۱۴.۴.۹۱

اگر بمرد عدو جاى شادمانى نيست ...... كه زندگانى ما نيز جاودانى نيست

کسي مژده پيش انوشيروان عادل آورد.
گفت: شنيدم که فلان دشمن تو را خداي عزوجل برداشت. (گفت: شنیدم که خدا مرگ دشمنت را داد)
گفت: هيچ شنيدي که مرا بگذاشت؟ (انوشیروان گفت: آیا شنیدی که به من عمر جاودان داد؟)

اگر بمرد عدو جاى شادمانى نيست
كه زندگانى ما نيز جاودانى نيست

گلستان سعدی، باب اول، در سیرت پادشاهان، حکایت ۳۷






هیچ نظری موجود نیست: