دریاچه گهر , نقاشی خدا در دل سنگ ها
زیبایی خیره كننده و چشم اندازهای بدیع دریاچه سبب شده هر ساله با وجود سختی راه، انبوهی از مردم نقاط مختلف كشور، با پای پیاده و یا سواره به این دریاچه بیایند.
در 25 كیلومتری جنوب غربی شهر درود خرم آباد و در ارتفاع 2250 متری از سطح دریا دریاچه ای وجود دارد که نامش گهر است. گهر در واقع شامل دو دریاچه به نامهای گهر بزرگ (كله گهر) و گهر كوچك (كره گهر) است كه بهطور تقریبی 100 هكتار وسعت دارند. این دریاچه 30 میلیون ساله حاصل زلزله در بین رشته كوههای اشترانكوه است كه به لحاظ پوشش گیاهی و جانوری از اهمیت خاصی برخوردار است.
فصل سفر به دریاچه از نظر آب و هوایی تابستان است. هر ساله از 15 خرداد منطقه برای بازدید طبیعت گردان باز میشود ؛اما قبل از آن امكان ورود به منطقه نیست. البته باید در نظر داشت كه در این فصل بهدلیل آب و هوای مناسب و همچنین تعطیلات، آرامش و پاكیزگی منطقه كمی مختل میشود. در زمستان نیز میتوان به منطقه سفر كرد كه این مورد تنها برای افراد دارای تجربه و تجهیزات كوهنوردی توصیه می شود.
دخمه فخریگاه
گور دخمه سنگی فخریگاه متعلق به دوره مادها در بالای کوهی صعب العبور قرار گرفته است اما کتیبه موجود در آن به سرقت رفته و روی این اثر تاریخی یادگاری نوشته شده است.
گور دخمه سنگی در شمال جاده مهاباد به میاندوآب واقع شده و سال ۱۳۱۶ با شماره ۲۸۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
وجود دو مقبره کوچک در آن نشان می دهد این مکان محل دفن مردگان بوده است. باستان شناسان و محققان زیادی این دخمه را دیده اند و درباره آن مطلب نوشته اند.
یادگاری نویسی بر ستون های گور دخمه
به عنوان مثال دیاکونف درباره آن می نویسد: شمالی ترین مقبره مادی فخریک در مانای باستانی نزدیک میاندوآب (مهاباد) است که جلو خان ندارد و سقف ساده سنگی آن را چند ستون نگه می دارد و ظاهرا محلی برای گذاشتن جنازه ها بوده است.
تعیین قدمت این مقبره دشوار است، ولی تشریفات تدفین در آن با رسمی که در گذشته در ناحیه اطراف دریاچه ارومیه متداول بود تفاوت دارد. برخی دیگر از باستان شناسان مقبره موجود در این گور دخمه را متعلق به یک شاهزاده مانایی می دانند.
گور دخمه بر بام روستای مهاباد قرار گرفته است
اما نکته قابل توجه درباره این اثر تاریخی این است که ارتفاع این گور دخمه از سطح سنگ های پایینی کوه بلند تر و غیر قابل دسترس است با این حال برخی از افراد نردبان گذاشته از سنگ ها بالا رفته و در اطراف این گور دخمه یادگاری نوشته اند. همچنین گفته می شود که در دخل این دخمه کتیبه ای وجود داشته که به سرقت رفته است.
نياسر , شهری سبز در دل کویر
نياسر روستايي در 35 كيلومتری شمال غربي شهر كاشان مي باشد كه در منطقه ای كوهستاني در ارتفاعات كركس واقع شده است . نياسر يك شهر تاريخي مي باشد كه به خاطر آثار ارزشمند ش مثل آتشكده ( متعلق به زمان اردشير بابكان )، چشمه اسكندر ( از قديمي ترين چشمه های شناخته شده در ايران در ارتفاع 1680متربالای دريا )، باغ تالار ( متعلق به دوره صفويه ) و غار نياسر ( متعلق به دوره پارتيان ) شهرت دارد . روستاييان به قسمت فوقاني روستا، « تالار » و به قسمت پاييني « داراب » مي گويند.
باني نياسر اردشير اول ميباشد در توصيف اردشير همان بس زمانيكه اردوان اشك كشته شد همه ايران را تصرف كرد. ارمنستان و پنجاب هند را گشود و روميان را شكست داد. اردشير دين زرتشت را رسمي كرد ( چهارطاقي نياسر سمبل آتش پرستي آنان ميباشد ) و در پايان جنگهاي ملوك الطوايفي ايران به سوي يكي از طايفههاي بزرگ به نام مهرك ميشتابد وي و هوا دارانش را كشته و به سوي محل كور نياسر حركت ميكند و قصر طربان ( تالار فعلي ) را بنا كرد و چشمه آب اسكندريه و غار ويس و باغ تالار را ايجاد نمود و در سمت غرب چشمه نياسر چهار طاقي ( آتشكدهاي ) از سنگ تراش خارا را در چهارده ذرع بنا نهاد.
در شهر نیاسر مراکز گلابگیری سنتی زیادی به چشم می خوردو در نزدیکی نیاسر یک مرکز تولید گلاب و عرقیات گیاهی وجود دارد به نام کارخانجات ایران گلاب ( گلاب ربیع) که مواد اولیه و گل مورد نیاز خود را از نیاسر، قمصر و برزک تهیه می کنند. نیاسر شهری است توریستی که در 32 کیلومتری جنوب غربی کاشان آب و هوایی معتدل کوهستانی و بیش از چند هزار جمعیت همچون نگینی سبز در دل کویر خود نمایی می کند.این شهر از ییلاقات معروف قدیم است که عمر چندین هزار ساله اش حضرت دانیال حکیم (ع)سلسله ساسانیان، اسکندر مقدونی و سلسله قاجار و صفویه را به یاد می آوردو هر صبح خورشید زیبا از پشت کوه روز را برای اهالی شهر به ارمغان می آورد و هر شب ستارگان درخشان خاطرات شیرین روز را برای آنها تداعی و مجسم می کند. بی شک نیاسر یکی از مراکز توریستی کشور پهناور مان ایران می باشد که با دارا بودن شرایط اقلیمی منحصر به فرد چونان آهنربا همه را از هر مسلک و مذهبی که باشند به سوی خود می کشد و آنان را در دل خود مأوی می دهد. آثار به جای مانده از گذشته از آداب و رسوم آبا و اجدادمان از مراسم های به یاد ماندنی و منحصر به فرد از عزاداری ها گرفته تا نخل کشان و سقایی و مراسم های مختلف ایام ماه مبارک رمضان تا استعدادهای بالای کشاورزی و باغداری تا آثار شگرف وتا ریخی شهر، همه و همه بیانگر اهمیت و جایگاه ویژه شهر در بین دیگر شهرهای کشور است.
آتشكده نياسر
يك ساختمان گنبدی شكل كه بر روی صخره ای قرار گرفته است و مشرف به بخش « تالار » روستا مي باشد، از دور خود نمايي مي كند. اين بنايي است كه معتقدند به دستور اردشير بابكان، موسس سلسله ساسانيان ساخته شده است . آتشكده بنايي 14×14 متر مي باشد كه بصورت اتاقي به همراه يك گنبد مي باشد . در چهار طرف اتاق ديواری وجود ندارد .
آتشكده از سنگهايي كه با گچ كنار يكديگر قرار داده شده اند ساخته شده است. سنگهای به كار رفته در قسمتهای پاييني بنا به شكل طبيعي و عادی وسنگهای بكار رفته در قوسها ودر قسمتهای فوقاني مربعي شكل و مانند آجرهای بزرگي هستند. قسمتهاي تحناني بنا در سالهای اخير با گچ پوشيده شده است . احتمالاً درگذشته تمامي ديوارهای اطراف آتشكده با كنده كاري های گچي تزيين شده بودند.
گنبد اصلي آتشكده در گذشته، فرو ريخته كه بعداً بازسازی شده است و به شكل گنبدهای دوران اسلامي فرم داده شده است و به عقيده دانشمند برجسته فرانسوی، آندره گدار گنبد اصلي به شكل تخم مرغ بوده است . به علت واقع شدن آتشكده در ارتفاع، آتش آن از دور قابل رويت بوده است و ممكن است كه بنا نقش سمبليكي داشته باشد. در قسمت ميانه اتاق آتشكده گودالي وجود دارد كه محل افروختن آتش بوده است.
نكته جالب توجه در ساختار آتشكده آن است كه بعضي سنگهاي بكاررفته در عمارت، برش قديمي تر و متفاوتي نسبت به بقيه دارد. اين سنگها از غاری كه در قسمت جنوبي آتشكده وجود دارد، بدست آمده و اين مسئله نشان دهنده قد مت بيشتر غار نسبت به آتشكده است.
چشمه و آبشار نياسر
چند متر پايين تر از آتشكده نياسر، چشمه آب تميز و خنكي جريان مي يابد و به روستا مي رود، اين چشمه كه چشمه اسكندر نام دارد، از قديمي ترين چشمه های شناخته شده است كه 1680 متر بالای سطح دريا مي باشد.
آبهای روان از كنار آتشكدهای زياد ديگری نيز جريان مي يابد كه اين مي تواند علامت پرستش آناهيتا، الهه باروری و مرتبط با آب باشد.
در ادامه چشمه آبشار اسكندر وجود دارد و در قسمت پايين آبشار، دو تا سنگ آسياب وجود دارد .
غار نياسر
روستاييان غار را غار تالار يا سوراخ رئيس مي نامند.
غار نياسر كاملاً دست ساز بشر مي باشد ( به جز يك يا دو حفره طبيعي نزديك وروديها ) به احتمال قريب به يقين غار يك معبد ميترايي و متعلق به دوره پارتيان ( اشكانيان ) بوده است. اكثر معابد ميترايي در تاريكي مطلق ساخته شده اند. در تمام قسمتهاي داخلي غار، بقاياي كنده كاريها روي ديوارها ديده مي شود. غار از مجموعه ای از تونلهاي متعدد، راهروها، اتاق ها و محوطه های پيچ در پيچ به همراه تعداد زيادی چاه تشكيل شده است.
غار از سه طبقه شامل دو كانال، يك كانال حلقه ای شكل و يك كانال افقي تشكيل شده است. طول راهروها و اتاق های غار پيچيده نياسر، تقريباً 650 متر با 45 چاه با عمق 118 متر است. غار از 23 اتاق با اندازه های مختلف با مساحت كلي 5/176متر مربع تشكيل شده است. نكته جالب آن است كه هوای داخلي غار درهيچ نقطه ای تغيير عمده پيدا نمي كند و حتي در عميق ترين نقطه غار به خاطر وروديهای متعدد ، هوای تازه وجود دارد . بنا به عقايد معتقدين به ميترائيسم، خدای مهر يا خورشيد در غاری در كوههای سنگي پديد آمده بود و به همين منظور در زمان پارتيان ( كه آزادی مذهبي بيشتری وجود داشته است ) ايجاد شده و البته پيدا شدن اشيايي مانند كارهای سفالي و سكه های دورانهای ديگر مانند سلجوقيان و ايلخانيان نشان مي دهد كه كاربرد غار در زمانهای بعدی فرق كرده و احتمالاً به منظور سر پناه و جهت اهداف دفاعي استفاده مي شده است . تردد در داخل غار نياسر بسيار مشكل است و در بسياری از مسيرها بايستي به حالت خزيدن حركت نمود و بلند ترين نقطه غار 7/1 متر است.
اين غار از عجايب و نوادر آثارباستاني است. درحدود 1800 تا 2000 سال قبل در دل كوه كركس و برفراز تپه هاي آهكي مشرف بر نياسر كاشان و احتمالاُ با مقاصد آييني و مذهبي به صورت تونل سنگي پرپيچ و خم با ابزارهاي ابتدايي كنده شده است. غار نياسر كاشان شامل مجموعة زيرزميني وپيچيده اي است كه از راهروهاي تنگ و طولاني و اتاق ها وچاه هاي متعددي تشكيل شده و دسترسي به اعماق آنها بدون بهره گيري از وسايل پيشرفتة امروزي ممكن نيست. اين غار كه به ” سوراخ رئيس “ يا ” غار ويس “ شهرت دارد قرن ها نامكشوف ماند و در هيچ يك از متون تاريخي و آثار تحقيقي قرون اخير ورغم ذكر ساير بناهاي تاريخي منطقه نظير آتشكدة نياسر (بنا شده توسط اردشير بابكان مؤسس سلسلة ساسانيان ) مورد اشاره قرار نگرفته است . از شگفتي هاي اين غار انسان ساخت بودن آن است. كمبود هوا در هيچ نقطه اي از آن احساس نمي شود و حتي در عميق ترين نقاط آن عمل تهويه به طور طبيعي انجام مي گيرد. يكي او فرضيات درمورد منشاء تاريخي اين غار بيانگر اين است كه درساخت آتشكدة نياسر از سنگ هاي تراشيده شدة حاصل از كندن غار استفاده شده است. احتمالاُ زمان حفر غار پيش از احداث آتشكده بوده است .روستاييان غار را غار تالار يا سوراخ رئيس مي نامند. غار نياسر كاملاً دست ساز بشر مي باشد ( به جز يك يا دو حفره طبيعي نزديك وروديها ) به احتمال قريب به يقين غار يك معبد ميترايي و متعلق به دوره پارتيان ( اشكانيان ) بوده است. اكثر معابد ميترايي در تاريكي مطلق ساخته شده اند . در تمام قسمتهاي داخلي غار، بقاياي كنده كاريها روي ديوارها ديده مي شود.
غار از مجموعه ای از تونلهاي متعدد، راهروها، اتاق ها و محوطه های پيچ در پيچ به همراه تعداد زيادی چاه تشكيل شده است. غار از سه طبقه شامل دو كانال، يك كانال حلقه ای شكل ويك كانال افقي تشكيل شده است. طول راهروها و اتاق های غار پيچيده نياسر، تقريباً 650 متر با 45 چاه با عمق 118 متر است. غار از 23 اتاق با اندازه های مختلف با مساحت كلي 5/176متر مربع تشكيل شده است. نكته جالب آن است كه هوای داخلي غار درهيچ نقطه ای تغيير عمده پيدا نمي كند و حتي در عميق ترين نقطه غار به خاطر وروديهای متعدد ، هوای تازه وجود دارد. بنا به عقايد معتقدين به ميترائيسم، خدای مهر يا خورشيد در غاری در كوههای سنگي پديد آمده بود و به همين منظور در زمان پارتيان ( كه آزادی مذهبي بيشتری وجود داشته است ) ايجاد شده و البته پيدا شدن اشيايي مانند كارهای سفالي و سكه های دورانهای ديگر مانند سلجوقيان و ايلخانيان نشان مي دهد كه كاربرد غار در زمانهای بعدی فرق كرده و احتمالاً به منظور سر پناه و جهت اهداف دفاعي استفاده مي شده است. تردد در داخل غار نياسر بسيار مشكل است و در بسياری از مسيرها بايستي به حالت خزيدن حركت نمود و بلند ترين نقطه غار 7/1 متر است.
حدود دو هزار سال پيش، دستان هنرمند ايرانيان غار باشكوهي در نياسر كاشان پديد آورد كه ميتواند گواه ديگري باشد بر فرهنگ و تمدن كهنسال ايراني. اين غار كه از عجايب آثار باستاني است با ابزارهاي ساده و ابتدايي در دل كوههاي كركس كنده شده و به احتمال قريب به يقين در حفر آن مقاصد آئيني و مذهبي مدنظر بوده است.
اين غار شامل مجموعهاي از تونلها و راهروهاي تنگ و طولاني و اتاقها، اتاقكها و چاههاي متعدد است. دسترسي به عمق اين چاهها بدون استفاده از وسايل پيشرفته امروز ممكن نيست، غار نياسر به «سوراخ ويس» يا «غاير ويس» يا «غار رئيس» شهرت دارد و قرنها ناشناخته مانده بود، چنانكه در آثار تاريخي و نوشتههاي تحقيقي نيز نامي از آن نيست — در حالي كه آثار تاريخي ديگر اين منطقه، همچون آتشكده نياسر كه در زمان اردشير بابكان ساخته شد، كاملاً شناخته شدهاند.
غار نياسر سه طبقه دارد و از دو كانال تشكيل شده، كانالي تقريباً حلقوي و كانالي در كنار آن بهصورت تقريباً افقي. طول دالانها و اتاقهاي اين مجموعه پيچيده به دو هزار و پانصد متر ميرسد، در حالي كه عرض آن بسيا كم و حدود يك متر است؛ مقطع تونلها اكثراً كمتر از يك متر مربع است. غار حلقوي دو مدخل و غار افقي چهار مدخل دارد.
غار حلقوي متشكل است از هفت اتاق كه در دل كوه به نحوي استادانه كنده شدهاند و از طريق چاهها و دالانهاي زيرزميني به طبقات زيرين مرتبط ميشوند. دهانههاي اين تونل در ارتفاع هزار و هفتاد و نه و هزار و هشتاد يك متري از سطح زمين قرار دارند.
غار افقي دالاني است طولاني و با شيبي ملايم به سمت بالا. دو دهانه اوليه آن در ارتفاع هزار و هفتاد و هشت متري از سطح زمين قرار دارند و دهانههاي عقبي آن، حدود هزار و صد و هفت متر و بيش از هزار و صد نه متر ميرسند. اين دالان دراز به باغ زيبائي منتهي ميشود كه در مركز آن چند اتاق ساخته شده است. در اين مسير آثاري نظير سنگ آسياب (براي سرپوش چاهها)، آبانبار و مجاري ويژهاي مشاهده ميشود.
در اين مجموعه 45 حلقه چاه با عمق كلي صد و هجده متر وجود دارد كه سطوح مختلف (از لحاظ ارتفاعي) به هم ميپيوندند. همچنين در اين مجموعه 20 اتاق با مساحت كلي صد و هفتاد و شش و نيم متر مربع وجود دارد، بزرگترين اتاق بيست و هشت و شش دهم متر مربع و كوچكترين آن را يك و هشت دهم متر مربع است.
از شگفتيهاي اين غار دستساز آن است كه كمبود هوا در هيچ نقطهاي از آن احساس نميشود و حتي در عميقترين نقاط آن عمل تهويه بهطور طبيعي انجام ميشود.
غار نياسر در قرون و اعصار متمادي كه بر آن گذشته دچار آبگرفتگي و فرسايش سطحي شده و به اين علت سطوح آن رسوب و زنگار گرفته است. اكنون متخصصين شركت ملي فولاد ايران به پاكسازي آن مشغولند.
باستانشناسان زمان حفر غار را به پيش از ساخت آتشكده نياسر مربوط ميكنند، بنا بر اين بايد مربوط به دوران پارتها (اشكانيان) باشد. هدف از كندن اين مجموعه پيچيده و شگفتانگيز دقيقاً معلوم نيست، ولي حدس قوي زده ميشود كه انگيزههاي ديني در كار بوده است.
اكنون به اين غار به عنوان محلي براي جلب سياح نگريسته ميشود، لكن لازم است كه تحقيقاتي همهجانبه در مورد اين مجموعه به عمل آيد تا معلوم شود كه حفر آن چه مدت طول كشيده، دقيقاً مربوط به چه زماني است و اصولاً اين مجموعه اعجابآور بهچه منظور حفر شده است.
البته به اطلاع می رساند که كه اطلاق نام ويس به اين غار هيچگونه مأخذ و مدرك صحيح و مستندي ندارد بلكه با توجه به اينكه نام محلي اين غار، غار رئيس ميباشد و بعضي از خبرنگاران يا علاقمندان اين قبيل آثار در ضبط نام اينجا نحوه تلفظ كلمه رئيس را بهوسيله بعضي از اهالي نياسر يا كاشان، بهصورت كلمه (ويس) تلقي كردهاند و نوشتهاند حال آن كه نام غار مورد بحث غار رئيس يا غار نياسر است و عنوان (ويس) براي آن هيچ مأخذ مستندي ندارد.
غار نياسر از عجيبترين و شگفتانگيزترين آثاري است كه تاكنون با دست انسان، ايجاد شده است اين غار عجيب كه در نوع خود بسيا جالب و بينظير ميباشد در دورانهاي قبل از اسلام در دل كوه سر به فلك كشيده كركس در منطقه نياسر و در مرتفعترين نقطه نياسر كه به عنوان محله تالار مطرح ميباشد حفر شده است در سر تا سر بدنههاي داخلي اين غار آثار شيئي نوكتيز كه بهوسيله آن اين غار حفر شده است ديده ميشود.
غار نياسر بهصورت راهروها و دالانهاي پيچ در پيچ و تو در توي بسيار پيچيدهاي است كه در مسير آن چاههاي متعددي نيز ايجاد شده است اخيراً كه با كمك و اقدام مؤثر واحد اكتشافات صنايع فولاد وابسته به وزارت محترم معادن و فلزات قسمتهاي عمده اين غار شناسائي و نقشهبرداري شد مشخص گرديد كه اين پروژه عظيم و حيرتآور براساس يك طرح دقيق با فنآوري بسيار پيشرفتهاي در زمان خود، به اجرا درآمده است.
عليرغم وجود دهها دهليز و دالان و راهروهاي تو در تو و پيچيده موضوع تهويه مطبوع و فراواني هوا بهصورت بسيار مطلوبي در سر تا سر غار تعبيه شده است و در هيچ نقطهاي از اين غار اسرارآميز مشكل هوا يا سنگيني و كمبود آن وجود ندارد بهنظر باستانشناسان سازمان ميراث فرهنگي كشور كه در چند نوبت از اين غار بازديد كرده و بهبررسي پرداختهاند، صعوبت و سختي فراوان انجام چنين پروژهاي بيانگر آن است كه انگيزههاي ايجاد چنين اثري، حتماً انگيزههاي اعتقادي و معنوي است زيرا انجام كار بهقدري سخت و دشوار بوده است كه علتهاي مادي و اقتصادي نميتواند باعث پديد آمدن چنين اثري باشد. بهنظر بعضي از كارشناسان، اين غار يك نوع مكان مذهبي است كه براي انجام اعتكاف و يا بعضي مراسم عبادي خاص ايجاد شده است كه البته بعدها بهصورت يك پناهگاه با كاربريهاي نظامي نيز درآمده است.
آثاري كه از داخل اين غار بهدست آمده است بيشتر مربوط به دوران سلجوقي است اما مجسمه سنگي سر يك قوچ كه در يكي از نقاط غار پيدا شده است از آثار دوره ساسانيان ميباشد غار نياسر كه در اصطلاح محلي غار رئيس گفته ميشود يكي از آثار مهم تاريخي است كه ميتواند به عنوان يك اثر قابلتوجه توريستي و گردشگري مورد بازديد علاقمندان و پژوهشگران قرار داشته باشد.
حمام و آسیاب آبی:
حمام تاریخی و آسیاب آبی از دیگر آثار تاریخی این شهر هستند که از نظر کارشناسان و تحقیقات به عمل آمده و نوع معماری به کاررفته در این بنا حکایت از آن دارد که این حمام و آسیاب در درون صفویه بنا نهاده شده است و وجه تسمیه آن نیز به همان دلیل است.نحوه انتقال آب به داخل حمام نیز جالب است و در خور توجه و بدین شکل است که آب از آبشار به وسیله کولهای گلی به داخل هشت گوش زیبایی و از آنجا به داخل حمام هدایت می شد و از آنجا به کل حمام انتقال می یافت و آب شرب حمام نیز به وسیله کولهای جداگانه بداخل حمام هدایت می شده که هنوز آثارش باقی است. سوخت حمام از هیزم بوده است و حمام دارای خزان بوده است و ورودی هشت ضلع شکل آن بوسیله دالانهایی از بیرون حمام جدا شده است . و اما آسیاب آبی که به وسیله ابی که از آبشار به پائین ریخته می شده به گردش در آمده است به این شکل کارمی کند که آب ابتدا در داخل تنوره هایی ذخیره و از آنجا بوسیله کول باریکی که از انتهای تنوره با فشار به چرخه آسیاب می ریزد و سنگ آسیاب را به گردش در می آورد و گندم و جو را آسیا می کند. نوع معماری آسیاب همانند حمام است و باید گفت که این آسیاب تنها آسیاب شهر نبوده و نیست و سایر آسیابها یا از کار افتاده است و یا تخریب شده است وتنها آسیاب فعال شهر همین آسیاب مذکور است.
باغ تالار و عمارت کوشک:
باغ تالار ازآثار جالب و دیدنی شهر نیاسر می باشد که در ختان کهنسال و بس رفیع آن زبانزد خاص و عام می باشد درختان سر به فلک کشیده که بسیار زیبا و دل انگیز است در این باغ قدیمی و زیبا که آب چشمه اسکندریه در میان آن جاریست و به آبشار منتهی می گردد و درختان آن از این آب سیراب می شوند عمارت بسیار زیبا و بدیع بنا نهاده شده است که به کوشک تالار معروف است . این عمارت و بنای تاریخی که روبه ویرانی بود به همت شهرداری و همکاری مسئولین ذیربط مرمت شده و آماده بازدید مهمانان گرانقدر می باشد. از دیگر خصوصیات این مکان مشرف بودن آن به تمامی شهر نیاسر و اطراف آن می باشد به عبارت دیگر در هر نقطه از نیاسر این امکان قابل رؤیت می باشد.
سپس لوله های آلومینیومی که زاویه دار هستند را به دیگ و پارچ وصل می کنند و دور لوله ها را نیز در روی دیگ با خمیر می پوشاند تا بخار از لوله ها هم بیرون نیاید. دور لوله هایی که درون پارچ قرار دارند نیز با پارچه های مخصوص پوشاند می شوند سپس حرارت مورد نیاز را در محوطه زیر دیگ قرار می دهند وآب داخل دیگ در اثر حرارت به جوش آمده و آب و گل باهم می جوشند و بخاری که از این جوشیدن به وجود می آید از طریق لوله های آلومینیومی به داخل پارچ وارد می شود. لازم به ذکر است که سایر عرقیجات گیاهی نیز به همین صورت گرفته می شود.
شهر نیاسر، مرکز بخش نیاسر از توابع شهرستان کاشان و استان اصفهان بوده و در فاصله 24 کیلومتری شمال غربی کاشان قرار دارد. شهر نیاسر از طریق اتوبان در فاصله 240 کیلومتری تهران، 260 کیلومتری شهرستان اصفهان قرار دارد. هر ساله از اواسط اردیبهشت، نیاسر به یکی از بهشت های دیدنی ایران تبدیل می شود. نیاسر یکی از مراکز مهم تولید گل محمدی، گلاب و عرقیات گیاهی در کشور است. چنین ویژگی کم نظیری به سبب قرارگیری در دامنه کوه های کرکس و وجود چشمه پر آب اسکندریه و قنات های زیادی است که محدوده هایی به وسعت 800 هکتار را به زیر کشت برده است.
مناظری از نیاسر
نیاسر شهری قدیمی است که تمام تاریخ و قدمت خود را مدیون چشمه آبی است که به نام چشمه اسکندریه شناخته می شود. افسانه های جالبی در مورد نحوه به وجود آمدن این چشمه گفته شده است. در یکی از این افسانه ها آمده؛ اسکندر بن فیلقوس که از دانیال پیامبر علم کشف اسرار را یاد گرفته بود، روزی از این منطقه می گذشته و با دیدن کوه کنار نیاسر؛ از وجود چشمه ای در آنجا خبر می دهد. با کندن زمین چشمه پدیدار شده و همین چشمه زمینه آبادانی منطقه را ایجاد می نماید. بر اساس همین افسانه اسم این چشمه را اسکندریه گذاشته اند. آبشار نیاسر هم در واقع زاییده همین چشمه است.
غار تاریخی رئیس و لایه کهن زیرین آن، چهار طاقی (آتشکده) ساسانی، بافت تاریخی با بناهای عمومی و مسکونی متعدد و گوناگون، باغهای گسترده، گلستانهای زیبا و قرارگیری در دامنه کوه به همراه چشمه اسکندریه و آبشار معروف نیاسر و باغ و کوشک تالار، این شهر را به یکی از شهرهای تاریخی و گردشگری کشور تبدیل نموده است. این شهر همه ساله و به خصوص در ایام گلابگیری پذیرای گردشگران و تورهای گردشگری از اقصی نقاط کشور است.
بزرگترین حمام ایران
حمام چهارفصل اراک
حمام ها همیشه در معماری ایرانی پر رمز و راز بوده اند. از حمام فین کاشان گرفته تا حمام شاه عباسی، حمام وکیلالملک یا حمام گنجعلی خان... اما شاید از میان این همه حمام پر اسم و رسم و پر رمز و راز، «حمام چهار فصل اراك» یکی از دیدنی ترین آنها باشد که لقب بزرگترین حمام ایران را هم با خود یدک می کشد. حمامی که نام خود را مدیون نقاشی های ارزشمندی است که در چهارگوشه آن کشیده شده و در بعضی قسمت ها با کاشیکاری تکمیل شده است.
امروز اگر گذارتان به اراک بیفتد، حمام چهار فصل را به شکل موزه ای می بینید که یکی از افتخارات این استان به شمار می رود. بنایی 1600 متری که در خیابان شهید بهشتی اراك قرار دارد و از سال 1355 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این حمام که اثری منحصر بهفرد در به حساب می آید، شامل دالان ورودی، رختكن مردانه و زنانه، گرمخانه خصوصی و عمومی، هشتی بین گرمخانه و رختكن خزینه (حوضچههای آبگرم) آب انبار و سایر بخشهای مرتبط است.
حمام چهارفصل اراک دو قسمت مردانه و زنانه داشته و در آن یک بخش هم برای اقلیتهای مذهبی در نظر گرفته شده بود. سربینه حمام زنانه، طاقی بلند و بدون ستون دارد كه با پلههایی پر پیچ و خم، هوای گرم را نگه میداشته و از طرف دیگر، دید عابران را به داخل حمام كور میكرده است
كف این بنا هم برای تامین آب از قنات و همچنین جلوگیری از اتلاف گرما و حرارت، حدود 3 متر پایینتر از كف خیابان ساخته شده است که در واقع می توان گفت معماری بنا در خدمت صرفه جویی انرژی قرار گرفته است. جالب تر این که راهروهای گرمابه به صورت پیچ دار و طولانی ساخته شده تا کسی که وارد حمام می شود، یک باره از فضای گرم حمام به بیرون نرود و سرما نخورد. در واقع یک مکانیزم مواجهه تدریجی با سرما به کار گرفته می شد!
حمام چهارفصل اراک دو قسمت مردانه و زنانه داشته و در آن یک بخش هم برای اقلیتهای مذهبی در نظر گرفته شده بود. سربینه حمام زنانه، طاقی بلند و بدون ستون دارد كه با پلههایی پر پیچ و خم، هوای گرم را نگه میداشته و از طرف دیگر، دید عابران را به داخل حمام كور میكرده است.
بزرگی حمام این اجازه را می داد تا در گرمخانه حمام جایی برای مشت و مال، حجامت و خضاب در نظر بگیرند و مهم تر از ن بساط چای و قلیان را فراهم کنند
كف خزینه اصلی یک ورقه مسی یكپارچه وجود دارد که آب گرم در آن پر می شد و در زیر آن هم مخزن حرارتی حمام قرار داشت. به این مخزن گلخن گفته می شود که با هیزم و بوتههای برافروخته پر می شد . آب گرم و سرد از آنجا به بخش های مختلف حمام می رسید. بزرگی حمام این اجازه را می داد تا در گرمخانه حمام جایی برای مشت و مال، حجامت و خضاب در نظر بگیرند و مهم تر از آن بساط چای و قلیان را فراهم کنند!
در كنار در ورودی مردانه، راهروی بلندی می بینید که به 3 حمام خصوصی می رسند. این حمام ها برای استفاده خواص ساخته شده بودند و البته گاهی برای اجرای مراسم خانوادگی، حنابندان، ختنهسوران و... مورد استفاده قرار می گرفتند.
در ساخت این حمام مصالحی مثل سنگ، آجر، كاشی و چوب به کار رفته و سقف تمام بخشها به صورت گنبد طاقی با آجر و ملات گچ و آهك ساخته شده است. كف حمام هم با سنگهای سیاه گرانیت و ملاط آهك و ساروج پوشیده شده که نمای زیباتری به حمام می دهد.
عجیب ترین معماری صخره ای ایران
غارها همیشه جزو شگفت انگیزترین جاذبه های طبیعی یک منطقه هستند اما وقتی این غارها لقب ساخته دست بشر باشند، علاوه بر جاذبه های طبیعی، یک میراث ارزشمند تاریخی هم به حساب می آیند که سر زدن به آنها و تماشا کردنشان می تواند برای هر کس یکی از به یاد ماندنی ترین تجربیات سفر باشد. اگر دوست دارید نمونه ای از این غارهای دست کن را ببینید، پیشنهاد می کنیم بار و بنه تان را به مقصد لرستان ببندید و به تاریخ پارت ها سفر کنید...
غار کوگان یکی از عجیب ترین و پیشرفته ترین معماری های این دوره به حساب می آید که در گوشه ای از استان سبز لرستان جا خوش کرده است.
غار «کوگان» (Kowgan) یکی از معدود غارهای مصنوعی لرستان است که به دست انسان در دل کوهستان های این استان ساخته شده است. این غار در 52 کیلومتری جنوب شرقی خرم آباد در روستای خوش آب و هوایی به همین نام قرار دارد و جزو غارهای چند طبقه محسوب می شود که دسترسی به آنها بسیار سخت است. در واقع اگر آماتور باشید یابدون تجهیزات حرفه ای غارنوردی و کوه نوردی به این غار سری بزنید عملا حرکت در این غار برایتان غیر ممکن خواهد بود.
غار کوگان در نگاه اول ظاهری شبیه دژ دارد و سر تا سر آن با حجاری های دقیقی ساخته شده که حفر آنها حقیقتا طاقت فرسا بوده است. به استناد سکه هایی که در اطراف غار کوگان به دست آمده، می توان فهمید که عمر این غار به دوره اشکانیان می رسد و در قرون متمادی به عنوان یک محل سکونت دائمی مورد استفاده قرار گرفته است.
ورودی غار به صورت چهار گوش حفر شده و ابعادی معادل 2.5 در 2.20 متر دارد. این ورودی به سمت شمال باز می شود و بعد از آن شما وارد فضای دو طبقه غاری می شوید که طبقه اول آن چهار اتاق دارد و این چهار اتاق با فضاهای مرتبطی به هم وصل هستند. طبقه دوم غار هم حدوداً 3.4 متر بالاتر از کف قسمت اول غار ساخته شده و در آن هم اتاق هایی به چشم می خورد. جالب ترین ویژگی این اتاق ها آن است که در همه آنها مخازن آب تعبیه شده است!
غار کوگان در واقع یک نمونه برجسته، پیشرفته و دیدنی از معماری صخره ای است که مساحت کلی فضاهای تعبیه شده در آن به حدود 281 متر مربع می رسد. این غار با شماره 2660 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
برای رسیدن به غار کوگان باید به لرستان و کیلومتر 8 جاده خرم آباد-کرمانشاه سفر کنید و کوه کوگان را در سمت چپ جاده ببینید. مسیر دسترسی دیگر شما، از شهرستان پلدختر در جنوب شرقی شهرستان خرم آباد می گذرد. از این جا باید به منطقه معمولان بروید و روستای کوگان را در این بخش ببینید. اگر از نشانی دوم راهی شوید، تا مرکز استان 52 کیلومتر فاصله خواهید داشت که همه این مسیر آسفالت است و احتمالا مشکلی در تردد پیش نخواهد آمد. وضعیت آب و هوایی منطقه هم معتدل کوهستانی است. بنابراین در این فصل از سال به تجهیزات گرمایشی و لباس های گرم احتیاج پیدا می کنید.
تالش؛ زیبای ناشناخته
در تالش یا به عبارتی طوالش همه چیز وسوسهانگیز است. تالش با وجودی که در غرب استان زیبای گیلان قرار دارد، اما به اندازه قامتش نام و نشانش شناخته نیست. آنچه تاریخ و شواهد گواهی میدهند نام شهرستان تالش از قوم تالش برگرفته شده است؛ قومی که از اقوام کادوس برجای مانده است. تالش از سمت غرب به استان اردبیل و از جانب شمال به آستارا میرسد. شهرهای پره سر، ماسال، رضوانشهر و هشتپر نیز در شناسنامه منطقه تالش ثبت شده است.
روستا که نه، یک تاریخ
راه هر دیار و روستایی را در این منطقه پیش میگیرید با دنیایی از شگفتی و قدمت روبهرو خواهید شد، چنان که میمانی از این همه ابهت، شکوهی که آرام و زیبا، زیر ترنم باران سرنوشت خویش را برای رهگذران روایت میکند. روستای «آق اولر» یکی از آن همه است که هم جنگل و رودخانه دارد و هم کلی جاذبههای تاریخی. آنهنگام که کاوشگران، گورستانی باستانی را در این روستا کشف کردند، اهمیت این منطقه نه دوچندان بلکه صدچندان شد.
جالب است بدانید که گورهای این آرامستان تاریخی 3 طبقه است و به صورت دخمهای و سنگچین ساخته شدهاند. پژوهشگران با به دست آوردن اشیا در این منطقه به این نتیجه رسیدهاند که ساکنان دور دست آق اولر و مناطق اطراف آن به زندگی پس از مرگ باور داشتهاند. گورستان حکایت دیرینه و ناگفتههای بسیار در سینه دارد...
نام شهرستان تالش از قوم تالش برگرفته شده است؛ قومی که از اقوام کادوس برجای مانده است
این روستا در گذر زمان مردمان بسیار به خود دیده است که هر کدام نقشی از خود بر جای گذاشتهاند؛ نقشی برای ماندگاری و ثبت خویش در تاریخ. یکی از این نقشها، کاخهای ییلاقی سردار امجد است. خاننشین محل استقرار خان و خاندان و نزدیکان، قراول خانه محل استقرار نظامیان و اصطبل کاخ بخشهای مختلف این مجموعه را تشکیل دادهاند؛ مجموعهای که در یک مقطع زمانی مرکز قدرت و امارت در منطقه بوده است. متاسفانه اصطبل این مجموعه در دوران مشروطه به آتش کشیده شده است. کاخهای ییلاقی سردار امجد در 2ساختمان جداگانه بنا شده و خاننشین آن نیز به صورت 2طبقه است. هنوز یکی از بناهای آن مخروبه مانده، اما بخش دیگری از این بنا تا حدودی تعمیر و مرمت شده است. در حال حاضر از این کاخ به عنوان پایگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استفاده میشود.اما علاوه بر گورستان و کاخ میتوانید در روستای آق اولر از حسینیه و مسجد شیرخان و قبر پیرعلی که مردم آن را شفادهنده میدانند، بازدید کنید.
به غیر از این آثار، مراسم زیبایی در زمانهای خاصی برگزار میشود، سنتهایی که قرنها در سینهها ضبط و به دل و جان نوادگان و نسلهای بعدی منتقل شدهاند. از میان همه آنها میتوان به برگزاری مراسمی همچون روز سلطان، دروزه، 45 نوروز، پنجک، مراسم بندآوردن باران وکوبیدن بر ظرف مسی برای جلوگیری از ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی اشاره کرد که از مراسم خاص روستاست و همینطور یوله چله، قصه چله و سیومو نیز از مراسم شب یلدا است. البته ورزشهای محلی چون اسبسواری، کشتی مردان «قائیش گوتورمک» یا «قائیش چکدی»، بورک قاچدی، خاله خاله و چیلینگ که بسیار مهیج هستند به صورت سنتی برگزار میشوند و دیدنشان برای هر گردشگری خاطرهای فراموشنشدنی است.
شما در روستای مریان شاهد بزرگترین گورستان پیش از تاریخ به مساحت 400 هکتار خواهید بود! این رامستان همچون نمونه قبلی، 3طبقه و سنگچین شده است
حالا لطفا اندکی زمان بگذارید و از سمت شمال آق اولر حرکت کنید تا به دهکده «مریان» برسید. میپرسید چرا؟ کلی بهانههای زیبا وجود دارد؛ درست از جنس طبیعت و تاریخ، از جنس شکوه و... پس لطفا شک نکنید. حتما از رفتن خود پشیمان نخواهید شد. شما در روستای مریان شاهد بزرگترین گورستان پیش از تاریخ به مساحت 400 هکتار خواهید بود! این آرامستان همچون نمونه قبلی، 3طبقه و سنگچین شده است.
معماری و ساخت خانههای این روستا کمی متفاوت با دیگر مناطق تالش است دلیل آن هم قرار گرفتن روستا در ناحیهای کوهستانی است. سقف چوبی خانهها، لتهکوبی است. همچنین برای جلوگیری از نفوذ سرما، درهای ورودی و پنجرهها، تا اندازهای کوچک انتخاب شدهاند. هر چند پیشترها برای ساخت خانهها از مصالح بومی یعنی سنگ، ملات کاهگل و چوب استفاده میکردند اما به گفته یکی از اهالی پس از وقوع زلزله در سال 1369، اکنون بیشتر خانهها با استفاده از مصالح جدید مثل سیمان، آجر و تیرآهن ساخته میشوند.
یک حمام قدیمی هم از دورههای گذشته در مریان باقیمانده است که دیدن آن خالی از لطف نخواهد بود. برای تاریخ این بنا 2 احتمال وجود دارد؛ برخی آن را به اواخر دوره صفویه نسبت دادهاند و دستهای دیگر حمام را متعلق به دوران قاجار میدانند. از خشت، ملات، گچ و سنگ به عنوان مصالح در ساخت این بنا استفاده شده است. متاسفانه ردی از پنجه اغیار بر پیکره حمام دیده میشود چرا که در بعضی قسمتهای حمام، آثاری از کاشیهای تزیینی و نقاشی دیواری به جا مانده بود که تقریبا تمام آنها به سرقت رفته است.
زنان مهربان روستا همپای مردان نیک سیرتشان در رونق دادن به سفره و معیشت خانه تلاش میکنند. این زنان زیباپوش بیشتر گلیم، جاجیم، شال و جوراب میبافند. در مریان هر ساله جشنواره سوارکاری و کشتی ویژه مردان، در مناطق ییلاقی روستا برگزار میشود که بسیاری از ساکنان مناطق اطراف به دیدن آن میآیند.
شما را که از دیدن جنگل و نشستن بر لب ساحل، غافل نکردیم! شاید آنگاه که گوش به نوای غریبانه نی چوپانان و آوازهای محلی تالشی که در جشنهای مختلف روستای مریان سر به آسمان میگذارند، بسپاری، میتوان و میشود به بسیاری از رازهای سر به مهر دست یافت.
ایذه
برای بسیاری از گردشگرانی که علاقهمند به بازدید از مکانهای تاریخی و محوطههای باستانی کشور هستند، شاید بارها این سوال پیش آمده باشد که تاریخ و قدمت زندگی متمدن در این سرزمین به چه زمانی بازمیگردد؟ مسلما نمیتوان عدد و تاریخ دقیقی را در پاسخ به این پرسش عنوان کرد، اما آثار برجای مانده و شواهد باستانی نشان میدهد زمان زندگی مردمانی که از نظر صنعت، هنر و فرهنگ به مراحل بالایی از پیشرفت دست یافته بودند، چه در شرق و چه در غرب ایران، به بیش از 6 هزار سال میرسد.
یکی از مناطقی که میتوان رد پای این تاریخ را در آن دنبال کرد، شهر باستانی ایذه در استان خوزستان است که با داشتن سنگنگارههای فراوان به شهر نگارکندههای سنگی و صخرهای ایران شهرت یافته است. ایذه در شمال شرقی استان خوزستان و 205 کیلومتری شهر اهواز قرار گرفته، اما از آنجا که منطقهای کوهستانی است آب و هوایی مطلوب دارد و به همین علت در دورههای مختلف تاریخی همواره مورد توجه بوده است.
همه میدانیم که نخستین زندگیهای متمدن بشری در کنار رودها شکل گرفتهاند، (مثل تمدن بینالنهرین در میان رودهای دجله و فرات یا تمدن بزرگ مصر در کنار رود نیل) در جنوب غربی ایران نیز وجود رودهای پرآبی چون کارون و دز مهمترین دلیل شکلگیری زندگی در نزدیکی آن و در شهر باستانی ایذه است.
نام ایذه در روزگار عیلامیان «آیاپیر»، در زمان هخامنشیان «آنزان» (انشان)، در دوره اشکانیان «الیمایی» و در دوره ساسانی «ایذه» بود که با ورود اعراب به صورت «ایذج» درآمد، در زمان اتابکان به آن «مالمیر» یا «مالامیر» گفتند و از دهه 1330 بار دیگر نام ایذه را برای آن در نظر گرفتند. جالب آن است که در این منطقه از تمام دورههای یاد شده آثار ارزشمندی وجود دارد که برای علاقهمندان به مقولههای فرهنگ، تاریخ و باستانشناسی بسیار شگفتانگیز است و البته صحبت از همه آنها در اینجا امکانپذیر نیست. برای معرفی این آثار بهتر است ابتدا به سنگنگارههای بر جای مانده از دوره عیلامیها اشاره کنیم.
بزرگترین کتیبه خط میخی
اشکفت سلمان، در اصل نام تنگهای در کوه الهک واقع در شمال غربی ایذه است که 4 نقش برجسته از دوره عیلامیان را در خود جای داده است. اشکفت سلمان در زمان عیلامیها و حتی تا هزارههای بعد از آن نیز مکان مقدس و نیایشگاه بوده است. برای همین به آن نیایشگاه «تاریشا» هم گفته میشود که برگرفته از نام یکی از ایزدبانوهای عیلامی است. از میان 4 سنگنگاره این منطقه دوتای آنها درون غار و دوتای دیگر بیرون از غار اشکفت شکل گرفتهاند و همه آنها متعلق به یکی از شاهان محلی عیلام به نام «هانی» (2700 پیش از میلاد) است.
نگارههای اشکفت سلمان از چند جهت دارای اهمیت هستند: یکی آن که بزرگترین کتیبه به خط میخی عیلامی در آنجا نوشته شده است. دیگر آن که برای نخستین بار تصویر یک زن دوشادوش نقش یک مرد در مراسم آیینی دیده میشود.
در این تصاویر شاه همراه با همسر و فرزند کوچکش در حال انجام مراسم دینی و ادای احترام به خدایشان دیده میشوند، اما متاسفانه به دلیل فرسایش حاصل از عوامل طبیعی و انسانی و عدم محافظت صحیح، تشخیص بخشهای زیادی از این سنگنگارهها دشوار است. با توجه به نوشتههای میخی اطراف تصاویر چنین برمیآید که هانی (شاه محلی عیلام) خواسته تصاویر خود و خانوادهاش بر کوه مقدس، نقش شوند تا الهه تاریشا از آنان محافظت کند.
همچنین در بخشهایی از این کتیبه به اعمال دینی و قربانیهایی که برای خدایان کرده اشاره میکند و از آنان میخواهد که خانواده و سرزمین او را در پناه خود نگه داشته و کسانی را که در آینده به این نگارهها آسیب بزنند یا اشیای ارزشمندی را که گویا در آن نیایشگاه قرار داده بوده، به سرقت ببرند، نابود کرده و به نفرین و نیستی دچار کنند. (ای کاش آنان که به عمد این نگارهها را تخریب میکردند خواندن خط میخی عیلامی را بلد بودند!)با همه آسیبهایی که به آثار این منطقه وارد شده است، بازهم میتوان شکوه آیاپیر را بر سینه کوه احساس کرد و به آن تمدن چند هزار ساله بالید.
گستردهترین سنگنگارههای صخرهای
محوطه باستانی دیگری که در این منطقه وجود دارد و بسیار مورد توجه گردشگران آثار باستانی قرار میگیرد، جایی است به نام کول فرخ یا «کول فره» که در 7 کیلومتری جنوب شرقی ایذه قرار دارد و گستردهترین سنگنگارههای صخرهای ایران را در خود جای داده است.
کول فرخ نیز مانند اشکفتسلمان جایی است با مناسبات مذهبی عیلامیان با 6 نقشبرجسته که بیشتر آنها انجام امور و آیینهای مذهبی را نشان میدهند. یکی از این نگارهها روی یک سنگ بزرگ چهارگوش نقش شده که بلندی آن نزدیک به 3 متر است و هر 4ضلع آن دارای تصاویری است که اجرای مراسم آیینی و قربانی کردن را نشان میدهد. در مجموع تعداد آدمهایی که در این نگاره تصویر شدهاند حدود 400 نفر است. در بخشی از این سنگنگاره مجسمه یکی از خدایان عیلامی بر دوش 4مرد حمل میشود و شاه با عده زیادی از همراهان آنها را دنبال میکنند.
مجسمه این خدای عیلامی ایستاده روی تخته سنگی است و در حالی که لباس بلندی به تن دارد، دستهایش را به کمر زده و بسیار مصمم بر دوش مردان به سمت قربانگاه پیش میرود. هنرمندان عیلامی صحنه قربانگاه را بر ضلع شرقی این سنگ بزرگ ترسیم کردهاند به این صورت که در آن 3 گاو بزرگ و تعداد زیادی غزال در حال حرکت هستند. در این تصویر 7 مرد عریان نیز دیده میشود که در ابعاد کوچکتری نسبت به بقیه نقش شدهاند و نشان میدهد این افراد اسیران جنگی هستند. این سنگنگاره از آثار بسیار مهم باستانی استان خوزستان به شمار میرود.
یکی دیگر از آثار ارزشمندی که نشان میدهد کول فرخ محلی برای انجام آیینهای مذهبی بوده، نقش برجسته دیگری است که در دامنه کوه و در ارتفاع 6 متری از سطح زمین قرار گرفته است. در این تصویر نیز شاه هانی در حال قربانی کردن نشان داده میشود. او کلاه گردی به سر دارد و وزیرش همراه با مرد دیگری او را مشایعت میکنند.
جلوی شاه 3 نوازنده دیده میشود که 2 نفرشان سازی شبیه به چنگ و یکی سازی شبیه به دف در دست دارند. حضور 3 مرد دیگر که لباس مردان دینی را پوشیدهاند و 3 قوچ که سر آنها بریده شده در کنار حیواناتی چون بز کوهی و گاو نر، هنوز قابل تشخیص است. این نگاره دارای کتیبهای به خط میخی عیلامی است که شاه در آن ضمن معرفی خود، میگوید دلیل آن که تصویر خود را بر این سنگها بر جای گذاشته آن است که میخواهد خدایان حمایتشان را بر او ارزانی دارند.
در میان نقش برجستههای کول فرخ که از نظر محتوا و تصویر شباهت زیادی به هم دارند، نقشی دیده میشود که بسیار شبیه نقوش حجاری شده در تخت جمشید است و چون پیش از نقوش تخت جمشید به وجود آمده، آن را مادر نقوش زیبای درگاههای کاخ صد ستون و پلکان آپادانا میدانند.
___________________________
کاشان سرزمین خانه های شگفت انگیز است. شهری که اگرچه آب و هوای مناسبی برای گشت و گذار در تابستان ندارد، اما تا دلتان بخواهد خانه های تاریخی با معماری های منحصر به فرد دارد که دیدن آنها می تواند منحصر به فردترین تجربه سفرتان باشد.
خانه عامریهای کاشان را باید در خیابان علوی این شهر ببینید که عمر آن به در دوران زندیه برمی گردد و حتی هنوز هم یکی از بزرگترین خانههای تاریخی این شهر به شمار میرود. معماری، تزئینات جالب این مجموعه و ایوان ها، حوضخانه ها، زیر زمین ها و حیاط های گودال باغچه آن را در ردیف یکی از دیدنی ترین بناها قرار داده است.
این خانه حدود 85 اتاق و چندین حیاط دارد که قدیمیترین آن حیاط بیرونی و اندرونی است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید خانه عامری ها از 3خانه مجزا تشکیل شده که پهلو به پهلوی هم قرار دارند و با یکدیگر در ارتباط هستند. این خانه ها مجموعا مساحتی در حدود 9هزار متر مربع را تشکیل می دهند و 5 حیاط مرکزی اندرونی و بیرونی دارند.
در حیاط خانه عامری ها می توانید حوضخانه، ایوانهای رفیع و شاهنشینهای 7 دری و تعداد زیادی اتاقهای 3 دری را ببینید که گرداگرد حیاط به صورت قرینه قرار گرفته اند. این حیاط ها با گچبری، یزدی و رسمی بندی، مقرنس، نقاشی روی گچ، درودگری، منبت کاری، گره چینی و دیگر هنرهای تزئینی ایرانی پوشیده شده اند و در دوران قاجار، بخش های دیگری به آن اضافه شد تا ضمن بازسازی بخش های آسیب دیده آن، توسعه هم پیدا کند. بانی این کار شخصی به نام سهامالسلطنه عامری فرد بود.
خانه عامریها حمام اختصاصی زنانه و مردانه جدا از هم داشته و چهار حیاط بیرونی، اندرونی، مهمان خانه آن توسط خدمه و سوارکاران نظامی مورد استفاده قرار میگرفته و در 3 حیاط دیگر هم بستگان سهامالسلطنه سکونت داشتهاند. اگر گذارتان به خانه عامری ها بیفتد، بیش از هر چیز تقارن معماری توجه شما را جلب خواهد کرد. در تمام حیاطهای این خانه ضلع شمالی، جنوبی، شرقی و غربی متقارن هستند و به این ترتیب جاذبه بصری خوبی را برای اهالی خانه به وجود می آوردند. این خانه همچنین بلندترین بادگیر را در بین بادگیرهای کاشان دارد که به تبع آن خنک ترین خانه کاشان هم بوده است.
بعد از سهام السلطنه، حیاطهای بیرونی و اندرونی در اختیار پسرش، ابراهیم خلیل خان عامری قرار گرفت و بقیه ساختمانها نصیب دیگر وراث او شد اما به مررو زمان بعضی از این حیاطها تفکیک شدند و به افراد دیگر فروخته شدند.

جواهر دشت
جواهردشت جواهری در خطه سرسبز گیلان است. سرزمین زیبای جواهردشت در ۲۶ کیلومتری محله سیاهکلرود در شرق استان گیلان و در شهرستان رودسر واقع شده است.
طبیعت بکر، دشت های وسیع و سرسبز، هوای پاک، سکوت وصف ناپذیر و... همه و همه در این منطقه زیبا در شرق گیلان جمع شده تا گردشگران و مسافران ایرانی و خارجی را به سوی خود بکشاند. برای رفتن به جواهر دشت از سیاهکلرود سوار بر جیپ های مسافرکش می شویم که معمولاً بیش از ظرفیت مسافر سوار می کنند، از خیاط محله، سجیدان و رودخانه سجیدان می گذریم و وارد چاشت خورلات (چاشت به معنی ناهار) که مکانی تفریحی و گردشی است می شویم.
فاصله سیاهکلرود تا جواهر دشت از میان جنگل های انبوه و درختان سربه فلک کشیده و رودخانه و دره و کوه می گذرد، با این که باید از مسیر جاده خاکی بگذریم اما سرسبزی، این مشکل را هموار می کند و در یک چشم به هم زدن از مسیر ۲ ساعته رد شده و به محله زیبای جواهردشت می رسیم.
قهوه خانه های بین راهی محلی مناسب برای خوردن چای و استراحت است که معمولاً رانندگان دقایقی را درکنار یکی از آنها می ایستند. قبل از ورود به محله جواهردشت آستانه متبرکه «نقره عباس» در دشتی زیبا و وسیع قرار دارد که معمولاً اهالی و مسافران برای زیارت و سیاحت به آنجا می روند تا چشم انداز زیبای آن را ببینند. وجود گیاهان زیبا مانند «میش گوش» و انواع گل های مختلف با رنگ های متفاوت از جمله زیبایی های این منطقه است، از کنار بقعه، محله و خانه های زیبای آن که با سقف های شیروانی روزبه روز در حال افزایش هستند دیده می شود، در گذشته تعداد خانه ها محدود بود اما هر روز خانه ای جدید بنا می شود.
در سراشیب سبزه زاران زمین های زیرکشت سیب زمینی و صدای دلنشین زنگوله های گوسفندان در حال چریدن برای هر بیننده تازه واردی جالب و تماشایی است. زمین های محصور شده با سیم خاردار و دیوارهای سنگی همه و همه نشانگر زیبایی و حد و مرزهای همسایگی و باغ های کشاورزی است.
جواهر دشت آب لوله کشی ندارد و مردم منطقه آب شرب خود را از چشمه های داخل محله تأمین می کنند.
وسعت سبزه زاران و چمنزاران، بگو و بخند جوانان و مسافران تازه وارد، ورزش جوانان در سبزه زارها، منظره چریدن گاوها و گوسفندها و صدای زنگوله های آنان هر بیننده ای را بیشتر دلباخته و مشتاق می کند و طبیعت زیبا، باصفا و دیدنی جواهر دشت قلب ها را گرفتار و پایبند خویش می سازد. این همه نشاط و سرور و جنب و جوش را باید مرهون هوای سالم و روح بخش کوهستانی جواهر دشت بود. سبزه زارانی چون ناصره دشت، لووه سر و... هر بیننده و پرنده و چرنده را به تحرک و نشاط وامی دارد.
جواهر دشت، جواهری دیدنی است و هر ایرانی و بخصوص گیلانی مشتاق طبیعت حق دارد برای یکبار هم شده این روستا را ببیند و با مردم خوب و مهربان آنجا که از سیاهکلرود، قاسم آباد علیا و سفلی، گاوماست و روستاهای دیگر که در فصل تابستان در
جواهر دشت اسکان دارند، آشنا شوند.
در ضلع جنوبی جواهردشت قله بلند و زیبای سماموس با غرور و سرافرازی قد برافراشته و با ارتفاع ۳۶۲۰ متر از سطح دریا جواهر دشت را در پناه خویش گرفته است. برای رسیدن به قله سماموس حتماً باید یک راهنما از محله به همراه گردشگران و مسافران باشد تا آنان راه را گم نکنند. به گزارش روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان مطالعه کتب محققان دارالمرز گیلان، از آستارا تا آستار آباد، رویان و رستمدار، راهنمای گیلان و کتاب گیلان درباره جواهر دشت جز چند نام درباره آستانه متبرکه دیده نمی شود.
به گفته پیران و ریش سفیدان محل، چون در دوران قدیم جواهر نامی دراین آبادی بزرگتری و سروری مردم را داشت به احترام او نام آبادی را جواهردشت نهادند. عده ای دیگر عقیده دارند که چون زمین های دامداری و جنگل های اولیه تبدیل به چمن زار و سبزه زار شد و زیبایی سبزه ها و چشمه سارها و مرغوبیت زمین برای کشت و کار مفید بود از آن رو این محل را جواهر دشت گفتند.
عده ای دیگر معتقدند حدود آبادی این روستا بیش از ۴۰۰ سال است اما مشاهدات عینی و بررسی های لازم آن چنان که توصیف می کنند به نظر نمی رسد زیرا نه آثار تاریخی و ملاک و دلایل مستندی وجود دارد و نه بزرگان علم و ادب و محققان اندیشمند چیزی درباره جواهردشت نوشته اند.
در هر حال با ملاحظه قبور بالامحله و پایین محله و خانه های سنگ و چوب و درب های کهنه قدیمی و استفاده معماری قدیمی و روپوش هایی به نام محلی «لت» و بدون حفاری در گوشه و کنار جهت پیدا کردن آثار باستانی و تاریخی و اطلاع کامل از پیدایش این آبادی بعد از دیلمان و اشکورات با حدس و گمان می توان گفت سابقه این آبادی باتوجه به این موارد در حدود ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال بیشتر نیست و به علت دامداری بودن و مهاجرت دامداران به مدارک و دلایل گویایی جز گمان نمی توان تکیه کرد و آستانه های نقره عباس، سه برادران و حاج محمدامین به علت عدم نسب نام و کتیبه و سند مستدل نمی توان درباره جواهر دشت با اطمینان و قاطعیت چیزی گفت. به هر حال عمر آبادی جواهر دشت از ۳۰۰ سال نباید بیشتر باشد و هجوم مردم و ازدیاد جمعیت به خاطر هوای پاک و چراگاه هایی است که مردم را برای سکونت موقت به این آبادی کشانده است.
با تمام این توصیف ها جواهر دشت از ۲ کلمه جواهر و دشت ترکیب یافته است، جواهر یعنی طلاجات، دانه های قیمتی و دشت یعنی زمین های مسطح یعنی سبزه زارها. بنابراین جواهر دشت یعنی جواهری زیبا و قیمتی.
در واقع زمین مرغوب و با ارزش و هوای پاک و سالم همه و همه دلیلی بر جواهر دشت بودن این منطقه است. بازاری در نقطه ورودی این آبادی وجود دارد و دکان های قصابی، خواربار فروشی و قهوه خانه در آن واقع شده است و مردم خونگرم و میهمان نواز در این خطه سرسبز زندگی می کنند.
همه ساله مسابقات کشتی گیله مردی و طناب کشی و اسب دوانی و... با مشارکت سازمان میراث فرهنگی گیلان و بخش خصوصی در این منطقه زیبا برگزار می شود که خیل عظیمی از علاقه مندان و گردشگران را به این منطقه می کشاند. شایان ذکر است دامداران در گذشته از اول بهار به جواهر دشت می آمدند و اوایل فصل سرما دام های خود را به محله های پایین می بردند اما هم اکنون در وقت معینی دام های خود را به ارتفاعات برده در وقت معین نیز بازمی گردانند و این موضوع برای بهبود وضع جنگل و مرتع و دشت بسیار مهم است.
گفتنی است جواهردشت در زمستان به دلیل بارش سهمگین برف خالی از سکنه است.
متأسفانه جواهر دشت با داشتن قابلیت های خوب برای جذب گردشگران به این خطه در سفر هیأت دولت به استان گیلان جزو ۶۰ منطقه نمونه گردشگری قرار نگرفت.
__________________________
زیباترین کوه های ایران زمین
ایران ما به سواحل شمال ,مشهد و شیراز خلاصه نمی شود بلکه هزاران دیدنی مذهبی ,تاریخی و طبیعی در آن یافت می شود که شاید اسم آنها به گوش شما هم نرسیده باشد.
برای رسیدن به این زیبایی ها فقط کافیست چشم هایتان را باز کنید و به جستجو بپردازید .حتما شگفت زده خواهید شد.
در این مطلب شما را با 10 کوه برتر و دیدنی ایران آشنا می کنیم.
1. دماوند
کوه دماوند بلند ترین کوه ایران و همچنین بزرگترین آتشفشان خاور میانه است. این کوه در بخش مرکزی رشته کوه البرز و بخش لاریجان شهرستان آمل قراردارد.
اگرچه این کوه از لحاظ تقسیمات کشوری جزء رشته کوه البرز است اما در زوهای صاف و آفتابی در تهران ,قم و ورامین هم قابل رویت است.
این کوه اولین اثرطبیقی است که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و در اساطیر و کتاب های متعدد از آن نام برده شده است.
این کوه به عنوان بلندترین کوه کشور همواره مورد توجه کوهنوردان بوده است.همچنین دماوند دارای چشمههای آب گرم لاریجان، اسک و وانه است.
2.دنا
دِنا بلندترین قله رشتهکوههای زاگرس در باختر ایران و در باختر مرکز فلات ایران است.
بلندای این قله ۴۴۴۸ متر است و در ۳۵ کیلومتری شمال غربی شهر یاسوج در شهر سیسخت جای گرفتهاست. شهرستانی که این قله در آن قرار دارد نیز شهرستان دنا نام دارد.بارش سالانه در این قله از ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیمتر است و رودهای بسیاری نیز از آن سرچشمه میگیرند.
3.زرد کوه
زرد کوه بختیاری با حداکثر ارتفاع بیش از ۴۲۰۰ متر دومین کوه زاگرس از نظر ارتفاع (پس از دنا) است.
این کوه در نزدیکی کوهرنگ در استان چهار محال و بختیاری در ایران قرار دارد.رشته کوه های زرد کوه بختیاری در جنوب غربی ایران و از انتهاییترین قسمت غربی استان چهارمحال و بختیاری تا شرق و شمال شرق خوزستان امتداد یافتهاست. این رشته کوه یکی از غنیترین ذخایر طبیعی آب ایران است و دو رودخانهٔ پرآب کشور (کارون و زایندهرود) نیز از دامنههای آن سرچشمه میگیرند.
از قلل زیبا و معروف آن میتوان به شاه شهیدان، زرده، دوزرده، هفتتنان، کلونچین و کینو اشاره کرد. در این میان، قلّه کلونچین، با ارتفاع ۴۲۲۱ متر بلندترین قله زردکوه بختیاری است. همچنین قله شاه شهیدان هم ۴۱۵۰ متر بلندی دارد.
4.تفتان
تَفتان نام تنها آتشفشان فعال در سراسر ایران است. این کوه در منطقهٔ جنوب شرقی ایران، در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفتهاست. این قله در حدود چهار هزار متر از سطح آبهای آزاد ارتفاع دارد و بلندترین قله در منطقه جنوب شرقی ایران است. نزدیکترین شهر به تفتان خاش نام دارد.
تفتان در زبان پارسی به معنای مکان گرما است. این آتشفشان فعال است و گازهای گوگرد در دهانه آن منتشر میشوند. کوهنوردان عموما از یال غربی صعود میکنند که پناهگاه مجهزی ساخته شدهاست.
به دلیل وزش بادهای سنگین و سرد در فصل زمستان عموماً صعود به این قله بسیار دشوار است.
5.توچال
توچال قلهای در شمال تهران و به ارتفاع ۳۹۶۲ متر میباشد که بخشی از دامنه رشتهکوههای البرز است. دامنهٔ جنوبی توچال مجاور با شهر تهران و قلهٔ آن مشرف به این شهر است.
مشهورترین و پر رفت و آمدترین پناهگاهها و جانپناههای توچال به ترتیب از شرق به غرب کلکچال، شروین، شیرپلا، ایستگاه پنجم تله کابین، اسپیدکمر و پلنگچال هستند که همگی آنها مشرف به تهران هستند.
پیست اسکی و تله کابین
تلهکابین توچال دارای سه خط اصلی و سه خط تلهسییژ و یک خط تلهاسکی میباشد. روی هم رفته درازای سه خط اصلی این تلهکابین، نزدیک به ۷۵۰۰ متر است که در میان تلهکابینهای نصب شده در دنیا یکی از طولانیترین خطوط تلهکابین پیوسته به شمار میرود. ایستگاه سوم این تله کابین در ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح دریا، ایستگاه پنجم در ارتفاع ۳۰۰۰ متری و ایستگاه هفتم در ارتفاع ۳۷۰۰ متری از سطح دریا است.
کار ساخت تلهکابین توچال، در سال ۱۳۵۳ به دست بهمن باتمانقلیچ و با همکاری شرکت فرانسوی «پوما» و شرکت اتریشی «دوپل مایر» آغاز شد و در سال ۱۳۵۷ پایان یافت.
از سال ۲۰۰۳ مهمانپذیری به نام «هتل توچال» در ایستگاه هفتم تلهکابین توچال تکمیل و راهاندازی شدهاست. نمای این هتل از چوب بوده و به دامنهٔ شمالی توچال و دامنهٔ جنوبی البرز مرکزی و قلل آزادکوه و خلنو اشراف دارد. قدیمیترین جانپناه کوهنوردی ایران (اسپید کمر) در جنوب قلهٔ توچال و شرق ایستگاه ۵ قرار دارد.
6.اشتران کوه
اشتران کوه، از بلندترین رشته کوههای کوهستان زاگرس است
این رشته کوه بخشى از چینخوردگى زاگرس (میانى) است که در امتداد شمال باختری - جنوب خاوری به طول حدود 50 کم و عرض حدود 2 تا 11 کم در فاصله دو شهرستان دورود و الیگودرز از استان لرستان قرار گرفته است، به گونهای که از 10 کیلومتری جنوب خاور شهر دورود آغاز، و به جنوب روستای چقاگرگ منتهى مىشود.
رودهای کوچک بسیاری از این قلهها سرچشمه مىگیرند که مهره زرین، ماربره، گهررود، دره دایى و دره دزدان از آن جملهاند. دریاچه گهر در یکى از دامنههای جنوب باختری اشترانکوه و در دره گهررود قرار دارد.
دامنههای اشتران کوه از دیرباز محل استقرار برخى طوایف بوده است؛ خاندان فضلویه که از کردهای شام شمرده مىشدند، پس از مهاجرت از آنجا و عبور از میافارقین و آذربایجان، دامنههای شمالى اشترانکوه را به عنوان محل استقرار خود برگزیدند. آنان بعدها به اتابکان لرستان شهرت یافتند.
مراتع دامنههای اشتران کوه مورد استفاده عشایر این ناحیه است. اشتران کوه و به ویژه دریاچه گهر دارای جاذبههای طبیعى بسیاری است.
این رشته کوه از لحاظ گونههای جانوری و گیاهی جزء مناطق حفاظت شده است و در سال ۱۳۴۸ جزء محیط زیست جهانی قرار گرفت.
از گونههای جانوری آن میتوان به خرس قهوهای، روباه، کفتار، گراز، گرگ خاکستری، بز کوهی، قوچ و از پرندگان میتوان به عقاب، کبک، جغد، اردک و شاهین اشاره کرد که همگی تحت حفاظت محیط زیست میباشند.
در اشترانکوه پسته کوهی به فراوانی یافت میشود و پوشش گیاهی متنوع آن اعم از گون، ریواس و استپها در شیب ملایم بعضی نقاط و گلهای طبیعی و خودرو محل مناسبی برای جانوران ساکن در اشترانکوهاست که در آن زاد و ولد کرده و از آنان تغذیه میکنند.
7.بیبی شهربانو
کوه بیبی شهربانو در جنوب شرقی تهران قرار دارد
در دامنههای کوه ری و بر فراز صخرهای کوهستانی، بنایی گنبدی مینایی به نام بقعه بیبی شهربانو واقع است.
پایین پلههای بقعه بیبی شهربانو و در سمت راست غاری به چشم میخورد که مدخل تنگ و باریکی دارد.
داخل غار نیز برای نذر شمع روشن میکنند. در قسمتی از این غار پنجرهای مشبک قرار دارد.
در این کوه ساختمانی کهن به نام بقعه بیبیشهربانو وجود دارد.
آثار باقیمانده از بافت تاریخی ری که دیوار اصلی برج و باروی این شهر بوده در شمال روی بلندیهای چشمه علی تا غرب کوه بی بی شهربانو، ادامه مییابد.
8.کوه سبلان
سبلان با تلفط ترکی آذربایجانی ساوالان و در تالشی سفلون، نام کوهی است مرتفع در شمال غرب کشور و در استان اردبیل
کوه سبلان در شمال شرقی و در ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر قرار دارد.
سبلان سومین قله بلند ایران و یک کوه آتشفشانی غیر فعال است. ارتفاع قله این کوه ۴۸۱۱ متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد.
سبلان به خاطر آبگرمهای طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی معروف الوارس مورد توجه گردشگران است.
در جبهه غربی، قله سلطان و در کنار جانپناه سنگی به شکل عقاب قراردارد که در طول زمان به نمادسبلان تبدیل شده است.
این قطعه سنگ که به واقع اعجاز طبیعت است به شکل عقابی است که نشسته و سر را به جانب شرق چرخانده است.
این کوه در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۰ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۸درجه و ۱۷دقیقه شمالی قرار گرفتهاست.
برای این کوه عظیم ۶۰ کیلومتر طول و ۴۵ کیلومتر پهنا تخمین میزنند و سطحی که به وسیله آن در آذربایجان قرارگرفته نزدیک به ۶۰۰۰ کیلومترمربع است.
سلسله کوههای سبلان به طور کلی سه قله معروف دارد قله بزرگ آن به سلطان و دو قله دیگر به هرم و کسری مشهورند.
امتداد سبلان شرقی - غربی است و از شرق و شمال و جنوب کوهی به نام قوشه داغ آن را به رشته کوه ارسباران متصل میکند.
قسمت شرقی کوه سبلان به قله آتشفشان سبلان که در ارتفاع ۴۸۱۱ متری قرار دارد منتهی میشود.
در قله آن دریاچهای زیبا به چشم میخورد و تمام قلل سبلان در ایام سال پوشیده از یخ و برفهای دائمی است.
9.سهند
سهند نام قلهای در جنوب شهر تبریز دراستان آذربایجان شرقی است
ارتفاع کوه سهند از سطح دریا 3695 متر میباشد و مخروطی بسیار پهن و گسترده دارد که از توفها و خاکسترهای فوران تشکیل گردیده و بر اثر آبهای جاری درههای تنگی در آنها ایجاد شده است.
سهند در زمره کوههای رشته کوههای البرز است که در شمال مراغه و از غرب به شرق کشیده شده و بلندترین قله آن جام نام دارد که ۳۷۱۰ متر ارتفاع دارد. سهند و جام دو قله به هم چسبیده این رشته کوه میباشند.
سهند در تمام سال پوشیده از برف است. دامنههای سهند در طول سال پوشیده از گل و ریحان و لاله واژگون است.
کوهستان سهند بعد از سبلان یکی از بزرگترین و مهمترین برجستگیهای آذربایجان و از معروفترین کوههای آتشفشان و خاموش ایران است که در 50 کیلومتری جنوب تبریز و 40 کیلومتری شمال مراغه قرار گرفته است.
قله منفرد و آتشفشانی خاموش سهند در میان جلگه آذربایجان قد برافراشته است این کوهستان آتشفشانی خاموش شبیه آرارات و البرز و سبلان بوده خط فاصل بین دو توده خروجی البرز و توده ارمنستان به وجود آمده است.
ارتفاع متوسط سهند 1400 تا 2200 متر بوده که در آن بریدگیهای سخت، دامنههائی با شیب تند با تنگههای باریک و رشته کوهها کشیده شده در موازات یکدیگر به وجود آمده است.
در این تنگههای کوهستانی رودخانههای پر آبی به سوی دو آبگیر عمده آذربایجان یعنی دریاچه ارومیه و دره قزل اوزن جریان دارند.
جهت رشته کوههای سهند اکثراً شرقی - غربی است ولی در مجموع کوههای سهند به صورت شعاعی در جهت مساوی کشیده شدهاند.
حد شرقی سهند، شهرستان هشترود تا دره قزل اوزن و حد غربی آن سواحل شرقی دریاچه ارومیه میباشد.
10.كوههاي مريخي
كوههاي منحصربهفرد و زيباي مريخي كه در جاده چابهار به گواتر ديده ميشوند، از زيباترين مناظر طبيعي ايران هستند كه كمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
حدود 40 تا 50 كيلومتر پس از چابهار به سمت بندرگواتر، كوههايي در سمت چپ جاده نمايان ميشود كه به كوههاي مينياتوري يا مريخي معروفند. وجود اين كوهها با توجه به منظره كاملا متفاوتي كه در سمت راست جاده و رو بهسوي دريا وجود دارد، باعث ميشود تا يكي از زيباترين جادهها و مناظر طبيعي استان سيستان و بلوچستان بهوجود آيد كه به دليل عدم معرفي، كمتر مورد بازديد قرار گرفتهاند.
اين كوهها كه از منحصربهفردترين كوههاي ايران است، به ثبت و حفاظت محيط زيست نيز در نيامدهاند تا دست کم به اين وسيله نامشان در فهرست مناظر زيبا و بينظير ايران بهجا گذاشته شود.
كوههاي مريخي مناظري از کوههاي کره ماه را براي انسان تداعي ميکنند و جنس رسوبي آنها و همچنين فرسايش خاص كوهها موجب ايجاد شيارها و تراشهاي زيبايي شده است که گويي نقاشي ماهر آنها را به تصوير کشيده است.
اين کوهها كه چاک چاک هستند و شکلهاي نامانوس دارند و فاقد پوشش گياهي هستند و به خاطر غيرعادي بودنشان، در سالهاي اخير و در ميان گردشگران، به کوههاي مريخي شهرت يافتهاند، نمونههاي بدبوم (بدلند) هستند که پديده بومشناختي ويژهاي است.
رنگ تقريبا سفيدرنگ کوه (چيزي ميان طوسي و سفيد) با واريزههاي بسيار در پاي آن، وجود گرما و حرارت و شرجي هوا و رطوبت نسبتا بالا و سوي ديگر آن دريا که بهاين منظره آغوش گشوده است، مناظري رويايي و تخيلي را در ذهن بيننده پديد ميآورد. همين منظره منحصربهفرد كه جاده چابهار ـ گواتر آن را به دو نيم تقسيم كرده، باعث شده تا اين جاده به يكي از زيباترين جادههاي ايران تبديل شود. يكسو كوههاي مخروطي مريخي با آن رنگ خاكستري خيالانگيز و سوي ديگر درياي سبز و ماسههاي اندكي سرخ با درختچههاي بياباني در كرانه آن.
دشت كه در ميان جاده آبگير ميشود، تالابهايي را پدپد ميآورد، كه در سوي دريا صورتي است و در سوي كوه خاكستري مايل به سفيد. جايي كه به آن تالاب صورتي ميگويند. اين جاده كه با سراشيبيها و سربالاييهاي بسيار، نمايان شدن گاهبهگاه دريا در سمت چپ و نظاره منظره از ارتفاع، از جاذبههاي خاص گردشگري در استان سيستان و بلوچستان است.
___________________________
معماری در خانههای ایرانی
معماری ایرانی که ابتدا در محدوده فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شکل گرفت، همچون همه معماریهایی که ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است. از جمله خصوصیات خانههای قدیمی در بیشتر شهرهای ایران مساحت زیاد آنهاست. سبک معماری آنها نیز به این صورت است که از دو قسمت اندرونی و بیرونی تشکیل شدهاند.
رنگهای به کار رفته در تزیینات ساختمانها متأثر از ویژگیهای اقلیم گرم و خشک بودهاند. مصالح ساختمانها، علاوه بر تواناییهای سازهای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیک، بهترین شکل بهرهبرداری از انرژی محیط را نشان میدهند.
سازههای طاقی در این بناها نشان دهنده رابطه اقلیم و معماری هستند. حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید میتوان دید. اغلب خانههای قدیمی و تاریخی از قسمتهای ذیل تشکیل شدهاند:
سکو، سردر ورودی، در ورودی، هشتی، دالان، ایوانها، حیاط و اتاقهای اطراف آن، حوض، آشپزخانه، سرویسها، جهت ساخت خانه، گودال باغچه، بام، سرابستان، زمستان نشین، تابستان نشین، بهار خواب، اتاق کرسی، پایاب، شوادان، شبستان، شناشیل، آب سرا و اتاق بادگیر. سکو به محلی در دو سوی در ورودی، برای استراحت در هنگام انتظار برای ورود یا گفت و گو با همسایهها گفته میشود.
· سر در ورودی: هلال تزئینی روی در و تنها قسمت خارج از خانه است که اغلب کاشیکاری دارد و معمولاّ طوری ساخته میشده که در زمستانها مانع از ریزش برف و باران بوده و در تابستانها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به شمار میرفته است. در بالای سردر آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته میشد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی عبور کنند.
· در ورودی: در بیشتر خانههای سنتی، درهای ورودی دو لنگه و چوبی هستند و هر لنگه کوبهای نیز دارد. زنها حلقهای که صدای زیری داشت را به صدا در میآوردند و مردها کوبه چکشی شکل را که صدای بمیداشت.
·هشتیها اغلب به شکل هشت ضلعی یا نیمه هشت ضلعی و یا بیشتر مواقع 4 گوش است. هشتی دارای سقفی کوتاه و یک منفذ کوچک نور در سقف گنبدی شکل آن است و عموماّ سکوهائی برای نشستن در آن طراحی شده است. هشتی برای انشعاب قسمتهای مختلف خانه و گاه برای دسترسی به چند خانه ساخته میشد. در خانههای بزرگ، اندرونی و اقامتگاههای خدمتکاران نیز به هشتی راه داشتند و اغلب برای جدا سازی آقایان و خانمها دو قسمتی ساخته میشد.
· دالان راهروی باریکی بود که با پیچ و خم وارد شونده را از هشتی به حیاط خانه هدایت میکرد. پیچ و خم دالان برای رعایت حریم خصوصی خانه بود تا عابران نتواند سریعاً فعالیتهای جاری در حیاط را متوجه شوند.
· حیاط در خانههای قدیمی مرکز و قلب ساختمان بوده است. حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت، ویژگی بود که از گذشتههای دور در معماری ایرانی به چشم میآمد. همچنین حیاط محلی برای برگزاری مراسم مختلف نظیر مراسم مذهبی، عروسی و تجمع اقوام بود. معمولاً چهار گوش بوده. ابعاد حیات را تعداد و عملکرد فضاهای اطراف آن تعیین میکنند. هر حیاط معمولاً یک حوض و چند باغچه دارد که بسته به شرایط مختلف محلی نظیر آب و هوا و عوامل فرهنگی اشکال متفاوتی مییابد.
· تالار عموماً فضائی بود با تزئینات بسیار زیبا و پرکار که در کنار اتاقهای ساده زندگی در خانههای سنتی کاملاً مشهود بود. تالار با گچبری، آئینهکاری، نقاشی روی گچ، مقرنس و با نقاشی روی چوب تزئین میشدند. نشیمن ها، اتاقهائی بودند که نسبت به تالار اهمیت کمتری داشتند و از اتاقهای ساده مهمتر بودند. نشیمن، محل تجمع افراد خانواده و مهمانهای بسیار نزدیک به حساب میآمد این عناصر از نظر تزئینات بسیار ساده بودند.
·جهت ساخت خانههای قدیمی تابع زاویه نور خورشید و قبله بوده است. هر وجه خانه برای فصل خاصی از سال مناسب بود و عناصری مانند تالار، بادگیر، پنج دری، سه دری و ارسی در شمار راه حلها بودند. در اکثر قریب به اتفاق خانههای سنتی، محور اصلی بنا، محور شمالی جنوبی بودند و بهترین موقعیت را برای گرفتن نور خورشید داشتند تا در روزهای گرم تابستان از سایه و در زمستان از گرمای خورشید برخوردار باشند. فضاهای اصلی زندگی نیز در دو سمت شمالی و جنوب و فضاهائی که اهمیت کمتری داشتند، به خصوص فضاهای خدماتی در دو سمت شرق و غرب ساخته میشدند.
. گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مرکزی ساخته می شده و یک طبقه در داخل زمین فرو میرفته است. نمونههای این فضا در اقلیم های بسیار خشک کویری از جمله در کاشان، نایین و یزد دیده میشود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاک مورد نیاز خشتهای استفاده شده در بنا، امکان دسترسی به آب قناط را هم فراهم میکرده.
· بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجمهای پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار میگرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوارهای صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یک متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود میآوردند که در شبهای تابستان برای خواب استفاده میشده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویهای نیز داشتهاند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است.
· سرابستان باغ کوچکی بوده که کنار خانه ساخته میشده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه بسیار خوب آن در کنار خانه پیر نیا در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمولین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در کنار خانه خود بوجود میآوردهاند.
_____________________________________
حد و مرزهای جغرافیایی و سیاسی امروز، تیسفون را شهری در عراق می دانند اما اگر قرار باشد فرهنگ و تاریخ یک سرزمین را از مرزهای سیاسی آن جدا در نظر بگیریم، تیسفون یکی از شهرهای ایرانی عراق است که این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقه میانرودان بنا نهاده شد و در دوران ساسانی اهمیت خود را به عنوان مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی حفظ کرد. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفتهرفته متروکه شد.
تیسفون در غرب رود دجله قرار داشته و هم پایتخت اشکانیان بوده و هم پایتخت ساسانیان. این شهر هم اکنون در 30 کیلومتری بغداد پایتخت کشور عراق قرار دارد.
تیسفون پایتخت زمستانی پادشاهان ایران بوده و بناهای آن یکی از باارزشترین بناهای به جا مانده از ایران باستان است و طاق معروف کسری یا طاق خسرو و یا ایوان مدائن در این شهر قرار دارد. این شهر در سال 637 میلادی به دست اعراب افتاد و گنجینه ساسانی در این شهر به غارت رفت.
تیسپون یا طاق کسری در واقع برگردان ایوان مدائن به زبان عربی است. این ایوان43 متر ارتفاع و 25متر پهنا دارد و بر دیوارهایی با قطر 4 تا 7 متراستوار است و در سال 1880 فرو ریخت
طاق کسری یا ایوان خسرو عظیمترین بنای ساسانی و یکی از شاخصههای معماری جهان به شمار میآید. تیسپون یا طاق کسری در واقع برگردان ایوان مدائن به زبان عربی است. این ایوان43 متر ارتفاع و 25متر پهنا دارد و بر دیوارهایی با قطر 4 تا 7 متراستوار است و در سال 1880 فرو ریخت. بر بدنه طاق کسری تصاویری از فتح شهر انطاکیه توسط ساسانیان نقاشی شده بود.
مهمترین قسمت این کاخ، که بقایای آن هنوز پابرجاست، ورودی اصلی آن است که به شکل ایوانی بلند روبه خارج ساخته شده بود و تالار مستطیل شکلی در پشت آن قرار داشته است. طاق بزرگ هلالی قسمت مرکزی را میپوشاند و در طرفین بخش مرکزی که محور اصلی بنا را تشکیل میداد، راهروها، اتاقها و تالارها با پوشش گنبدی و گهوارهای قرار داشتند. نور تالار اصلی به وسیله 150 دریچه تأمین میشده و طاق بزرگ ایوان کسری روی دیوارههای سرتاسری و بدون ستون بنا شده بود. قسمت جلویی هلالی بزرگ و بخشی از نمای اصلی کاخ هنوز پابرجا است.
كاخ ساسانی ها در محله سابق «اسپانبر» Aspanbar قرار داشته و مركب از حیاطها و تالارها و باغهایی بوده است كه طاق كسری امروز، در میان آن برپا بوده است. در جنوب طاق كسری خرابههایی بنام «خزانه كسری» وجود دارد و محل دیگری بستان كسری است كه «رومگان» نیز نامیدهمیشد
اما تیسفون اصلی در مشرق دجله حصاری به صورت كمان داشت و برجهای متعددی در این حصار بود كه آثارشان هنوز باقی است و مجموع زمینی كه در زیر آن بود از 58 هكتار تجاوز نمیكرد و آن را به زبان عربی «مدینه العتیقه» مینامیدند. در نتیجه كاوشهایی كه در سالهای 1928 و 1929 در این ناحیه انجام گرفته پدیدههای كلیسایی از زمان ساسانیان پدیدار شد.
كاخ ساسانی ها در محله سابق «اسپانبر» Aspanbar قرار داشته و از حیاطها و تالارها و باغهایی تشکیل شده بود كه طاق كسری امروز، در میان آن برپا بوده است. در جنوب طاق كسری خرابههایی بنام «خزانه كسری» Khazanat Kersa وجود دارد و محل دیگری بستان كسری است كه «رومگان» نیز نامیدهمیشد و خسرو اول پس از فتح انطاكیه عدهای از مردم آن شهر را به پایتخت خود انتقال داد و شهر جدید را برای آنها ساخت.
قسمتی از مدائن را كه مغرب دجله قرار دارد حصاری از آجر احاطه كرده بود و بخش مهم آجرهای آن شهر از شهر بابل به این محل حمل شده بود و در مكان قدیمترین ساختمان این شهر یعنی سلوكیه برپا شده بود. اردشیر قسمتی از آن را تعمیر كرده و آنرا «وهاردشیر» نامید (ترجمه واژه اردشیر خوب یا خانه اردشیر). وهاردشیر مركز عمده مسیحیان ایران و مقر «كاتولیكوس» رئیس مذهبی آنان بود و كلیسایی در آن بنا شده بود كه به فرمان شاپور دوم ویران شد و بعد از مرگ این پادشاه مجدداً آن را برپا كردند.
تخت سلیمان، زندان دیوها و اجنه
مجموعه تخت سلیمان در سال 1382 به عنوان چهارمین اثر باستانی ایران در یونسکو ثبت شد.
تخت سلیمان یا شهر گنجک (شیز) در 45 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در دره سرسبز در بلندی 3000 متری، سرشار از جاذبههای کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده و قله 3200 متری بلقیس هم در آنجا قرار دارد.
ویرانههای بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب؛آتشکده پادشاهان و جنگاوران در اطراف دریاچه ای همیشه جوشان و زیبا با دریاچهای به عمق حدود 120متر، روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه، میان برج و باروی سنگی، آثار معماری خاص مانند چهار طاقی آتشکده و سازه های آیینی،نیایشگاه آناهیتا،کاخهای دوران ساسانی و ساختمانهایی مربوط به پادشاهان ایلخانی قرار دارد.
قدمت این منطقه از نظر حضور انسانها در آن به 3 هزار سال قبل میرسد.این منطقه به عنوان چهارمین اثر ایرانی در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
در این مجموعه بی نظیر تاریخی آثاری از اوایل دوره ساسانی تا دوره ایلخانان مغول شناسایی شده است.
روند شكل گیری كوههای رسوبی در منطقه تخت سلیمان روندی طبیعی،مربوط به شكل خاص زمین و نوع املاح موجود در آب چشمه های منطقه است.
این منطقه شهری است که بنا به نوشته های کهن، زادگاه زرتشت است. گیتا نویسان عرب آن را «شیز» گفته اند.گذشته نگاران رومی و یونانی «گزکا» نوشته اند و حمدالله مستوفی آن را به زبان مغولان «ستوریق» نامیده است. امروزه تمام این اثر را تخت سلیمان مینامند.
آب دریاچه ی سحرآمیز و باشکوه تخت سلیمان در همه فصلهای سال یکسان است و کسی نمی تواند به عمق آن دست پیدا کند.
مجموعه تخت سلیمان در سال 1382 به عنوان چهارمین اثر باستانی ایران در یونسکو ثبت شد و پس از ثبت پرسپولیس، نیایشگاه چغازنبیل و میدان نقش جهان اصفهان در سال 1358 سکوت ایران را شکست.
در فاصله 20 کیلومتری تخت سلیمان دریاچه ای سحرآمیز وجود دارد که جزیرهای روی آن شناور است. قطر دریاچه 80 متر و قطر جزیره شناور روی آن 60 متر است.وزش باد،هر روز دو بار این جزیره را از این سو به آن سو جابجا می کند؛نام این جزیره شناور «چملی» است.
در 3 کیلومتری غرب تخت سلیمان،کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش، بر اثر وقوع آتش فشان شکل گرفته است. محلیها این کوه زیبا را زندان سلیمان یا زندان دیو میشناسند. این افراد معتقد هستند حضرت سلیمان دیوهایی که از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی میکرده است.
برای رفتن به این منطقه می توانید از مسیرهای زنجان و تکاب حرکت کنید. اگر فقط قصد دیدن تخت سلیمان را دارید از مسیر تکاب بروید. تخت سلیمان 24 کیلومتر بعد از تکاب قرار دارد.
__________________________
طولانی ترین رودخانه کردستان
آخرین فرصت های سفر تابستانی است و اگر هنوز برای انتخاب مقصدتان مردد هستید، پیشنهاد می کنیم روی گزینه های غربی کشور که این روزها سرسبز و خنک و دلچسب هستند، بیشتر فکر کنید. پیشنهاد ما برای شما، استان کردستان و شهرستان سروآباد است که با طبیعت خنک و پرآبش از شما پذیرایی خواهد کرد.
اورامان معروف ترین و توریستی ترین بخش کردستان است و اگر قرار باشد یک سفر کوتاه به این منطقه داشته باشید، باید بگوییم آنچه لذت سفر شما را کامل می کند، سر زدن به رودخانه سیروان است. رودخانهای كه در جنوب غربی كردستان جریان دارد و طولانیترین رودخانه این استان به حساب می آید.
از زیبایی های اورامان زیاد برایتان گفته ایم؛ اما بگذارید این بار از طراوت رودخانه سیروان بگوییم که می توانید در حاشیه آن چند روزی اقامت کنید و سفر طبیعت گردی متفاوتی را تجربه کنید.
سیروان محل تمرین و مسابقات قایقرانان استان است و حتی گاهی به میزبانی مسابقات ملی و بینالمللی هم انتخاب می شود. با این حساب، اگر اهل قایقرانی باشید می توانید از موج های پرخروش این رودخانه به اندازه کافی لذت ببرید
سیروان بعد از به هم پیوستن آبهای بخشهای جنوبغربی، غرب و مركز استان مثل قشلاق، گاوه رود و گردلان به وجود می آید و در مسیری طولانی به راه میافتد و با مسیر پیچ در پیچ خود، زمین های زیادی را سیرآب می کند. این رود سروآباد و منطقه باستانی اورامان را به دو بخش تقسیم میكند و تنها راه ارتباطی مهم بین این دو بخش پل دوآب در حدود 25 كیلومتری شمال غربی پاوه است. در كناره شمالی سیروان مقبره سلطان اسحاق در نزدیكی روستای شیرخان واقع شده است. سیروان بعد از طی مسیری طولانی با رودخانه لیلی تلاقی پیدا كرده و وارد كردستان عراق میشود و از آنجا با پیوستن به رودخانه دیاله، وارد رود بزرگ دجله شده و در نهایت به خلیج همیشه آبی فارس می ریزد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید، سیروان محل تمرین و مسابقات قایقرانان استان است و حتی گاهی به میزبانی مسابقات ملی و بینالمللی هم انتخاب می شود. با این حساب، اگر اهل قایقرانی باشید می توانید از موج های پرخروش این رودخانه به اندازه کافی لذت ببرید. اما حواستان باشد که رودخانه سیروان به همین اندازه هم برای شنا خطرناک است. به خصوص برای بچه ها و شناگرهای آماتور. خطر غرق شدن در این رودخانه بسیار زیاد است و بارها پیش آمده كه جوانان كرد از اهالی بومی همین منطقه وقتی برای شنا وارد رودخانه شدهاند، غرق شده اند.
![]() |
اگر قصد سفر به اورامان و سیروان را دارید، بهترین مسیر فاصله بین روستاهای «اسپریز» تا «هجیج» است كه به دلیل وجود جاده شنی موازی و در راستای رودخانه، دیدنیهای بسیار زیادی دارد و مطمئنا میتواند نظر و رضایت شما را جلب كند.
مناطق ديدني دامغان
بازار دامغان:
این بازار دارای سه دهنه ورودی از خیابان امام، یک دهنه ورودی از طرف بلوار جنوبی و ورودی دیگر از سمت میدان امام میباشد. علاوه بر این ورودی ها دارای یک ورودی بطور مستقیم از طرف باغ جنت و یک ورودی جانبی از تکیه درب قلعه می باشد. سقف دالانی بازار ،بصورت گنبدی شکل می باشد که این گنبد ها یک در میان دارای نورگیر هستند. اکثر مغازه ها نیز دارای سقف گنبدی می باشند ، ولی برخی از مغازه ها بخاطر تعمیرات دارای سقف مسطح می باشند . مغازه های جنب خیابان امام دارای دو درب ورودی ، یکی از داخل و دیگری از میدان امام می باشند. بازار دارای تویزیه های جناغی است که بر روی نیم ستون های دیوار بازار زده شده است . تقریبا در وسط بازار به علت شیب و گودی در دو دهنه برای ورود از خیابان امام به وسیله پله به بازار راه می یابد و لی از ورودی های دیگر مستقیما وارد بازار می شود .تقریبا در وسط بازار درب چوبی بزرگی است که به کار وانسرا راه داشته که اکنون همین درب باقی مانده است . در انتدای بازار از قسمت بلوار جنوبی بعلت ساخت و ساز و تعمیرات توسط بازاریان و رعایت نکردن نحوه ساخت و حریم کاملا با بافت بازار مغایرت دارد .در این قسمت امامزاده ای بنام امامزاد هنور الله واقع گردیده است . معماری کنونی بازار دامغان مربوط به دوران قاجاریه می باشد. این بازار یکی از بزرگترین مراکز خرید و فروش و تجارت دامغان بشمار می رود که در مرکز شهر دامغان و در راسته خیابان امام واقع شده است.
منصور کوه :
دامنه های شمالی شهرستان دامغان ویرانه های دژی دیرینه را در خود قرار داده است که دیدار از آن برای هر کوهنورد و علاقه مند به طبیعت و تاریخ ایران شگفت آور و تحسین برانگیز است . باز ماند ه قلعه ای با دیوار ها و برج بارو های سنگی و آجری و معماری کم نظیر که افسانه های کهن را در جان و دل هر ایرانی زنده می کند . تنها مسیر راحت برای دست یابی به قلعه منصور کوه که 17 کیلومتر مسیر جاده دامغان به چشمه علی را پیموده و سپس 7 کیلومتر جاده خاکی سمت راست را در جهت شمالی طی نموده تا به روستایی خوش آب و هوا و کوچکی که بنام همین قلعه و کوه معروف است برسید. بقایای باقیمانده از قلعه در دامنه کوه و نیز قله بسیار بزرگی نیز در بالای کوه قرار دارد که سقف آن ریخته است . ارتفاع آن به حدود 15 متر می رسد که در بدنه آن سوراخهایی مانند پنجره تعبیه شده است که از آنجا سربازان و مبارزان می توانستند به منطقه اشراف داشته باشند .معماری اتاق ها که به احتمال قوی به عنوان انبار و مخزن مود غذایی و برجهای دیده بانی و نگهبانی بوده است . این قلعه که به اعتقاد مردم محلی به عنوان زندان و باز داشتگاه مخالفان فرقه اسماعیلیه مورد استفاده قرار می گرفته از زیبایی و تناسب خاصی بر خور دار است.
چشمه قلقل
: چشمه دیدنی و خاطره انگیزه قلقل در 60 کیلو متری شمال غربی دامغان واقع شده است . برای رفتن به این روستای با صفا ابتدا روستا های کوهستانی صح، دروار، تویه و دهخدا را طی نموده سپس جاده حا شیه دفتر مخابراتی روستای دهخدا را 1.5 کیلومتر به طرف شمال غربی پیموده تا به محل چشمه برسید . چشمه در میان یک تنگه کوچک اما سر سبز و زیبا واقع شده است آب چشمه از انتهای شکاف 7 متری یک کوه سنگی ، قلقل کنان می جوشد و خارج می شود . به همین مناسبت اهالی منطقه از گذشته های دور به آن چشمه قل قل یا قلقله می گویند. این چشمه با آب دهی 45 لیتر در ثانیه با لا ترین حجم آب دهی را میان چشمه های تویه تشکیل می دهد. آب این چشمه سرد خوش گوار می باشد و مورد استفاده عموم مردم از گذشته های دور جهت آشامیدن و آبیاری باغستان ها و آبتنی در تابستان قرار می گیر د و چون در بالاترین منطقه تویه دروار واقع شده است از چشم انداز های طبیعی بسیار زیبایی از کوهستان منطقه بر خوردار است . در مسیر عبور چشمه از مظهر آن ، صد متر پایین تر درختان کهن سال بید و زرشک و نسترن وحشی قرار گرفته است که بیانگر قدمت چشمه در این منطقه است . این چشمه روح بخش این چشمه روح بخش همراه با درختان کهن سال و سبزه زار ها و گلزار های عطر آفرین و هوای معتدل و مطبوع تنگه و نوای دلنشین شرشر آب که از بالا به پایین فرو می ریزدو نیز آهنگ شور انگیز پرندگان در بهار و تابستان و اوایل پاییز می تواند تفرجگاه خاطره انگیزی برای عموم مردم و گردشگران باشد.
شهر کلوت شهر زیباییها
زیبایی ها
وقتي به کرمان مي رسي يکي صدات ميزنه! صدا دوره اما هر لحظه قويتر ميشه. صدا تو رو با خودش به شهداد ميرسونه! قديمي ترين شهر حاشيه کوير که مسکوني بوده. با خودت ميگي اما اين صدا از کجاست؟ ديگه چيزي براي پيمودن و رسيدن نيست!
اما روبروت تا دلت بخواد و جون توي پات باشه جا براي رفتن هست تا جايي که ديگه چيزي براي از دست دادن نداشته باشي!
تا پايتخت کشور لوت! تا شهر کلوت! تا جايي که هر چه صداي بي صداست از آنجاست!
شايد تاکنون نام بزرگترين شهر کلوخي دنيا را نشنيده باشيد. شهري در بيابان لوت که ساختمان هاي بلندش در 40کيلومتري شمال شرقي شهداد و در مساحت 11 هزار کيلومترمربعخويش را در قاب چشمانت ميخکوب مي کنند.
کلوت را پايتخت کوير لوت مي دانند. شاهکاري است از باد، خاک و آب.
بدون هيچ تصوري خويش را در جاده اي مي يابي که عظمت ساختمان هايش تو را به سکوت وا مي دارد. کلوت هاي ايران بزرگترين عارضه دنياست و چنان مسحور خويشت مي کند که ناخداگاه هيچ پايي براي برگشتن نداري. آنجا هيچ گياهي نمي رويد و اساسا هيچ موجود زنده اي وجود ندارد. در شهر کلوت ها حتي باکتري ها حق حيات ندارند. شهري که پر است از ساختمان هاي کوتاه و بلند. کلوت ها در اثر فرسايش آبي و بادي طي هزاران سال شکل گرفته اند.
شايد وارد سياره اي ديگر شده ام. اين حسي است که تک تک همراهانت حس مي کنند. در شهر کسي را نمي يابيم ، نه که ساکنانش نباشند نه ، شايد خيابان ها و کوچه ها را خلوت کردند تا تو دمي را به دور از هياهوي اين شهر بزرگ به آرامش بنشيني. هرچه هست حس شهري مرده را به تو نمي دهد. سراسرش سکوت است و آرامش. رازي ناشناخته که تو را به سوي خويش مي کشاند. راز مي شوي. رمز مي شوي. يگانه مي شوي. آخرش هم بدون جواب مي ماني. در شهداد ، ستاره ها آنقدر نزديکت ميشوند که صداي نبض شان را مي شوني. گويي ميان شيشهاي از ستاره قرار ميگيري.
براي رفتن به بزرگترين شهر کلوخي دنيا هم مجوز مي خواهي ، هم راه بلد. آنقدر اين شهر بزرگ است و ساختمان هايش شبيه به هم که گمشدنت حتمي است. علاوه بر اين که اگر بدون مجوز وارد اين شهر شوي ، مجرم محسوب مي شوي.
__________________________________
عکس های عجیب از مقبره 2500 ساله جن ها
تیس روستایی باستانی بازمانده از دوره هخامنشیان است. این روستا که در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد، در ناحیهای کوهپایهای در شمال غربی چابهار واقع شده است.
در این روستا "مقبرههای جنانی گچ " که به باور محلی ها محل سکونت جن ها بوده و "پیل بند "و "غارهای بان مسیتی" و نقاشی های عجیب و غریب آن، نیز دیدنی است.
چاه باستانی "تیس کوپان" و گورهای مرموز "تپه نهادی" هم از جاذبه های گردشگری این روستاست.
____________________________
قدیمیترین كلیسای جهان در ایران
تاریخ ایران اگرچه قرن هاست که با معماری اسلامی پیوند خورده، اما در گوشه و کنار کشور می توانید بناهای کم نظیری از معماری غیر اسلامی را هم ببینید که به یادگارهای ماندنی در دنیا تبدیل شده اند. کلیسای قدیمی چالدران یکی از همین بناها است که لقب قدیمی ترین کلیسای دنیا را هم با خود یدک می کشد.
این كلیسا به نام قره کلیسا معروف است و قدمت آن به قرون هفتم و دوازدهم میلادی برمیگردد. این کلیسا در 20 كیلومتری شمال شرق شهرستان چالدران بر مزار تاتائوس حواری حضرت مسیح (ع) احداث شده و به دلیل معماری بینظیرش در تیر ماه سال 87 به عنوان نهمین اثر ثبت شده كشور در سی و دومین نشست میراث جهانی یونسكو در كبك كانادا در فهرست آثار تاریخی جهان قرار گرفت و ثبت جهانی شد.
کلیسای سیاه، کلیسای سفید
قره در زبان آذری به معنای سیاه است و به این دلیل روی کلیسا نامگذاری شده که در گذشته در بنای این کلیسا از سنگ های سیاه استفاده شده بود. اما بعد از بازسازی این بنا، سنگ های سفید جایگزین سنگ های قدیمی شده اند.
قره كلیسا در سال 1319 میلادی بر اثر زلزله تخریب و در سال 1329 میلادی دوباره بنا شد. در سال 1691 میلادی نیز با نصب سنگهای سیاه در آن تعمیر و مرمت شد. این كلیسا در سال 1810 میلادی دوباره از سوی سیمون بزنونی، اسقف ماكو به وسیله سنگهای سفید مرمت و تعمیر و در دوره قاجار نیز توسط عباس میرزا مجددا مرمت و ساماندهی و زمینهای زیادی وقف آن شد كه كتیبه سنگی نصب شده بر سر در این بنا بیانگر این مدعاست. كلیسای تاتائوس دارای دو گنبد زیبا در اندازه 24 متر و 5/18 متر است كه گنبد 5/18 متری آن در قسمت كلیسای قدیمی و سیاه و گنبد 24 متری در بخش جدیدتر و بزرگتر كلیسا یا قسمت سفید قرار دارد.
مجموعه قره کلیسا، شامل سه کلیسای اصلی با نامهای قره کلیسا یا سنت تادئوس، سنت استپانوس و زور زور است که برای دیدن آن باید به 7 یلومتری جاده چالدران، قره ضیاءالدین سفر کنید و این بنا را در دامنه كوه و روی تپه ماهور ببینید.
موقعیت جغرافیایی کلیسا طوری است که اطراف آن را از هر طرف کوه در بر گرفته است و در کنار کلیسا رودخانه ای جاری است. دیوارهای کلیسا قطور است و با درهای کوچکی پوشانده شده است. در داخل محوطه هم اتاق های متعددی برای اقامت خلیفه، راهبان، روغن گیر، آسیاب، آشپزخانه، نگهداری مواد غذایی، انبار علوفه حیوانات و... به چشم می خورد که باعث می شد در مواقع لزوم بتوانند از کلیسا در مقابل متجاوزین حفاظت کنند. قسمت خارجی بنا هم دارای طرحهای معماری جالبی از نقشهای گل و بوته و تصاویر انسان است و روی سردر آن فرمان شاه عباس اول صفوی به زبان ارمنی دیده میشود.
چطور برویم؟
دو راه برای رسیدن به قره کلیسا دارید: راه اول از طریق تبریز است. فاصله تبریز تا قره کلیسا حدود 270 کیلومتر است و باید است از شهرهای مرند، قره ضیاءالدین و شوط بگذرید. از شوط تا قره کلیسا حدود 35 کیلومتر است. قره کلیسا تقریباً در میانه راه شوط به چالدران قرار گرفته است. توجه فرمایید وقتی از شوط به سمت چالدران حرکت می کنید، سه راهی قره کلیسا در سمت راست شما قرار گرفته است. لازم به توضیح است که بخش عمده این مسیر، یعنی از تبریز تا سه راهی شوء جاده ترانزیت بین المللی است و از کیفیت بهتری نسبت به مسیر دوم برخوردار است.
سیر دوم از ارومیه شروع می شود. فاصله ارومیه تا قره کلیسا حدود 275 کیلومتر است و لازم است شهرهای سلماس، خوی و چالدران را پشت سر بگذارید. جاده خوی به چالدران با مسافت حدود 100 کیلومتر، کوهستانی و نسبتاً فرعی است.
امکانات گردشگری
بد نیست بدانید که هر دو این مسیرها، خصوصاً شهرهای مرند و خوی جاذبه های دیدنی زیادی دارند که می توانند سفر شما را به یاد ماندنی تر کنند. البته در مجموعه قره کلیسا هیچ گونه امکانات رفاهی وجود ندارد. با نزدیکترین پمپ بنزین 35 کیلومتر فاصله دارید. برای آب آشامیدنی بهداشتی بهتر است از آب معدنی استفاده کنید و غذای سبکی همراه خود داشته باشید چون احتمالا به رستوران بهداشتی و مطمئن دسترسی نخواهید داشت. وضعیت سرویس های بهداشتی هم متوسط است و مشکل خاصی نخواهید داشت.
کی برویم؟
بهترین زمان بازدید از این بنا از اردیبهشت ماه تا پایان مهر ماه است. یادتان باشد که در هفته اول مرداد ماه به این بنا سر نزنید چون کلیسا میزبان مراسم مذهبی است و ورود افراد غیرمسیحی در این زمان ممنوع است.
___________________________
روستای رنسانسی ایران
یک روستای تمام سنگی! این چیزی است که در نگاه اول در روستای ورکانه همدان می بینید... سرزمین کوچکی که خانههای تمام با سنگهای لاشه ساخته شده اند و در گوشه وکنار کوچهها هنوز هم خرده سنگهای قهوهای به چشم میآیند و شما را به یاد نقاشیهای به جا مانده از اروپای دوران رنسانس میاندازند.
عصر سنگی
روستای ورکانه، به جز سنگهای تیره ای که دارد در موقعیت جغرافیایی خاصی قرار گرفته که تابش آفتاب به خانههای آن رنگهای تیره و روشنی را به وجود میآورد. به همین دلیل است که این روستا را روستای سایهها میدانند که دلیل درخشندگی آن چشم گردشگران زیادی را پر میکند.
برای دیدن روستای ورکانه باید به دهستان الوند کوه شرقی در شرق شهرستان همدان سفر کنید و آن را در دامنه ببینید. کوههای سرده در سه کیلومتری شمال شرقی، کوه سرخ بلاغ در سه کیلومتری جنوب غربی و کوه قرهداغ در چهار کیلومتری شرق این روستا قرار دارند.
بخشی از زیبایی این روستا، به طبیعت شگفتانگیزش بر میگردد و بخش دیگری از آن را باید مدیون تلاش بنیاد مسکن انقلاب اسلامی دانست که با حفظ معماری سنتی در این روستا، جلوه ای ویژه به آن داده است.
اگر گذارتان به روستای ورکانه بیفتد، می بینید که قرارگیری این روستا در دامنه جنوبی زاگرس مرکزی باعث شده که آب و هوایی کوهستانی و طبیعتی بکر داشته باشد. طبیعتی که با درههای زیبای یورد صفرخان، دره خان، تخته سنگ، جن دره، سوبلاغ و دره بارانی جلوه بیشتری پیدا کرده است.
رودخانه های فصلی ورکانه هم از ارتفاعات یخچالها سرچشمه میگیرند و بعد از عبور از اراضی سیمین ورکانه به رودخانه فصلی ارزانفود میریزند. این طبیعت بکر، شما را به شکل سخاوتمندانه از مهمان درختان گردو، سیب و زردآلو میکند و به اهالی منطقه این فرصت را میدهد که کشت و کار خانگی را تجربه کنند.
در کوچههای ورکانه که قدم بزنید، دیوارهای سنگی، حیاطهای سنگی و حتی بامهای سنگی چشمتان را پر میکنند. خانههای این روستا با سنگ و ملات گل ساخته شدهاند و تنها عامل اتصال در دیوارهای سنگی این بناها، استفاده از تیرهای چوبی است. آنقدر که شاید در نگاه اول احساس کنید به روزگار حاکمیت سنگ و عصر سنگی بازگشتهاید!
با این حال بد نیست بدانید که پیشینه روستای ورکانه به بیش از 400 سال میرسد و قدیمیترین محله آن، محله «در مسجد» است.
وجه تسمیه این روستا، معادن سنگ زیادی است که در اطراف آن به چشم میخورند. ورکان به زبان محلی یعنی در نزدیکی معدن اما خیلیها معتقدند که مردم محلی به دلیل نزدیکی این روستا به رود و جوی، آن را به این نام میخوانند چون در زبان کردی، کانه به معنای چشمه است.
قلعه مهری خانم!
قلعه اربابی مهری خانم یکی از بناهای تاریخی ورکامه است که ساختمان آن با پلان چلیپایی طراحی شده و به مهری خانم، ارباب روستا تعلق داشته است. این بنا در ابعاد 12×20 متر و با زیربنای 330 مترمربع در دو طبقه ساخته شده و دو پله از دو طرف ورودی طبقه همکف به طبقه اول منتهی میشود. این بنا در فاصله 100 متری در ضلع جنوبی روستا و در بستر سبز کوهپایه و مشرف به روستا قرار دارد.
اما جاذبههای ورکانه به همین جا ختم نمیشود. وجود گورستان ساده ای در روستای ورکانه که در آن هیچ سنگ قبری دیده نمیشود از دیگر دیدنیهای این روستا است که باید حتما سری به آن بزنید.
__________________________________________
گردشگری در شهر سی سخت ؛ زمردی بر دامان دنا
نام شهر توریستی سی سخت ،یاد آور استوره ها و حماسه های ایرانی است.این شهر زیبا و جذاب در دامنه ی دنای سرافراز قرار دارد.طبیعت دلنشین و وجود آثار باستانی ،شهر سی سخت را از مهمترین نقاط گردشگری کشور نموده است.این سرزمین وصف ناشدنی،عظمت خالق باری تعالی را جلوه گر و به عینه به اثبات رسانده است.از سرچنار تا نرماب تا سادات محمودی،از کوه گل،دشتک دنا و دامنه های بیاره و کوخدان تا کریک و پل تاریخی پاتاوه و آبشار بهرام بیگی ،زیبایی جمال خداوند را نشان می دهند.
این شهر ، آینه جمال الهی بر این کره ی خاکی است.باغات انگور،سیب و گردو،رویش گیاهان خودروی خوراکی و گیاهی،زیست انواع حیوانات و پرندگان ،خزندگان و دوزیستان و آبزیان و تابلویی زیبا از آفرینش را خلق نموده اند.چشمه ساران خروشان و جوشان،مردم صبور و قهرمان و مهربان و همه و همه لذت خوش به هر بیننده و گردشگری می دهد که هرگز از ذهن و روح و روانش نمی رود. همه ی این زیبایی ها ی وصف ناشدنی، باعث شده که از سراسر کشور و از سایر نقاط جهان هر ساله و در تمام طول سال این شهر پذیرای علاقه مندان به طبیعت باشد.
شهر سی سخت،همچون تابلویی زیبا،در دل درختان بلوط و باغان سیب و انگور در دامنه کوه دنا جلوه گری میکند. فاصله ی شهر توریستی سی سخت تا مرکز استان 35 کیلومتر است،این شهر توریستی و دل ربا به لحاظ داشتن جاذبه های دیدنی و چشم انداز های حیرت انگیز از موقعیت گردشگری خاصی در استان و کشور بهره مند است. بر بالای شهر،دنای سرافراز همیشه پر از برف است و دامنه های بکر آن زیستگاه جانوران و رویشگاه درختان ودروی خوراکی و دارویی است.ارتفاعات دنا ،کوهنوردان را به خود جذب می کند و طبیعت قهار ،اما پر از مهر آن طبیعت دوستان و گردشگران را به سوی خود فرا می خواند.
شهر توریستی سی سخت با 8 هزار نفر جمعیت کنونی از قدمت تاریخی برخوردار است بطوریکه بر اساس مطالعات باستانشناسی تپه قلات،تل اسپیر و قلعه کهنه هویتی بیش از 4000 سال تمدن و سکونت را در کارنامه خود دارد.
مناظر دیدنی و جاذبه های مختلف گردشگری شهر سی سخت عبارتند از:
رشته كوههای دنا: رشته كوه دنا به عنوان رفیع ترین قلل زاگرس به طول تقریبی90 كیلومتر مربع دومین منطقه كوه خیز ایران از لحاظ كوههای با ارتفاع بلندی بالای 4000 متر پس از منطقه تخت سلیمان و علم كوه در كشور می باشد و قله قاش مستان ( بیژن 3) با ارتفاع 4435 متر بلندترین قله رشته كوه زاگرس است و حوض دال با ارتفاع 4365 متر پرصعودترین قله دنا میباشد. رشته كوه دنا از شمال تا جنوب شرق كشیده شده است و براساس ارتفاع گیری، 47 قله بالاتر از 4000 متر تاكنون در این رشته كوه شناسایی شده است، پس از قله قاش مستان ، قله مورگل(4425 متر)، قزل قلعه(4378 متر)، حوض دال مرکزی( 4365 متر)، سه قپ آسمانی یا بیژن 2( 4350 متر)، کل قدویس( 4341 متر) و ماش یا بیژن 1( 4340 متر) به ترتیب بلندترین قله های دنا میباشند. دنا دارای ارزشهای كم نظیری است و به جرأت می توان گفت یكی از معدود نقاط با ارزش جهان است. تنوع پدیده های بارز زمین شناسی و زیستی، دنا را به موزه ای عظیم و زنده از گیاهان و جانوران و تمام پدیده های زمین شناسی تبدیل كرده است.
مسیرهای صعود:
دنا بهشت کوهنوردان است و کوهنوردان می توانند از هر دو جناح جنوبی و شمالی به قله های این بهشت بی مانند صعود کنند. چون جناح جنوبی را در بیشتر قسمت ها دیواره های عبور ناپذیر در بر گرفته، جناح شمالی برای صعود مناسب تر است. با این حال مسیر صعود به حوض دال مرکزی و قاش مستان در جبهه مرکزی دنا از جناح جنوبی نیز ممکن است. برای رسیدن به حوض دال باید از مسیر سی سخت تا گردنه بیژن از مجرای دره سیچانی بگذریم و به جان پناه پی دنی که به فاصله 3 ساعت زیر قله دنا قرار دارد برسیم. مسیر دیگری نیز از شهر سی سخت شروع میشود و در قسمت شمال غربی سی سخت به دره بزکش و از آنجا به جان پناه میرسد. هر دو مسیر به فاصله یک روز رفت و برگشت از مبدا صعود ، قله را در دسترس قرار میدهند.
گردنه ها و تنگ ها: معروفترین گردنه ها در جبهه شمال غربی، گردنه میمند با ارتفاع 2560 متر و در جبهه جنوبی، گردنه بیژن بزرگ با 3200 متر ارتفاع وجود دارند که هر دو این مسیرها دارای جاده ماشین رو هستند و گردنه بیژن مرتفع ترین گردنه ماشین رو در کشور میباشد.
کوه گل: در دامنه قلل شرقی دنا، در تنگ زیبای كوه گل و مشرف بر چشمه، تعداد 2 دریاچه ( برم) وجود دارد. بزرگترین دریاچه، "برم سبز نام" دارد كه آب آن از چشمه های كف دریاچه تأمین می شود و دریاچه كوچكتر" برم مورسلطانی" نام دارد. بهترین فصلبازدید گردشگران عزیز فصول بهار و تابستان بوده و زیبا ترین موقع آن در اردیبهشت ماه است.
چشمه میشی: یکی از چشمه های پرآب و مشهور استان است که در فاصله 5 کیلومتری از شهرسی سخت مرکز شهرستان دنا و در امتداد جاده سی سخت به گردنه بیژن و پادنا و با دبی تقریبی 5/2 متر مکعب در ثانیه علاوه بر تأمین آب مصرفی کشاورزی و آب شرب شهر سی سخت، چشمه ای است دائمی و یکی از بهترین تفرجگاههای نمونه استان که سالانه گردشگران فراوانی را از استان و خارج از استان به سوی خود جلب نموده و از موقعیت ارتباطی خوبی از لحاظ قرار گرفتن در حاشیه جاده دسترسی قرار دارد و آثار خشکسالی در میزان دبی آن محدود و تنها عیب آن قرار گرفتن مسیر در محل عبور بهمن های زمستانی است که به همین دلیل امکان درختکاری در محدوده چشمه وجود ندارد.
غار نول: این غار در كوه گل واقع در 5/12 كیلومتری شهر توریستی سی سخت مشرف به قلل نول واقع گردیده است. غار نول با طول 80 متر دارای چند تالار پلكانی و انشعاب های مختلف و از لحاظ بررسی های زمین شناسی حائز اهمیت می باشد. ارتفاع دهانه غار 3 متر است كه در برخی نقاط درون غار تا 20 متر تغییر میكند. سقف و بدنه غار از سنگهای آهكی اسماری و قندیلهای زیبایی پوشیده شده و قطرات آب از این قندیلها و سقف غار، چكه میكند. در عمق غار چند چشمه وجود دارد كه آب زلال و خنكی از آنها جاری است. دخالت های انسانی پیرامون چشمه سارها و قنات های اطراف این غار بیانگر استفاده از غار در دوره های گذشته و اخیر است. به نظر میرسد این غار در گذشته به عنوان پناهگاه موقتی مورد استفاده قرار گرفته است. وجود چشمه سارهای فراوان و پوشش گیاهی بی نظیر در این محل از خصوصیات منحصربفرد منطقه است.
غار یخی:
غار یخی که در خط الرأس مرکزی رشته کوه دنا واقع گردیده یکی از جاذبه های گردشگری در زمینه کوهنوردی است. این غار در ارتفاع 3850 متری از سطح دریا بین دو قله معروف بیژن و قاش مستان از سری قلل دنا قرار دارد. درون غار ستونی از یخ به ارتفاع 10 متر و قطر 4 متر دیده میشود. پایین تر از آبشار، گنبدی یخی که از ریزش آب سقف بوجود آمده قرار دارد. در انتهای غار دریاچه زیبایی مملو از قطعات یخ شناور مشاهده میشود که بسیار جالب است. بازدید از این غار به دلیل انبوه یخچال در این منطقه در اواخر فصل بهار و اوایل تابستان انجام میشود که احتیاج به وسایل فنی دارد و بدون طناب، ورود به این غار غیرممکن است. بهترین و زیباترین مسیر رسیدن به غار از مسیر سی سخت میباشد. غار یخی یکی از زیباترین غارهای ایران است که در مرداد سال 1346 کشف شده است. این غار سالانه پذیرای علاقمندان فراوانی از غارنوردان و کوه نوردان داخلی می باشد، ویژگی بارز این غار وجود قندیلهای یخی در تمام فصول سال خصوصاً فصل تابستان در دیواره های آن می باشد.
آبشار دره ناری:
در 6 کیلومتری جنوب منطقه امن حفاظت شده دنا با موقعیت طبیعی ویژه و ارتفاع تقریبی 40 الی 70 متر و آب نسبتاً فراوان خصوصاً در فصل بهار منظره بسیار جالبی را بوجود می آورد.
آبشار توف شاه:
درفاصله 10 کیلومتری ارتفاعات جنوبی منطقه امن حفاظت شده دنا با فاصله 5/2 کیلومتری از آبشار دره نادری با موقعیت بارز و منحصر به فرد در ارتفاعات صعب العبور و با ارتفاعی حدود 100 متر در موقعیت جنوب غربی قله مورگل دنا واقع گردیده است.
دشتک سی سخت:
در حدود 8 كیلومتری غرب شهر سی سخت در دامنه كوه دنا دشتی سرسبز كه نمایی از چهار قله اصلی دنا به نامهای قزل قلعه ، برج آسمانی، مورگل و قاش مستان را برفراز خود دارد میباشد. این منطقه جاذبه ای زیبا و مكانی بسیار مناسب جهت تفریح گردشگران عزیز بوده و بهترین فصل بازدید از آن فصول بهار و تابستان می باشد.
_______________________
کهنترین درختان جهان در یزد
یزد سرزمین کهنسال ترین موجودات زنده دنیاست، به طوری که تاریخ سکونت انسان را در این سرزمین به زمانی پیش از هزاره سوم قبل از میلاد نسبت میدهند. بعضی از متون تاریخی هم زیربنای شماری از شهرهای این استان مانند میبد را به سلیمان پیامبر، یزد را به ضحاک و اسکندر مقدونی و ابرکوه را به ابراهیم پیامبر نسبت دادهاند. در این میان، شاید سرو پنج هزار ساله ابرکوه، دیدنیترین یادگار طبیعی این شهر از تاریخ طولانی یزد باشد که در کنار درختان دیگر کویری، مهر تاییدی بر تاریخ بلند از منطقه میزند.
در استان یزد بیش از 50 درخت کهنسال شناسایی شدهاند که از گونههای مختلفی مثل سرو، چنار، گردو و زبان گنجشک هستند. درختانی که هنوز هم در میان مردم حرمت و شکوه دارند و مردم روزهای تعطیل شان را در کنار آنها شب میکنند.
بیشتر درختان کهن استان یزد بین 800 تا 1500 سال عمر دارند و سمبلی از مقاومت و پایداری مردم کویرنشین در برابر شرایط نامساعد آب و هوایی هستند و شاید به همین دلیل باشد که یزدیها این طور به درختان کهنسالشان احترام میگذارند و آنها را مقدس میدانند
مثلاً عده ای از مردم طبس، طبق یک رسم قدیمی شبهای جمعه در داخل درخت سرو 1500 ساله خرو در این شهرستان برای شفای بیمارانشان چراغی میافروزند و به آن پارچه بسته و مراد خود را طلب میکنند.
یا اهالی روستاهای همجوار با چنار تنگ چنار مهریز بر این اعتقاد هستند که این درخت هر هزار سال یک بار خود به خود آتش گرفته و مجددا خاموش میشود.
در مورد چنار 1400 ساله چک چک که از نظر قدیمیهای یزد مقدس است، میگویند که این درخت تاکنون دو مرتبه تحت تاثیر ریزش کوه شکسته و مجددا روئیده است.
اهالی منطقه دربید یزد هم برای بر آورده شدن حاجات خود نخهای رنگین به سرو کهنسال خود آویزان میکنند.
در مورد درخت ارس باجگان در شهرستان بافق نیز شایعاتی مبنی بر این که با بریدن شاخههای آن از محل برش خون جاری میشود، وجود دارد بنابراین از نظر آنها این درخت مقدس است و بسیار مورد احترام.
چنار تلکین آباد نیر و زبان گنجشک میبد نیز مورد تقدس مردم این مناطق است و به همین علت از چوب آنها برای ساختن نخل به منظور عزاداری در روزهای تاسوعا و عاشورای امام حسین (ع) استفاده میشود.
سرو 5هزار ساله شهرستان ابرکوه دومین درخت پیر دنیا است که در تمام جهان به عنوان نمادی از زندگی و زیبایی معرفی شده است. با این حال هنوز هم خیلی از گردشگران، از وجود این جاذبه دیدنی در 120 کیلومتری غرب شهر یزد بی خبرند
دومین درخت پیر جهان
سرو 5هزار ساله شهرستان ابرکوه دومین درخت پیر دنیا است که در تمام جهان به عنوان نمادی از زندگی و زیبایی معرفی شده است. با این حال هنوز هم خیلی از گردشگران، از وجود این جاذبه دیدنی در 120کیلومتری غرب شهر یزد بی خبرند.
سرو کهن ابرکوه(ابرقو) بعد از درخت مسوسلاه، پیترین ارگانیسم زنده در روی زمین است که اگرچه در ایران به سرو 5هزار ساله شهرت دارد، اما از سوی دانشمندان ژاپنی و روس سن آن حتی تا 8000 سال هم برآورد شده است.
حمدالله مستوفی در کتاب نزهت القلوب که در سال 740 هجری قمری تالیف شده است، درباره این سرو آورده است: " آنجا سروی است که در جهان شهرتی عظیم دارد. چنانچه سرو کشمیر و بلخ شهرتی داشته و اکنون این از آنها بلندتر و بزرگتر است...".
"الکساندر روف" دانشمند روسی عمر این درخت را بین 4000 تا 4500 سال برآورد کرده است. این درخت کهن زنده در حال حاضر حدود 28 متر ارتفاع دارد و محیط دور تنه آن 11.5 متر است.
درخت هزار ساله در باغچه یک خانه
شهرستان ابرکوه دارای سرو کهنسال دیگری نیز هست که سن آن را بیش از هزار سال تخمین میزنند، این درخت در باغچه یکی از خانههای قدیمی این شهر قرار گرفته و البته دارای پلاک میراث فرهنگی است.
منطقه دربید واقع در 30 کیلومتری شمال شرقی یزد نیز میزبان چهار درخت کهنسال و دیرزیست سرو است.
بیشتر درختان کهن استان یزد بین 800 تا 1500 سال عمر دارند و سمبلی از مقاومت و پایداری مردم کویرنشین در برابر شرایط نامساعد آب و هوایی هستند و شاید به همین دلیل باشد که یزدیها این طور به درختان کهنسالشان احترام میگذارند و آنها را مقدس میدانند
سرو 2500 ساله ای به ارتفاع 21 متر که اهالی منطقه جهت برآورده شدن حاجت به آن پارچههای رنگی آویزان کردهاند و هم اکنون به دلیل محوطه سازی و سنگ چینی در معرض خطر خشکیدگی قرار دارد، سرو 12 متری دیگری که سن آن را نزدیک به هزارسال تخمین زدهاند و به گفته اهالی به دلیل انشعابات زیاد درخت در گذشته مردم از ترس اشرار از آن به عنوان پناه استفاده میکردهاند و نهایتا دو سرو دیرزیست 150 تا 200 ساله که ارتفاع آنها 19 و 11متر است.
سرو منگ آباد مهریز از درختان کهنسال شهرستان مهریز است که سن آن را بیش از دو هزار سال تخمین زده اند. بر روی تنه این درخت 14 متری آثار زیادی از نوک دارکوب وجود دارد.
چنار تنگ چنار مهریز یکی دیگر از درختان کهنسال مهریز است که در 42 کیلومتری جنوب این شهر واقع شده و سن آن را 1100 تا 1200 سال تخمین زده اند. اهالی منطقه عقیده دارند که این درخت هر هزار سال یک بار آتش گرفته و خود به خود خاموش میشود و حدود 20 سال پیش نیز درخت آتش گرفته است.
چنار 1500 ساله روستای نصرآباد نیز دیگر دیدنی درختان کهنسال استان یزد است که در 37 کیلومتری شمال غرب شهرستان تفت روییده است. درون تنه این درخت به دلیل آتش سوزی خالی شده و هم اکنون شاخههای جوان این درخت که جایگزین شاخههای اصلی بریده شده، با سیمهای قوی مهار شدهاند.
چنار اسلامیه هم با سن تخمینی 1500 سال در 10 کیلومتری جنوب غرب شهرستان تفت و در روستای اسلامیه قرار دارد. درون تنه این درخت که دارای پلاک میراث فرهنگی است نیز در اثر پوکی خالیست و در گذشته از این فضا برای دکه کفاشی استفاده میشده است. اهالی روستا میگویند؛ شاخههای این درخت توسط کدخدای محل یک بار جهت ساخت درب و پنجره مدرسه بریده شده است.
بیشتر درختان کهن استان یزد بین 800 تا 1500 سال عمر دارند و سمبلی از مقاومت و پایداری مردم کویرنشین در برابر شرایط نامساعد آب و هوایی هستند و شاید به همین دلیل باشد که یزدیها این طور به درختان کهنسالشان احترام میگذارند و آنها را مقدس میدانند
سرو روستای چم در پنج کیلومتری شمال شرق شهر تفت و در نزدیکی روستاهای زین آباد و مبارکه واقع شده که سن آن را 1100 سال تخمین میزنند. این درخت ثبت شده در میراث فرهنگی است. این درخت با ارتفاع 18 متر در حیاط آتشکده زرتشتیان قرار گرفته و در کنار تنه آن جایگاهی برای روشن کردن شمع ساخته شده است. قدیمیهای منطقه از هجوم ملخها به بسیاری از انشعابات این درخت در حدود 60 سال پیش و همچنین خشک شدن درخت در اثر وزش باد شدید در حدود 50 سال قبل که منجر به ایجاد شکاف در تنه اصلی آن شده، خبر میدهند که البته هم اکنون این شکاف توسط سیم بکسل بسیار قوی مهار شده است.
سرو زین آباد تفت 9 متر ارتفاع و سن آن نزدیک به 900 سال تخمین زده شده است و در پشت این درخت آتشکده بسیار کوچکی وجود دارد.
سن سروهای دو قلوی روستای مبارکه تفت را 1500 سال تخمین زده اند. هر دو درخت به ثبت میراث فرهنگی در آمده و در نزدیکی آنها بقایای آتشکده کوچکی مشاهده میشود.
چنار 900 ساله طزرجان نیز از دیگر درختان کهنسال شهرستان تفت است که در 27 کیلومتری جنوب تفت و در روستای طزرجان در حال زیست است.
اهالی منطقه فیروزآباد شهر میبد در مورد درخت کهنسال زبان گنجشک این محل که سن تقریبی آن را 800 سال تخمین زده اند، میگویند: درخت سه مرتبه از نزدیکی یقه جهت ساختن نخل قطع شده ولی دوباره جوانه زده است. آنها معتقدند به دلیل قرابت احساسی نخلهای ساخته شده از این درخت با خود درخت، هیچگاه نمیتوان نخل را از زیر درخت عبور داد زیرا در زمان عبور، نخل به درخت چسبیده و درخت استوارتر و قویتر به نظر میآید و از این جهت این درخت را درخت مقدس نیز مینامند.
چنار باجگان بافق با سه شاخه قطور که هر کدام محیطی بالغ بر 2.5 متر دارند از درختان کهنسال شهرستان بافق است که سن آن را با 34 متر ارتفاع، حدود 700 سال ذکر کرده اند.
درخت ارس این منطقه که قبلاً مختصری در مورد آن اشاره شد نیز تاکنون در پناه اعتقادات مردمی حفظ شده است.
سرو شادکام بافق که درختی با 35 متر ارتفاع و در درون یک باغ شخصی قرار دارد نیز در زمره همین درختان مورد احترام است.
چنار تلکین آباد نیر هم از درختان کهنسال مورد احترام در منطقه است که به گفته اهالی حدود 950 سال پیش آتش گرفته و تا نزدیکی یقه سوخته ولی دوباره رشد کرده است. نزدیک به پنج سال پیش نیز یکی از شاخههای قطور فرعی درخت جهت ساخت نخل بریده شد.
به این لیست باید سرو باغ خواجه تفت، سرو قندی اشکذر، سروهای مقدس روستای خرو طبس، سرو نصرت آباد شاهدیه، پده هارونی ابرکوه، بنه بداف بخش بهمن ابرکوه، بنه دشت شیطور بافق، چنار و بنه آسویج و درخت بنه کمکوئیه بهاباد، درختان چنار کرخنگان خاتم، چنار جرمق علیای کرخنگان با قطر تنه بیش از شش متر و گردوی کرخنگان و... را هم اضافه کنید تا فهرست کاملی از درختان کهنسال یزد داشته باشید!
____________________
خورشید پنهان جهرم
قلعه تاریخی «تبر» در شهرستان جهرم که یکی از معروفترین قلعه های ایران است که هنوز هم بکر و دست نخورده باقی است. قلعه ای در منطقه کوهستانی و صعب العبور «تبر» که در زمان ناصرالدین شاه قاجار از سال 1275 تا 1294هجری قمری به محل استقرار راهزنی به نام فضل علی تبدیل شده بود!
قلعه تبر از محدوده شهر بیرون است ولی فاصله چندانی تا شهر ندارد و روی تاریخ جهرم اثرات عمیقی گذاشته است. لسترنج درباره این قلعه می نویسد: «قلعه عظیمی است که تا شهر پنج فرسخ فاصله دارد و آن را قلعه خورشید می گویند و معروف می باشد این قلعه را خواجه الملک وزیر مشهور سلجوقیان تجدید و تعمیر کرد و بانی اصلی آن خورشید حاکم جهرم در زمان خلفای اموی بود.»
این قلعه که به قلعه خورشید یا خورشه هم معروف است از جاده اصلی فاصله دارد و به همین دلیل مسیر دسترسی به آن دشوار است و گردشگران کمی از وجود آن با خبر می شوند. با این حال، حتی این متروک ماندن هم چیزی از اهمیت قلعه تبر کم نمی کند و این قلعه را یکی از معروفترین قلعه های ایران لقب می دهد.
در سال 1294 قوام الملک شیرازی به دستورشاهزاده فرهاد میرزا معتمد الدوله به قلعه «تبر» حمله کرد و راهزنی که در آن سکونت داشت، کشته شد. در فارسنامه ناصری، جلد 2 ،ص 1625 آمده است: «قوام الملك در نیمه شبی با پای پیاده با آن كه از یك پا عاجز بود،جان خود را بر دست گذاشته از همه پیش افتاد و توپ كوچك و قورخانه و چریك عرب و بهارلو كه همه داوطلب از جان گذشته بودند، در عقب انداخت و توپ را با طناب گذرانیده و به سر كوه ده مرده رسیدند و فورا سنگری در برابر سنگر اسكندری بستند و بعد از روشنی صبح چند تیر توپ انداختند و فضل علی كه گمان نداشت توپ به سر ده مرد رسد از نارنج قلعه از راه چاه به رگ اول آمده، تفحص سنگر و جماعت خود را كرده، به دروازه آمد كه باز چند تیر توپ به دروازه انداختند و قدری از برج دروازه، خراب گردید و سه چهار نفر از گلوله توپ كشته شدند و از اتفاقات آنكه فضل علی یكی از آن سه چهار نفر بود،پس اهل سنگر اسكندر هم از گلوله توپ شكستند و چریك از ده مرده به سنگر اسكندری در رگ اول در آمدند...»
برای دیدن قلعه تبر باید به سه فرسنگی شیراز سفر کنید و به طرف جنوب مایل به مشرق بروید. کوه تبر، به شکل تک کوهی جدا افتاده خودنمایی می کند که چشمه کوچکی از نزدیکی آن جریان دارد. از این قلعه، این روزها یک برج گچی، چندین غار، پلكان و آبانبار مخروبه به جا مانده اما در میان مردم محلی هنوز به عنوان یکی از جالب ترین آثار تاریخی جهرم شناخته می شود.
_____________________
بزرگترین کاروانسرای بین راهی قزوین
در مسیر كاروان روی قزوین به اصفهان، 48 كیلومتری جاده بوئین زهرا به ساوه کاروانسرای مادر شاهی هجیب قرار دارد كه عمر آن به دوره صفوی میرسد و یکی از کاملترین و بهترین كاروانسراهای ایران به شمار میرود. کاروانسرایی با مساحت پنج هزار و 850 مترمربع و 36 حجره که یكی از كاروانسراهای وسیع و بی نظیر كشور است.
برای دیدن کاروانسرای مادرشاهی هجیب باید به شمال غرب روستای هجیب در شهرستان بویین زهرا سفر کنید و از در جنوبی آن به فضای مربعی شکل کاروان سرا قدم بگذارید و در دالانهای عصر صفوی قدم بزنید.
به نوشته شاردن این کاروانسرا توسط زینب بیگم مادر شاه عباس اول، با هزینهای معادل چهار هزار تومان ساخته شده و با بناهای الحاقیاش از جمله دو باغ، دو آب انبار، یک گرمابه و یک جویبار، بهترین کاروانسرای ایران به شمار میآمده است.
پلان کاروانسرا به صورت مربع بوده که در تقاطع بیرونی چهار ضلع آن، برجهای مدوری از سنگ و آجر برآوردهاند که ارتفاع آنها نیم متر از سطح بام بالاتر است. سر در رفیع و باشکوه ورودی، در ضلع غربی قرار دارد که طرفین آن را دو طبقه ساخته و با طاقنماهای جناغی تزئین کردهاند.
هشتی ورودی که دارای فضایی وسیع است با سقف گنبدی بزرگی پوشش یافته و از تزئینات کار بندی در دور تا دور پایه قوس گنبد آجری برخوردار است. در دو سوی هشتی، اتاقهایی برای نگهبانان در نظر گرفتهاند که با راه پلهای، به پشتبام راه مییابند.
حیاط کاروانسرا که به ابعاد تقریبی 40*43 متر گسترده، دارای چهار ایوان است که طاقنماهایی به ارتفاع شش متر دارد و پشت آنها اتاقهای بنا قرار گرفته که مساحتشان از 9 تا 13.5 مترمربع متفاوت است.
در مرکز حیاط، بنایی آجری به شکل هشت ضلعی ساختهاند که از دو چهارطاقی متصل به هم با قوس جناغی باز تشکیل شده و گنبدی عرقچینی با آجرکاری زیبا دارد. این بنا علاوه بر سرداب، کاربریهایی همچون رختشویخانه داشته است و در تمامی بنای کاروانسرا، پایه آن را بر سنگ قرار داده و بقیهاش را با آجر بالا بردهاند. پشت اتاقها و در چهار سوی کاروانسرا، راهرویی سراسری با طاقنماهایی عمیق به شکل طاق تویزه ساختهاند که در طرفین، دارای سکوهایی در ارتفاع تقریبی یک متر از کف است و به منظور بارانداز از آن استفاده میشده و توسط اتاقهای میانجی به حیاط راه داشته است.
این روزها اگر گذارتان به کاروانسرای هجیب بیفتد، داربستهایی را میبینید که در گوشه گوشه آن نصب شدهاند تا این کاروانسرای بزرگ و تاریخی مرمت شود. برجها، سر در، ضلع شمال غربی، ضلع جنوبی آن تا به حال مرمت شده و ضلع شرقی آن هم در دست مرمت است كه مراحل آوار برداری، مرمت بام، اجرای مجدد قسمتهای فروریخته ایوان شرقی، اجرای طاقچهها، مرمت كف ایوانچهها از برنامههای مرمتی این بنا در ضلع شرقی هستند.
_________________________
شهر تاریخی کاشان
شهر کاشان مرکز شهرستان کاشان است. شهرستان کاشان با وسعت ۹۶۴۷ کیلومترمربع و جمعیت ۳۳۵۷۸۵ نفر از شهرهای استان اصفهان بوده و از نظر جمعیت دومین شهرستان این استان به حساب میآید که در فاصله ۲۴۰ کیلومتری از جنوب تهران و در بین دامنه کوه کرکس نطنز و دشت کویر قرار دارد. این شهرستان از شمال به آران و بیدگل، از شمال غربی به شهر قم، از جنوب به نطنز و اردستان، از غرب به کوه کرکس و سیاه کوه و شهرستان محلات و اراک و از شرق به کویر مرکزی ایران محدود است. کاشان دارای چهار بخش (مرکزی، قمصر، نیاسر و برزک) بوده و دارای پنج شهر (کاشان، قمصر، نیاسر، جوشقان کامو و برزک) میباشد.
کاشان از نظر جمعیت بیستم و در رده یازدهمین شهر صنعتی ایران قرار میگیرد که دلیل آن وجود کارخانجات متعدد فرش ماشینی (بیش از یکصد کارخانه)، کارخانه تولید ورق گالوانیزه و کارخانجات تولید قطعات خودرو و مونتاژ است. قدمت صنایع نساجی در این شهر به تولیدات شعربافی شامل مخمل بافی، زربافی و حریربافی برمیگردد که هم اکنون بیش از چند هزار نفر در کارخانجات نساجی مشغول به کار میباشند.
شهرت شهر کاشان بیشتر به واسطه گلاب و فرش دستباف و آثار باستانی و جاذبههای توریستی متعدد آن است. کاشان به دارالمومنین، شهر عقربها، دروازه کویر... مشهور است. از محصولات کشاورزی آن میتوان به انواع غلات و میوههای فصلی اشاره نمود. کاشان دارای آثار تاریخی و دیدنیهای بسیاری در تمام فصول سال است که از آن میان میتوان به باغ فین، مسجد و مدرسه آقابزرگ، خانه عامریها، خانه عباسیها، خانه طباطبایی، خانه بروجردی، حمام سلطان امیراحمد و قبر شاه عباس صفوی... اشاره نمود.
تصاویری که در این ایمیل برای شما دوستان پرشین استار در نظر گرفته شده نماهایی چشم نواز از شهر تاریخی کاشان است. البته برخی از اونها با تکنیک اچ دی آر گرفته شده که امیدوارم از دیدن اونها لذت ببرید.
باروی تاریخی سلجوقی
دیوار تاریخی سلجوقی
حمام سلطان امیراحمد
خانه طباطبائی ها
خانه بروجردیها
خانه عامریان
خانه عباسیان
تصاویری از مسجد آقا بزرگ
تصاویری از باغ فـین
____________________________________________
روستای اسرار آمیز میمند
میمند روستایی صخرهای و دستکند، با چند هزار سال قدمت یادآور ایامی است که انسانها خدایان خود را در بلندای کوهها جستجو میکردند و کوه نشانه استواری و توان و پایداری و اراده شناخته میشد.این روستا یکی از هفت روستای عجیب کشور محسوب می شود که بین شهرهای یزد,کرمان و شیراز قرار دارد.
به لحاظ تقسیمات کشوری در حال حاضر میمند در دهستان میمند از توابع بخش مرکزی شهرستان شهربابک استان کرمان در جنوب شرقی ایران قراردارد. «روستای صخرهای میمند» واقع در شهرستان شهربابک از استان کرمان است.
علت نامگذای روستا
میمند در لغت و اصطلاح به تعابیر مردمانش و آنچه صاحبنظران در پیرامون آن نقل میکنند تعابیر متفاوتی دارد:
عدهای معتقدند اصطلاح و لغت میمند، از دو واژه (می) و (مند) است که (می) به معنای شراب و(مند) به معنای مست و مستی میباشد. اما تعبیر فلسفی این اصطلاح آن است که چون این روستا در قبل از اسلام حفر شده، مردان این نواحی (می) مینوشیدهاند و مست میشدهاند و این حفرهها را در اثر مستی میکندند.
عدهای دیگر عقیده دارند واژه میمند مأخذ از میمنت و مبارکی بودهاست.
عدهای نیز بر این باورند که مردمان این نواحی از میمند فارس مهاجرت کردهاند و چون در این ناحیه اقامت گزیدهاند، آن را میمند نام نهادهاند و باورهای دیگر….
ترجمهٔ کتیبههای میمند: هنگامی که کوهها در این میمند شکاف بردارند و افسانههای میمند به حقیقت بپیوندند گنجینهٔ میمند پدیدار خواهد گشت و فقط یک نفر می تواند به ان دست پیداکند که او از سوی خورشید می آید.
عجایب روستای میمند
عده ای بر این عقیده اند میمند نخستین سکونتگاه ایرانیان بوده و یادگار دوران مهرپرستی است. چرایی اینکه در عصر نبود ابزارآلات پیشرفته ساختمانی عده ای روزها و ماه ها وقت بگذارند و دل کوه ها را بکنند تا شهری در دل زمین بکنند، معمایی است که هنوز بی جواب مانده است.
برخی بر این عقیده اند که این مکان ابتدا برای دفن اموات بناشده اما بعدها مشکلات آب و هوایی مردم را به زندگی در این مکان وا داشته است.
حمام میمند یکی از عجایب این روستا محسوب می شود. وجود خزانه و همه امکانات حمام های سنتی ایران آن هم در زیر خروار ها خاک بسیار جالب است . روستاییان گواهی می دهند که سالها کلیه نکات بهداشتی در این حمام زیر زمینی رعایت می شده است.
با وجود اینکه میمند تنها روستایی است که مردمش هنوز به سبک سنتی زندگی می کنند، روحیه مهماننوازی و عشق در آنجا جریان دارد.لورنت لوی اشتراوس معاون وقت بخش میراث فرهنگی یونسکو در دیدار از میمندگفت :میمند، این سرزمین حیرت انگیز با ساکنین خوبش مرا شگفت زده کرد.
ویژگی های خانه های صخره ای
در سطح شیب دار و در طبقات مختلف (۲ تا ۵ طبقه) بریدگی هایی به صورت شکاف های افقی ایجاد شده است. طول این بریدگی هایی که به آنها “کیچه” گفته می شود به ۶ الی ۹ متر می رسد تا در انتها به ارتفاع مورد نظر برای کندن خانه می رسد انتهای کیچه به فضائی ایوان مانندی به نام “دالان” می رسد که مهمترین عنصر محل است. به لحاظ اینکه اغلب امور روزمره خانواده در این دالان صورت می گیرد در اطراف هر کدام از این دالانها بین یک تا پنج خانه صخره ای وجود دارد. این منازل مسکونی در پنج طبقه و به شکل پلکانی و یک در میان روی هم قرار دارند،به نحوی که هیچکدام از آنها با یکدیگر برخوردی ندارند.
فاصله کیچه ها در طبقه زیرین بیشتر از فاصله آنها در طبقات بالایی است. در حدود ۴۰۰ کیچه کوچک و بزرگ در میمند وجود دارد. فضای داخلی خانه ها گاهی شکل مربع مستطیل یا مدور دارد و از ورودی کوتاهی که ارتفاع آن به ۷۵ تا ۷۶ سانتیمتر میرسد نور می گیرند. درهای ورودی چوبی و به داخل دیوار ایوان روزنه ای ایجاد کرده اند که از طریق آن و بوسیله ابزاری به نام کلیدون (کلید دان) در قفل یا باز می شود شکل ورودی اتاق ها در روستای میمند منطبق با مدل بدن انسان است، به طوری که عرض ورودی در قسمت پائین یعنی ۶۵ الی ۸۰ سانتی متر میرسد پایین ورودی منازل از سطح کیچه حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر برجستگی دارد که این برجستگی مانع ورود آب و خاک به داخل منازل می شود.
بر بدنه شیبدار تپه های غربی و شرقی، مسیرهای متعدد پیاده به صورت خطوط نسبتا” کمرنگ مشاهده می شوند، اما این مسیرها نمی توانند چندان دائمی باشند. زیرا با قطعه سنگ هایی که از بالا دست حرکت میکنند و یا بوسیله اهالی مرتبا” در حال تغییر هستند، در لابلای حفره های مسکونی بی هیچ نظمی چرخش می کنند. می توان ادعا نمود که در روستای صخره ای میمند بر خلاف همه سکونتگاه های شناخته شده شهری و روستائی، کوچه یا معبری وجود ندارد. کوچه در فرهنگ میمند صرفا” به مسیرهای افقی که در دل شیبدار تپه ها به عمق رفته و در انتها به منازل غار مانند مسکونی می رسد اطلاق می شود.
مـــردم و فــرهنگ:
جمعیت روستای میمند کرمان در سال ۱۳۵۵ حدود ۵۰۰ نفر بوده و از آن پس با افزایش جمعیت دائمی همراه بوده است. اقتصاد مردم میمند بر سه محور کشاورزی، دامداری و قالیبافی قرار گرفته است که در این میان قالیبافی نقش بسیار مهم تری دارد. به گونه ای که در حال حاضر قالی میمند از بهترین قالی های کرمان است و شهرت جهانی دارد علیرغم ورود تکنولوژی به زندگی روستائیان، مردمان میمند از همان ابزارهای سنتی برای بر آوردن نیازهای خود استفاده می کنند و کمتر به ابزارهای مدرن روی آورده اند.
اهالی روستا مسلمان و شیعه اثنی عشری هستند و مسجد و حسینیه میمند علاوه بر مرکزی مذهبی، مرکز تبادل نظر اهالی می باشد. مردم میمند سه مرحله مختلف زندگی دارند، آنها زمستان را در خانه های سنگی خود می گذرانند تا از سرما و یخبندان در امان باشند و در این فصل زنها به امر بافتن قالی و مردها به نگهداری دام ها می پردازند. از ابتدای فصل بهار به نقاط خوش آب و هوا و سرسبز کوچ می کنند و در آنجا به زندگی ییلاقی می پردازند.
عمده فعالیت مردان و زنان در این مرحله پرورش دام و استحصال محصولات لبنی می باشد. بعد از این مرحله آنها به باغداری درختان مختلفی همچون پسته وحشی، بادام وحشی، بادام، گردو و زیره و… می پردازند. لازم به ذکر است که محصولاتی همچون گردو و بادام میمند دارای شهرت فراوانی هستند. گویش مردم میمند نیز در منطقه منحصر به فرد است، چندان تشابهی با سایر گویشهای رایج در منطقه ندارد و به اعتقاد محققین این گویش در طول تاریخ تغییرات کمی داشته است .می توان گفت میمند یکی از بهترین مراجع تحقیق در خصوص فرهنگ ایرانیان قدیم می باشد .
_________________________
سومین روستای شگفتانگیز دنیا در ایران
طبق تصور بیشتر ایرانیها روستای کندوان، یکی از 3 روستای سنگی - صخرهای دنیا، در حوالی تونل کندوان قرار دارد اما در حقیقت اینطور نیست و این روستای شگفتانگیز و منحصربه فرد در استان آذربایجان شرقی، تبریز قرار دارد.
پروفسور دیوید رول، باستان شناس مشهور انگلیسی معتقد است این روستا محل هبوط حضرت آدم است و احتمالا بهشت عدن در آن جا واقع شده است.در حالیکه اطمینانی در صحت گفتههای این باستان شناس انگلیسی وجود ندارد.
روستایی که مردمان آن سالهاست در دل کوهها و صخرههای سنگی زندگی میکنند. این سال ها یعنی 700 سال قبل همزمان با یورش مغول ها؛یعنی 700 سال است مردم روستای کندوان در دل خانههایی فرو رفته در صخرههای ماسهی فشرده زندگی میکنند.
نوعی از معماری روستایی که در تمام دنیا کمنظیر است و انقدر حیرت آور است که سالانه تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود میخواند،آنقدر که دیگر اهالی روستا از دید و بازدیدهای گردشگران کلافه شدهاند و از حضور آنها در روستا گلایه میکنند!
خانههای مخروطی و دوکی شکل 2 تا 3 طبقه مهمترین ویژگی این روستا و دلیل جذب گردشگران هستند.این روستا به عقیده کارشناسان با نوع معماری خاص خود نشان دهنده شکل ویژهای از معماری و الگوی سکونت انسانها ، نمونه منحصر به فردی از نحوة استقرار و زندگی جماعتهای اولیه انسانی در دورههای بسیار دور تاریخی است.
تاریخ نگاران میگویند اهالی این روستا در قرن هفتم هجری برای در امان ماندن از حمله مغولها به دشت مقابل روستای کندوان فعلی مهاجرت کرده و بعد از گذشت مدت زمانی به تدریج حفاری را شروع کرده و خانههای سنگی خود را ساخته و در آن پناه گرفتهاند.
غارهای دستکن و خانههای کله قندی این روستا که توسط اهالی حفاری شدهاند شگفت انگیرترین آثار تاریخی بشری را در تمام دنیا رقم زدهاند.
در دل تپههای این روستا صدها آغل، انبار و اتاقک حفاری شده است و البته در کنار خانههای شگفت انگیز خود چشمه آب معدنی دارد که اهالی میگویند برای درمان بیماریهای کلیوی مفید است.
این روستا جزو 3 روستای شگفت انگیز دنیا و یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان سهند بخش مرکزی شهرستان اسکو واقع شدهاست. اگربه این روستای بی نظیر سفر کردید بدانید عسل سوغات مسافران کندوان است.
هتل صخرهای کندوان هم پیشنهادی برای اقامت در این روستای زیبا است.این روستا آنقدر جاذبههای طبیعی و زمین شناسی و مردمی دارد که حتی اگر یک هفته هم در آن اتراق کنید باز وقت رفتن دوست ندارید روستا را ترک کنید.
راه دسترسی:برای سفر به كندوان، از تبریز باید به سمت اسكو در دامنه سهند حركت كرد، اسكو در جنوب شرقی تبریز واقع شده است .
________________________
نام های ماههای ایرانیان به چه معناست؟!
فروردین
فروردین نام نخستین ماه و فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.در اوستا و پارسی باستان فرورتینام,در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.بنا به عقیده پیشینیان,ده روز پیش از اغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته,برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر میبرند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان,هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب,به دنیای دیگر میروند.
اردیبهشت
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء:
جزء اول((اشا))از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است,راستی و درستی,تقدس,قانون و آئین ایزدی,پاکی….و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است.جزء دیگر این کلمه که واژه ((وهیشت))باشد. صفت عالی است به معنای بهترین,بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است.در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت((مانند بهشت))هم آمده است.
خرداد
خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاهشمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ,در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا.,همه,درست,و کامل.دوم تات که پسوند است برای اسم مونث,بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است.ایزدان تیرو باد و فروردین از همکاران خرداد میباشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
تیر
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه,در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق میشود.فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک ,از باران بهره مند میشود و کشتزارها سیراب میگردد. تیشتر رادر زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران میدهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.
مرداد
مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ,در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:
اول((ا))ادات نفی به معنی نه,دوم((مرتا)) به معنی مردنی,نیست و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه ((مرداد))به غلط استعمال میشود.در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست. در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از :
نیک اندیشی,صلح و سازش,راستی و درستی,فروتنی و محبت به همنوع,تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.
شهریور
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ما در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه,در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور میدانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء:خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیریه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات .چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند.روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ میشود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.
مهر
در سانسکریت میترا ,در اوستا و پارسی میثر ,و در پهلوی میتر,و در فارسی مهر گفته میشود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند.مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان.میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است.مهر,ایزد هماره بیدار و نیرومند استو برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دردغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست.مهر از برای محافظت عهد وپیمان و میثاق مردم گماشته شده است.از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمیماند.برای انکه از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است.مقام مهر در بالای کوه ((هرا))است,انجایی که نه روز است و نه شب ,نه گرم است و نه سرد,نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است.این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان میشتابد.
آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است.ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند.مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و دکر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم ((میترس))میستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند.نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.
آبان
در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود.در اوستا بارها ((آپ))به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است.نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را,آبان می دانند.ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد.به سبب آنکه((زو))که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده ,او را شکست داده,تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد, ایرانیان این روز را جشن می گیرند,دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار میگیرد.
آذر
در اوستا آتر ,آثر,در پارسی باستان آتر,در پهلوی آتر,و در فارسی آذر میگویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.آریائیان(هندوان و ایزدان)بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند.ایزد آذر نزد هندوان ,آگنی خولنده شده و در ((ودا)) (کتاب کهن و مقدس هندوان)از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد.
دی
در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ,دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر ((دا)) به معنی دادن و افریدن است.در خود اوستا صفت دثوش(=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی و روز ماه,روزهای هشتم و بیست و سوم به دی(آفریدگار,دثوش)موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به ((دی))با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد میپیوندند. مثلا روز هشتم را ((دی باز)) و روز پانزدهم را ((دی بمهر))و….دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
بهمن
در اوستا وهومنه ,در پهلوی وهومن,در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: ((وهو))به معنی خوب و نیک و ((مند))از ریشه من به معنی منش:پس یعنی بهمنش,نیک اندیش,نیک نهاد.نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز میدارد.خروس که از مرغکان مقدس به شمار میرود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده ,مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار میخواند,ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است.بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده میشود.و در طب نیز این گیاه معروف است.
اسفند
دراوستا اسپنتا آرمیتی,در پهلوی اسپندر,در فارسی سپندار مذ,سفندارمذ,اسفندارمذ,و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند,که صفت است به معنی پاک و مقدس,یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست,شاید و بجا.دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن . بنابراین ارمتی به معنی فروتنی,بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است.در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند.سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است.وی موظف است که همواره زمین را خرم ,آباد,پاک و بارور نگه دارد,هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصا مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است .بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ میباشد.
__________________________
تنگه واشی
سفر به دنیای آبشار و صخره
تنگه واشی در جاده فیروزكوه ــ تهران یكی از جاذبههای طبیعی است كه گردشگران میتوانند در هیاهوی برخورد آب و صخره، تجربهای از یك روز تابستانی خنك را داشته باشند. این تنگه که به تنگه ساواشی هم معروف است، حدود 300 متر طول دارد و با دیوارههای صخرهای بلند به ارتفاع حدود 100 متر پوشیده شده است.
ساواشی محل عبور رودخانهای است كه از كوههای ساواشی سر چشمه میگیرد و از میان دشت میگذرد. این روزها اگر گذارتان به این تنگه خنک برسد، باید انتظار کم شدن آب رودخانه را داشته باشید چون در تابستان با بالا رفتن گرمای هوا، میزان آب به كمترین حد خود میرسد و مثل فصل های دیگر سال، تا زیر زانو را خیس نمیكند.
برای سفر به این تنگه باید به یك كیلومتری شهرستان فیروزكوه بروید. بنابراین این تنگه بهترین گزینه برای پایتخت نشینانی است که به دنبال فرصتی برای یک سفر کوتاه نیم روزی می گردند.
برای رفتن به تنگه واشی در جاده فیروزكوه ــ تهران، بعد از ورود به یك جاده فرعی و طی حدود 9 كیلومتر به روستای جلیزجند میرسید كه این روستا در حاشیه یك دشت سرسبز با مزارع گندم و سیب زمینی و باغهای مختلف است. بعد از عبور از روستا و طی حدود 4 كیلومتر در جادهای كه میان دشت و در كنار جویهای پر از آب زلال، احداث شده، محل پیاده روی تنگه واشی شروع میشود.
بعد از عبور از تنگه اول و گذر از دشتی زیبا، تنگه دوم قرار گرفته كه حدود 2 كیلومتر با تنگه اولی فاصله دارد. این تنگه هم مانند تنگه اول چشم نواز است و از دیوارههای سنگی آن در نقاط مختلف چشمههای آب زلال و خنك به سمت پایین روان است. در انتهای این تنگه نیز هیاهوی ریزش آب آبشاری زیبا گردشگران را به سمت خود میكشد.
معمولاً بعضی از گردشگران در این معبر با كرایه چهارپایان مسیر جاده را تا رسیدن به انتهای تنگه اول و یا تا خود آبشار واشی طی میكنند چرا كه این تنگه با پوشش صخرههایی بزرگ و بلند درههای صعبالعبوری را بوجود آورده است.
در تنگه واشی علاوه بر طبیت زیبا، آثار تاریخی هم وجود دارد. یكی از سه كتیبه معروف دوره قاجار در این تنگه واقع شدهاست. دو كتیبه دیگر در چشمه علی شهر ری و تونل وانا در جاده هراز واقع شدهاند. هر سه این كتیبهها به دستور فتحعلی شاه قاجار حكاكی شدهاست. كتیبه موجود در تنگه واشی كه حدوداً 185 ساله است دارای ابعاد 6 در 7 متر است كه وقایع زمان فتحعلی شاه دور تا دور كتیبه روایت شدهاست.
در تنگه واشی گیاه كمیاب باریچه وجود دارد كه برای مصارف صنعتی و دارویی است اما چیدن باریچه به دلیل كمیابی آن جرم است و پیگرد قانونی دارد. از دیگر دیدنیهای این منطقه، دشت پشت آبشار (دره سكوت)، قلعه اسماعیلیه (بالای تنگه اول) و غار طبیعی تنگه دوم را میتوان نام برد.
پیشنهاد می کنیم با توجه به شلوغی تنگه در این روزها، زمان آغاز سفر را طوری تنظیم كنید كه صبح زود حركت كرده و صبحانه را در بین راه بخورید و حداكثر ساعت 8 صبح ابتدای تنگه باشید. كسانی هم كه مشكلات فشار خون دارند و یا در ارتفاعات دچار مشكل میشوند باید پس از گذر از تنگه اول بیشتر مراقب خود باشند.
________________________
فيروزه اي ترين درياچه غرب
درياچه گهر در 121 كيلومتري شرق استان لرستان به مركزيت خرمآباد و در 35 كيلومتري جنوب شرقي شهر درود قرار دارد و درست مثل يک تکه فيروزه در مركز منطقه حفاظت شده اشترانكوه به چشم ميآيد. اين درياچه دو بخش اصلي دارد به نامهاي گهر بزرگ (كله گهر) و گهر كوچك (كره گهر) که وسعت گهر بزرگ حدود 100 هكتار و عمق درياچه بين 4 تا 28 متر و عرض آن بين 400 تا 800 متر و طول آن 1500 متر است. در سالهاي پر برف سطح درياچه يخ بسته و منظره جذابي را به وجود ميآورد.
اين درياچه در بين رشته كوههاي اشترانكوه محصور شده و اگر اهل کوهنوردي باشيد، اشترانکوه ميتواند جوابگوي ماجراجويي شما باشد. اين کوهها كه از سمت شمال به قله ازنادر، كول شاكول، دره دائي، قله سن بران از شمال غرب به كوه گزرسون و پريز كوه بزرگ از شمال شرق به پريز كوه كوچك از جنوب شرق به كوه تخت كالا و ارتفاعات دره دزدون، از جنوب به ارتفاعات اسينه و در جنوب غربي به كوه گولك و از شرق به قله همايلون و مالره محدود ميشوند و فرصت خوبي براي گشت و گذار در غرب کشور را به شما ميدهند.
پوشش گياهي مرتعي و گونههاي متنوع درختان جنگلي اين منطقه هم چيزي نيست که بتوانيد از آن چشم پوشي کنيد؛ بلوط، بيد بادام، پسته وحشي و ... اطراف درياچه را به صورت يك پارك طبيعي در آوردهاند و جنگلهاي منطقه که بيشتر از بلوط ايراني و گونههاي ديگر كيكم، بادام كوهي، پسته وحشي، ارغوان، گلابي وحشي، چنار، نارون، بلوط مازو و دار گردو انجير، زبان گنجشك، سيب، زالزالك، ارژن كنار، كهور، انار، گز و مو وحشي پوشيده شدهاند، جاذبه بيشتري به فضا دادهاند.
اما زيباييهاي اشترانکوه به همين جا ختم نميشود. اين منطقه حيات وحش متنوعي دارد که در آن حيواناتي مثل بز، قوچ، آهو، كل، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوهاي، كفتار، روباه، شغال، خرگوش وحوش كوچك، انواع پرندگان مانند عقاب كبك، شاهين تيهو، و ديگر پرندگان بومي يك پارك وحش طبيعي به چشم ميخورند. مار ماهي، لاك پشت، قورباغه، ماهي قزلآلا، ماهي رنگين كمان و ماهي خال قرمز از ديگر جانوراني هستند كه به دليل شرايط مساعد محيطي در اين درياچه زندگي ميكنند.
اگر گذارتان به گهر افتاد، به جز آبتني در درياچه امکان ماهيگيري با قلاب، قايقراني، اسكي روي آب و راهپيمايي در كنار رودخانهها را هم خواهيد داشت که سفر شما را جذابتر ميکنند.
خيالتان جمع باشد که در كنار اين درياچه امكانات خدمات بهداشتي درماني سرپايي، پاسگاه نيروي انتظامي، پاسگاه محيط زيست كمپ موقت تابستانه با تعداد 30 چادر و 10 سرويس بهداشتي وجود دارد و روشنايي محدوده در شب هم امنيت کامل منطقه را برقرار ميکند.
بهترين راه دسترسي به درياچه گهر از مسير شهر درود به طرف روستاي درب آستانه امام زاده پيروالي و سپس چشمه خيه است. از شهر درود تا چشمه خيه حدود 17 كيلومتر جاده آسفالت و از چشمه خيه تا درياچه گهر به مسافت 18 كيلومتر مالرو است که به شما اين فرصت را ميدهد از چهارپايان بوميان منطقه استفاده کنيد و تا درياچه برسيد.
علاوه بر اين مسير از طريق شهرستان اليگودرز به سمت جاده شول آباد، كناره رودخانه مورزرين و گردنه تاپله را ميتوانيد با وسيله نقليه طي كنيد و از آنجا تا درياچه را كه مسافت آن حدود 12 كيلومتر است پياده برويد.
البته اگر اهل کوهنوردي حرفهاي باشيد و به اندازه کافي در اشترانکوه تجربه داشته باشيد، ميتوانيد از مسير کوهستاني هم به سمت گهر حرکت کنيد. در اين صورت مسيرتان از روستاي تيان، مابين شهر درود و ازنا ميگذرد و از آنجا بايد به قله 4150 متري اشترانكوه (سن بران) صعود کرده و بعد به سمت مسير شن اسكي آبشار و درياچه گهر فرود بياييد.
____________________________
قلعه دختر و قلعه اردشیر در کرمان
وضعیت نابسامان قلعه دختر و قلعه اردشیر در کرمان آنقدر تاسف برانگیز است که با وجود قدمت و ریشه دواندن در افسانه های مردم کرمان در هیچ یک از.....
قلعه دختر که بر بلندای شهر کرمان قرار گرفته است به دلیل بی توجهی ها در مقابل چشم همگان در حال فرسایش و تخریب است و این درحالیست که هیچ طرح مرمت و بازسازی در این بنای تاریخی که در افسانه های مردم جایگاه ویژه دارد صورت نگرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، دیار کریمان که یکی از غنی ترین استانهای تاریخی کشور محسوب می شود شاهد تمدنهای گوناگون در دورانهای مختلف تاریخی بوده است که هر یک آثار بی نظیری را در استان خلق کرده اند اما به دلیل کم توجهی و البته کمبود شدید بودجه بسیاری از این بناها در حال فرسایش و نابودی هستند.
