حدود ۳۰۰ سال پیش بر اثر رخدادی که برای ما روشن نیست, امپراتوری پارسی که بر جهان حکومت میکرد از هم پاچید و تلاش آخرین امپراتور آن نادر شاه نتیجه نداده و بربر هایی که مانند حیوانات وحشی در اطراف مرز های این امپراتوری شگفتانگیز در شرایطی سخیف میزیستند ( ویکینگ ها که در توحش زبانزدند و همانجا که میخوردند همانجا هم ادرار کرده و فضولات معده را خالی و همانجا هم بزنان و کودکان خود تجاوز میکردند, قبیله دزدان که امروزه خودشان را اعراب مینامند در حالی که اعراب کسانی بودند که در شمال آفریقا زیر پرچم پارس ها میزیستند و از این گروه بکلی متمایزند و ترک ها که به آنان حیوان گفته میشد از بس ابتدایی و بربر منش بودند ) بدرون شهر های آباد و زیبای ایران ریختند و جنایاتی مرتکب شدند که امروزه گوشه کوچکی از نمونه های آنرا در بین تروریست هایی که از نوادگان همان بربرها هستند میتوان دید. و زدند و بردند و کشتند و چپاول کردند و سوزاندند و افراد بزرگسال را سربریدند و سوزاندند و کودکان را به اسارات گرفته و در عوض توحش و خرافات و مذهب و زن ستیزی و همجنسگرایی و دزدی و قتل و غارت و حماقت خود را به ملت های متمدن پارسی که هنر و زیبایی و علم و ادبیات با همه لایه های زندگیشان عجین شده بود تحمیل کرده و کودکانی که باقی مانده بودند با توحش خود بار آوردند. نتیجه این جنایات همانگونه که امروزه در عراق و سوریه و خراسان بزرگ شاهدیم تولید پدیده های نفرت انگیزی بود که نسل آدمی را دگرگون ساخته و آدمیت را برای همیشه زنده بگور ساخت . پدیده هایی مانند مذهب و خرافات و حماقت و نامردمی های برخاسته از اینها که دستاورد توحش بربر ها بوده و هست , جامعه بشری را آنچنان رقت انگیز و پست نموده که برای هر که آگاه است جز رنج و تلخی دیدگاه دیگری در افق هستی آدمی متصور نیست.
یکی از این حماقتهای تحمیل شده به ایرانیان شیعه است که از بس احمقانست ویژه مرکز امپراتوری پارسا ها قرار داده شده تا هست و نیست و یادگارهای این امپراتوری عظیم را مانند تیزاب حل کرده و نابود سازد. و شاهکار آن مراسم عزاداری برای داعشیانی است که نیاکان پارسی را در ۳۰۰ سال پیش سربریدند. و از همه اینها دردآورتر مردمی هستند که باوجودی که کم و بیش به اصل ماجرا پی برده اند ولی همچنان برای قاتلان هستی و نیستی شان مراسم عزاداری برپا میکنند.
با وجودی که مطالب زیر بارها و بارها منعکس شده ولی به باور من تا زمانی که این مطالب آنچنان جا نیفتاد که در جامعه نقش مهم خود را بازی کند میبایست تکرار گردد.
امام حسین میگوید:
ما از تبار قریش هستیم وهواخواهان ما عرب ودشمنان ما ایرانیها هستند. روشن است که هرعربی ازهر ایرانی بهتر وهر ایرانی از دشمنان ماهم بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد و زنانشان را بفروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.
امام سوم شیعیان -کتاب «سفینه البحار و مدینه الحکام و الآثار» صفحه ۱۶۴ نوشته شیخ عباس قمی
شیخ عباس قمی از برجستهترین روحانیون شیعه و نویسنده کتاب مفاتیح الجنان است.
طبق کتاب تاریخ طبری:
ص ۳۰۰۷: حضرت عباس با ۵۰ تن، یورش می برند و مشکها را پر از آب می کنند. و پیش حسین باز می گردند.
ص ۳۰۱۸: روز تاسوعا، وفتی زینب بیتابی می کند، «حسین بدو پرداخت و آب به چهرهاش ریخت»
ص ۳۰۲۱: روز عاشورا، «حسین و همه ی یارانش»، با "مشک آب" موهای زائد بدن خود را زدودند.
جالب است. کتابی که با این جزئیات، وقایع کربلا را، در حدود یک صد صفحه نوشته، بریده شدن دو دست عباس، و تشنه بودن امام حسین در روز عاشورا را از قلم انداخته. و در عوض، تاکید داشته که امام حسین به اندازه ی کافی، تا روز عاشورا، آب در مشک داشته.
ما تا حالا برای چی گریه می کردیم؟ برای یک مشت دروغ؟
تا ديروز همه از چايي بدشون ميومدا.... الان همچين ميزنه رو ترمز وسط خيابون انگار تكيلا نذري ميدن |
هوی نیما پاشو برو یه دسته را افتاده از پیروزی تا امام حسین داره شیر کاکائو داغ با کیک میدن! |