۱۴.۱.۹۳
قاچاق تریاک افغانستان به اروپا از بندر چابهار ایران!
جمهوری اسلامی ، افغانستان و هند قصد دارند تفاهم نامهای را امضا کنند. این تفاهم نامه به کابل اجازه خواهد داد که در آینده نزدیک یک خط مستقیم حمل و نقل ( تریاک ) به هند از طریق بندر چابهار واقع در جنوب ایران راه اندازی شود. روز دوشنبه خبرگزاری "ایرنا" به نقل از شکیب مستقی، مقام ارشد وزارت امور خارجه افغانستان این مطلب را گزارش داد.
به لطف همزمانی و قدم نامبارک و نامیمون ایام فاطمیه، نوروز و بهار ایران به زمهریر تبدیل گشت!
هزاران مسافر (بسیاری از آنها برای دیدار از بستگان خود در ایام نوروز به راه افتادند) پس از بارش برف ناگهانی در شمال و شمال غربی ایران غافلگیر شدند.
روز یکشنبه امدادگران حدود ۱۴ هزار مسافر را از راه بندانهای ریش برفی بیرون کشیدند. حسین درخشان، نماینده سازمان "هلال احمر" این مطلب را به خبرگزاری "ایرنا" گزارش داد. به گفته وی، ۳۲ تن بستری و ۱۶۰۰ تن دیگر به سرپناههای موقت فرستاده شدند. غذا و پتوها به نیازمندان داده شد. با توجه به بارش برف شدید، پلیس از ایرانیها خواست که از سفر بدون نیاز خودداری کنند .
منبع: صدای روسیه
تا آخوند ابلیس صفت و شرک و نفاق او در ایران موجود است ایرانی روی خوش نمیبیند!
۱۳.۱.۹۳
آدما خدا را به یک سیب فروختند، چه انتظاری دارند؟
من دلم گرفته است.....
من فروغ میخواهم تا او از ناسخالتواریخ خوانی بنالد من هم از ادعیه مقدس خوانی. با هم برای باغچهٔ خانه به دنبال مرهم بگردیم. برویم ماشین دودی سوار شویم. خواب ستارهٔ قرمز ببینیم وقتی خواب نیستیم.
من سیمون دوبووار میخواهم تا با هم جنس دوم بخوانیم. او از پیراهن گلی سارتر بگوید. از همسرنبودن خوشحال باشد. من هم از آرزوهایم.
من پناهی میخواهم تا خدا را در جوانهٔ انجیر نشانم بدهد. آنایش را ببینم و به او بگویم من چه قدر به او حسودی میکنم. با هم برویم جنوب هر جا بابونه دیدیم نازی را بجوییم و بیاوریم.
من هدایت میخواهم تا برویم عروسی خواهر آبجی خانوم زنک شلختهها را ببینیم. پول کفنمان را بگذاریم روی میز و گاز را بار کنیم.
من حیدر میخواهم تا با هم به مراسم قهوهٔ قجری شاهزاده فخرالزمان برویم و من هر چهار فنجان را تا ته بنوشم.
من دخترک فال فروش را میخواهم تا به من زل بزند و اسمش را نگوید و من کلی نازش را بکشم و او هم بعد از نیم ساعت به من فحشی بدهد که من آب شوم. اما باز هم از رو نروم و هر وقت میبینمش باز هم شروع کنم به وراجی.
من آیدین سمفونی مردگان میخواهم تا با هم شاهد به آتش کشیده شدن کتابها و یادداشتهایش باشیم.
من کافکا را میخواهم تا با هم در مسخ ذره ذره جان دهیم.
من ویرجینیا ولف میخواهم تا با هم بهمان ... شود. با هم برویم و اتاقی برای خود داشته باشیم و باهم جیبهایمان را پر از سنگ کنیم و...
سیزده بدر سال دگر آخوند بدر
به کوری چشم آخوندا، این دشمنان دیرینه شادی و انسانیّت و خدا، امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی تان:
- شاهنامه اش غیرتتان گردد ،
- آینهاش روشنایی زندگیتان
- سکه اش برکت عمرتان،
- سبزهاش طراوت و شادابی دلتان
- ماهیاش شوق ادامه زندگیتان ،
- سیرش تندرستی تان،
- سیباش توحید تان،
- سمنویش برکت سفره تان
- و سمبلاش قدرت باروری تان و با ۱۰ تا بچه ریز و درشت بزنید به دشت و صحرا، بخورید و بخندید و برقصید و شاد باشید که تنها ابلیس است که نعمت خدا را میخورد و شیون و زاری میکند و به گور و گورستان و مرده متوسل میشود.
سیزده بدر فرخنده و شاد باد.
اشتراک در:
پستها (Atom)