‏نمایش پست‌ها با برچسب امپراتوری صفوی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب امپراتوری صفوی. نمایش همه پست‌ها

۲۲.۳.۹۴

نقشه جغرافیایی ایران پس از جنگ جهانی‌ اول تا جنگ جهانی‌ دوم




 در زمان نادر شاه کبیر تمامی آسیا و تمامی آفریقا زیر پرچم پر افتخار ایران بود و محدوده جغرافیایی ایران از داخل چین شروع شده و تا مرز آلمان امتداد داشت. این محدوده جغرافیای هزاران سال بهمین ترتیب بعنوان امپراتوری پارس وجود داشته وشناخته میشود.


نقشه‌های زیر از کتب مختلف تاریخی دنیا گرفته شده و مربوط به اواسط قرن ۱۹ در ایران و پس از جنگ جهانی‌ اول میباشد که پارس‌ها ابتدا نواحی که امروزه اروپا نامیده میشود از دست داده و پس از جنگ جهانی‌ اول آفریقا و نیم بیشتر اسیا از پیکر ایران جدا گشت.
ابتدا زبان و دین سرزمین‌های جدا گشته از ایران، تغییر یافته و به زبان و دین به اصطلاح عربی‌ دگردیسی یافت. و سپس اهریمنان آنچنان تبلیغات سؤ و تاریخ دروغین و احمقانه تحویل ملت‌های از هم پاچیده شده دادند و آنها را عرب نامیدند که امروزه با وجود آثار سنگی‌ بیشمار پارسی ( با وجودی که اکثر این آثار توسط تروریست‌های غربی منفجر شده و یا به چپاول رفته ا‌ند.) و ژن یکسان بین مردمی که در منطقه ایران بزرگ( به اصطلاح خاور میانه) زندگی‌ میکنند، ولی‌ این مردم نه تنها خود را از یک فامیل و خاندان(پارس) نمیدانند، بلکه از یکدیگر ناخرسند و گاها متنفرند.








۱۰.۲.۹۴

تاریخ در تصویر

این نقشه را که ایرانی‌‌ها برای کشور ژاپن در قرن ۱۷ در حکومت امپراتوری صفوی کشیده بودند و در کتابخانه سلطنتی ایران قرار داشت، در قرن ۱۹ از ایران به اروپا بردند.

پیش از اینکه انگلیس و فرانسه جنایتکار چنگال‌های خود را در ایران تحت نام نظام قاجاری، فرو ببرند، ایرانیان نقشه کره زمین را کشیده و راه‌های دریائی را رسم کرده و قطب نما و اطلس را ساخته بودند. و قرن‌ها پیش از اینکه ‌اروپایی‌های وحشی به قاره آمریکا دست پیدا کرده و آنجا را ویران سازند، ایرانی‌‌ها به این قاره سفر کرده و برای آنها ساختمان‌های زیبا و سد‌های مناسب ساخته و ستاره شناسی‌ به آنها آموخته و دانش زندگی‌ کردن راحت را به آنها یاد داده و سپس خود به امپراطوری ایران باز گشته بودند. بدون اینکه کشتار کنند، بدون اینکه ویران سازند و بدون اینکه چپاول کنند. این یادگار‌ها در یکی‌ از کتابخانه‌های ایران، در انطاکیه جایی‌ که امروزه استانبول نامیده میشود، یافت شده و آنچه که دیکتاتور ترکیه عردوغان، چند ماه پیش به عنوان گنبد مسلمانان در آمریکا از آنها نام برد و گفت که پیش از غربی‌ها این مسلمانان بودند که آمریکا را کشف کردند در واقع یادگار‌های ساخت و ساز‌های ایرانیان بود که البته ‌اروپایی‌های وحشی و عقده‌ای کوچکترین اثری از آثارش باقی‌ نگذاشته اند. ( که البته عردوغان را بخاطر گفتن این حرف‌ها کلی‌ هم مسخرش کردند، چون آنجا گنبد ساخته شده این بیسواد با دیدن عکس‌ها فکر کرده بوده که کاره مسلمین است در حالی‌ که ساخت گنبد معماری دوران ساسانی و صفوی و به نام ایران است )
پس از اینکه علم و دانش و کتب و همه فرهنگ ایران را به اروپا بردند و به نقشه و قطنما و اطلس جواهر نشان و رمل و اسطرلاب دست یافتند، باز هم چون راه درست استفاده کردن از آنها را بلد نبودند، به هوای سفر دریائی به هندستان به طور اشتباه به قاره آمریکا رسیدند. و نخست و پیش از هر کاری، مردم آنجا را که هزاران سال در آنجا به راحتی‌ زندگی‌ میکردند را قتل‌عام کردند ، سپس به جان هم افتاده و ده‌ها سال یکدگر را کشتند، پس از آن به جان طبیعت بینظیر این قاره زیبا افتاده و درختانی که به قدمت زمین از سنشان می‌گذشت را بریدند، تکه تکه ساختند و سوزاندند. درخت کالیفرنیا آخرین نوع از این درختان بود که در سال ۱۹۰۳ با آن عکس یادگاری گرفتند.


۱۵.۱۲.۹۳

چپاول تاریخ ایران توسط غرب و ترک‌ها همچنان ادامه دارد.

اروپایی ها نه تنها مال و منال و منابع مادی و سرزمین های ملت ایران را دزدیده اند , نه تنها میلیون ها تن ایرانی را قتلعام کرده اند, بلکه هویت, فرهنگ, تاریخ و علم ایرانی را نیز دزدیده و به نام خود زده اند , و در عوض شکست ها , توحش و عقب ماندگی خود را به ما تحمیل کرده و به اسم ما ثبت کردهاند, مثلا مغول ها سگ و گربه آنها را نیز بخاک و خون کشیدند, در حالی که همین مغول ها پاسداری ایران زمین را بر عهده داشتند, ولی در تاریخ جعلی که اروپایی ها نوشتند , اینرا آمدند و برعکس به نام حمله مغول به ایران نوشتند !!! و این وقاحت در حالی یست که هر جا را میکنند, نشان از تمدن و فرهنگ امپراتوری ایرانی میزند بیرون! هی آثار باستانی ایرانی را از خاک میکشند بیرون و سپس یا پنهان میکنند و یا به نام یونان و این و آن میزنند وجدیدا از مرکز لندن و پارس از زیر خاک میکشند بیرون ! 
تصویری از شاه عباس در دوران نوجوانی به همراه ملکه مادر در موزه سلطنتی لندن

Shah Abbas: The Remaking Of Iran, British Museum, London- 

Safavi Empire 1201-1822
برای بازدید از منبع تصویر به این لینک مراجعه کنید


عکس شاه عباس و مادرش که سالها در موزه سلطنتی لندن به نام شاه عباس امپراطور صفوی و مادرش قرار داشت در اینترنت به نام سیر شرلی و همسرش پخش میشود! همانطوری که ترک‌های وحشی بیابان گرد سعی‌ دارند، تمام امپراتوری صفوی را به نام امپراطوری ساختگی و جعلی عثمانی به مردم دنیا معرفی‌ کنند.
خوشبختانه تمامی این تصاویر و مدارک در روسیه و موزه‌های معتبر ش موجود است، و نمیشود تقلب کرد و برای همیشه همه مردم را فریفت.

تمامی تاریخ قرون ۱۵-۱۶-۱۷ ایران به نام تاریخ اروپا جعل شده است. تاریخ دوران امپراتوری صفوی در ایران و تمامی هنر، علم، شاهکار‌های معماری و نقاشی‌های این دوران، حتی لباس، کفش و آرایش زنان و جواهرات آنان به نام تاریخ اروپایها ثبت شده است!

تصویر باشکوه شاه عباس و مادرش که توسط نقاشان زبر دست ایران کشیده شده ، ابتدا به اروپا قاچاق میشود، سپس سالها تحت نام شاه عباس صفوی و همسرش در موزه سلطنتی لندن به معرض تماشا گذاشته میشود و در نبود یک حکومت ایرانی‌ و اشغال ایران توسط ترک‌ها و اعراب، همه جا پر میشود که این تصویر سر شرلی و همسرش است!‌ای ننگ‌ بر شما غارتگران فرو مایه که هیچ از خود ندارید و همه افتخارتان دزدی و چپاول و جنایت است.




تصویری از شاه اسماعیل صفوی که
 بزرگترین امپراطور دوران صفوی و یکی‌ از
 افتخارات تاریخ ایران است.


یکی‌ دیگر از امپراطوران صفوی. آرایش سر و صورت، لباس و کلاه، کفش ، شنل امپراطوران صفوی ، توسط ‌اروپایی‌ها کپی شده و به عنوان تاریخ قرون ۱۵-۱۶-۱۷ اروپا به خورد مردم دنیا داده شده، دورانی که ‌اروپایی‌ها در قرون وسطی و جاهلیت و حکومت سیاه مذهبی‌ قرار داشتند و بجز اعدام، بریدن سر، سوزاندن زنان به عنوان جادوگر، سنگسار، بریدن دست و پا، فقر و بیماری‌های همه‌گیر وحشتناک، توحش، راهزنی و آدمخوری هیچ چیز دیگری در تاریخ شان دیده نمیشود.

ولی‌ با جعل تاریخ و کپی از روی دوران پر شکوه امپراطوری صفوی در ایران و مصادره آن به نفع خود و تصاویر زنان و مردان ایرانی‌ به عنوان زنان و مردان ‌اروپایی، در دنیا برای خود اعتبار خریدند.

به تازگی ترک‌ها هم که تا پیش از فتنه ۵۷ در فقر فجیع غوطه می‌خوردند، و در هیچ کتاب تاریخی‌ در دنیا از ترک و عثمانی بجز قبایل تاتار راهزن سخن دیگری نبود. پس از انقلاب و دزدی منابع مالی‌ ایران توسط ترک ها، و سیر شدن شکمشان، به فراست افتادند که برای پیشینه ننگین خود نیز فکری کرده و با دزدی از ایرانی‌‌ها به پدر ناشناسشان هویت ببخشند. و چون دیگر چیز‌ها را غربی‌ها دزدیدهند، و فقط کلاه امپراوران صفوی مانده، در نتیجه آن را هم ترک‌ها کش رفته و با افتخار به عنوان کلاه عثمانی مصادره کرده‌اند.
شاه عباس کبیر

دوران امپراتوری صفوی، زن ایرانی‌

۳۰.۲.۹۳

تصاویری از نقاط مختلف ایران در قرن ۱۹


آقای ادوین لرد ویکس ( Edwin Lord Weeks)نقاش و سیاح امریکای در سفری که در سال ۱۸۷۰ به ایران کرده است، تصاویری را از نقاط مختلف ایران و از مردم کوچه و بازار آن زمان کشیده است که در پایان این مطلب، تعدادی از آنها را خواهید دید. ویکس در سال ۱۸۴۹ در بوستون، ماساچوستس به دنیا آمد و در سال ۱۸۷۰ به ایران سفر کرد. تصاویر بازگو کننده و نشان دهنده بقایای معماری بینظیر دوران امپراطوری صفوی و یا دوران رنسانس هنر، معماری و علم در جهان است. در سال ۱۷۲۲ امپراتوری صفوی به دلایل نامشخص و نامعلوم از سراسر دنیا برچیده شد.

این تصاویر مربوط به ۱۵۰ سال بعد از امپراطوری صفوی است و در این تصاویر میتوان دید که ایران ظرف ۱۵۰ سال از یک امپراتوری علم و هنر، به مخروبه‌ای که هندستان کنونی را به یاد می‌آورد، تبدیل گشته است.
ایران در زمان امپراتوری صفوی از یک سو با چین هم مرز بود و از سوی دیگر تا جایی‌ که امروزه آلمان نامیده میشود کشیده شده و این گستردگی تمامی آفریقا و بخش‌های عظیمی‌ از روسیه را نیز در بر میگرفت. اصفهان به عروس کشور‌های دنیا معروف بود و دیدن تنها پایتخت ایران، اصفهان به دیدن نصف جهان می‌ارزید. ظرف ۱۵۰ سال انگلیس‌ها با کمک آخوند‌ها از ایران که از زیبایی و هنر و علم به تابلو نقاشی می‌ماند، ویرانه‌ی عقب مانده ساختند.

اگر این مردم تاریخشان را می‌دانستند، هرگز دچار آخوند و چنین مصیبتی نمی‌گشتند. دلیل سوزاندن و خمیر کردن کتب ایرانی‌ و تخریب کتابخانه‌های ایران توسط اجانب، چیزی جز استعمار مردم ایران نیست. مرگ بر انگلیس و نوکرش آخوند.


۱۴.۸.۹۲

گیرم که خلق را به دروغی و یا فریبی، فریفتی, با دست انتقام طبیعت چه میکنی‌؟


در این ۳۵ سال اشغال ایران از طرف غربی‌ها و تحمیل نوادگان عمر و چنگیز به ایرانی‌‌ها همواره سعی‌ در پاک کردن تاریخ دوران پر افتخار و ایران ساز پهلوی‌ها با از بین بردن تمامی اسناد، عکس ها، فیلم‌ها و مدارک پیشرفت و توسعه فرهنگی‌، اقتصادی و اجتماعی در ایران شده است و در عوض نشان دادن یک سری عکس سیاه سپید از گدایان دوران قاجار و یا زنان سیبیلو چاق و گنده ترک به عنوان تاریخ ایران به طور وسیع صورت گرفته است. مثلا از جشن‌های با شکوه ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی که از بزرگترین جشن‌های دنیای آنروز به شمار میامد، هیچ عکس و یا فیلمی منتشر نشده و هر چه بوده نیز جمع شده است، تنها چند عکس تار و بی‌ کیفیت میتوان اینجا و آنجا دید. و یا بازی‌های المپیک آسیایی که در تهران انجام شد و در نوع خود و در آنروز‌ها از بینظیر‌ترین وقایع برگزار شده ورزشی می‌بود هیچ اثری بجا نیست و یا از دوران ایران ساز رضا شاه و عکس‌هایی‌ که از دوران ایران نوین بوده هیچ اطلاعی در دست نیست ولی‌ تا دلت بخواد از گدایان دوران قاجار میتوان عکس‌های با کیفیت و هنرمندانه را یافت و تماشا کرد.

این پنهان کاری در مورد تمامی تاریخ پر افتخار ایران و آنجایی که ایرانی‌‌ها بر دنیا حکومت کرده‌اند با دقت و جدیت پی‌ گیری شده است، مثلا دوران پر افتخار امپراطوری ساسانی و امپراطوری جهان شمول صفوی که بر دنیا حکومت میکرند و جهان امروز هر چه یاد گرفته است از صدقه سر شاهنشاهی ایران است، و یا پنهان کردن تمامی پیشرفت‌های علمی‌، فرهنگی‌ و هنری دوران پر افتخار صفوی، و به جای آن پخش دروغ‌های مسخره و نسبت دادند توحش غربی و مذهب ساختگی اسلام به آنان، و یا پنهان کردن تاریخ پر افتخار نادر و چگونگی‌ ذلت قبایل وحشی اروپایی که در جنگل‌ها به بدوی‌ترین وضع ممکن میزیستند و کارشان مانند قبایل ترک و عرب حمله به دهکده‌ها و کشتار مردم و غارت اموال آنان بود- به وسیله نادر شاه کبیر، و تاکتیک‌های این نابغه ایرانی‌ که همگی‌ به ناپلئون نسبت داده شد، و در عوض نشان دادن، بزرگ کردن و تکرار دروغ‌هایی‌ مانند چگونگی‌ به بردگی کشاندن ایرانی‌‌ها توسط اعراب، حمله ترک‌ها به ایران و ذلت ایرانی‌‌ها به طور مدام و پی‌ در پی‌، تنها و تنها نشان دهند عمق بغض، کینه و حسادت غربی‌ها و در راس آنان انگلیس و عقده‌ای بودن بی‌نهایت آنهاست که ریشه در بی‌ ریشه گی‌‌ آنان دارد. و آنچنان در کار پنهان کردن دزدی‌های علمی‌، فرهنگی‌ و تاریخی‌ از ایران و پاک کردن تاریخ افتخارت ایران جدیت دارند که آدمی‌ از عظمت حقارتشان به خنده می‌افتد.



۲۴.۷.۹۲

امپراتوری صفوی و بوجود آمدن سبک‌های مختلف نقاشی دنیا در این دوره و به وسیله نقاشان ایرانی‌


عصر طلایی امپراتوری صفویه دوره سلطنت شاه عباس کبیر است و این عصر از آن جهت بشدت حائز اهمیت است، چرا که بدون تاثیرات مثبت آن در اروپای قرون وسطی که تحت تاثیر حکومت سیاه مذهبی و حاکمیت کلیسا دست و پا میزد و در حال خفقان بود، امکان رخداد و انقلاب صنعتی و رنسانس فرهنگی‌ و رهایی اروپایی‌ها از چنگال این دوران سیاه امکان پذیر نمی‌بود.

بدون امپراتوری صفوی نه رنسانسی بوقوع می‌‌پیوست و نه انقلاب صنعتی بوجود می‌آمد، و آنچه که امروز بشدت با آن مبارزه میشود آشکار شدن واقعیّات این دوره از تاریخ ایران است. چرا که اروپایی‌های نمک نشناس و ناسپاس، از اینکه اعتراف به این تاثیر بکنند شرم دارند و دولت مردان اروپایی با تمام قدرت آثار این دوران را از بین برده و یا در حال از بین بردن هستند، چرا که حتی لباس پوشیدن شاهان و درباری‌های اروپایی در واقع کپی و تقلیدی از دربار شاه عباس کبیر است.

و بدون مهندسین، معماران، نقاشان، هنرمندان، موسیقی دانان وحتی آشپز‌های ایرانی‌ که به اروپا برده شدند، اروپایی‌ها تا ۱۵ قرن دیگر همچنان در زیر خلافت کلیسا در توحش، آدم سوزی، جادوگری، خرافات، فقر، مریضی، سیاهی و جهالت بسر می‌برد.

و به دلیل اینکه اعتراف به این واقعیت برای اروپایی‌ها گران تمام میشود، امروزه شاهد این هستیم که چگونه اروپای‌ها به خصوص نوکران ملکه نیمه دیوانه انگلیس، با دست و پا زدن‌های مضحک، تخریب و از بین بردن آثار بجا مانده آن دوران و تحریف تاریخ، تلاش دارند طبق معمول و روش خود، تمامی شکوه و عظمت این دوره از تاریخ ایران را، با وجود آثار بیشماری که از این دوران طلای به جا مانده و در اکثر موزه‌‌های دنیا پراکنده است همچنان به خود نسبت داده و توحش، آدم خواری و جهالت و بی‌رحمی‌های آن دوران اروپا را به دوران پر افتخار صفوی منسوب گردانند ، غافل از اینکه، گیرم که خلق را به دروغی فریفتی، با دست انتقام طبیعت چه میکنی‌ که آنچنان پس گردنتان زده که با وجود این همه ثروت و مکنت در گًل گیر کرده‌اید و هر چه اختراع کردید دشمن جانتان گشته است.

غافل از اینکه کافی‌ است که هر آدم عآقلی تنها به یکی‌ از آثار به جا مانده از دوران صفوی بنگرد، تا مبهوت گردد، و تجلی‌ و شکوه هنر، صنعت و علم را در آن ببینند، و از خودش نپرسد که چگونه میشود باور داشت مردمی اینچنین هنرمند و دانشمند در جای به نام ایران زندگی‌ کرده و میتوانستن اینچنین شهر‌های زیبا و مدرنی‌ را ساخته و آثاری به غایت با شکوه را خلق کنند و همزمان قادر به توحشی که آثارش در اروپا به جا مانده باشند؟ اصولاً آدم هنرمند و دانشمند چگونه میتواند مانند یک وحشی رفتار کند؟ و پادشاهان صفوی که دربارشان مأوا و مسکن تمامی هنرمندان و دانشمندان سراسر دنیا بوده است، و از علم، هنر و استعداد حمایت میکردند، چگونه میتوانستن مانند اروپایی‌های مذهب زده وحشی و آدمخوار باشند؟ کسی‌ که چنین اتهامات ابلهانه‌ای را بگوید و یا باور کنند یا بسیار احمق است و یا مأمور است و معذور!


تصویری از مجسمه شاه عباس که به تازگی
 ناپدید شده است. در اینجا شاه عباس در دوران نوجوانی
 است

در زمان شاه عباس عمارات سلطنتی اصفهان و کاخ‌های بلند پایه ساخته و به اشعار و تصاویری از نقوش زینت یافته بود ، که در دوران قاجار های نوکر انگلیس سوزانده و یا تخریب گردید.

لیکن در این دوره بود که نقاشی ایران به اروپا رفته و در بین نقاشان آن دیار تاثیر خویش را نهاده و این تاثیر اکنون آشکار و عیان دیده میشود . در کاخ چهلستون هم اکنون نقوشی دیده می شود با این موضوعات : سفرا و ایلچیان اروپا در موقع تشرف به حضور شاه عباس و نیز در میدان جنگ و هنگامه‌های جنگی و مجالس مهمانی‌های درباری که همین آداب و روسوم دربار صفوی، دست مایه آداب و رسوم دربار اروپایی گشت و پوشیدن جامه ابریشم، زربافت و کفش‌های پاشنه بلند و کلاه‌های تزئینی پرّ دار در دربار کشور‌های اروپایی مد گشت .




هنرستان صفویه
دوره امپراتوری صفویه در ایران عصر ترقی و پیشرفت علم، معماری، هنر و صنعت و ابتکار است . در این عهد پیشرفت‌ها و تحولات بسیاری در فنون و هنر رخ نمود . مخصوصا هنر نقاشی در نیمه اول حکومت طولانی این خاندان به درجه بلندی از ابداع و استواری رسید و این تعجبی ندارد زیرا این دوره را میتوان بعد از ایلخان ها، دورهٔ نجات ایرانی‌‌ها به معنای واقعی‌ از اسلام و به خود آمدن ایرانی‌‌ها دانست، هر چند در دوران شاه عباس مذهب ساختگی انگلیسی‌ شیعه به ایران آورده و کم کم تزریق و به ایرانی‌‌ها تحمیل شد و باعث از بین رفتن نژاد پارسی و تمامی دستاورد‌های تمدن ۱۰۰۰۰ ساله ایران گشت، ولی‌ در ابتدا این دوره و بخصوص در ابتدای زمام داری شاه عباس ایران به نگین شرق معروف بود. و وجود دانشمندان بزرگی ماند شیخ بهائی و دیگران و همچین استیلای شاه اسماعیل بر کل ایران ( ۹۰۷-۹۳۰ هجری ، ۱۵۰۲-۱۵۳۴ میلادی ) و مهاجرت اساتید هنر به دربار شاهی ، انتخاب نابغه‌ای به نام بهزاد از طرف شاه به مدیریت کتابخانه شاهی مستلزم این پیشرفت بوده است . تمامی این اتفاقات باعث تاسیس و برپایی هنرستان جدیدی بود که در نوک آن بهترین خوشنویسان ، نقاشان و نخبگان هنر قرار داشتند ، که از بین هنروران ایرانی‌ انتخاب شده بودند . از این جهت روابط استواری بین فنون هنرستان صفویه در آغاز پیدایش آن و بین تبعیت فنی در دوره‌ای که بهزاد و همکاران و هنرآموزان زمان او به آن برتری و تفوق جهانی‌ یافته بودند ، پیدا شد .
معروف است که در عصر صفویه بزرگان و اشراف در جمع و نگهداری آثار هنرمندان اهتمام زیادی به خرج می دادند و در دنباله این کار نسخ خطی زیبا و نفیسی بوجود آمد که هر کدام دارای نقوشی زیبا در داخل خود بودند .

خصوصیات نقاشی این دوره
در نقاشی‌های دوره صفویه شکوه و عظمت این عصر و ابهت و جلال این زمان آشکار است و بیشتر موضوعی که برای کشیدن تصاویر و طرح صور نقاشی گرفته شده وضعیت زندگی و چگونگی کار و شغل مردم کوچه و بازار و همچین درباریان و طرز رفتار طبقه اشرافی و ترسیم کاخ‌های زیبا و باغ‌های دل گشا و شاداب ، طبیعت و زیبائی‌های سرزمین و جنگل‌های انبوه ایران بوده است . اشخاصی که در این تصاویر ترسیم شده اند همه با قامت‌های رعنا و پوشش‌های فاخر و زیبا به نمایش در آمده اند . در طرز ترسیم آنها تمام دقت و تناسب لازم به کار گرفته شده . از جمله چیزهایی که مشخص و مبین نقاشی‌های دوره صفویه است ، مخصوصا آن چه که مربوط به ازمنه اولیه آن می باشد ، لباس و پوشش سر اشخاص است که عبارت از کلاه‌های مزیّن به جواهر و پر طاووس است که به حالت استداره و گرد درست شده و از بالای آن علامت یا میله کوچک سرخ رنگی نمودار می باشد و در هر تصویری که وجود این گونه علامت مشاهده شد ، دلالت دارد که نقاشی آن مربوط به دوره خاندان صفویه بوده ، اگر چه بود و نبود غیر آن مستلزم این نیست که صورت مربوط به غیر این دوره و زمان باشد .
ظاهر امر این است که علامت نامبرده در آغاز کار علامت افراد خانواده صفویه و پیروان آن‌ها شمرده شده و رنگ این علامت همیشه سرخ بوده . چنان که در تصاویری که مربوط است به اوایل عصر صفوی این علامت دیده می شود . ولیکن اهمیت و لزوم آن چندان دوامی نیافت و طولی نکشید که استعمال آن کاهش یافت . به تدریج این کلاه رها شد و حتی بعد از وفات شاه طهماسب ( ۹۸۴ هجری – ۱۵۷۶ میلادی ) این علامت را به ندرت مشاهده می کنیم . و در عوض کلاه پر دار ایرانی‌، نمای افتخار درباریان اروپایی گشت.
از جمله چیزهایی که قرن دهم هجری ( پانزدهم میلادی ) را در تاریخ نقاشی ایران ممتاز می کند اثر وحدت سیاسی دوره صفویه در صنایع مختلف و نیز در نواحی مختلف کشور است . این وحدت در هر جا اختلاف و تفرقه را از بین برده به طوری که تمیز و تشخیص ما بین تصاویری که در شرق دولت صفوی کشیده شده با تصاویری که در غرب و مرکز آن تهیه شده مشکل گردیده ، زیرا استادان فنی و هنرمندان در تمام اطراف و نواحی یا گوشه و کنار امپراتوری از سرآمدان هنر و نقاشان دربار اصفهان، تبریز و قزوین پیروی و تقلید می نمودند و در این بین جز تفاوتی اندک بین محصولات فنی و کارهای دستی استادان در بخش‌های مختلف کشور دیده نمی شد .










نقاشان ممتاز و آثارشان
در موزه ” متروپولیتن ” نسخه خطی نفیسی از منظومه خمسه نظامی است که آن را ” سلطان محمد نور ” خوشنویس بزرگ و مشهور نوشته و در آن پانزده تصویر کشیده شده که هر کدام با رنگ‌های زیبا و درخشان زینت بخش اثر شده اند .
” مارتین ” تصویر سازی این نسخه خطی را به ” آغا میرک ” نسبت داده و ” ساکسیان ” آن را از ” محمود مذهب ” می داند . ، گذشته از این زیباترین کتاب و نفیس‌ترین نسخه در قرن دهم هجری (پانزدهم میلادی) ، نسخه‌ای در دست است که شامل منظومه خمسه نظامی می باشد و آن را بین سال‌های ۹۴۶- ۹۵۰ هجری (۱۵۳۹-۱۵۴۳ میلادی) برای شاه طهماسب نوشته اند و به قلم خوشنویس مشهور شاه “محمود نیشابوری” نوشته شده است . این نسخه به چهارده صورت و مجلس بزرگ و عمده زینت شده و از نفیس‌ترین آثار تاریخی موزه انگلیس و از نفایس شرقی برشمرده می شود . زیرا بر آن اثر امضاهای سر آمدان هنر دوره صفویه از جمله “سلطان محمد” ، “میرک” ، “میرزا علی ” و “مظهر علی” دیده می شود . شاید بدیع‌ترین صورتی را که سلطان محمد تصویر نموده و حرکت دارتر و سبک روح تر از همه و خوش طرح تر از تمام کارهای اوست ، صورتی است که در نسخه خطی از دیوان حافظ کشیده است . از جمله که جزو نقاشان درباری شاه طهماسب اشتهار یافته اند ، “مظفر علی” است که از کارهای او دو صورت در کتابخانه “سنت پترزبورگ” وجود دارد و صورتی هم در نسخه خطی سابق الذکر درموزه انگلیس است ، که تصویری از بهرام گور کشیده که به یک تیر گوش گور خر به سم آن دوخته تا برای دلبر خود مهارت و توانایی‌اش در شکار معلوم شود .
“مظفر علی” شاگرد “بهزاد” بود و برتری او در رقم و تصویر صور اشخاص به دوست داشتن رنگ طلایی و به کار بردن آن در نقاشی محرز و ممتاز است ، این استاد نقاشی‌ها و تصاویر لازم برای قصر شاهی و تالار چهل ستون اصفهان را عهده دار بوده است .
در آن جا دو نفر نقاش ماهر بوده اند که اهمیتی بسیار دارند ، یکی “میر سید علی” و دیگری “عبدالصمد” است که نقشی مهم در پیدایش نقاشی هندی و ایرانی در دربار هند بازی نموده اند .
میر سید علی اصلیتش اصفهانی بود و در تصویر نسخه خطی خمسه نظامی که برای شاه طهماسب درست شده همکاری نموده . او در این کتاب تصویری را کشیده که نماینده پیرزنی است که مجنون را به جانب سرا پرده لیلی می کشاند .
از نقاشان دیگر که خبر اشتغال آنان در زمان شاه طهماسب به ما رسیده می توان به نام هایی چون “مصور محمدی” ، “سید پیر نقاش” ، “شاه محمد” ، “دوست محمد” و نیز “شاه قلی تبریزی” اشاره کرد .



۵.۷.۹۲

گنج‌های ربوده شده از ایران

گنج‌های ربوده شده از ایران و خاورمیانه به صورت "گنج‌های پیدا شده" در اروپا ظاهر میشوند!
همانطوری که آثار باستانی که از زیر خاک‌های زرخیز ایران بیرون کشیده شد، آنهای که با طلا و نقره ساخته شده بودند، به پای تاریخ یونانی‌ها نوشته شد، و آنهایی که به گٔل و سرامیک بود به پای کشور‌های دوست، اردن، اسرائیل و دیگر جای‌هایی‌ که دست نشانده هستند ثبت شده است، کم کم گنجینه‌های به سرقت رفته دیگر ملت‌ها با عنوان "گنج‌های به ناگهانی و اتفاقی پیدا شده" از مخفی‌ گاه‌ها بیرون آورده می‌شوند.

در رشته کوههای آلپ فرانسه، یک کوهنورد جوان گنجینه‌ای از سنگهای قیمتی پیدا کرد!!! (مربوط به دوران امپراتوری پارس ها)

هنگامی که او از یخچالهای طبیعی کوه مون بلان بالا می رفت، جعبه کوچکی پیدا کرد که بروی آن علامت “ساخت هند” حک شده و درونش تعدادی زمرد، یاقوت کبود و یاقوت سرخ می درخشید.

در سال ۱۹۵۰ میلادی یک هواپیمای هندی بنام “پرنسس مالابار” و همچنین در سال ۱۹۶۶ میلادی باز هم یک بوئینگ ۷۰۷ هندی دقیقا در همین منطقه سقوط کردند!

در سالهای اخیر با ذوب یخچالهای طبیعی، کوهنوردان بارها بقایای این دو هواپیما و اشیای متعلق به سرنشینان آنها را کشف می کنند اما تاکنون چنین گنجی که ارزشش بین ۱۳۰ تا ۲۵۰ هزار یورو برآورد شده است، یافته نشده بود.

کوهنورد صادقی!! که این جواهرات را پیدا کرد، آنها را به پلیس تحویل داد اما اگر مالکان یا وارثان گنجینه هندی شناسایی نشوند، همه این سنگهای قیمتی به یابنده پس داده می شود.

منبع




پیش از این نیروهای اشغالگر آمریکایی گنج افسانه‌ای از دوران امپراتوری ساسانی را که شامل ۶۵۰ قطعه طلای گرانبها در اندازه‌های مختلف است، از عراق به سرقت بردند.

باستان شنان اعلام کرده بودند که گنج امپراتوری ساسانی به دستور صدام دیکتاتور عراق در صندوق‌های بزرگی در زیرزمین بانک مرکزی این کشور نگهداری می شد.

باستان شناسان تصریح کردند: کاوش‌ها برای یافتن این گنج که نشان دهنده تجمل و شکوه امپراتوری پارسی ساسانی است؛ در سال ۱۹۸۸ میلادی در منطقه طاق کسرا در ۳۷ کیلومتری شمال موصل آغاز شد و در سال ۱۹۹۲ پایان یافت.

به گفته این باستان شناسان، صدام دستور داده بود که گنج ساسانی به طور بسیار محرمانه به زیرزمینی محافظت شده در بانک مرکزی انتقال یابد اما یکی از همدستان نیروهای اشغالگر آمریکایی محل نگهداری گنج امپراتوری ساسانی را به آنان نشان داد.

نیروهای آمریکایی اواخر سال ۲۰۰۳ میلادی این آثار گرانبها را در موزه عراق به نمایش گذاشتند و «پل برمر» حاکم آمریکایی وقت عراق آن را یک پیروزی بزرگ خواند تا اینکه این گنج طلا کم کم رو به کاهش نهاد و در سایه جو ترس و هرج و مرج در عراق طی سال‌های خشونت‌های خونین به کلی ناپدید شد.

به گفته منابع محلی، مکانی که گنج امپراتوری پارسی ساسانی در آن کشف شد؛ شاهد عملیات جستجو و کاوش جدیدی بود.

برپایه این گزارش، آنچه باعث شگفتی است، نادیده گرفته شدن این موضوع مهم و حساس از سوی رسانه‌ها است؛ درحالیکه از انتشار کمترین اطلاعات درباره سرنوشت گنج افسانه‌ای ساسانی به شدت جلوگیری می شود.

۱۶.۳.۹۲

شیخ بهائی بنیان گذار انقلاب صنعتی در اروپا ۳



یکی‌ دیگر از شاهکار‌های ساخت دانشمند ارزشمند ایران، شیخ بهائی، که ترکیبی‌ از علم فیزیک، شیمی‌، معماری و هنر است، بنای شگفت انگیز کاخ چهل ستون اصفهان است که حدود ۶۰۰ سال پیش ساخته شد و به وسیله انگلیس‌ها دو بار از روی حسادت به آتش کشیده شد.


بنای کاخ چهل ستون بسیار مهم و با اهمیت است. علاوه بر معماری شگفت انگیز آن، نقاشی‌هایی‌ که بر روی دیوار‌های درونی این بنا کشیده شده است، سند تاریخی‌ از اوضاع اجتماعی ۶۰۰ سال پیش ایرانی‌ هاست، و نشان دهنده زندگی‌ ایرانی‌‌هایی‌ است که ۶۰۰ سال پیش و قبل از اینکه انگلیسی‌‌ها آخوند را به این ملت تحمیل کنند، در ایران میزیستند.