آنچه که قابل توجه است بناهایی در کرمان مورد بی توجهی هستند که در مناطق دور افتاده استان قرار دارند اما در کمال تعجب یکی از زیباترین و غنی ترین مناطق تاریخی و گردشگری کرمان که هر روز مردم کرمان شاهد برج و باروی آن نیز هستند شامل این مجموعه های تاریخی درحال نابودی می شود و تاکنون هم هیچ برنامه مدونی برای مرمت و بازسازی این بنا صورت نگرفته است.
معتادان و اراذل و اوباش تنها ساکنان قلعه دختر و قلعه اردشیر
وضعیت نابسامان قلعه دختر و قلعه اردشیر در کرمان آنقدر تاسف برانگیز است که با وجود قدمت و ریشه دواندن در افسانه های مردم کرمان در هیچ یک از تورهای گردشگری جایی ندارد و تنها افرادی که ساکنان گاه و بیگاه این قلعه ها هستند افراد ولگرد و معتاد هستند که بهترین مکان را برای خود قلعه ای فراموش شده یافته اند.
قلعه دختر و قلعه اردشیر بر فراز کوهی مرتفع در مرکز شهر کرمان قرار گرفته اند و هر روز هزاران نفر اطراف این قلعه ها در حال رفت و آمد هستند اما کسی به فرسایش و وضعیت نابسامان این مجموعه های منحصر بفرد تاریخی توجه نکرده است.
یکی دیگر از مشکلات این مجموعه عدم رعایت حریم این بنای تاریخی است بطوریکه بسیاری از منازل مسکونی در مجاورت این مجموعه ساخته شده اند و از سوی دیگر به نظر می رسد در ساخت مجموعه تفریحی در اطراف این قلعه ها نیز کوچکترین توجهی بر حفظ حریم تاریخی و ساخت و ساز مطابق با معماری کهن قلعه نشده است.
قلعه دختر و قلعه اردشیر بر فراز کوهی مرتفع در مرکز شهر کرمان قرار گرفته اند و هر روز هزاران نفر اطراف این قلعه ها در حال رفت و آمد هستند اما کسی به فرسایش و وضعیت نابسامان این مجموعه های منحصر بفرد تاریخی توجه نکرده است
هر ناظری که از دور به این قلعه بنگرد تنها چیزی در این قلعه که نظر بیینده را جلب می کند وجود یک دکل بزرگ مخابراتی در این مکان است که در کنار قلعه ساخته شده و باز تعجب آور تر اینکه گویی مسئولان میراث فرهنگی هیچ گاه تصور اینکه به حریم این قلعه تجاوز شده است را در ذهن خود راه نداده اند.
قلعه دختر کرمان که به آتشکده آناهیتا نیز شهرت یافته است بر فراز کوههای شرقی شهر کرمان قدیمی ترین بنای تاریخی پیش از اسلام و متعلق به دوره ساسانی ها در این شهر است که امروز خشت و گل رسی این بنا در حال فرسایش باد و باران و همچنین دست درازی انسانها قرار گرفته است.
ایزد بانوی آب و باروری خفته بر آغوش خاک
این مکان در گذشته بسیار دور و قبل از ظهور اسلام مکانی برای پرستش آناهیتای باستانی یا همان ایزدبانوی آب و باروری بوده است که هم اکنون در آغوش خاک و ویرانه ها است.
قلعه دختر یا آتشکده آناهیتا (ناهید) که به قلعه کهنه نیز مشهور است، بر فراز تپههای مرتفع شرقی شهر کرمان قرار دارد و از دوران پیش از ورود اسلام به ایران به جای ماندهاست.
مصالح بکار رفته در این قلعه تنها خشت خام و گل رس است بقایای قلعه دختر دورنمای گذشته دراز این شهر و نام آن (آتشکده آناهیتا) یادآور پرستش آناهیتای باستانی، ایزدبانوی آب و باروری است.
این قلعه بنا به گمانه زنی های مورخان 220 سال پیس از میلاد مسیح ساخته شده است و شهری آباد و مرکز ولایت کرمان با نام گواشیر و یا کارمانیا بوده است و حداقل زمان اردشیر بابکان را درک کرده است.
کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید همچنین نشانیهایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه میدهند در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید قرار داد سپس حکومت اشکانیان را شکست داد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت به حکومت کرمان گماشت گویند کرمان آخرین پناهگاه یزدگرد سوم پادشاه ساسانی بودهاست
بنا به گفته یکی از کتب تاریخی کرمان "در روایات اساطیری آمدهاست که کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید همچنین نشانیهایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه میدهند آنگاه روایت تاریخی این سرزمین آغاز میشود.
اینکه در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید (پادشاه مغلوب شده بابِل) قرار داد سپس حکومت اشکانیان را شکست داد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت به حکومت کرمان گماشت گویند کرمان آخرین پناهگاه یزدگرد سوم پادشاه ساسانی بودهاست".
ساختمانهای این قلعه روی هم به دو قسمت مجزا تقسیم می شود قسمتی که بر فراز قلعه نسبتا مرتفع جنوب شرقی قرار دارد و سابقا قلعه کوه نامیده می شده کاملا به علت وضعیت طبیعی از قلعه مجزاست قسمت دوم بر تپه کوتاهتری قرار دارد و به قلعه دختر موسوم است .
قسمتی از این قلاع به نام قلعه اردشیر شهرت دارد قلعه اردشیر در بالای تپه مرتفعی واقع شده که با سطح جلگه، قریب پانصد فوت ارتفاع دارد دیوارهای قلعه از خشتهای بسیار ضخیم ساخته شده است در قلاع دختر کرمان با این که جست و جوهای زیاد به عمل آمده آثار تاریخی مهمی به دست نیامده است.
ساختمانهای عمده قلعه از قبیل قصر و عبادتگاه و غیر آن بیشتر در فاصله بین همین دو قلعه دیده می شود.
استفاده از خاک قلعه به عنوان کود
متأسفانه چون خاک این قلعه برای کود مناسب است از سالهای دور اهالی خاک و خشت آن را می کنند و به مزارع می برند و از این راه لطمه بزرگی به این بناها وارد شده است و فقط جاهایی که رفتن چارپا ممکن نیست از دستبرد محفوظ مانده است از قطعات کاشی که ساکس در محوطه قلعه دیده، بر می آید که برخی از ساختمانهای آن علاوه بر جنبه نظامی، جنبه بزمی نیز داشته و هنر ذوق در تزئین آن دخالت کرده است.
در رشته جنوبی قلعه اردشیر صخره ای نسبتا بلند دیده می شود که از اواسط صخره پلکانی برای رسیدن به قله آن تراشیده اند که ۱۳۴ پله دارد و "ساکس" مستشرق شهیر، احتمال داده است که این محل نقاره خانه قلعه بوده و چون پلکانها نو هستند به نظر می رسد که در همین اواخر تراشیده شده باشند.
خرابه هایی که در دامنه همین قلعه ها قرار دارد از هجوم افغانیها به بعد رو به خرابی رفته و امروز فقط بقایایی از آن به نظر می رسد.
فردوسی قلعه را به هفتواد نسبت می دهد
افسانه ها ساختمان قلعه را به اردشیر بابکان نسبت می دهند و فردوسی در شاهنامه بنای قلعه را به کسی قبل از اردشیر به نام هفتواد نسبت می دهد.
در زمان سلجوقیان نیز "قلعه دختر" پناهگاه کرمانیان محسوب می شده و در تاریخ افضل آمده است یکی از قلاع کوچک موسوم به "گوهریه بوده" و برجهای قلعه نیز نامی مخصوص به خود داشته که از آن نام "برج فیروزه" به ما رسیده است.
لزوم مرمت و بازسازی قلعه دختر و قلعه اردشیر
این مطالب به استاد کتب تاریخی کرمان بیان شد که نشان دهنده سابقه تاریخی این بنای کهن دارد که پس از سالها هم اکنون جولانگاه اراذل و اوباش و معتادان شده است متاسفانه روشن کردن آتش و کند و کاری های این افراد به بسیاری از قسمتهای بنا صدمه زده است.
مجموعه پارک انقلاب نیز که یکی از مراکز تجمع اراذل و اوباش و معتادان در کرمان است در مجاورت این بنا قرار گرفته است و مجموعه این مسائل مشکلاتی را نیز برای ساکنان این منطقه ایجاد کرده است.
یکی از ساکنان این منطقه در گفتگو با مهر اظهارداشت: بناهای تاریخی این منطقه از شهر کرمان به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوه و مرتفع بودن از انظار دور هستند و قرار گرفتن پارکی نیز در مجاورت این مجموعه موجب شده است در اکثر مواقع شاهد تجمع دستجمعی معتادان باشیم.
وی ادامه داد: این مسئله مشکلاتی را برای ساکنان ایجاد کرده است که بارها نیز طی نامه هایی به مسئولان بروز چنین وضعیتی را کرده ایم اما تاکنون اقدامی نشده است.
این شهروند کرمانی با اشاره به وسعت پارک و عدم نظارت صحیح بر اداره این مرکز تفریحی و فرهنگی گفت: کمتر خانواده ای به دلیل وضعیت ناهنجار این مجموعه برای تفریح به این مجموعه مراجعه می کند این درحالی است که طرحهای گسترش پارک نیز درحال انجام است و هر روز شاهد آزاد سازی محوطه اطراف پارک برای گسترش آن هستیم.
وی ادامه داد: از سوی دیگر آزاد کردن حریف پارک با کندی پیش می رود و همین مسئله موجب شده است این مکانها نیز که تخلیه شده است موجب بد منظره شدن منطقه و ایجاد محلی برای تجمع افراد ولگرد شود ضمن اینکه این محل به مکان مناسبی نیز برای حشرات موزی نیز تبدیل شده است.
وی خواستار استقرار نیروهای انتظامی در این منطقه و پاکسازی قلعه های تاریخی و پارک اطراف ان از وجود اراذل و اوباش و معتادان شد.
وضعیت قلعه دختر و قلعه ادشیر به عنوان نخستین سکونت گاه بشری کرمان تاسف بار است
محمد عظیم زاده، کارشناس باستانشناسی نیز در گفتگو با مهر اظهارداشت: بدون شک این بناها از کهن ترین ابنیه تاریخی شهر کرمان محسوب می شوند و با این وجود جز چند مورد کوتاه و مقطعی هیچ مطالعه باستانشناسی بر روی این قلعه ها صورت نگرفته است.
وی گفت: بنا به اکتشافات صورت گرفته هم اکنون این بناها جز اولین مراکز جمعیتی کرمان محسوب می شود که در گذشته شاهد حوادث تاریخی متعددی نیز بوده است.
عظیم زاده افزود: هم اکنون این مجموعه تاریخی دچار فرسودگی بسیار شدید شده است و قسمتهایی از مجموعه نیز در حال ریزش و تخریب است اما اقدامی در راستای استحکام سازی و تثبیت مجموعه صورت نگرفته است.
این کارشناس اضافه کرد: این مجموعه بر روی دو کوه مرتفع و کم ارتفاع قرار دارد که اولی به دلیل ارتفاع زیاد از دسترس مردم دور مانده است اما متاسفانه هم اکنون یک دکل مخابراتی بر روی این مجموعه نصب شده که ضمن صدمه به منظر مجموعه ناهماهنگی خاصی را نیز ایجاد کرده است.
وی ادامه داد: در مجموعه کم ارتفاع تر نیز که در مجاورت پارک انقلاب قرار گرفته عوامل مختلفی به جز عوامل طبیعی درحال تخریب مجموعه هستند و کسی نیز برای حفاظت از آن اقدام عملی نکرده است.
وی گفت: ساخت سازهای ناشی از احداث پارک در نزدیکی مجموعه، وجود اراذل و اوباش و تخریب مجموعه توسط این افراد و همچنین ناامن کردن مجموعه برای بازدید گردشگران از جمله مشکلات قلعه دخترو قلعه اردشیر است.
معاون فنی میراث فرهنگی کرمان در خصوص وضعیت کنونی این مجموعه تاریخی با تائید بروز برخی فرسایشها در گذشته بر روی این بنای تاریخی گفت: این مجموعه تاریخی به دلیل عوامل مختلف از جمله عوامل طبیعی به شدت فرسوده شده اند.
وی ادامه داد: اما این بنا که متعلق به قبل از اسلام است همچنان پا برجامانده است.
محسن موحدی ادامه داد: تخمینی که در خصوص قدمت این بناها زده می شود مربوط به دوران ساسانی است اما هنوز مطالعه دقیقی در این خصوص صورت نگرفته است.
______________________
پاسارگاد در برابر زلزله ٧ ریشتر مقاوم است
مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠ سال پیش برای جلوگیری از ریزش سازه های مجموعه پاسارگاد از روش ابتکاری "پی دو پوشه" استفاده کرده اند که امروزه در ساخت پی نیروگاه های هسته ای و سازه های حساس به کار گرفته می شود.
روش پی دو پوشه، تکنیکی در مهندسی سازه و زلزله است که مهندسان پیش از ساخت سازه، از دو پی روی هم استفاده می کنند. پی اول به صورت ثابت است و پی دوم روی پی اول ساخته شده و دارای قابلیت ارتعاش است. از این روش هم اکنون در ساخت سازه های حساس در کشورهای زلزله خیز از جمله ژاپن استفاده میشود.
عبدالعظیم شاه کرمی، متخصص سازه و ژئوتکنیک و مسئول برسی های پاسارگاد، در مورد استفاده از روش پی دو پوشه گفت: برسی ها روی سازه های پاسارگاد نشان میدهد که مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠سال پیش در زیر سازه های این مجموعه دو پی میساخته اند تا بتواند ضربه های ناشی از زلزله و لغزش را بگیرند و آسیبی نبینند.
وی با اشاره به اینکه استفاده از این روش ابتکاری که اکنون آخرین تکنیک مقاوم سازی سازه ها است گفت: زیر سازه های مجموعه پاسارگاد دو پی دارد.پی اول از جنس سنگ و ملات ساروج است و پی دوم که روی سطح کاملاً صاف پی اول جای گرفته تنها از جنس سنگ ساخته شده و میتواند روی پی ثابت اول ارتعاش پیدا کند.
برسی های انجام شده در سازه های پاسارگاد به خصوص تل تخت و زندان سکندر ویا آرامگاه کمبوجیه نشان میدهد که مهندسان هخامنشی علاوه بر استفاده از پی دو پوش با توجه به سست بودن خاک منطقه و سنگینی سازه ها، پی این مجموعه را در عمق زیاد و سطح گسترده تری ساخته اند.
شاه کرمی در مورد علت استفاده از این تکنیک گفت: ایجاد پی سازه های این منطقه در عمق زیاد و گستردگی بیشتر نسبت به سطح سازه ها مانع اختلاف نشست و جلوگیری از ترک خوردگی و فرسایش سازه ها می شود.
به گفته شاه کرمی با توجه به استفاده از روش پی دو پوشه، گسترده و پی عمیق در این مجموعه مهندسان هخامنشی دو مشکل اختلاف نشست و زلزله در این منطقه را حل کرده اند
پاسارگاد(آرامگاه كوروش ) قبل از بازسازي 140 سال پيش
_______________________
جام نقره ی سه هزارساله ی لرستان
جام، جنس: نقره، اندازه: 7.7 در 10.1 سانتی متر، قدمت: نهصد تا هفتصد سال پیش از میلاد، محل نگهداری: موزه ی هنر کلیولند
______________________
قلعه تاریخی «تبر» در شهرستان جهرم که یکی از معروفترین قلعه های ایران است که هنوز هم بکر و دست نخورده باقی است. قلعه ای در منطقه کوهستانی و صعب العبور «تبر» که در زمان ناصرالدین شاه قاجار از سال 1275 تا 1294هجری قمری به محل استقرار راهزنی به نام فضل علی تبدیل شده بود!
قلعه تبر از محدوده شهر بیرون است ولی فاصله چندانی تا شهر ندارد و روی تاریخ جهرم اثرات عمیقی گذاشته است. لسترنج درباره این قلعه می نویسد: «قلعه عظیمی است که تا شهر پنج فرسخ فاصله دارد و آن را قلعه خورشید می گویند و معروف می باشد این قلعه را خواجه الملک وزیر مشهور سلجوقیان تجدید و تعمیر کرد و بانی اصلی آن خورشید حاکم جهرم در زمان خلفای اموی بود.»
این قلعه که به قلعه خورشید یا خورشه هم معروف است از جاده اصلی فاصله دارد و به همین دلیل مسیر دسترسی به آن دشوار است و گردشگران کمی از وجود آن با خبر می شوند. با این حال، حتی این متروک ماندن هم چیزی از اهمیت قلعه تبر کم نمی کند و این قلعه را یکی از معروفترین قلعه های ایران لقب می دهد.
در سال 1294 قوام الملک شیرازی به دستورشاهزاده فرهاد میرزا معتمد الدوله به قلعه «تبر» حمله کرد و راهزنی که در آن سکونت داشت، کشته شد. در فارسنامه ناصری، جلد 2 ،ص 1625 آمده است: «قوام الملك در نیمه شبی با پای پیاده با آن كه از یك پا عاجز بود،جان خود را بر دست گذاشته از همه پیش افتاد و توپ كوچك و قورخانه و چریك عرب و بهارلو كه همه داوطلب از جان گذشته بودند، در عقب انداخت و توپ را با طناب گذرانیده و به سر كوه ده مرده رسیدند و فورا سنگری در برابر سنگر اسكندری بستند و بعد از روشنی صبح چند تیر توپ انداختند و فضل علی كه گمان نداشت توپ به سر ده مرد رسد از نارنج قلعه از راه چاه به رگ اول آمده، تفحص سنگر و جماعت خود را كرده، به دروازه آمد كه باز چند تیر توپ به دروازه انداختند و قدری از برج دروازه، خراب گردید و سه چهار نفر از گلوله توپ كشته شدند و از اتفاقات آنكه فضل علی یكی از آن سه چهار نفر بود،پس اهل سنگر اسكندر هم از گلوله توپ شكستند و چریك از ده مرده به سنگر اسكندری در رگ اول در آمدند...»
برای دیدن قلعه تبر باید به سه فرسنگی شیراز سفر کنید و به طرف جنوب مایل به مشرق بروید. کوه تبر، به شکل تک کوهی جدا افتاده خودنمایی می کند که چشمه کوچکی از نزدیکی آن جریان دارد. از این قلعه، این روزها یک برج گچی، چندین غار، پلكان و آبانبار مخروبه به جا مانده اما در میان مردم محلی هنوز به عنوان یکی از جالب ترین آثار تاریخی جهرم شناخته می شود.
_____________________
بزرگترین کاروانسرای بین راهی قزوین
در مسیر كاروان روی قزوین به اصفهان، 48 كیلومتری جاده بوئین زهرا به ساوه کاروانسرای مادر شاهی هجیب قرار دارد كه عمر آن به دوره صفوی میرسد و یکی از کاملترین و بهترین كاروانسراهای ایران به شمار میرود. کاروانسرایی با مساحت پنج هزار و 850 مترمربع و 36 حجره که یكی از كاروانسراهای وسیع و بی نظیر كشور است.
برای دیدن کاروانسرای مادرشاهی هجیب باید به شمال غرب روستای هجیب در شهرستان بویین زهرا سفر کنید و از در جنوبی آن به فضای مربعی شکل کاروان سرا قدم بگذارید و در دالانهای عصر صفوی قدم بزنید.
به نوشته شاردن این کاروانسرا توسط زینب بیگم مادر شاه عباس اول، با هزینهای معادل چهار هزار تومان ساخته شده و با بناهای الحاقیاش از جمله دو باغ، دو آب انبار، یک گرمابه و یک جویبار، بهترین کاروانسرای ایران به شمار میآمده است.
پلان کاروانسرا به صورت مربع بوده که در تقاطع بیرونی چهار ضلع آن، برجهای مدوری از سنگ و آجر برآوردهاند که ارتفاع آنها نیم متر از سطح بام بالاتر است. سر در رفیع و باشکوه ورودی، در ضلع غربی قرار دارد که طرفین آن را دو طبقه ساخته و با طاقنماهای جناغی تزئین کردهاند.
هشتی ورودی که دارای فضایی وسیع است با سقف گنبدی بزرگی پوشش یافته و از تزئینات کار بندی در دور تا دور پایه قوس گنبد آجری برخوردار است. در دو سوی هشتی، اتاقهایی برای نگهبانان در نظر گرفتهاند که با راه پلهای، به پشتبام راه مییابند.
حیاط کاروانسرا که به ابعاد تقریبی 40*43 متر گسترده، دارای چهار ایوان است که طاقنماهایی به ارتفاع شش متر دارد و پشت آنها اتاقهای بنا قرار گرفته که مساحتشان از 9 تا 13.5 مترمربع متفاوت است.
در مرکز حیاط، بنایی آجری به شکل هشت ضلعی ساختهاند که از دو چهارطاقی متصل به هم با قوس جناغی باز تشکیل شده و گنبدی عرقچینی با آجرکاری زیبا دارد. این بنا علاوه بر سرداب، کاربریهایی همچون رختشویخانه داشته است و در تمامی بنای کاروانسرا، پایه آن را بر سنگ قرار داده و بقیهاش را با آجر بالا بردهاند. پشت اتاقها و در چهار سوی کاروانسرا، راهرویی سراسری با طاقنماهایی عمیق به شکل طاق تویزه ساختهاند که در طرفین، دارای سکوهایی در ارتفاع تقریبی یک متر از کف است و به منظور بارانداز از آن استفاده میشده و توسط اتاقهای میانجی به حیاط راه داشته است.
این روزها اگر گذارتان به کاروانسرای هجیب بیفتد، داربستهایی را میبینید که در گوشه گوشه آن نصب شدهاند تا این کاروانسرای بزرگ و تاریخی مرمت شود. برجها، سر در، ضلع شمال غربی، ضلع جنوبی آن تا به حال مرمت شده و ضلع شرقی آن هم در دست مرمت است كه مراحل آوار برداری، مرمت بام، اجرای مجدد قسمتهای فروریخته ایوان شرقی، اجرای طاقچهها، مرمت كف ایوانچهها از برنامههای مرمتی این بنا در ضلع شرقی هستند.
_________________________
شهر تاریخی کاشان
شهر کاشان مرکز شهرستان کاشان است. شهرستان کاشان با وسعت ۹۶۴۷ کیلومترمربع و جمعیت ۳۳۵۷۸۵ نفر از شهرهای استان اصفهان بوده و از نظر جمعیت دومین شهرستان این استان به حساب میآید که در فاصله ۲۴۰ کیلومتری از جنوب تهران و در بین دامنه کوه کرکس نطنز و دشت کویر قرار دارد. این شهرستان از شمال به آران و بیدگل، از شمال غربی به شهر قم، از جنوب به نطنز و اردستان، از غرب به کوه کرکس و سیاه کوه و شهرستان محلات و اراک و از شرق به کویر مرکزی ایران محدود است. کاشان دارای چهار بخش (مرکزی، قمصر، نیاسر و برزک) بوده و دارای پنج شهر (کاشان، قمصر، نیاسر، جوشقان کامو و برزک) میباشد.
کاشان از نظر جمعیت بیستم و در رده یازدهمین شهر صنعتی ایران قرار میگیرد که دلیل آن وجود کارخانجات متعدد فرش ماشینی (بیش از یکصد کارخانه)، کارخانه تولید ورق گالوانیزه و کارخانجات تولید قطعات خودرو و مونتاژ است. قدمت صنایع نساجی در این شهر به تولیدات شعربافی شامل مخمل بافی، زربافی و حریربافی برمیگردد که هم اکنون بیش از چند هزار نفر در کارخانجات نساجی مشغول به کار میباشند.
شهرت شهر کاشان بیشتر به واسطه گلاب و فرش دستباف و آثار باستانی و جاذبههای توریستی متعدد آن است. کاشان به دارالمومنین، شهر عقربها، دروازه کویر... مشهور است. از محصولات کشاورزی آن میتوان به انواع غلات و میوههای فصلی اشاره نمود. کاشان دارای آثار تاریخی و دیدنیهای بسیاری در تمام فصول سال است که از آن میان میتوان به باغ فین، مسجد و مدرسه آقابزرگ، خانه عامریها، خانه عباسیها، خانه طباطبایی، خانه بروجردی، حمام سلطان امیراحمد و قبر شاه عباس صفوی... اشاره نمود.
تصاویری که در این ایمیل برای شما دوستان پرشین استار در نظر گرفته شده نماهایی چشم نواز از شهر تاریخی کاشان است. البته برخی از اونها با تکنیک اچ دی آر گرفته شده که امیدوارم از دیدن اونها لذت ببرید.
باروی تاریخی سلجوقی
دیوار تاریخی سلجوقی
حمام سلطان امیراحمد
خانه طباطبائی ها
خانه بروجردیها
خانه عامریان
خانه عباسیان
تصاویری از مسجد آقا بزرگ
تصاویری از باغ فـین
روستای اسرار آمیز میمند
میمند روستایی صخرهای و دستکند، با چند هزار سال قدمت یادآور ایامی است که انسانها خدایان خود را در بلندای کوهها جستجو میکردند و کوه نشانه استواری و توان و پایداری و اراده شناخته میشد.این روستا یکی از هفت روستای عجیب کشور محسوب می شود که بین شهرهای یزد,کرمان و شیراز قرار دارد.
به لحاظ تقسیمات کشوری در حال حاضر میمند در دهستان میمند از توابع بخش مرکزی شهرستان شهربابک استان کرمان در جنوب شرقی ایران قراردارد. «روستای صخرهای میمند» واقع در شهرستان شهربابک از استان کرمان است.
علت نامگذای روستا
میمند در لغت و اصطلاح به تعابیر مردمانش و آنچه صاحبنظران در پیرامون آن نقل میکنند تعابیر متفاوتی دارد:
عدهای معتقدند اصطلاح و لغت میمند، از دو واژه (می) و (مند) است که (می) به معنای شراب و(مند) به معنای مست و مستی میباشد. اما تعبیر فلسفی این اصطلاح آن است که چون این روستا در قبل از اسلام حفر شده، مردان این نواحی (می) مینوشیدهاند و مست میشدهاند و این حفرهها را در اثر مستی میکندند.
عدهای دیگر عقیده دارند واژه میمند مأخذ از میمنت و مبارکی بودهاست.
عدهای نیز بر این باورند که مردمان این نواحی از میمند فارس مهاجرت کردهاند و چون در این ناحیه اقامت گزیدهاند، آن را میمند نام نهادهاند و باورهای دیگر….
ترجمهٔ کتیبههای میمند: هنگامی که کوهها در این میمند شکاف بردارند و افسانههای میمند به حقیقت بپیوندند گنجینهٔ میمند پدیدار خواهد گشت و فقط یک نفر می تواند به ان دست پیداکند که او از سوی خورشید می آید.
عجایب روستای میمند
عده ای بر این عقیده اند میمند نخستین سکونتگاه ایرانیان بوده و یادگار دوران مهرپرستی است. چرایی اینکه در عصر نبود ابزارآلات پیشرفته ساختمانی عده ای روزها و ماه ها وقت بگذارند و دل کوه ها را بکنند تا شهری در دل زمین بکنند، معمایی است که هنوز بی جواب مانده است.
برخی بر این عقیده اند که این مکان ابتدا برای دفن اموات بناشده اما بعدها مشکلات آب و هوایی مردم را به زندگی در این مکان وا داشته است.
حمام میمند یکی از عجایب این روستا محسوب می شود. وجود خزانه و همه امکانات حمام های سنتی ایران آن هم در زیر خروار ها خاک بسیار جالب است . روستاییان گواهی می دهند که سالها کلیه نکات بهداشتی در این حمام زیر زمینی رعایت می شده است.
با وجود اینکه میمند تنها روستایی است که مردمش هنوز به سبک سنتی زندگی می کنند، روحیه مهماننوازی و عشق در آنجا جریان دارد.لورنت لوی اشتراوس معاون وقت بخش میراث فرهنگی یونسکو در دیدار از میمندگفت :میمند، این سرزمین حیرت انگیز با ساکنین خوبش مرا شگفت زده کرد.
ویژگی های خانه های صخره ای
در سطح شیب دار و در طبقات مختلف (۲ تا ۵ طبقه) بریدگی هایی به صورت شکاف های افقی ایجاد شده است. طول این بریدگی هایی که به آنها “کیچه” گفته می شود به ۶ الی ۹ متر می رسد تا در انتها به ارتفاع مورد نظر برای کندن خانه می رسد انتهای کیچه به فضائی ایوان مانندی به نام “دالان” می رسد که مهمترین عنصر محل است. به لحاظ اینکه اغلب امور روزمره خانواده در این دالان صورت می گیرد در اطراف هر کدام از این دالانها بین یک تا پنج خانه صخره ای وجود دارد. این منازل مسکونی در پنج طبقه و به شکل پلکانی و یک در میان روی هم قرار دارند،به نحوی که هیچکدام از آنها با یکدیگر برخوردی ندارند.
فاصله کیچه ها در طبقه زیرین بیشتر از فاصله آنها در طبقات بالایی است. در حدود ۴۰۰ کیچه کوچک و بزرگ در میمند وجود دارد. فضای داخلی خانه ها گاهی شکل مربع مستطیل یا مدور دارد و از ورودی کوتاهی که ارتفاع آن به ۷۵ تا ۷۶ سانتیمتر میرسد نور می گیرند. درهای ورودی چوبی و به داخل دیوار ایوان روزنه ای ایجاد کرده اند که از طریق آن و بوسیله ابزاری به نام کلیدون (کلید دان) در قفل یا باز می شود شکل ورودی اتاق ها در روستای میمند منطبق با مدل بدن انسان است، به طوری که عرض ورودی در قسمت پائین یعنی ۶۵ الی ۸۰ سانتی متر میرسد پایین ورودی منازل از سطح کیچه حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر برجستگی دارد که این برجستگی مانع ورود آب و خاک به داخل منازل می شود.
بر بدنه شیبدار تپه های غربی و شرقی، مسیرهای متعدد پیاده به صورت خطوط نسبتا” کمرنگ مشاهده می شوند، اما این مسیرها نمی توانند چندان دائمی باشند. زیرا با قطعه سنگ هایی که از بالا دست حرکت میکنند و یا بوسیله اهالی مرتبا” در حال تغییر هستند، در لابلای حفره های مسکونی بی هیچ نظمی چرخش می کنند. می توان ادعا نمود که در روستای صخره ای میمند بر خلاف همه سکونتگاه های شناخته شده شهری و روستائی، کوچه یا معبری وجود ندارد. کوچه در فرهنگ میمند صرفا” به مسیرهای افقی که در دل شیبدار تپه ها به عمق رفته و در انتها به منازل غار مانند مسکونی می رسد اطلاق می شود.
مـــردم و فــرهنگ:
جمعیت روستای میمند کرمان در سال ۱۳۵۵ حدود ۵۰۰ نفر بوده و از آن پس با افزایش جمعیت دائمی همراه بوده است. اقتصاد مردم میمند بر سه محور کشاورزی، دامداری و قالیبافی قرار گرفته است که در این میان قالیبافی نقش بسیار مهم تری دارد. به گونه ای که در حال حاضر قالی میمند از بهترین قالی های کرمان است و شهرت جهانی دارد علیرغم ورود تکنولوژی به زندگی روستائیان، مردمان میمند از همان ابزارهای سنتی برای بر آوردن نیازهای خود استفاده می کنند و کمتر به ابزارهای مدرن روی آورده اند.
اهالی روستا مسلمان و شیعه اثنی عشری هستند و مسجد و حسینیه میمند علاوه بر مرکزی مذهبی، مرکز تبادل نظر اهالی می باشد. مردم میمند سه مرحله مختلف زندگی دارند، آنها زمستان را در خانه های سنگی خود می گذرانند تا از سرما و یخبندان در امان باشند و در این فصل زنها به امر بافتن قالی و مردها به نگهداری دام ها می پردازند. از ابتدای فصل بهار به نقاط خوش آب و هوا و سرسبز کوچ می کنند و در آنجا به زندگی ییلاقی می پردازند.
عمده فعالیت مردان و زنان در این مرحله پرورش دام و استحصال محصولات لبنی می باشد. بعد از این مرحله آنها به باغداری درختان مختلفی همچون پسته وحشی، بادام وحشی، بادام، گردو و زیره و… می پردازند. لازم به ذکر است که محصولاتی همچون گردو و بادام میمند دارای شهرت فراوانی هستند. گویش مردم میمند نیز در منطقه منحصر به فرد است، چندان تشابهی با سایر گویشهای رایج در منطقه ندارد و به اعتقاد محققین این گویش در طول تاریخ تغییرات کمی داشته است .می توان گفت میمند یکی از بهترین مراجع تحقیق در خصوص فرهنگ ایرانیان قدیم می باشد .
_________________________
سومین روستای شگفتانگیز دنیا در ایران
طبق تصور بیشتر ایرانیها روستای کندوان، یکی از 3 روستای سنگی - صخرهای دنیا، در حوالی تونل کندوان قرار دارد اما در حقیقت اینطور نیست و این روستای شگفتانگیز و منحصربه فرد در استان آذربایجان شرقی، تبریز قرار دارد.
پروفسور دیوید رول، باستان شناس مشهور انگلیسی معتقد است این روستا محل هبوط حضرت آدم است و احتمالا بهشت عدن در آن جا واقع شده است.در حالیکه اطمینانی در صحت گفتههای این باستان شناس انگلیسی وجود ندارد.
روستایی که مردمان آن سالهاست در دل کوهها و صخرههای سنگی زندگی میکنند. این سال ها یعنی 700 سال قبل همزمان با یورش مغول ها؛یعنی 700 سال است مردم روستای کندوان در دل خانههایی فرو رفته در صخرههای ماسهی فشرده زندگی میکنند.
نوعی از معماری روستایی که در تمام دنیا کمنظیر است و انقدر حیرت آور است که سالانه تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود میخواند،آنقدر که دیگر اهالی روستا از دید و بازدیدهای گردشگران کلافه شدهاند و از حضور آنها در روستا گلایه میکنند!
خانههای مخروطی و دوکی شکل 2 تا 3 طبقه مهمترین ویژگی این روستا و دلیل جذب گردشگران هستند.این روستا به عقیده کارشناسان با نوع معماری خاص خود نشان دهنده شکل ویژهای از معماری و الگوی سکونت انسانها ، نمونه منحصر به فردی از نحوة استقرار و زندگی جماعتهای اولیه انسانی در دورههای بسیار دور تاریخی است.
تاریخ نگاران میگویند اهالی این روستا در قرن هفتم هجری برای در امان ماندن از حمله مغولها به دشت مقابل روستای کندوان فعلی مهاجرت کرده و بعد از گذشت مدت زمانی به تدریج حفاری را شروع کرده و خانههای سنگی خود را ساخته و در آن پناه گرفتهاند.
غارهای دستکن و خانههای کله قندی این روستا که توسط اهالی حفاری شدهاند شگفت انگیرترین آثار تاریخی بشری را در تمام دنیا رقم زدهاند.
در دل تپههای این روستا صدها آغل، انبار و اتاقک حفاری شده است و البته در کنار خانههای شگفت انگیز خود چشمه آب معدنی دارد که اهالی میگویند برای درمان بیماریهای کلیوی مفید است.
این روستا جزو 3 روستای شگفت انگیز دنیا و یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان سهند بخش مرکزی شهرستان اسکو واقع شدهاست. اگربه این روستای بی نظیر سفر کردید بدانید عسل سوغات مسافران کندوان است.
هتل صخرهای کندوان هم پیشنهادی برای اقامت در این روستای زیبا است.این روستا آنقدر جاذبههای طبیعی و زمین شناسی و مردمی دارد که حتی اگر یک هفته هم در آن اتراق کنید باز وقت رفتن دوست ندارید روستا را ترک کنید.
راه دسترسی:برای سفر به كندوان، از تبریز باید به سمت اسكو در دامنه سهند حركت كرد، اسكو در جنوب شرقی تبریز واقع شده است .
________________________
نام های ماههای ایرانیان به چه معناست؟!
فروردین
فروردین نام نخستین ماه و فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.در اوستا و پارسی باستان فرورتینام,در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.بنا به عقیده پیشینیان,ده روز پیش از اغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته,برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر میبرند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان,هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب,به دنیای دیگر میروند.
اردیبهشت
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء:
جزء اول((اشا))از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است,راستی و درستی,تقدس,قانون و آئین ایزدی,پاکی….و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است.جزء دیگر این کلمه که واژه ((وهیشت))باشد. صفت عالی است به معنای بهترین,بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است.در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت((مانند بهشت))هم آمده است.
خرداد
خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاهشمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ,در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا.,همه,درست,و کامل.دوم تات که پسوند است برای اسم مونث,بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است.ایزدان تیرو باد و فروردین از همکاران خرداد میباشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
تیر
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه,در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق میشود.فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک ,از باران بهره مند میشود و کشتزارها سیراب میگردد. تیشتر رادر زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران میدهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.
مرداد
مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ,در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:
اول((ا))ادات نفی به معنی نه,دوم((مرتا)) به معنی مردنی,نیست و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه ((مرداد))به غلط استعمال میشود.در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست. در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از :
نیک اندیشی,صلح و سازش,راستی و درستی,فروتنی و محبت به همنوع,تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.
شهریور
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ما در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه,در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور میدانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء:خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیریه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات .چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند.روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ میشود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.
مهر
در سانسکریت میترا ,در اوستا و پارسی میثر ,و در پهلوی میتر,و در فارسی مهر گفته میشود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند.مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان.میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است.مهر,ایزد هماره بیدار و نیرومند استو برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دردغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست.مهر از برای محافظت عهد وپیمان و میثاق مردم گماشته شده است.از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمیماند.برای انکه از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است.مقام مهر در بالای کوه ((هرا))است,انجایی که نه روز است و نه شب ,نه گرم است و نه سرد,نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است.این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان میشتابد.
آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است.ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند.مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و دکر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم ((میترس))میستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند.نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.
آبان
در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود.در اوستا بارها ((آپ))به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است.نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را,آبان می دانند.ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد.به سبب آنکه((زو))که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده ,او را شکست داده,تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد, ایرانیان این روز را جشن می گیرند,دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار میگیرد.
آذر
در اوستا آتر ,آثر,در پارسی باستان آتر,در پهلوی آتر,و در فارسی آذر میگویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.آریائیان(هندوان و ایزدان)بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند.ایزد آذر نزد هندوان ,آگنی خولنده شده و در ((ودا)) (کتاب کهن و مقدس هندوان)از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد.
دی
در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ,دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر ((دا)) به معنی دادن و افریدن است.در خود اوستا صفت دثوش(=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی و روز ماه,روزهای هشتم و بیست و سوم به دی(آفریدگار,دثوش)موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به ((دی))با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد میپیوندند. مثلا روز هشتم را ((دی باز)) و روز پانزدهم را ((دی بمهر))و….دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
بهمن
در اوستا وهومنه ,در پهلوی وهومن,در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: ((وهو))به معنی خوب و نیک و ((مند))از ریشه من به معنی منش:پس یعنی بهمنش,نیک اندیش,نیک نهاد.نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز میدارد.خروس که از مرغکان مقدس به شمار میرود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده ,مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار میخواند,ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است.بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده میشود.و در طب نیز این گیاه معروف است.
اسفند
دراوستا اسپنتا آرمیتی,در پهلوی اسپندر,در فارسی سپندار مذ,سفندارمذ,اسفندارمذ,و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند,که صفت است به معنی پاک و مقدس,یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست,شاید و بجا.دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن . بنابراین ارمتی به معنی فروتنی,بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است.در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند.سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است.وی موظف است که همواره زمین را خرم ,آباد,پاک و بارور نگه دارد,هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصا مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است .بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ میباشد.
__________________________
تنگه واشی
سفر به دنیای آبشار و صخره
تنگه واشی در جاده فیروزكوه ــ تهران یكی از جاذبههای طبیعی است كه گردشگران میتوانند در هیاهوی برخورد آب و صخره، تجربهای از یك روز تابستانی خنك را داشته باشند. این تنگه که به تنگه ساواشی هم معروف است، حدود 300 متر طول دارد و با دیوارههای صخرهای بلند به ارتفاع حدود 100 متر پوشیده شده است.
ساواشی محل عبور رودخانهای است كه از كوههای ساواشی سر چشمه میگیرد و از میان دشت میگذرد. این روزها اگر گذارتان به این تنگه خنک برسد، باید انتظار کم شدن آب رودخانه را داشته باشید چون در تابستان با بالا رفتن گرمای هوا، میزان آب به كمترین حد خود میرسد و مثل فصل های دیگر سال، تا زیر زانو را خیس نمیكند.
برای سفر به این تنگه باید به یك كیلومتری شهرستان فیروزكوه بروید. بنابراین این تنگه بهترین گزینه برای پایتخت نشینانی است که به دنبال فرصتی برای یک سفر کوتاه نیم روزی می گردند.
برای رفتن به تنگه واشی در جاده فیروزكوه ــ تهران، بعد از ورود به یك جاده فرعی و طی حدود 9 كیلومتر به روستای جلیزجند میرسید كه این روستا در حاشیه یك دشت سرسبز با مزارع گندم و سیب زمینی و باغهای مختلف است. بعد از عبور از روستا و طی حدود 4 كیلومتر در جادهای كه میان دشت و در كنار جویهای پر از آب زلال، احداث شده، محل پیاده روی تنگه واشی شروع میشود.
بعد از عبور از تنگه اول و گذر از دشتی زیبا، تنگه دوم قرار گرفته كه حدود 2 كیلومتر با تنگه اولی فاصله دارد. این تنگه هم مانند تنگه اول چشم نواز است و از دیوارههای سنگی آن در نقاط مختلف چشمههای آب زلال و خنك به سمت پایین روان است. در انتهای این تنگه نیز هیاهوی ریزش آب آبشاری زیبا گردشگران را به سمت خود میكشد.
معمولاً بعضی از گردشگران در این معبر با كرایه چهارپایان مسیر جاده را تا رسیدن به انتهای تنگه اول و یا تا خود آبشار واشی طی میكنند چرا كه این تنگه با پوشش صخرههایی بزرگ و بلند درههای صعبالعبوری را بوجود آورده است.
در تنگه واشی علاوه بر طبیت زیبا، آثار تاریخی هم وجود دارد. یكی از سه كتیبه معروف دوره قاجار در این تنگه واقع شدهاست. دو كتیبه دیگر در چشمه علی شهر ری و تونل وانا در جاده هراز واقع شدهاند. هر سه این كتیبهها به دستور فتحعلی شاه قاجار حكاكی شدهاست. كتیبه موجود در تنگه واشی كه حدوداً 185 ساله است دارای ابعاد 6 در 7 متر است كه وقایع زمان فتحعلی شاه دور تا دور كتیبه روایت شدهاست.
در تنگه واشی گیاه كمیاب باریچه وجود دارد كه برای مصارف صنعتی و دارویی است اما چیدن باریچه به دلیل كمیابی آن جرم است و پیگرد قانونی دارد. از دیگر دیدنیهای این منطقه، دشت پشت آبشار (دره سكوت)، قلعه اسماعیلیه (بالای تنگه اول) و غار طبیعی تنگه دوم را میتوان نام برد.
پیشنهاد می کنیم با توجه به شلوغی تنگه در این روزها، زمان آغاز سفر را طوری تنظیم كنید كه صبح زود حركت كرده و صبحانه را در بین راه بخورید و حداكثر ساعت 8 صبح ابتدای تنگه باشید. كسانی هم كه مشكلات فشار خون دارند و یا در ارتفاعات دچار مشكل میشوند باید پس از گذر از تنگه اول بیشتر مراقب خود باشند.
فيروزه اي ترين درياچه غرب
درياچه گهر در 121 كيلومتري شرق استان لرستان به مركزيت خرمآباد و در 35 كيلومتري جنوب شرقي شهر درود قرار دارد و درست مثل يک تکه فيروزه در مركز منطقه حفاظت شده اشترانكوه به چشم ميآيد. اين درياچه دو بخش اصلي دارد به نامهاي گهر بزرگ (كله گهر) و گهر كوچك (كره گهر) که وسعت گهر بزرگ حدود 100 هكتار و عمق درياچه بين 4 تا 28 متر و عرض آن بين 400 تا 800 متر و طول آن 1500 متر است. در سالهاي پر برف سطح درياچه يخ بسته و منظره جذابي را به وجود ميآورد.
اين درياچه در بين رشته كوههاي اشترانكوه محصور شده و اگر اهل کوهنوردي باشيد، اشترانکوه ميتواند جوابگوي ماجراجويي شما باشد. اين کوهها كه از سمت شمال به قله ازنادر، كول شاكول، دره دائي، قله سن بران از شمال غرب به كوه گزرسون و پريز كوه بزرگ از شمال شرق به پريز كوه كوچك از جنوب شرق به كوه تخت كالا و ارتفاعات دره دزدون، از جنوب به ارتفاعات اسينه و در جنوب غربي به كوه گولك و از شرق به قله همايلون و مالره محدود ميشوند و فرصت خوبي براي گشت و گذار در غرب کشور را به شما ميدهند.
پوشش گياهي مرتعي و گونههاي متنوع درختان جنگلي اين منطقه هم چيزي نيست که بتوانيد از آن چشم پوشي کنيد؛ بلوط، بيد بادام، پسته وحشي و ... اطراف درياچه را به صورت يك پارك طبيعي در آوردهاند و جنگلهاي منطقه که بيشتر از بلوط ايراني و گونههاي ديگر كيكم، بادام كوهي، پسته وحشي، ارغوان، گلابي وحشي، چنار، نارون، بلوط مازو و دار گردو انجير، زبان گنجشك، سيب، زالزالك، ارژن كنار، كهور، انار، گز و مو وحشي پوشيده شدهاند، جاذبه بيشتري به فضا دادهاند.
اما زيباييهاي اشترانکوه به همين جا ختم نميشود. اين منطقه حيات وحش متنوعي دارد که در آن حيواناتي مثل بز، قوچ، آهو، كل، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوهاي، كفتار، روباه، شغال، خرگوش وحوش كوچك، انواع پرندگان مانند عقاب كبك، شاهين تيهو، و ديگر پرندگان بومي يك پارك وحش طبيعي به چشم ميخورند. مار ماهي، لاك پشت، قورباغه، ماهي قزلآلا، ماهي رنگين كمان و ماهي خال قرمز از ديگر جانوراني هستند كه به دليل شرايط مساعد محيطي در اين درياچه زندگي ميكنند.
اگر گذارتان به گهر افتاد، به جز آبتني در درياچه امکان ماهيگيري با قلاب، قايقراني، اسكي روي آب و راهپيمايي در كنار رودخانهها را هم خواهيد داشت که سفر شما را جذابتر ميکنند.
خيالتان جمع باشد که در كنار اين درياچه امكانات خدمات بهداشتي درماني سرپايي، پاسگاه نيروي انتظامي، پاسگاه محيط زيست كمپ موقت تابستانه با تعداد 30 چادر و 10 سرويس بهداشتي وجود دارد و روشنايي محدوده در شب هم امنيت کامل منطقه را برقرار ميکند.
بهترين راه دسترسي به درياچه گهر از مسير شهر درود به طرف روستاي درب آستانه امام زاده پيروالي و سپس چشمه خيه است. از شهر درود تا چشمه خيه حدود 17 كيلومتر جاده آسفالت و از چشمه خيه تا درياچه گهر به مسافت 18 كيلومتر مالرو است که به شما اين فرصت را ميدهد از چهارپايان بوميان منطقه استفاده کنيد و تا درياچه برسيد.
علاوه بر اين مسير از طريق شهرستان اليگودرز به سمت جاده شول آباد، كناره رودخانه مورزرين و گردنه تاپله را ميتوانيد با وسيله نقليه طي كنيد و از آنجا تا درياچه را كه مسافت آن حدود 12 كيلومتر است پياده برويد.
البته اگر اهل کوهنوردي حرفهاي باشيد و به اندازه کافي در اشترانکوه تجربه داشته باشيد، ميتوانيد از مسير کوهستاني هم به سمت گهر حرکت کنيد. در اين صورت مسيرتان از روستاي تيان، مابين شهر درود و ازنا ميگذرد و از آنجا بايد به قله 4150 متري اشترانكوه (سن بران) صعود کرده و بعد به سمت مسير شن اسكي آبشار و درياچه گهر فرود بياييد.
____________________________
قلعه دختر و قلعه اردشیر در کرمان
وضعیت نابسامان قلعه دختر و قلعه اردشیر در کرمان آنقدر تاسف برانگیز است که با وجود قدمت و ریشه دواندن در افسانه های مردم کرمان در هیچ یک از.....
قلعه دختر که بر بلندای شهر کرمان قرار گرفته است به دلیل بی توجهی ها در مقابل چشم همگان در حال فرسایش و تخریب است و این درحالیست که هیچ طرح مرمت و بازسازی در این بنای تاریخی که در افسانه های مردم جایگاه ویژه دارد صورت نگرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، دیار کریمان که یکی از غنی ترین استانهای تاریخی کشور محسوب می شود شاهد تمدنهای گوناگون در دورانهای مختلف تاریخی بوده است که هر یک آثار بی نظیری را در استان خلق کرده اند اما به دلیل کم توجهی و البته کمبود شدید بودجه بسیاری از این بناها در حال فرسایش و نابودی هستند.
آنچه که قابل توجه است بناهایی در کرمان مورد بی توجهی هستند که در مناطق دور افتاده استان قرار دارند اما در کمال تعجب یکی از زیباترین و غنی ترین مناطق تاریخی و گردشگری کرمان که هر روز مردم کرمان شاهد برج و باروی آن نیز هستند شامل این مجموعه های تاریخی درحال نابودی می شود و تاکنون هم هیچ برنامه مدونی برای مرمت و بازسازی این بنا صورت نگرفته است.
معتادان و اراذل و اوباش تنها ساکنان قلعه دختر و قلعه اردشیر
وضعیت نابسامان قلعه دختر و قلعه اردشیر در کرمان آنقدر تاسف برانگیز است که با وجود قدمت و ریشه دواندن در افسانه های مردم کرمان در هیچ یک از تورهای گردشگری جایی ندارد و تنها افرادی که ساکنان گاه و بیگاه این قلعه ها هستند افراد ولگرد و معتاد هستند که بهترین مکان را برای خود قلعه ای فراموش شده یافته اند.
قلعه دختر و قلعه اردشیر بر فراز کوهی مرتفع در مرکز شهر کرمان قرار گرفته اند و هر روز هزاران نفر اطراف این قلعه ها در حال رفت و آمد هستند اما کسی به فرسایش و وضعیت نابسامان این مجموعه های منحصر بفرد تاریخی توجه نکرده است.
یکی دیگر از مشکلات این مجموعه عدم رعایت حریم این بنای تاریخی است بطوریکه بسیاری از منازل مسکونی در مجاورت این مجموعه ساخته شده اند و از سوی دیگر به نظر می رسد در ساخت مجموعه تفریحی در اطراف این قلعه ها نیز کوچکترین توجهی بر حفظ حریم تاریخی و ساخت و ساز مطابق با معماری کهن قلعه نشده است.
قلعه دختر و قلعه اردشیر بر فراز کوهی مرتفع در مرکز شهر کرمان قرار گرفته اند و هر روز هزاران نفر اطراف این قلعه ها در حال رفت و آمد هستند اما کسی به فرسایش و وضعیت نابسامان این مجموعه های منحصر بفرد تاریخی توجه نکرده است
هر ناظری که از دور به این قلعه بنگرد تنها چیزی در این قلعه که نظر بیینده را جلب می کند وجود یک دکل بزرگ مخابراتی در این مکان است که در کنار قلعه ساخته شده و باز تعجب آور تر اینکه گویی مسئولان میراث فرهنگی هیچ گاه تصور اینکه به حریم این قلعه تجاوز شده است را در ذهن خود راه نداده اند.
قلعه دختر کرمان که به آتشکده آناهیتا نیز شهرت یافته است بر فراز کوههای شرقی شهر کرمان قدیمی ترین بنای تاریخی پیش از اسلام و متعلق به دوره ساسانی ها در این شهر است که امروز خشت و گل رسی این بنا در حال فرسایش باد و باران و همچنین دست درازی انسانها قرار گرفته است.
ایزد بانوی آب و باروری خفته بر آغوش خاک
این مکان در گذشته بسیار دور و قبل از ظهور اسلام مکانی برای پرستش آناهیتای باستانی یا همان ایزدبانوی آب و باروری بوده است که هم اکنون در آغوش خاک و ویرانه ها است.
قلعه دختر یا آتشکده آناهیتا (ناهید) که به قلعه کهنه نیز مشهور است، بر فراز تپههای مرتفع شرقی شهر کرمان قرار دارد و از دوران پیش از ورود اسلام به ایران به جای ماندهاست.
مصالح بکار رفته در این قلعه تنها خشت خام و گل رس است بقایای قلعه دختر دورنمای گذشته دراز این شهر و نام آن (آتشکده آناهیتا) یادآور پرستش آناهیتای باستانی، ایزدبانوی آب و باروری است.
این قلعه بنا به گمانه زنی های مورخان 220 سال پیس از میلاد مسیح ساخته شده است و شهری آباد و مرکز ولایت کرمان با نام گواشیر و یا کارمانیا بوده است و حداقل زمان اردشیر بابکان را درک کرده است.
کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید همچنین نشانیهایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه میدهند در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید قرار داد سپس حکومت اشکانیان را شکست داد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت به حکومت کرمان گماشت گویند کرمان آخرین پناهگاه یزدگرد سوم پادشاه ساسانی بودهاست
بنا به گفته یکی از کتب تاریخی کرمان "در روایات اساطیری آمدهاست که کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید همچنین نشانیهایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه میدهند آنگاه روایت تاریخی این سرزمین آغاز میشود.
اینکه در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید (پادشاه مغلوب شده بابِل) قرار داد سپس حکومت اشکانیان را شکست داد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت به حکومت کرمان گماشت گویند کرمان آخرین پناهگاه یزدگرد سوم پادشاه ساسانی بودهاست".
ساختمانهای این قلعه روی هم به دو قسمت مجزا تقسیم می شود قسمتی که بر فراز قلعه نسبتا مرتفع جنوب شرقی قرار دارد و سابقا قلعه کوه نامیده می شده کاملا به علت وضعیت طبیعی از قلعه مجزاست قسمت دوم بر تپه کوتاهتری قرار دارد و به قلعه دختر موسوم است .
قسمتی از این قلاع به نام قلعه اردشیر شهرت دارد قلعه اردشیر در بالای تپه مرتفعی واقع شده که با سطح جلگه، قریب پانصد فوت ارتفاع دارد دیوارهای قلعه از خشتهای بسیار ضخیم ساخته شده است در قلاع دختر کرمان با این که جست و جوهای زیاد به عمل آمده آثار تاریخی مهمی به دست نیامده است.
ساختمانهای عمده قلعه از قبیل قصر و عبادتگاه و غیر آن بیشتر در فاصله بین همین دو قلعه دیده می شود.
استفاده از خاک قلعه به عنوان کود
متأسفانه چون خاک این قلعه برای کود مناسب است از سالهای دور اهالی خاک و خشت آن را می کنند و به مزارع می برند و از این راه لطمه بزرگی به این بناها وارد شده است و فقط جاهایی که رفتن چارپا ممکن نیست از دستبرد محفوظ مانده است از قطعات کاشی که ساکس در محوطه قلعه دیده، بر می آید که برخی از ساختمانهای آن علاوه بر جنبه نظامی، جنبه بزمی نیز داشته و هنر ذوق در تزئین آن دخالت کرده است.
در رشته جنوبی قلعه اردشیر صخره ای نسبتا بلند دیده می شود که از اواسط صخره پلکانی برای رسیدن به قله آن تراشیده اند که ۱۳۴ پله دارد و "ساکس" مستشرق شهیر، احتمال داده است که این محل نقاره خانه قلعه بوده و چون پلکانها نو هستند به نظر می رسد که در همین اواخر تراشیده شده باشند.
خرابه هایی که در دامنه همین قلعه ها قرار دارد از هجوم افغانیها به بعد رو به خرابی رفته و امروز فقط بقایایی از آن به نظر می رسد.
فردوسی قلعه را به هفتواد نسبت می دهد
افسانه ها ساختمان قلعه را به اردشیر بابکان نسبت می دهند و فردوسی در شاهنامه بنای قلعه را به کسی قبل از اردشیر به نام هفتواد نسبت می دهد.
در زمان سلجوقیان نیز "قلعه دختر" پناهگاه کرمانیان محسوب می شده و در تاریخ افضل آمده است یکی از قلاع کوچک موسوم به "گوهریه بوده" و برجهای قلعه نیز نامی مخصوص به خود داشته که از آن نام "برج فیروزه" به ما رسیده است.
لزوم مرمت و بازسازی قلعه دختر و قلعه اردشیر
این مطالب به استاد کتب تاریخی کرمان بیان شد که نشان دهنده سابقه تاریخی این بنای کهن دارد که پس از سالها هم اکنون جولانگاه اراذل و اوباش و معتادان شده است متاسفانه روشن کردن آتش و کند و کاری های این افراد به بسیاری از قسمتهای بنا صدمه زده است.
مجموعه پارک انقلاب نیز که یکی از مراکز تجمع اراذل و اوباش و معتادان در کرمان است در مجاورت این بنا قرار گرفته است و مجموعه این مسائل مشکلاتی را نیز برای ساکنان این منطقه ایجاد کرده است.
یکی از ساکنان این منطقه در گفتگو با مهر اظهارداشت: بناهای تاریخی این منطقه از شهر کرمان به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوه و مرتفع بودن از انظار دور هستند و قرار گرفتن پارکی نیز در مجاورت این مجموعه موجب شده است در اکثر مواقع شاهد تجمع دستجمعی معتادان باشیم.
وی ادامه داد: این مسئله مشکلاتی را برای ساکنان ایجاد کرده است که بارها نیز طی نامه هایی به مسئولان بروز چنین وضعیتی را کرده ایم اما تاکنون اقدامی نشده است.
این شهروند کرمانی با اشاره به وسعت پارک و عدم نظارت صحیح بر اداره این مرکز تفریحی و فرهنگی گفت: کمتر خانواده ای به دلیل وضعیت ناهنجار این مجموعه برای تفریح به این مجموعه مراجعه می کند این درحالی است که طرحهای گسترش پارک نیز درحال انجام است و هر روز شاهد آزاد سازی محوطه اطراف پارک برای گسترش آن هستیم.
وی ادامه داد: از سوی دیگر آزاد کردن حریف پارک با کندی پیش می رود و همین مسئله موجب شده است این مکانها نیز که تخلیه شده است موجب بد منظره شدن منطقه و ایجاد محلی برای تجمع افراد ولگرد شود ضمن اینکه این محل به مکان مناسبی نیز برای حشرات موزی نیز تبدیل شده است.
وی خواستار استقرار نیروهای انتظامی در این منطقه و پاکسازی قلعه های تاریخی و پارک اطراف ان از وجود اراذل و اوباش و معتادان شد.
وضعیت قلعه دختر و قلعه ادشیر به عنوان نخستین سکونت گاه بشری کرمان تاسف بار است
محمد عظیم زاده، کارشناس باستانشناسی نیز در گفتگو با مهر اظهارداشت: بدون شک این بناها از کهن ترین ابنیه تاریخی شهر کرمان محسوب می شوند و با این وجود جز چند مورد کوتاه و مقطعی هیچ مطالعه باستانشناسی بر روی این قلعه ها صورت نگرفته است.
وی گفت: بنا به اکتشافات صورت گرفته هم اکنون این بناها جز اولین مراکز جمعیتی کرمان محسوب می شود که در گذشته شاهد حوادث تاریخی متعددی نیز بوده است.
عظیم زاده افزود: هم اکنون این مجموعه تاریخی دچار فرسودگی بسیار شدید شده است و قسمتهایی از مجموعه نیز در حال ریزش و تخریب است اما اقدامی در راستای استحکام سازی و تثبیت مجموعه صورت نگرفته است.
این کارشناس اضافه کرد: این مجموعه بر روی دو کوه مرتفع و کم ارتفاع قرار دارد که اولی به دلیل ارتفاع زیاد از دسترس مردم دور مانده است اما متاسفانه هم اکنون یک دکل مخابراتی بر روی این مجموعه نصب شده که ضمن صدمه به منظر مجموعه ناهماهنگی خاصی را نیز ایجاد کرده است.
وی ادامه داد: در مجموعه کم ارتفاع تر نیز که در مجاورت پارک انقلاب قرار گرفته عوامل مختلفی به جز عوامل طبیعی درحال تخریب مجموعه هستند و کسی نیز برای حفاظت از آن اقدام عملی نکرده است.
وی گفت: ساخت سازهای ناشی از احداث پارک در نزدیکی مجموعه، وجود اراذل و اوباش و تخریب مجموعه توسط این افراد و همچنین ناامن کردن مجموعه برای بازدید گردشگران از جمله مشکلات قلعه دخترو قلعه اردشیر است.
معاون فنی میراث فرهنگی کرمان در خصوص وضعیت کنونی این مجموعه تاریخی با تائید بروز برخی فرسایشها در گذشته بر روی این بنای تاریخی گفت: این مجموعه تاریخی به دلیل عوامل مختلف از جمله عوامل طبیعی به شدت فرسوده شده اند.
وی ادامه داد: اما این بنا که متعلق به قبل از اسلام است همچنان پا برجامانده است.
محسن موحدی ادامه داد: تخمینی که در خصوص قدمت این بناها زده می شود مربوط به دوران ساسانی است اما هنوز مطالعه دقیقی در این خصوص صورت نگرفته است.
______________________
پاسارگاد در برابر زلزله ٧ ریشتر مقاوم است
مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠ سال پیش برای جلوگیری از ریزش سازه های مجموعه پاسارگاد از روش ابتکاری "پی دو پوشه" استفاده کرده اند که امروزه در ساخت پی نیروگاه های هسته ای و سازه های حساس به کار گرفته می شود.
روش پی دو پوشه، تکنیکی در مهندسی سازه و زلزله است که مهندسان پیش از ساخت سازه، از دو پی روی هم استفاده می کنند. پی اول به صورت ثابت است و پی دوم روی پی اول ساخته شده و دارای قابلیت ارتعاش است. از این روش هم اکنون در ساخت سازه های حساس در کشورهای زلزله خیز از جمله ژاپن استفاده میشود.
عبدالعظیم شاه کرمی، متخصص سازه و ژئوتکنیک و مسئول برسی های پاسارگاد، در مورد استفاده از روش پی دو پوشه گفت: برسی ها روی سازه های پاسارگاد نشان میدهد که مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠سال پیش در زیر سازه های این مجموعه دو پی میساخته اند تا بتواند ضربه های ناشی از زلزله و لغزش را بگیرند و آسیبی نبینند.
وی با اشاره به اینکه استفاده از این روش ابتکاری که اکنون آخرین تکنیک مقاوم سازی سازه ها است گفت: زیر سازه های مجموعه پاسارگاد دو پی دارد.پی اول از جنس سنگ و ملات ساروج است و پی دوم که روی سطح کاملاً صاف پی اول جای گرفته تنها از جنس سنگ ساخته شده و میتواند روی پی ثابت اول ارتعاش پیدا کند.
برسی های انجام شده در سازه های پاسارگاد به خصوص تل تخت و زندان سکندر ویا آرامگاه کمبوجیه نشان میدهد که مهندسان هخامنشی علاوه بر استفاده از پی دو پوش با توجه به سست بودن خاک منطقه و سنگینی سازه ها، پی این مجموعه را در عمق زیاد و سطح گسترده تری ساخته اند.
شاه کرمی در مورد علت استفاده از این تکنیک گفت: ایجاد پی سازه های این منطقه در عمق زیاد و گستردگی بیشتر نسبت به سطح سازه ها مانع اختلاف نشست و جلوگیری از ترک خوردگی و فرسایش سازه ها می شود.
به گفته شاه کرمی با توجه به استفاده از روش پی دو پوشه، گسترده و پی عمیق در این مجموعه مهندسان هخامنشی دو مشکل اختلاف نشست و زلزله در این منطقه را حل کرده اند
پاسارگاد(آرامگاه كوروش ) قبل از بازسازي 140 سال پيش
_______________________
جام نقره ی سه هزارساله ی لرستان
جام، جنس: نقره، اندازه: 7.7 در 10.1 سانتی متر، قدمت: نهصد تا هفتصد سال پیش از میلاد، محل نگهداری: موزه ی هنر کلیولند
______________________
خلیج فارس کشور عزیزمان ایران حدود 30 جزیره مسکونی و غیر مسکونی ایرانی را در خود جای داده است. جزایر ایرانی خلیج فارس در نزدیکی سه استان خوزستان، بوشهر و هرمزگان قرار دارند که 28 عنوان از آنها به شرح زیر هستند:
الف- جزایر استان خوزستان:
1. جزیره مینو
این جزیره در گذشته نام "صلبوخ" داشته و بین آبادان و خرمشهر واقع شده و دو شاخه اروندرود آن را فرا میگیرد. مینوشهر، شهری کوچک است که در آن قرار گرفته است و دارای جمعیتی حدود 12 هزار نفر است و بیشتر کاربرد تفریحی برای مردم دو شهر آبادان و خرمشهر دارد. ۴۵درصد آنها به کشاورزی میپردازند ولی در کنار آن پرورش دام نیز در مینو جایگاه خاصی دارد.
در جزیره مینو پنج نهر جریان دارد که دو تای آنها از رودخانه جرف و سه تای دیگر از اروندرود منشعب میشود. جزیره مینو از معدود نقاطی از جهان است که در آن سیستم آبیاری بصورت طبیعی و با جزر و مد آب انجام میشود و نیازی به وسایل مکانیکی و تلمبه آب ندارد. نخل های بی شمار این جزیره اکوسیستم مناسبی برای زیست پرندگان مهاجر و همچنین نیزارهای انبوه و رازآلود آن پناهگاه حیوانات وحشی از جمله گراز است.
2. جزیره خور موسی
"خور" محدوده نیمه بسته آب مرتبط با دریای آزاد است که در درون آن آب دریا به مقدار قابل توجهی توسط آب رودخانه یا آب شیرین رقیق می شود. خور موسی کانال طویل و عمیقی است که از خلیج فارس منشعب شده و به دلیل ویژگیهای خاص خود در منطقه از موقعیت ممتازی برخوردار است. این منطقه با اکوسیستمی منحصر به فرد، در ساحل شمالی خلیج فارس و جنوب استان خوزستان واقع است. پهنای دهانه آن ۳۷ تا۴۰ کیلومتر و طول آن از دهانه تا بندر امام خمینی ۹۰ کیلومتر و تا بندر ماهشهر ۱۲۰ کیلومتر است.
خور موسی با متوسط عمق ۲۰ تا ۵۰ متر زیستگاه بسیاری از پرندگان نادر از جمله گیلانشاه خالدار و مکان تخم ریزی بسیاری از ماهیان خلیج فارس بخصوص میگو است. آلودگی ناشی از اکتشاف و استخراج نفت و تردد نفتکش ها، حوادث و سوانح مربوط به سکوهای نفتی، رفت و آمد کشتیها، منابع و صنایع مستقر در خشکی باعث شده اطراف این جزیره از آلودهترین نقاط خلیج فارس به حساب بیاید.
3. جزیره بونه
تلفظ قدیمیتر نام این جزیره غیر مسکونی استان خوزستان "بُنّه" است. جزیره بونه به همراه دو جزیره کوچک دیگر به نامهای دارا و قبرناخدا در منتهیالیه شمال غربی خلیج فارس در دهانه خورموسی در استان خوزستان واقع شده است. فاصله هوایی این جزیره از دو شهر هندیجان و بندرماهشهر تقریباً یکی است. از پرندگان این جزیره میتوان به سلیم خرچنگخور اشاره کرد. این جزیره محل تخمگذاری پرستوهای دریایی نیز هست.
نادری کازرونی در کتاب جغرافیای بنادر خلیج فارس در مورد بونه مینویسد: "در میانه خارکو و بصره دو جزیره واقع است یکی از آن دیره نام دارد و ثانی بنه و جزیره دیره بیآب و غیرمسکون و جزیره بنه آب گوارایی دارد و به علت خرابی اطراف آن دو جزیره مذکور، به غیر از معلمان خارکی عبور سایر اهل دریا به آن دو جزیره دشوار است زیرا که بیم شکستن سفائن در حوالی آن جزایر ناهنجار است و مسافت میان جزیره، بُنّه و دیره و خارک و خارکو چهار زام است که هر زام چهار فرسنگ باشد"
4. جزیره دارا
جزیره دارا در دهانه خور موسی قرار دارد. این جزیره غیر مسکونی و زیبا محل تخمگذاری پرستوهای دریایی است.
5. جزیره قبر ناخدا
جزیره قبر ناخدا به مانند جزیره دارا غیر مسکونی بوده و محل تخمگذاری پرستوهای دریایی است.
ب- جزایر استان بوشهر:
6. جزیره خارک
"خارک" جزیرهای است مرجانی با تاریخی پر از فراز و نشیب. این جزیره در حدود ۵۷ کیلومترى شمال غرب بوشهر و ۳۰ کیلومترى بندر ریگ واقع شده است. طول جزیره (شمالى - جنوبى) حدود ۸ کیلومتر و قسمت پهن تر آن در شمال به عرض حدود ۴ کیلومتر است.
در این جزیره یکی از مهمترین پایانههای صادرات نفت ایران بنا شده است. جزیره خارک برای ایجاد لنگرگاهها، با مزایای طبیعی و سواحل عمیق آن، برای پهلو گرفتن نفتکشهای اقیانوسپیما بسیار مناسب است، به ویژه که قشر سنگی چون پشتهای که سطح جزیره را پوشانده، در وسط جزیره به بلندی 60 متر میرسد و این بلندیها موجب میشوند بندرگاههای شرقی خارک را در مقابل شدت جریان باد که در جهت شمال غربی و جنوب شرقی میوزند، محفوظ نگاه دارند.
اگر کارشناسان، اکنون این جزیره را به عنوان مرکز تأسیسات عظیم صدور نفت برگزیدهاند، دریانوردانِ خلیج فارس نیز در ادوار گذشته از آن برای پهلو گرفتن کشتیها استفاده میکردند. رومن گیرشمن باستان شناس مشهور فرانسوی که در تاریخ ایران باستان مطالعات و تحقیقات عمیقی دارد، در سال 1337 شمسی بنا به دعوت کنسرسیوم نفت ایران به دیدن جزیره خارک آمد.
کنسرسیوم نفت ایران پس از مطالعات بسیار، جزیره خارک را به دلیل داشتن سواحل عمیق بهترین مکان برای پهلوگیری نفتکشهای بزرگ نفتی و ساخت تاسیسات عظیم نفت تشخیص داده بودند و چون ساخت این تاسیسات ممکن بود به آثار باستانی جزیره خارک که تا آن زمان هنوز مطالعاتی روی آنها صورت نگرفته بود، صدمه ای وارد کند، لذا طی نامهای از اداره کل باستان شناسی وقت درخواستی برای مطالعه و کاوشهای باستانی کردند. از آنجایی که اکثر کاوش های آن زمان توسط فرانسوی ها انجام میشد لذا هیأت باستانشناسی فرانسه به سرپرستی رومن گیرشمن جهت این بررسی و کاوشها انتخاب شد.
پروفسور گیرشمن در سال 1958 بازدیدی از جزیره به عمل آورد که نتیجه آن یک سلسله کاوش های باستان شناسی بود که در بهار سالهای 1959 و 1960 توسط او و هیئت همراهش انجام گرفت. نتیجه کاوش های صورت گرفته، کشف آثار باستانی بود که بعدها بصورت کتابی با عنوان "جزیره خارک" به چاپ رسید. این کتاب که متن اصلی آن به زبان فرانسه بود نخستین بار در سال 1339 شمسی توسط شرکت ملی نفت ایران به سه زبان فارسی، فرانسه و انگلیسی انتشار یافت. همچنین گیرشمن در سال 1342 در سمیناری با عنوان "خلیج فارس" نتیجه کاوش های بعمل آمده در جزیره خارک را بازگو کرد.
از آثار کشف شده در کاوش های جزیره خارک که از دورترین ایام تاریخ خصوصا از زمان ساسانیان، پارت ها و دوره اسلام بجای مانده می توان به گور دخمه های پالمیران، معبد نپتون، آتشکده زرتشتیان، کلیسا و دیر نسطوریان، قبرهای سنگی و قبرهای ستودان و آرامگاه "میر محمد" منسوب به محمد حنفیه را نام برد. جزیره خارک با آثار تاریخى با ارزشى که دارد مىتواند به عنوان یک جاذبه گردشگرى در استان بوشهر مطرح شود. هر چند وجود تأسیسات نفتى مانع از عبور و مرور هر بازدید کنندهاى به جزیره است و در حال حاضر تنها افرادى مىتوانند در جزیره عبور و مرور کنند که یا ساکن جزیره خارک بوده یا موفق به دریافت مجوز از فرماندارى استان بوشهر شوند.
جزیره خارک تنها زیستگاه مطمئن آهوان در استان بوشهر است اما فعالیت واحدهاى صنعتى در جزیره خارک و شکار آهوان توسط افراد سودجو که عموماً توسط ا فراد شاغل دراین واحدها هستند، باعث انقراض نسل آنها میشود.
7. جزیره خارکو
در فاصله ۵ کیلومتری شمال شرق جزیره خارک جزیره کوچکی وجود دارد که به آن "خارکو" میگویند. این جزیره دارای تعدادی تأسیسات به جای مانده از حضور نظامیان کشور در سالهای جنگ ایران و عراق از جمله اسکله و ساختمانهای انبار که امروزه محل مناسبی جهت رشد پرندگان در این جزیره شده است. این جزیره همچنین زمانی محل استقرار نظامیان انگلیسی جهت تسخیر خارک بود و پیش از آن نیز میر مهنا برای حمله به هلندیان در خارک از خارکو نیروهای خود را به سمت خارک گسیل داشتهاست.
8. جزیره عباسک
نام پیشین این جزیره "شاه زنگی" بوده است. به تازگی برای این جزیره غیر مسکونی طرحی برای ایجاد یک دهکده گردشگری در دست تهیه است. این جزیره بین بندر بوشهر و شبه جزیره شیف قرار دارد و به دلیل نزدیکی به خشکی از نظر توریستی بسیار اهمیت دارد. بافت زمین و جنس خاک آن برای کشاورزی مناسب نیست و بیشتر زمین آن ماسهای است.
9. جزیره میر مهنا
جزیره "میر مُهَنّا" از جزیرههای غیرمسکونی ایران در خلیج فارس است. انگور و انجیر این جزیره از قدیم معروف بوده است. درخت کُنار بزرگ و تناوری به نام کُنار میر مهنا در این جزیره وجود دارد و گنبدی موسوم به قدمگاه امیرالمؤمنین نیز در این جزیره قرار دارد. این جزیره به نام یکی از راهزنان محلی که به کریم خان زند و هلندیان حمله میکرد یعنی میر مهنا نامگذاری شده است.
10. جزیره فارسی
این جزیره نیز فاقد سکنه است و به دلیل وجود ایستگاه هواشناسی از اهمیت ویژهای برخوردار ایست. ایستگاه هواشناسی جزیره فارسی اطلاعات هواشناسی را به تمام شرکتهای کشتیرانی میرساند.
11. جزیره تهمادو
نام دیگر جزیره غیر مسکونی تهمادو، "جبرین" است.
12. جزیره نخیلو
این جزیره نیز غیر مسکونی است و در حال حاضر بیش از هر چیز محل زیست لاک پشتان خلیج فارس است.
13. جزیره گُرم
"گُرم" از جزیرههای غیر مسکونی استان بوشهر است که به دلیل وجود انبوه درختان جنگلی موسوم به گُرم به همین نام مشهور شده است.
ج- جزایر استان هرمزگان:
14. جزیره لاوان
نام دیگر این جزیره "شیخ شعیب" است. جمعیت آن در حدود ۲۵۰۰ نفر است که بیشتر آنان از نژاد عرباند. بیشتر ساکنان جزیره لاوان از اهل سنت، شاخه شافعی و از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند. آنها به زبان عربی و فارسی تکلم میکنند. این جزیره از شمال شرقی به بندر مقام، از شرق به جزیره شتور و از جنوب به حوزه های نفتی رسالت، رشادت و سلمان محدود میشود. وسعت این جزیره 76 کیلومتر مربع است و پس از قشم و کیش بزرگ ترین جزیره ایران در آب های خلیج فارس است.
فاصله این جزیره تا بندر لنگه 91 و تا بندرعباس حدود 198 مایل دریایی است. جزیره لاوان دور ترین جزیره نسبت به مرکز استان هرمزگان است. آب و هوای آن گرم و مرطوب و دمای آن در تابستان به حدود پنجاه درجه سانتی گراد میرسد و رطوبت هوای آن نیز بسیار زیاد است. ذخایر نفتی آب های نزدیک جزیره لاوان بسیار قابل توجه است. در حال حاضر صنایع جزیره منحصر به تأسیسات نفتی است که با نام "مجتمع پالایشی لاوان" فعالیت دارد.
یکی از شگفتیهای این جزیره وجود کندو های عسل در کنار تأسیسات نفتی و مخازن آنها است که عسل آنها به رنگ سبز تیره است و بوی نفت میدهد، اما طعم آن مشابه عسلهای معمولی است. اهالی جزیره در فصل معینی از سال به صید مروارید میپردازند و تنها کالای صادراتی جزیره، مروارید آن است. این جزیره یک بندرگاه مناسب برای صدور فرآورده های نفتی و یک اسکله فلزی جهت حمل و نقل دریایی دارد.
15. جزیره شتور
جزیره شِتوَر یا شیدوَر به تعداد زیاد مار سمی سیاهرنگ و کوچک معذوف است که معمولاٌ زیر شن مخفی میشوند. به این جزیره "جزیره ماران" نیز گفته میشود. شاید غیر مسکونی بودن این جزیره به دلیل حضور این مارها باشد.
جزیره شتور در فاصله حدود یک و نیم کیلومتری جنوب شرقی جزیره لاوان قرار دارد. طول جزیره 1.7 کیلومتر و عرض آن 800 متر است. این جزیره نیز از با ارزشترین و مهمترین پناهگاههای حیات وحش (پرندگان، لاکپشت های دریایی، ماهی ها و دلفین ها) در خلیج فارس محسوب میشود و جزء مناطق حفاظت شده کشور است.
16. جزیره هِندُرابی
این جزیره با 22.8 کیلومتر مربع مساحت، در حد فاصل بین دو جزیره کیش و لاوان قرار گرفته است. سرزمینی است هموار و تقریباً بدون عارضه طبیعی. هندورابی در فاصله 325 کیلومتری بندر عباس و 133 کیلومتری بندرلنگه و بلندترین نقطه آن بیست و نه متر و بزرگترین قطر آن هفت و نیم کیلومتر است.
این جزیره از یک رشته ارتفاعات کوتاه پوشیده است و کرانههای آن با شیب ملایمی به دریا منتهی میشوند. مجاورت با دریا، اغلب موجب بالا رفتن میزان باران و رطوبت میشود. با این حال در تمام کرانههای خلیج فارس، همجواری با دریا، تأثیر چندانی بر میزان بارش این نواحی ندارد. فعالیت اقتصادی اکثر اهالی در جزیره هندورابی، صید و غواصی است.
فعالیت های صنعتی یا بهره برداری از معادن و منابع زیرزمینی و حتی صنایع دستی در هندورابی وجود ندارد. محیط زیست جزیره به دلیل بسته بودن آن محدود است و موجوداتی از قبیل انواع پرندگان کوچک، پرندگان مهاجری نظیر باز و شاهین و انواع کمی از خزندگان و موش صحرایی در آنجا یافت میشود. منابع تأمین آب جزیره بسیار محدود و کم است و آب مصرفی آن از طریق چاه یا آب انبار تأمین میشود.
این جزیره از نظر سیاحت و ایرانگردی از زیر مجموعههای کیش است که با توجه به امکانات و استعداد طبیعی جزیره از نظر آب، خاک، هوا و شرایط خاص تجاری جزیره کیش و همچنین برخورداری از زیباییهای طبیعی، قادر است بخشی از نیازهای سیاحتی و گردشگری ایرانگردان را تأمین کند.
17. جزیره کیش
در گذشته این جزیره را به نام "قیس" می خواندند. روایت است که بعد از طوفان نوح (ع) جزیره کیش اولین نقطه ای بود که سر از آب در آورد است. این جزیره بیضی شکل با مساحت 89.7 کیلومتر مربع و با طول 15.6 و عرض 7 کیلومتر، در جنوب غربی بندرعباس و در میان آب های نیلگون خلیج فارس واقع شده است. جزیره کیش از نظر محیط زیست طبیعی، یکی از بکرترین مناطق خلیج فارس است. استعدادهای طبیعی و موقعیت جغرافیایی ویژه آن زمینه بهرهبرداری جهانگردی و تجاری از آن را در حد قابل توجهی فراهم ساخته است
سواحل کم نظیر این جزیره مرجانی، نه تنها در فصول گوناگون سال، بلکه در طول یک روز، در ساعات مختلف جلوههای بدیع و گوناگون و بسیار زیبایی از طبیعت را به تماشا میگذارند. سواحل کیش در شرق و شمال شرقی و جنوب از زیباترین سواحل جهان است.
در سواحل جنوب غربی آن زیباترین منظره غروب خورشید را میتوان دید. از جمله نقاط دیدنی جزیره کیش آکواریوم بزرگ آن است که در گوشه شرقی جزیره، با معماری زیبا قرار دارد و گونههای مختلف ماهیان و آبزیان اطراف جزیره در آن به تماشا گذارده شده است. قریب هفتاد نوع ماهیهای تزئینی در این آکواریوم وجود دارد که از نظر شکل و رنگ پولک ها و زیبایی ظاهری، کم نظیر و برخی از آنها نیز بسیار کمیاب هستند.
اسکله تفریحی جزیره کیش با امکانات مفید و مختصر در بخش جنوبی جزیره از دیگر جاذبه های کیش است. در این اسکله سرگرمی هایی از قبیل گردش در روی آب با قایق کف شیشهای که از بالای آن میتوان عبور گروهی ماهی ها و زیبایی های دنیای زیر آب را مشاهده کرد، هم چنین امکانات ورزش اسکی روی آب برای علاقه مندان فراهم شده است. در کنار اسکله تفریحی، پیست دوچرخه سواری نیز در پیرامون جزیره احداث شده است.
معماری سنتی ساختمانهای جزیره توسط سنگ های مرجانی موجود در جزیره تشکیل شده است. معماری جدید و مدرن جزیره نیز تقلیدی از معماری بومی و سنتی آن است که نمونه آن در "صفین" دیده میشود. جزیره کیش اولین بندر آزاد تجاری ایران است که امروزه به طور روزانه هزاران نفر جهت خرید و دیدار از زیبایی های طبیعی این جزیره به سمت کیش عزیمت میکنند.
بخش بزرگ مساحت آن مسطح و مستعد کشاورزی است و دارای نخلستانهای متعدد است. از مناطق دیدنی کیش میتوان به مجموعه قناتهای کاریز، پارک دلفین کیش، کشتی یونانی، درخت سبز (انجیر معابد)، شهر باستانی حریره، آکواریوم کیش و... اشاره کرد.
18. جزیره فرور بزرگ
جزیره "فرور بزرگ" از مجموعه جزایر استان هرمزگان است که سطح از تپه ماهورهای کوچک تشکیل شده است. این جزیره بر روی یکی از کمربندهای زلزله خیز جهان قرار دارد. رنگ آب در نزدیکی جزیره سیاه است. این جزیره شیبهای تند و پرتگاههایی دارد که گاهی ارتفاع آنها از ده متر بیشتر است. فاصله آن تا نزدیک ترین نقطه سواحل ایران در حدود 20 کیلومتر و مساحت آن 26.2 کیلومتر مربع و ارتفاع بلندترین نقطه آن از سطح دریا 145 متر است.
در جزیره فرور بزرگ بقایای ساختمانهای مخروبه و اراضی کشاورزی بایر و چاههای آب به همراه یک چراغ دریایی نشانه مسکونی بودن جزیره در زمانهای گذشته است، وجود دارد. ولی در حال حاضر، جزیره غیرمسکونی است و تنها تعدادی مأمور دولتی در آن حضور دارند. در آبهای این جزیره ماهی فراوان وجود دارد و به همین خاطر صیادان در اطراف آن فعالیت زیادی دارند.
جزیره فرور بزرگ یکی از کانونهای زیست حیات وحش است و تعداد بیشماری از پرندگان از قبیل: عقاب ماهیگیر، طوطی، چکچک، قمری خانگی، چکاوک، کاکلی، پرستو، بلبل خرما، چاخ لق، هدهد، دم جنبانک زرد، دو سرخ معمولی، چکچک سرسیاه، زنبور خور معمولی و همچون یک نوع خارپشت، مارمولک، مار جعفری و عقرب در آن زندگی میکنند. این جزیره به علت داشتن مارهای زیاد به مارور نیز شهرت دارد.
19. جزیره فرور کوچک
نام دیگر این جزیره غیر مسکونی "فرورگان" است که در جنوب فرور بزرگ و شمال جزیره سیری قرار دارد. مرتفع ترین نقطه آن از سطح دریا سی و شش متر است. به علت موقعیت اقلیمی و استقرار در مسیر مهاجرت پرندگان دریایی، زیستگاه گونههای متنوع پرندگان مهاجر و بومی است.
20. جزیره سیری
نام اصلی و پارسی آن "راز" است که به دلیل نزدیکی با مناطق عرب نشین حاشیه جنوبی خلیج فارس، اعراب از معادل عربی این نام یعنی سری استفاده کردند که این نام در زبانهای اروپایی سیری تلفظ شد و از راه آن زبانها به فارسی رسید. این جزیره در قلب آبهای خلیج فارس قرار دارد. فاصله آن تا مرکز شهرستان ابوموسی که در قسمت شرقی جزیره سیری واقع شده، در حدود 27 کیلومتر است همچنین فاصله دریایی آن تا مرکز استان، در حدود 152 مایل دریایی است. وسعت جزیره سیری 17.3 کیلومتر مربع است.
این جزیره فاقد پستی و بلندی بوده و نسبتاً مسطح است. مرتفع ترین نقطه آن 24 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و بزرگ ترین ابعاد طولی و عرضی جزیره 6.1 و 4.6 کیلومتر است. شکل در قسمتهای شمالی و نزدیک سواحل این جزیره ذوزنقهای، مناطق مسکونی همراه با سایر تأسیسات جای گرفتهاند. در این جزیره تعداد قابل توجهی نخل خرما بطور پراکنده وجود دارد که محصول آن فقط مصرف محلی دارد. این منطقه پوشش گیاهی فقیری دارد و در این جزیره معدن خاک سرخ نیز موجود است.
21. جزیره ابوموسی
جنوبی ترین جزیره ایرانی آبهای خلیج فارس، جزیره ابوموسی است. این جزیره در 222 کیلومتری بندرعباس و هم چنین در 75 کیلومتری بندر لنگه واقع شده است. جزیره ابوموسی یکی از چهارده جزیره استان هرمزگان است که بیشترین فاصله از سواحل ایرانی خلیج فارس را دارد و طول و عرض آن درحدود 4.5 کیلومتر است. شهر ابوموسی مرکز جزیره ابوموسی است.
در حال حاضر مالکیت جزیره ابوموسی به همراه جزایر تنب در دست ایران است اما ادعاهایی از سوی دولت امارات متحده عربی هر از گاهی مطرح می شود؛ این موضوع از آن جا بر می خیزد که خلیج فارس دریای کم عمقی برای نفت کش ها شمرده میشود زیرا نفت کشها پس از بارگیری نفت در مخازنشان به شدت سنگین شده و کف آن ها به کف خلیج فارس نزدیک میشود و در نتیجه خطر به گل نشستنشان شدت میگیرد. برای همین است که جزیره خارک به عنوان محل بارگیری نفت کشها از ایران تعیین شده است.
تنها مسیر قابل کشتیرانی برای نفتکشهای حامل نفت فاصله میان جزیره ابوموسی و تنب است. زیرا این مسیر ژرف ترین مسیر برای نفتکشها شناخته میشود. در پی جنگ ایران و عراق و بروز جنگ نفتکشها در خلیج فارس مسئله حفظ امنیت سوخترسانی برای دولتهای صنعتی پیش آمده است که تصمیم بر این گرفتهاند این کار را با همکاری متحدان عربشان انجام دهند و از این میان قرعه به نام امارات عربی متحده افتاده است.
22. جزیره تنب بزرگ
نامهای دیگر آن در قدیم تنب گَپ، تنب مار و تل مار بوده است. این جزیره تقریباً گرد است و خاک شنی و خشک دارد. در قسمتهای جنوب غربی این جزیره و در نزدیکی سواحل آن، خانههای مسکونی از راه چندین خیابان و جاده به هم پیوستهاند. این جزیره در شمال شرقی ابوموسی واقع شده است در دارای موج شکن و لنگرگاه است. مردم بومی این جزیره از صید ماهی و مروارید امرار معاش میکنند. مارهای سمی و کوچک در این جزیره به وفور وجود داد.
23. جزیره تنب کوچک
جزیره مثلثی شکل تنب کوچک به فاصله 12 کیلومتر از غرب جزیره تنب بزرگ قرار دارد. غیرمسکونی است و مرتفع ترین نقطه آن از سطح دریا، بیست و یک متر ارتفاع دارد.
24. جزیره قشم
بزرگترین جزیره ایران و بزرگترین جزیره غیر مستقل دنیا است (بزرگتر از ۲۲ کشور جهان) این جزیره در نزدیکی تنگه هرمز، بزرگترین و پرجمعیتترین جزیره خلیج فارس قرار دارد. "جزیره قشم" دومین بندر آزاد تجاری ایران است که سواحل آن برای ایجاد لنگرگاه مناسب است. این جزیره 15 بندر صیادى و تجارى دارد. علاوه بر جمعیت بومى و ساکن، جزیره قشم داراى جمعیت غیربومى و مهاجر بسیارى است که به طور عمده در بخشهاى تجارت، بازرگانى، صنایع و معادن، ادارات و دوایر دولتى و ارگانها، بانکها، تشکیلات سازمان منطقه آزاد قشم و دیگر بخشهاى خدماتى به فعالیت اشتغال دارند
زبان اصلى مردم قشم، مانند تمام مردم ساکن بنادر و سواحل جنوب کشور و دیگر جزایر، فارسى و براى همه مردم و مسافرانى که به جزیره مسافرت مىکنند قابل درک و فهم است. لهجه محلى و متداول مردم قشم در شهرها و روستاهاى آن تقریباً یکسان است، با این تفاوت که اهالى شهر قشم و درگهان به سبب رفت و آمد و داد و ستد با مردم میناب، بندرعباس، پل، خمیر، کنگ، لنگه و دیگر بنادر مجاور، با لهجهاى نزدیک به لهجه بندرعباسى، مینابى (بندرى)، پلى (بندر پل خمیر) صحبت مىکنند و ساکنان روستاى اعماق جزیره به سبب مسافرت به شیخنشینها و هندوستان به زبان عربى هندى نیز آشنایى دارند یا واژههایى از این زبانها وارد لهجه آنها شده است. بهطور کلى باید گفت زبان محلى قشمى، آمیختهاى از بانهاى فارسى، بندرى، هندى و انگلیسى است.
کوه نمکى ـ کوه نمکدان ـ در قسمت جنوب غربى جزیره، ویژگى عمده مجموعه کوهستانى غربى را تشکیل مىدهد. این کوه که به شکل مخروط است تا ارتفاع 397 متر (قله کوه نمکدان) مىرسد. ساختار نمکى این کوه از انباشته شدن صخرههاى آذرین با رسوبات تشکیل شده است. کوه گنبد نمکى، با بقایاى معادن نمک باستانى و چشمههاى آب شور، به خودى خود یک "اثر تاریخى طبیعى دیدنی" با امکانات آموزشى و تفریحى را به وجود آورده است. ساحل صخرهاى ریگو معروف به ساحل لاکپشتها از سواحل زیباى جزیره قشم است که لاکپشتها در آنجا براى نفسگیرى و تغذیه به روى آب مىآیند.
چشمههاى جزیره قشم، که بهطور پراکنده در جاى جاى جزیره وجود دارند، فاقد آب شیرین بوده و عمدتاً شور است. اولین و مهمترین جامعه گیاهى جزیره در جنگلهای حرا مشاهده مىشود که گونهاى از مانگروها به نام Avicennia marina (به نام ابوعلى سینا، دانشمند پرآوازه ایران) است. این جزیره بزرگ پوشش جانوری متنوعی نیز دارد. پستانداران قشم عبارتند از 4 گونه خفاش که یک نوع آن خفاش میوهخوار است، 4 گونه جونده، یک نوع خارپشت، یک گونه خرگوش، یک گونه روباه و یک نوع جبیر نیز در قشم شناسایى شده است.
خزندگان شناسایى شده قشم نیز بسیار متنوع هستند. سه نوع مار و 17 گونه مارمولک و یک نوع دوزیست در قشم شناخته شدهاند. بارزترین پدیده طبیعى قشم گوناگونى پرندگان آن است. از میلیونها سال پیش به این سو حدود چهارمیلیون پرنده مهاجر بهطور منظم در فصلهاى مختلف سال، به خلیج فارس پناه مىآورند.
بهطور کلى، در گشت و گذارى چند روزه در جزیره قشم به آسانى مىتوان تا 100 گونه از پرندگان آن را مشاهده کرد. برخى از پرندگان جزیره قشم عبارتند از: پلیکان پا خاکسترى، باکلان، حواصیل خاکسترى، اگرت کوچک، اگرت ساحلى، اگرت سفید، حواصیل شب، حواصیل هندى، کفچه نوک، فلامینگو، عقاب ماهیگیر(جزیره قشم)، کرکس، جیرفتى، هوبره، سلیم خرچنگخوار، صدفخوار، دیدومک، تله نوک پهن، کاکایى سر سیاه، کاکایى پشت سیاه، پرستو دریایى دودى، پرستو دریایى کاکلى کوچک، پرستو دریایى معمولى، پرستو دریایى کاکلى، سبز قباى هندى، زنبور خانگى کوچک، دم جنبانک ابلق، دم جنبانک کله زرد، میوهخور، بلبل خرما، سنگ چشم کله سرخ، سوسک چیفچاف، سوسک جنبان، سوک سرسیاه، طرقه بنفش، طرقه کوهى، چکچک بیابانى، شهدخور، زرد پر مزرعه، سهره خاکی.
جزیره قشم تا حدودی توان بالقوه برای دامپروری را دارد و هم اکنون دامپروری به روش سنتی در جزیره انجام می گیرد. به دلیل کمی بارندگی و نبود آب شیرین کافی، کشاورزی بسیار محدود است و بیشتر به صورت دیم صورت می گیرد.
25. جزیره ناز
جزیره ناز در نزدیکى سواحل شرقى قشم قرار گرفته و از ساحل در حدود یک کیلومتر فاصله دارد. وسعت جزیره ناز تقریباً سه هکتار است. این جزیره فاقد ساحل شنى است و دیوارههاى صخرهاى به ارتفاع پنج تا ده متر اطراف آن را فراگرفته است. روى این جزیره کاملاً مسطح است. در زمان جزر با پسروى کامل آب دریا، براى مدت کوتاهى، باریکهاى از خشکى جزیره ناز را به ساحل قشم وصل مىکند.
در این جزیره کسى سکونت ندارد. ماهیگیران محلى چند سایبان و مکان استراحت از چوب و پلاستیک به صورت موقت احداث کردهاند. روبهروى جزیره ناز در قشم ساحل شنى قرار دارد که مکان مناسبى براى تغذیه پرندگان دریایى و ماهیگیران بومى است. در سراسر فصول سال بازدیدکنندگان بسیارى بهویژه هنگام غروب از این محل بازدید مىکنند.
26. جزیره هرمز
جزیرهٔ بیضی شکل هرمز که طول محیط آن حدود ۶۰۰۰ متر است در مدخل خلیج فارس و در فاصلهٔ ۸ کیلومتری بندرعباس قرار دارد. املای صحیح آن "هرموز یا هرمزد" برگرفته از کلمات "خورموز یا خورموغ" به معنی لنگرگاه و بندر ایالت موغستان (میناب) بوده است که به واسطه کثرت استفاده از غلط مشهور امروزه هرمز خوانده میشود. این جزیره را به علت موقعیت جغرافیایی آن و مجاورت با تنگه هرمز، کلید خلیج فارس میدانند. همین موقعیت است که آن را در طول تاریخ، از نظر سوق الجیشی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار ساخته است.
هرموز اصلا نام بندری معتبر در مصب رود میناب با خلیج فارس بوده است. شهر میناب کنونی بر روی خرابههای این بندر ساخته شده است. هرموز قدیم در اوایل عهد مغول تجارت پر رونقی داشته است. با هجوم مغولان در حدود سال 700 هجری، مردم شهر هرموز ابتدا به جزیره قشم و سپس به جزیره هرموز که در آن زمان زرون (معرب آن جرون که بعدها نام بندری در محل بندر عباس کنونی شد و به تلفظ پرتغالی بندر گمبرون خوانده شد) نام داشت کوچ نمودند و شهری در آن بنا کردند و نام آنرا به یاد شهر قدیم خود هرموز گزاردند.
به تدریج و طی قرون بعد این شهر نام خود را به همه جزیره داد و بندر جرون (گمبرون بعدی) نام خود را از آن وام گرفت. عظمت شهر و جزیره هرموز به قدری شد که دو قرن بعد و تا زمانی که توسط پرتقالی ها اشغال شد مرکز ایالات خلیج فارس از جمله بحرین بوده است.
شاه عباس در سال 1031 جزیره هرموز و سواحل جنوبی ایران در خلیج فارس را از اشغال پرتغالی ها خارج ساخت و شهرهای هرموز و گمبرون را تخریب کرد و بندر عباس فعلی را بر خرابه های گمبرون استوار کرد. هرمز امروز به هیچ عنوان رونق گذشته را ندارد. جزیرهٔ هرمز در وسط مرتفع شامل تپه و کوههای آتشفشانی و نمکی است بلندترین نقطهٔ آن ۲۱۰ متر ارتفاع دارد ، اطراف آن را جلگههای پست و همواری پوشاندهاست، معادن خاک سرخ و نمک سفید آن شهرت فراوانی دارد.
27. جزیره هنگام
جزیره "هنگام" یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. جزیره هنگام با آبادیهای کوچک با وسعت حدود ۵۰ کیلومتر مربع در جنوب جزیرهٔ قشم واقع شده و دارای معادن نمک و خاک و سرب است. این جزیره 6.33 کیلومتر مربع مساحت دارد و به شکل مخروط ناقصی است که در کرانههای جنوبی جزیره قشم واقع شده است.
فاصله آن تا بندرعباس حدود ۴۳ مایل دریایی و تا شهر قشم حدود ۲۹ مایل دریایی است. این جزیره ارتفاعات پست آهکی دارد و بلندترین نقطه آن کوه ناکس با ۱۰۶ متر ارتفاع است. بزرگترین قطر آن از "روستای هنگام کهنه" تا "روستای هنگام جدید" ۹ کیلومتر است. تنها فعالیت اقتصادی در جزیره هنگام که اکثر اهالی به آن مشغولند، ماهیگیری و صیادی است. از نقاط دیدنی جزیره تأسیسات بندری انگلیسیها است.
28. جزیره لارک
جزیره لارک یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. جزیره لارک با 7.48 کیلو متر مربع مساحت، در فاصله ۱۸ مایل دریایی از مرکز استان شهر بندرعباس و ۶ مایل دریایی از شهر قشم و در جنوب شرقی این شهر، در تنگه هرمز قراردارد. این جزیره از کوههای آتشفانی مخروطی شکل تشکیل شده است. بلندترین نقطه آن ۱۳۸ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و بزرگترین قطر آن ۶/۱۰ کیلومتر است. در این جزیره فعالیت کشاورزی وجود ندارد و تنها فعالیت اقتصادی اکثر اهالی جزیره لارک صید و غواصی است.
آب آشامیدنی مردم این جزیره بیشتر از طریق بندرعباس به ان حمل میشود و همچنین آب برکهها و چاههای آن مورد استفاده قرار میگیرد. از دیگر جزایر غیرمسکونی خلیج فارس میتوان به شیف، ام الکرم، ام سیله (خان)، خرو، مولیات، سهدندون، مُطاف، مُرغی، چراغی اشاره کرد. جزیرههای غیر مسکونی خلیج فارس از اهمیت ویژه جهانی به عنوان زیستگاه مرجانهای دریایی (خوراک غواصها)، محل تخمگذاری پرستوهای دریایی و لاک پشتها و زیستگاه انواع پرندگان مهاجر برخوردار است.
بیگمان جزیرههای ایرانی خلیج فارس بیش از این تعداد است که تعدادی از آنها در زمان جزر و مد نام جزیره به خود میگیرند .