این یک مانیفست ساده است برای کسانی که بدنبال تابلو راهنما میگردند:
۱- هرکه از جمعیت ۸۰ میلیونی در ایران دم میزند یا مزدور است یا نادان. در سال فتنه ۱۳۵۷ بر اساس سرشماری وزارت کشور، جمعیت ایران بالغ بر ۳۵ میلیون تن ثبت شده است. همزمان در پاکستان ۱۰ میلیون و در ترکیه ۷ میلیون میزیستند که از این مقدار ۵ میلیون کرد و علوی ایرانی بودند. پس از ۳۸ سال جمعیت پاکستان به ۱۱۰ میلیون، ترکیه به ۸۰ میلیون رشد کرده و در ایران به همان نسبت به ۴۰۰ میلیون افزایش یافته است و این آماری است که در اروپا زمان کوتاهی انتشار یافت و سپس جمع شد. و اینکه اشغالگران با همدستی دستهای پلید پشت پرده، کشور عظیم و کبیر ایران را هم بر روی نقشه کره زمین، و هم در احتساب جمعیت کوچک کرده و مرتبا از بی آبی و خرابی ایران دم میزنند، تنها و تنها بمنظور نشاندن اهداف پلید و ضدّ ایرانی به نتیجه است و بس. پس هر که از جمعیت ۸۰ میلیونی سخن گفت، بدان و آگاه باش که از دو حال خارج نیست.
۲- ایرانیان از دیر باز به پرهیزکاری و شرافت و اصالت و مهر ورزی معروف بوده و هستند. ۳۸ سال است که تنها لجارهها در جلو دوربین و در دنیا ایرانیان را نمایندگی میکنند. سال ۸۸ که ملت ایران به خیابان آمده و جوانان شریف و دلیر و آزادیخواه به زیبایی و سرافرازی در حجمی سه میلیونی خیابانها را رنگ اعتراض زدند، به مثابه یک شوک برای مردم دنیا بود، چرا که تا پیش از آن عدهای غیر ایرانی که همگی چهرههای اهریمنی و پلید و کریه منظر داشته و حقارت و نادانی و حماقت از تمامی سلولهایشان چکه کرده و تو ذوق میزند، به مردم دنیا بعنوان ایرانیان معرفی شده و جا افتاده بودند. تربیت و فرهنگ توحش توسط این عده در دنیا تحت عنوان فرهنگ ایرانی بنمایش گذشته شده و زمانی که یک هنرمند پیشکسوت از سرغیرت بجای این نامردمان عذرخواهی کرد، او را تمسخر و ریشخند کردند. پس هر که دم از ایران و ایرانی زد و به پارسی سخن گفت، حتما ایرانی نیست و تا وقتی نجابت ایرانی از خود نشان نداده در اصالتش باید شک کرد.
۳- افراد سخیف امثال علی شریعتی، کریم سروش، حسن عباسی و کوتولههای مزدور از ایندست را که با تکبری ابلهانه اظهار فضل کرده و آنجا که از تعلیماتشان فراتر رود، چهره ابلهانه و بیسوادیشان بیرون میافتد، و در نهایت دشمنی و ضدیت خود با ایران و ایرانی را هر چه نام و رنگ ایران را داراست آشکار میسازند، بمدت ۳۸ سال است که مرشد و معلم جوانان تشنه حقیقت ایرانی ساخته اند . مشخصه بارز این افراد دانستن قرآن، و بلغور کردن آیاتی از آن، خودنمایی تهوع آور، سخن از بزرگان غربی! در فلسفه و اقتصاد، و علاقه مفرط به بیان تاریخ، بویژه تاریخ اسلام داشته و اصرار عجیبی در تأئید ۱۴۰۰ سال قدمت برای مذهب اسلام در بین ایرانیان دارند. این افراد با کوچک کردن تاریخ، فرهنگ و گذشته باشکوه ایرانیان که هزاران سند خطی و سنگی و تاریخی دارد، و برعکس با بزرگ کردن غرب و عرب و ترک و غیره، که حتی یک خط و یک سند برای آنها در هیچ کجای دنیا وجود خارجی ندارد، سعی در کمرنگ و یا پاک کردن غیرت و میهن دوستی از بین جوانان ایرانی دارند. ۳۸ سال است این افراد را در جایگاههای هنرمند، سخنور، استاد تاریخ، استاد فلسفه، جامعه شناس، روشنفکر ، استاد دانشگاه، معلم و و و بناحق و ناشایستگی مینشانند تا برای جوان و کودک و پیر این سرزمین مرشد و راهنما گشته ، تا بدین ترتیب آنچه که میخواهند به آنان حقنه کنند. و هرزمان دستشان رو شده و رسوا میشوند، (چرا که دروغ پایدار نیست، و این طبیعتش است ) یک مزدور جدید را جایگزین رسوا گشته میسازند. پس هر که از تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام سخن گفت، هر که اینجا و آنجا از فلاسفه غرب تکه پراند، و آنچه که دانشمندان و متفکران ایرانی گفتهاند، را بنام دیگران زد، هر که تاریخ و فرهنگ و ادبیات ایران و ایرانی را ناچیز شمرد و تحقیر کرد، بدان و آگاه باش که یا مزدور است و برای گفتن این مزخرفات تعلیم دیده و پول میگیرد و یا نادان است. و براستی که هر دو یکی اند و اگر از هم بیش نباشند، از هم کم نیستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر