پس از اینکه اردوغان ارتش ترکیه را به انحصار خود درآورد، اینک قوهٔ قضائیّه این کشور را نشانه گرفته است. به این ترتیب دو رکن نگاهدارنده دموکراسی از این کشور برچیده میشود.
بحران سیاسی در ترکیه ادامه دارد؛ در پی رسواییهای مالی اخیر که به تغییرات گسترده در دولت رجب طیب اردوغان انجامید، روز جمعه، دیوان عالی ترکیه یکی از بخشنامههای دولت را باطل اعلام کرد. بخشنامهای که دادستانهای کشور و ماموران پلیس را ملزم می کرد آغاز تحقیقات را به مقامات بالاتر گزارش کنند.
نخست وزیر ترکیه، که در جمع هوادارانش سخن می گفت، به شدت به تصمیم دیوان عالی اعتراض کرد و گفت: «حاکمیت نه مختص قوه قضایه و نه متعلق به قوه مجریه است. حاکمیت از آن مردم است. دستگاه قضایی بهای اینکه سعی کرده مردم را از حق حاکمیتشان محروم کند، خواهد پرداخت.»
همزمان با این سخنان، هزاران نفر از مخالفان دولت در ترکیه، جمعه شب با حضور در خیابانهای استانبول، یکصدا خواستار استعفای دولت و کناره گیری شخص رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه شدند.
سركوب تظاهرات در تركيه
نیروهای پلیس ترکیه در ادامه برخورد با مخالفان رجب طیب اردوغان نخست وزیر این کشور ، جمعه شب تظاهرات صدها هزار نفر از مردم را سرکوب کردند.
نیروهای پلیس ترکیه جمعه شب سعی کردند تا از تجمع صدها نفر که درصدد رفتن به میدان تقسیم در استانبول با هدف مطالبه استعفای رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه بودند ، جلوگیری کنند.
پلیس ترکیه با استفاده از روشهای فاشیستی درصدد متفرق کردن تجمع کنندگان در خیابانهای منتهی به میدان تقسيم برآمد.
میدان تقسیم مركز اعتراضهای مردمی درترکیه است که از ژوئن گذشته شروع شد.
همچنین هزاران نفر تظاهرکننده با تظاهرات در شهر آنکارا و سردادن شعارهایی ، استعفای دولت اردوغان را خواستار شدند.
بعد از ماهها چانه زنی، کشور نروژ که نه عضو اتحادیه اروپا است و نه عضو ناتو و برای خودش زندگی میکند، بر اثر فشار انگلیسها مجبور به موافقت به شرکت در از بین بردن سلاحهای شیمیایی ساخت انگلیس، فرانسه و آلمان که به دولت سوریه به زور فروخته بودند، شد.
طی برنامه تعیین شده کشتیهای نروژ و دانمارک برای انتقال مواد و سلاحهای شیمیایی به سواحل سوریه نزدیک می شوند.
وزارت خارجه روسیه در بیانیهای از دولت سوریه که با ورود این کشتیها و حمل آنها موافقت کرده است، قدردانی کرد.
در سال ۲۰۱۳ حاصل خشخاش در افغانستان بیسابقه بوده و هیچ بعید نیست که حاصل سال آینده از این هم بیشتر باشد. وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان اطلاع داد که در پارهای از ولایات رشد چشم گیر مزارع خشخاش مشاهده شده اشت.
با وجود اعلامیههای مقامات محلی در باره مبارزاتشان، وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان گسترش پرورش را در سال اینده پیشبینی می کند. جالب اینجا است که خود کشت کاران از مقامات خواهش می کنند که به آنها کمک شود تا آنها از طریق پرداخت به پرورش دیگر رستنیها مثلا زعفران پردرآمد کمک شود. برخی موفقیتها در این راستا هم اینک بدست آمده است، اما به عقیده انجمن پرورش زعفران افغانستان هنوز کارهای زیادی در این رشته انجام نشده اشت.
چرا در افغانستان معاصر پرورش رستنیهای حاوی مواد مخدر آسان است و خودداری از این روند دشوار؟ مفسر "یوگنی یورمولایف" چنین گفت:
رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم
کار جهان به اهل جهان واگذاشتیم
چون آهوی رمیده ز وحشت سرای شهر
رفتیم و سر به دامن صحرا گذاشتیم
ما را به آفتاب فلک هم نیاز نیست
این شوخ دیده را به مسیحا گذاشتیم
بالای هفت پرده نیلی است جای ما
پا چون حباب بر سر دریا گذاشتیم
کوتاه شد ز دامنما دست حادثات
تا دست خور بگردن مینا گذاشتیم
شاهد که سرکشی نکند دلفریب نیست
فهم سخن به مردم دانا گذاشتیم
در جستجوی یار دلازار کس نبود
این رسم تازه را به جهان ما گذاشتیم
ایمن ز دشمنیم که با دشمنیم دوست
بنیان زندگی به ما را گذاشتیم
صد غنچه دل از نفس ما شکفته شد
هر جا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم
ما شکوه از کشاکش دوران نمی کنیم
موجیم و کار خویش به دریا گذاشتیم
از ما به روزگار حدیث وفا بس است
نگذاشتیم گر اثری پا گذاشتیم
بودیم شمع محفل روشندلان رهی
رفتیم و داغ خویش به دلها گذاشتیم.
رهی معیری
از بزرگ عمامه داران ملایان ، یكی با غلام خود گفت كه از مال خود، پارهای گوشت بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. غلام شاد شد. بریانی ساخت و پیش او آورد. خواجه پارهای خورد و باقی گوشت به غلام سپرد. دیگر روز گفت: بدان گوشت، آبگوشتی زعفرانی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. غلام فرمان برد.خواجه پارهای دیگر از گوشت زهر مار كرد و باقی گوشت به غلام سپرد. روز دیگر گوشت مضمحل بود و از كار افتاده، گفت: این گوشت بفروش و مقداری روغن بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. گفت:ای خواجه، تو را بهخدا بگذار من همچنان غلام تو باشم، اگر خیری در خاطر مبارك میگذرد، به نیت خدا این گوشت پاره را آزاد كن!
عبید زاكانی
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بنده نوازی
مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
قسمت خود میخورند منعم و درویش
روزی خود میبرند پشه و عنقا
حاجت موری به علم غیب بداند
در بن چاهی به زیر صخره صما
جانور از نطفه میکند شکر از نی
برگتر از چوب خشک و چشمه ز خارا
شربت نوش آفرید از مگس نحل
نخل تناور کند ز دانه خرما
از همگان بینیاز و بر همه مشفق
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
پرتو نور سرادقات جلالش
از عظمت ماورای فکرت دانا
خود نه زبان در دهان عارف مدهوش
حمد و ثنا میکند که موی بر اعضا
هر که نداند سپاس نعمت امروز
حیف خورد بر نصیب رحمت فردا
بارخدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کروبیان عالم بالا
سعدی از آن جا که فهم اوست سخن گفت
ور نه کمال تو وهم کی رسد آن جا
سعدی - غزلیات - غزل نخست