۱۹.۱.۰۱

هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار


باد بهاری وزید، از طرف مرغزار
باز بگردون رسید، ناله هر مرغ‌  زار
سرو شد افراخته، کار چمن ساخته
نعره زنان فاخته، بر سر بید و چنار
گل بچمن در برست، ماه مگر یا خورست
سرو برقص اندرست، بر طرف جویبار
شاخ که با میوه‌هاست، سنگ بپا میخورد
بید مگر فارغست، از ستم نابکار
شیوه نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق ببار 
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار
 برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار
وقت بهارست خیز، تا بتماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار
 بلبل دستان بخوان، مرغ خوش الحان بدان 
طوطی شکرفشان، نقل بمجلس بیار
بر طرف کوه و دشت، روز طوافست و گشت
وقت بهاران گذشت، گفته سعدی بیار.

سعدی کبیر
 

راغب - هوای عشق

هیچ نظری موجود نیست: