۱۱.۲.۹۲
سقوط هواپیمای ۷۴۷ به محض پرواز در افغانستان
پایگاه نظامی آمریکا در افغانستان در روز۲۹ آوریل. دوربین جلوی داشبورد تمام صحنه را به طور کامل ضبط کرده است
روزم گرامی باد
به نام کارگر که بهش کلی غصه آویزونه
کارگری که اسبابه زندگیش پشته کامیونه
کارگری که از درده پا مثه پیرها میشینه
خوردنه چلوکبابو تویه فیلمها میبینه
حتی خونوادش نمیدن به حرفش تکیه
کارگری که زنده بودنش با مرگش یکیه
تویه فکر و دلش چیزی جز حسرت نیستش
وقتی بنزین لیتری کمتر از ۷۰۰ نیستش
وقتی حقوق ۳ماهه که خبری نیست
جز فکره سفره آخرت فکره سفری نیست
متاسفانه تو وطنه من تبعیض زیاده
عدهای سوارو عدهای تو تحریم پیاده
کارگر قشره بیچارس که سره کار میره
وقته استراحتشم تو صف گاز گیره
واسه بدهی هاش اونو پشت نرده میبرن
با پولش میرن مکه و کلی پرده میزنن
این ور کارگر هست گیره یه تیکه نون بیچاره
اون ور آموزش و پرورش داره پول میچاپه
از این ملتی که محتاج شامه شب شونن
یه مشت نامرد به فکر جیبه ساله بعدشونن
آره با توام با تو که گونی گونی پول داری
تو که خدا رو واسه بهشت و حوری دوست داری
یک باریه هم که شده طعمه خفتو بچش
برو تو خیابون ببین فقر مردمو به چشم
بمیرم واسه دستایی که خستس از این زمونه
دلش میخواد که تک باشه ولی طفلی نمیتونه
همش شرمنده یه بچش میشه وقتی میاد خونه
دستاش خالیه و قلبش پر ازشرم و پر از خونه
همه عشقش یه سیگاره که رو لب هاش دود میشه
با هر کاری که میگیره از این زندگی دور میشه
یعنی این بود فردایی که اون واسش تلاش کرده
خدا لطفت دیگه بسه فقط بزار که برگرده
خدا لطفت دیگه بسه فقط بزار که برگرده
کارگر حق داره اگه میاد خیلی به جوش
کارگر حق داره اگه میاد خیلی به جوش
تو دلش مونده حسرته خریده یک کیلو گوشت
یک کیلو گوشتو خیلی وقته که اون به چشم ندیده
اگه ببینه بقیه میگن بهش پدیده
ماها از بدبختیو بدهی کاملا سیریم
مثله حجت تو جدایی نادر از سیمین
که فشاره زندگی اونو کرده وادارش
بره خود زنی کنه جلو زنه داغ دارش
میگن خدا جای حقه انصاف داره خودش
خدا پاشو حق بشینه یک بار جای خودش
میگن کفر نگو هر چیزی یک حکمتی داره
میگم حکمت اینه که زندگی نکبتی واره
فک نکن پی ه دردسرمو حس و حال دارم
که من یه سوال ، فقط ازت یه سوال دارم
چرا اختلافه طباقاتی عجیب زیاده
عدهای سوارو عدهای تو تحریم پیاده
مثال روزه دارها به خدا توکل میکنن
گرسنگی رو با کلی دعا تحمل میکنن
واسه افطاری همدیگرو به دعوت میارن
پایه رازو نیازو دعا تا سحر بیدارن
ولی هیچ وقت نمیفهمن که یه کارگر بیماره
تنها چیزی که مونده واسش یه پاکته سیگاره
اگه کسی نیاد و دسته همشونو نگیره
امثالی چون حامد با حقوقه کارگری میمیره
بمیرم واسه دستایی که خستس از این زمونه
دلش میخواد که تک باشه ولی طفلی نمیتونه
همش شرمنده یه بچش میشه وقتی میاد خونه
دستاش خالیه و قلبش پر ازشرم و پر از خونه
همه عشقش یه سیگاره که رو لب هاش دود میشه
با هر کاری که میگیره از این زندگی دور میشه
یعنی این بود فردایی که اون واسش تلاش کرده
خدا لطفت دیگه بسه فقط بزار که برگرده
خدا لطفت دیگه بسه فقط بزار که برگرده
فکر نکن از رو خوشی اومدم خوندم حالیم نیس
من خودمم یه کارگرم
یه کارگر
بیانیه سازمان مدارا به مناسبت روز جهانی کارگر
کارتون از شاهرخ حیدری
هر چند جهان کنونی را بدون اغراق میتوان به دو بخش بالای شهر و پایین شهر، و یا به مناسبت روز کارگر، به دو بخش کارگر و کارفرما تقسیم کرد، ولی در طول تاریخ بشریت کارگران نقش بسیار ارزندهای در شکوفایی و گسترش جوامع بشری داشتهاند.
هرگز نمیتوانیم نقش ارزنده کارگران را نادیده بیانگاریم و اگر کارگران نبودند جهان نیز چنین نظمی نمییافت. اما در کنار نقش ارزندهای که کارگران در بهبود جوامع بشری داشتهاند، حقوق آنان نیز همواره در طول تاریخ تضییع شده است.
شورش کارگری ۱۸۸۶ مناسبتی شد تا اول ماه می هر سال سهم کارگران دنیا شود. تا پیش از آن تاریخ، ساعت کاری کارگران آمریکا هر روز ده ساعت بود. کارگران خواستار ان بودند که شرایط کار آنها تعدیل شده و از ساعات کار روزانهشان کاسته شود. قرار بر این بود که در روز اول ماه می، ساعات کار روزانه به ۸ ساعت کاهش یابد اما چنین نشد و کارگران دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند. در چهاومین روز اعتصاب برخی از کارگران که تعدادشان بسیار بالا بود در منطقههای مارکت جمع شده و تصمیم به راهپیمایی گرفتند. تعدادی از کارگران بر روی گاری سوار شده و به سخنرانی پرداختند. پلیس جلوی آنان را گرفت و خواستار توقف راهپیمایی شد تا اینکه ناگهان انفجاری رخ داد و یک مامور پلیس و چند کارگر مجروح شدند. این حادثه باعت شد تا پلیس دست به خشونت زده و به سوی جمعیت شلیک کند. پلیس با اعمال خشونت جمعیت را متفرق کرد و هشت تن از کارگران را دستگیر کرد. دستگیر شدگان همگی کارگران آلمانی مقیم آمریکا بودند که پنج نفر از آنها به اعدام محکوم شدند. یک نفر پیش از اجرای حکم اعدام خودکشی کرد و حکم اعدام بقیه اجرا شد. یک نفر هم به ۱۵ سال حبس و دو نفر دیگر به حبس ابد محکوم شدند. اخبار مربوط به تظاهرات، کشتار و اعدامها به سایر کشورهای جهان رسید و در گوشه و کنار جهان مراسم یادبود برگزار شد و از آن به بعد هر سال در اول ماه می، این مراسم با راهپیماییهایی که توسط کارگران صورت میگیرد برگزار میشود. از آن زمان تا کنون ۱۲۷ سال میگذرد اما وضعیت کارگران آنچنان که توقع میرفت بهبود نیافته است. کارگران بسیاری در کشورهای مختلف جهان از وضعیت اجتماعی خود رنج میبرند و حتی بسیاری از کارگران هستند که از ساعات کاری طولانی و طاقت فرسایی دارند؛ حقوقشان تضییع میشود و چنانچه اعتراضی کنند با رفتارهای غیرعادلانه قدرت مواجه خواهند شد. نه حکومت نسبت به حقوق کارگران مدارا میکند و نه کارفرمایان حقوق کارگران خود را محترم میشمرند. بیشترین کارگرانی که مورد بیعدالتی اجتماعی قرار میگیرند در کشورهای آسیایی و آفریقایی زندگی میکنند. برخی از دولتها به جای انکه برای شهروندان خود به خصوص کارگران رفاه اجتماعی فراهم کنند، ثروتهای ناشی از درآمدهای ملی خود را برای حفظ قدرت خود استفاده میکنند و حقوق شهروندانشان در پایینترین اولویت قرار دارد.
سوژه ی امروز من شعری برای کارگر
از دو دست پینه بسته گریه های کارگر
آنکه با بیل و کلنگ و تیشه بازی می کند
تیشه ای که می خورد بر دست و پای کارگر
از عذاب کار می ریزد عرق آنطور که
ذره ای باقی نماند هیچ نای کارگر
آی پیمانکار! کمتر خرده بر کارش بگیر
می رسد یکروز بر دادش خدای کارگر
تا نگشته خشک از پیشانی اش اشک عرق
بر سر موعد بده آن پولهای کارگر
گر کند نفرین تورا با آن دل بشکسته اش
نفله می گرداندت ذکر دعای کارگر
کارگر از رنج و زحمت روز و شب باشد مریض
نیست دارویی بود یک دم شفای کارگر
پادشاه از زور قدرت پول می آرد به دست
کارگر با رنج . پس باشد گدای کارگر
در زمانی که زند بیل و کلنگش را زمین
می رسد بر گوش انسانها صدای کارگر
این صدا موزون تر از آهنگ سینتی سایزر است
پاپ و راک و جاز من جمله فدای کارگر
با نشستن روی مبل و صندلی بیگانه است
بر حصیری توی کلبه هست جای کارگر
زندگی با مرغ بریان و پلو زیباست لیک
نیست بهتر از صفای قند و چای کارگر
با چنین وضعی کسی چون او سخاوت پیشه نیست
هست بسیاری شریکان بر غذای کارگر
گر هوادارش نباشد هیچ یار همدلی
نیست باکی چون خدا دارد هوای کارگر
چونکه من پی برده ام بر رنج و زحمت های او
دائما" با شعر می گویم ثنای کارگر
گفته ای فانا! برای کارگر شعری قشنگ
بی گمان باشد دوا بر زخمهای کارگر
این شعر در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۸۳ در مجله ی جوانان امروز چاپ گردید.
منبع
هر چند جهان کنونی را بدون اغراق میتوان به دو بخش بالای شهر و پایین شهر، و یا به مناسبت روز کارگر، به دو بخش کارگر و کارفرما تقسیم کرد، ولی در طول تاریخ بشریت کارگران نقش بسیار ارزندهای در شکوفایی و گسترش جوامع بشری داشتهاند.
هرگز نمیتوانیم نقش ارزنده کارگران را نادیده بیانگاریم و اگر کارگران نبودند جهان نیز چنین نظمی نمییافت. اما در کنار نقش ارزندهای که کارگران در بهبود جوامع بشری داشتهاند، حقوق آنان نیز همواره در طول تاریخ تضییع شده است.
شورش کارگری ۱۸۸۶ مناسبتی شد تا اول ماه می هر سال سهم کارگران دنیا شود. تا پیش از آن تاریخ، ساعت کاری کارگران آمریکا هر روز ده ساعت بود. کارگران خواستار ان بودند که شرایط کار آنها تعدیل شده و از ساعات کار روزانهشان کاسته شود. قرار بر این بود که در روز اول ماه می، ساعات کار روزانه به ۸ ساعت کاهش یابد اما چنین نشد و کارگران دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند. در چهاومین روز اعتصاب برخی از کارگران که تعدادشان بسیار بالا بود در منطقههای مارکت جمع شده و تصمیم به راهپیمایی گرفتند. تعدادی از کارگران بر روی گاری سوار شده و به سخنرانی پرداختند. پلیس جلوی آنان را گرفت و خواستار توقف راهپیمایی شد تا اینکه ناگهان انفجاری رخ داد و یک مامور پلیس و چند کارگر مجروح شدند. این حادثه باعت شد تا پلیس دست به خشونت زده و به سوی جمعیت شلیک کند. پلیس با اعمال خشونت جمعیت را متفرق کرد و هشت تن از کارگران را دستگیر کرد. دستگیر شدگان همگی کارگران آلمانی مقیم آمریکا بودند که پنج نفر از آنها به اعدام محکوم شدند. یک نفر پیش از اجرای حکم اعدام خودکشی کرد و حکم اعدام بقیه اجرا شد. یک نفر هم به ۱۵ سال حبس و دو نفر دیگر به حبس ابد محکوم شدند. اخبار مربوط به تظاهرات، کشتار و اعدامها به سایر کشورهای جهان رسید و در گوشه و کنار جهان مراسم یادبود برگزار شد و از آن به بعد هر سال در اول ماه می، این مراسم با راهپیماییهایی که توسط کارگران صورت میگیرد برگزار میشود. از آن زمان تا کنون ۱۲۷ سال میگذرد اما وضعیت کارگران آنچنان که توقع میرفت بهبود نیافته است. کارگران بسیاری در کشورهای مختلف جهان از وضعیت اجتماعی خود رنج میبرند و حتی بسیاری از کارگران هستند که از ساعات کاری طولانی و طاقت فرسایی دارند؛ حقوقشان تضییع میشود و چنانچه اعتراضی کنند با رفتارهای غیرعادلانه قدرت مواجه خواهند شد. نه حکومت نسبت به حقوق کارگران مدارا میکند و نه کارفرمایان حقوق کارگران خود را محترم میشمرند. بیشترین کارگرانی که مورد بیعدالتی اجتماعی قرار میگیرند در کشورهای آسیایی و آفریقایی زندگی میکنند. برخی از دولتها به جای انکه برای شهروندان خود به خصوص کارگران رفاه اجتماعی فراهم کنند، ثروتهای ناشی از درآمدهای ملی خود را برای حفظ قدرت خود استفاده میکنند و حقوق شهروندانشان در پایینترین اولویت قرار دارد.
سوژه ی امروز من شعری برای کارگر
از دو دست پینه بسته گریه های کارگر
آنکه با بیل و کلنگ و تیشه بازی می کند
تیشه ای که می خورد بر دست و پای کارگر
از عذاب کار می ریزد عرق آنطور که
ذره ای باقی نماند هیچ نای کارگر
آی پیمانکار! کمتر خرده بر کارش بگیر
می رسد یکروز بر دادش خدای کارگر
تا نگشته خشک از پیشانی اش اشک عرق
بر سر موعد بده آن پولهای کارگر
گر کند نفرین تورا با آن دل بشکسته اش
نفله می گرداندت ذکر دعای کارگر
کارگر از رنج و زحمت روز و شب باشد مریض
نیست دارویی بود یک دم شفای کارگر
پادشاه از زور قدرت پول می آرد به دست
کارگر با رنج . پس باشد گدای کارگر
در زمانی که زند بیل و کلنگش را زمین
می رسد بر گوش انسانها صدای کارگر
این صدا موزون تر از آهنگ سینتی سایزر است
پاپ و راک و جاز من جمله فدای کارگر
با نشستن روی مبل و صندلی بیگانه است
بر حصیری توی کلبه هست جای کارگر
زندگی با مرغ بریان و پلو زیباست لیک
نیست بهتر از صفای قند و چای کارگر
با چنین وضعی کسی چون او سخاوت پیشه نیست
هست بسیاری شریکان بر غذای کارگر
گر هوادارش نباشد هیچ یار همدلی
نیست باکی چون خدا دارد هوای کارگر
چونکه من پی برده ام بر رنج و زحمت های او
دائما" با شعر می گویم ثنای کارگر
گفته ای فانا! برای کارگر شعری قشنگ
بی گمان باشد دوا بر زخمهای کارگر
این شعر در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۸۳ در مجله ی جوانان امروز چاپ گردید.
منبع
ما میتوانیم ...... به مناسبت روز جهانی کارگر. ۱۸۸۶ - ۲۰۱۳ - May Day 1886-2013
دوست دارم در مورد همه چیز فکر کنم
در باره کلبهٔ متروک وسط باغ
در باره رودی که تبدیل شده به یک جاده
در باره چوپانی که بره اش را در کوهها گم کرده است
در باره حسرت پیر زنی بیمار برای رفتن به امام زاده بالای تپّه
در باره کارگری که دوست دارد یک روز مرخصی با حقوق بگیرد
و در باره خودم که چقدر بیفکرم.
فکر - نوید موسوی
پاسخ های احمقانه و چندش آور وزیر بهداشت احمدینژاد به دختران در خوابگاه
یک بقال بیسواد که عمری را در پستوی بقالیش گذرانده باشد، از این جناب وزیر باشعور تر و مودبتر و فهمیده تر و باسواد تر است. چنین لجارههای که برای جارو کشی خیابانها هم مناسب نیستند، بر مسند وزارت و وکالت خیمه زده، دزدی و وطن فروشی میکنند و کار و ماموریتشان تنها تحقیر مردم ایران است و بس.
روز کارگر بر کارگران ایران گرامی باد
شنیدم کارفرمایی نظر کرد
ز روی کبر و نخوت کارگر را
روان کارگر ازوی بیازرد
که بس کوتاه دانست آن نظر را
بگفت ای گنج ور این نخوت از چیست؟
چو مزد رنج بخشی رنج بر را
من از آن رنج بر گشتم که دیگر
نبینم روی کبر گنج ور را
تو از من زور خواهی من ز تو زر
چه منت داشت باید یکدگر را
تو صرف من نمایی بدره ی سیم
مَنَت تاب روان نور بصر را
منم فرزند این خورشید پر نور
چو گل بالای سر دارم پدر را
مدامش چشم روشن باز باشد
که بیند زور بازوی پسر را
زنی یک بیل اگر چون من در این خاک
بگیری با دو دست خود کمر را
نهال سعی بنشانم در این باغ
که بی منت از آن چینم ثمر را
نخواهم چون شراب کس به خواری
خورم یا کام دل خون جگر ر ا
ز من زور و ز تو زر، این به آن در
کجا باقی است جا عجب و بطر را؟
فشانم از جبین گوهر در آن خاک
ستانم از تو پاداش هنر را
نه باقی دارد این دفتر نه فاضل
گهر دادی و پس دادم گهر را
به کس چون رایگان چیزی نبخشند
چه کبر است این خداوندان زر را؟
چرا بر یکدگر منت گذارند
چو محتاجند مردم یکدگر را.
ایرج میرزا
اشتراک در:
پستها (Atom)