۳۱.۳.۹۴

نقش زنان در بستر تاریخ ناپیداست


« زن » شاهكاری از خدای خوب و بی همتاست
زیباست زن زیباست زن زیباست زن زیباست

من معتقد هستم كه زن در اصل آدم نیست!
شاید گروگان خدا در چنگ آدمهاست

یك لحظه دنیا را بدون زن تصور كن
حس میكنی خون در تمام چشمها پیداست

دنیای بی زن مثل یك كابوس، بیروح است
با زن ولی حداقل بخشی از آن زیباست

دنیای بی زن مثل یك دنیای بی شعر است
دوران ما از این نظر دوران وانفساست

باور بكن در استواری «مرد» اگر كوه است
«زن» در بزرگی و صفا مانند یك دریاست

در شهر من تنها اگر «مجنون» شود یك مرد
نام تمام دختران شهر من «لیلا»ست!

زن با وقار و با حیا زیباتر است، اما
پایش بیفتد در دفاع از خویش بی پرواست

عكس زنی دیدم كه در دستش تفنگی بود
-زن در زمان جنگ هم زیبایی دنیاست-

وقتی تمام «زن» دو حرف از «انزوا» باشد
"تنها شدن" تقدیر شوم اغلب زنهاست!

چون اغلب تاریخدانان مردها هستند
نقش زنان در بستر تاریخ ناپیداست

با آنكه بر روی تنش تاریخ مصرف نیست
اغلب به چشم مردها مانند یك كالاست!

هر جا كه باشد «مرد» سرگرم است، اما زن
هرجای این دنیا كه باشد باز هم تنهاست

این روزها دنیای ما دنیای بی مرد است
در مورد تنهایی زنها گناه از ماست!

اصغر عظیمی مهر

هیچ نظری موجود نیست: