سالهای پس از جنگ جهانی دوم در اروپا را میتوان یکی از سیاه ترین دوران برای این قاره دانست. پس از یک قرن چپاول ثروت های شرق, عمدتا هند و چین و ایران که از اواسط قرن ۱۸ آغاز گشته و تا جنگ جهانی اول ادامه داشت (۱۹۱۴) و اروپایی ها تازه یاد گرفته بودند که چگونه با قاشق و چنگال خوراک بخورند و بجای پوشیدن گونی , پارچه بافی یاد گرفته و دوخت لباس را تجربه میکردند و قشر هایی از آنان از طریق دزدی و لفت و لیس از طریق دزدی دریایی به مکنتی رسیده و از قرون وسطی بدر آمده و از شرقی ها تمدن و فرهنگ و دانش را میآموختند, و درست بدلیل همین تازه بدوران رسیدهگی هم جنگ جهانی اول را راه انداختند, و نتیجتا به فقر مطلق, آشوب های گسترده, ترور و جنگ های داخلی هولناک دچار گشته و بشدت در رنج و تنگ دستی غوطه ور بودند. که همین اشفتگی و پریشانحالی آنانرا بجنگ دیگر جهانی کشاند که نتنها اوضاع آنان را توان نبخشید بلکه بفقر و تیره روزی و نکبت آنان افزود. این وضع تا سال فتنه ۵۷ ( ۱۹۷۹) ادامه داشت. در این سال با برداشتن سد محمد رضا شاه و سرازیر شدن سیل گونه نفت خلیج پارس از طریق عربستان و امارات از جنوب ایران و از طرف غرب توسط صدام در عراق بطرف اروپا و آمریکا شرایط برای آنان تا حدی قابل تحملتر گردید ولی هنوز ویرانیها بگستردگی ادامه داشت. تا سال ۲۰۰۱ و سناریو ۱۱ سپتامبر و حملات از پیش مهندسی شده تروریستی به آمریکا که بهانه حمله به افغانستان و عراق گشته و پس از آن هم با راه انداختن بهار عربی و ویرانسازی لیبی و اشغال مصر آخرین میخ نیز به تابوت مردم آسیای مرکزی زده شده و آمریکاییها و اروپاییها بطور کلی و بدون کوچکترین شایستگی و تلاشی از خاک برخاسته و به اوج رسیدند.
در دهه های ۵۰-۶۰-۷۰ که مردم دنیا بخاطر یک تکه نان یکدگر را تکه پاره میکردند, ایرانی ها با شکمی سیر و در حال رقص بابا کرم با سرعتی شگفت انگیز به دروازه های طلایی و زندگی در کاخ و رسیدن بعرش میتاختند. و پس از فتنه ۵۷ جایگاه ایرانیان با مردم دنیا عوض شد. یعنی مردم ایران بعقب و فلاکت و فقر و ذلت رانده شده و دنیا با سرعتی چهار نعل بطرف پیشرفتهای عمرانی و اقتصادی شتافت .
این مختصر که نوشته شد برگی از مثنوی ۷۰ من ِ تاریخی است که کم و بیش مردم ما و دنیا از آن باخبرند. تصاویر زیر گوشه کوچکی از روزگار مردم کوچه و بازار اروپا و آمریکا را در دهه های پس از جنگ جهانی دوم تا سال های ۹۰ نشان میدهد.
غربی ها مثلی دارند که میگوید: آنچنان ظاهر سازی کن که خودت هم باورت شود و ادامه بده تا واقعیت یابد. درایران سالهای جنگ داخلی و ذلت و فقر و نکبت در غرب با تبلیغات گسترده به بهشت برین اروپا و آمریکا تبلیغ گشته و برعکس آنچه ایرانیان داشتند و مورد حسادت بود با عنوان دیکتاتوری و بیچارگی توسط احمق ها و مزدوران به ملت ایران حقنه گشت. و غربیها آنچنان و آنقدر ظاهر سازی کردند تا واقعیت یافت.
در دهه های ۵۰-۶۰-۷۰ که مردم دنیا بخاطر یک تکه نان یکدگر را تکه پاره میکردند, ایرانی ها با شکمی سیر و در حال رقص بابا کرم با سرعتی شگفت انگیز به دروازه های طلایی و زندگی در کاخ و رسیدن بعرش میتاختند. و پس از فتنه ۵۷ جایگاه ایرانیان با مردم دنیا عوض شد. یعنی مردم ایران بعقب و فلاکت و فقر و ذلت رانده شده و دنیا با سرعتی چهار نعل بطرف پیشرفتهای عمرانی و اقتصادی شتافت .
این مختصر که نوشته شد برگی از مثنوی ۷۰ من ِ تاریخی است که کم و بیش مردم ما و دنیا از آن باخبرند. تصاویر زیر گوشه کوچکی از روزگار مردم کوچه و بازار اروپا و آمریکا را در دهه های پس از جنگ جهانی دوم تا سال های ۹۰ نشان میدهد.
غربی ها مثلی دارند که میگوید: آنچنان ظاهر سازی کن که خودت هم باورت شود و ادامه بده تا واقعیت یابد. درایران سالهای جنگ داخلی و ذلت و فقر و نکبت در غرب با تبلیغات گسترده به بهشت برین اروپا و آمریکا تبلیغ گشته و برعکس آنچه ایرانیان داشتند و مورد حسادت بود با عنوان دیکتاتوری و بیچارگی توسط احمق ها و مزدوران به ملت ایران حقنه گشت. و غربیها آنچنان و آنقدر ظاهر سازی کردند تا واقعیت یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر