جانی و روانی و قاضی!! قاضی صلواتی کسی که صدها هزار ایرانی را اعدام کرده است |
او یک بیمار روانی و جنایتکار بود. اگر فتنه غربیها در سال ۵۷ در ایران رخ نمیداد، بیشک او تبدیل بیک قاتل زنجیرهای (سریال کشنده) میشد. برای درک بهتر این جنایتکار و جنایات او میتوان بیکی از خاطرات او که خودش تعریف کرده نگاه کرد. او میگوید جوان پانزده سالهای را صرفا بجرم داشتن روزنامه مجاهدین (بدون برگزاری دادگاه و در محل دستگیری) اعدام کرده و این کار را برای عبرت سایرین انجام داده است!
خلخالی پیرامون اعدام پسر نوجوانی که نشریه ارگان مجاهدین خلق را میخواندهاست میگوید:
"برای خیلی از همکارانم این پرسش بود که چگونه میشود اینها ( مجاهدین ) را سر جایشان نشاند. عصر از پیش امام بازگشته بودم. داشتیم میآمدیم داخل منزل که از شیشه ماشین دیدم دوتا بچه پانزده، شانزده ساله گویا پنهانی چیزی با هم رد و بدل کردند. دستور دادم بگیرند و بگردندشان تا ببینم ماجرا چیست ! خودم از کیف یکی از آنان روزنامه مجاهدین را در آوردم. یادم هست فامیلیش شریعتی بود. همانجا پسره را با گلوله زدم و بهمراهانم گفتم اینجوری باید با این جانوران برخورد كرد!
چنین رفتاری، نه ازیک آدم طبیعی که تنها ازیک روانی یک آدمكش زنجیره ایی برمیآید. چنین روانیهایی بطور طبیعی و قانونی، یا باید در گوشه تیمارستان به زنجیر بسته شوند یا در زندانها تحت مراقبت ویژه قرارگیرند. ولی پس از اشغال ایران و فتنه ۵۷، به چنین مریضهایی بالاترین مقام قضای داده شده و جان یک ملت را در کف دستانشان قرار داده اند. دراینکه خلخالی یک بیمار روانی (psychopath) بود، هیچ شکی نیست. و با قطعیت کامل میتوان ادعا کرد که چرا چنین جنایتکارانی دریک نظام اشغالگر بمدت نزدیک به ۴ دههٔ برسرکارند و بدون هیچ مواخذه و بازخواستی بجنایت میپردازند! اما پرسش اینجاست که آن ملتی که این جنایتکاران را چنین گستاخ بر جان خود، هم میهنان، عزیزان ، دوست و آشنا و همسایه و غریبه دیدند و دم نزدند، را چه میتوان نامید.
وجود چنین اشخاصی در صدر حاکمیت، تنها اثبات این نکته برای آن دسته از کسانی است که یا از روی حماقت و یا مغرضانه این واقعیت را ندید میگیرند که با نظام و رژیمی خونخوار و غیر ایرانی و بیگانه طرفند.
شاید برخی تصور کنند که با مرگ خلخالی سیستم و این نظام اصلاح شده و دیگر چنین اشخاصی در صدر این نظام حضور ندارند، اما چنین نیست. ما اکنون شاهد حضور جنایتکاران دیگری هستیم، که نه تنها از خلخالی دستی کمتر ندارند، بلکه گاها از او جلو زده و روی سیاه او را سپید کردهاند. کسانی مانند: روانی خطرناک و بسیار مریض، شخصی بنام قاضی صلواتی.
این جنایتکار که بر اساس گزارشها ارتباط صمیمی با شخص خامنهای دارد، سی سال پس از خلخالی آنچنان عمل می کند که خلخالی تبرئه میشود و همچنان با احکام خود، نشان میدهد که نه تنها خلخالی نمرده ، بلکه با توانایی بیشتر و درجه غلظت و شدت مریضی بیشتر همچنان میتازد و تنها اسمش از خلخالی به قاضی صلواتی تغییر یافته است. و این قاضی صلواتی با اشخاصی بنام های مقیسه ، مرتضویی و پیرعباسی از نمونههای توحشی هستند که بطور قانونی و بیرحمتر از داعش بر راس حکومت و رژیم اشغالگر بر سر جان و مال مردم و ملت ایران نشسته اند.
نسب وخانواده وفرزندانهای این قاضی الاقضات ها!
قاضی مقیسه : یکی از بزرگترین جنایتکاران علیه بشریت که در سالهای اخیر مثلت جنایت را در نظام قضایی کشور تشکیل داده قاضی محمد ناصر مقیسه است. تاریخ تولد وی حوالی ۱۳۳۵ ومحل تولد او روستای کوچک مقیسه در اطراف سبزوار اعلام شده ولی هیچ گونه نشانی از اینکه چنین شخصی با این مشخصات در ایران وجود داشته نیست و شناسنامه و پاسپورت او کاملا تازه است و در اسناد پیش از فتنه ۵۷ در جای ثبت نشدهها است.
قاضی مقیسه دارای سه همسر و تا آنجا که میدانم ۶ فرزند، چهار پسر و دو دختر است. همسر سوم وی بیست ساله است و ۴ سال پیش به عقد وی در آمد. ظاهراً دختر جوان با تهدید خانوادهاش نذر وی شده است.
صلواتی: این شخص روانی را از اهالی تویسرکان نامیده اند، و باز هم کسی او را در محل بیاد نمیآورد. او دارای یک دختر و یک پسر است. پسرش (ابراهیم) ازدواج کرده و دخترش دانشجو است. منزل مسکونی قاضی صلواتی در خیابان ظفر تهران است و برای پسرش در فرمانیه خانهای خریداری کرده است. وی با محافظ تردد میکند.
صلواتی معروف به قاضی صلواتی قاضی و رئیس شعبهٔ ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی و دادرس علیالبدل دادگاههای عمومی تهران است. وی در سالهای اخیر قاضی پروندهای مشور و جنجالی بوده است. صلواتی یکی از قضات شناخته شده کشور است که این روزها به پرونده بابک زنجانی به عنوان یکی از جنجالیترین پروندههای فساد مالی سالهای اخیر رسیدگی میکند.
قاضی صلواتی که می کوشد با صدور پی درپی احکام اعدام نام خود را جایگزین نام قاضی مرتضوی کند، در اقدامی دیگر مانع از ارجاع پرونده ناصر عبدالحسینی که او را نیز به اعدام محکوم کرده، به دیوانعالی کشور شده است. سایت موج سبز با اعلام این خبر گزارش داده که " ناصر عبدالحسینی از بازداشتشدگان اعتراضات پس از انتخابات، که به اتهام ارتباط با "سازمان مجاهدین خلق" توسط قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ به اعدام محکوم شده است، از حق رسیدگی به تقاضای استیناف خود در دیوان عالی کشور محروم شد و پرونده وی با وجود آنکه مرجع استیناف برای احکام اعدام، الزاما دیوان عالی کشور است ، به شعبه ۳۶ تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی احمد برزگر ارجاع گردید."
بنابه گزارشهای دریافتی رژیم آخوندی از طریق قاضی جنایتکار صلواتی فشارهای خود را بر زندانیان سیاسی شدت بخشیده است. درحال حاضر تقریبا اکثر پرونده زندانیان سیاسی به شعبه ۱۵ دادگاه ضد انقلاب که رئیس آن صلواتی است ارجاع میشود. پروندههای فعالین دانشجوئی، خانواده و شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان مجاهد سال ۱۳۶۷ همچنین فعالین سیاسی بهدستور وزارت اطلاعات به این شعبه ارجاع داده میشود. یکی از شیوههای این قاضی جنایتکار این است که به مدت بسیار طولانی این پرونده را مسکوت باقی میگذارد، در بعضی موردها روز برگزاری دادگاه به زندانی ابلاغ میشود که دادگاه او به تعویق افتاده است و این مسأله را چندین بار تکرار میکنند. در موردها متعدد پس از برگزاری دادگاه، ماهها از تاریخ برگزاری دادگاه میگذرد ولی از تعیین تکلیف پرونده زندانی خوداری میکنند و با این شیوه زندانی را تحت فشارهای روحی و انتظار قرار میدهند. در موردهای زندانیان سیاسی را بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار میدهند و با این قانون دست خود را باز میگذارد که زندانی را به اعدام محکوم کنند. (۱)
سعید مرتضوی : او را زادهٔ ۱۳۴۶ درشهرستان تفت یزد میخوانند. و این اطلاعات هم مشکوک و مخدوش است. بهرحال جنایات این شخص چه بعنوان قاضی و چه جنایاتش در کهریزک مثل خورشید روشن است و مستقیما زهرا کاظمی خبرنگار سفر کرده به ایران از کانادا را در یه جلسه بازجویی با ضربهای که با شی سنگین به سرش میزند، در جا میکشد. هر چند به تازگی از ملت ایران بخاطر جنایات سهمگین خود عذر خواهی کرده و در اینکه بیمار روانی است، جای شکی نیست ولی سابقه کار و کارنامه گذشته او بعنوان قاضی و کشتارهای بیرحمانه اش، روی داعش را سپید نموده و همچنان در دفتر تاریخ فتنه ۵۷ میدرخشد. همسر او هما فلاح دکترای رشته پزشکی است.
پس از اینکه سعید مرتضوی به ریاست سازمان تأمین اجتماعی رسید با حکمی همسرش را به ریاست بیمارستان شریعت رضوی، وابسته به سازمان تامین اجتماعی منصوب کرد. سپس در آبان سال ۹۱ او را به دلیل «خدمت خالصانه» به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تامین اجتماعی گمارد. هما فلاح همزمان با بررسی پرونده همسرش به عنوان متهم ردیف اول بازداشتگاه کهریزک توسط دادگاه، نامزد چهارمین دوره شورای شهرتهران شد!
سه شعبه برای رسیدگی به جرایم سیاسی:
چه كسانی احكام متهمان سیاسی را در تهران صادرمی كنند ؟ حكم هایی كه هر روز با سالهای بیشمار زندان، اعدام و محرومیت از فعالیت و تبعید صادر و اخبار آن در سایتهای مختلف منتشر می شود ؟ آیا این احكام توسط قاضی هایی عادل و بیطرف صادر می شود یا قضاتی كه كاملا گوش به فرمان نهادهای امنیتی هستند ؟ به راستی در دادگاه انقلاب پس از حوادث انتخابات سال۸۸ بر متهمان سیاسی چه گذشت و آنها چگونه در دادگاههای چند دقیقهای با احكامی طولانی مجبورشده اند سالهای زیادی از زندگیشان را پشت میلههای زندان بگذرانند ؟و یا چه کسی یا کسانی حکم به گرفتن جان این متهمان داده اند؟
سه شعبه دادگاه انقلاب به ریاست سه قاضی مشخص واقع در خیابان معلم تهران رسیدگی به اتهامات افرادی را كه بجرایم سیاسی در كشور دستگیر می شوند، بر عهده دارند . این در حالی است كه در همین دادگاه قاضیهای بیطرفی هستند كه اگر این پروندهها به آنها ارجاع شود جور دیگری برخورد می كنند. اما نهادهای امنیتی با انحصاری كردن این پروندهها و ارجاع آنها به این سه شعبه حكم هایی را كه می خواهند از قاضیهای این شعبهها برای متهمانشان می گیرند.
ابوالقاسم صلواتی قاضی پروندههای فعالان سیاسی است و همراه با آخوند محمد مقیسه و عباس پیرعباسی در بیدادگاههای انقلاب اسلامی تهران مثلث جنایت علیه بشریت را میسازد، وی یکی از قضات گوش بفرمان وزارت اطلاعات(که زیر مجموعه وزارت اطلاعات ترکیه است) است و حکمهای سنگین و خشن فراوانی مانند اعدام را بفراوانی علیه متهمان سیاسی صادر کرده است.
صلواتی، رییس و قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران است
١- قاضی ابوالقاسم صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب یكی از این قضات است كه با دادن حكمهای طولانی و به ویژه صدور احكام اعدام به متهمان به عنوان یكی از سخت گیرترین و گوش به فرمانترین قاضیهای این دادگاه معرفی شده است . وقتی پرونده كسی به قاضی صلواتی ارجاع می شود آه از نهاد متهم بلند می شود چون می داند كه با قاضیای روبرو است كه كوچكترین رحم و مروتی ندارد و با متهمان حتی سختگیرانه تر از آنچه نهادهای امنیتی از او می خواهند، رفتار می كند .
٢- محمد مقیسه رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب یكی دیگر از این قضات است .او به برخوردهای تند و خشن با متهمانش معروف است. داد و فریاد و توهین به متهمان در جلسه دادگاه ،یكی از اصول اصلی قضاوت او است.
قاضی مقیسه و جنجالهای روز دادگاه
محمد مقیسه، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب است که در دهههای اول انقلاب در اوین حاج ناصر نامیده می شد .او ابتدا با نام “حاج ناصر” دراجرای احكام اعدام همراه با مجتبی حلوایی همراه بود. او بعدها رئیس شعبه حجاب و ماهواره شد که دفتر آن در انتهای خیابان بهشتی بود. او پس از انتخابات احكام زیادی را برای دستگیر شدگان به خصوص كسانی كه در اعتراضهای خیابانی بازداشت شده بودند صادر كرد . او در جلسههای دادرسی همواره با فریاد و توهین با متهمان روبرو می شود .بسیاری از وکیلها در جلسه دادگاه به او یاد آور شده اند که شما به عنوان یک قاضی قرار است بیطرفانه بین متهم که موکل ماست و شاکی که وزارت اطلاعات است رسیدگی کنید نه اینکه آشکارا خودتان یک طرف ماجرا را بگیرید و به موکلان ما توهین کنید.قاضی مقیسه در برابر این اعتراضها بسیاری از وکلا را از جلسه دادگاه اخراج و جتی آنها را تهدید به زندان کرده است.
٣- قاضی پیر عباسی رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ، از دیگر قاضی هایی است كه پس از حوادث انتخابات سال ۸۸ به این جمع دونفره اضافه شد . او از دادگاه خانواده می آمد. اندكی پس از حضور او در داگاه انقلاب همه فهمیدند كه پیر عباسی، قاضی حكمهای اشد است و سالهای بیشمار زندان ، تبعید و محرومیت در انتظار متهمان پروندههای اوست .
قاضی پیر عباسی كه سال گذشته از دادگاه خانواده به جمع دو قاضی معروف زندانیان سیاسی پیوسته است با لحنی مودب و آرام با متهمان سخن می گوید . اما خیلی زود معلوم شد كه این لحن آرام او فقط برای جلب توجه متهمان پروندهاش است . او اغلب اوقات برای متهمان پروندهاش اشد مجازات را در نظر می گیرد و به دادن زندانهای طولانی مدت، تبعید و محرومیت معروف است .رییس دفتر او ستاری فر از ماموران وزارت اطلاعات مستقر در دادگاه انقلاب است . گفته می شود ستاری فر به طور واضح رفتار پیر عباسی را تحت نظر دارد و به همكاران خود در وزارت اطلاعات گزارش می دهد. لابد آنها می خواهند بدانند این قاضی تازه وارد به چه میزان دستورهای آنان را اجرا می كند.
................................................
(۱)
برخی از پروندهها و احکام قضایی معروف ابوالقاسم صلواتی بدین قرار است"- پرونده جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست
قاضی دادگاه بابك زنجانی
محکوم نمودن آتنا دائمی به ۱۲ سال و ۹ ماه حبس در خرداد ۱۳۹۴.
قاضی پرونده نرگس محمدی در سال ۱۳۹۴
محکوم نمودن مصطفی عزیزی نویسنده و تهیه کننده سابق سازمان رادیو و تلویزیون ایران به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی به خاطر نوشتههایش در فیس بوک.
قاضی تعیین شده برای پرونده جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست. سردبیر واشنگتن پست گفت این محاکمه در برابر قاضیای انجام میشود که بیانصافی او باعث شده اتحادیه اروپا او را به دلیل نقض حقوق بشر مشمول تحریم قرار دهد.
قاضی پرونده محسن امیر اصلانی که به اتهام تفسیر متفاوت از قرآن در دوم مهر ۱۳۹۳ در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد.
صدور حکم اعدام برای دو متهم به زورگیری، در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۱، دو نفر در تهران اقدام به زورگیری با قمه نمودند و مبلغ هفتاد هزار تومان از وی سرقت کردند. فیلم این واقعه در یوتیوب پخش شد و واکنش گستردهای را برانگیخت. پس از دستگیری متهمان، جلسه دادگاه آنان به جرم دو فقره زورگیری در ۹ دیماه برگزار شد. دادستان برای دو نفر از آنها درخواست اعدام کرد. متهم ردیف اول (که دوستانش را به انجام این کار دعوت کرده بود) گفت: من مادرم مریض بود، قبول دارم که جرمی را انجام دادم ولی برای عمل مادرم احتیاج به چهار میلیون تومان پول داشتم. از دو شاکی که در دادگاه حاضر بودند شاکی نخست گفت به خاطر ترس دیگر نه انگشتر به دست میکنم و نه کیف با خودم حمل میکنم و اگر برای انجام کار بانکی میخواهم به بانک مراجعه کنم به همراه چند نفر این کار را انجام میدهم. با این اتفاق در شرایط حاضر از صدای موتور و همچنین آمدن یکباره اشخاص به پشت سرم وحشت دارم. هر تصمیمی که دادگاه بگیرد برای من مورد احترام است. اما شاکی دوم گفت نظرش محاربه و اعدام متهمان نیست چون حتی بدترین آدم هم جا دارد درست شود. وی افزود:پدیده دزدی همیشه در جامعه بوده و هست ولی کار اینها دزدی نیست بلکه نامردی است آثاری که این پدیده در خانوادهام گذاشت باعث شده فرزندم به مدرسه نرود و همسرم نیز قادر به بیرون رفتن از خانه نباشد. محکومان در سحرگاه ۱ بهمن در بوستان هنرمندان اعدام شدند که انتخاب نامناسب محل اعدام نیز انتقاداتی را برانگیخت.
در اردیبهشت ۱۳۹۱، صدور حکم ده سال زندان برای امید کوکبی دانشجوی نخبه رشته فیزیک اتمی در آمریکا و رتبه بیست و نه کنکور سراسری ایران به اتهام همکاری با کشور متخاصم. کوکبی پیش از آن همکاری با با دانشگاهای نظامی ایران را نپذیرفته بود.
صدور حکم ۱۱ سال زندان محمد توسلی رئیس ۷۵ ساله دفتر سیاسی نهضت آزادی. توسلی در آبان ۱۳۹۰ که به اتهام امضای نامه ۱۴۳ نفر به سید محمد خاتمی و مقدمات آن توسط قاضی علیاکبر حیدریفر انجام شد اما پس از زندانی شدن خود حیدریفر به اتهام تیراندازی در پمپ بنزین، صلواتی رسیدگی پرونده را بر عهده گرفت و اتهام توسلی به عضویت در نهضت آزادی تغییر کرد.
وحید اصغری مدافع آزادی بیان، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی، دو بار در سالهای ۹۰ و ۹۱ بدون اینکه خودش در دادگاه حضور داشته باشد و بدون امکان انتخاب وکیل مورد نظر خود توسط قاضی صلواتی محکوم به اعدام شد که هر دو حکم توسط شعبه ۶ دیوان عالی کشور نقض شد. هنوز هیچ حکم قطعیای برای وی تأیید نشده و وی پس از گذشت هفت سال در بازداشت موقت به سر میبرد. این فعال حقوق بشر در نامهای به قاضی صلواتی از شکنجههای خود در طول دو سال انفرادی در بند ۲-الف سپاه سخن گفته است.
قاضی پرونده ویژهنامه خاتون که در آن رنگ چادر سیاه مورد نقد قرار گرفته بود، در این پرونده علیاکبر جوانفکرمدیرعامل خبرگزاری ایرنا و مدیر روزنامه ایران به دلیل چاپ مطالب خلاف موازین اسلامی به شش ماه و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی به شش ماه دیگر و در مجموع به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم شد.
قاضی پرونده فائزه هاشمی رفسنجانی، سعید تاجیک و چند نفر دیگر در نزدیکی حرم عبدالعظیم برای فائزه هاشمی ایجاد مزاحمت و به او و پدرش اهانت کردند. در مورد این حادثه او با روزآنلاین مصاحبهای انجام داد و به دلیل همین مصاحبه، به جرم تبلیغ علیه نظام توسط وی به صورت غیر علنی محاکمه و شش ماه زندانی شد.
قاضی پرونده و صادر کننده حکم اعدام برای مجید جمالی فشی که به ترور مسعود علیمحمدی متهم شد.
قاضی پرونده زندانیان کرد که در نهایت فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و شیرین علمهولی به حکم وی اعدام شدند.
قاضی پرونده ابراهیم یزدی، وی به اتهام شرکت در نماز جمعه غیرقانونی در سن هشتاد سالگی از ۹ مهر ۱۳۸۹ تا ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ در بازداشت بود. صلواتی در جریان این پرونده از پذیرش وکیل یزدی خودداری کرد و به او گفت که باید وکیلش را عوض کند.
قاضی پرونده زهرا بهرامی، شهروند ایرانیهلندی که در تظاهرات عاشورا دستگیر شده بود و بعداً به قاچاق مواد مخدر متهم و در همین ارتباط به اعدام محکوم شد. وی در ۲ بهمن ۱۳۸۹ اعدام شد.
قاضی تعیین شده جهت محاکمه سه آمریکایی بازداشت شده توسط ایران
قاضی اعضای سابق یا هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران که در جریان حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸دستگیر شده بودند و نهایتاً اعدام علی صارمی، محمدعلی حاجآقایی و جعفر کاظمی به حکم وی.
صارمی قبل از ابلاغ حکم دادگاه بدوی و بدون رسیدگی پرونده در دیوان عالی کشور اعدام شد.
صدور حکم اعدام برای دو شهروند کرد به نامهای زانیا مرادی و لقمان مرادی به اتهام دست داشتن در ترور فرزند امام جمعه مریوان.
قاضی دادگاه معترضان ظهر عاشورا که در آن صلواتی یک دانشجوی دامغانی را به اعدام محکوم کرد. در این مورد گفته شد که حکم اعدام بر اساس فتوای مکارم شیرازی صادر شده ولی او این موضوع را تکذیب کرد.
قاضی پرونده حسین درخشان. در ابتدا برای او حکم اعدام درخواست شد و در نهایت به نوزده و نیم سال زندان محکوم گشت.
صدور حکم اعدام برای امیر میرزایی حکمتی به اتهام همکاری با دولت متخاصم و عضویت در سازمان جاسوسی آمریکا و همچنین تلاش برای متهم سازی ایران به تروریسم.
قاضی دادگاه متهمان پرونده کودتای مخملی که به حکم وی شماری از سیاستمداران ایران به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند و محمدرضا علیزمانی و آرش رحمانیپور نیز اعدام شدند. در مورد همین دادگاه عبدالله مؤمنی گفت که چند بار قبل از دادگاه همراه با بازجوها تمرین کرده است و صلواتی به او گفته که اگر بازجوها از او راضی باشند آزاد خواهد شد.
تعدادی از کسانی که در این محاکمات از سوی او با احکام سنگین حبس تعزیری و یا اعدام مواجه شدهاند عبارتند از: محمدرضا علیزمانی (اعدام)، آرش رحمانیپور (اعدام)، عبدالرضا قنبری (اعدام)، امیررضا عارفی، مجید توکلی (۸ سال و نیم حبس تعزیری) رسول بداقی (۶ سال حبس تعزیری)،قاسم شعلهسعدی(۳ سال زندان)،امید منتظری، عبدالله مؤمنی، سلمان سیما، مسعود باستانی، (۶ سال حبس تعزیری)، حسام سلامت، شهابالدین طباطبایی (۵ سال حبس تعزیری)، سینا گلچین(۸ سال حبس تعزیری) مرتضی الویری(۶ سال حبس تعلیقی)، محسن صفایی فراهانی (۶ سال حبس تعزیری)، عماد بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی (۱۰ سال حبس قطعی)، علی تاجرنیا (۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق)، مصطفی تاجزاده (۶ سال حبس تعزیری)، احمد زیدآبادی (۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال تبعید)، رضا شهابی (۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیتهای سندیکایی)،محسن میردامادی (۶ سال حبس تعزیری)، محمد سیفزاده (۹ سال حبس)،عیسی سحرخیز (۵ سال حبس)،داوود سلیمانی (۶ سال حبس تعزیری)، عبدالله رمضانزاده (۶ سال حبس تعزیری)، محسن امینزاده (۶ سال حبس تعزیری)، بهزاد نبوی (۶ سال حبس تعزیری)، محمدعلی ابطحی (۶ سال حبس تعزیری)، محسن آرمین (۶ سال حبس)،عذراسادات قاضیمیرسعید، محمد پورعبدالله، کیارش کامرانی، مهرداد ورشویی، فرامرز عبداللهنژاد، سعید متینپور (۸ سال حبس)، احمدکریمی، مرتضی لایقی، قادر رحیمی، رضا خادمی، حامد روحینژاد، ناصر عبدالحسینی و حسین باستانینژاد
قاضی پروندهای از سید ابراهیم نبوی نویسنده و طنزنویس ایرانی در تیرماه ۱۳۸۸، که به گفتهٔ نبوی برای او احضاریهای صادر کرد و پس از حاضر نشدن وی در دادگاه، قاضی صلواتی وکیل او، نعمت احمدی، را مدتی در بازداشت نگه داشته و مورد تهدید قرار داد.
قاضی پروندهٔ برادران علایی در سال ۱۳۸۷.
قاضی پروندهٔ بمبگذاری ۱۳۸۷ در شیراز که به حکم وی سه نفر به نامهای محسن اسلامیان (دانشجو)، علیاصغر پشتر (دانشجو)، و روزبه یحییزاده (کارگر تراشکار) در فروردین ۱۳۸۸ اعدام شدند. اعدامشدگان از اعضای انجمن پادشاهی ایران خوانده شدند. یکسال بعد نیز مهدی اسلامیان(برادر محسن اسلامیان) به همین جرم و با رای همین قاضی اعدام گردید
قاضی پروندهٔ ترور حسن احمدی مقدس که به حکم او مجید کاووسیفر و برادرزادهاش در سال ۱۳۸۶ اعدام شدند.
حكم اعدام ٦جوان اهل سنت سحرگاه ١٣اسفند٩٣
حكم اعدام بیش از ١٠زندانی اهل سنت در١٢مرداد١٣٩٥
تخلفات آشکار کیفری قاضی صلواتی
نسیرن ستوده از وکلای دادگستری که وکالت شماری از دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات ایران را برعهده دارد، در گفتگویی با خبرگزاری دویچه وله از تخلفات آشکار کیفری قاضی صلواتی سخن می گوید. او بر این باور است که عنوان مجرمانهای در کیفرخواست برخی از متهمان وجود ندارد. او به پرونده آرش رحمانی پور که توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده اشاره می کند و می گوید: "نکتهای که من در مورد یکی از موکلان خودم آقای آرش رحمانیپور میخواهم به آن اشاره کنم، که ایشان هم توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شدهاند، این است که اساساً با ورود وکلای مستقل به این پروندهها، تخلفات کیفری و انتظامی متعددی در این پروندهها آشکار شده است. در بسیاری از این پروندهها اساساً کیفرخواستی وجود ندارد. در پرونده آقای آرش رحمانیپور موکل ۱۹ سالهی من اساساً قرار مجرمیتی وجود ندارد. قرار مجرمیت یک رکن اساسی پرونده است و وقتی این قرار وجود نداشته باشد اصلاً نمیشود ثابت کرد که این شخص جرمی مرتکب شده است. ناگهان طبق اظهار پدرشان وزارت اطلاعات پرونده را از شعبهی ۳ بازپرسی تحویل گرفته و سپس قاضی مرتضوی کیفرخواست صادر کرده و قاضی صلواتی هم ایشان را محاکمه کرده است. بنابراین الان آن پرونده برای رسیدگی مجدد باید به شعبه بازپرسی مربوطه عودت داده شود. بنابراین من فکر میکنم حتی در آن پروندهها اگر دقیق مورد بررسی قرار بگیرند، ما با چنین تخلفات آشکاری مواجه خواهیم شد."
نسرین ستوده همچنین به تخلفات صورت گرفته در پرونده عاطفه نبوی که به محاربه از طریق ارتباط با سازمان مجاهدین خلق متهم شده، اشاره می کند و می گوید: "قاضی صلواتی به عاطفه نبوی گفته است که براساس گزارشی که وزارت اطلاعات داده است شما محارب هستی و حکم محارب از پنج سال زندان تا اعدام است و وقتی با اعتراض موکلم مواجه شده، گفته حالا ببینیم شاید حکم اعدام دادم."
این سه قاضی دادگاه انقلاب، صلواتی ،مقیسه،پیر عباسی همچنان قضاوت پروندههای زندانیان سیاسی و مطبوعاتی را بر عهده دارند و با اینکه هم وکلای حقوق بشر و هم زندانیان سیاسی، مفصلا از تخلفات گسترده آنان سخن می گویند اما پروندههای سیاسی همچنان تنها به این سه قاضی سپرده .
قاضی صلواتی اولین و آخرین کسی نیست که در دستگاه قضایی می کوشد با ایفای نقشی همچون نقش قاضی مرتضوی نام خود را بر زبانها جاری و پلههای ترقی را به سرعت طی کند. اما آنچه از آنها باقی مانده نه نامی نیک بلکه لکههای ننگی است بر دستگاهی که باید گسترش دهنده عدالت باشد. شریفی دادستان پرونده متهمان دادگاه برلین که در یک سانحه رانندگی کشته شد، احمد مقدس قاضی پیشین دادگاه انقلاب که چندی پیش ترور شد و ... از این جمله اند. از قاضی صلواتی باز خواهیم شنید ولی آنچه روشن است اینکه سرنوشت چنین چهرههای به سیاهی آلوده است.
برگرفته از منابع مختلف حقوق بشری
به قلم احسان فتاحی