۲۸.۹.۹۴
۲۷.۹.۹۴
جان هر زنده دلی زنده بجانانهٔ ماست
کاف و نون جزوی از اوراق کتب خانه ماست
قاف تا قاف جهان حرفی از افسانهٔ ماست
طاق پیروزه که خلوتگه قطب فلک است
کمترین زاویهئ بر در کاشانهٔ ماست
گر چراغ دل ما از نفس سرد بمرد
شمع این طارم نُه پنجره پروانهٔ ماست
گنج معنی که طلسم است جهان بر راهش
چون بمعنی نگری این دل ویرانهٔ ماست
آبرو ریختهایم از پی یک جرعه شراب
گر چه کوثر نمی از جرعهٔ پیمانهٔ ماست
ما بدیوانگی ار زانک بعالم فاشیم
عقل کل قابل فیض دل دیوانهٔ ماست
آشنائیم به بیخویشی و بیگانه زخویش
وانک بیگانه نگشت از همه بیگانهٔ ماست
هر کسی را تو اگر زنده بجان میبینی
جان هر زنده دلی زنده بجانانهٔ ماست
گر چه در مذهب ما کعبه و بتخانه یکیست
خواجو از کعبه برون آی که بتخانهٔ ماست.
خواجوی کرمانی
قاف تا قاف جهان حرفی از افسانهٔ ماست
طاق پیروزه که خلوتگه قطب فلک است
کمترین زاویهئ بر در کاشانهٔ ماست
گر چراغ دل ما از نفس سرد بمرد
شمع این طارم نُه پنجره پروانهٔ ماست
گنج معنی که طلسم است جهان بر راهش
چون بمعنی نگری این دل ویرانهٔ ماست
آبرو ریختهایم از پی یک جرعه شراب
گر چه کوثر نمی از جرعهٔ پیمانهٔ ماست
ما بدیوانگی ار زانک بعالم فاشیم
عقل کل قابل فیض دل دیوانهٔ ماست
آشنائیم به بیخویشی و بیگانه زخویش
وانک بیگانه نگشت از همه بیگانهٔ ماست
هر کسی را تو اگر زنده بجان میبینی
جان هر زنده دلی زنده بجانانهٔ ماست
گر چه در مذهب ما کعبه و بتخانه یکیست
خواجو از کعبه برون آی که بتخانهٔ ماست.
خواجوی کرمانی
با لیسیدن کون اسراتیلی ها، ترکها میروند تا سفارت این کشور را با سلام و صلوات در آنکارا باز کنند
پس از صدام، قذافی، بشار اسد و پوتین اینک نوبت پلستینی هاست که مزه خنجر ترکی را از پشت حس کنند!
بازگشایی سفارت اسرائیل در کردستان اشغالی و یا ترکیه جعلی و آشتی کنان و شیرینی خوران و کون لیسی اسراییلیها توسط ترکا در حالی که پلستینیها سماق میمیکند. و حتی پول آن سماقی را هم که میمیکند را ایرانیها پرداخت کردهاند و ۳۷ سال است که به پاداش چند صد تروریستی که به ایران فرستادند و ایرانیها را بخاک سیاه نشاندند، از گلوی کودکان ایرانی بریده و تو حلقوم تنه لشهای شکم گنده و گردن کلفتهای بیغیرت و بیخاصیت پلستینی فرو میکنند.
به گزارش سی ان ان وابسته به وزارت اطلاعات انگلیس، اسرائیل و ترکا برای بازگشایی روابط آشکار خود، نشستهایی را برگزار کرده و به توافقهای گسترده در این زمینه رسیدند. بر اساس این توافق ها سفرای ترکی و اسرائیل به آنکارا و تل آویو بازگشت داده شده و صادرات گاز از اسرائیل به ترکیه در دستور برنامه است. در عوض ترکیه رهبر شاخه نظامی حماس صالح عروری را که در ترکیه است به مقامات اسرائیلی پس خواهد داد!!! به به ، با توجه به بیانیه ی مقامات اسرائیلی عروری یکی از اعضای موسس گردان القسام، شاخه نظامی حماس است!
تا چشم پلستینیها و اعراب هم کور، تا اینها باشند که از این پس یاد بگیرند، چشم بسته از ترکِ تروریست حمایت نکنند.
میگویند تروریست نه مذهب دارد نه اخلاق و نه ملیت. حکایت ترکاست که از یک طرف مسلمان کشی راه انداخته و از طرف دیگر سنگ مسلمانی به سینه میزنند. از یک طرف برای حقوق چند هزار پلستینی حنجره پاره میکنند، از طرف دیگر ۳۵ میلیون کرد را با توپ و تانک و موشک و سلاحهای شیمیای بجرم کرد بودن کشتار میکنند.
در سال ۲۰۱۰ ، ترکا احتیاج مبرم به تروریستهای پلستینی داشتند تا بتوانند نقشههای شوم خود را در سوریه و عراق و ایران پیاده کنند. به همین دلیل برای فریفتن تروریستهای پلستینی، شروع به جفتک اندازی برای اسرائیل کرده، و دست به یک سری اعتراضات دروغین و احمقانه زدند. سپس در پی این هدف، و به بهانه دلسوزی برای پلستینیهای تنه لش، یک کشتی کوچک باری را اجاره کرده، پرچک ننگین خود را بر روی آن نصب کردند و تعدادی کارتون الو خشک و قیسی و آبنبات ترکی به طرف غزّه فرستادند. و بی توجه به اخطار گارد ساحلی اسرائیل، و با حمله به کماندوهای اسرائیل، درگیری مسخره و خنده داری را ایجاد کردند که اتفاقاً در پی آن تعدادی ترکِ خرِ وحشیِ تروریست کشته شدند، که پس از این ماجرا، ترکا که به پشت گرمی اروپاییها جنایت میکنند، جلو دوربین روابط خود با اسرائیل را قطع کرده و در نهان روابط اقتصادیشان را سه برابر کردند. ولی همزمان سنگ تروریستهای پلستینی را بسینه میزدند. و در جریان حمله به سوریه ابتدا با تروریستهای پلستینی همپیمان شده و سپس بر سر تقسیم غنائم و چپاول ثروت ملت سوریه و عراق اختلاف بینشان افتاده و به تیپ همدیگر زده و دو شاخه شدند.
اینک که پشتیبانی از پلستین دیگر نان و آبی ندارد، دوباره به کون لیسی اسراییلیها رفته و چند روز پیش، دیکتاتور ترکا، رجب قاتل، آشکارا یک لیس غرا ابتدا به کون بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، کشید و سپس ابراز علاقه و امیدواری کرد که روابط دیپلماتیک با اسرائیل دوباره از سر گرفته شود . این فاحشه ترکی که هر روز در آغوش یکی بسر میبرد و برای پول حاضر به انجام هر کاری است، یادش رفت که برای پلستینیها چه دمی تکان میداد. و در نتیجه دوباره رنگ عوض کرده و یکبار دیگر از پشت به دوست خود یعنی پلستینیها خنجر زده و با تحویل رهبر پلستینیها که به ترکا پناه آورده است، میرود که در آغوش گرم اسرائیل و صادرات گاز این کشور که از دریای مدیترانه استخراج میشود آرام گیرد.
یادآوری میشود که ۵ سال پیش میدان بسیار بزرگی از گاز و نفت در دریای مدیترانه و در بین حوزه آبی کشورهای سوریه، لبنان، مصر و اسرائیل کشف شد که میبایستی بین سوریه، لبنان، مصر و اسرائیل بطور مشترک تقسیم میشد، ولی به لطفِ بهار! عربی، و به قدرت نشاندن یک اخوانی انگلیسی در مصر و انداختن تروریستهای داعشی بجان سوریه ، اینک تنها به اسرائیل تعلق دارد و لذتش را اسرائیلیها میبرند. و رجب قاتل دیکتاتور ترکا بخاطر اینکه از گاز روسیه محروم شده است و گاز آذربایجان هم با انفجاری که در بزرگترین سکوی نفتی آنجا رخ داد فعلا به فنا رفته، اینک بخاطر پول به قرمساقی افتاده و میرود تا اینبار به قول پوتین کون اسرائیلیها را بلیسد.
پوتین: ترکا خایه مال و کون ایس اند
نشست رسانه ای سالانه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در سال جاری , دیروز ۱۷ دسامبر ۲۰۱۵ بمدت ۳ ساعت و ۱۰ دقیقه و با حضور ۱۳۰۰ خبرنگار داخلی و خارجی طول کشید. طی این مدت وی به ۴۷ سوال پاسخ گفت.
در پاسخ پرسش دخالت غربیها در سوریه، پوتین ترکا را خایمال و کون لیس غربیها نامید و موجبات خنده جهانیان را فراهم کرد.
برای کسانی که از شنیدن این حرف پوتین شگفتزده شدند، بایست گفت که بطور کلی ترکا با ۵ ویژگی در دنیا شناخته میشوند که آنان را از دیگر مردمان جدا میسازد:
۱- ترکا بشدت کودن، و احمقند تا جایی که تاریخا بعنوان ترکِ خر شناخته میشوند و با اینکه ترکا سعی میکنند ، نسبت دادن این واژه بخود را بگردن پارسها بیندازند، ولی خبر ندارند که اولین بار این واژه توسط تاتارهای عثمانی برخاسته از استپهای روسیه، بکار رفته است. عثمانیها که بشدت از ترکا بیزار بودند، به ترکا ، صفتِ خر را دادند ، چرا که در رابطه با آنان به حماقت ذاتیشان پی برده بودند. بگذریم که امروزه بنا بر سیاست ، انگلیسیها و فرانسویها ترکا را عثمانی مینامند ولی واقعیت تاریخی این است که گفتن ترک به یک عثمانی مانند فحش ناموسی بود و تحقیر بشمار میرفت و عثمانیها به ترکا ، ترکِ خر میگفتند.
۲- دومین ویژگی ترکا زبونی بیش از حد و نوکر صفتی در مقابل قویتر از خود است. ترکا همانقدر که نسبت به ضعیفتر از خود با بیرحمی و درنده خوئی و بربر منشی رفتار کرده و با قدرت ضعیفتر از خود را لگد کوب میکنند و نسبت به آنان وحشیند، همانگونه و شاید در حد جام جهانی نسبت به قویتر از خود، زبون و ذلیل و بقول پوتین خایمال و کون لیس اند
و ترکا از این ویژگیشان با دلبازی در مورد تمامی کسانی که قرار است بهره و سودی را به آنان برساند استفاده و گاها سؤ استفاده میکنند. خایه مالی و کون لیسی اعراب در سالهایی که به چاههای نفت سوریه و عراق دست نیافته بودند، تا جای بود که اعراب برای پرهیز از زخم و زیلی شدن خایههایشان از دست آنان فرار میکردند، و کلا هر سفری که به استانبول میکردند، با خایه لهیده و کون پیر شده از لیسیدن بیش از حد برمیگشتند.
۳- سومین ویژگی مخصوص ترکا، خنجر زدن آنان از پشت به دوستان است! این ویژگی را ترکا در خون خود دارند، و مهم نیست که شما به یک ترک تا چه حد نزدیک شده و به او مهرورزی کرده و او را از مرگ و گرسنگی و نیستی نجات داده باشی، همچین که فرصتی پیش آید، خنجر را تا دسته در پشت شما فرو خواهند کرد و نامردی و پست فطرتی از صفات ژنی ترکاست. و از دوستی به دشمنی رسیدن را امری عادی میدانند! بیدلیل نیست که غربیها اسم بوقلمون خودشان را ترکی گذشتند، چرا که این ترکا هستند که رنگ عوض کردن را به بوقلمون آموختند .
۴- ویژگی دیگر ترکا که وحشتناک است، خوی بربریت و توحش و غیر قابل تعلیم و تربیت بودن آنان است. یعنی مهم نیست که یک ترک را چندین سال مورد تربیت قرار بدهید، و روی او کار کنید، به وقتش آنچنان به توحش اجداد خود برمیگردد، که تو گویی اصلا بویی از تربیت و جامعه انسانی نبرده و تا بحال کلا آدم ندیده است! ۶۰ سال نوکری در آلمان و اروپا و بیش از ۶۰ سال زندگی در اروپا ، حتی به اندازئ یک روز به آنان چیزی نیاموخته است. خود ترکا نیز از این ویژگیشان بخوبی آگاهند و به همین دلیل هم خود را با گرگها در یک طبقه و گروه قرار داده و به این درندگی و توحش میبالند.
۵- ترکا بشدت دروغگو و وقیحند و آنچنان با خریت دروغ میگویند و شیادی میکنند که به جوک میماند، و مردم ضمن شگفتزدگی از وقاحت آنان، بشدت از حماقتشان بخنده میافتند، به همین دلیل هم هست که این همه جوک برایشان ساخته شده و در اروپا همواره به آنان خندیده اند.
و تصور کن چنین گروهی با چنین ویژگیها و صفات پلید، با کمک ناتو به چنان ثروتی دست یافتهاند که با گستاخی ادعای تسخیر سرزمینهای مردم منطقه را دارند و میخواهند بر آنان حکومت کرده و برای آنان بزرگی کنند!!
در پاسخ پرسش دخالت غربیها در سوریه، پوتین ترکا را خایمال و کون لیس غربیها نامید و موجبات خنده جهانیان را فراهم کرد.
برای کسانی که از شنیدن این حرف پوتین شگفتزده شدند، بایست گفت که بطور کلی ترکا با ۵ ویژگی در دنیا شناخته میشوند که آنان را از دیگر مردمان جدا میسازد:
۱- ترکا بشدت کودن، و احمقند تا جایی که تاریخا بعنوان ترکِ خر شناخته میشوند و با اینکه ترکا سعی میکنند ، نسبت دادن این واژه بخود را بگردن پارسها بیندازند، ولی خبر ندارند که اولین بار این واژه توسط تاتارهای عثمانی برخاسته از استپهای روسیه، بکار رفته است. عثمانیها که بشدت از ترکا بیزار بودند، به ترکا ، صفتِ خر را دادند ، چرا که در رابطه با آنان به حماقت ذاتیشان پی برده بودند. بگذریم که امروزه بنا بر سیاست ، انگلیسیها و فرانسویها ترکا را عثمانی مینامند ولی واقعیت تاریخی این است که گفتن ترک به یک عثمانی مانند فحش ناموسی بود و تحقیر بشمار میرفت و عثمانیها به ترکا ، ترکِ خر میگفتند.
۲- دومین ویژگی ترکا زبونی بیش از حد و نوکر صفتی در مقابل قویتر از خود است. ترکا همانقدر که نسبت به ضعیفتر از خود با بیرحمی و درنده خوئی و بربر منشی رفتار کرده و با قدرت ضعیفتر از خود را لگد کوب میکنند و نسبت به آنان وحشیند، همانگونه و شاید در حد جام جهانی نسبت به قویتر از خود، زبون و ذلیل و بقول پوتین خایمال و کون لیس اند
و ترکا از این ویژگیشان با دلبازی در مورد تمامی کسانی که قرار است بهره و سودی را به آنان برساند استفاده و گاها سؤ استفاده میکنند. خایه مالی و کون لیسی اعراب در سالهایی که به چاههای نفت سوریه و عراق دست نیافته بودند، تا جای بود که اعراب برای پرهیز از زخم و زیلی شدن خایههایشان از دست آنان فرار میکردند، و کلا هر سفری که به استانبول میکردند، با خایه لهیده و کون پیر شده از لیسیدن بیش از حد برمیگشتند.
۳- سومین ویژگی مخصوص ترکا، خنجر زدن آنان از پشت به دوستان است! این ویژگی را ترکا در خون خود دارند، و مهم نیست که شما به یک ترک تا چه حد نزدیک شده و به او مهرورزی کرده و او را از مرگ و گرسنگی و نیستی نجات داده باشی، همچین که فرصتی پیش آید، خنجر را تا دسته در پشت شما فرو خواهند کرد و نامردی و پست فطرتی از صفات ژنی ترکاست. و از دوستی به دشمنی رسیدن را امری عادی میدانند! بیدلیل نیست که غربیها اسم بوقلمون خودشان را ترکی گذشتند، چرا که این ترکا هستند که رنگ عوض کردن را به بوقلمون آموختند .
۴- ویژگی دیگر ترکا که وحشتناک است، خوی بربریت و توحش و غیر قابل تعلیم و تربیت بودن آنان است. یعنی مهم نیست که یک ترک را چندین سال مورد تربیت قرار بدهید، و روی او کار کنید، به وقتش آنچنان به توحش اجداد خود برمیگردد، که تو گویی اصلا بویی از تربیت و جامعه انسانی نبرده و تا بحال کلا آدم ندیده است! ۶۰ سال نوکری در آلمان و اروپا و بیش از ۶۰ سال زندگی در اروپا ، حتی به اندازئ یک روز به آنان چیزی نیاموخته است. خود ترکا نیز از این ویژگیشان بخوبی آگاهند و به همین دلیل هم خود را با گرگها در یک طبقه و گروه قرار داده و به این درندگی و توحش میبالند.
۵- ترکا بشدت دروغگو و وقیحند و آنچنان با خریت دروغ میگویند و شیادی میکنند که به جوک میماند، و مردم ضمن شگفتزدگی از وقاحت آنان، بشدت از حماقتشان بخنده میافتند، به همین دلیل هم هست که این همه جوک برایشان ساخته شده و در اروپا همواره به آنان خندیده اند.
و تصور کن چنین گروهی با چنین ویژگیها و صفات پلید، با کمک ناتو به چنان ثروتی دست یافتهاند که با گستاخی ادعای تسخیر سرزمینهای مردم منطقه را دارند و میخواهند بر آنان حکومت کرده و برای آنان بزرگی کنند!!
زین صفت نرگس سیراب تو بیخواب چراست
دلبرا سنبل هندوی تو در تاب چراست
زین صفت نرگس سیراب تو بیخواب چراست
چشم جادوی تو کز بادهٔ سحرست خراب
روز و شب معتکف گوشه محراب چراست
نرگس مست تو چون فتنه ازو بیدارست
همچو بخت من دل سوخته در خواب چراست
مگر از خط سیاه تو غباری دارد
ورنه هندوی رسن باز تو درتاب چراست
جزع خونخوار توگر خون دلم میریزد
مردم دیدهٔ من غرقهٔ خوناب چراست
از درم گر تو برآنی که برانی سهلست
این همه جور تو با خواجو ازین باب چراست؟
خواجوی کرمانی
چکیدهای از سخنان دیروز پوتین در رابطه با ایران و آسیای مرکزی و نزدیک
یازدهمین نشست رسانهای سالانه و جهانی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با حضور بیش از ۱۳۰۰ خبرنگار داخلی و خارجی از سراسر جهان دیروز در مسکو برگزار شد و رئیس جمهور روسیه تنها رهبر سیاسی جهان است که جرات برگزاری چنین نشست مطبوعاتی را بطور زنده و در سطح جهانی دارد، و این به معنای آن است که پوتین خود را بدور از هر گونه فساد و پلیدی و تباهی دانسته و حاضر است بطور زنده و بدون سانسور به تمامی پرسشهای مطرح شده از طرف دوست و دشمن در مقابل چشم مردم دنیا، پاسخ گوید. و این برای یازدهمین سال پیدرپی است که پوتین چنین شجاعت زبانزدی را از خود نشان میدهد.
در این نشست رسانهای که بطور زنده در سراسر دنیا پخش شد، پوتین بطور شفاف، در مواردی بسیار شفاف ! :)، به پرسشهای گوناگون که در رابطه با موضوعهای گوناگون مطرح شد، پاسخ گفته و جای هیچ گونه شک و تردیدی را برای دوست و دشمن خود باقی نگذاشت. در زیر چکیدهای از این کنفراس طولانی که میتواند در رابطه با ما و کشور عزیزمان و منطقه آسیای نزدیک و مرکزی و یا ایران بزرگ ، مهم باشد، بازگو شده و بدان پرداخته میشود.
- پوتین همزمان با دادن یک گزارش در مورد اقتصاد روسیه و پیشرفتهای آن و چگونگی مقابله با تحریمهایی که از طرف احمقهای اروپایی انتظار میرفت که روسها را بزانو درآورد، مفصلا از ثبات، تقویت و پیشرفت مالی این کشور گزارش داده و منابع مالی و ذخایر طبیعی روسیه را بسیار معتبر و قابل توجه نامید و به مردم خود این نوید را داد که کشور از نظر اقتصادی در امن و امان است و جای هیچ نگرانی نیست و رشد و پیشرفت به طرف جلو همچنان ادامه دارد و کاهش بدهیهای خارجی روسیه را بعنوان شاهد گفتههای خود عنوان نمود.
و این گفته پوتین دقیقا منطبق با منطق است چرا که تحریمها در واقع اقتصاد روسیه را از حالت رکود و خماری بیرون کشیده و جانی تازه بدان بخشیده است، و بنا به یک منطق ساده که میگوید: جبر، آدمی را هنرمند میسازد، و تا نیاز به انجام کاری نباشد، آدمی از جا برنمیخیزد، تحریمها هم نگاه روسها را که تنها در یکراستا دو دو میزد و تنها به اروپا دوخته شده بود را مجبور به دیدی با چرخش به پیرامون خود تبدیل کرده و روسیه بازارهای اقتصادی غنی را در پیرامون خود یافته است که تا پیش از تحریمها اصلا بدانها توجهی هم نمینمود. و این بازارهای غنی و اصیل نه تنها نیازهای اقتصادی روسها را برآورده کرد ، بلکه به روسها این امکان را داد که خود مبتکر بازارهایی باشند که تا پیش از آن کسی به آنها نیندیشیده بود.
- پوتین در رابطه با سرنگونی سوخوی روسی توسط ترکِ خرِ وحشیِ تروریستِ قاچاقچیِ جانی و پرسش مطرح شده گفت: ترکها با خباثت سوخوی ما را زدند و سپس خود را پشت ناتو پنهان ساختند.
پوتین ادامه داد: در زمینه ی این درگیری که رخ داد باید گفت که ما معتقدیم که اعمال ترکا در ارتباط با هواپیمای ما که آنها نابودش کردند ، اعمالی خصمانه و پلید بوده است. هواپیمای جنگی را نابود کرده و افراد ما را بیرحمانه کشتند و با وقاحت ابتدا منکر همه چی و سپس طلبکار هم شدهاند! چیزی که ما را بویژه بسیار خشمگین ساخت این بود که ترکا خواستند با شیادی عمل پلید خود را پنهان کرده و ما را احمق فرض کرده و گول بزنند. بدین ترتیب که سرکرده ترکا اعلام کرد که ترکا اصلا نمیدانستند که این هواپیما روسی بوده و این یک حادثه تصادفی است! اگر این یک حادثه ی تصادفی بوده و در آن افرادی کشته شدهاند ، آنوقت در این موارد چکار می کنند؟ عرف جامعه جهانی این است که خاطیان بلافاصله گوشی را برمی دارند و به همدیگر توضیح می دهند ، عذرخواهی کرده، جبران خسارت میکنند و رخداد تصادفی را با گفتگوی دو جانبه حل میکنند. بجای اینکه بلافاصله به بروکسل فرار کنند و فریاد بزنند: کمک!! ما را اذیت می کنند!! چه کسی شما را اذیت می کند؟ ما در آنجا به شما صدمه زده ایم؟ نه!! پشت ناتو پنهان شده و طلبکار هم میشوید؟ آیا ناتو از این کار راضی است ؟ آنطور که به ما گفتند، ناتو اصلا به این ماجراجوییها نیازی ندارد و بسیار از این عمل ناراضی است! ( ناتو در پنهان به پوتین گفته است که ترکا خودسر این عمل را انجام دادهاند و خرج خود را از ترکا جدا ساخته!)
پوتین در ادامه گفت: پیش از این ترکا با پیشنهادهای بسیار بیشرمانه و خارج از عرف انسانی و جامعه جهانی به ما، انتظار همکاری با جنایات خود را داشتند، و با چاههای نفتی که اشغال کردهاند، و با فروش نفت ارزان، به ما پیشنهاد شرکت در جنایت را دادند. ما این پیشنهادها را رد کردیم و آنها سوخوی ما را زدند. موضوع بهمین سادگی است.
بنابرین ما با سرکردگان فعلی ترکا به هیچ عنوان رابطهای برقرار نخواهیم کرد و توافق ما با آنها غیر ممکن است. ترکا حامی تروریستها در منطقه هستند و نفت دزدیده شده را در ابعاد گسترده و بطور صنعتی و ارگانیزه شده از سوریه و عراق به ترکیه برده و میفروشند. (بگزارش محققین ترکا از کشورهای صاحب نفت، بیشتر نفت میفروشند و درآمدشان از این راه بیشتر است!)
پوتین گفت: ترکها با کون لیسی اروپایی ها، و خایمالی امریکایی ها، در منطقه جنایت و کشتار کرده و اهداف کثیف و غیر انسانی و ضدّ بشری خود را پیش میبرند. و قاچاق نفت یکی از کوچکترین این اهداف است که با توسل به جنایتکاران گروههای تروریستی انجام میگیرد. و اعضای فامیل عردوغان مستقیماً در این جنایت و دزدی دست داشته و شرکت میکنند. بنابرین من هیچ چشم انداز و آیندهای برای برسمیت شناختن دولت ترور و جنایت و رابطه با ترکا نمیبینم.
پوتین در ادامه گفت: ۴ سال است که ترکا حریم هوایی و زمینی سوریه را نقض کرده اند، و هیچ صدای اعتراضی از هیچ جای برنخاسته است، ولی حالا دلم میخواهد یکبار دیگر جرات کنند و این کار را انجام دهند.
پوتین در مورد سوریه گفت: ما نه موافقیم و نه اجازه میدهیم که کسی از بیرون آمده و برای ملت سوریه تصمیم بگیرد که چه کسی بر آنها حکومت کند! و همان بلایی که سر ملت لیبی آمد، تکرار شود. و این تنها ملت سوریه است که تصمیم میگیرد چه کسی در آنجا حکومت کند. ( و فقط لیبی نبود که دچار غربیهای وحشی شد ، همین کار را در عراق، افغانستان و دیگر کشورها هم کردند، یعنی مثل حیوان درنده دچار بیماری هاری ریختند، بمباران کردند، کشتار نمودند و گفتن ما تصمیم میگیریم چه کسی اینجا حاکم باشد! یعنی اصل سازمان ملل که احترام به اراده ملتها و حق حاکمیت ملی است، کیلو چند؟ چرا؟ چون این کشورها منابع عظیم انرژی را داشتند و چشم طمع دزدان غربی بدنبال این منابع بود نه اینکه دلشان بحال مردم اسیر دیکتاتور بسوزد، چرا که خود با کثیفترین دولتها و جانیترین حکومتها آبگوشت بزباش میخورند، و حکومتهای ترور، شکنجه و کشتار مانند ترکیه و عربستان و قطر و فلسطینیهای تروریست ، مورد تائید صد در صد آنان میباشند! ولی دکتر بشر اسد که از تک تک اینها و حتی خود غربیها دموکرات تر است و در مقایسه باشان و مقام انسانی هم، اگر همه اینها را یکجا جمع کرده و در یک کاسه بریزند به اندازه ناخن حرام دکتر بشار اسد هم نمیشوند، میشود دیکتاتور و باید برود! و به این بهانه میریزند و آنچنان بیشرمی و پلیدیهایی مرتکب میشوند که آدمی عاجز از بیان آن است! و تازه اینک که مثل زالو، بمدت ۴ سال منابع نفتی سوریه را بردند، دیگر رفتن و یا ماندن اسد هم مهم نیست، و این تنها ترکِ خرِ وحشیِ تروریستِ قاچاقچیِ طماع است که هنوز مثل زالو چسبیده و پس از این همه جنایت و چپاول چشمش دنبال سرزمینهای سوریه و عراق نیز میباشد!!)
پوتین ضمن اشاره به توافق خود با اروپا و آمریکا در مورد سوریه میگوید که سوریه در واقع یک مدرسه نظامی برای ارتشهای غربی و روسیه است و در این سرزمین زیبای بیدفاع، ارتش کشورهای غربی و حتی روسیه ابزار نظامی ، بمبهای تازه ساخت خود را امتحان کرده و به کادر نظامی خود آموزش میدهند، و در واقع به هیچ عنوان نه تنها مخارجی را متحمل کشورهای متجاوز نمیکند، بلکه بهترین امکان و موقعیت برای آنهاست که ارتش خود را تقویت کرده و خود سازی کنند! و بیرون کشیدن ارتش کشورها از سوریه هم طی تنها دو روز عملی است . مرگ بر انگلیسی و فرانسه و سگ پاچه خوار، هار و وحشیشان ترکیه حیوان.
( من بر این باورم که غربیهای شیّاد روسها را فریفته اند، بدین ترتیب که پس از خالی کردن منابع و ثروتها و آثار باستانی و منابع انسانی سوریه، یعنی پس از ۴ سال چپاول ثروت سوریه، اینک که دیگر چیزی باقی نمانده، زمین خشک را به روسها پیشکش کردند که جز مخارج و زحمت و بدبختی و باز سازی چیزی در برندارد، و ضمن اینکه روسها کثافت کاری که آنان در سوریه انجام دادند، جمع و جور و آنجا را پاکسازی میکنند، با قرار دادن روسها در مقابل ترکِ خرِ وحشیِ تروریست، وعدهای را هم که به ترکها داده بودند، ماستمالی کردند. چرا که شیادان اروپایی با فریفتن ترکا و دادن وعده واگذاری سرزمین سوریه و عراق و ایران و لبنان و پلستین به ترکا که با تزریق تاریخ جعلی عثمانی، و تحریک چشم طمع و سیری ناپذیر ترکی، صورت گرفت و به این بهانه آنان را مانند درندهای خونخور جلو فرستادند تا با انجام جنایت وحشیانه و هولناک بر ضدّ بشر ، اهداف آنان که همآنا چپاول و ویرانی سوریه بود، به پیروزی رسد، اینک برای کنترل ترک ترمز بریده و رم کرده، از روسها سؤ استفاده کرده و با پیشکش کردن کریمه و سوریه به آنان، جلو ترکا را سد کردند. به باور من، سرنوشتی بسیار هولناک و دردناک در انتظار ترک هاست که این روزها با بیرحمی غیر قابل تصور و بیشرمی تمام بشدت سرگرم کشتار غیر نظامیان کرد میباشند و با زرنگی ترکی ، میپندارند حالا که شهر شلوغ است، تا آنجا که میتوانند کردها را کشتار کرده و بزنند و ببرند! و دیگر خبر ندارند که دنیا به این بی در و پیکری هم نیست و هر کسی هر بذری کاشت همان را درو خواهد نمود.
معنی این حرف پوتین این است که سوریه از این پس ، در اختیار روس هاست و غربیها هر چه زودتر میبایستی آنجا را خالی کرده و پوتین میگوید دو روزه این کار عملی است. پوتین به یک آشتی ملی در سوریه میاندیشد، و این کار را زمانی شدنی میداند که ابلیس و لشگر اهریمنی او، یعنی ناتو و سگ پاچه خوار و کون لیس و خایمالشان یعنی ترکِ خرِ وحشیِ تروریستِ جانی از سوریه بیرون رفته و دیگر مخالفان نیز بر سر میز نشسته و با گفتگو و با انجام یک انتخابات آزاد، آرامش و صلح به سوریه باز گردد. به همین دلیل هم تروریستهای داعش در لباس ارتش ترکا ، سوریه را ترک کرده و وارد عراق شدند)
ولادیمیر پوتین در کنفرانس خبری بزرگ خود در روز پنج شنبه اعلام کرد:"ما همه گونه به حل این بحران مساعدت کرده و تلاش خواهیم کرد و تا پایان ماجرا در کنار ارتش و ملت سوریه و بشار اسد خواهیم ماند، و راه حلهای پیدا شده رضایت تمام طرفها در سوریه را تامین خواهد کرد و فرق نمی کند که وضعیت تا چه حد دشوار به نظر برسد".
پوتین میگوید که به قوانین جهانی بشدت پایبند است و اجازه نمیدهد کسی این قوانین را خصوصی سازی کرده و بنفع خود از آنان بهره بگیرد، به همین دلیل هم به دنبال تهیه
قطعنامهای در جهت محکومیت اعمال جنایتکارانه ترکا در شورای امنیت سازمان ملل است تا از طریق قانونی شبکه تروریستی ترکا را که امنیت جهان را تهدید میکند، نیست و نابود سازد.
۲۶.۹.۹۴
وین چه شورست که از مجلس مستان برخاست
گر نه مرغ چمن از همنفس خویش جداست
همچو من خسته و نالنده و دل ریش چراست
آن چه فتنهست که در حلقه رندان بنشست
وین چه شورست که از مجلس مستان برخاست
گر از آن سنبل گلبوی سمن فرسا نیست
چیست این بوی دلاویز که با باد صباست
تا برفتی نشدی از دل تنگم بیرون
گر چه تحقیق ندانم که مقام تو کجاست
شادی وصل نباید من دلسوخته را
اگرش این همه اندوه جدائی ز قفاست
بوصال تو که گر کوه تحمل بکند
این همه بار فراق تو که برخاطر ماست
محمل آن به که ازین مرحله بیرون نبرم
که ره بادیه از خون دلم ناپیداست
به رضا از سر کوی تو نرفتم لیکن
ره تسلیم گرفتم چو بدیدم که قضاست
چه بود گر به نمی نامه دلم تازه کنی
چه شود گر به خمی خامه کنی کارم راست
گر دهد باد صبا مژدهٔ وصلت خواجو
مشنو کان همه چون درنگری باد هواست.
خواجوی کرمانی
درد من از آنست که درمان من آنجاست
منزلگه جانست که جانان من آنجاست
یا روضهٔ خلدست که رضوان من آنجاست
هردم بدلم میرسد از مصر پیامی
گوئیکه مگر یوسف کنعان من آنجاست
پر میزند از شوق لبش طوطی جانم
آری چکنم چون شکرستان من آنجاست
هر چند که در دم نشود قابل درمان
درد من از آنست که درمان من آنجاست
شاهان جهان را نبود منزل قربت
آنجا که سراپردهٔ سلطان من آنجاست
جائیکه عروسان چمن جلوه نمایند
گل را چه محل چونکه گلستان من آنجاست
برطرف چمن سرو سهی سر نفرازد
امروز که آن سرو خرامان من آنجاست
بستان دگر امروز بهشتست ولیکن
هرجا که توئی گلشن و بستان من آنجاست
مرغان چمنباز چو من عاشق و مستند
کان نرگس مست و گل خندان من آنجاست
گر نیست وصولم بسراپردهٔ وصلت
زینجا که منم میل دل و جان من آنجاست
از زلف تو کوته نکنم دست چو خواجو
زیرا که مقام دل حیران من آنجاست.
خواجوی کرمانی
۲۵.۹.۹۴
کاب سرچشمهٔ مهرت سخن دلکش ماست
ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست
کار اسلام ز بالای بلندت بالاست
شکل گیسوی و دهان تو بصورت حامیم
حرف منشور جلال تو بمعنی طاهاست
شب که داغ خط هندوی تو دارد چو بلال
دلش از طره عنبرشکنت پر سوداست
زمزم از خجلت الفاظ تو غرق عرقست
مروه از پرتو انوار تو در عین صفاست
هر که او مشتریت گشت زهی طالع سعد
وانک در مهر تو چون ماه بیفزود بکاست
پیش آن سنبل مشکین عبیر افشانت
سخن نافهٔ تاتار نگویم که خطاست
در شب قدر خرد با خم گیسویت گفت
ایکه از هر سر موی تو دلی اند رواست
از تو موئی بجهانی نتوان دادن از آنک
یکسر موی ترا هردو جهان نیم بهاست
قطرهئ بخش ز دریای شفاعت مارا
کاب سرچشمهٔ مهرت سخن دلکش ماست
در تو بستیم بیک موی دل ازهر دوجهان
که بیک موی تو کار دوجهان گردد راست
مکن از خاک درخویش جدا خواجو را
که بود خاک ره کس که زکوی تو جداست.
خواجوی کرمانی
کار اسلام ز بالای بلندت بالاست
شکل گیسوی و دهان تو بصورت حامیم
حرف منشور جلال تو بمعنی طاهاست
شب که داغ خط هندوی تو دارد چو بلال
دلش از طره عنبرشکنت پر سوداست
زمزم از خجلت الفاظ تو غرق عرقست
مروه از پرتو انوار تو در عین صفاست
هر که او مشتریت گشت زهی طالع سعد
وانک در مهر تو چون ماه بیفزود بکاست
پیش آن سنبل مشکین عبیر افشانت
سخن نافهٔ تاتار نگویم که خطاست
در شب قدر خرد با خم گیسویت گفت
ایکه از هر سر موی تو دلی اند رواست
از تو موئی بجهانی نتوان دادن از آنک
یکسر موی ترا هردو جهان نیم بهاست
قطرهئ بخش ز دریای شفاعت مارا
کاب سرچشمهٔ مهرت سخن دلکش ماست
در تو بستیم بیک موی دل ازهر دوجهان
که بیک موی تو کار دوجهان گردد راست
مکن از خاک درخویش جدا خواجو را
که بود خاک ره کس که زکوی تو جداست.
خواجوی کرمانی
در بوستان گلی چو رخ دوستان کجاست
ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست
در بوستان گلی چو رخ دوستان کجاست
وی دوستان چه باشد اگر آگهی دهید
کان سرو گلعذار مرا بوستان کجاست
تا چند تشنه بر سر آتش توان نشست
آن آب روحپرور آتشنشان کجاست
در دم بجان رسید و طبیبم پدید نیست
داروفروش خسته دلانرا دکان کجاست
من خفته همچو چشم تو رنجور و دردلت
روزی گذر نکرد که آن ناتوان کجاست
چون ز آب دیده ناقه ما در وحل بماند
با ما بگو که مرحله کاروان کجاست
از بس دل شکسته که برهم افتاده است
پیدا نمیشود که ره ساربان کجاست
در وادی فراق بجز چشمهای ما
روشن بگو که چشمهٔ آب روان کجاست
خواجو ز بحر عشق کران چون توان گرفت
زیرا که کس نگفت که آنرا کران کجاست.
خواجوی کرمانی
۲۴.۹.۹۴
نغمهٔ زخمهٔ رباب کجاست
ساقیا ساغر شراب کجاست
وقت صبحست آفتاب کجاست
خستگی غالبست مرهم کو
تشنگی بیحدست آب کجاست
درد نوشان درد را بصبوح
جز دل خونچکان کباب کجاست
همه عالم غمام غم بگرفت
خور رخشان مه نقاب کجاست
لعل نابست آب دیده ما
آن عقیقین مذاب ناب کجاست
تا بکی اشک بررخ افشانیم
آخر آن شیشه گلاب کجاست
بسکه آتش زبانه زد در دل
جگرم گرم شد لعاب کجاست
از تف سینه و بخار خمار
جانم آمد بلب شراب کجاست
دلم از چنگ میرود بیرون
نغمهٔ زخمهٔ رباب کجاست
بجز از آستان باده فروش
هر شبم جایگاه خواب کجاست
دل خواجو ز غصه گشت خراب
مونس این دل خراب کجاست.
خواجوی کرمانی
وقت صبحست آفتاب کجاست
خستگی غالبست مرهم کو
تشنگی بیحدست آب کجاست
درد نوشان درد را بصبوح
جز دل خونچکان کباب کجاست
همه عالم غمام غم بگرفت
خور رخشان مه نقاب کجاست
لعل نابست آب دیده ما
آن عقیقین مذاب ناب کجاست
تا بکی اشک بررخ افشانیم
آخر آن شیشه گلاب کجاست
بسکه آتش زبانه زد در دل
جگرم گرم شد لعاب کجاست
از تف سینه و بخار خمار
جانم آمد بلب شراب کجاست
دلم از چنگ میرود بیرون
نغمهٔ زخمهٔ رباب کجاست
بجز از آستان باده فروش
هر شبم جایگاه خواب کجاست
دل خواجو ز غصه گشت خراب
مونس این دل خراب کجاست.
خواجوی کرمانی
ای بسا لعل که در دامن خارا میریخت
صبح کز چشم فلک اشک ثریا میریخت
مهر دل آب رخم ز آتش سودا میریخت
آن سهی سرو خرامان ز سر زلف سیاه
دل شوریدهدلان میشد و در پا میریخت
چین گیسوی دوتا را چو پریشان میکرد
مشک در دامن یکتائی والا میریخت
شعر شیرین مرا ماه مغنی میخواند
و آب شکر بلب لعل شکر خا میریخت
در قدمهای خیال تو بدامن هر دم
چشم دریا دل من لل لالا میریخت
قدح از لعل تو هر لحظه حدیثی میراند
وز لب روحفزا راح مصفا میریخت
چون صبا شرح گلستان جمالت میداد
از هوا دامن گل برسرصحرا میریخت
اشک از آنروی ز ما رفت و کناری بگرفت
کاب او دمبدم از رهگذر ما میریخت
موج خون دل فرهاد چو میزد بر کوه
ای بسا لعل که در دامن خارا میریخت
عجب ار مملکت مصر نمیرفت برود
زان همه سیل که از چشم زلیخا میریخت
مردم دیدهٔ خواجو چو قدح میپیمود
خون دل بود که در ساغر صهبا میریخت.
خواجوی کرمانی
۲۳.۹.۹۴
ترک مستوری بده گر عیش مستان بایدت
از سر جان درگذر گر وصل جانان بایدت
بر در دل خیمه زن گر عالم جان بایدت
داروی درد محبت ترک درمان کردنست
دردی دردی بنوش ار زانک درمان بایدت
دادهئی خاتم بدست دیو و شادروان بباد
وانگه از دیوانگی ملک سلیمان بایدت
راه تاریکی نشاید قطع کردن بیدلیل
خضر راهی برگزین گر آب حیوان بایدت
از سر یکدانه گندم در نمیآری گذشت
وز برای نزهت دل باغ رضوان بایدت
راه دریا گیر اگر لؤلؤی عمانت هواست
دست دربان بوس اگر تشریف سلطان بایدت
حکم یونان یابد آنکش حکمت یونان بود
حکمت یونان طلب گر حکم یونان بایدت
دل بناکامی بنه گر کام جانت آرزوست
ترک مستوری بده گر عیش مستان بایدت
بیسروسامان درآ خواجو اگرداری سری
وز سر سر درگذر گر زانک سامان بایدت.
خواجوی کرمانی
دادیم دل سوخته بر باد زدستت
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون دردلم افتاد زدستت
تا دور شدی از برم ای طرفه بغداد
شد دامن من دجلهٔ بغداد زدستت
از دست تو فردا بروم داد بخواهم
تا چند کشم محنت و بیداد زدستت
بی شکر شیرین تودر درگه خسرو
بر سینه زنم سنگ چو فرهاد زدستت
گر زانک بپای علمم راه نباشد
ازدور من وخاک ره و داد زدستت
تا چند کنم ناله و فریاد که درشهر
فریاد رسی نیست که فریاد زدستت
هرچند که سردرسردستان توکردیم
با این همه دستان نتوان داد زدستت
از خاک سرکوی توچون دورفتادم
دادیم دل سوخته بر باد زدستت
زینسان که بغم خوردن خواجو شدهئ شاد
شک نیست که هرگز نشود شاد زدستت.
خواجوی کرمانی
صدها هزار عراقی در اعتراض به اشغال چاه های نفت شمال کشورشان توسط دولت جنایت و ترور ترکیه، پرچک کثیف ترکا را چندین بار به آتش کشیدند
در روزهای اوائل دسامبر ۲۰۱۵، ملت عراق با گردهم آییهای گسترده و چندین هزار تنه، و راه پیماییهای وسیع، اعتراض خود را نسبت به اشغال چاههای نفت شمال کشورشان توسط ترکهای جنایتکار دزد اعلام کرده و ضمن به آتش کشیدن پرچک ترکا، نسبت به اشغال سرزمینهای عراق و توهین به تمامیت ارضی عراق و دزدی منابع خود فریاد اعتراض کشیدند و خواستار خروج فوری ترک کثیف تروریست از کشورشان شدند.
تمامیت ارضی در حقوق بین الملل اصلی است که در پهنۀ بین المللی خواهان احترام به سرزمین یا قلمرو کشورهای دیگر است. این اصل بیانگر اینست که سرزمین یک کشور هیچگاه نباید مورد تجاوز، تهاجم یا تجزیه غیرقانونی قرارگیرد. اصل تمامیت ارضی به این معناست که قلمرو کشور بصورت یک کل مصؤن است و تجزیه ناپذیراست و نمیتواند با توسل به زور از خارج دیگرگون و یا تجزیه یابد.
و این اصل میبایستی از طرف تمامی کشورهای عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته و مورد احترام قرار گیرد ولی انگلیس و فرانسه جنایتکار با فرستادن نوکر تروریست و وحشی خود یعنی ترکا به عراق و سوریه نه تنها این اصل را زیر پا گذاشتهاند بلکه با کشتار دو ملت عراق و سوریه و آواره کردن آنان و ویران ساختن این دو کشور و دزدی ثروتهای آنان، مرتکب جنایت جنگی نیز شدهاند و چون قوانین مسخره دنیا نیز دست خودشان است، آب از آب هم تکان نخورده و تازه لقب تروریست به قربانیان نیز داده و با وقاحت اهریمنی خود را قربانی هم معرفی کردهاند!
یادآوری میشود که در اوایل دسامبر ۲۰۱۵ ترکِ خرِ تروریستِ وقیحِ جنایت کارِ قاچاقچی رسما ارتش خود را به عراق فرستاده و ۲۰۰ کیلومتر از خاک این کشور و چاههای نفت آنرا تصرف نموده است و رسما به سازمان ملل و قوانینش شاشیده است. و در حالی که کردهای ساکن کشور جعلی ترکیه و یا کردستان اشغالی را وحشیانه نسلکشی و قتلعام میکند، یک مزدور نوکری را که یک حساب بانکی برایش در استانبول باز کرده و چندین میلیون دلار در آن قرار داده ، به عنوان رهبر کردستان عراق به ترکیه برده و پرچک کثیف خود را در کنار پرچم باشکوه کردستان قرار داده و بدین ترتیب عملا تجزیه عراق را به رسمیت شناخته، و بخاطر پول تن به هر خفّت و خواری سپرده و توسط تروریستهای سیاه پوش و آدم خوار خود نفت عراق را چپاول میکند. و اگر همین کار را یک کشور دیگر با خود او میکرد، الان جنگ جهانی سوم براه افتاده بود، و یا اگر حتی مثلا کشور سوریه، رهبر کرد های کردستان اشغالی و یا ترکیه جعلی را به دمشق برده و رسما استقلال کردهای آنجا را برسمیت میشناخت، ترکِ خرِ وحشیِ تروریست، آنچنان جیغ بنفشی در کنار گوش ملکه مشنگ انگلیس میکشید که انگشت ملکه مشنگ که طبق معمول تا بنا گوش در سوراخ دماغش فرو رفته بیرون میافتاد!
مطمئن همگان میدانند که اخلاف و ایجاد دشمنی بین دو دولت یک مطلبی است و اینکه یک ملت از ملت دیگر نفرت بهم زند ، یک مطلب دیگر است که این دومی تقریبا میرود که جاودانی باشد و بسیار زمان خواهد برد تا نفرتی که یک ملت نسبت به کشوری پیدا میکند از ضمیر خاطر آحاد آن ملت برود. و عملکرد ترکِ خرِ وحشی آنچنان آیندهای برای خود ساخته است که تنها اربابانش ممکن است در آینده او در سرزمینشان بپذیرند. و مردم کشورهای عراق، سوریه، ایران، افغانستان، مصر، قبرس، یونان، ارمنستان، روسیه، امارات، عربستان، هند، چین، تایلند و کره جنوبی آنچنان نفرتی از ترکا دارند که بعید است ترکی بتواند در آینده در این کشورها با خیال راحت هویت خود را فاش کند.
۲۲.۹.۹۴
ایکه از سر انا الحق خبری یافتهئی
بسکه مرغ سحری در غم گلزار بسوخت
جگر لاله بر آن دلشدهٔ زار بسوخت
حبذا شمع که از آتش دل چون مجنون
در هوای رخ لیلی به شب تار بسوخت
دیشب آن رند که در حلقهٔ خماران بود
بزد آهی و در خانهٔ خمار بسوخت
ایکه از سر انا الحق خبری یافتهئی
چه شوی منکر منصور که بردار بسوخت
تو که احوال دل سوختگان میدانی
مکن انکار کسی کز غم اینکار بسوخت
صبر بسیار مفرمای من سوخته را
که دل ریشم ازین صبر جگر خوار بسوخت
زان مفرح که جگرسوختگان را سازد
قدحی ده که دل خستهٔ بیمار بسوخت
داروی درد دل اکنون ز که جویم که طبیب
دل بیمار مرا در غم تیمار بسوخت
تاری از زلف تو افتاد به چین وز غیرت
خون دل در جگر نافهٔ تاتار بسوخت
بلبل سوخته دل را که دم از گل میزد
آتش عشق بزد شعله و چون خار بسوخت
اگر از هستی خواجو اثری باقی بود
این دم از آتش عشق تو بیکبار بسوخت.
خواجوی کرمانی
وز شکر شیرینتر از خطت کجا روید نبات
ای که از سرچشمهٔ نوشت برفت آب نبات
مردهٔ مرجان جانافزای تست آب حیات
از چمن زیباتر از قدت کجا خیزد نهال
وز شکر شیرینتر از خطت کجا روید نبات
عنبر زلف تو بر کافور میبندد نقاب
سنبل خط تو بر یاقوت میرد برات
پرده بر رخ میکشی وز ما نمیداری حجاب
خستگان را میکشی وز کس نمیباشد حیات
حال مجنون شرح دادن با دلم دیوانگیست
همچون پیش طرهایت ذکر لیلی ترهات
تا برفتی همچو آب از چشم دریا بار من
پیش جیحون سرشکم میرود آب فرات
بندهام تا زندهام گر میکشی ور میکشی
زخم پیکان تو مرهم باشد و بندت نجات
از دهانت بوسهئی جستم زکوة حسن را
گفت خاموش ای گدا برهیچ کی باشد زکوة
با خیالت دوش میگفتم که مردم از غمت
گفت خواجو گوئیا نشنیدهئی من عاش مات.
خواجوی کرمانی
وقتی احمقها آمار پخش میکنند!
پر بینندترین ویدیو در روسیه در سالی که گذشت
و پر بینندترین ویدیو در مجارستان در سال ۲۰۱۵
و پر بینندترین ویدیو در مجارستان در سال ۲۰۱۵
رفتار کاربران اینترنتی تنها نمایندگی آن گروه و دستهای از جامعه را میکند که به اینترنت دسترسی دارند، و نمیتواند ترازوی سنجش کلی باشد. مثلا در یک گروه اینترنتی که بیشتر آنها زنان هستند، ویدیوهایی که در رابطه با جراحی پلاستیک صورت و بدن است احتمالأ از بیشترین بازدید کننده برخوردار است و یا ویدیوهایی در رابطه با چگونگی آرایش و یا مطالب مربوط به آشپزی و از این دست موضوعها همیشه پر بیننده تر از یک ویدیو است که در آن زنی مشغول کندن لباسهایش میباشد. در حالی که همین ویدیو در گروهی که بیشتر آنها را مردان تشکیل میدهد در سطر لیست بازدید کنندگان قرار میگیرد. همانگونه که شیوه زندگی دارندگان با ندارندگان، آگاهان با ناآگاهان، دانشجویان با طلاب مدارس مذهبی، کودکان با بزرگسالان با یکدیگر تفاوت دارد ، چگونگی بازدید از سایتهای مختلف هم در دسته ها و گروههای کاربران تفاوت دارد.
ولی
متاسفانه در دنیای کنونی که بجز خرد همه چیز دیگر بطور گسترده و دلبخواه بکار گرفته میشود، گاهی پندار، گفتار و کردار کاربران اینترنتی ، ملاک و میزانی میگردد برای داوری در مورد یک گروه بزرگی از مردم و یا حتی یک ملت! و بعنوان مثال، احمقها از روی نوشتههای غضنفر و کمپانی در فیسبوک، همان چیزی را میبینند که دلشان میخواهد در مردم آذربایجان ببینند!
یعنی در مورد ما ایرانی ها، که دیگر فاجعه است! چون همان گونه که ۳۷ ساله کشورمان تحت اشغال یک گله عرب عقب ماندهِ بیسواد و متعصبِ مخ فندقی و ترکِ خرِ وحشیِ تروریستِ اخوانی خائن به ایران است، و ۳۷ سال است مانند رت همه چیز را در کشورمان جویده و خورده و بردهاند و در عوض طاعون بیخلاقی و بیفرهنگیشان را به کهنترین و غنیترین فرهنگ دنیا تحمیل و تزریق کرده اند، و با تلاش و جانفشانی حیرت آور جلو فعالیتهای فرهنگی، هنری، ادبی و علمی ایرانیها را گرفته و نخبگان و هنرمندان و دانشمندان و قهرمانان ایرانی را میکشند و یا در سیاه چالهای ضحاک "علی بابا و ۴۰ هزار دزد فامیل"، زندانی و محبوس میکنند،( چرا که اگر ایرانی در میدان رقابت فرهنگی، علمی، هنری، ورزشی و دیگر علوم انسانی وارد گردد، بی رقیب خواهد تاخت و احمقهای اروپایی و غربی بزیر کشیده و دیگرجایی برای خودنمایی نخواهند داشت و همینهایی را هم که دزدیدند میباید پس داده و آبروی نداشتهشان نیز بر فناست !)
همانگونه هم اکثر کاربرانی که فضای مجازی اینترنتی ایرانی را تشکیل میدهند، اکثرا اعراب و یا نوکران اعراب و پادوهای اسرائیل و انگلیس و یا اکثرا یک گله ترک خرِ وحشیِ تروریستِ قاچاقچیِ قرمساقِ وابسته به وزارت اطلاعات ترکا ، میباشند که بنام ایران و ایرانی و با اسامی ایرانی ، مشمئز کنندهترین رفتار و چندشاورترین نوشتهها را پخش میکنند. و آنچنان دشمنی با ایران و ایرانی دارند که گاها یادشان میرود که برای این کار پول میگیرند و کار را شخصی و تا حد پدرکشتگی میپندارند! و گاهی آدمی از این همه خباثت به خنده افتاده و همزمان میاندیشد اگر ایرانی به گروهی تجاوز کاکتوسی هم میکرد، اینقدر دشمن نمیتراشید، که اینها که از صدقه سر ایرانی، از گرسنگی و نابودی و نیستی و مستراح شویی و نوکری ( نوکرهای انگلیسی در همه جا معروف بودند ) نجات یافتهاند، کین ورزی کرده و دشمنند.
خلاصه سخن اینکه، تاریخ موجودیت بشر ثابت کرده که هر چه کنی بخود کنی، گر همه نیک و بد کنی!
در نتیجه بتازید تا جایی که نه دیگر دست و پایی برای رفتن برایتان ماند و نه سمی برای کوفتن.
۲۱.۹.۹۴
زانک لعل جان فزایش میبرد آب حیات
پیش اسبت رخ نهم ز آنرو که غم نبود زمات
در وفایت جان ببازم تا کجا یابم وفات
دی طبیبم دید و دردم را دوا ننوشت و گفت
خون دل میخور که این ساعت نمییابم دوات
چون روان بی خط برات آورده بودم از چه وجه
خط برون آوردی و گفتی که آوردم برات
درعری شاه ماتم ای پریرخ رخ مپوش
کانک رخ بر رخ نهی او را چه غم باشد ز مات
راستی را تا صلای عشق در عالم زدی
قامتت را سجده آرد عرعر از بانک صلوة
چون ترا گویم که لالای توام گوئی که لا
جان ببازم بی سخن چون بت پرستان پیش لات
نغمهٔ عشاق در نوروز خوش باشد ولیک
ایدریغ ارعیش ما را دست میدادی ادات
گرحیا داری برو خواجو ودست از جان بشوی
زانک لعل جان فزایش میبرد آب حیات.
خواجوی کرمانی
در جان می پرست تو کردست اثر شراب
ای جان من بیاد لبت تشنه بر شراب
هر دم بجام لعل لبت تشنهتر شراب
در ده قدح که مردم چشمم نشسته است
در آرزوی نرگس مست تو در شراب
ما را ز جام باده لعلت گریز نیست
آری مراد مست نباشد مگر شراب
بر من بخاک پات که مانند آتشست
گر آب میخورم بهوایت وگر شراب
هر دم که در دلم گذرد نیش غمزهات
گردد ز غصه بردل من نیشتر شراب
در گردش آرم جام طرب تا مرا دمی
از گردش زمانه کند بیخبر شراب
هر دم بروی زرد فرو ریزدم سرشک
چشمم نگر که میدهد از جام زر شراب
خواجو ز بسکه جام میش یاد میکنی
در جان می پرست تو کردست اثر شراب
بازا بغربت از می و مستی که نزد عقل
بر خستگان غریب بود در سفر شراب.
خواجوی کرمانی
آخرین ساخته کوئنتین تارانتینو به نام «هشت منفور» روز ۲۵ دسامبر با پخش یک نسخه ۷۰ میلیمتری ویژه، به اکران همگانی در می آید
«هشت منفور- ۸ مرد خبیث» عنوان آخرین فیلم «کوئنتین تارانتیو» است که «کرت راسل»، «جنیفر جیسون لی»، «ساموئل ال جکسون» و «تیم راث» در آن بازی می کنند. فیلم داستان هشت خلافکار ششلول بند را روایت می کند که با هجوم کولاک سنگین مجبور می شوند با هم در یک کلبه کوچک پناه بگیرند.
تارانتینو، که روز هفتم دسامبر، بازیگرانِ وسترن تازه اش را روی فرش قرمز همراهی می کرد، درباره وقفه اش در کار فیلمسازی گفت: «من هر سال فیلم نمی سازم، منظورم احتمالا از الان تا هشت سال بعد است. باید دید که صنعت سرگرمی ساز، هشت سال بعد کجاست. نه اینکه خودم بخواهم خانه نشین بشوم. احتمالا داستان یا نمایشنامه می نویسم یا تئاتر کار می کنم، خواهیم دید. اینکه فیلم بسازی چون تنها کاری است که بلدی، خیلی برایم جالب نیست. دوست دارم چیزهای بیشتری از خودم بخواهم.»
«جان روتِ» (با بازی کرت راسل) جایزه بگیر، به همراه دیزی دومِرگ (با بازی جنیفر جیسون لی) مسافران دلیجانی هستند که در زمستان سرد وایومینگ به سوی شهر رِد راک می تازد. آنها در راه به دو غریبه بر می خورند که اولی سرگُردِ سابق، «مارکی وارن» (با بازی ساموئل ال جکسون) است که حالا به یک جایزه بگیر بدنام تبدیل شده و دومی «کریس مَنیکس» (با بازی والتون گوگینز) که مدعی است کلانتر تازه شهر است.
«کرت راسل» درباره حال و هوای سر صحنه می گوید: «سال ۱۹۸۲ وقتی فیلم «The Thing» را با «جان کارپنتر» کار می کردیم دمای هوا منفی چهار درجه بود، اما در این فیلم دما بین منفی یک تا یک درجه بود، خیلی ناراحت کننده نبود، اما همیشه لباس اضافی می پوشیدم، حتی در کلرادو که اصلا نمی شود دما را کنترل کرد، بعضی وقتها داخل خانه هم خیلی سرد بود. نشدنی نبود، اما کارِ کنار دریا هم نبود.»
این فیلم که بیش از ۳ ساعت به درازا می کشد، روز ۲۵ ام دسامبر با پخش یک نسخه ۷۰ میلیمتری ویژه، به اکران عمومی در می آید.
منبع: یورو نیوز
پس از دیدن فیلم، حتما نظرم را خواهم نوشت.
مردی که با دست خالی انتقام قتل پسرش را از شاه گرفت
شاه مارها هم که باشی وقتی جگرگوشه کسی را بکشی باید منتظر چنین سرنوشت شومی هم بمانی
۲۰.۹.۹۴
دو سه روزی دگر ایام بقا را دریاب
هر که در عهد ازل مست شد از جام شراب
سر ببالین ابد باز نهد مست وخراب
بیدلان را رخ زیبا ننمائی به چه وجه
عاشقانرا ز در خویش برانی ز چه باب
می پرستان همه مخمور و عقیقت همه می
عالمی مرده ز بی آبی و عالم همه آب
سر کوی خط و قدت چمن و سنبل و سرو
سمن و عارض و لعلت شکر و جام شراب
دل ما بی لب لعل تو ندارد ذوقی
همه دانند که باشد ز نمک ذوق کباب
هر که درآتش سودای تو امروز بسوخت
ظاهر آنست که فردا بود ایمن ز عذاب
گر چه نقش تو خیالیست که نتوان دیدن
همه شب چشم توام مست نمایند بخواب
ترشود دم بدمم خرقه ز خون دل ریش
زانک رسمست که برجامه فشانند گلاب
پیر گشتی بجوانی و همانی خواجو
دو سه روزی دگر ایام بقا را دریاب.
خواجوی کرمانی
آغاسی هنرمندی بود که سالها با ترانهها و صدای گرمش، احساسات مردم ایران را بر میانگیخت ، گاهی با او میرقصیدن و گاهی در خلسهای از سوگ فرو میرفتند. یاد و نام آغاسی این هنرمند ملت ایران همیشه زنده و گرامی و جاوید باد.
اشتراک در:
پستها (Atom)