۶.۵.۹۳

با ما به جام باده صافی ، خطاب کن


صبح است ساقیا ، قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد ، شتاب کن

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون ، خراب کن

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می‌طلبی ، ترک خواب کن

روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند
زنهار ، کاسه سر ما پر شراب کن

ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی ، خطاب کن

کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن.

حافظ

هیچ نظری موجود نیست: