۱.۵.۹۴

تمثیل


خیلی‌ها شکایت دارند از این‌که حرف‌های فرزانگان همه‌اش تمثیل است و در زندگی روزمره به هیچ دردی نمی‌خورد. حال آنکه ما فقط درگیر همین زندگی روزمره‌ی خودمان هستیم. وقتی مثلاً فرزانه‌ای می‌گوید: «برو آن بالا!» منظورش همیشه این نیست که به سمت دیگر برو، آن سمتی که اگر به هر حال به رفتنش می‌ارزید، خودمان می‌توانستیم برویم. بلکه منظور او آن بالای افسانه‌ای است، جایی که ما شناختی از آن نداریم و خود او هم از نزدیک نمی‌تواند آن را نشان‌مان بدهد و این شیوه صد البته به ما هیچ کمکی نمی‌تواند بکند.
به هر حال، همه‌ی این تمثیل‌ها فقط قصد دارند این را بگویند که دست نیافتنی، دست نیافتنی است. چیزی که خود ما از پیش می‌دانستیم. اما گرفتاری‌های روزمره‌ی ما چیز دیگری هستند.
به دنبال همین فکر، یکی درآمد که: «چرا جلوی خودتان را می‌گیرید؛ شما اگر همان تمثیل‌ها را پی گیرید، خودتان تمثیل می‌شوید و بعد هم دیگر از شرّ گرفتاری روزمره خلاص!»
یکی دیگر گفت: «شرط می‌بندم که همین هم تمثیل است!»
اولی گفت: «تو بُرده‌ای!»
دومی گفت: «ولی متأسفانه فقط در تمثیل!»
اولی گفت: «نه، در واقعیت برده‌ای، در تمثیل باخته‌ای!»

فرانتس کافکا



هیچ نظری موجود نیست: