۸.۷.۹۲

اسلام سیاسی یک پروژه غربی است.


سالهاست اندیشمندان واقعی‌ ایرانی‌ گفته‌اند، که اسلامی که در سیاست دخالت کند ساخته و پرداخته سازمان‌های اطلاعاتی‌ غربی است، و این نکته را نه یک بار بلکه به تکرار فریاد زده‌اند، ولی‌ بودند ناباورانی که توجه نکرده و به راه دیگری رفتند.

به تازگی یکی‌ از تحلیلگران ترک گفته‌ نخبگان ایرانی‌ را در مقاله‌ای باز نویسی و تأیید کرده است. آنچه که ما گفتیم، روشنفکران ایرانی‌ گفتند که نه جزّ زدند به گوش خیلی‌‌ها نرفت، شاید نوشته زیر که در واقع تکرار حرف‌های نخبگان ایرانی‌ از زبان یک تحلیلگر ترک است به دل‌ عده‌ای ناباور بنشیند‌.

این روزنامه نگار ترک می‌نویسد:
اسلام سیاسی یک پروژه امریکایی است که در راستای بازسازی و ایجاد تغییرات عمده در خاور میانه طراحی شده است. این نظر اِرِن اِردِم روزنامه نگار ترک و پایه گذار گروه «مسلمانان انقلابی» که کتابهایی نیز تحت عنوان «نشانه­های انقلاب» و «مقدسین شیطان صفت» منتشر کرده است.

تحلیل گر ترک از روزنامه «آیدینلیک ارن اردم» مسایل مربوط به اسلام سیاسی را از منابع دست اول نگاه نمی کند. این روزنامه نگار ترک ده ها کتاب درباره چگونگی پیدایش اسلام سیاسی و شکوفایی و از دست رفتن قدرت این اسلام در دوره کنونی نوشته است.

چگونگی پیدایش اسلام سیاسی به ایالات متحده امریکا مربوط می شود. دولتمردان امریکایی متوجه شده بودند که با یک فشار بر نخبگان منطقه نمی توانند به اهداف خود دست پیدا کنند، و مسلما جمعیت بیشماری حاضر نیست فلسفه غرب را با آغوش باز بپذیرد. به همین خاطر، در امریکا اقدام به تدوین یک ایدئولوژی مشخص برای کشورهای منطقه کردند. این ایدئولوژی باید به صورتی تنظیم می شد که در کشورهای منطقه ریشه داشته باشد و از طرفی با منافع غرب نیز هماهنگ باشد. ارن اردم می گوید: «اسلام سیاسی از همان زمان که پا گرفت، یکی از عناصر اصلی پروژه امریکا در برنامه دگرگونی و بازسازی خاورمیانه بود. افراد مختلفی با طرز فکرهای متفاوت دراین منطقه حضور دارند که می توانند هر یک به نوعی بازتابی از اسلام سیاسی باشند. این افراد از نظر ایدئولوژیکی «نیمه لیبرال، نیمه محافظه کار» هستند. »

اسلام سیاسی بر پایه فلسفه غرب شکل گرفته است. بر خلاف جمع گرایی سنتی شرق، این فلسفه فردمحوری اروپایی را ترویج می دهد. ارن در ادامه می گوید: «همین عامل نقش مهمی در شکل گیری اختلاف نظر میان اسلام سیاسی و فرهنگ منطقه داشت. در اصل، اسلام سیاسی، آن نظریه ای نیست که می توانست باعث تحکیم کشورها در منطقه شود. جهت گیری اسلام سیاسی، فعالیت به نفع منافع سرمایه داری می باشد.»

از آنجا که اسلام سیاسی فاقد ریشه های تاریخی و یا پایه های استوار می باشد، امروز اهمیت خود را در منطقه خاور میانه از دست داده و به مسیری تبدیل شده که آینده ای ندارد. اردن با تاکید بر این موضوع می گوید:

«با وجود اینکه امپریالیسم روی اسلام سیاسی شرط بسته بود، اما ظاهرا، بچه آن مرده به دنیا آمد، زیرا با اصول دینی و نوع جهانبینی حاکم در خاور میانه مغایرت دارد».

پس از «بهار عربی»، امریکایی ها و متحدینشان روند بازسازی تمام منطقه خاورمیانه را تسریع کردند. اما به دلیل مقاومتی که سوریه در مقابل ایالات متحده از خود نشان داد و پس از آن مقاومت های مصر، دولتمردان امریکا مبجور به بازنگری در تاکتیک خود شدند. ارن اردن معتقد است که «اکنون امریکا برای تداوم حضور خود در منطقه، از روش کنار زدن اسلام سیاسی استفاده می کند. ظاهر امریکا مجبور شده این بیماری را که خود مسببش بوده، ریشه کن کند».

شکست اسلام سیاسی را اولیور روی استاد تئوری سیاسی از دانشگاه «اروپا» در فلوریدا سال ۱۹۹۴ پیشگویی کرده بود. به گفته الیور روی، این ایدئولوژی که سال‌های ۷۰ تا ۸۰ قرن گذشته به عنوان ایدئولوژی وزنه مقابل برای اندیشه‌های چپی در خاور میانه بنا نهاده شد، امروز در مسیر سقوط و انحطاط قرار گرفته است.

منبع: صدای روسیه

هیچ نظری موجود نیست: