۸.۱۱.۹۳

هر زمان به او فکر کردی و بی‌ اختیار لبخند زدی، یعنی‌ او را واقعا دوست داری


تجاوز وحشیانه و گروهی اراذل و اوباش به یک زن بیچاره



!!!نگاهداری یک مرغ در قفسی پر از خرس فقط از یک عرب وحشی برمیاد و بس

یک کار زیبا از طرف هنرمندان ایرانی‌ که قابل ستایش است: جمعی از پیشکسوتان موسیقی ایران، به دیدار اسطوره موسیقی ایرانی‌، استاد اکبر گلپایگانی رفتند.



معمولا عادت بود که بعد از کشته شدن سهراب نوشدارو برسد، و زمانی‌ که هنرمند باارزشی از دنیا رخت برمیبست، جماعت، در اعزایش شرکت جانانه میکردند، و این کار که در زمان حیات این هنرمندان بزرگ از آنان قدردانی‌ و ستایش بشود، واقعا با ارزش است. و این میتواند قدم مثبت و بزرگی‌ در فرهنگ هنری ایرانی‌ باشد.

به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز، جمعی از پیشکسوتان موسیقی ایران، به دیدار اسطوره موسیقی ایرانی‌، استاد اکبر گلپایگانی رفتند. در این دیدار استاد اکبر گلپایگانی ، این هنرمد بینظیر ایران زمین، درباره احوال این روزهای خود گفت: اخیرا شعر و آهنگی از آقای پازوکی به دستم رسید و دوست داشتم در سن ۸۲ سالگی این ترانه را بخوانم. «دروغ نگو آینه که من هنوز جوونم .... واسه دلای خسته بازم می‌خوام بخونم» بیتی از این ترانه است که هفته گذشته در منزلم ضبط کردم.

ایشان در ادامه فرمودند : امروز خواننده‌های جوان پیشرفت تکنیکی خوبی دارند ولی حس لازم در کارهای موسیقی کم‌تر دیده می‌شود. امیدوارم جوانان روزی به این مرحله هم برسند.

استاد گلپایگانی در ادامه گفتند: یکی از چهار خواننده گل‌های جاویدان بودم. به مال دنیا هم نیازی ندارم و حقوق و مزایای مربوط به هنرمندان پیشکسوت خود را نیز بخشیده‌ام. قصد دارم منزل مسکونی خود را وقف هنرستان موسیقی کنم تا جوانان علاقه‌مند از این امکان بهره‌مند شوند.

او خطاب به هنرمندان حاضر در جمع گفت: شما دوستان هنرمندم این‌قدر خاکی هستید که نمی‌دانید هر کدام چه سهم مهمی در موسیقی ایران دارید.

استاد گلپایگانی یکی از آرزوهای خود را همین دور هم جمع شدن دوستان هنرمند خود عنوان کرد و گفت: بعضی از هنرمندان مدت‌ها در بستر بیماری بودند ولی کسی از آن‌ها عیادت نکرد و پس از مرگ آن‌ها، همه در مجلس‌شان شرکت کردند. این هنرمندان در دوران زندگی خود به دیدار دوستان‌شان نیاز داشتند.

قدر زر زرگر شناسد, قدر گوهر، گوهری


 روسها میدانند که زبان و ادبیات پارسی تا چه حد ارزشمند، پر مفهوم و زیباست.

درحالیکه دانشکده زبان و ادبیات پارسی در داخل کشور اشغال شده ایران تعطیل گشته، و پادو‌های توسری خورده و حقیر انگلیس سعی‌ در جا انداختن زبان ناقص زمان بربریت بشر، و صحرا نشینان عرب، را بجای بزرگترین، قدیمی‌ترین، با ‌‌ارزشترین، گستردهترین، زندهترین و مادر تمامی زبان‌های با ارزش دنیا یعنی‌ پارسی را دارند، روس‌ها المپیاد زبان و ادبیات پارسی را برگزار میکنند!!!

مرگ بر انگلیس و نوکر‌های ترک و عرب آخوندش.

برگزاری یازدهمین المپیاد زبان و ادبیات پارسی در روسیه:
این مراسم با حضور ابوالقاضی اف، «رئیس انستیتو کشورهای آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی مسکو»؛ ولادیمیر ایوانوف، «رئیس کرسی زبان پارسی انستیتو»؛ طباطبایی، «سرپرست رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در مسكو» و مهدی سنایی، «سفیر جمهوری اسلامی در روسیه» برگزار شد.
همزمان با برگزاری یازدهمین المپیاد زبان و ادبیات پارسی‌ در روسیه، پیام رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات خطاب به دانشجویان و شاغلان جهت آموختن این زبان به صورت روزافزون قرائت شد.
در ابتدای این مراسم، رئیس انستیتو کشورهای آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی مسکو به حمایت مستمر از آموزش زبان پارسی اشاره و برگزاری یازدهمین دوره از المپیاد زبان و ادبیات پارسی را توفیقی دیگر برای انستیتو فوق‌الذكر دانست.
توجه روزافزون به زبان پارسی در روسیه
سفیر جمهوری اسلامی در روسیه اقبال و توجه روزافزون به زبان و ادبیات پارسی در روسیه را نشانه‌ای از گسترش مناسبات دو کشور در همه ابعاد عنوان و به سعی و تلاش انستیتو آسیا آفریقا و رایزنی فرهنگی ایران در مسکو در راستای تقویت این امر به ویژه تداوم المپیاد زبان و ادبیات پارسی در روسیه اشاره كرد.
وی گسترش کمی و کیفی دوره‌های دانش‌افزایی و توجه بیشتر به وضعیت آموزش زبان پارسی در مناطق و استان‌ها را از دغدغه‌های سفارت و رایزنی دانست و افزود: امید است تا با برگزاری دوره‌های دانش‌افزایی ویژه دانشگاه‌های روسیه، بتوان گام‌هایی موثر در ارتقای دانش دانشجویان شهرستانی برداشته شود.








۷.۱۱.۹۳

درنگر امروز و از فردا مپرس


حال ما بی‌آن مه زیبا مپرس
آنچ رفت از عشق او بر ما مپرس

زیر و بالا از رخش پرنور بین
ز اهتزاز آن قد و بالا مپرس

گوهر اشکم نگر از رشک عشق
وز صفا و موج آن دریا مپرس

در میان خون ما پا درمنه
هیچم از صفرا و از سودا مپرس

خون دل می‌بین و با کس دم مزن
وز نگار شنگ سرغوغا مپرس

صد هزاران مرغ دل پرکنده بین
تو ز کوه قاف و از عنقا مپرس

صد قیامت در بلای عشق اوست
درنگر امروز و از فردا مپرس

ای خیال اندیش دوری سخت دور
سر او از طبع کارافزا مپرس

چند پرسی شمس تبریزی که بود
چشم جیحون بین و از دریا مپرس.

حکیم علیقدر ایران زمین، محمد بلخی، ملقب به مولانا جلالدین



Heather Marks In 'What's New Pussycat' By Yu Tsai For Harper's Bazaar February 2015


تصاویری از زنان زیبای ایرانی‌، ( Wontner (1757-1830

تصاویر مربوط به قرن ۱۹ و پیش از جنگ جهانی‌ اول و نابودی کامل ایران از طریق تزریق شیعه و ترک به ایران


عاشق این شور و حال عشق بی پروای خویشم


جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون


جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم


مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون

شمع خود سوزی چو من در میان انجمن
گاهی اگر آهی کشد دل ها بسوزد
گاهی اگر آهی کشد دل ها بسوزد

یک چنین آتش به جان مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد

من یکی مجنون دیگر در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال عشق بی پروای خویشم

تا به سویش ره سپارم سر ز مستی بر ندارم
من پریشان حال و دلخوش با همین دنیای خویشم

جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم

مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون.

معینی کرمانشاهی




تروریسم وقتی‌ بد است که از ما نباشد!

ایشون اسقف اعظم پلستین به نام آیت‌الله هانا
 (Atallah Hanna) 
هستند، و در رابطه با محکوم کردن تمسخر 
محمد پیغمبر اسلام، این تابلو را که در آن نوشته 
پدر مادرم فدات ای محمد! و یا یک چنین 
چیزی ( آنانی‌ که عربی‌ میدانند بهتر ترجمه کنند، من
 فقط زمانی‌ که پارسی را اشتباه مینویسم 
(. عمیقا شرمنده می‌شوم
!بدست گرفته و راه افتاده است
!!اسلام وقتی‌ به خطر می‌افتد، خود پاپ هم حاضر به ختنه میشود


دیروز عبدالله عربستان سعودی، پس از یک بیماری درازمدت و نیز کهولت سن، در سن ۹۰ سالگی مُرد و از امروز کرایه نشین ابدی سرای اهرمن شده است!

بدون هیچ گمانی همانگونه که روح الله خمینی را "پدر اسلام گرایی افراطی" می خوانند، "پدر تروریسم اسلامی" را بایستی بنام عبدالله سعودی سکه زد! زایرا امروز بچه‌های ناخلف و خونخوارش همچون طالبان و القاعده و دهها گروه تروریستی بزرگ و کوچک، شاخه گرفته از آندو هستند و بدنام ترینشان گروه تروریستی "خلافت اسلامی" (داعش) است، که امروز منطقه آسیای غربی را به آتش کشیده، ارثی می باشد که او از خود جای گذاشته است. همچنین، بر همه آشکار است که امروز سعودی‌ها بالاترین شمار تروریست‌ها را در جهان تشکیل میدهند، که نامی ترینشان بن لادن بود که او را مسئول یورش تروریستی به نیویورک معرفی کرده اند! ولی واکنش سران کشورهای غربی به مرگ "پدر تروریسم" و کشور تروریستی عربستان سعودی، مایه خنده و مزاح است!

نخستین واکنش را "وست مینستر ابی" در لندن، که کلیسای سلطنتی است، با نیمه برافرشتن پرچمی سیاه، عزاداری خود را آغاز کرد -آنهم برای مردی که مسیحیت را در کشورش ممنوع اعلام کرد!

روث دیویدسون، رئیس حزب محافظه کار اسکاتلند, نیمه برفراشته شدن پرچم را نکوهش کرد و در توئیتر خود نوشت:‌ "نیمه برفراشتن پرچمی بر روی یک ساختمان دولتی برای مرگ پادشاه سعودی، بخارات یک تپه ان است."

دیوید کمرون، نخست وزیر بریتانیا تمساح وار اشک ریزان گفت: من زمانیکه گزارش مرگ او را شنیدم، از صمیم قلب غمگین شدم! او برای خدماتش به کشورش و "پایبندی به صلح"(!) و "درک/تفاهم/مذاهب گوناگون"(!) برای همیشه بیاد خواهد ماند!

نویسنده روزنامه انتقادی `سپکتیترز` چاپ لندن، نوشت: "کمرون فراموش کرد در پایان تسلیت نامه‌اش به سعودی‌ها بیافزاید، `اوه در ضمن، اگر شش [جنگنده] تایفون (یورو فایتر) از ما بخرید، بهای پنج تا را پای شما حساب میکنیم`"!

انگلا مرکل، صدر اعظم آلمان هم در تسلیت نامه‌اش گفت: "سیاستهای ملک عبدالله، برای خود و کشورش اعتبار و احترام آورد. او با خردمندی(!)، دور اندیشی و تلاش خستگی ناپذیر، کشورش و نیز گفتگو میان اسلام و غرب را وارد عصر مدرن ساخت!"

ولی هیچکدام از پیامها خنده آورتر و مضحکانه تر از پیغام تسلیت خانم کریستین لاگارد، رئیس صندوق بین‌المللی پول نیست، که گفته است: "ملک عبدالله، یکی از استوارترین مدافعان حقوق زنان بود، ولی بسیار یواشکی"!

خانم‌ها انگلا مرکل، زمانی این هندوانه مدرنیته را در زیر بغل سعودی‌ها میگذارد و کریستین لاگارد، او را مدافع حقوق زنان میخواند، که در عربستان زنان حق رای دادن، رانندگی، شنا، پرو لباس در زمان خرید، خروج از خانه بدون اجازه مرد را هم ندارند و درصورت نقض این قوانین زن ستیزانه عصر حجری، شلاق و زندان و حتی زدن سر را بدنبال خواهد داشت!

گویا برای مرگ ابوبکر بغدادی، همه ی این سران، سیاهپوش خاک بر سر خود ریزند و با شیون و گریه، او را مردی آزاده، بردبار، خردمند، صلح پرور، نماد مهربانی و انسانیت اعلام کنند!

ادمین خلیج فارس

یاری نامه (منابع، ارجاعات و توضیحات)

حمایت از قلم در پاریس، محکومیت قلم در عربستان!


گله‌ای از مردان! منفعل و پیرزنان مکار در یک خیابان خلوت و در پاریس در حالی‌ که زیر بغل یکدیگر را گرفته‌اند، به بهانه حمایت از قلم و نویسنده، در دنیا خود را نئون میکنند، و از آنطرف در مراسم مرگ کسی‌ شرکت میکنند، که قلم و نویسنده را به میدان جهالت ، توحش و اسارت میبرد، و ۱۰۰۰ شلاق میزند!!

یعنی‌ ناخواسته و غیر مستقیم میگویند ما دلقکان سیرکی هستیم که در هر شهری مناسب شهروندان آنجا نمایش میدهیم.




مغز احمق‌ها ، دانش را به پنداشته ها، فلسفه را به نادانی‌ و هنر را به خودنمائی مبدل می‌‌كند