۱۹.۲.۹۴

اگر روس‌ها نبودند، امروز غربی‌ها به آلمان می‌گفتند، خان بابا!!


امروز ۹ ماه می ۲۰۱۵ برابر با ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ شمسی‌، روز گرامیداشت پیروزی روس‌ها بر آلمان در جنگ جهانی‌ دوم است. ۷۰ سال پیش در چنین روزی روس‌ها موفق شدند ارتش آلمان را که در سرمایِ جانگداز این کشور زمینگیر شده بود و از سرما و گرسنگی توانی‌ برایش نمانده بود درهم شکنند. بهمین مناسبت مراسم پر زرق و برقی‌ امروز در میدان سرخ مسکو با حضور سران روس و ۸۵ تن‌ از رهبران کشور‌های دیگر که به این مراسم دعوت شده‌اند، و نمایندگان و سفرای کشور‌های جهان برگزار میشود.

البته این تاریخ به دست فاتحین نوشته شده و بطور کلی‌ مخدوش و غیر واقعی‌ است.

اینکه ارتش آلمان شکست خورد، واقعیت است ولی‌ اینکه چگونه این شکست بر لشگر شکست ناپذیر آلمان، ایران، ایرلند، ایتالیا، اسپانیا و ژاپن وارد آمد را ننوشتند و نخواهند نوشت. اینکه روسیه تزاری چگونه تحت تاثیر افکار لنین و شرکا بهم ریخت، تزار روسیه به قتل رسیده و پس از آن استالین که یک عامل خارجی‌ بود و مانند خمینی دشمن مردمی بود که ادعای رهبریشان را داشت و به اسم روس ها، ۲۷ ملیون روس را کشتار کرد،( همانطوری که میلیون‌ها ایرانی‌ به دست خمینی و نوکران غربی به قتلگاه رفتند.) به کمک گروه قبایل بسیار وحشی، مانند گل ها(کسانی‌ که بر فرانسه امروز تسلط دارند)، انگل ها(غاصبان منطقه‌ای که امروز انگلیس نامیده میشود)، ویکینک ها( مردمی که خود را امروزه اسکاندیناوی مینامند!)، ترک‌ها که بخش عظیمی‌ از غرب ایران را که دچار جنگ و ویرانی شده بود، جدا ساخته و مردمش را قتلعام نموده و امروزه آنجا را ترکیه نامیده و مال خود نمودهند، اعراب که بخش عظیمی‌ از ایران را گرفته و مردمش را کشتار نموده و زبان هر که را که بجز عربی‌ سخن میگفت بریدند، و با همراهی قاجار‌ها که پیش از این بر ایران چنگ انداخته بودند، به ارتش نازی و یا ارتش متحدین غلبه کرده و دنیا را به نیستی‌ کشاندند.



۸۵ تن‌ از شرکت کنندگان در جنگ جهانی دوم از سرتاسر مناطق روسیه و ۷۵ بازمانده از ۲۳ کشور خارجی به طور رسمی به عنوان میهمانان افتخاری دعوت شده اند. روسای ۲۶ کشور، نمایندگان یونسکو و اتحادیه ی اروپا دعوت شده و تمایل خود را برای حضور در مراسم هفتاد سالگی پیروزی اعلام کرده اند. در بین آنها کسانی که در این مراسم حضور خواهند داشت : رهبر چین شی جین پینگ ، روسای جمهور هند، آفریقای جنوبی، ویتنام، مغولستان، رهبران کوبا هستند. همچنین رئیس جمهور چک ، رئیس دولت اسلواکی ، نخست وزیر یونان ، رئیس دولت پلستین، رئیس جمهور قبرس ، بوسنی و هرزگوین و همچنین جمهوری صرب بوسنی و هرزگوین ، رهبران ایسلند ، مقدونیه ، مونته نگرو ، صربستان و نروژ هم در این مراسم در مسکو حضور دارند . وزارت دفاع روسیه ، فرماندهان نظامی عالی رتبه از ۲۶ کشور خارجی را به رژه دعوت کرده است.
رژه ۷۰ ـ مین سالگرد پیروزی ، یکی از بزرگترین رژه‌ها در تاریخ برگزاری این جشن است. بیش از ۱۶ هزار نظامی، ۱۹۴ دستگاه ماشین نظامی و ۱۴۳ هواپیما و بالگرد در آن شرکت خواهد کرد.
پخش زنده متنی و ویدئویی این رویداد منحصربفرد از شبکه‌های تلویزونی معتبر پخش خواهد شد.



به نوشته اسپوتینگ، جشن هفتاد سالگی پیروزی بزرگ، بدون شک ، اتفاقی مهم در سال جاری و یا شاید طی ده سال آینده است.
بر اساس سنت‌های پیشین مراسم این جشن، رژه نظامی به افتخار سالگرد پیروزیست.





سرگی شایگو در جلسه با کارکنان وزارت دفاع روسیه بیان داشت که در رژه ی میدان سرخ بیش از ۱۵ هزار سرباز شرکت می کنند از جمله آنها ده رژه توسط نیروهای مسلح سایر کشورها یعنی چین ، هند ، مغولستان ، ترکمنستان ، قزاقستان ، ارمنستان، صربستان، قرقیزستان ، بلاروس و آذربایجان خواهد بود. در مقایسه با سال گذشته تعداد واحد‌های فن آوری نظامی یک و نیم برابر بیشتر می شود. ۱۹۴ ماشین جنگی در رژه شرکت می کنند. نیروی هوایی روسیه ۱۴۳ هواپیما و هلی کوپتر را به نمایش می گذارد که دوبرابر بیشتر از سال پیش است.
برای اولین بار در میدان سرخ کشور توپخانه‌های نسل جدید " ائتلاف —اس بی" ، مجموعه ی موشکی استراتژیکی جدید " یارس" ، مجموعه ی ضد تانکی " کورنت‌دی" ، تانک آینده دار " آرماتا" (بر اساس ارزیابی‌های کارشناسان ، نمونه‌های مختلفی در جهان ندارد) و سه نوع ماشین زرهی بر روی آن ، خودروجنگی پیاده نظام " کورگانتس —۲۵" ، خودروی جنگی بی‌ام دی — ۴‌ام حضور خواهند داشت. سایر تولیدات جدید زرهی روسی هم به نمایش گذاشته می شوند.
رژه ی پیروزی در شهر‌های مسکو ، بیشکک، ایروان و مینسک برگزار خواهد شد . در برخی از شهرهای روسیه از جمله در کرچی و سواستاپل رژه‌های کشتی‌های ناوگان نظامی دریایی صورت می گیرد. در کل نهم ماه می ارتش رژه‌های باشکوهی را در بیش از ۱۵۰ شهر روسیه انجام می دهد و در ۴۰ شهر نیز فن آوری‌های نظامی در مراسم شرکت دارند. تقریبا ۸۵ هزار سرباز روسی ، ۱۸۸۰ واحد فن آوری نظامی ، ۲۳۸ هلی کوپتر و هواپیمای جنگی ، بیش از ۵۰ کشتی نظامی حضور دارند. غیر از پایتخت پروازهای نمایشی نیروی هوایی در پنج شهر روسیه و همچنین در مینسک و بیشکک برنامه ریزی شده است.
در ارمنستان ، قرقیزستان و بلاروس بیش از ۱۰۰۰ سرباز ، ۱۷۴ واحد فن آوری نظامی و ۱۶ هواپیمای جنگی و هلی کوپترهای نیروهای مسلح روسیه شرکت می کنند.
جالب‌ترین بخش رژه در مسکو بدون شک بخش تاریخی آن است. در پیاده روهای میدان اصلی کشور ارتشی حرکت می کند که اونیفورم اواسط سال‌های ۴۰ را به تن دارد و فن آوری نظامی زمان جنگ جهانی دوم همراهی‌شان می کند.
سایت خبری اسپوتنیگ می‌نویسد: در جنگ جهانی دوم ارتش آلمان نازی به حدی قدرتمند بود که هیچ کشور اروپایی تاب مقابله با ارتش آن را نداشت و همه تحلیل گران متفق هستند که اگر بیش از ۲۷ ملیون تن‌ از مردم شوروی جان خود را در مقابله با ارتش هیتلر از دست نداده بودند امروزه کل اروپای غربی و حتی شاید ایالات متحده ، آلمان نام داشت.
فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی تحت تصرف ارتش آلمان در ذلت کامل بودند و انگلیس در محاصره برای شکست لحظه شماری می کرد و نفس‌های آخرش را می‌کشید .
با اینکه روس‌ها جزو متفقین بودند و در جنگ جهانی دوم کنار آمریکا — انگلیس و فرانسه بر علیه نازی‌ها جنگیدند و غرب استالین را در کنفرانس تهران با خود متحد ساخت اما بلافاصله پس از پایان جنگ و پیروزی بر آلمان‌ها ، آمریکایی‌ها تلاش کردند شوروی را نابود کنند چرا که برای اینکه ابر قدرت یکه تاز جهان باشند باید از روی یار قدیمی خود عبور می کردند. شوروی که توان بالقوه برای ابر قدرت بودن را دارد باید نابود یا تضعیف گردد تا جهان دو قطبی نباشد و تک قطبی باشد. اولین کاری که آمریکایی‌ها کردند، بیرون راندن روس‌ها از ایران بود، چرا که ایران به عنوان مرکز زمین، در ایجاد این بالانس نقش جغرافیایی، استراتژیکی، و تاریخی‌ دارد. دو کشور دیگر اروپایی عضو متفقین انگلیس و فرانسه نیز به روس‌ها پشت کرده و تمایل خود را نسبت به پیوستن به ایالات متحده اعلام کردند.

پس از سالها تلاش غربی‌ها موفق شدند مقاومت شوروی را بشکنند و تجزیه این کشور را شروع کنند. طرحی که هدف آن تبدیل شوروی به چندین کشور کوچک ، ناتوان و ضعیف بود. به این ترتیب شوروی به چندین کشور تقسیم شد و یک کشور بزرگ به نام روسیه باقی ماند اما هر تحلیل گر سیاسی می تواند به شما بگوید که غربی‌ها به این شرایط نیز راضی نبودند وبا اینکه ادعای رفاقت و نزدیکی می کردند اما از همان زمان هم تلاش داشتند روسیه نیز به چندین قسمت تقسیم شود چرا که احساس داشتند هنوز روسیه آنقدر امکانات و توانایی دارد که می تواند روزی در مقابل آنها بایستد در زمان ریاست جمهوری آقای یلتسن بر روسیه شرایط این کشور آنقدر فاجعه بار شده بود که همه پیش بینی از هم پاشیدن مجدد آن را داشتند و منتظر تلنگر لازم بودند، ولی ناگهان آقای ولادیمیر پوتین در این کشور به قدرت رسید و توانست طی ۱۵ سال حکومت خود این کشور را از یک کشور در حال نابودی به کشوری یکپارچه و قدرت مند تبدیل کند. کشوری که مجددا رقیب قدرتمند ایالات متحده به حساب می آید. امری که اصلا در هیچ محاسباتی توسط غربی‌ها قابل پیش بینی نبود. بجز در ایران و شخصی‌ به نام رضا شاه، کمتر موردی را می توان در تاریخ مشاهده کرد که کشوری به سرحد نابودی و مرگ برسد و رهبری آن بتواند نه فقط کشور را زنده نگه دارد بلکه ظرف مدت کوتاهی آن را به کشوری مطرح تبدیل کند. این چنین افراد امثال پرزیدنت ولادیمیر پوتین در تاریخ ملت‌ها انگشت شمار می باشند. و قطعا روس‌ها باید به شانس خود ببالند چرا که دیگر کشور‌های اروپایی در حال حاضر از نبود رهبری توانمند رنج می برند. در واقع در حال حاضر مشکل اصلی دیگر کشورهای اروپایی نداشتن رهبرانی است که بدون براه انداختن جنگ و خونریزی در دیگر کشور‌های کوچک و صاحب ثروت، بتوانند سیاست اداره کشور به شکل انسانی‌ و نه در نقش یک هیولا، را در راس کارهای خود قرار دهند و به همین دلیل کشورهای اروپایی اکثرا تبدیل به اهریمنانی شده‌اند که جز کشتار مردم دیگر دنیا با همکاری ایالات متحده آمریکا هدف دیگری برای زندگی‌ ندارند.

قطعا آمریکا و غربی‌ها وجود روسیه‌ای قدرتمند را بر نخواهند تابید وبه تلاش قدیمی خود برای نابودی و تجزیه آن ادامه خواهند داد ، تنها تفاوتی‌ که بین آمریکا و اروپا در این زمینه وجود دارد، این است که آمریکا بطور واضح به این امر اذعان دارد، در حالی‌ که ‌اروپایی‌ها مانند همیشه موذیانه و با ظاهری دوستانه در این کار تلاش میکنند. یعنی‌ نمایندگان خود را از کانادا و استرالیا و آفریقای جنوبی و کره شمالی و و و بعنوان دوستان روسیه جلو فرستاده و خود نیز توسط اولاند رئیس جمهور فرانسه سر در دامن پوتین گذاشته و از ظلم آمریکا مینالند، ولی‌ در باطن و در زیر چهره‌ای متمدن، ذات اهریمنی هیولایی و مشمئز کننده خود را پنهان ساخته و با لبخندی شیطانی ، همه کار، یعنی‌ همه کار میکنند، تا روس‌ها را بزانو درآورند! و پوتین یک احمق است اگر برای حتی یک دقیقه به ‌اروپایی‌ها اعتماد کند، چرا که تاریخ عملکرد و موجودیت این اهریمنان نشان داده است که اینان به مادر خود نیز رحم نمیکنند، و تمام فلسفه زندگیشان "به دست آوردن قدرت و ثروت " به هر قیمتی و با توسل به هر ابزاری است و در این راه فرزندان خود را نیز کور کرده، زهر خورانده، با گیوتین سرش را از تن‌ جدا ساخته و زیر پا می‌گذارند، ( و سپس همه اعمال شیطانی خود را به دیگر ملت‌ها نسبت میدهند ) و هنوز مانند هزار سال پیش در جنگل زندگی‌ میکنند و همان قوانین جنگل را قبول دارند، و بس.

و فقط یک احمق در مقابل آنان از انسانیت، حقوق بشر، دوستی‌، آزادی ، مردمی، مرام و معرفت دم میزند و به این ترتیب موجبات خنده آنان را فراهم می‌کند!

و توسط بکار گیری سیاست‌های مزوّرانه و همیشگی‌ خود، از جمله: " اگر نمیتوانی‌ دشمنت را از پا درآوری با او دوستی‌ کن! تا بوقتش.."، و یا در کناری بنشین و "دشمنت را در مقابل دشمنت قرار بده"، و خود لذتش را ببر!"... آمریکا را در مقابل روس قرار داده و خود گاهی‌ به این طرف و گاهی‌ به آن طرف میچرخند! و امریکایی‌ها و روس‌ها هر دو خود را از دوستان ‌اروپایی‌ها میداند، و یکدگر را به ایجاد اختلاف بین آنها و "دوستانِ ‌اروپایی" متهم میکنند، و گناه را به گردن یکدیگر میاندازند!

بهر حال تاریخ نشان داده که همه ابرقدرت‌ها در مقابله با روسیه محکوم به نابودی شده اند ، و سئوال اینجاست که آیا این تاریخ نیاز به تکرار دارد ؟ و اگر بله! تا کی‌ و چند بار؟؟

منبع خبر : اسپوتینگ

هیچ نظری موجود نیست: