۱۵.۱۱.۹۱
۱۴.۱۱.۹۱
چو دانا توانا بد و دادگر، ازیرا نکرد ایچ پنهان هنر
آیا میدانید:
داریوش كبير امپراتور دوران هخامنشى در ايران، در راستای پیشبرد اهداف اقتصادی هخامنشیان برای نخستین بار در تاریخ دستور حفر کانال سوئز را داد.
آيا ميدانيد داستان اسكندر مقدونی دروغى بيش نيست.
سرخجامگان به رهبری مازیار در طبرستان و خرمدینان به رهبری بابک در آذربایجان علیه دشمنان متجاوز به ايران جنگيده و درس عبرت بزرگى به دشمنان ايران دادند.
ايرانيان اولین مردمانی هستند كه همه چيز را ابداع و اختراع كرده و به ديگر مردمان آموختند.
بعنوان مثال شهرسازى، جاده سازى، كشتى سازى، اسلحه سازى، سیستم اگو یا فاضلاب جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر، كشاورزى كنترل شده، ساخت سد و بناهاى مرتفع و و و.
اولین مردمانی که اسب و شتر و گاو تربيت شده را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند.
اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند و تهيه جامه و بطور كلى لباس پوشيدن را ياد مردم دادند، ايرانيان بودند.
دانشمندان ايرانى مانند خيام، خوارزمى، ابو ريحان بيرونى علم كهكشان شناسى و نجوم فعلى را به دنيا هديه دادند و فردوسی بزرگ هزار سال پیش، گرد بودن زمین، گردش زمین به دوره خورشید، گردش زمین به دوره خودش، چرخه ماه و تعداد روزهای ماه و هفته را در شاهنامه شرح داده و دانشمندان ايرانى اولین كسانى بودند که هزاران سال قبل از ديگران به نیروی جاذبه خورشید پی برده و آنرا شرح داده بودند.
فیثاغورث و كليه كسانيكه به يونانيان نسبت ميدهند درواقع تربيت شده مكتب پارسها بودند و در دربار ايران ميزيستند.
نشانههایی از اختراع خط پیش از دوران پیشاتاریخ در تمدن جیرفت کشف شدهاست.
مفرغ یا برنز لرستان
مفرغ های لرستان در موزه لوور
مِفرَغ یا برنز آلیاژی است از مس و قلع که با آن ابزارهای مختلف و مجسمه را تهیه میکنند. مفرغ قدیمیترین آلیاژی است که انسان ايرانى آن را تهیه کردهاست، زیرا در معادن مس معمولاً فلز مس به طور طبیعی با قلع به صورت یک آلیاژ طبیعی وجود دارد به همین دلیل معمولاً نخستین ابزارهای مصنوعی فلزی که در قدیم توسط بشر ساخته شده غالباً از مفرغ - برنز است.
مفرغ لرستان، موزه بریتانیا
کاوشهای دیرینشناسی نشان داده ساکنان ایران از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز آلیاژ مفرغ را میشناختهاند و از آن برای ساختن مصنوعات فلزی خود استفاده میکردهاند و مصنوعات مفرغی نیز که در سایر نقاط دنیا ضمن حفاریها به دست آمده قدیمی تر از این تاریخ نیست. بنابراین میتوانیم شروع دوره مفرغ را از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح که شروع دوره آهن است در ایران بدانیم. همان طور که گفته شد مفرغ ترکیبی است از مس و قلع به رنگهای مختلف سرخ، سرخ کم رنگ و نارنجی، که زودتر از مس ذوب میشود و در مجسمه سازی و ساختن ادوات دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
لگام با نقش بز بالدار ، موزه بریتانیا مفرغ لرستان،
ایران دارای پیشینه بسیار طولانی در امر ذوب سنگ معدن و استخراج فلز مس میباشد، آثار بدست آمده از تپه قبرستان دشت قزوین متعلق به نیمه دوم هزاره پنجم پیش از میلاد، تپه علی کش در دهلران، تپه سیلک، تل ابلیس در بخش مرکزی رشته کوههای کرمان و کاوشهای بمپور و شهداد گویای این مطلب است. فلز کاران قدیمی به مرور در جهت بهره گیری از عناصر و ترکیب آنها، به مادهای محکم تر از آلیاژ مس و قلع دست یافتند که اصطلاحاً مفرغ نامیده میشود. بدین ترتیب مفرغ بصورت یکی از برجستهترین صنایع فلات ایران در آمد. عصر مفرغ در ایران به سه دوره فرعی تقسیم میشود که عبارتند از:
عصر مفرغ قدیم از ۲۰۰۰ – ۵۰۰۰ پیش از میلاد
عصر مفرغ میانه از ۱۶۰۰ – ۲۰۰۰ پیش از میلاد
عصر مفرغ جدید از ۱۲۰۰ – ۱۶۰۰ پیش از میلاد
لگام مفرغی ، موزه بریتانیا مفرغ لرستان،
یکی از مناطق شاخص ایران در زمینه صنعت مفرغ، ناحیه لرستان است. لرستان در مرکز نوار غربی ایران و از مجموعه درههای تنگ و باریک و کوههای مرتفع تشکیل شدهاست. شواهد موجود اشاره به فلزکاری لرستان از هزاره چهارم پیش از میلاد دارد. مجموعه اشیای فلزی منسوب به لرستان از نیمه قرن گذشته توسط محققین و پژوهشگران مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته و زینت بخش اکثر موزههای بزرگ جهان میباشد. پژوهشگران، هنر مفرغ کاری لرستان را نتیجه کارهای سادهای میدانند که بیان کننده چندین قرن انقلاب مادی ملتی کشاورز و جنگجو است. این هنر در هزاره چهارم قبل از میلاد به اوج خود رسید. اهمیت هنر مفرغ کاری لرستان، انتقال هنر و سنن اجدادی، انتقال مفاهیم و موضوعات مشترک مذهبی و بیان قانون مندیهایی است که برای همه اقوام سوارکار، جنگاور و کشاورز دنیای قدیم، به نحوی تحسینانگیز، دلنشین، پسندیده و ستودنی بودهاست. اشیاء، وسایل و ابزار به جا مانده از هنرمندان خردمند زاگرس، بسیار و بیشمار است که از آنها میتوان به جنگافزارها شامل خنجر، شمشیر، گرز و... ساز و برگ سوارکاری، وسایل زینتی و انواع ظروف و وسایل پذیرایی مخصوص اشاره کرد.
آدمک مفرغی مفرغ لرستان
معادن مس و قلع در ایران باستان
کوههای سهند نزدیک تبریز و حوالی قره داغ، دامنههای جنوبی زاگرس نزدیک استرآباد و شاهرود، انارک دراصفهان، رباط الک آباد در نزدیکی مشهد، لرستان و اطراف همدان و در حوالی دریای مازندران معادن سنگ قلع و مس فراوانی وجود داشتهاست. در ارتباط با فلز وارداتی میتوان به این مسئله استناد کرد که در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد تجارت فلز از آناتولی شرقی به آشور وجود داشته و فلز بصورت غنائم جنگی به وسیله حکام آشوری منتقل میشدهاست.
مفرغ به سه صورت مورد استفاده قرار میگرفتهاست: برای ظرفها، برای نیازهای روزمره، و در کارهای مورد نیاز. استفاده از کاسههای مفرغی از قرون وسطی در کلیساهامتداول شدهاست.
در قرن چهاردهم، از مفرغ برای ساختن ظرفهای نوشابه، بشقاب، نمکدان، و قابلمههای غذا استفاده میکردند. در قرن چهاردهم در آلمان کارخانهای تأسیس شد که در آن محصولاتی از مفرغ میساختند. مقداری ظروف مفرغی مربوط به قرن هفدهم وجود دارد، اما تولید اساسی آن بین سالهای ۱۷۵۰ (میلادی) و ۱۸۵۰ (میلادی) انجام پذیرفت. در آن زمان از مفرغ برای تهیهٔ تمام ظروف آشپزخانه استفاده میشد.
مِفرَغ یا برنز آلیاژی است از مس و قلع که با آن ابزارهای مختلف و مجسمه را تهیه میکنند. مفرغ قدیمیترین آلیاژی است که انسان ايرانى آن را تهیه کردهاست، زیرا در معادن مس معمولاً فلز مس به طور طبیعی با قلع به صورت یک آلیاژ طبیعی وجود دارد به همین دلیل معمولاً نخستین ابزارهای مصنوعی فلزی که در قدیم توسط بشر ساخته شده غالباً از مفرغ - برنز است.
مفرغ لرستان، موزه بریتانیا
کاوشهای دیرینشناسی نشان داده ساکنان ایران از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز آلیاژ مفرغ را میشناختهاند و از آن برای ساختن مصنوعات فلزی خود استفاده میکردهاند و مصنوعات مفرغی نیز که در سایر نقاط دنیا ضمن حفاریها به دست آمده قدیمی تر از این تاریخ نیست. بنابراین میتوانیم شروع دوره مفرغ را از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح که شروع دوره آهن است در ایران بدانیم. همان طور که گفته شد مفرغ ترکیبی است از مس و قلع به رنگهای مختلف سرخ، سرخ کم رنگ و نارنجی، که زودتر از مس ذوب میشود و در مجسمه سازی و ساختن ادوات دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
لگام با نقش بز بالدار ، موزه بریتانیا مفرغ لرستان،
ایران دارای پیشینه بسیار طولانی در امر ذوب سنگ معدن و استخراج فلز مس میباشد، آثار بدست آمده از تپه قبرستان دشت قزوین متعلق به نیمه دوم هزاره پنجم پیش از میلاد، تپه علی کش در دهلران، تپه سیلک، تل ابلیس در بخش مرکزی رشته کوههای کرمان و کاوشهای بمپور و شهداد گویای این مطلب است. فلز کاران قدیمی به مرور در جهت بهره گیری از عناصر و ترکیب آنها، به مادهای محکم تر از آلیاژ مس و قلع دست یافتند که اصطلاحاً مفرغ نامیده میشود. بدین ترتیب مفرغ بصورت یکی از برجستهترین صنایع فلات ایران در آمد. عصر مفرغ در ایران به سه دوره فرعی تقسیم میشود که عبارتند از:
عصر مفرغ قدیم از ۲۰۰۰ – ۵۰۰۰ پیش از میلاد
عصر مفرغ میانه از ۱۶۰۰ – ۲۰۰۰ پیش از میلاد
عصر مفرغ جدید از ۱۲۰۰ – ۱۶۰۰ پیش از میلاد
لگام مفرغی ، موزه بریتانیا مفرغ لرستان،
یکی از مناطق شاخص ایران در زمینه صنعت مفرغ، ناحیه لرستان است. لرستان در مرکز نوار غربی ایران و از مجموعه درههای تنگ و باریک و کوههای مرتفع تشکیل شدهاست. شواهد موجود اشاره به فلزکاری لرستان از هزاره چهارم پیش از میلاد دارد. مجموعه اشیای فلزی منسوب به لرستان از نیمه قرن گذشته توسط محققین و پژوهشگران مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته و زینت بخش اکثر موزههای بزرگ جهان میباشد. پژوهشگران، هنر مفرغ کاری لرستان را نتیجه کارهای سادهای میدانند که بیان کننده چندین قرن انقلاب مادی ملتی کشاورز و جنگجو است. این هنر در هزاره چهارم قبل از میلاد به اوج خود رسید. اهمیت هنر مفرغ کاری لرستان، انتقال هنر و سنن اجدادی، انتقال مفاهیم و موضوعات مشترک مذهبی و بیان قانون مندیهایی است که برای همه اقوام سوارکار، جنگاور و کشاورز دنیای قدیم، به نحوی تحسینانگیز، دلنشین، پسندیده و ستودنی بودهاست. اشیاء، وسایل و ابزار به جا مانده از هنرمندان خردمند زاگرس، بسیار و بیشمار است که از آنها میتوان به جنگافزارها شامل خنجر، شمشیر، گرز و... ساز و برگ سوارکاری، وسایل زینتی و انواع ظروف و وسایل پذیرایی مخصوص اشاره کرد.
آدمک مفرغی مفرغ لرستان
معادن مس و قلع در ایران باستان
کوههای سهند نزدیک تبریز و حوالی قره داغ، دامنههای جنوبی زاگرس نزدیک استرآباد و شاهرود، انارک دراصفهان، رباط الک آباد در نزدیکی مشهد، لرستان و اطراف همدان و در حوالی دریای مازندران معادن سنگ قلع و مس فراوانی وجود داشتهاست. در ارتباط با فلز وارداتی میتوان به این مسئله استناد کرد که در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد تجارت فلز از آناتولی شرقی به آشور وجود داشته و فلز بصورت غنائم جنگی به وسیله حکام آشوری منتقل میشدهاست.
مفرغ به سه صورت مورد استفاده قرار میگرفتهاست: برای ظرفها، برای نیازهای روزمره، و در کارهای مورد نیاز. استفاده از کاسههای مفرغی از قرون وسطی در کلیساهامتداول شدهاست.
در قرن چهاردهم، از مفرغ برای ساختن ظرفهای نوشابه، بشقاب، نمکدان، و قابلمههای غذا استفاده میکردند. در قرن چهاردهم در آلمان کارخانهای تأسیس شد که در آن محصولاتی از مفرغ میساختند. مقداری ظروف مفرغی مربوط به قرن هفدهم وجود دارد، اما تولید اساسی آن بین سالهای ۱۷۵۰ (میلادی) و ۱۸۵۰ (میلادی) انجام پذیرفت. در آن زمان از مفرغ برای تهیهٔ تمام ظروف آشپزخانه استفاده میشد.
سراب بهار عربی
فارین افیرز در مقاله ای مفصل با عنوان " سراب بهار عربی" به چالش های پیش روی امریکا در منطقه پرداخته است.ترجمه بخشی از این مقاله را در زیر می خوانید.
"گپسبزو" نام راستین جزیره ابوموسی است
دکتر زهرا پیشگاهیفرد؛ استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران پیشنهاد کرد نام جزیره ابوموسی دوباره به نام اصلی پیشین آن یعنی "گپسبزو" (همیشه سرسبز) بازگردانده شود.
تغییر نام جزیره ابوموسی، با پیشنهاد وزارت كشور و به استناد تبصره ۲ ماده ۲ قانون تقسیمات كشوری مصوب آبان ماه ۱۳۱۶ قابل انجام است.
پیش از حضور انگلیسیها در جزیره ابوموسی این جزیره با نام «گپ سبزو» و تحت نظر حاکم بندرلنگه اداره میشد، حدود ۱۰۰ سال پیش، انگلیسیها به عنوان مبارزه با دزدان دریایی در این جزیره پایگاه دریایی احداث کردند. به گفته دکتر زهرا پیشگاهیفرد؛ در آن زمان، بیشتر ساکنان این جزیره ایرانی بودند. با کنار آمدن انگلیسیها با دزدان دریایی، بهتدریج قدرتهای متجاوز محلی که همان دزدان دریایی سابق بودند و از حمایت انگلیس برخوردار بودند، مردم را تحت فشار و ظلم و ستم قرار میدادند و ساکنان نسبتاً زیاد ایرانی جزیره «گپ سبزو» نیز بهسبب همین تجاوزها به بندر لنگه پناه میآوردند و از جمعیت آنان در جزیره کاسته میشد، به طوری که در سال ۱۹۷۱ که انگلیسیها جزیره را ترک کردند تعداد ایرانیان به ۵۰۰ نفر میرسید. این استاد دانشگاه میافزاید: «شیخ خالدِ» ایرانی، قبل از ورود انگلیسیها به جزیره «گپ سبزو» آنجا را اداره میکرد و با ورود آنان جزیره را ترک و به بندر لنگه پناه آورد. برادر وی «شیخ صَفَر» که در زمان ترک جزیره توسط انگلیسیها آنجا را اداره میکرد با حضور ارتش ایران به جزیره به استقبال آمده و گفت: «من از جانب خودم، شیخ خالد و تمام ساکنان جزیره بیان میکنم که ما ۸۰ سال امانتداری کردیم و جزیرهای که جزء لایتجزای ایران و متعلق به آن است را حفظ کردیم و اکنون پس از هشتاد سال آن را به شما میسپاریم و ما دوباره پیوند خود را با سرزمین و ملت خودمان پیدا میکنیم».
پیشگاهیفرد با بیان اینکه در اصطلاحات محلی مردم بندر لنگه، کُنگ و ساکنین سواحل و جزایر خلیج فارس «گپ» به معنای بزرگ و «سبزو» به معنای همیشه سبز و خرم و با طراوات است و «گپ سبزو» بهمعنای جزیره و سرزمین بزرگ و همیشه سرسبز است؛ گفت: از آنجا که در گذشته محلها با هویت افراد شناخته میشد و هر حاکم یا خان یا کدخدا که به آبادی زمینی میپرداخت نام او بر آن سرزمین گذاشته میشد و اسامی چون علی آباد، حسینآباد از آن جمله است. در برخی نقاط نیز از پیشوند بابا و بابو برای نامیدن محلی استفاده میشد، مانند بابا امان، بابا سعید، باباکوهی، بابوکان، بابونه و... نام جزیره گپ سبزو نیز به همینگونه بهنام فرد تغییر یافت و ابتدا «باباموسی» نام گرفت و از آنجا که در زبان محلی واژه بابا «بابو» بیان میشود این جزیره نیز «بابوموسی» نامیده میشد که بتدریج این واژه به «بوموسی» و سرانجام «ابوموسی» تبدیل شد.
به گزارش مشرق،وی در پایان تأکید کرد: شایسته است که نام اصلی این جزیره یعنی «گپ سبزو» دوباره بر این سرزمین گذاشته شود.
اشتراک در:
پستها (Atom)