۱۱.۱۱.۹۲

بگو چه مانده که بستانی؟


امشب بر آستان جلال تو
آشفته ام ز وسوسه الهام
جانم از این تلاش بتنگ آمد
ای شعر ای الهه خون آشام

دیریست کان سروده خدایی را
در گوش من بمهر نمیخوانی
دانم که باز تشنه خون هستی
اما بس است اینهمه قربانی

خوش غافلی که ازسر خودخواهی
با بندهات بقهر چها کردی
چون مهر خویش دردلش افکندی
او را زهرچه داشت جدا کردی

دردا که تا بروی تو خندیدم
در رنج من نشستی و کوشیدی
اشکم چو رنگ خون شقایق شد
آنرا بجام کردی و نوشیدی

چون نام خود بپای تو افکندم
افکندیم بدامن دام ننگ
آه ای الهه کیست که میکوبد
آینه امید مرا برسنگ؟

درعطر بوسه های گناه آلود
رویای آتشین ترا دیدم
همراه با نوای غمی شیرین
در معبد سکوت تو رقصیدم

اما، دریغ و درد که جز حسرت
هرگز نبوده باده بجام من
افسوس ای امید خزان دیده
کو تاج پر شکوفه نام من ؟

از من جز ایندو دیده اشک آلود
آخر بگو چه مانده که بستانی ؟
ای شعر ای الهه خون آشام
دیگر بس است اینهمه قربانی.
فروغ فرخزاد

Orsi photographed by Réka Liziczai







هیچ آرزویی از ازل نبوده است


به این جایم رسیده
از قول و قاعده بیزارم
از نام و از نوشتن بیزارم
از ترس دلهره دانایی
بیزارم از چه رفته به باد و
از چه خواهد شد این همه که خواب
هی سیب رسیده
طعم ناتمام به یک بارگی


مرا طواف همان ملائکم بس بود
سجده ی نور و سکوت ستاره ام بس بود
این چه رنج و راز بی آغازی ست
که هی نرفته باز
دامن دریا را به تحفه ی تشنه اش تر کنم ؟


مرا به خانه ی خودم
به خواب همان هزاره ی رویا ریز اینه برگردانید
به طعم ناتمام و نه برکت بوسه
تنها باد است که از فراز خاکستر ما می گذرد
بگذارید به خانه ام برگردم
مرا جز آن آرامش تا ابد عجیب
دیگر هیچ آرزویی از ازل نبوده است .
علی صالحی



قارچ دُنبَلان ایران گران‌ترین ماده خوراکی دنیا


گران‌ترین ماده خوراکی دنیا نوعی قارچ وحشی است.

قارچ وحشی به نام قارچ دُنبَلان (Truffle) که فقط قیمت یک مشت آن رقم بالای ۱۰۰۰ دلار است.
این نوع قارچ به دلیل ارزش زیادش، معمولا توسط گروه‌های مافیایی و یا مانند مواد مخدر به صورتی خاص معامله می شود.

قارچ دُنبَلان ( Truffle) نوعی قارچ خوراکی گرانقیمت و کمیاب است. این قارچ در گونه‌های مختلف به رنگهای قرمز تیره، خاکستری، سفید، بنفش و سیاه است ولی لذیذترین نوع آن دارای پوستهٔ سیاه‌رنگ است.

قارچ‌های دنبلان معمولاً دسته دسته در عمق ۳۰ سانتیمتری در خاک و نزدیک به ریشه‌های گیاهان و درختها می‌رویند. کاشت آنها نتیجه مفید نداده‌است، ولی به حالت طبیعی در بسیاری از زمینهای معتدل دیده می‌شوند و آنها را به وسیله سگ یا خوک پیدا می‌کنند.

ترکه خواست ادای اروپایی‌ها را درآره.....

آن ستاره كه فرو شد دیگر بار در جای خود بر آسمان بر می آید























ناخدای ترک، کشتی ش را در ساحل ترکیه پارک کرد.



ویدئویی که کشتی بزرگی را در حال ورود به یکی از سواحل ازمیر ترکیه نشان می دهد در شبکه اجتماعی یوتیوب بیش از ۵۰۰ هزار بازدید کننده داشته است. این ویدئو نشان می دهد که چگونه کشتی قدیمی پیش از برخورد با دو کشتی دیگر به سرعتی یکنواخت به سوی خشکی در حرکت بوده است.

منبع

لاری جانی ها؛ مثلث زر، زور و تزویر


محمدجواد اردشیر لاریجانی، یکی از عناوین درخور جمهوری اسلامی را دراختیار دارد: رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه. در روزهای اخیر چند رخدادِ پیوسته به هم، در رابطه با شخص حقیقی و حقوقی جواد لاریجانی به‌وقوع پیوسته، و او را چونان حلقه‌ای واسط و رابط، در کانون این رویدادها قرار داده است. آن‌جا که تصویری برجسته از مثلث مشهور دکتر شریعتی، "زر و زور و تزویر" و "تیغ و طلا و تسبیح"، خودنمایی می‌کند و استبداد زیر پرده‌ی دین به‌روایت کردار اقتدارگرایان ملموس می‌شود.

نخست؛ نگارنده شنیده که دادگاه تجدیدنظر به محکومیت وی در ماجرای تصرف اراضی ملی در ورامین و سوء‌استفاده از زمین‌های مزبور در کاربری غیرقانونی (دامداری و حفر چاه) رأی داده است. باید دید آیا برادر بزرگ، از امکان قانونی دراختیار برادر کوچک‌تر (صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه) سود خواهد برد یا نه. امکانی که به موجب ماده ۱۸ اصلاحی قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۸۵ متحقق می‌شود: چنانچه حکمی از دادگاه صادر شود و به مرحله‌ی قطعیت برسد، ولی به تشخیص رئیس قوه ‌قضاییه رأی مزبور خلاف بیّن شرع باشد، امکان اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد به دعوای منتهی به حکم مزبور وجود دارد.

اگر این شنیده (محکوم شدن جواد لاریجانی توسط دادگاه تجدیدنظر) قطعی و علنی شود، باید منتظر تکاپوی "رییس ستاد حقوق بشر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی" بود. او البته مثل برخی دیگر از میلیاردرهای محکوم‌شده، نیازی ندارد که چند صد میلیون به خواهرزاده‌‌اش دهد تا از ماده‌ی پیش گفته، منتفع شود. دو اخوی، در دستگاه قضایی همکار هستند و امکان دیدار به‌قدر لازم، میسر است.

عاقبت فرار از مدرسه

بی‌ نزاکتی که بی‌ پاسخ نماند


کوفی عنان رئیس گروه متنفذین و دبیرکل سابق سازمان ملل! عصر روز گذشته با علی اکبر ولایتی مشاور امور بین‌الملل رهبر معظم انقلاب و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرد.
پس از پایان این دیدار، کوفی عنان با ولایتی به رسم دیپلماتیک دست می‌دهد و عکاسان خبری هم از این دست دادن عکس می‌گیرند اما نکته قابل توجه این است که در جریان این دست دادن، ولایتی پاسخ جالبی به اقدام غیردیپلماتیک و خارج از عرف دیپلماتیک کوفی عنان می‌دهد.


کوفی عنان هنگام دست دادن با ولایتی، دست چپ خودش را در جیب خود کرده و علی اکبر ولایتی هم در پاسخ، بلافاصله دست چپش را در جیب می‌کند و لبخند می‌زند تا اقدام خارج از عرف عنان، بی‌پاسخ نماند.

منبع: سایت تسنیم

۱۰.۱۱.۹۲

سر بسته ماند


از شب ریشه سر چشمه گرفتم و به گرداب آفتاب ریختم
بی پروا بودم دریچه‌ام را به سنگ گشودم
مغاک جنبش را زیستم
هوشیاری‌ام شب را نشکفت 

روشنی‌ام روشن نکرد
من ترا زیستم شبتاب دوردست
رها کردم تا ریزش نور 

شب را بر رفتارم بلغزاند
بیداری‌ام سر بسته ماند 

من خوابگرد راه تماشا بودم
و همیشه کسی از باغ آمد و مرا نوبر وحشت هدیه کرد
و همیشه خوشه چینی از راهم گذشت و کنار من خوشه راز از دستش لغزید
وهمیشه من ماندم و تاریک بزرگ 

من ماندم و همهمه آفتاب
و از سفر آفتاب سرشار از تاریکی نور آمده ام
سایه تر شده ام
و سایه وار بر لب روشنی ایستاده ام
شب می شکافد 

لبخند می شکفد 
زمین بیدار می شود
صبح از سفال آسمان می تراود
و شاخه شبانه اندیشه من بر پرتگاه زمان خم می شود.

سهراب سپهری