۹.۱۲.۹۲

ستاره خوشه خوشه


چه فكر میكنی
كه بادبان شكسته، زورق به گل نشسته‌ای است زندگی

در این خراب ریخته
كه رنگ عافیت از او گریخته
به بن رسیده ، راه بسته ایست زندگی

چه سهمناك بود سیل حادثه
كه همچو اژدها دهان گشود
زمین و آسمان ز هم گسیخت
ستاره خوشه خوشه ریخت

و آفتاب
در كبود دره ‌های آب غرق شد

هوا بد است
تو با كدام باد میروی
چه ابرتیره‌ای گرفته سینه تو را
كه با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا نمی شود
تو از هزاره‌های دور آمدی
در این درازنای خون فشان
به هرقدم نشان نقش پای توست
در این درشت نای دیو لاخ
زهر طرف طنین گامهای ره گشای توست

بلند و پست این گشاده دامگاه ننگ و نام
به خون نوشته نامه وفای توست
به گوش بیستون هنوز
صدای تیشه‌های توست.

هوشنگ ابتهاج



ارتش روسیه منطقه کریمه را در اکراین از زمین و هوا تحت کنترل خود درآورد.


ارتش روسیه از پایگاه‌های نظامی خود در خارجه و داخل منطقه کریمه بیرون آمده و در خیابان‌ها و جاده‌های این منطقه مستقر شدند و این منطقه را تحت اشغال خود دراوردند.

پیش از این پرچم روسیه در این منطقه به اهتزاز درآمده بود. روس‌ها معتقدند که قسمتی‌ از یک کشور دیگر را اشغال نکره اند و این منطقه به طور تاریخی‌ به آنها تعلق دارد.

هم اکنون شورای امنیت سازمان ملل یک جلسه اضطراری تشکیل داده است. پیش از این آمریکا و اتحادیه اروپا به انجام چنین کاری به روس‌ها اخطار و هشدار داده بودند.

منبع








Chantal Stafford-Abbott in HAUTE COUTURE Spring-Summer 2014 for ELLE by Benjamin Kanarek













انار بانو و پسرهایش


فرودگاه مهرآباد ـ پرواز شماره ۷۲۶ ـ ایرفرانس.

دو بعد از نیمه شب یعنی تمام شب بی‌خوابی. یعنی كلافگی و خستگی و شتاب، همراه با دلتنگی و اضطرابی مجهول و این كه می‌روم و می‌مانم و دیگر برنمی‌گردم (از آن فكرهای الكی)، یا برعكس، همین جا، در همین تهران عزیز ـ با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش ـ می‌مانم و از جایم تكان نمی‌خورم (از آن تصمیم‌های الكی‌تر) و خلاصه این كه گور پدر این سرگردانی و این رفت و برگشت‌های ابدی (ابدی به اندازه‌ی عمر من) و این پرواز نصف شب و كشیدن چمدان‌ها و عبور از گمرك ـ پل صراط ـ و تفتیش تحقیرآمیز بدن و كفش و جیب و كیف و سوراخ گوش و دماغ.

خداحافظی. بدون حرف، بدون نگاه، سرد و سریع، با بغضی پنهانی و خشمی بی‌دلیل، كه نباید نشان داد و حسی تلخ كه باید فرو بلعید و زد به چاك.

ورودی خواهران. ظاهرم قابل قبول نیست. روسری‌ام عقب رفته و آخرین دگمه‌ی پای روپوشم باز است. بسیار خب. حق با شماست. سر و وضعم را مرتب می‌كنم. باربری كه چمدان و كیف دستی‌ام را آورده، عجله دارد. پولش را می‌خواهد. دنبال مسافری دیگر می‌گردد.

می‌گویم: "باید تا گمرك با من باشی."

طی كرده بودیم. حرف خودش را می‌زند. می‌خواهد برود. چمدانم را روی نوار نقاله می‌گذارد تا از زیر دستگاه بازرسی بگذرد. به مسافری دیگر اشاره می‌كند.

به خودم می‌گویم: "عصبانی نشو خانم جان. ول كن. اینطوری‌ست. پولش را بده برود."

دیواری شیشه‌ای این طرفی‌ها را از آن طرفی‌ها جدا می‌كند. آن‌ها كه می‌مانند و آن‌ها كه می‌روند. هر دو دسته غمگین و افسرده‌اند و حرف‌های صامت و نگاه‌های پرحرفشان از قطر آن دیوار شیشه‌ای عبور می‌كند و چون غباری خاكستری روی صورت‌ها می‌نشیند.

دل و روده‌ی چمدانم را با دقت بررسی می‌كنند. چیزی مشكوك و ترسناك، كه نمی‌دانم چیست، در چمدانم است.

انگشتی تهدیدكننده به اندرون چمدان من اشاره می‌كند.

"آلت قتاله."

"كدام آلت قتاله؟ توی چمدان من؟"

بازرس با مأموری دیگر گفتگو می‌كند. خم می‌شوند و به تصویری مجهول روی صفحه‌ی دستگاه بازرسی نگاه می‌كنند.

بدرقه‌كننده‌ها از پشت دیوار شیشه‌ای سرك كشیده‌اند. آن‌ها كه در اطراف من هستند پچ‌پچ می‌كنند. ته چشم‌هایشان پرسشی گنگ موج می‌زند. در یك آن تغییر شكل داده‌ام و به نظر موجودی خطرناك می‌آیم. گناهكارم و محكومیتم قطعی‌ست.

تروریست؟

شاید.... امكان هر فكر و هر كاری می‌رود.

مداح هفتیرکش هنوز داره راست راست می‌گرده، عوضش روزی ۴۰-۵۰ تا جوان را به جرم داشتن یه چماق اعدام میکنند......!


ظریفی‌ تعریف میکرد میگفت : صبح یکی زد به پشت تاکسی، راننده تاکسیه یه دستی تکون داد و رفت.
یکی از مسافرا پرسید: اون مقصر بود چرا وانستادی؟
راننده گفت: نه بابا یهو طرف مداح از آب درمیاد!!!

توهم یا واقعیت؟


«توهم نمایش ترومن»؛ نام فیلمی است که در سال ۱۹۹۸ با هنرمندی جیم کری ساخته شد. و حکایت مردی است که دچار بیماری توهمی عجیبی‌ است.

روانشناسان! غربی میفرمایند:

بیمارانی که دچار توهم نمایش ترومن هستند، باور دارند دوستان،‌ خانواده و همکاران‌شان از روی فیلمنامه می‌خوانند و خانه، محل کار و ... جزء لوکیشن‌هاي فیلمبرداری هستند. آنها معتقدند برای تمام دنیا در حال بازی کردن هستند.

روانشناسان غربی معتقدند که بسیار مهم است که به سندرم ترومن به‌عنوان نوعی بیماری روانی توجه شود. افرادی که دوست دارند مرکز توجه باشند یا حتی آنهایی که می‌ترسند در انظار عمومی ظاهر شوند، ممکن است بیشتر دچار این توهم شوند. برخی از این بیماران از شهرت خیالی‌شان خوشحالند اما بیشتر بیماران از این دنیای ساختگی ذهن‌شان ناراضی هستند و تصور می‌کنند حریم خصوصی‌شان نقض شده است.

فیلم مقصر بود یا نه؟

در پاسخ به این ایده که مردم بعد از دیدن نمایش ترومن بیشتر دچار توهم شدند، روانشناسان معتقدند این افراد با یا بدون تاثیر این فیلم هم دچار زمینه توهم بودند. اگر ما در جایی زندگی می‌کردیم که تلویزیون وجود نداشت هم این افراد چیز دیگری را برای توهم پیدا می‌کردند اما برخی هم با این نظر موافقند. همان‌طور که برخی بعد ازتماشای فیلم‌های مربوط به یازده سپتامبر درباره تروریست‌ها تو هم زیادی پیدا کردند. به نظر می‌رسد با رشد تلویزیون، وب‌کم شخصی و... برخی مردم مستعد ابتلا به سندرم نمایش ترومن شدند.

اما این توهم ترمن بیماری تکنولوژی است، و ابتدا در سال ۱۹۴۰ به این صورت خود را نشان می‌داد که بیماران مدعی می‌شدند مغزشان توسط امواج رادیویی کنترل می‌شود. حالا بیماران دچار توهم درمورد کاشت تراشه‌های کامپیوتری در مغزشان حرف می‌زنند. از دید برخی مبتلایان چنین شخصی بر این باور است که دائما توسط دوربین‌ها زندگی‌اش فیلم شده است. در دهه ۱۹۴۰، ژاپنی‌ها اذهان آمریکایی‌ها را با امواج رادیویی کنترل می‌کرده‌اند. در دهه ۵۰، شوروی سابق این عمل را با ماهواره‌ها انجام داد؛ دهه ۷۰ نوبت به سازمان مرکزی اطلاعات ايالات‌متحده رسید که چیپ‌های کامپیوتری را در مغز مردم جاسازی کند! به نظر می‌رسد سندرم نمایش ترومن همان‌قدر که داستانی درباره فرهنگ و تکنولوژی یا دنیای بیرون است، داستانی درباره ذهن انسان هم هست. مردم می‌توانند اوهام را مسخره کنند اما حقیقت این است که اوهام نتیجه ترکیب پنهانی علت و معلولی بین فرهنگ و فرد است. آیا همه‌گیری تلویزیون و فرهنگ استفاده از سایت‌هایی مانند یوتیوب را می‌توان در توهم نمایش ترومن مقصر دانست؟ در مورد تلویزیون و اینترنت به نظر می‌رسد با یک توفان رو‌به‌رو هستیم. این وسایل تاثیر بسزایی در فرهنگ زندگی ما دارند.
سئوال اینجاست که آیا افشاگری‌هایی‌ که در مورد رصد زندگی‌ افراد عادی توسط ماهواره‌های پیشرفته که به راحتی‌ میتوانند، داخل خانه هر کسی‌ را در هر نقطه‌ای از جهان دید بزنند، مزید بر علت شده و این بیماری را گسترش داده است و یا نه کلا این توهم و بیماری نیست و افراد حقیقتی پنهان را حس میکنند، همان حسی که هنوز به ثبت نرسیده ولی‌ به عنوان حس ششم وجود دارد؟ و اینکه اصرار است که آنرا بیماری تلقی‌ کنند در واقع نوعی پنهان کاری است؟

مشکل اینجاست که همگی‌ دنیا درگیرند و کار با یکی‌ دو گروه خاتمه نمیابد.

ابرو شیطونی ۱


پهندشت نیروانا نیز


شست باران بهاران هر چه هر جا بود
یك شب پاك اهورائی
بود و پیدا بود.

بر بلندی همگنان خاموش
گرد هم بودند.
لیك پنداری
هر كسی با خویش تنها بود.
ماه می تابید و شب آرام و زیبا بود.
جمله آفاق جهان پیدا
اختران روشن تر از هر شب
تا اقاصی ژرفنای آسمان پیدا
جاودانی بی كران, تا بی كرانه ی جاودان پیدا.


اینك این پرسنده می پرسد:
پرسنده: «من شنیدستم
تا جهان باقی ست مرزی هست
بین دانستن
و ندانستن
تو بگو, مزدك! چه می دانی؟
آنسوی این مرز ناپیدا
چیست؟
وانكه زان سو چند و چون دانسته باشد كیست؟»

مزدك: «من جز اینجائی كه می بینم نمی دانم»
پرسنده: «یا جز اینجائی كه می دانی نمی بینی»
مزدك: «من نمی دانم چه آنجا یا كجا آنجاست»
بودا: «از همین دانستن و دیدن
یا ندانستن سخن می رفت»
زرتشت: «آه, مزدك! كاش می دیدی
شهر بند رازها آنجاست
اهرمن آنجا, اهورا نیز»
بودا: «پهندشت نیروانا نیز»
پرسنده: «پس خدا آنجاست؟
هان؟
شاید خدا آنجاست؟»

بین دانستن
و ندانستن
تا جهان باقی ست مرزی هست
همچنان بوده ست
تا جهان بوده ست.

مهدی اخوان ثالث

مثل پارسی : شنیدن کی‌ بود مانند دیدن ، پایگاه علمی‌ دارد.


بر اساس مطالعات محققان دانشگاه آیووا، انسان‌ها صداها را به خوبی آنچه تماشا یا لمس‌ کرده‌اند، به یاد نمی‌آورند.

به گزارش (ایسنا)، ایمی پورمبا، دستیار پروفسور و یکی از نویسندگان ارشد این مطالعه، گفت: یافته‌های ما نشان می‌دهد مغز انسان ممکن است از گذرگاه‌های جداگانه‌ای برای پردازش اطلاعات استفاده کند و اطلاعات شنیداری را هم متفاوت از اطلاعات دیداری و لمسی پردازش کند.

در پژوهش انجام‌ شده، زمانی که بیش از ۱۰۰ دانشجوی دانشگاه آیووا در معرض انواع صداها، مولفه‌های دیداری و لمسی قرار گرفتند، صداها را کمتر از دو مولفه دیگر به یاد ‌آوردند.

بر اساس این تحقیق، شیوه پردازش صدا توسط مغز متفاوت از مولفه‌های دیگر است و این موضوع دارای مضامین مهمی برای مربی‌ها، مهندسان طراح و تبلیغ‌کنندگان خواهد بود. همچنین، این نخستین مطالعه‌ برای نشان‌دادن برابر بودن قابلیت انسان در به یادآوردن آنچه لمس کرده با توانایی‌اش برای به یاد آوردن آنچه دیده‌، است.

در این پژوهش همچنین آزمایش روی پستانداران غیرانسان مانند میمون‌ها و شامپانزه‌ها نیز نتایج مشابهی را به دنبال داشت.

جزئیات دستاورد جدید در مجله Plos One منتشر شد.

منبع



تفاوت فرهنگ ایرانی‌ با فرهنگ دیگر اقوام دنیا... درخت کاری برای گرفتن انتقام


در اکثر جاهای دنیا وقتی‌ فرزند پدر مادری را بیگناه میکشند، آنها اسلحه بدست گرفته و تا انتقام خون فرزندشان را نگیرند، آرام نمی‌نشینند. و این رسم در بین حیوانات نیز جاری است. یعنی‌ یک حیوان با همه کوچکی به قلب شیر حمله می‌کند تا از فرزندش حفاظت کند و یا انتقام او را بگیرد.

در ایران مادری که جوان دست گلش را در اوج جوانی‌ و شادابی، بدون اینکه مرتکب خطا شود، معصوم و بیگناه تنها به جرم گفتن "رای من کو" در خیابان توسط آخوند‌ها سلاخی میشود، به جبران خون عزیزش، درخت میکارد!


من نمیدونم اسم این را چه میشود گذاشت ولی‌ اگر من بودم، تا یک یک آخوند‌ها را به سزای عملشان نمیرساندم، نه از پا مینشستم و نه میمردم.
........
مادر سهراب اعرابی، همزمان با سالروز تولد فرزندش با کاشت یک نهال کاج یاد این شهید جنبش سبز مردم ایران را گرامی داشت. این مادر صلح همچنین نهال کاجی هم در آستانه تولد میرحسین موسوی با نیت رفع حصر وی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد و آزادی زندانیان سیاسی کاشته است.

ذات‌ها با سايه‌ها ی خود هم اندازه ، هم رنگ



















احسان خواجه امیری با صدای جادویی و زیبایش ترانه مربوط به شرکت تیم ملی‌ فوتبال کشورمان در جام جهانی‌ ۲۰۱۴ برزیل را میخواند.


رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال گفت: این کمیته بعد از بررسی‌های انجام شده و برگزاری جلسات متعدد برای انتخاب خواننده موسیقی تیم ملی در جام جهانی، مراحل ساخت و اجرای موسیقی با محوریت هنرمند ارجمند و فرهیخته احسان خواجه امیری را آغاز کرد.

به گزارش ایرنا از سایت رسمی فدراسیون فوتبال،محمدرضا ملامحمد - رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال درباره انتخاب اجراکننده ترانه تیم ملی ایران در جام جهانی به نکاتی اشاره کرد.

ملا محمد در ادامه گفت: تولید ترانه تیم ملی در جام جهانی کاری است با ویژگی‌های بسیار جذاب و ساده که در عین سادگی، مقبولیت عامه و همه گیر دارد و درتلاش هستیم تا با ساخت این موسیقی و در نهایت کلیپ تصویری آن، در جهت معرفی فرهنگ کشورمان، قدم موثری برداریم و سعی خواهد شد تا از تمام توانمندی داخلی خود استفاده کنیم.

وی افزود: پس از ساخت ترانه و موسیقی تلاش خواهیم کرد در کمتر از دو ماه آینده پس از تولید، طی مراسمی از این موسیقی رونمایی کنیم. این کار با همکاری احسان خواجه امیری و کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال در یک برنامه زمانبندی مشخص، انجام خواهد شد. باز هم تاکید می کنم در تلاشیم از همه استاندارد‌ها استفاده کنیم تا اثر گذاری این ترانه در ذهن مخاطبین ایرانی در سراسر جهان نقش ببندد.

وی افزود: درحقیقت قصد داریم تا تیم ملی را با موسیقی و ترانه‌ای بسیار جذاب و ساده بدرقه کرده و با زمزمه این موسیقی در استادیوم‌های ورزشی داخل و خارج از کشور، زمینه‌های تقویت روحیه ملی و همبستگی ملی را در بین تمامی ایرانیان در اقصی نقاط ایران و جهان را فراهم کنیم.

ملامحمد در پایان بیان کرد: جزئیات فنی بیشتر کار متعاقبا اعلام خواهد شد و در ساخت این قطعه از تمام ظرفیت‌های هنری استفاده می کنیم. باز هم اعلام می کنم که ویژگی این ترانه این است که در عین سادگی باید مقبولیت لازم را داشته باشد و به سرعت در زبانها و افکار علاقمندان ایرانی نقش ببندد.

منبع







تبریک به ‌خرس‌هایِ قطبی به مناسبت روزشان از طرف احمق ها!


به تازگی گروه احمق‌های دولتی مخصوصا پانترک‌ها برای مطرح شدن و خود نمایی، و بیشتر تقلید و عقب نماندن از قافله احمق‌های جهانی‌، شروع کردن به نام گذاری بی‌معنی روز ها!

مثلا یک روزی را به عنوان روز مهندس نامگذاری میکنند ، و فهرستی از اقوام و آشنایان را با مدرک ردی سوم دبستان جلو خود گذاشته و یک به یک به آنان این روز را تبریک می‌گویند! روز دیگر را به مناسبت بزرگ شدن زگیل گوشتی صورت عمه محترمشان به روز زگیل اختصاص داده و به این ترتیب عمه خاموم را مستفیض کرده و بی‌نصیب نمی‌گذارند، یک روز هم به تقلید احمق‌های جهانی‌ به ‌خرس‌های قطبی به مناسبت روزشان تبریک می‌گویند!

در حالی‌ که تمامی روز‌ها روز گرامیداشت طبیعت، مظاهر طبیعت و موجودات طبیعت و زیست بر روی زمین است و نه فقط یک روز تا فردایش همه چیز به فراموشی سپرده شود!

و این مزاح و جوک نیست، واقعیت تلخی‌ است که کشور کهن و بنیان گذار تمدن در دنیا توسط یک مشت ابله اداره میشود که در پشت سلاح‌های سنگین و آخرین تکنولوژی اهدائی غربی بر این مردم حاکمند.

به گزارش خبرگزاری اجنبی و ضّد ایرانی‌ ایسنا ، ۲۷ فوریه مصادف با روز جهانی خرس‌های قطبی است و این روز از سوی علاقه‌مندان به سلطان قطب شمال گرامی داشته می‌شود. به همین مناسب در این گزارش به نقل از لایوساینس به حقایقی جذاب و جالبی درباره این پستاندار زیبا و باشکوه اشاره شده که به شرح زیر است:

اوضاع در مصر پیچیده‌تر و مرموزتر میشود....... توقف محاکمه مورسی و رهبران جماعت اخوان المسلمین ... !!!


دادگاه جنایی قاهره در آکادمی پلیس محاکمه «محمد مورسی» و ۳۵ تن دیگر از رهبران جماعت اخوان المسلمین را تا زمان رسیدگی به درخواست دو تن از این رهبران، متوقف کرد.

به گزارش تسنیم به نقل از پایگاه خبری الیوم السابع، دادگاه جنایی قاهره روز پنج شنبه ۲۷ فوریه ۲۰۱۴ در آکادمی پلیس به ریاست قاضی «شعبان الشامی» برای محاکمه مرسی و ۳۵ تن از رهبران اخوان در قضیه جاسوسی برای سازمان‌ها و نهادهای خارجی و افشای اسرار امنیت ملی، تشکیل جلسه داد.

در کمال تعجب! یانوکوویچ رئیس جمهور مخلوع اوکراین سر از روسیه درآورد !


رئیس جمهوری مخلوع اوکراین بالاخره سکوت خود را شکست و در اطلاعیه‌ای گفت: من همچنان خود را رئیس جمهور مشروع کشور اوکراین می دانم اما از روسیه می خوهم از جان من در مقابل اقدامات افراط گرایان محافظت کند.

به گزارش تلویزیون روسیه یانوکوویچ در خاک روسیه به سر می برد اما مکان دقیق وی هنوز گزارش نشده است.

تنها مورد صحیح استفاده از ماشین ساخت انگلیس در امارت دیده شد..... حمل یونجه با رولز رویس انگلیسی‌ :)


شرکت خودروسازی انگلیسی‌ رولز رویس، از یک شهروند اماراتی به خاطر حمل علوفه با اتومبیل خود شکایت کرد.

این شرکت خودروسازی با تقدیم شکوائیه‌ای به دادگاه ابوظبی، خواستار محاکمه یک شهروند اماراتی شده که با خودرو رولز رویسی که متعلق به خود اوست، علوفه و یونجه حمل کرده است!

بنا بر این گزارش، یکی از مدیران شرکت "ابوظبی موتورز"، نماینده رولز رویس در امارات، شخصا با مراجعه به منزل این شهروند، حمل علوفه با خودرو این لوکس را "کسر شأن" این شرکت خودروسازی دانسته! و از وی خواسته که این اقدام را متوقف کند. وی همچنین پیشنهادهایی به وی ارائه کرده که "بازخرید خودرو از سوی شرکت" یکی از آنهاست، اما وی تاکنون از پذیرش این پیشنهادها خودداری کرده است.

این شهروند اماراتی که در کار پرورش شتر و خرید و فروش شترهای مسابقه‌ای فعالیت دارد و در ابوظبی سرشناس است، اظهار داشته که خودرو رولز رویس را فرزندش به عنوان هدیه برای او خریداری کرده است.

روزنامه القدس العربی با درج این خبر نوشت: نمایندگی رولز رویس همچنان بر پیگیری شکایت خود در دادگاه ابوظبی اصرار دارد.
منبع



فساد و رسوایی عردوغان


اندک اندک جمع فایل‌ها میرساند..... انتشار دومین فایل صوتی از مکالمه تلفنی عردوغان نخست وزیر دیکتاتور ترکیه با پسرش در رابطه با فساد و دزدی و رشوه خواری
مکالمات تلفنی نخست وزیر ترکیه با پسرش برای دومین بار در اینترنت منتشر شد . در این فایل صدا صحبت آنها درباره رشوه گیری از یکی از تجار محلی می باشد.

این موضوع درباره ساخت خط لوله نفت انتقال نفت ایران است که با حمایت کابینه وزیران این شرکت در این طرح از پرداخت مالیات معاف می شد.

در این مکالمه آمده است صاحب این شرکت پیشنهاد ده میلیون دلار کرده است و نخست وزیر ترکیه از فرزندش خواسته است تا چانه زده و مبلغ پیشنهادی را افزایش دهد.

۸.۱۲.۹۲

ای آنچنان لحظه‌ها از كجائید؟


آفاق پوشیده از فر بی‌خویشی ست و نوازش ،
ای لحظه‌های گریزان صفای شما باد
دمتان و ناز قدمتان گرامی 

سلام! اندر آئید

این شهر خاموش در دوردست فراموش ،
جاوید جای شما باد

ای لحظه‌های شگفت و گریزان كه گاهی ـ چه كمیاب ـ
این مشت خون و خجل را
در بارش نور نوشین خود می نوازید ،
او می پرد چون دل پر سرود قناری
از شهر بند حصارش فراتر ،
و می تپد چون پر بیمناك كبوتر

تن.... شنگی از رقص لبریز ،
سر.... چنگی از شوق سرشار ،
غم.... دور و اندیشة.... بیش و كم دور ،
هستی همه لذت و شور
ای لحظه‌های بدین سان شگفت از كجائید

كی وز كدامین ره آئید؟
از باغ‌های نگارین مستی؟
از بودن و تندرستی؟
از دیدن و آزمودن؟
نه....
من بس بودم و آزمودم ،
حتی
گاهی خوشم آمد از خنده و بازی كودكانم ،
اما نه
ای آنچنان لحظه‌ها از كجائید؟
از شوق آینده‌های بلورین؟
یا یادهای عزیز گذشته؟
نه....

آینده؟ هوم .... حیف ، هیهات

و اما گذشته..... افسوس
باز آن بزرگ اوستادم
ـ یادم ـآمد
چون سیلی از آتش آمد
با ابری از دود
بدرود‌ ای لحظه!‌

ای لحظه! بدرود
بدرود.

مهدی اخوان ثالث