۱۶.۱.۹۶

شتر


در ایران بویژه در اطراف کاشان شتر نر را لوک و شتر ماده را ارونه و همچنین نوزاد ماده را مجی و نوزاد نر را هاشی میخوانند. خاستگاه شتر مناطق کویری و مرکزی فلات ایران است و از این منطقه بدیگر کشور‌ها برده شده است. در دهه‌های ۷۰ میلادی یک کشتی‌ شتر که بالغ بر هزاران نفر شتر بود از ایران به استرالیا برده شد و در بیابان‌های آنجا رها گشت. این عمل باعث شد که امروزه استرلیا جمعیتی بالغ بر میلیون‌ها نفر شتر وحشی را در خود جای دهد و به صادر کنند شتر تبدیل گردد. شتر از این منطقه به کویر‌های شبه جزیره عربستان برده شده و بعنوان حیوان بومی این مناطق معروف گشته است. البته اسب‌های ایرانی‌ هم به عربستان برده شده و هر چند زنده نماندند ولی‌ به عنوان اسب عربی‌ معروف گشته اند!(امروزه اسب‌های ایرانی‌ را در اصطبل‌هایی‌ که تهویه و خنک کردن هوا در آنجا بطور مصنوعی صورت می‌گیرد نگاهداری میکنند چرا که اسب بطور طبیعی تحمل هوای گرم این مناطق را ندارد. و اسب عربی‌ جکی است که تنها احمق‌ها آنرا واقعی‌ می‌پندارند. مانند رقص زنان ایرانی‌ که به رقص عربی‌! معروف شده است. و هیچ خدائی نپرسید که اعرابی که نوزادان دختر خود را تا همین ۵۰ سال پیش زنده بگور میکردند و همین امروزه هم وجود زن را ننگ‌ میشمارند و آنان را پنهان میسازند، تا جایی‌ که اجازه رانندگی‌ به آنان را نمی‌دهند که این امر موجب ساخت هزاران جوک و تمسخر آنان از طرف غربی‌ها گشته است، اعرابی که همین امروز هم در مجالس جشن خود از پسر بچه‌ها و مخنث‌ها برای گرم کردن و مجلس آرائی استفاده میکنند، چگونه زن در چنین محیط و در بین چنین بربر‌هایی‌ میتوانسته برقصد و جلوه نمایی کند آنچنان که رقصش جهانی‌ شده و بنام رقص عربی‌ معروف گردد؟ و یا کلماتی که به لغات عربی‌ معروف شده‌اند در حالی‌ که یک کتابخانه کتب دانشمندان ایرانی‌ شاهد پارسی بودن آنهاست به کنار گذشته شده و تنها بگفته آخوند‌ها مستند میگردد که این کلمات عربی‌ اند! عربی‌ که سخن گفتن نمیداند و همین امروزه هم حتی یک سخنور در میان آنان نیست بیکبار صاحب یک لغتنامه از کلمات میشود!! و هزاران دزدی فرهنگی‌ و مادی و معنوی که وقتی‌ یک پرسش ساده روبروی آنها میگذاری از شدت دستپاچگی به دریوزگی می‌افتند.)

شتر دارای ویژگی‌‌های مخصوص بخود است که گاها بسیار جالب است. مثلا شتر "جی پی‌ اس‌" سرخود است و اگر یکبار راهی‌ را برود امکان ندارد آن راه را گم کند بهمین دلیل ساربانان براحتی‌ شب‌ها در پشت شتر‌ها خوابیده و نگران گم شدن در کویر‌های بیسر وانتها نیستند، چرا که میدانند شتر با چشم بسته هم راه را پیدا می‌کند. دیگر ویژگی‌ شتر داشتن انبار خوراکی در بدنش است که بحیوان این امکان را میدهد که تا یکماه بدون آب و خوراک زندگی‌ کند، در نتیجه باز ساربانان دغدغه خوراک این وسیله نقلیه‌ را نداشته و در منزل که او را بار میزنند تا انتهای سفر خیالشان از خورد و خوراک او راحت است. و با اینکه این انبار‌ها که به کوهان شتر معروف است باعث بوی بسیار بد دهان شتر میگردند تا جایی‌ که تحمل نزدیکی‌ با نفس او را بسیار مشکل میسازد، ولی‌ اعراب آنچنان از وجود این حیوان خوشحالند که گاها با او سکس هم دارند. گفته میشود اولین باری که شتر از ایران به کویر عربستان برده شده، اعراب که تا آن زمان موجود چهار پا ندیده بودند، شروع بدست کشیدن به بدن این حیوان کردند. در این زمان شتر میشاشد و اعراب که چنین چیزی را ندیده بودند، دست‌های خود را زیر شاش او گرفته و مشت‌های خود را پر از شاش کرده و سپس آنرا می‌چشند. رطوبت شاش در دهان اعراب برای آنان آنچنان خوش میاید که از آن زمان تا کنون نوشیدن شاش شتر تبدیل به یکی‌ از علایق آنان گشته است و حتی برای آن مقام دارویی قائل شده و آنرا برای درمان درد‌های خود نیز مورد استفاده قرار میدهند.

دیگر ویژگی‌ شتر عصبانیت و خشم اوست. شتر بدلیل داشتن حافظه قوی، نامردمی و ستمی که بر او برود را هرگز فراموش نمیکند. شتر به دلیل هوش سرشار به ساربان مورد نظر هنگامی که در جمع قرار دارد هرگز حمله نمی کند. و تنها نگاه خشم آلودش را که شراره انتقام از آن می بارد بچشمان آن ساربان می اندازد و با دهان کف آلود پیاپی نعره‌های گوشخراش وهولناک سرمیدهد زیرا لوک کینه توز درعین عصبانیت خوب میداند که اگر در جایی‌ که چندین ساربان وجود دارند، خشم خود را نشان دهد، برسر او ریخته و با چوب و سنگ و چماق و خنجر هلاکش میکنند و اگر در میان جمع بساربانی که اذیتش کرده حمله کند سایرین با چوب وچماق بجانش می افتند. پس تنها بنگاهی‌ بسیار خشمگین بساربان بسنده کرده و منتظر میشود تا او را در بیابان تنها گیر آورد. این ویژگی‌ در پارسی اصطلاحا به کینه شتری معروف است. کینه شتری کینه پی گیری است که تاکنون سابقه نشان نداده که پذیرایی و ملاطفت مجدد ساربان بتواند آنرا تعدیل نماید . شتر خشمگین همواره منتظر فرصت مناسب است که انتقامش رااز ساربان متجاوز بگیرد. و این انتظار گاهی‌ سالها طول می‌کشد و وای بروزی که شتر آزرده و کینه توز آن فرصت مناسب را بچنگ و ساربان مورد نظر را یکه و تنها در بیابان گیر آورد . البته ساربانان برای این طور مواقع راه چاره و علاجی اندیشیدند که به لیاقت و زرنگی آنان بستگی دارد. وقتی ساربان در بیابان مورد حمله لوک خشمگین قرار گرفت راه نجاتش این است که در حال فرار ازشتر، لباسهایش را یکایک درآورد و به پشت سرش بیندازد . در اینجاست که شتر گول می خورد و بجای ساربان که در حال فرار است لباسی را که جلویش افتاده بدندان می گیرد و تنه سنگین خود را روی آن می مالد. سپس مجدداً با لنگهای درازش به تعقیب ساربان می پردازد و خودرا به او میرساند. ساربان یک تکه دیگر از لباسهایش را می اندازد و خلاصه به این ترتیب تا آخرین تکه لباس خود را بیرون آورده در حال فرار جلوی شتر انتقامجو می اندازد. چنانچه تا زمانی که لباسهایش تمام شد توانست خود را به آبادی یا پناهگاهی برساند بدون شک نجات خواهد یافت وگرنه مرگش حتمی است آنهم چه مرگ فجیع ودلخراشی .

میفرمایند بشر جایزالخطاست واز اینرو بسیاری از اعمال و رفتار آدمی که ناشی از اشتباه یا علت جهالت و جوانی باشد قابل عفوو بخشایش است ولی بعضیها که لذت عفو رانچشیده اند در انتقام و کینه توزی چنان یکدنده ومقاوم هستند که بهیچ وجه حاضر نمی شوند ذره‌ای ازانتقامجویی خارج شوند و قلم عفوو اغماض بر جریده جرایم و خطایا بکشند. کینه توزی این گونه افراد لجوج ویکدنده درعرف اصطلاح به کینه شتری تعبیرشده است و در مقام کینه‌های پی گیر به آن استشهاد می کنند.

بلطف پژوهش‌ها و تحقیقات بعمل آمده علمای حیوان شناسی، شتر مهربانترین و قانعترین حیوان جهان شناخته شده است. طاقت و توانایی این حیوان بارکش در برابرتشنگی و گرسنگی آنهم در بیابانهای بیکران و ریگزارهای سوزان واقعاً عجیب و شگفت انگیزاست. نکته بسیار شایان توجه در موضوع شتر آنست که این حیوان بشدت به موسیقی علاقه دارد. بهمین سبب همواره زنگی را بگردن او انداخته و او را بر سر شوق می‌آورند. شتر گامهای خود را با آهنگ و گام زنگوله منظم میکند و مطابق وزن صدا آرام یا تند حرکت می کند و رقصی شتری را می‌آغازد. رقصی که به سما نزدیک است. ایرانیان از این ویژگی‌ شتر هنگامی که میخواستند دریک مسافت فوق العاده طولانی او را راه ببرند استفاده کرده و ساربانان آهنگ مطلوب حیوان را با نی‌‌ ترنم می کردند، تا شتر بعشق موسیقی، رنج سفر را بفراموشی بسپارد.






هیچ نظری موجود نیست: