۱۴.۱۲.۹۳

هواپیمای ترکی حامل مسافران اسرائیلی در نپال بر اثر اشتباه خلبان ناشی‌ زمین خورد و حادثه آفرید.


هواپیمای خط هوایی ترکیه که در خدمت اسرائیل است، صبح دیروز چهارشنبه هنگام فرود در فرودگاه بین المللی کاتماندو پایتخت نپال روی باند سر خورد و مسافران اسرائیلی خود را دچار وحشت ساخت.
به گزارش سایت "کانال هفتم"، در این حادثه تعدادی از مسافران زخمی گشته و تعداد زیادی نیز دچار حمله‌های عصبی و قلبی شدند، ولی‌ آسیب بدنی جدی به کسی‌ نرسیده است. خلبان ناشی‌ و ترک هواپیما پس از باز شدن چرخ‌های آن نتوانست هواپیما را کنترل کند و با دماغ هواپیما را زمین زد سپس از باند فرودگاه خارج گشته و با یک معجزه آتش نگرفت. پس از این که دماغه هواپیما به زمین برخورد کرد، همه مسافران ترسیده با استفاده از درهای اضطراری از هواپیما خارج شدند.
مقامات فرودگاه علت این حادثه را ناشی‌ بودن خلبان اعلام کرده اند.

دنیا برای امریکایی‌ها کوچکتر و تنگتر میشود!


پس از حمله فاشیستی و زشت ترک‌ها به سه ملوان امریکایی در روز روشن و در استانبول که توسط ماموران امنیتی ترکیه صورت پذیرفت، و پس از بسته شدن پایگاه نظامی آمریکا در ترکیه، و پس از اخبار ترور و اسارت امریکایی‌ها در اینجا و آنجای دنیا، و پس از اینکه رئیس جمهور دموکرات آمریکا آقای اوباما، نخست وزیر اسرائیل نتان یاهو را تحویل نگرفته و با او در واشنگتن ملاقات نکرد، اینک در کره جنوبی که نوکر مستقیم امریکایی هاست، سفیر آمریکا را در ضمن خوردن صبحانه با تیغ سلمانی میزنند و او را راهی‌ بیمارستان میسازند. ظاهرا اتحادیه اروپا، اسرائیل، بخشی از اعراب و کل ترک‌ها در یک جبهه بر علیه حزب دموکرات و حاکم آمریکا متحد شده و تخته گاز بدنبال خراب کردن این حزب در نزد امریکای‌ها میباشند!
خبرگزاری جمهوری کثیف اسلامی، ایرنا می‌نویسد:
وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه با صدور بیانیه‌ای حمله به سفیر خود در سئول را به شدت محکوم کرد و آن را رفتاری خشونت آمیز دانست.



ماری هارف سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا تصریح کرد که با هماهنگی صورت گرفته، مقامات امنیتی کره جنوبی به زودی گزارش کامل این حادثه را به اطلاع آمریکا خواهند رساند.

۱۲.۱۲.۹۳

Joan Smalls, Riley Montana, Ajak Deng & Maria Borge 'Fight Fire With Fire' Lensed By Steven Klein For V Magazine #94 Spring 2015


کی برسد بهار تو تا بنماییش نما


ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا
در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا

جمله به ماه عاشق و ماه اسیر عشق تو
ناله کنان ز درد تو لابه کنان که ای خدا

سجده کنند مهر و مه پیش رخ چو آتشت
چونک کند جمال تو با مه و مهر ماجرا

آمد دوش مه که تا سجده برد به پیش تو
غیرت عاشقان تو نعره زنان که رو میا

خوش بخرام بر زمین تا شکفند جان‌ها
تا که ملک فروکند سر ز دریچه سما

چونک شوی ز روی تو برق جهنده هر دلی
دست به چشم برنهد از پی حفظ دیده‌ها

هر چه بیافت باغ دل از طرب و شکفتگی
از دی این فراق شد حاصل او همه هبا

زرد شدست باغ جان از غم هجر چون خزان
کی برسد بهار تو تا بنماییش نما

بر سر کوی تو دلم زار نزار خفت دی
کرد خیال تو گذر دید بدان صفت ورا

گفت چگونه‌ای از این عارضه گران بگو
کز تنکی ز دیده‌ها رفت تن تو در خفا

گفت و گذشت او ز من لیک ز ذوق آن سخن
صحت یافت این دلم یا رب تش دهی جزا.

حکیم عالیقدر ایران زمین ، محمد بلخی، ملقب به مولانا جلالدین

سرویس به مشتری با عشق.....! در هیچ کجای دنیا با یک دلار نمیتوان چنین سرویس در حد "تجمل" را خرید!!

The Worlds Most Relaxing Shave And Head Massage

میفرمایند: کسی‌ که از مرگ بترسد از زندگی‌ هم می‌ترسد!


اختراع تازه و خوراکی احمق‌ها برای از بین بردن کبد، کلیه و دیگر ارگان‌های داخلی‌ بدن!!


به تازگی دانشمندان مواد خوراکی در غرب که همه هم و غمشان پول است، در رستوران‌های فست فود "کی اف سی" در انگلیس ، قهوه در فنجان و لیوان هایی ریخته می شود که قابل خوردن هستند.

به گزارش صدای روسیه که بیشتر صدای ترکیه تا روسیه، و وابسته به امپراتوری رسانه‌ای اروپا است:

پرتال خبر"The Daily Mirror " با انتشار این خبر می نویسد که این لیوان‌ها از نوع خاصی بیسکویت هستند که اطراف آن کاغذهای شکری خوراکی و سپس نوعی شکلات سفید و مقاوم در برابر گرما پوشیده شده است. نشان کی اف سی نیز درست بر روی آخرین لایه یعنی شکلات چاپ می شود.

جالب است بدانید که این فنجان در ابتدا بسیار سفت و سخت بوده و نمی توان براحتی آن را گاز زد. ولی با ریختن قهوه در آن، به آرامی نرم شده و قابل خوردن می شود. به نوشته ی پرتال خبری "لنتا.روی " این ابتکار نوین حاصل فعالیت مشترک با کمپانی "تاه رابین کاللکتیو " است که در زمینه ی اختراع ظروف آزمایشی فعالیت دارد.

آقای "برندلی رایت" رئیس این کمپانی می گوید که فنجان‌های جدید با اسانس‌های طبیعی ساخته می شوند و کاملا قابل خوردن هستند.

وی در ادامه افزود:
"این فنجان‌ها از رایحه‌های خوشایند محیط اطراف همچون عطر گل‌های وحشی، چمن وعلف تازه بریده شده و همچنین، رایحه کرم ضد آفتاب نارگیل اشباع شده اند."

وی بر این باور است که دقیقا همین رایحه ها، روزهای گرم آفتابی و تعطیلات تابستان را به یاد انسان می آورد. به به!!


پس از رسوایی مواد خوراکی مک دونالد که مشخص شد مواد تشکیل دهنده آن کاملا مصنوعی و آزمایشگاهی و احتمالا از آخرین فضولات تصویه نفت خام ایران بدست میاید، و آنچنان در مقابل فساد و باکتری‌ها مقاوم است که اگر سالها یک همبرگر مک دونالد را در گوشه‌ای بگذاری به هیچ وجه باکتری در آن راه نیافته و کپک نمیزند! و آنچنان پدری از ارگان‌های داخلی‌ آدمی‌ در می‌آورد که که در هیچ آینده‌ای جبران پذیر نیست، اینک لیوانی ساخته شده که میتوان آنرا خورد!! ایده این کار که از لیوان‌های بستنی قیفی ایرانی‌ گرفته شده است، با کمک مواد شیمیایی و همراهی اسانس‌های تهیه شده در ماشین‌های صنعتی، میروند تا از این به بعد عامل دیگری برای مرگ خاموش و بی‌سر صدای آدم‌ها باشند!

شعبده بازی با آیپد که فقط بچه‌ها را میفریبد!

۱۱.۱۲.۹۳

ماه عذاری صنما


کار تو داری صنما قدر تو باری صنما
ما همه پابسته تو شیر شکاری صنما

دلبر بی‌کینه ما شمع دل سینه ما
در دو جهان در دو سرا کار تو داری صنما

ذره به ذره بر تو سجده کنان بر در تو
چاکر و یاری گر تو آه چه یاری صنما

هر نفسی تشنه ترم بسته جوع البقرم
گفت که دریا بخوری گفتم کری صنما

هر کی ز تو نیست جدا هیچ نمیرد به خدا
آنگه اگر مرگ بود پیش تو باری صنما

نیست مرا کار و دکان هستم بی‌کار جهان
زان که ندانم جز تو کارگزاری صنما

خواه شب و خواه سحر نیستم از هر دو خبر
کیست خبر چیست خبر روزشماری صنما

روز مرا دیدن تو شب غم ببریدن تو
از تو شبم روز شود همچو نهاری صنما

باغ پر از نعمت من گلبن بازینت من
هیچ ندید و نبود چون تو بهاری صنما

جسم مرا خاک کنی خاک مرا پاک کنی
باز مرا نقش کنی ماه عذاری صنما

فلسفی این هستی من عارف تو مستی من
خوبی این زشتی آن هم تو نگاری صنما.

حکیم عالیقدر ایران زمین ، محمد بلخی، ملقب به مولانا جلالدین


Malgosia Bela In 'Star de l'Allure' By Nico For Madame Figaro February 2015


همه در سایه گیسوی نگار آخر شد


روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد


آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد


شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل
نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد


صبح امید که بد معتکف پرده غیب
گو برون آی که کار شب تار آخر شد


آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد


باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز
قصه غصه که در دولت یار آخر شد


ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد


در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را
شکر کان محنت بی‌حد و شمار آخر شد.

حکیم علیقدر ایران زمین ، حافظ شیرازی