۱۲.۱۱.۹۲

پروانه‌ای که با شب می رفت


من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه‌ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستاره‌ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده‌ام ولی
مهلت نمی دهند که مثل کبو تری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه‌ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید.

شفیعی کدکنی

هیچ نظری موجود نیست: