پنجاه و سه سال پیش از میلاد مسیح صفحه ای درخشان از تاریخ ایران رقم خورد. کشور رم سه ژنرال یا کنسول اول داشت که قصد داشتند جمهوری را از بین ببرند و تاج امپراطوری را بر سر بگذارند ژولیوس سزار و پمپئی و کراسوس . هرکدام از این سرداران سعی داشتند با بدست آوردن افتخارات نظامی گوی سبقت را از دیگران بربایند و کراسوس سرداری که پیش از آن اسپارتاکوس فرمانده برده های شورشی را شکست داده بود تصمیم گرفت با تصرف کشور ایران و شکست اشکانیان بزرگترین افتخار را از آن خود کنند و این اولین رویارویی رومیان و ایرانیان بود .پس از تصرف سوریه توسط کراسوس ,ارد شاه اشکانی سفیری به نزد او فرستاد تا دلیل تجاوز نظامی وی به ایران را بپرسد کراسوس که سرش پر از باد غرور و نخوت بود به سفیر گفت دلیل حمله ام را شخصا پس از فتح سلوکیه (پایتخت اشکانیان در بین النهرین) به ارد خواهم گفت .سفیر ایران خندید و کف دستش را به کراسوس نشان داد و گفت پیش از آنکه تو سلوکیه را ببینی کف دست من مو در خواهد آورد و چنان شد که سورن سردار جوان اشکانی در نبرد حران (کرهه) با ارتش ده هزاری نفری خود ارتش پنجاه هزار نفری کراسوس را چنان در هم کوبید که بیشتر شبیه یک قتل عام بود تا جنگ بین دو ارتش. و بدین گونه بزرگترین شکست جمهوری رم توسط ایرانیان صورت گرفت و کراسوس سردار بزرگ روم و فرزندش در این جنگ جان باختند.
منبع - زندگینامه کراسوس (پلوتارک)
منبع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر