۲۲.۱۱.۹۵

گذری بردر نگار کنیم


خیزتا قصد کوی یار کنیم
گذری بردر نگار کنیم

روی درخاک کوی او مالیم
وزغمش ناله‌های زار کنیم

بزبانیکه بیدلان گویند
رمزکی چند آشکار کنیم

هجر اورا که جان ما خون کرد
بکف وصل درسپار کنیم

حاشا کزو کنیم گله ای
گله از بخت و روزگار کنیم

ما اگر برمراد او سازیم
ترک تدبیر واختیار کنیم

زود پا در بساط وصل نهیم
دست با دوست درکنار کنیم

چون لب یار شکرافشان شد
ما بشکرانه جان نثار کنیم

عشق رویش چو پرده برگیرد
گرنمیریم پس چکار کنیم

از عراقی چو رو بگردانیم
روی در روی غمگسار کنیم.

عراقی

هیچ نظری موجود نیست: