۱۱.۳.۹۲
تیغ اوکام ...... Occam's Razor
Numquam ponendo est pluritas sine necessitate.
رک و پوست کنده .
هشتصد سال پیش از این، یکی از معتبرترین و مرموزترین فیلسوفان غرب، گییوم اوکام (یا ویلیام اوکام)، اندیشمندی در ردیف سهروردی، شهید ثالث ما، میگفت: «حاصل جمع اعضا یک چیز، کل مجموع آن چیز نیست». این جملهی ساده و کوتاه، به ظاهر بدل و پیش پا افتاده، همراه با تئوری معروف دیگری از فیلسوف، تیغ اوکام، یکی از پایههای اساسی اندیشهی غرب امروز را تشکیل میدهد. اگر در نظر داشته باشیم که در زبان قرون ـ وسطایی اوکام، یک «چیز» ممکن است عینی باشد یا ذهنی، زنده یا بی جان، تئوری وی همانقدر در علوم تجربی اعتبار خواهد داشت که در علوم نظری. یعنی چه ؟ یعنی اینکه کل هستی من و شما به عنوان یک انسان، صاحب هوش و حافظه و احساس، چیزیست ماورای مجموع چشم و گوش و دست و پا و حس پنجگانهی ما؛ و حاصل یک اجتماع، امری بسیار پیچیدهتر از جمعِ سرشماریِ فرد فرد اعضا آن. کسانی که با ریاضیات و هندسهی اتمی آشنایی دارند، به خوبی میدانند که در فرضیههای چندین بُعدی اینشتاین، ۲+۲ برابر با ۴ نیست. بر طبق تمام علوم جامعهشناسی مدرن، هر جامعه برای خود عنصریست زنده، مستقل، ارگانیک. هویت و ماهیت چنین موجودی را نمیتوان با جمعبندیِِ سرانگشتیِِ خُلق و خویِ افراد آن مشخص ساخت. فرق بین تراژدی یک اجتماع و غم و غصه و ماتم روزانهی اعضا آن نیز بسیار است. تراژدی عموماً بلایی است که بر سر یک جامعه فرود میآید و زندگی تک تک اعضا آن را یکجا و در جا زیر و رو میکند. غم و غصههای ما، بلایی که بر سر ما میآید و... همین. از ویژهگیهای دیگر یک تراژدی، اینکه میتواند و میباید جزو اصول بنیادی خلق هنری به حساب آید، در حالی که غم و ماتم و اشک ما، چهرههای زشت و مکررِ همراهِ ناخواستهایست بین ما و پایان ما، در مسیر بیمارستان و تیمارستان و گورستان.
اگر این توضیحات من به نظر روشن و رسا نمیآیند، یا به حد کافی به دل نمینشینند، مثال دیگری بیاورم: از مرگ اسفندیار و خون ریختهی سیاوش، امروزه هیچ فارسیزبانی خود را عزادار نمییابد، غم و ماتم روزانهی آن را ندارد، ولیکن میداند که هر کجا که باشد و به هر حالی، وارث اسطورهای است بس گرانقیمت و بیبها.
هشتصد سال پیش از این، یکی از معتبرترین و مرموزترین فیلسوفان غرب، گییوم اوکام (یا ویلیام اوکام)، اندیشمندی در ردیف سهروردی، شهید ثالث ما، میگفت: «حاصل جمع اعضا یک چیز، کل مجموع آن چیز نیست». این جملهی ساده و کوتاه، به ظاهر بدل و پیش پا افتاده، همراه با تئوری معروف دیگری از فیلسوف، تیغ اوکام، یکی از پایههای اساسی اندیشهی غرب امروز را تشکیل میدهد. اگر در نظر داشته باشیم که در زبان قرون ـ وسطایی اوکام، یک «چیز» ممکن است عینی باشد یا ذهنی، زنده یا بی جان، تئوری وی همانقدر در علوم تجربی اعتبار خواهد داشت که در علوم نظری. یعنی چه ؟ یعنی اینکه کل هستی من و شما به عنوان یک انسان، صاحب هوش و حافظه و احساس، چیزیست ماورای مجموع چشم و گوش و دست و پا و حس پنجگانهی ما؛ و حاصل یک اجتماع، امری بسیار پیچیدهتر از جمعِ سرشماریِ فرد فرد اعضا آن. کسانی که با ریاضیات و هندسهی اتمی آشنایی دارند، به خوبی میدانند که در فرضیههای چندین بُعدی اینشتاین، ۲+۲ برابر با ۴ نیست. بر طبق تمام علوم جامعهشناسی مدرن، هر جامعه برای خود عنصریست زنده، مستقل، ارگانیک. هویت و ماهیت چنین موجودی را نمیتوان با جمعبندیِِ سرانگشتیِِ خُلق و خویِ افراد آن مشخص ساخت. فرق بین تراژدی یک اجتماع و غم و غصه و ماتم روزانهی اعضا آن نیز بسیار است. تراژدی عموماً بلایی است که بر سر یک جامعه فرود میآید و زندگی تک تک اعضا آن را یکجا و در جا زیر و رو میکند. غم و غصههای ما، بلایی که بر سر ما میآید و... همین. از ویژهگیهای دیگر یک تراژدی، اینکه میتواند و میباید جزو اصول بنیادی خلق هنری به حساب آید، در حالی که غم و ماتم و اشک ما، چهرههای زشت و مکررِ همراهِ ناخواستهایست بین ما و پایان ما، در مسیر بیمارستان و تیمارستان و گورستان.
اگر این توضیحات من به نظر روشن و رسا نمیآیند، یا به حد کافی به دل نمینشینند، مثال دیگری بیاورم: از مرگ اسفندیار و خون ریختهی سیاوش، امروزه هیچ فارسیزبانی خود را عزادار نمییابد، غم و ماتم روزانهی آن را ندارد، ولیکن میداند که هر کجا که باشد و به هر حالی، وارث اسطورهای است بس گرانقیمت و بیبها.
دزدان ترسویی که شبانه به دیوار حمله کردند
در چهار شنبه ۱۸ خرداد سال ۱۳۹۰، خبری روی آنتن خبرگزاریها رفت که قلب ملت ایران را به درد آورد.
دزدان و اشغال گرانی که قبرها را طلا میگیرند و خروارها طلا را به این بهانه به کشورهای عربی میفرستند حتی طاقت تحمل چند نقاشی بر روی یک دیوار را هم نداشتند، و آنچنان بیشرم و پست فطرتند که شبانه و دزدانه، به دیواری که عدهای هنرمند ایرانی، برای زیبا سازی شهرشان، یکسال زحمت کشیده بودند، حمله کرده و آنرا از بین بردند.
بیاد دارم که تا یک هفته باورم نمیشد و هر روز به امید دیدن تکذیب خبر، سایتهای خبری را جستجو میکردم، و بعد که مشخص شد که آخوندهای روانی که دست جنایتکاران تاریخ را از پشت بسته و روی آنان را سپید کردهاند، واقعا این کار را کردهاند، بقدری خشمگین شدم که با وجودی که آزارم تا کنون بموجودی نرسیده، ولی در آن زمان میتوانستم در کمال خونسردی لشگری از این جنایتکاران را برگباری از گلوله که نه رگباری از آر پی جی ببندم. این ننگ بر صورت کریه آخوند تا ابد جاودان باد.
"نقاشی دیواری میدان فردوسی مشهد به طول ۵۰۰۰ متر مربع و با موضوع شاهنامه فردوسی یکی از طولانی ترین نقاشی های دیواری کشور بود پس از گذشت چند ماه از بهره برداری شبانه توسط اداره املاک و اراضی آستان قدس رضوی (مافیای مخوف امام رضا) از بین رفت و شبانه کاملا پاک شد. بگزارش انتخاب، هنوز هیچ سازمان یا گروهی، رسماً این "سرقت شبانه شاهنامه مشهد" را بعهده نگرفته است."
منبع
در پی پاک شدن بزرگترین نقاشی دیواری کشور در میدان فردوسی مشهد به مساحت دو هزار و ۲۰۰ مترمربع با موضوع "داستانهایی از شاهنامه"، سخنگوی شهرداری مشهد توضیحاتی داد.
به گزارش ایسنا و به نقل از پایگاه اطلاعرسانی شهرداری مشهد، تا اوایل اردیبهشت ماه سال گذشته میدان "فردوسی" بهعنوان یکی از مهمترین میادین شهر مشهد با دیوارهای آجری بدون روکش چهرهای نازیبا داشت.
در این راستا مدیریت هنری شهرداری مشهد از میان هنرمندان مشهدی مسوولیت زیباسازی این میدان و پیادهسازی بزرگترین نقاشی کشور با موضوع شاهنامه را به تیمی به سرپرستی ندا رئوفیان سپرد که در تاریکی یکشنبه شب در اقدامی شگفتانگیز اداره اراضی آستان قدس رضوی به پاک کردن این نقاشی و درج "این ملک موقوفه حضرت رضا(ع ) است،" پرداخت.
علی حامدمقدم سخنگوی شهرداری مشهد با اظهار تاسف از این اقدام گفت: در دوره شهردار کنونی همواره تعاملات خوبی بین آستان قدس رضوی و شهرداری مشهد بوده است و اگر موانعی نیز بر سر راه بوده، شهرداری سعی در برطرف کردن آن داشته است ولی در دو شب گذشته شاهد بیتوجهی زحمات یک ساله هنرمندان مشهدی و خسارتهای ریالی و معنوی از سوی آستان قدس رضوی بودهایم.
وی اظهارداشت: از طرفی برای این نقاشی یک سال تمام کار انجام شده و پدید آوردن چنین اثری علاوه بر هزینههای هنگفت و بار هنری، زمان زیادی نیز برده شده است و این در حالی است که آستان قدس رضوی در اقدامی بدون در نظر گرفتن شهرداری و کمیته مکانیابی شهرداری مشهد، تلویزیونی را بدون مجوز در ابتدای خیابان سجاد نصب کرده که این مغایر با قانون است.
حامد مقدم ابرازداشت: از آستان قدس به عنوان متولی معنویت و فرهنگ توقع میرود که در تبعیت از ضوابط و قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران پیشقدم باشد و اگر زمانی برای انجام فعالیتی نیازمند مجوز شهرداری است باید در این زمینه از مجرای قانونی وارد شود.
مدیر امور هنری شهرداری مشهد نیز در ادامه گفت: یکشنبه شب در اقدامی بیسابقه بزرگترین نقاشی دیواری کشور پاک شد که البته تمام مراحل انجام این نقاشی دیواری از ابتدا با هماهنگی آستان قدس رضوی انجام گرفته بود.
هادی مظفری اظهارداشت: این نقاشی زحمت یک ساله هنرمندانی است که ماهها به صورت شبانهروزی فعالیت کردند تا بزرگترین نقاشی دیواری کشور را پدید آورند و حال جای این پرسش باقی است که چه دلیل دارد که اداره حفاظت از املاک و اراضی آستان قدس رضوی یک شبه بدون توجه به این زحمات و هزینههای صورت گرفته تمام نقاشی را پاک کند.
وی خاطرنشان کرد: از اواخر زمستان سال گذشته این سازمان چندین بار به هنرمندان اعلام کرده بود که در این نقاشی درج کنند این دیوارها و اراضی موقوفه آستان قدس رضوی است که این کار انجام شد ولی در پی هر اختلاف این سازمان با شهرداری آنها اعلام داشته بودند که نقاشی پاک میشود.
مدیر امور هنری شهرداری مشهد گفت: اداره یادشده برروی املاک موقوفه رضوی پس از دیوار کشی از ادبیاتی چون "ملک موقوفه حضرت رضا(ع) است" و غیره استفاده میکند در صورتی که با این اقدام، چهره شهر را نازیبا میکنند.
مظفری با اشاره به توافقات صورت گرفته با آستان قدس رضوی برای انجام طرحهای گرافیکی روی دیوارهای موقوفات ابرازداشت: در اردیبهشت ماه سال جاری طی نامهای طرح پیشنهادی خود را برای اداره حفاظت از املاک و اراضی آستان قدس رضوی ارسال شد که مورد توجه آنها قرار گرفت اما بعد از گذشت چند روز، متاسفانه شاهد این اتفاق ناخوشایند شدیم.
سپس این خبر منتشر شد:
آستان قدس رضوی: محو نقاشی دیواری شاهنامه را با طرحی متناسب هنر اسلامی جبران می کنیم!!!
جــرس: در پی انتشار خبر محو شبانۀ بزرگترین نقاشی دیواری ایران در مشهد، توسط آستان قدس رضوی، این نهاد مذهبی در پاسخ به انتقادات وارده از محو نقاشی دیواری شاهنامه در میدان فردوسی مشهد، مدعی شد که جهت "پیشگیری از تعدی و تصرف افراد سودجو و فرصتطلب به حریم موقوفات" و همچنین جلوگیری از "تغییر کاربری، تقطیع، خرید و فروش و ساختوسازهای غیر مجاز" !!! دست به پاک کردن و محو این اثر زده، اما بزودی طرحی متناسب با هنر اسلامی جایگزین آن خواهد شد.
چند طرح پیشنهادی متناسب هنر اسلامی که میتواند بجای نقاشی های دیواری شاهنامه الهام بخش باشد!
اشتراک در:
پستها (Atom)