آیا دین اسلام به همان بدی که تبلیغ میشود است؟ و یا کلا هر مذهب و دینی و آیین و مسلک و ایدئولوژی که دستاویزی بشود برای عدهای ضدّ بشر که برای مقاصد و اهداف پلید و اهریمنی خود از آن استفاده و گاها سو استفاده کرده تا جایی که بر روند زندگی طبیعی آدمی اثر غیر منطقی داشته باشد و با نادیده گرفتن طبیعت دگرگون و ویژگیهای گوناگون آدمیان، همه آنها و یا کلا جامعه انسانی را با یک فرمول و یا نسخه از پیش ساخته شده اداره کند، بسخن ساده تر همه را در یک جعبه ریخته و مانند عروسکهای یک شکل با آنها رفتار کند و درهم براند ، مخرب و ضدّ بشری است؟
به باور من نه اسلام به آن سیاهی که بدید همگان گذشته شده است، میباشد و نه دیگر ادیان شایسته رأفت و اخلاقی که برایشان تبلیغ میشود میباشند. مبارزه با نادرستیها و کژ رویهای کسانی که از دین دکان ساخته و از این راه شکم سیر میکنند، مانند آخوند تنه لش و سربار و مفتخور و مذهب "من درآوردی" او که سرا پا عقبماندگی و پلیدی و خرافات و مریضی است، و یا خباثتها و عقبماندگیهای یک مشت عرب منگول وهابی و سلفی و و و که از هستی آدمیان بجز هفت سوراخ او هیچ عضو دیگری را قبول ندارند، با آنچه که بعنوان تعالیم اسلام خوانده میشود، نباید اشتباه گرفته شوند. اسلام هم مانند هر ایدئولوژی ساخت بشر دارای نقاط مثبت و منفی خود است، که چگونگی بهرهگیری و تاثیر پذیری از این نقاط تنها بر عهده خرد آدمی است و بس ! ولی
آنچه که در سالهای اخیر در مورد خباثت اسلام و مسلمین از طریق اختاپوس و یا امپراطوری رسانهای غربیهای روانی ، و شیوههای دد منشانه، و بربر مسلک شناخته شده تاریخیشان که با اصرار به اسلام و مسلمین ربط داده میشود، (۱) و با استفاده از هزار و یک روش روانشناسانه و جامعه شناسانه برتر! برای جا انداختن تفکر ضدّ اسلام و مسلمین در اذهان مردم کوچه و بازار که بیشترین جمعیت کره زمین را شامل میشوند، در کل گیتی جار زده میشود، دقیقا همان است که پیش از جنگ جهانی دوم در مورد یهود و یهودیان صورت میپذیرفت. تو گوئی غربیهای روانی همیشه بیک قربانی برای سرپوش گذاشتن بر پلیدیهای خود نیازمندند!
(۱)
شیوههای دد منشانه، و بربر مسلک شناخته شده تاریخ غربی مانند سر بریدنها، اعدامها، سنگسار و ذلیل ساختن زنان و مبارزه از طریق سوزاندند و پس زدن آنان که فرهنگ کهنه غربی هاست، چرا که بعنوان مثال ما در مشرق و در سرزمینهای که تازه از دیگر سرزمینها عقبمانده تر بوده ، زنانی داریم مانند:
خدیجه (مرکل زمان خود)، زنی که در یکزمان ۴۰ کاروان را به اطراف و اکناف صحرا میفرستاده است و هیچگاه این کاروانها مورد حمله دزدان و راهزنان قرار نمیگرفتند چرا که دیدن پرچم خدیجه در بین کاروان یعنی ورود ممنوع مطلق! و این در جایی صورت می پذیرفته که بخاطر تکهای نان سرها بریده میشده است، و چگونه این ممکن بوده؟ خود حدیث مفصل از قدرت مافیایی خدیجه دارد!
عایشه ( رهبر نظامی لشگر جنگجویان صحرا و خطیبی که سخنانش بر جانها حکم میراند و مشهور است که عایشه میتوانست مار را با سخن از سوراخ بیرون کشد، و در تمامی جنگهای محمد شرکت داشته و در اواخر عمر محمد بعنوان رهبر و فرمانده نظامی لشگر کار میکرده است و آنچنان قدرتی داشته که سکس آزاد را بین خودش و پیغمبر اسلام برقرار نموده ، بطوری که محمد با دیگر زنان و خود او با دیگر مردان براحتی در رفت و آمد بودند !! در مورد همخوابگی عایشه با مردان دیگر در قرآن آیاتی وجود دارد (آیات اولیه سوره نور در همین رابطه از طرف محمد نازل شده است. آیه چهار این سوره میگوید: «کسانى که زنان عفیفه پاکدامن ( در اینجا عایشه !) را به زنا متهم میکنند و سپس چهار شاهد نمیآورند،( مثل اینکه میشود در بین چهار شاهد که ایستاده اند و تماشا میکنند زنا کرد!!) به آنان هشتاد تازیانه بزنید و هرگز شهادتى را از آنان نپذیرید، و اینان خود در حقیقت فاسقاند!! ( یعنی محمد غیرِ مستقیم به دیگران میگوید اگر به عایشه بگویید فاحشه، بجرم فسق میدم دهانتان را از سرب پر کنند و این نشان از برتری و قدرت عایشه و نفوذ فکری او بر محمد دارد )» آیات یازده تا هفده هم کسانی که این شایعه رادهان بدهان نقل کردند را بشدت مورد شماتت قرار میدهد و میگوید اگر رحمت خدا نبود بخاطر همین تهمت بزرگ عذابی عظیم بشما میرسید و از مسلمانان میخواهد هرگز مشابه چنین رفتاری را تکرار نکنند ( یعنی محمد بخاطر عایشه میخواسته زمین را دچار ویرانی و بلای عظیم کند!!! ببین تا چه حد این زن قدرت داشته و تا چه حد پیغمبر اسلام در مقابل او ضعیفه بوده)).
و هند که بعدها آخوندهای ابله به او لقب "جگر خوار" را دادند ، زنی که نه تنها در عرصه سیاست بی رقیب میتاخت و یک تنه فرمانداری و اداره مکه و یا قلب صحرا را بعهده داشت ، مکهای که در زمان خودش قبله تمامی مردم خدا باور، و تجّار سرزمینهای آباد آن زمان بود ، بلکه زمانی که شعر میسرود ، اشعارش را بر روی کوهها میکندند تا جاودان گردد. ما چنین زنانی در تاریخ مشرق زمین داریم که بعنوان زنان برتر تاریخ صحرا شناخته میشوند. و این زنان کسانی بودند که سران قبایل وحشی صحرا بدون اجازه آنان جرات از جا تکان خوردن را نداشتند ، و بعد چگونه است که بیکباره مردی که تا ۴۰ تا ۵۰ سالگی نوکری چنین زنانی را میکرده است، بیاید و بگوید که زن باید در پستو خانه پنهان گردد؟؟
و کلا هیچ گاه در مشرق زمین نه بحث حجاب در میان بود و نه بی ناموسی و نه ضعیفه بودن این یا آن ! و حتی در همین شیعه که یک کیش و نسخه ملایم و رحمانی از اسلام است و آخوند آنرا جار میزند ما فاطمه را داریم که زمانی که یک گروه از تروریستهای فامیل بدر خانهاش هجوم میبرند، شوهرش علی را به پستو میفرستد و خود یک تنه در درگاه خانه حاضر شده و با پسر عموهای اوباش و داعشی و قداره بدست! دست به یقه و گلاویز شده و کتککاری میکند( این داستانی است که آخوندها ۳۰۰ سال است زیر گوش ایرانیها میخوانند و جای هیچ حاشایی از طرف آنان نیست) و یا زینب را داریم که در اردوگاه دشمن و در شب سرمستی آنان از ریختن خون نوه پیغمبرشان، از جا برمیخیزد و با کلام سر دشمنان مردان قبیله اش را در جا گوش تا گوش میبرد تا جای که تمامی سرها افکنده بر زانو میگردد و آنچنان رنج روحی و عذاب وجدانی را به آنان تحمیل میکند که از شرم ، دیدن آفتاب روز بعد را تحمل نکرده و در چادر میمانند
و در عوض در تاریخ غرب داریم که همواره در مغرب زمین زنی بعنوان جادوگر سوزانده شده و برای سخن گفتن با مردان در پشت پرده پنهان میشده و یا بجرم زنا سنگسار گردیده است!! تا جایی که پیغمبرشان فریاد بر میاورد: اولین سنگ را کسی بزند که خودش زنا نکرده باشد!!)
اسپوتینک مینویسد:
آنگولا اولین کشور در جهان است که دین اسلام را ممنوع اعلام کرده و تمامی مساجد در این کشور را تعطیل کرد! ( احمقهایی که میپندارند، میشود با یک مکتب فکری مبارزه کرد و جلویش را گرفت! و آگاه نیستند که همین مبارزه آنرا شیرینتر میکند.)
به نوشته نشریه Conservative Post ، "ژوزه ادواردو دوش سانتوش" رئیس جمهور آنگولا ضمن توضیح این اقدام اظهار داشت: "ممنوعیت دین اسلام به نفوذ این دین در کشور ما پایان می دهد"!!
رزا کروز سیلوا، وزیر فرهنگ آنگولا با اشاره به این که این اقدام بر اساس مبارزه با فرقههای مذهبی صورت گرفته است، تاکید کرد: "دین اسلام توسط وزارت دادگستری و حقوق بشر آنگولا مورد تایید واقع نشده است و به همین سبب این دین و پیروانش غیرقانونی اعلام شده و تمامی مساجد آنها بسته شده اند".
آنگولا کشوری با جمعیت ۹۵ در صد از مسیحیان است. طبق اطلاعات وزارت خارجه آمریکا، در این کشور حدود ۹۰ هزار مسلمان زندگی می کنند که اکثریت آنها مهاجرانی از آفریقای غربی و لبنان هستند.