۲۰.۳.۹۳

بر طبق آیات قران، روایات و احادیث معتبر نقل شده از پیغمبر اسلام و امامان، طوفان سرخ وقتی‌ برمیخیزد که ستمکاران حاکم شوند...! به بهانه طوفان سرخ در تهران.


در تمام داستان‌های قرآن، از بلایای آسمان در رابطه با مبارزه با ظالمان و ستمگرانی که حکومت را در دست دارند و به مردم ظلم میکنند، و در جهت کمک به مظلومان حکایت شده است.

از بارش سنگ و خون و ملخ و شن، (پس از آن، خداوند قوم فرعون را به بلاهای گوناگون، از طوفان و قحطی و ملخ و خون (تبدیل شدن آب به خون) و جز آن‌ها، گرفتار کرد و در هر گرفتاری فرعون قول می‌داد که در صورت رفع آن ایمان بیاورد، ولی باز از قول خود برمی گشت.) از طوفان نوح، تا سنگ شدن قوم لوط و و و

آﻳﻪ ﭼﻬﺎرم ﺳﻮره ﻋﻨﻜﺒﻮت آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﻫﺮ ﻳﻚ از اﻣﺘﻬﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﺑﻪ ﺟﺮم ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ داﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺬاﺑﻲ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻛﺮدﻳﻢ و ﺑﻌﺪ
ﺑﻪ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺑﺮﺳﺮ ﺑﻌﻀﻲ از آﻧﺎن ﺑﺎدی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺷﻦ ﻓﺮو ﻓﺮﺳﺘﺎدﻳﻢ ) ﻗﻮم ﻟﻮط ﻳﺎ از آﻧﺎن را ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻓﺮﻳﺎدی ﻣﺮﮔﺒﺎر ﻛﺮدﻳﻢ ) ﻗﻮم ﺛﻤﻮد ﻳﺎ ﻗﻮم ﺷﻌﻴﺐ ( و ﺑﻌﻀﻲ از آﻧﺎن را در ﺷﺮوع ﻗﻮم ﻋﺎد ( و ﮔﺮوﻫﻲ
زﻣﻴﻦ ﻓﺮو ﺑﺮدﻳﻢ ) اﺷﺎره ﺑﻪ داﺳﺘﺎن ﻗﺎرون دارد ( و ﮔﺮوﻫﻲ را در آب ﻏﺮﻗﺸﺎن ﻛﺮدﻳﻢ ) ﻗﻮم ﻧﻮح ، ﻓﺮﻋﻮن و ﻫﺎﻣﺎن ( ﺧﺪاوﻧﺪ در اﻳﻦ آﻳﺎت ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﻓﺮﺟﺎم اﻣﺘﻬﺎی ﻧﺎﻣﺒﺮده را ﺷﺮح ﻣﻲ دﻫﺪ و ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : آﻧﭽﻪ اﻳﻦ اﻗﻮام را ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﻼ ﻛﺮد ؛ ﻇﻠﻢ و ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺧﻮد آﻧﻬﺎ ﺑﻮد ، ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺧﺪاوﻧﺪ ، ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ آﻧﺎن ﻇﻠﻢ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ وﻟﻴﻜﻦ اﻳﻦ ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻇﻠﻢ ﻛﺮدﻧﺪ و ﺧﺪاوﻧﺪ آن ﺑﻼﻳﺎ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺠﺎزات ﺑﺮ آﻧﺎن ﻧﺎزل ﻛﺮد .


اﻣﺎم ﺻﺎدق می‌‌گوید : ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ زﻧﺎ زﻳﺎد ﺷﻮد ، زﻟﺰﻟﻪ ﭘﺪﻳﺪ آﻳﺪ و ﻫﺮﮔﺎه ﻣﺮدم زﻛﺎت ﻧﺪﻫﻨﺪ ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺗﻠﻒ ﺷﻮﻧﺪ و ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻤﺎن در ﻗﻀﺎوت ﺳﺘﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﺎران از آﺳﻤﺎن ﻧﺒﺎرد و خشکسالی شود و هنگامی که خون بیگناهان ریخته شود طوفان برخیزد!
در رواﻳﺖ دﻳﮕﺮی ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ در اﺛﺮ ﮔﻨﺎﻫﺎن ﻣﻲ ﻣﻴﺮﻧﺪ ، ﺑﻴﺸﺘﺮﻧﺪ از ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﻳﺎن ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻋﻤﺮﺷﺎن از دﻧﻴﺎ ﻣﻲ روﻧﺪ و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﻲ ﻣﻴﺮﻧﺪ .
-۳ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اﻛﺮم ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﻫﺮ ﮔﺎه ده ﺻﻔﺖ در اﻣﺖ ﻣﻦ ﭘﺪﻳﺪ آﻳﺪ ﻣﺮدم ﺑﻪ ده ﻛﻴﻔﺮ ﻣﺒﺘﻼ ﺷﻮﻧﺪ
:
ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﻳﺎ رﺳﻮل اﷲ اﻳﻦ ﺻﻔﺎت ﭼﻴﺴﺖ ؟ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ :ﭼﻮن ظالمان حاکم شوند ، ﺑﻼ ﻧﺎزل ﺷﻮد – وﻗﺘﻲ مال در نزد کسانی‌ اندک انباشه شود ، ﺑﻴﻤﺎری ﻓﺮاوان ﮔﺮدد – زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ زﻛﺎت ﻧﺪﻫﻨﺪ ، ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺗﻠﻒ ﺷﻮﻧﺪ – ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻤﺎن ﺳﺘﻢ ﻛﻨﻨﺪ ، طوفان برخیزد – ﻫﺮﮔﺎه زﻧﺎ زﻳﺎد ﺷﻮد ، ﻣﺮگ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ زﻳﺎد ﮔﺮدد – ﻫﺮﮔﺎه ﺗﻈﺎﻫﺮ و رﻳﺎ ﻓﺮاوان ﺷﻮد ، زﻟﺰﻟﻪ زﻳﺎد ﻣﻲ شود و ﺑﺎران ﻧﺒﺎرد. . . و ( درست مثل امروز ایران که حاکمان ستمگر موجب بلا برای مردم شده‌اند)
-۴ اﻣﺎم ﺳﺠﺎد ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻧﺰول ﻋﺬاب اﻟﻬﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از : ﻇﻠﻢ و ﺳﺘﻢ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎی ﺧﺪاﺷﻨﺎس و وارﺳﺘﻪ – زور ﮔﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﺮدم – ﻣﺴﺨﺮه ﻛﺮدن ﻣﻮﻣﻨﺎن و ﺑﻪ ُﺳﺨﺮه ﮔﺮﻓﺘﻦ آﻧﺎن .

اگر این طوفان سرخ که در هفته گذشته تهران را درنوردید و در تاریخ چندین هزار ساله این شهر بینظیر و بی‌سابقه بود در زمان شاه فقید ایران اتفاق افتاده بود، همگی این عمامه به سر ها، وااسلاما، و وامصیبتا سر داده و آنرا به عذاب الهی در رابطه با مبارزه با شاه ایرانپرست ایران نسبت میدادند. ولی‌ اینک چون خود در راس کارند، و روزانه خون جوانان بیگناه این سرزمین را ضحاک وار برزمین ریخته و از مغز سر جوانان ایران برای مار‌های روی دوش ضحاک زمان خامنه‌ای خورش میسازند و با دزدی‌های نجومی از بیت‌المال در کتاب گینس رکورد زده‌اند، و بانک‌ها را تبدیل به جیب خصوصی خود کرده که هر گاه پول کم دارند به آنجا رفته و هر چقدر بخواهند تحت نام وام برداشت میکنند و به ریش و گیس این ملت میخندند، و آنچنان ظلم و پلیدی در ایران به راه انداخته اند که در تاریخ این کشور که به اندازه پیدایش آدم، دراز و طویل است، و هزاران ستمگر خونخوار را تجربه کرده، بینظیر و بی‌ سابقه است... حالا که خود در راس حکومت ظالمانه و قدرتند ، طوفان سرخ دیگر بلا و عذاب آسمانی و الهی نیست، بلکه یک پدیده طبیعی است که در همه جای دنیا هم اتفاق میفتد!!!

و از ترس اینکه مردم بر طبق آنچه که از خود آخوند‌ها یاد گرفته‌اند، این بلایا را به بلایای الهی نسبت ندهند، از روزی که طوفان سرخ در تهران اتفاق افتاده است، تا امروز مرتباً در رسانه‌های خود سعی‌ مذبوحانه دارند که بگویند نسبت دادن یک پدیده طبیعی به عذاب الهی درست نیست و خرافات است!!! یک عده‌ از گروه وقیحان آنها هم که از وقاحت کتف ابلیس را از پشت بسته‌اند، هم می‌گویند چون حجاب رعایت نشده و این گونی مشکی‌ که بر تن‌ زنهای ایرانی‌ کرده‌اند، بد حجابی محسوب میشود و حتما میبایستی مانند زنان وهابی عربستان حجاب داشته باشند تا قبول باشد، و چون زنان ایران مانند شیطان پرستان سراپا سیاه نمیپوشند، پس به همین دلیل خدا طوفان را فرستاده است، و وقتی‌ از آنان پرسیده میشود که چرا در زمان شاه که دامن موسوم به مینی ژوپ در خیابان‌های تهران حکمرانی میکرد و زنها سر و کون لخت می‌گشتند، و دامن آنان آنچنان کوتاه بود که قاب سیب کون آنان را میشد دید، و تجاوزی هم صورت نمی‌گرفت و مردی هم تحریک نمیشد و جز نسیم شفا بخش و روح نواز گردی به هوا برنمی خاست، و چرا آن زمان خدا طوفان نفرستاد تا جلو بی‌ حجابی که چه عرض کنم، لخت بودن کونشان را بگیرد؟؟؟

چرا اینک که از هر جا نکبت اسلام صحرا‌های جاهلیت عربستان در خیابان‌های پایتخت کهن‌ترین کشور و تمدن دنیا، تو ذوق میزنه و حا‌ل تهوع به آدمی‌ دست میده، طوفان سرخ فرستاده میشود؟؟

بلایای الهی در قرآن ذکر شده طبق روایات و دستورات آخوند‌ها در زیر عیناً از روی متن آخوند "محقق! نوشته‌های آخوندی"، سید حسن حسینی آورده میشود تا بدانید که آخوند‌ها خود در باره چنین بلایایی از قول قرآن چه می‌گویند.




روﻳﻜﺮدﻫﺎی دﻳﻨﻲ و اﺣﺎدﻳﺚ ﻣﺬﻫﺒﻲ درﺑﺎره ﻣﺨﺎﻃﺮات و ﺣﻮادث ﻏﻴﺮﻣﺘﺮﻗﺒﻪ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻼﻳﺎ و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت اﻟﻬﻲ ﻳﻜﻲ از ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺒﺎﺣﺜﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﺑﺸﺮ را ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﺸﻐﻮل ﻛﺮده و از اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﺑﺤﺚ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﻋﻠﺖ ﻓﻠﺴﻔﻪ وﺟﻮدی و ﻣﺎﻫﻴﺖ آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ در اﻳﻦ ﺑﺎب اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺒﺎﺣﺜﻲ ﻛﻪ درﺑﺎره ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ در ادﻳﺎن و ﻣﺬاﻫﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻄﺮح ﮔﺮدﻳﺪه ، ﻣﻌﻨﺎ داری و ﺟﻬﺖ دار ﺑﻮدن ﭘﺪﻳﺪه ﻫﺎ و ﺣﻮادث ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺮﻗﺒﻪ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ در ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺑﻪ ﺳﺒﺐ آﻧﭽﻪ ﻛﻪ دﺳﺘﻬﺎی ﻣﺮدم ﻓﺮآﻫﻢ آورده ، ﻓﺴﺎد در ﺧﺸﻜﻲ و درﻳﺎ ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪه ، ﺗﺎ ﺳﺰای ﺑﻌﻀﻲ از آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪه اﻧ ﺑﻪ آﻧﺎن ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﮔﺮ ﻧﮕﻮﻳﻢ در ﻫﻤﻪ ادﻳﺎن اﻳﻦ اﻋﺘﻘﺎد وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ؛ ﮔﻨﺎﻫﺎن و ﻛﺎرﻫﺎی زﺷﺖ و ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ آﺛﺎر ﻓﺮدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺪی را ﺑﺪﻧﺒﺎل دارد ، اﻳﻦ ﺗﻠﻘﻲ و اﻋﺘﻘﺎد در ﺑﻴﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن و ﻣﺴﻴﺤﻴﺎن ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺟﻬﺎن را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ راﻳﺞ اﺳﺖ . ﻣﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﻫﻢ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺣﻮادث و ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ را ﻣﻌﻨﺎدار ﻣﻲ داﻧﻴﻢ و آﻧﻬﺎ را ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻣﺘﺤﺎن و آزﻣﺎﻳﺶ و ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﺘﻴﺠﻪ اﻋﻤﺎل و ﮔﻨﺎﻫﺎن ﻣﻲ ﭘﻨﺪارﻳﻢ . ﭘﺲ ﺑﻄﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ : ﺣﻮادث ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺮﻗﺒﻪ و ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻛﻪ در ﺟﻬﺎن اﻃﺮاف ﻣﺎ اﺗﻔﺎق ﻣﻲ اﻓﺘﺪ ﻣﻌﻠﻮل دو ﻋﻠﺖ اﺻﻠﻲ اﺳﺖ :
-۱ ارﺗﻜﺎب ﺑﻌﻀﻲ از ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺑﺼﻮرت ﻣﻮﺟﺒﻪ ﺟﺰﺋﻴﻪ
-۲ اﺑﺘﻼء و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت اﻟﻠﻬﻲ
ﺑﺨﺶ اول : ارﺗﻜﺎب ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺳﺒﺐ ﺑﻌﻀﻲ از ﺣﻮادث و ﺑﻼﻳﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد .
اﻟﻒ ( ارﺗﺒﺎط ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﺎ ﮔﻨﺎه در ﻗﺮآن ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻗﻮاﻧﻴﻦ و اﺣﻜﺎم دﻳﻦ اﺳﻼم اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ اﻋﻤﺎل اﻧﺴﺎن و ﺣﻮادﺛﻲ ﻛﻪ رخ ﻣﻲ دﻫﺪ ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ وﺟﻮد دارد . اﻟﺒﺘﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺎ از اﻋﻤﺎل ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺮﻛﺎت و ﺳﻜﻨﺎت ﺧﺎرﺟﻴﻪ‌ای اﺳﺖ ﻛﻪ در دﻳﻦ ﻣﺎ ﻋﻨﻮان ﺳﻴﺌﻪ و ﺣﺴﻨﻪ ﺑﺮ آﻧﻬﺎ ﻣﺘﺮﺗﺐ ﻣﻲ ﮔﺮدد ﻧﻪ ﺣﺮﻛﺎت و اﻓﻌﺎل ﻛﻪ آﺛﺎر ﻫﺮ ﺟﺴﻢ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ در ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ
ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :
-۱ و آﻧﭽﻪ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ رﺳﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻛﺎرﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺧﻮد ﻛﺮده اﻳﺪ ، اﻟﺒﺘﻪ ﺧﺪای ﺗﻌﺎﻟﻲ از ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺎرﻫﺎی ﺷﻤﺎ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .


-۲ ﺑﻪ درﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﻴﭻ ﻗﻮﻣﻲ را ﺳﻠﺐ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ و وﺿﻊ آﻧﺎن را ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻲ دﻫﺪ ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ
ﺧﻮدﺷﺎن وﺿﻊ ﺧﻮد را ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ .
-۳ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﺒﻮده ﻛﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻗﻮﻣﻲ را ﺗﻐﻴﻴﺮ دﻫﺪ و ﺑﻪ ﻋﺬاب ﻣﺒﺪل ﺳﺎزد ﻣﮕﺮ وﻗﺘﻲ ﻛﻪ آﻧﺎن وﺿﻊ ﺧﻮد را ﺗﻐﻴﻴﺮ داده ﺑﺎﺷﻨﺪ . از اﻳﻦ آﻳﺎت اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻣﻲ ﮔﺮدد ﻛﻪ ﻣﻴﺎن اﻋﻤﺎل اﻧﺴﺎن و ﺣﻮادث ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺮﻗﺒﻪ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺗﺎ ﺣﺪود زﻳﺎدی ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ ﺑﮕﻮﻧﻪ‌ای ﻛﻪ اﻋﻤﺎل ﺧﻴﺮ ، ﺣﻮادث ﺧﻴﺮ و اﻋﻤﺎل ﺑﺪ ، ﺣﻮادث ﺗﻠﺦ را ﺳﺒﺐ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ . اﻟﺒﺘﻪ در ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ دو آﻳﻪ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻣﻄﻠﺐ را ﺗﻤﺎم ﻛﺮده ، و وﺟﻮد اﻳﻦ ارﺗﺒﺎط را ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ ، ﻳﻜﻲ آﻳﻪ ﻣﺒﺎرﻛﻪ ۹۶ ﺳﻮره اﻋﺮاف ﻛﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : اﮔﺮ اﻫﻞ ﺑﻼد ، اﻳﻤﺎن ﻣﻲ آورﻧﺪ و ﺗﻘﻮا ﭘﻴﺸﻪ ﻛﺮدﻧﺪ ، ﻣﺎ ﺑﺮﻛﺘﻬﺎﻳﻲ از آﺳﻤﺎن و زﻣﻴﻦ ﺑﺮ آﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﮔﺸﻮﻳﻢ ، وﻟﻴﻜﻦ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮدﻧﺪ ﭘﺲ ﺑﻪ } ﻛﻴﻔﺮ { دﺳﺘﺎوردﺷﺎن } ﮔﺮﻳﺒﺎن { آﻧﺎن را
ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ . ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﻲ ﮔﺮدد اﮔﺮ اﻧﺴﺎن از راه ﻋﺒﻮدﻳﺖ و ﺑﻨﺪﮔﻲ ﺧﺪا ﻣﻨﺤﺮف ﺷﻮد و ﺿﻼﻟﺖ و ﻓﺴﺎد را دﻧﺒﺎل ﻛﻨﺪ و ﻣﺮﺗﻜﺐ اﻋﻤﺎل زﺷﺖ و ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﮔﺮدد ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻇﻬﻮر ﻓﺴﺎد در ﺧﺸﻜﻲ و درﻳﺎ ، ﻫﻼﻛﺖ اﻣﺘﻬﺎ ، ﺳﻠﺐ اﻣﻨﻴﺖ ، ﺷﻴﻮع ﻇﻠﻢ ، ﺑﺮوز ﺟﻨﮕﻬﺎ و ﺳﺎﻳﺮ ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﺣﻮادث ﺟﻮی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻴﻞ ، زﻟﺰﻟﻪ ، ﺻﺎﻋﻘﻪ و ﻃﻮﻓﺎن ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺧﺪای ﺳﺒﺤﺎن در ﻗﺮآن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ و ﺑﺮای ﻋﺒﺮت اﻧﮕﻴﺰی ﺣﻮادث و ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﻛﻪ ﺑﺮ اﻗﻮام
ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﺴﻠﻂ ﻛﺮده ﺑﻴﺎن ﻛﻨﺪ . دوﻣﻴﻦ آﻳﻪ‌ای ﻛﻪ ﺻﺮاﺣﺘﺎ ﺑﻪ ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ ﮔﻨﺎه و ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ آﻳﻪ ﭼﻬﺎرم ﺳﻮره ﻋﻨﻜﺒﻮت اﺳﺖ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﻫﺮ ﻳﻚ از اﻣﺘﻬﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﺑﻪ ﺟﺮم ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ داﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺬاﺑﻲ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻛﺮدﻳﻢ و ﺑﻌﺪ
ﺑﻪ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺑﺮﺳﺮ ﺑﻌﻀﻲ از آﻧﺎن ﺑﺎدی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺷﻦ ﻓﺮو ﻓﺮﺳﺘﺎدﻳﻢ ) ﻗﻮم ﻟﻮط ﻳﺎ از آﻧﺎن را ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻓﺮﻳﺎدی ﻣﺮﮔﺒﺎر ﻛﺮدﻳﻢ ) ﻗﻮم ﺛﻤﻮد ﻳﺎ ﻗﻮم ﺷﻌﻴﺐ ( و ﺑﻌﻀﻲ از آﻧﺎن را در ﺷﺮوع ﻗﻮم ﻋﺎد ( و ﮔﺮوﻫﻲ
زﻣﻴﻦ ﻓﺮو ﺑﺮدﻳﻢ ) اﺷﺎره ﺑﻪ داﺳﺘﺎن ﻗﺎرون دارد ( و ﮔﺮوﻫﻲ را در آب ﻏﺮﻗﺸﺎن ﻛﺮدﻳﻢ ) ﻗﻮم ﻧﻮح ، ﻓﺮﻋﻮن و ﻫﺎﻣﺎن ( ﺧﺪاوﻧﺪ در اﻳﻦ آﻳﺎت ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﻓﺮﺟﺎم اﻣﺘﻬﺎی ﻧﺎﻣﺒﺮده را ﺷﺮح ﻣﻲ دﻫﺪ و ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : آﻧﭽﻪ اﻳﻦ اﻗﻮام را ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﻼ ﻛﺮد ؛ ﻇﻠﻢ و ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺧﻮد آﻧﻬﺎ ﺑﻮد ، ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺧﺪاوﻧﺪ ، ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ آﻧﺎن ﻇﻠﻢ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ وﻟﻴﻜﻦ اﻳﻦ ﺧﻮدﺷﺎن
ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻇﻠﻢ ﻛﺮدﻧﺪ و ﺧﺪاوﻧﺪ آن ﺑﻼﻳﺎ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺠﺎزات ﺑﺮ آﻧﺎن ﻧﺎزل ﻛﺮد . ﻧﻜﺘﻪ : ﺧﻮب اﺳﺖ ﺑﺪاﻧﻴﻢ ﻣﺮدم در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺣﻮادث و ﺑﻼﻳﺎ ﺑﻪ دو ﮔﺮوه ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ : ﮔﺮوه اول : ﺻﺎﻟﺤﺎن و ﻧﻴﻜﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻛﻪ ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﻣﺼﺎﺋﺐ دﻧﻴﻮی ﺑﺮای آﻧﺎن آزﻣﺎﻳﺶ اﺳﺖ و ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ آن ﺑﻨﺪﮔﺎن ﺧﻮد را ﻣﻲ
آزﻣﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﺳﺮه از ﻧﺎﺳﺮه ﺟﺪا ﮔﺮدد ﻣﺜﻞ ﻃﻼ ﻛﻪ دﭼﺎر ﺷﻌﻠﻪ آﺗﺶ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺗﺎ از ﻧﺎﺧﺎﻟﺼﻴﻬﺎ ﭘﺎك ﮔﺮدد . ﮔﺮوه دوم : ﺑﺪﻛﺎران و ﻓﺎﺳﻘﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﻣﺼﺎﺋﺐ دﻧﻴﺎﻳﻲ ﺑﺮای آﻧﺎن ﻋﺬاب و ﻛﻴﻔﺮی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻋﻤﺎل
ﺧﻮد ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ آﻳﺎت ﻓﻮق ﻧﻴﺰ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ دﻻﻟﺖ دارد .
ﻓﺎﻳﺪه ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ :
-۱ آﺳﺎﻳﺶ دﻳﮕﺮان : وﻗﺘﻲ ﻗﺎﻧﻮن ﺧﻠﻖ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺧﺪا ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ را ﺑﻴﻬﻮده ﻧﻴﺎﻓﺮﻳﺪه ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮای اﻳﻦ ﺧﻠﻖ
ﻛﺮده ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﺪ ﻛﻤﺎل ﻣﻄﻠﻮﺑﺶ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ و دوﺑﺎره ﺑﻪ ﺳﻮی ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪ ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ وﻗﺘﻲ اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﻛﻞ ﺑﺎﺷﺪ


ﺑﺪﻳﻬﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻨﺎﻳﺎت اﻟﻬﻴﻪ ﺷﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎن ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺷﻮد ، ﭘﺲ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮای رﺳﻴﺪن اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ﻛﻤﺎل ﻣﻄﻠﻮب ﻧﺨﺴﺖ او را ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان و اﻣﺎﻣﺎن ﻣﻌﺼﻮم دﻋﻮت و ارﺷﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ، ﺳﭙﺲ اﻣﺘﺤﺎن و اﺑﺘﻼ را در ﻛﺎرش اﻋﻤﺎل ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، اﮔﺮ دراﻳﻦ ﺣﺎﻻت اﻧﺴﺎن ﻫﺪاﻳﺖ ﻧﺸﺪ آن ﻛﺴﻲ را ﻛﻪ ﻏﺎﻳﺖ ﺧﻠﻘﺖ در او از ﺑﻴﻦ رﻓﺘﻪ و دﻳﮕﺮ وﺟﻮدش
در ﻣﺴﻴﺮ ﻫﺪف ﻗﺮار ﻧﺪارد و ﻫﺪاﻳﺖ ﻫﻢ ﭼﺎره او ﻧﻴﺴﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻫﻼك ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ و اﻳﻦ ﻧﺎﺑﻮدی و ﻫﻼك ﺳﺎﺧﺘﻦ، ﺧﻮد ﺳﺒﺐ اﺗﻘﺎن در ﻓﺮد و ﻧﻮع ﺑﺸﺮ اﺳﺖ . ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺎ ﻋﺬاب اﻟﻬﻲ و ﺑﺼﻮرت ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺣﻀﺮت ﺣﻖ ﺑﻪ
ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ اﻣﺘﻲ ﭘﺎﻳﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ و دﻳﮕﺮان را ﻧﻴﺰ از ﺷﺮ آن اﻣﺖ راﺣﺖ ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ .
-۲ ﺑﻴﺪاری و ﺗﻮﺟﻪ اﻗﻮام : اﮔﺮ اﻣﺘﻲ از اﻣﺘﻬﺎی روی زﻣﻴﻦ از راه ﻓﻄﺮت ﻣﻨﺤﺮف ﮔﺮدد و ﺑﻪ ﻓﺴﺎد و ﻃﻐﻴﺎﻧﮕﺮی
ﺑﭙﺮدازد و در ﻧﺘﻴﺠﻪ از راه ﺳﻌﺎدت اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮاﻳﺶ ﻣﻘﺮر ﻛﺮده ﺑﺎز ﺑﻤﺎﻧﺪ اﺳﺒﺎب ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻛﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺑﻪ
اﻧﺴﺎن اﺳﺖ و ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اوﺳﺖ اﺧﺘﻼل ﻳﺎﻓﺘﻪ ، و آﺛﺎر ﺳﻮء اﻳﻦ اﺧﺘﻼل ﺑﻪ ﺧﻮد آن اﻣﺖ ﺑﺎز ﻣﻲ ﮔﺮدد . ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺎ ﻛﺠﺮوی و ﻓﺴﺎد اﻗﻮام ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺳﺒﺎب و ﻋﻮاﻣﻞ ﻃﺒﻴﻌﻲ در ﺑﺮﻃﺮف ﻛﺮدن اﻳﻦ ﻛﺠﺮوﻳﻬﺎ و ﻛﺎﺳﺘﻴﻬﺎ ﻗﻴﺎم ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ آﺳﻤﺎن از ﺑﺎراﻧﺪن ﺑﺎراﻧﻬﺎی ﻓﺼﻠﻲ و زﻣﻴﻦ از روﻳﺎﻧﺪن درﺧﺘﺎن و زراﻋﺖ درﻳﻎ ﻧﻤﻮده ، در ﻋﻮض ﺑﺎراﻧﻬﺎی

ﻣﺮدم را در ﻛﺎم ﺧﻮد ﻓﺮو ﻣﻲ ﺑﺮد .
ﻏﻴﺮ ﻓﺼﻠﻲ ، ﺳﻴﻞ و ﻃﻮﻓﺎن و ﺻﺎﻋﻘﻪ ﺑﻪ راه اﻧﺪاﺧﺘﻪ و زﻣﻴﻦ ﺑﺎ زﻟﺰﻟﻪ و ﺧﺴﻒ

اﻳﻨﻬﺎ ﻫﻢ آﻳﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻣﺘﻬﺎی ﻣﻨﺤﺮف و ﻏﺎﻓﻞ را ﻛﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﮔﻨﺎﻫﺎن و ﻣﻌﺎﺻﻲ ﺷﺪه اﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻮﺑﻪ و ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ راه
ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻫﺪاﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺳﺒﺐ ﺑﻴﺪاری و ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ﺳﻮی ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﻲ ﺷﻮد .
ب ( ارﺗﺒﺎط ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ در ﮔﻨﺎه ﺑﺎ رواﻳﺎت : ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ در ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺑﺤﺚ اﺷﺎره ﺷﺪ از رواﻳﺎت ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﺣﻮادث ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺮﻗﺒﻪ ﻣﻌﻠﻮل اﻋﻤﺎل ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب و ﮔﻨﺎﻫﺎن اﻧﺴﺎﻧﻬﺎﺳﺖ . ﻣﺜﻞ اﻳﻨﻜﻪ ﺗﺮك ﻧﻤﺎز را ﻣﻮﺟﺐ ﻓﻘﺮ ﺷﺪﻳﺪ ، ﻧﺪادن زﻛﺎت را ﺑﺎﻋﺚ ﻗﺤﻄﻲ و ﺑﻼ ، ﻛﺜﺮت رواﺑﻂ ﻧﺎﻣﺸﺮوع را ﺳﺒﺐ زﻟﺰﻟﻪ داﻧﺴﺘﻪ اﻟﺒﺘﻪ در اﻳﻦ ﺑﺎره رواﻳﺎت زﻳﺎدی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻀﻤﻮن از
اﺋﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ )ﺻﻠﻮات اﷲ ﻋﻠﻴﻪ اﺟﻤﻌﻴﻦ ( وارد ﺷﺪه اﺳﺖ از ﺟﻤﻠﻪ :
-۱ اﻣﺎم ﺻﺎدق ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﻫﻴﭻ رﮔﻲ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد ، ﻫﻴﭻ ﻧﻜﺒﺘﻲ ﻧﻤﻲ رﺳﺪ ، ﻫﻴﭻ ﺳﺮدرد و ﺑﻴﻤﺎری
ﻋﺎرض ﻧﻤﻲ ﺷﻮد ﻣﮕﺮ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻛﻪ اﻧﺠﺎم داده و ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ ﻣﻌﻨﺎی آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ در ﻛﺘﺎﺑﺶ ﻣﻲ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺳﺪ ، ﺑﺮای ﻛﺎرﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺧﻮد ﻛﺮده اﻳﺪ و ﺧﺪاوﻧﺪ از ﺑﺴﻴﺎری از ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺑﺮﻛﺴﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﻫﺮ
ﺷﻤﺎ در ﻣﻲ ﮔﺬرد .
-۲ اﻣﺎم ﺻﺎدق ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ زﻧﺎ زﻳﺎد ﺷﻮد ، زﻟﺰﻟﻪ ﭘﺪﻳﺪ آﻳﺪ و ﻫﺮﮔﺎه ﻣﺮدم زﻛﺎت ﻧﺪﻫﻨﺪ
ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺗﻠﻒ ﺷﻮﻧﺪ و ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻤﺎن در ﻗﻀﺎوت ﺳﺘﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﺎران از آﺳﻤﺎن ﻧﺒﺎرد . در رواﻳﺖ دﻳﮕﺮی ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ در اﺛﺮ ﮔﻨﺎﻫﺎن ﻣﻲ ﻣﻴﺮﻧﺪ ، ﺑﻴﺸﺘﺮﻧﺪ از ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﻳﺎن ﻳﺎﻓﺘﻦ
ﻋﻤﺮﺷﺎن از دﻧﻴﺎ ﻣﻲ روﻧﺪ و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﻲ ﻣﻴﺮﻧﺪ .
-۳ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اﻛﺮم ﺻﻞ اﷲ ﻋﻠﻴﻪ واﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﻫﺮ ﮔﺎه ده ﺻﻔﺖ در اﻣﺖ ﻣﻦ ﭘﺪﻳﺪ آﻳﺪ ﻣﺮدم ﺑﻪ ده ﻛﻴﻔﺮ ﻣﺒﺘﻼ ﺷﻮﻧﺪ
:
ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﻳﺎ رﺳﻮل اﷲ اﻳﻦ ﺻﻔﺎت ﭼﻴﺴﺖ ؟ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ :ﭼﻮن ﻣﺮدم ﻛﻢ دﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺑﻼ ﻧﺎزل ﺷﻮد – وﻗﺘﻲ ﺻﺪﻗﻪ


، ﺑﻴﻤﺎری ﻓﺮاوان ﮔﺮدد – زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ زﻛﺎت ﻧﺪﻫﻨﺪ ، ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺗﻠﻒ ﺷﻮﻧﺪ – ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻤﺎن ﺳﺘﻢ ﻛﻨﻨﺪ ، – ﻫﺮﮔﺎه زﻧﺎ زﻳﺎد ﺷﻮد ، ﻣﺮگ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ زﻳﺎد ﮔﺮدد – ﻫﺮﮔﺎه ﺗﻈﺎﻫﺮ و رﻳﺎ ﻓﺮاوان ﺷﻮد ، زﻟﺰﻟﻪ زﻳﺎد ﻣﻲ ﻧﺪﻫﻨﺪ ﺑﺎران ﻧﺒﺎرد
. . . ﺷﻮدو
-۴ اﻣﺎم ﺳﺠﺎد ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻧﺰول ﻋﺬاب اﻟﻬﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از : ﻇﻠﻢ و ﺳﺘﻢ ﺑﻪ
اﻧﺴﺎﻧﻬﺎی ﺧﺪاﺷﻨﺎس و وارﺳﺘﻪ – زور ﮔﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﺮدم – ﻣﺴﺨﺮه ﻛﺮدن ﻣﻮﻣﻨﺎن و ﺑﻪ ُﺳﺨﺮه ﮔﺮﻓﺘﻦ آﻧﺎن .
ﻧﻜﺘﻪ : ﻋﺪم ﻛﻠﻴﺖ ﻗﺎﻋﺪه » ﺑﻼ ﺑﺎزﺗﺎب ﮔﻨﺎه « ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﻛﻪ در رواﻳﺎت ﻓﻮق ﻧﻘﻞ ﺷﺪ در ﻣﻮرد ﻫﻤﻪ ﺑﻼﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ وارد ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻠﻴﺖ ﻧﺪارد و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ در ﻣﻮرد ﻫﻤﻪ اﺷﺨﺎص ﻧﻴﺰ اﻳﻦ ﻛﻠﻴﺖ ﻣﻨﺘﻔﻲ اﺳﺖ و ﭼﻨﺎن ﻛﻪ ذﻛﺮﺷﺪ ﺑﺮای ﺑﻼﻳﺎ اﻫﺪاف و ﻋﻠﻠﻲ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﺷﺨﺼﻲ ﻫﻢ ﮔﻨﺎه ﻧﻜﻨﺪ ﺑﻪ آن ﻣﺒﺘﻼ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ و ﺑﻠﻜﻪ اﻓﺮادی ﻛﻪ ﮔﻨﺎه در ﻣﻮرد آﻧﺎن
ﻣﺘﺼﻮر ﻧﻴﺴﺖ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم و اوﻟﻴﺎء اﻟﻬﻲ ﺑﺎ ﻣﺼﺎﺋﺐ و ﮔﺮﻓﺘﺎری ﻫﺎی ﺷﺪﻳﺪﺗﺮی ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ
.
ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ اﻣﻴﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﺑﻼ ﺑﺮای ﻇﺎﻟﻤﺎن ادب ، ﺑﺮای ﻣﻮﻣﻨﺎن اﻣﺘﺤﺎن ، ﺑﺮای اﻧﺒﻴﺎء درﺟﻪ و
ﺑﺮای اوﻟﻴﺎء ﻛﺮاﻣﺖ اﺳﺖ . اﻣﺎم ﺻﺎدق ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم دراﻳﻦ ﺑﺎره ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ : ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎری و ﺑﻼ از آن ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان و دوﺳﺘﺎن آﻧﻬﺎ و ﺳﭙﺲ
ﻣﺠﺮﻳﺎن اﻣﺮ آﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ .
ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻧﺎت ﻗﺒﻞ و آﻧﭽﻪ از آﻳﺎت و رواﻳﺎت ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲ آﻳﺪ ، ﻗﺎﻋﺪه ﺑﺎزﺗﺎب ﻋﻤﻞ ﻳﺎ ﻛﻴﻔﺮ و ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﻤﻞ در دﻧﻴﺎ ﻳﻚ ﻗﺎﻋﺪه ﻛﻠﻲ و ﻣﻄﻠﻖ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﺎﻋﺪه ﻣﻮﺟﺒﻪ ﺟﺰﺋﻴﻪ ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺖ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺑﻴﺎن ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ از ﺑﻼﻳﺎ ، ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎن اﻓﺮاد اﺳﺖ و ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺼﺎﺋﺐ و ﮔﺮﻓﺘﺎرﻳﻬﺎ و ﺣﻮادث در راﺳﺘﺎی اﻫﺪاف و ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﻌﻀﻲ
اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت اﻟﻬﻲ ﻧﺎزل ﻣﻲ ﺷﻮد . ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺮاﻳﻦ ﻣﺪﻋﺎی ﮔﻔﺘﺎر اﻣﺎم ﺳﺠﺎد ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻳﺰﻳﺪ ﻟﻌﻨﺔاﷲ ﻋﻠﻴﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ از واﻗﻌﻪ ﻛﺮﺑﻼ وﻗﺘﻲ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ اﻣﺎم اﻓﺘﺎد ﮔﻔﺖ : آﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺷﻤﺎ آﻣﺪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎن و ﺗﺨﻠﻔﺎﺗﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ اﻧﺠﺎم دادﻳﺪ ﻛﻪ اﻣﺎم ﺳﺠﺎد در ﭘﺎﺳﺦ ﻓﺮﻣﻮد : اﻳﻦ اﺑﺘﻼﺋﺎت دﺷﻮار ﻛﻪ ﺑﺮای ﻣﺎ ﭘﻴﺶ آﻣﺪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻗﺮب اﻫﻞ ﺑﻴﺖ
ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﺑﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳﺖ .
ﺑﺨﺶ دوم : ﺣﻮادث و ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺑﺰار اﺑﺘﻼ و اﻣﺘﺤﺎن اﻟﻬﻲ : ﺧﺪاوﻧﺪی ﻛﻪ اﻳﻦ ﺟﻬﺎن را ﺧﻠﻖ ﻛﺮده ﺑﺮای ﻫﺪاﻳﺖ ﺑﺸﺮ اوﻻ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ اﻧﺒﻴﺎء اﻟﻬﻲ دﻳﻦ را ﺗﺸﺮﻳﻊ ﻧﻤﻮده ﺗﺎ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﺴﻴﺮاﺻﻠﻲ ﻫﺪاﻳﺖ را ﺑﻴﺎﺑﻨﺪ و ﺛﺎﻧﻴﺎ ﺣﻮادث و آزﻣﺎﻳﺸﻬﺎ و ﺑﻼﻳﺎی ﻓﺮدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﭘﺪﻳﺪ آورد ﺗﺎ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ در
ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ آﻧﻬﺎ ، آﻧﭽﻪ در ﻗﻮه و اﺳﺘﻌﺪاد دارﻧﺪ ﺑﻪ ﻓﻌﻠﻴﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ و آﻧﭽﻪ در ﺑﺎﻃﻦ و ﻛﻨﻪ وﺟﻮدﺷﺎن ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﻇﻬﻮر ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ .ﭘﺲ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺷﺪاﻳﺪ و ﺑﻼﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺳﻨﺠﺶ وزن و درﺟﻪ و ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻧﻴﺴﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺳﺒﺤﺎن اﻣﺘﺤﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻣﺸﻜﻼت و ﺷﺪاﻳﺪ را ﺑﻮﺟﻮد ﻣﻲ آورد ﺗﺎ آن ﻛﺲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮود در ﺧﻼل ﻫﻤﻴﻦ ﺷﺪاﻳﺪ ﺧﻮد را
ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ و ﻻﻳﻖ ﻓﺮدوس ﺑﺮﻳﻦ ﻛﻨﺪ و آﻧﻜﻪ ﻻﻳﻖ ﻧﻴﺴﺖ ، از اﻳﻦ ﻓﻴﺾ ﺑﻲ ﻧﺼﻴﺐ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ . ﺑﻄﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ : اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت و اﺑﺘﻼﺋﺎت اﻟﻬﻲ اﻋﻢ از وﻇﺎﻳﻒ و ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ و ﺣﻮادﺛﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺗﻔﺎق ﻣﻲ اﻓﺘﺪ و


اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﻣﻮﻣﻦ و ﭼﻪ ﻛﺎﻓﺮ را در ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و وﺟﻮد ﺣﻮادث، ﺑﻼﻳﺎ و آﻓﺎت در زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺣﺘﻲ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان ﺿﺮورت اﺳﺖ و ﺑﺮ اﺳﺎس ﻫﻤﻴﻦ اﺑﺘﻼﺋﺎت ﺑﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎن ﻋﺬری ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲ ﻣﺎﻧﺪ زﻳﺮا ﭘﺎداش و ﺟﺰای اﻟﻬﻲ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ اﻟﻬﻲ ﻳﻚ
اﺳﺎس اﺳﺘﺤﻘﺎﻗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﺪه ﻛﺴﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺧﻮد را در ﻣﺴﻴﺮ ﻫﺪاﻳﺖ ﻳﺎ ﺷﻘﺎوت ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ .
ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﺣﻀﺮت ﻣﻮﺳﻲ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻫﻨﮕﺎم دﻳﺪن ﺻﺎﻋﻘﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :
ﺧﺪاوﻧﺪا اﻳﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ اﻣﺘﺤﺎن ﺗﻮ
ﻓﻠﺴﻔﻪ اﺑﺘﻼ از دﻳﺪﮔﺎه ﻗﺮآن ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ و آزﻣﺎﻳﺸﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ از ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮ ﺑﻨﺪه ﺗﺤﻤﻴﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد ، ﺑﺮای ﺧﺪای ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻧﻔﻊ ﻳﺎ ﺿﺮری ﻧﺪارد و ﻫﺪف از آﻓﺮﻳﻨﺶ اﻧﺴﺎن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ او ﺑﺎ اﻓﻌﺎل اﺧﺘﻴﺎری ﺧﻮدش ﺑﻪ ﻛﻤﺎل ﺑﺮﺳﺪ . از اﻳﻦ دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺪف ﻧﻬﺎﻳﻲ ﺗﻘﺮب ﺑﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل ، ﻛﺴﺐ رﺿﺎی او و ﺑﻨﺪﮔﻲ ﺑﻲ ﭼﻮن و ﭼﺮای ﭘﺮوردﮔﺎر اﺳﺖ . ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ را ﺑﻪ اﻳﻦ ﻫﺪف ﻧﺰدﻳﻜﺘﺮ ﮔﺮداﻧﺪ و وﺳﺎﻳﻞ ﺗﺤﻘﻖ آن را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎزد ﺳﻨﺘﻬﺎی ﻣﻄﻠﻖ و ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮی دارد ﻛﻪ اﺻﻠﻲ
ﺗﺮﻳﻦ آﻧﻬﺎ دو ﭼﻴﺰ اﺳﺖ : ﻳﻜﻲ ﺳﻨﺖ ﻫﺪاﻳﺖ ﺗﻮﺳﻂ اﻧﺒﻴﺎء اﻟﻬﻲ و دﻳﮕﺮی ﺳﻨﺖ آزﻣﺎﻳﺶ و اﺑﺘﻼ . اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در اﻳﻦ ﺑﺎره ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺧﺪاوﻧﺪ ﻋﺰوﺟﻞ ﻣﻮﺟﻮدات را ﺧﻠﻖ ﻛﺮد ﺗﺎ ﻃﺎﻋﺖ و ﻋﺒﺎدﺗﺸﺎن را ﺑﻴﺎزﻣﺎﻳﺪ ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ آزﻣﺎﻳﺶ و ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﻪ ﻋﻠﻢ
ﻛﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ او ﻫﻤﻴﺸﻪ و ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰی آﮔﺎه اﺳﺖ . اﺑﺘﻼ و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت اﻟﻬﻲ از دﻳﺪﮔﺎه ﻗﺮآن ﺣﺎﺻﻞ ﻋﻠﻞ و اﻫﺪاف
-۱ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺎ در ﻋﻤﻞ :
ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻳﻪ ﻫﻔﺘﻢ ﺳﻮره ﻛﻬﻒ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﻣﺎ آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ در زﻣﻴﻦ ﺟﻠﻮه ﮔﺮ اﺳﺖ زﻳﻨﺖ و آراﻳﺶ ﻣﻠﻚ زﻣﻴﻦ
ﻗﺮار دادﻳﻢ ﺗﺎ ﻣﺮدم را ﺑﻪ آن اﻣﺘﺤﺎن ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﻛﺪاﻣﻴﻚ در ﻃﺎﻋﺖ وﺣﺐ ﭘﺮوردﮔﺎر ﻋﻤﻠﺸﺎن ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ اﺳﺖ . ﺗﻮﺿﻴﺢ اﻳﻨﻜﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎری و ﺑﻼ ، زﻳﻨﺖ ﻣﻮﻣﻦ اﺳﺖ و ﻛﺮاﻣﺖ و ﺑﺰرﮔﻮاری اﺳﺖ ﺑﺮای ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﺪ ، زﻳﺮا ﻫﻤﺮاﻫﻲ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﻲ و ﺻﺒﺮ ﺑﺮ ﻣﺸﻜﻼت و ﺛﺎﺑﺖ ﻗﺪم ﺑﻮدن در ﻫﻨﮕﺎم ﺳﺨﺘﻲ و ﻣﺼﻴﺒﺖ ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻛﻤﺎل اﻳﻤﺎن اﺳﺖ
ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ در اﺷﻌﺎر ﭘﺎرﺳﻲ ﻧﻴﺰ آﻣﺪه اﺳﺖ:

ﺟﺎم ﺑﻼ ﺑﻴﺸﺘﺮش ﻣﻲ دﻫﻨﺪ
ﻫﺮ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﺑﺰم ﻣﻘﺮب ﺗﺮ اﺳﺖ

-۲ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎن :
ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ در آﻳﻪ ﺳﻲ و ﻳﻜﻢ ﺳﻮره ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻞ اﷲ ﻋﻠﻴﻪ و آﻟﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : و اﻟﺒﺘﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﺟﻬﺎد ﺷﻤﺎ را در ﻣﻘﺎم اﻣﺘﺤﺎن ﻣﻲ آورﻳﻢ ﺗﺎ آﻧﻜﺲ ﻛﻪ در راه ﺧﺪا ﻣﺠﺎﻫﺪت و ﻛﻮﺷﺶ دارد و ﺑﺮ رﻧﺞ آن ﺻﺒﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻣﻘﺎﻣﺶ را
ﻣﻌﻠﻮم ﺳﺎزﻳﻢ . ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻲ در ﺗﻔﺴﻴﺮ اﻳﻦ آﻳﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﻣﻮﻣﻦ ﺻﺒﺮ ﭘﻴﺸﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺧﻮد را از آﻧﭽﻪ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ اﺳﺖ ﻣﻨﻊ ﻣﻲ
ﻛﻨﺪ ﻳﺎ آﻧﻜﻪ ﺑﺎ اﻣﻮر زﺷﺖ و ﻗﺒﻴﺢ ﻣﺒﺎرزه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﻣﻄﻴﻊ از ﻋﺼﻴﺎﻧﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد .
: زدن ﻣﺤﻚ -۳
ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻳﻪ ۱۸۶ ﺳﻮره آل ﻋﻤﺮان ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺣﺘﻤﺎ ﺷﻤﺎ را ﺑﻪ ﻣﺎل و ﺟﺎن آزﻣﺎﻳﺶ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﺮد .


ﺷﻴﺦ ﻃﺒﺮﺳﻲ در ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﺠﻤﻊ اﻟﺒﻴﺎن آورده اﺳﺖ : اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت و ﺷﺪاﺋﺪ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ روی ﻣﻲ آورد ، از ﻃﺮﻳﻖ ﻧﺎﻗﺺ ﺷﺪن و از ﺑﻴﻦ رﻓﺘﻦ ﻣﺎﻟﻬﺎ و ﺛﺮوﺗﻬﺎ و رﺳﻴﺪن ﻣﺼﻴﺒﺘﻬﺎی و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺳﺨﻨﺎن درد آور در ﺗﻜﺬﻳﺐ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ از ﻣﺸﺮﻛﺎن و ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﺷﻨﻴﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد ، اﮔﺮ اﻃﺎﻋﺎت و ﺑﻨﺪﮔﻲ ﻛﻨﻴﺪ و ﺑﻲ ﺻﺒﺮی و ﺟﺰع ﻧﻨﻤﺎﺋﻴﺪ اﻳﻦ اﻣﺘﺤﺎن ﻫﺎ ﺑﺮای ﺷﻤﺎ
رﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻟﻲ در ﭘﻲ دارد .
-۴ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﺪن وﺿﻌﻴﺖ اﻳﻤﺎن و اﻋﺘﻘﺎد ﻣﺮدم ﺑﺮ ﺧﻮدﺷﺎن :
ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻳﻪ ﭼﻬﺎرم ﺳﻮره ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻞ اﷲ ﻋﻠﻴﻪ و آﻟﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﻣﺎ ﺷﻤﺎ را ﻣﻲ آزﻣﺎﺋﻴﻢ ﺗﺎ وﺿﻌﻴﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ
ﻣﻼﺋﻜﻪ و ﻣﺮدم آﺷﻜﺎر ﮔﺮدد .
-۵ رﺷﺪ و ﺗﻜﺎﻣﻞ :
اﻳﻦ ﺳﻨﺖ داﺋﻤﻲ ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺷﻜﻮﻓﺎ ﻛﺮدن اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎی ﻧﻬﻔﺘﻪ و ﺑﻪ ﻓﻌﻠﻴﺖ رﺳﺎﻧﺪن آﻧﻬﺎ و ﭘﺮورش ﺑﻨﺪﮔﺎن ، آﻧﺎن را ﻣﻲ آزﻣﺎﻳﺪ . ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻓﻮﻻد را ﺑﺮای اﺳﺘﺤﻜﺎم ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﻛﻮره آﺗﺶ ﻣﻲ ﮔﺪازﻧﺪ آدﻣﻲ را ﻧﻴﺰ در ﻛﻮره ﺣﻮادث ﺳﺨﺖ ﭘﺮورش ﻣﻲ دﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻘﺎوم و آﺑﺪﻳﺪه ﺷﻮد و اﻳﻦ ﺳﺨﺘﻴﻬﺎ و ﺷﺪاﺋﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ روح و ﺟﺎن
اﻧﺴﺎن را ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ و ﻗﻮی ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ و ﻓﻠﺰ ﺟﺎن اﻧﺴﺎن را ﻣﺤﻜﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﺣﻀﺮت اﺑﺮاﻫﻴﻢ )ع( را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ اﻧﺴﺎن ﻛﺎﻣﻞ ﻣﻲ ﺳﺘﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻠﻞ ﺗﺮﻗﻲ و ﺗﻜﺎﻣﻞ
ﺧﻠﻴﻞ اﻟﺮﺣﻤﻦ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎرﻫﺎ در ﺑﻮﺗﻪ اﻣﺘﺤﺎن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و از ﺳﺨﺖ ﺗﺮﻳﻦ اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﺑﻴﺮون آﻣﺪ .
-۶ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﺳﺮه از ﻧﺎﺳﺮه :
ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ در آﻳﻪ ۱۷۹ ﺳﻮره آل ﻋﻤﺮان ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺧﺪاوﻧﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﻮﻣﻨﺎن را واﻧﮕﺬارد ﺑﺪﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻣﻮﻣﻦ و
ﻣﻨﺎﻓﻖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﺸﺘﺒﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ آﻧﻜﻪ ﺑﺎ آزﻣﺎﻳﺶ، ﺑﺪﺳﺮﺷﺖ را از ﭘﺎك ﮔﻮﻫﺮ ﺟﺪا ﻛﻨﺪ . ﻣﺮﺣﻮم ﻃﺒﺮﺳﻲ در ﺗﻔﺴﻴﺮش ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﺪ : آﻳﻪ ﺧﻄﺎب ﺑﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎن اﺳﺖ ﻳﻌﻨﻲ‌ای ﻣﻮﻣﻨﺎن ﺣﻜﻢ ﺧﺪا ﺑﺮاﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ را ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻴﺪ و ﻣﻮﻣﻦ و ﻣﻨﺎﻓﻖ اﺷﺘﺒﺎه ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﺎﻗﻲ ﮔﺬارد ) ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ اﻣﺘﺤﺎن ﺧﺪاوﻧﺪ
ﻣﻮﻣﻨﺎن را از ﻣﻨﺎﻓﻘﺎن ﺟﺪا ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ (
ﺗﻮﺿﻴﺢ اﻳﻨﻜﻪ : ﺑﺎ ﻧﺰول ﺑﻼ و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت دﺷﻮار ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ از ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺗﻤﻴﺰ داده ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ .
: ﺗﻤﺤﻴﺺ -۷
ﺗﻤﺤﻴﺺ در ﻟﻐﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﭘﺎﻛﻴﺰه ﻧﻤﻮدن ﻳﻚ ﺷﺌﻲ از آﻟﻮدﮔﻴﻬﺎی ﺧﺎرﺟﻲ . ﺧﺪاوﻧﺪ ﺗﺒﺎرك و ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ را ﻣﻲ آزﻣﺎﻳﺪ ﺗﺎ آﻧﺎن را ﺧﺎﻟﺺ ﺳﺎزد ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ در آﻳﻪ ۱۵۴ ﺳﻮره آل ﻋﻤﺮان اﺷﺎره ﻓﺮﻣﻮده ﻛﻪ ﻣﺮﺣﻮم ﻃﺒﺮﺳﻲ در ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﺠﻤﻊ اﻟﺒﻴﺎن ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : اﻳﻦ ﺗﻤﺤﻴﺺ و ﺧﺎﻟﺺ ﺳﺎزی ﻛﻪ در اﻳﻦ آﻳﻪ آﻣﺪه اﺳﺖ ﻣﺨﺼﻮص

از رواﻳﺎت ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻨﺪه‌ای را ﻛﻪ دوﺳﺖ دارد ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر
ﻣﻮﻣﻨﺎن اﺳﺖ

ﺗﺨﻠﻴﺺ او از ﻧﺎﭘﺎﻛﻴﻬﺎ در درﻳﺎﻳﻲ از ﺷﺪاﺋﺪ و ﺑﻼﻳﺎ و ﻣﺸﻜﻼت ﻏﻮﻃﻪ ور ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ .
-۸ ﺗﺬﻛﺮ و ﺑﻴﺪاری :
ﻣﺘﻌﺎل ﺑﻪ ﻧﻘﺶ رﻧﺠﻬﺎ و ﺳﺨﺘﻴﻬﺎ در ﺗﻨﺒﻪ و ﺑﻴﺪاری اﻧﺴﺎن ﭼﻨﻴﻦ اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ : ﻣﺎ ﻫﻴﭻ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮی را ﺑﻪ و دﻳﺎری ﻧﻔﺮﺳﺘﺎدﻳﻢ ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ اﻫﻠﺶ را ﺑﻪ ﺷﺪاﺋﺪ و ﻏﻤﻬﺎ ﻣﺒﺘﻼ ﺳﺎﺧﺘﻴﻢ ﺗﺎ ﻣﮕﺮ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮده و ﺑﻪ درﮔﺎه ﺧﺪاوﻧﺪ ﻫﻴﭻ ﺷﻬﺮ


ﺧﺪا ﺗﻀﺮع و زاری ﻛﻨﻨﺪ . از اﻳﻦ آﻳﻪ در ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻴﻢ ﻛﻪ اﺑﺘﻼ و آزﻣﺎﻳﺶ ﻣﻮﺟﺐ رﻓﻊ ﻏﺮور و ﻏﻔﻠﺖ و ﻃﻐﻴﺎن و ﺧﻮاب زدﮔﻴﻬﺎﺳﺖ.ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ اﻣﺎم
ﺻﺎدق )ع( ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﺑﺮ ﻣﻮﻣﻦ ﭼﻬﻞ ﺷﺐ ﻧﻤﻲ ﮔﺬرد ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ او را در ﻣﻌﺮض اﻣﺮی ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ او را ﻧﺎراﺣﺖ
و ﻣﺤﺰون ﺳﺎزد و ﺑﺪﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﻣﺘﺬﻛﺮ ﺷﻮد . اﻣﻴﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻫﻢ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﻫﺮﮔﺎه دﻳﺪی ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺗﺒﺎرك و ﺗﻌﺎﻟﻲ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ
ﺑﻼﻳﻲ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﺑﺪان ﻛﻪ ﺧﺪا ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺗﻮ را از ﺧﻮاب ﻏﻔﻠﺖ ﺑﻴﺪار ﻛﻨﺪ .
-۹ ﺗﻮﺑﻪ و ﺑﺎزﮔﺸﺖ اﻧﺴﺎن از ﻣﻌﺎﺻﻲ :
از آﺛﺎر و ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ آزﻣﺎﻳﺶ و اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت اﻟﻬﻲ در ﺑﺮ دارد ﺗﻮﺑﻪ و ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﭼﻪ ﺑﺴﻴﺎر از اﻫﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎی اﻃﺮاف ﺷﻤﺎ را ﻫﻼك ﻛﺮدﻳﻢ و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﺒﺮﺗﻲ ﺑﺮای ﻣﺮدم ﻳﻜﻲ ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ
ﮔﺮداﻧﻴﺪﻳﻢ ﺗﺎ ﻣﮕﺮ ﺑﺮ آﻧﺎن ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ و از ﻛﻔﺮ و ﮔﻨﺎه ﺑﻪ درﮔﺎه ﺧﺪا ﺑﺎزﮔﺮدﻳﺪ . ﻣﺮﺣﻮم ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﺮاد اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ اﻣﺘﻬﺎی اﻧﺒﻴﺎء را ﺑﻪ ﻋﺬاﺑﻬﺎﻳﻲ ﻣﺒﺘﻼ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﺗﻮﺑﻪ
ﻛﻨﻨﺪ و از ﻇﻠﻢ ﺧﻮد دﺳﺖ ﺑﺮدارﻧﺪ .

ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺧﺎﺋﻔﺎن و ﺧﺪاﺗﺮﺳﺎن :
-۱۰

ﺧﺪاوﻧﺪ در آﻳﻪ ۹۴ ﺳﻮره ﻣﺎﺋﺪه ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :‌ای اﻫﻞ اﻳﻤﺎن ﺧﺪا ﺷﻤﺎ را ﺑﻪ ﭼﻴﺰی از ﺻﻴﺪاﻟﻔﻤﻲ آزﻣﺎﻳﺪ ﻛﻪ در
دﺳﺘﺮس ﺷﻤﺎ و ﺗﻴﺮﻫﺎی ﺷﻤﺎ آﻳﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﻮد ﻛﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ از ﺧﺪا در ﺑﺎﻃﻦ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﺪ . ﺧﺪاوﻧﺪ در اﻳﻦ آﻳﻪ ﻗﺴﻢ ﻳﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺷﻤﺎ را ﻣﻲ آزﻣﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﻣﻄﻴﻊ ﺷﻤﺎ ، از ﻋﺼﻴﺎﻧﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد و ﺳﻴﺎق آﻳﻪ اﺷﺎره دارد ﺑﺮاﻳﻦ ﻛﻪ اﻣﺘﺤﺎن و اﺑﺘﻼء ﺳﻬﻞ ﻣﺮاد ﺑﻮده و ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﻋﻈﻴﻢ و ﺳﺨﺖ ، ﻣﺜﻞ ﺑﺬل ﺟﺎن و ﻣﺎل
ﻧﺒﻮده و ﺑﺎ
اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ، ﻋﺪه‌ای ﺳﺮﺑﺎز زده اﻧﺪ و ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻛﺮده اﻧﺪ .
ﻋﻠﻢ اﻟﻬﻲ و اﺑﺘﻼ : اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﺮ اوﺻﺎف و وﻳﮋه ﮔﻴﻬﺎی دروﻧﻲ دﻳﮕﺮان ﻃﻲ ﻋﻤﻠﻲ آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ اﻗﺪام ﺑﻪ آزﻣﺎﻳﺶ و اﻣﺘﺤﺎن ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ اﻣﺎ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻛﻤﺎل ﻣﻄﻠﻖ و ﺑﻲ ﻧﻴﺎز ﻣﺤﺾ اﺳﺖ ؛ او اﮔﺮ آزﻣﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﺮای رﻓﻊ اﺑﻬﺎم و
اﻓﺰاﻳﺶ ﻋﻠﻢ و آﮔﺎﻫﻲ ﺧﻮد و ﻳﺎ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﻧﻴﺴﺖ زﻳﺮا او ﻏﻴﺐ آﺳﻤﺎﻧﻬﺎ و زﻣﻴﻦ را ﺑﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﻲ اﻧﺘﻬﺎﻳﺶ ﻣﻲ داﻧﺪ ؛ اﻳﻦ آزﻣﺎﻳﺸﺎت ﻧﻮﻋﻲ ﺗﻜﺎﻣﻞ ، ﺳﺎزﻧﺪﮔﻲ ، ﭘﺮورش و ﺗﺮﺑﻴﺖ اﺳﺖ و اﻳﻦ ﺳﻨﺖ داﺋﻤﻲ ﭘﺮوردﮔﺎر ﺑﺮای ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎی ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺑﺸﺮ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭘﺮورش ﺑﻨﺪﮔﺎن ﺻﻮرت ﻣﻲ ﮔﻴﺮد . در ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻤﻮﻧﻪ ، ذﻳﻞ آﻳﻪ ۱۵۵ از ﺳﻮره ﺑﻘﺮه آﻣﺪه اﺳﺖ : ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻨﺪﮔﺎن را ﻣﻲ آزﻣﺎﻳﺪ ﺗﺎ آﻧﭽﻪ در درون دارﻧﺪ در ﻋﻤﻞ آﺷﻜﺎر ﻛﻨﻨﺪ ، اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎ را از ﻗﻮه
ﺑﻪ ﻓﻌﻞ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ و ﻣﺴﺘﺤﻖ ﭘﺎداش و ﻛﻴﻔﺮ او ﮔﺮدﻧﺪ . ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪاﻧﻴﻢ ﻛﻪ اﻣﺘﺤﺎن و آزﻣﺎﻳﺶ اﻟﻬﻲ ﻫﻴﭻ ﮔﺎه ﻫﺪف ﻧﻬﺎﻳﻲ ﻧﻴﺴﺖ ، آزﻣﺎﻳﺸﺎت ﻣﻘﺪﻣﻪ اﻧﺪ ﻧﻪ ﻫﺪف ، ﺧﻮد آزﻣﺎﻳﺶ ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺖ ذاﺗﻲ ﻧﺪارد ﺗﺎ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ ﺟﻬﻠﻲ ﺑﻮده ﻛﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺪف از آزﻣﺎﻳﺶ ﻫﺎی اﻟﻬﻲ اﻳﻦ اﺳﺖ


ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ اﺧﺘﻴﺎر در اﻧﺴﺎن آﺷﻜﺎر ﺷﻮد .
اﺑﺰار اﺑﺘﻼ : ﺧﺪاوﻧﺪ در ﺳﻨﺖ اﺑﺘﻼ و اﻣﺘﺤﺎن اﺑﺰار ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﺑﻜﺎر ﻣﻲ ﮔﻴﺮد ﺗﺎ اﻳﻦ ﺣﻜﻢ اﻟﻬﻲ را ﺑﻪ اﺟﺮا در آورد . اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎ وﺳﺎﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﻣﺪرﺳﻪ ﺣﻴﺎت ﺑﻪ اﻣﺘﺤﺎن ﻛﺸﻴﺪه ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ و ﺟﻤﻴﻊ اﻣﻮر و اﺑﺰار و ﭘﺪﻳﺪه ﻫﺎ و ﺣﻮادﺛﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ
ﻧﺤﻮی ﺑﺎ آدﻣﻲ در ارﺗﺒﺎط اﻧﺪ و در ﺣﻴﺎت و زﻧﺪﮔﻲ‌اش ﻣﻮﺛﺮﻧﺪ ، از اﺑﺰارﻫﺎی اﺑﺘﻼ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ .
در ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ از اﺑﺰار و وﺳﺎﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﺑﺘﻼی اﻧﺴﺎن ﻧﺎم ﺑﺮده ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :

ﺗﺮس و ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ و ﻧﻘﺼﺎن در ﻣﺎل و ﺟﺎن ) ﺳﻮره ﺑﻘﺮه آﻳﻪ ۱۵۵ (
ﺧﻴﺮ و ﺷﺮ ) ﺳﻮره اﻧﺒﻴﺎء آﻳﻪ ۳۵ (
ﻣﺎل و اوﻻد ) ﺳﻮره اﻧﻔﺎل آﻳﻪ ۲۸ و ﺗﻘﺎﺑﻦ آﻳﻪ ۱۵ (
ﻣﺮگ و ﺣﻴﺎت ) ﺳﻮره ﻣﻠﻚ آﻳﻪ ۲ (
زﻳﻨﺘﻬﺎی ﭘﺮ زرق و ﺑﺮق دﻧﻴﻮی ) ﺳﻮره ﻛﻬﻒ آﻳﻪ ۷ و آﻳﻪ ۴۵ (
ﺟﻬﺎد ) ﺳﻮره آل ﻋﻤﺮان آﻳﻪ (۱۴۳ ﻓﻘﺮ و ﻏﻨﺎ ) ﺳﻮره اﻧﻌﺎم آﻳﻪ ۵۳ ( ﻧﻌﻤﺖ و ﻧﻘﻤﺖ ) ﺳﻮره زﻣﺮ آﻳﻪ ۴۹ ( ﻧﻴﻜﻲ ﻫﺎ و ﺑﺪﻳﻬﺎ ) ﺳﻮره اﻋﺮاف آﻳﻪ (۱۶۸
ﺷﻜﺴﺖ ) ﺳﻮره آل ﻋﻤﺮان آﻳﻪ (۱۵۲









.۱۰

آزﻣﺎﻳﺶ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎن از ﻣﻨﻈﺮ ﻗﺮآن : ﻃﺒﻖ آﻳﺎت ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ اﺑﺘﻼ و اﻣﺘﺤﺎن ﻫﻴﭻ اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻲ ﻧﺪارد و ﺗﻤﺎم اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﺸﻤﻮل اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﻛﻠﻲ اﻟﻬﻲ ﻣﻲ ﮔﺮدﻧﺪ
ﺑﻄﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﻲ ﺗﻮان آزﻣﺎﻳﺶ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎن را ﺑﻪ ﺳﻪ دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
-۱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان :
اﻣﻴﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در ﺧﻄﺒﻪ ﻗﺎﺻﻌﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان ﮔﺮوﻫﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ آﻧﺎن را ﺑﻪ اﻧﻮاع
ﮔﺮﻓﺘﺎرﻳﻬﺎ و ﻣﺸﻜﻼت ﻣﻲ آزﻣﺎﻳﺪ .
و اﻧﺒﻴﺎء اﻟﻬﻲ ﻫﻢ ﻣﺸﻤﻮل اﻳﻦ ﺳﻨﺖ ﭘﺮوردﮔﺎرﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد و ﺑﻠﻜﻪ اﻣﺘﺤﺎﻧﺸﺎن ﺳﺨﺖ ﺗﺮ و ﻣﺸﻜﻞ ﺗﺮ اﺳﺖ .
-۲ ﻗﻮم ﭘﻴﺎﻣﺒﺮان :
ﺳﻮره ﻋﻨﻜﺒﻮت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻫﻔﺖ اﻣﺖ را ازاﻣﺘﻬﺎی ﭘﻴﺸﻴﻦ ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ ذﻛﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻛﻴﻔﻴﺖ را ﺑﻴﺎن ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ . اﻣﻴﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم درﺧﻄﺒﻪ ۸۷ ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺧﺪاوﻧﺪ در اﺑﺘﻼی آﻧﺎن
اﺳﺘﺨﻮاﻧﻬﺎی ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻫﻴﭻ اﻣﺘﻲ از اﻣﺘﻬﺎ را ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻧﻤﻲ زﻧﺪ ، ﻣﮕﺮ ﺑﻌﺪ از ﺗﻨﮕﻨﺎ و ﺑﻼﻫﺎ .
-۳ ﻛﺎﻓﺮان :

) و ﺑﻪ ﺑﻼﻫﺎ
ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﻣﺎ ﻛﺎﻓﺮان را ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻫﻞ آن ﺑﺴﺘﺎن ) ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﻲ آزﻣﺎﺋﻴﻢ
ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ اﻳﻤﺎن ﺑﻴﺎورﻧﺪ و ﺣﺠﺖ ﺑﺮ آﻧﺎن ﺗﻤﺎم ﺷﻮد (


ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮی : اﻣﻴﺪ اﺳﺖ دراﻳﻦ ﻣﺠﺎل درﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﻼﻳﺎ و آزﻣﺎﻳﺸﺎت اﻟﻬﻲ ﺑﺎﻋﺚ ﺛﺒﺎت ﻋﺰم و اراده و ﻗﻮت رای ﻣﻲ ﮔﺮدد و ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲ ﺷﻮد اﻧﺴﺎن ﻫﻨﮕﺎم رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﺣﻮادث ﻏﻴﺮﻣﺘﺮﻗﺒﻪ وﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﺘﺰﻟﺰل ﻧﺸﻮد و ﺑﺎ
ﺻﺒﺮ و اراده ﻗﻮی ﻗﺪم ﺑﺮدارد . در ﭘﺎﻳﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺘﺬﻛﺮ ﺷﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﻃﺒﻖ رواﻳﺎت ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم و آﻳﺎت ﻗﺮآن از ﺳﻨﺖ اﺑﺘﻼ و آزﻣﺎﻳﺸﺎت اﻟﻬﻲ ﻫﻴﭻ ﻣﻔﺮ و ﻧﺠﺎﺗﻲ ﻧﻴﺴﺖ و ﻫﻤﻪ ﺑﻨﻲ آدم ﺑﺎﻳﺪ در ﺑﻮﺗﻪ آزﻣﺎﻳﺸﺎت اﻟﻬﻲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﻤﺎل ﺑﺮﺳﻨﺪ . اﻣﺎ درﺑﺎره ﺑﻼﻳﺎ و ﺣﻮادﺛﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺪ و اﻧﻌﻜﺎس ﺑﻌﻀﻲ ازﮔﻨﺎﻫﺎن و ﻣﻌﺎﺻﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻴﻢ
ﻛﺎرﻫﺎی ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻮﺛﺮ و ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻳﻬﺎی ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﻲ اﻧﺠﺎم دﻫﻴﻢ .
ﻳﻚ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد :

اﻣﺪادی ، ﺗﺒﻠﻴﻐﻲ و ... ﺑﺎﻫﻤﻜﺎری رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﮔﺮوﻫﻲ ﻣﺜﻞ ﺻﺪا و ﺳﻴﻤﺎ و
ﭼﻪ زﻳﺒﺎﺳﺖ ﻛﻪ دﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎی ذی ﺻﻼح

دﻳﮕﺮ ارﮔﺎﻧﻬﺎی ﻣﺴﺘﻌﺪ و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻫﺎی دﻗﻴﻖ و ﻋﺎﻟﻤﺎﻧﻪ و اﻃﻼع رﺳﺎﻧﻲ ﮔﺴﺘﺮده آﺣﺎد ﻣﺮدم را ازﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﺷﺪن ﺧﺸﻢ اﻟﻬﻲ و ﻫﺠﻮم ﺣﻮادث وﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﺎزدارﻧﺪ و ﻣﺮدم را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻮﺑﻪ و اﺳﺘﻐﻔﺎر از ﮔﻨﺎﻫﺎن ﺳﻮق دﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮﺑﻪ و اﺳﺘﻐﻔﺎر ﺳﺒﺐ ﻧﺰول رﺣﻤﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ و ﻣﻨﺼﺮف
ﺷﺪن ﻋﺬاﺑﻬﺎ و ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺪ ﮔﻨﺎﻫﺎن اﺳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد .


ﻣﻨﺎﺑﻊ وﻣﺎﺧﺬ: -۱ ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ
-۲اﻟﺴﻴﺪ ﺷﺮﻳﻒ رﺿﻲ-ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ-داراﻟﺜﻘﻠﻴﻦ–ﻗﻢ–ﭼﺎپ اول ۱۴۱۹
اﻻﺳﻼﻣﻴﻪ-ﺗﻬﺮان۱۳۵۸- -۳ ﻣﺠﻠﺴﻲ–ﻣﺤﻤﺪﺑﺎﻗﺮ-ﺑﺤﺎراﻻﻧﻮار-ﻣﻜﺘﺐ ﻟﻮﻳﺰﻫﻲ-ﺷﻔﺎی زﻧﺪﮔﻲ-ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮔﻴﺘﻲ ﺧﻮﺷﺪل ﻓﺎرﺳﻲ-ﻗﻢ۱۳۸۰- -۴ -۵ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ-اﻟﻤﻴﺰان-ﺗﺮﺟﻤﻪ
-۶ ﺷﻴﺦ ﺣﺮآﻣﻠﻲ-ﻣﺤﻤﺪﺑﻦ ﺣﺴﻦ-وﺳﺎﺋﻞ اﻟﺸﻌﻴﻪ-ﺗﻬﺮان‌اﺳﻼﻣﻴﻪ-ﭼﺎپ اول۱۴۰۳-
-۷ ﻗﻤﻲ-ﺷﻴﺦ ﻋﺒﺎس-ﺳﻔﻴﻨﻪ اﻟﺒﺤﺎر‌داراﻟﻤﻜﺘﺐ اﺳﻼﻣﻲ-ﻗﻢ -۸اﻳﺖ اﷲ ﻣﺸﻜﻴﻨﻲ-ﻣﻮاﻋﻆ اﻟﻌﺪدﻳﻪ-ﭘﻨﺪﻫﺎی ده ﮔﺎﻧﻪ-اﻟﻬﺎدی۱۳۶۸-
-۹ ﺷﻴﺦ ﺻﺪوق)اﺑﻦ ﺑﺎﺑﻮﻳﻪ-(ﺧﺼﺎل-ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻳﻌﻘﻮب ﺟﻌﻔﺮی-ﻧﺴﻴﻢ ﻛﻮﺛﺮ۱۳۸۲-
-۱۰ ﻃﻮﻳﻲ-ﻣﺤﻤﺪﺑﻦ ﺣﺴﻦ-اﻟﺘﺒﻴﺎن ﻓﻲ ﺗﻔﺴﻴﺮاﻟﻘﺮآن-ﺗﺤﻘﻴﻖ اﺣﻤﺪﺣﺒﻴﺐ ﻗﻴﺼﺮاﻵﻣﻞ-ﻣﻜﺘﺐ اﻻﻋﻼم اﻻﺳﻼﻣﻲ-
ﺗﻬﺮان-ﭼﺎپ اول۱۴۰۹- -۱۱ ﻃﺒﺮﺳﻲ-ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ-ﻣﺠﻤﻊ اﻟﺒﻴﺎن-ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﺤﻤﺪﻣﻔﺘﺢ-ﻣﻮﺳﺴﻪ ﻓﺮاﻫﺎﻧﻲ -۱۲ اﺳﺘﺎد ﻣﺼﺒﺎح ﻳﺰدی-ﻣﻌﺎرف ﻗﺮآن-ﻣﻮﺳﺴﻪ اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻲ-ﻗﻢ
-۱۳ آﻳﺖ اﷲ ﻣﻜﺎرم ﺷﻴﺮازی-ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻤﻮﻧﻪ-اﻣﻴﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ-ﻗﻢ۱۳۸۰- -۱۴ ﻛﻠﻴﻨﻲ-اﺑﻮﺟﻌﻔﺮﻣﺤﻤﺪﺑﻦ ﻳﻌﻘﻮب‌اﻟﻜﺎﻓﻲ-ﺗﻬﺮان‌اﺳﻼﻣﻲ-ﭼﺎپ دوم۱۳۹۷-ه‌ق -۱۵ ﻓﻴﺾ ﻛﺎﺷﺎﻧﻲ-اﻟﺼﺎﻓﻲ ﻓﻲ ﺗﻔﺴﻴﺮاﻟﻘﺮآن‌داراﻟﻤﺮﺗﻀﻲ-ﭼﺎپ اول۱۴۰۲-ه‌ق


-۱۶ ﺗﺮﻳﺤﻲ-ﻓﺨﺮاﻟﺪﻳﻦ-ﻣﺠﻤﻊ اﻟﺒﺤﺮﻳﻦ-ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺳﻴﺪاﺣﻤﺪﺣﺴﻴﻨﻲ-ﻣﺮﺗﻀﻮی-ﺗﻬﺮان -۱۶ ﺻﺪوق)اﺑﻦ ﺑﺎﺑﻮﻳﻪ-(ﻣﻌﺎﻧﻲ اﻻﺧﺒﺎر-ﺗﻬﺮان‌داراﻟﻜﺘﺐ اﺳﻼﻣﻲ-ﭼﺎپ اول۱۳۶۱-
-۱۷ ﻋﺒﺪاﻟﻮﻫﺎب ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ-ﻏﺮراﻟﺤﻜﻢ و درراﻟﺤﻜﻢ-ﺷﺮح ﺟﻼل اﻟﺪﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪﺧﻮﻧﺴﺎری‌داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان۱۳۶۱-
-۱۸ دﻟﺸﺎدﺗﻬﺮاﻧﻲ-ﻣﺼﻄﻔﻲ-ﺳﻴﺮی در ﺗﺮﺑﻴﺖ اﺳﻼﻣﻲ-ﻣﻮﺳﺴﻪ ﻧﺸﺮ ذﻛﺮ-ﭼﺎپ ﺳﻮم۱۳۷۷-

هیچ نظری موجود نیست: