۶.۷.۹۵
رضای خدا کیلویی چند ..... Rayan Heshka Art
گویند تهی دستی نزد هندوانه فروشی رفت و گفت هندوانهای برای رضای خدا بمن بده که تنگ دستم و چیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانهها گشتی زد و هندوانه خراب و بدرد نخوری را بمرد داد.
مرد نگاهی به هندوانه کرد و دید که بدرد خوردن نمیخورد! مقدار پولی که همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم بمن هندوانهای بده.
هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و بمرد داد.
مرد هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا برو پولدار شو … رضای تواین هندوانه خراب است و این هندوانه خوب بخاطر پول!
گوشههایی از گفتگوی رو در روی دیشب ترامپ و کلینتون
اولین مناظره بین دو نامزد ریاست جمهوری در امریکا، هیلاری کلینتون از حزب دموکراتها و دونالد ترامپ از حزب جمهوری خواهان، دیشب برگزار گشت. گفتگوی نخست بین این دو نامزد انتخاباتی، به گفته دوست و دشمن، بیشتر یک برخورد ناخوشایند با حملات شخصی خشن و مکرر بود که مسابقات بوکس سنگین وزن و معروف امریکایی را میماند تا مناظره سیاسی آنهم در سطح انتخابات ریاست جمهوری ! و چه کسی بازنده این مسابقه که بیشتر دعوای دو باربر بازار را میماند شد؟ ملت آمریکا.
هر چند رسانههای مخالف و موافق دو کاندیدا با تمام توان تلاش کردند، نماینده خود را برنده این مناظره معرفی کنند ولی آنچه که آشکارا عیان و روشن بود، شرمندگی ملتی که شاهد این نمایش مضحک بود که برای انتخاب برترین شخص کشور بمنظور اداره و رهبری آنان، برگزار میشد.
گفتگو نخست مودبانه آغاز شد ولی بسرعت آهنگ خود را دگرگون ساخته و به حملات شخصی و ضربات بوکس کشید.
اولین موضوع گفتگو، مسائل اقتصاد بود. که در ۲۰ دقیقه نخست، دونالد ترامپ با مطرح کردن موضوعی بنام پیمان نامه نفتا NAFTA (۱) که یک پیمان نامه تجارت آزاد بین آمریکا، کانادا و مکزیک است، کلینتون را در گوشه رینگ گیر آورده و او که ظاهرا آمادگی کافی برای دفاع از خودش نداشت را، مفصل کتک زد. پیمان نامه نفتا بطور خلاصه تجارت آزاد بین سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک در سالهای دهه نود و یا ورشکستگی اقتصادی امریکاییها بود که بر اساس آن مواد خام و نیروی کار ارزان از دو کشور کانادا و مکزیک بسوی آمریکا سرازیر میگشت. این پیمان هم به سرنوشت دیگر پیمان نامههای آمریکاییها دچار گشت. یعنی پس از اینکه امریکاییها به اهداف خود رسیدند، اینک دبه کردند که چه کشکی چه پشمی ما مغبون شدهایم و بخاطر این پیمان نامه صدها هزار بیکار دادهیم و وا مصیبتا و ترامپ را جلو انداخته و یک چیزی هم طلبکار شدند.
بهرحال در مناظره دیشب این موضوع که امریکاییها در این پیمان نامه مغبون شدهاند و صدها هزار بیکار داده اند، و این بخاطر دموکراتها و بیل کلینتون بوده است که چنین قرار داد و تجارت ننگینی! را بسته بهانهای شد که ترامپ، برنده راند اول در این مسابقه گردد و چاقو را در جای نرم کلینتون فرو کرد.
در طول مناظره ترامپ بارها اشاره کرد که کلینتون بجای اینکه بین انتخاب کنندگان و طرفداران خود باشد تو خانه نشسته و برای مناظره خود را آماده میکند. مثل بچه مدرسهای که شب امتحان نشسته و ماهها تنبلی را میخواهد یک شبه جبران کند. او به کلینتون گفت تو سی سال است در سطح بالای سیاست این کشور نشستهای و مسئولیت داشتی و هیچ کار مثبتی نکردی، چگونه است که یکباره آمدهای و برای همه چیز یک راه حل داده و میخوای مشکلات را حل کنی؟ و کلینتون در آخر ضمن اعتراف به این مطلب گفت: و میدانی من نشسته و خودم را برای چه چیز دیگری آماده میکردم؟ برای ریاست جمهوری آمریکا!
پس از یک آغاز لرزان و ناتوان، کلینتون با پرداختن به موضوع مالیاتی اموال ترامپ، به مسابقه برگشت و مشتی را حواله صورت ترامپ ساخت. کلینتون گفت:
اینکه ترامپ نمیخواهد اسناد مالیاتی خود را آشکار کند و آنها را از دید همگان پنهان میدارد، به سه دلیل است:
- یک: اینکه ثروتش به اندازهای که میگوید نیست
- دو: در تجارت آنچنان که میگوید موفق نیست
- سه: مالیات پرداخت نکرده است و تکلیف ۶۵۰ میلیون دلار او مشخص نیست
کلینتون با انگشت گذاری به نقطه حساس ترامپ، او را یک بازرگان بیخلاق خواند و مدعی شد دیگر شرکتهای کوچک که با او تجارت کردهاند، همگی مغبون و خسران دیدهاند. در پاسخ ترامپ شروع به توضیحات بسیار طولانی و بیمورد و کسالت آور کرد که نشان از حساس بودن این موضوع نزد وی داشت و یا شاید به غرور او در این مورد بشدت برخورده بود. هر چند ترامپ اعلام کرد که هر وقت کلینتون ۳۳۰۰۰ امیلی را که پاک کرده به دید همگان برساند، من هم بر خلاف سفارش وکلایم اسناد مالیاتی را پخش خواهم کرد. کلینتن در جواب بهمکاری مجری از توضیح مستقیم طفره رفته و تنها به گفتن اینکه اشتباه کرده و اگر زمان برگردد او این کار را هرگز انجام نخواهد داد و با پرداختن به مالیات ندادن ترامپ قصه را تمام کرد.
از موضوعاتی که بسیار مهم بود و متاسفانه ترامپ عمدا و یا ابلهانه از آن بسادگی گذشت، موضوع جنایاتی بود که ائتلاف غرب بر ضّد ملت و کشور لیبی انجام دادند. در این ماجرا پس از بزیر کشاندن غیر قانونی رهبر لیبی و کشتن او، در زمان تقسیم غنایم اختلافی در بین غربیها پیش آمد، و اروپاییها بویژه انگلیسی ها، به شکل عدهای به ظاهر مسلم ریختند و سفارت آمریکا در بنغازی پایتخت لیبی را اشغال کرده ( همان سناریوی که غربیها در ابتدای فتنه ۵۷ در ایران پیاده کرده و تمام افتخارش را به پایِ ایرانیها گذاشتند و ۳۷ سال به این بهانه ایرانیها را چاپیدند) و سفیر آمریکا به همراه سه نفر دیگر از کارکنان سفارت آمریکا را به طرز فجیع در خیابان و در جلو در سفارت به قتل رساندند.(۲)
این کشتار در زمان وزارت خانم کلینتون به عنوان وزیرامور خارجه انجام گرفت. ترامپ میتوانست این بخش را که بسیار حساس بود، زیر پرژکتور گذشته و تحقیری که امریکایها شدند را مانند مشت محکمی بر چانه کیلنتون بکوبد که ظاهرا بنا بر مصلحت سیاست آمریکا از آن بسادگی گذشته و فقط در حد اشاره بسنده کرد. و بجای آن به بحث احمقانه ترک عراق توسط سربازان امریکایی که در سال ۲۰۱۰ انجام گرفت، پرداخت و این کار را نکوهش کرد و گناه را به گردن دموکراتها انداخت که کلینتون هم بلافاصله گفت که آن زمان جورج بوش پسر و همپالگیهای تو بر سر کار بوده و یک دولت جمهوری خواه این تصمیم را گرفته نه ما. ترامپ در اینجا هم عدم آگاهی و دانش خود را تابلو ساخت و هم حماقت بیش از حدش را. به اضافه کلینتون در پاسخ اشاره کرد که ترامپ یک بار با قذافی معامله اقتصادی داشته است.
دو موضوع بسیار مهم بود که ناظران سیاسی تصور میکردند که ترامپ توسط آنها پوست هیلاری را بکند. یکی همین که اشاره شد یعنی جریان تحقیر بنغازی و قتل سفیر و کارکنان امریکایی بود. و دیگر موضوع ایمیلهای خانوم کلینتون که در حد یک رسوایی سر و صدای بزرگی بر پا کرده بود. ولی در این مورد هم باز ترامپ به اشارهای از آن گذشت و فشاری با روی مطلب نیاورد. موضوع ایمیل ها، برمیگردد به زمانی که کیلینتون به عنوان وزیر امور خارجه کار میکرد و یک آدرس خصوصی برای ایمیلهای رسمی خود باز کرده بود و به جای آدرس دولتی، بطور خصوصی و محرمانه به رّد و بدل اطلاعات و گفتگو میپرداخت که این کار هم جرم است و هم ضّد عرف و قوانین دولتی. بعلاوه که برخی از این ایمیلها از طریق روسها در اینترنت پخش شد و دست خانم کلینتون را در بسیاری از جنایاتی که در دنیا صورت گرفته است، بطور مستقیم رو کرد.
همچنین سخن از غیر امریکایی بودن اوباما شد که ادعایی مطرح شده از سوی ترامپ بود و کلینتون او را به نژاد پرستی متهم نموده و داستانی را تعریف کرد که در سال ۱۹۷۳ ترامپ از اجاره دادن خانه اش به یک سیاه پوست به دلیل نژادی خوداری کرده و او را ضّد زن و نژاد پرست خواند.
مجری مناظره که بطور آشکار بعنوان کمک کلینتون رفتار کرده و عمل میکرد از ترامپ پرسید که او گفته است که کلینتون توان رئیس جمهور شدن را ندارد در حالی که ایشان اینجا قدرتمند ایستاده است. ترامپ در پاسخ گفت که منظور او ظاهراً نیست، بلکه او برای معامله و برخورد سیاسی با حریفان قدرتمند نیست ( اینجا بطور ابلهانه از سعودیها که "خیلی پول" دارند، نام برد!)
کلینتون همچین گفت که هر آدم عاقلی میداند که نباید به ترامپ اجازه داد که اختیار فشار دادن دگمه بمب اتم را در اختیار داشته باشد. طبق قانون آمریکا رئیس جمهور میتواند دستور جنگ اتمی بدهد.
تو حرف یکدیگر پریدن و داد و هوار کردند و پرخاش نمودن از طرف هر دو در جریان بوده و انجام پذیرفت
از نظر من کلینتون میتوانست برنده مناظره باشد بشرطی که عدالت در جو مناظره حکمفرما بود. ولی همونطوری که اشاره کردم، مجری مناظره بشدت با کلینتون مهربان بوده و بر عکس به ترامپ میتازید و اجازه سخن گفتن به او نمیداد. در حالی که کلینتون میتوانست هر چند که میخواهد با خیال راحت حرف بزند. دیگر اینکه با طرح پرسش های سمی و بدام انداز بجای کلینتون با ترامپ برخورد میکرد که اینها همه از چشم و گوش ۱۰ میلیون بیننده امریکایی دور نماند و نفرت ایجاد کرد و بیش از پیش بر ضّد کلینتون عمل نمود. دیگر اینکه همانطوری که ترامپ گفت، مردم آمریکا شخص هیلاری کلینتون را نزدیک به ۳۰ سال چه بعنوان بانوی اول، چه سناتور، و چه وزیر امور خارجه و اینک نامزد ریاست جمهوری تجربه کرده اند و آش دهان سوزی از او ندیده اند. در حالی که ترامپ یک پدیده تازه است که عوام میپسندند، چون بزبان آنان سخن میگوید. آنچه که عوام و مردم کوچه و بازار فکر میکنند از زبان ترامپ خارج میشود. و این یکی از نقاط مثبت اوست. دیگراینکه همه کشته کارها بااو مخالفند. تبلیغات عظیمی بر ضّد او میشود، اورا مسخره میکنند، آشکارا اورا ننگ مینامند. ولی ازاین بیخبرند که همه اینها اورا درمرکز دید مردم کوچه و بازار قرارمیدهد و بر محبوبیت او میافزاید.
دو نامزد ریاست جمهوری مجدد در یک دوئل مستقیم درتاریخ نهم اکتبر و دوباره در ۱۹ اکتبر به مصاّف یکدیگر میروند. پیش ازاین کار همچنین دو نامزد معاونت ریاست جمهور در یک مناظره در ۴ اکتبر روبروی یکدیگر میایستند.
انتخابات در استانهای همپیمان آمریکا در تاریخ ۸ نوامبر سال ۲۰۱۶ برگزار میگردد.
جانباز که ناز درنگنجد
با عشق تو ناز درنگنجد
جز درد و نیاز درنگنجد
با درد تو درد درنیاید
با سوز تو ساز درنگنجد
بیچاره کسی که از در تو
دور افتد و باز درنگنجد
با داغ غمت درون سینه
جز سوز و گداز درنگنجد
با عشق حقیقتی بهرحال
سودای مجاز درنگنجد
در میکده با حریف قلاش
تسبیح و نماز درنگنجد
در جلوهگه جمال حسنت
خوبی ایاز درنگنجد
با یاد لب تو در خیالم
اندیشهٔ گاز درنگنجد
آنجا که رود حدیث وصلت
یک محرم راز درنگنجد
وآندم که حدیث زلفت افتد
جز شرح دراز درنگنجد
چه ناز کنی عراقی اینجا
جانباز که ناز درنگنجد.
عراقی
۵.۷.۹۵
با جام خمار درنگنجد
با عشق قرار درنگنجد
جز نالهٔ زار درنگنجد
با درد تو دردسر نباشد
با باده خمار درنگنجد
من با تو سزد که در نگنجم
با دیده غبار درنگنجد
در دل نکنی مقام یعنی
با قلب عیار درنگنجد
در دیده خیال تو نیاید
با آب نگار درنگنجد
بوسی ندهی بطنز و گویی
با بوسه کنار درنگنجد
با چشم تو شاید ار ببینم
با جام خمار درنگنجد
آنجا که منم تو هم نگنجی
با لیل نهار درنگنجد
شد عار همه جهان عراقی
با فخر تو عار درنگنجد.
عراقی
۴.۷.۹۵
غوغای سپید و سیاه، گناه دیگریست
میفرمایند اولین آدمها از آفریقا برخاسته اند. این حکایت از آنجا است که در کتب دینی آمده است که: هام پسر نوح جانشین پدر بود. و نوح در زمانی که زمین را بین فرزندانش تقسیم میکرد، یک چهارم از زمین خاکی در مغرب و حبشه و هندوستان و سند و نواحی سودان را به هام داد. ولی هام برعکس نوح پوستی سیاه داشت و از آنجا صورتش سیاه شد که روزی نوح را در آفتاب دراز کش دید که عورتش بیرون افتاده و زیر آفتاب میدرخشد! هام بجای پوشاندن ایستاد و قاه قاه خندید و از آنجا رویش سیاه گشت و چون به مادرش نمیشود شک کرد، بناچار میپذیریم که نیاکان مردم آفریقا چون به عورت پیغمبر خدا خندیدند بدین جهت دارای پوستی سیاهند!
پیش بهشت رویت غمخانهای چه سنجد
با عشق عقلفرسا دیوانهای چه سنجد
با شمع روی زیبا پروانهای چه سنجد
پیش خیال رویت جانی چه قدر دارد
با تاب بند مویت دیوانهای چه سنجد
با وصل جانفزایت جان را چه آشنایی
در کوی آشنایی بیگانهای چه سنجد
چون زلف برفشانی عالم خراب گردد
دل خود چه طاقت آرد ویرانهای چه سنجد
گرچه خوش است و دلکش کاشانهای است جنت
در جنت حسن رویت کاشانهای چه سنجد
با من اگر نشینی برخیزم از سر جان
پیش بهشت رویت غمخانهای چه سنجد
گیرم که خود عراقی، شکرانه جان فشاند
در پیش آن چنان رو، شکرانهای چه سنجد.
عراقی
اشتراک در:
پستها (Atom)