اشتباهی در كار نيست
دير يا زود
به خود میآیی
و آنچه را ديگران در تو سراغ دارند
ديگر نمیبینی!
بیحوصله کاغذها را ریزریز میکنی
و نظم نوین خود را طرح میریزی
جاده دور میشود از تو
از پنجره پرتو نور میتابد
بیآنکه تو را لمس کند
حرفی بر تنت نوشته نشده
و کسی با جانت سخنی نمیگوید
تو در امان هستی
از استدلالهای بیچون و چرا.
زیگرید کروزه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر