بیشتر هم برسد.

نشتی مواد شیمیایی و تخلیه فاضلاب محل اسكان نیز می‌توانند باعث آلودگی آب‌های سطحی یا سفره‌های زیرزمینی شوند. جلوگیری از این آلودگی‌ها بویژه زمانی كه از این منابع در مصارف خانگی استفاده می‌شود یا از آب ها به عنوان حوزه‌های ماهیگیری یا مناطق مهم اكولوژیكی بهره‌برداری می‌گردد اهمیت بسیار دارد. لازم به ذكر است در صورت ساخت نامناسب راه ها و محوطه كاری، تغییراتی در الگوهای آبگیر محلی و هیدرولوژی سطحی ایجاد می‌شود.

تاثیر در خشكی:

عملیات اكتشاف و استخراج می‌توانند بطور بالقوه آثاری را بر خاك داشته باشند كه از سه منبع عمده ایجاد می‌شوند:

- اختلاط و بهم خوردن فیزیكی خاك درنتیجه ساخت و ساز
- آلودگی‌های ناشی از سرریز و نشت و همینطور دفع زباله‌های جامد
- اثرات غیرمستقیم حاصل از ایجاد راه‌های جدید و تغییرات اجتماعی

آثار احتمالی در اثر طراحی و ساخت وساز نامناسب موجب فرسایش خاك می‌گردد. تا وقتیكه خاك به هم نخورده باشد و پوشش گیاهی آن حفظ شده باشد، یكپارچگی خود را حفظ می‌كند؛ اما در صورت حذف پوشش گیاهی و ظاهر شدن خاك، فرسایش آغاز می‌گردد. تغییر در شرایط و ویژگی‌های خاك می‌تواند اثرات گسترده‌ای بر روی هیدرولوژی سطحی در منطقه و الگوهای حوزه آبگیر، باتلاق‌های افزایش یافته و آسیب به زیستگاه‌ها، كاهش قابلیت محیط در حفظ پوشش گیاهی و گونه‌های جانوری داشته باشد.

بعلاوه، برداشتن پوشش گیاهی می‌تواند مشكلات اكولوژیكی ثانویه به وجود آورد. بویژه در مواقعی كه بسیاری از مواد مغذی در گیاهان منطقه مورد نظر وجود داشته باشد (مثل جنگل‌های بارانی حاره‌ای)، یا جایی‌كه حتی همان تعداد كم درختان موجود برای بقای حیات وحش حیاتی است (مانند درختان ساوانا) یا در مناطقی كه احیاء و بازیابی طبیعی به كندی صورت می‌گیرد (مانند اكوسیستم‌های قطبی و بیابانی). به علاوه آماده‌سازی محل عملیات، می‌تواند افراد بومی را به برداشت بیشتر پوشش گیاهی در تامین نیازها و خواسته‌های خود ترغیب كند.

دفن زباله‌ها و ریختن آنها در گودال‌هایی نزدیك محل حفاری یا استخراج، روشی رایج برای دفع زباله‌ها بوده است. بنابراین در صورت تراوش و آب‌شویی این مواد، با عبور آلودگی‌ها از میان خاك به آن آسیب وارد می‌كنند و به علاوه به منابع آب (سطحی و زیرزمینی) نیز آسیب می‌زنند.

در گذشته كشاورزی و پراكنش در زمین یكی از عمده‌ترین راه‌های تصفیه زباله‌های نفتی، گل‌ها و كنده‌های پایه آبی بوده است. در حفاری یك نمونه چاه در عمق m 3000، حدود 600-300 تن گل استفاده و در حدود 1500-1000 تن كنده تولید می‌شود، استفاده از روش‌های ذكر شده می‌توانند خطرات زیادی را به دنبال داشته باشند. البته به شرط ارزیابی و در نظر گرفتن ملاحظات مربوطه می‌توان از آنها به عنوان یكی از گزینه‌ها در دفع و تصفیه مواد استفاده كرد. این ملاحظات عبارتند از نقشه‌برداری و تعیین هیدرولوژی منطقه، شناسایی تركیبات شیمیایی موجود در زباله‌های حاصله و تركیب حاصل از اختلاط خاك با این مواد.


آثار اكوسیستمی:

جوامع گیاهی و جانوری در اثر تغییراتی كه در محیط اطراف و محل زیست آنها ایجاد می‌شود و همچنین تغییر ویژگی‌های آب، هوا و خاك و ایجاد اختلالات ناشی از سر و صدا و نورهای مزاحم و ... تحت تاثیر قرار گرفته و آسیب می‌بینند. این تغییرات مستقیما بر روی اكولوژی تاثیرگذار می‌باشند؛ مثلا تغییرات در زیستگاه‌ها، محل تأمین غذا و مواد مغذی، مناطق رشد و تولید مثل جانوران، مسیر كوچ و جابجایی حیوانات، آسیب‌پذیری غیرمستقیم حیوانات شكارچی در نتیجه از بین رفتن چراگاه جانوران گیاهخوار كه خوراك این حیوانات می‌باشند.

تغییر كاربری زمین و برهم زدن خاك منطقه، باعث حذف پوشش گیاهی شده و اثرات ثانویه آن از قبیل فرسایش و ایجاد شنزارها و لجنزارها به یكپارچگی اكوسیستم آسیب وارد می‌كنند و می‌توانند تعادل موجود از نظر مواد مغذی و فعالیت میكروبی را بر هم بزنند. در صورت كنترل نامناسب، در بلندمدت موجب از بین رفتن زیستگاه‌ها و كاهش جمعیت و انقراض گونه‌های جانوری و گیاهی شده و در نتیجه چرخه حیات طبیعی دستخوش تغییر می‌شود. بعلاوه تغییرات اكولوژیكی بر جمعیت بومی منطقه و زندگی سنتی آنها نیز اثر گذاشته و به آنها آسیب وارد می‌كند.

یشامدهای اضطراری بالقوه:

در طرح ریزی و برنامه‌ریزی عملیات لرزه‌نگاری، حفاری یا استخراج نحوه برخورد و تعامل با پیشامدهای اضطراری بالقوه كه افراد، محیط‌زیست و تاسیسات را تهدید می‌كند باید مشخص شود. البته با وجود برنامه‌ریزی و طراحی مناسب و اجرای روش‌های كنترلی صحیح و آموزش پرسنل، پیشامدهای ذیل احتمال وقوع خواهند داشت:


- ریختن سوخت، نفت، گاز، مواد شیمیایی و مواد خطرناك
- فوران چاه نفت یا گاز
- حریق (در تاسیسات و محیط اطراف)
- نواقص و از كار افتادن غیرمنتظره تجهیزات
- سوانح طبیعی و پیامدهای آن بر فعالیت‌ها
- خرابكاری عمدی

در طرح ریزی و برنامه‌ریزی پیشامدهای اضطراری بالقوه، ریسك، میزان آن، ماهیت و پیامدهای احتمالی آنها و سناریوهای گوناگون می‌بایست مورد بررسی قرار گیرند.