۲۳.۳.۹۷

اما بال از جنبش رسته است



دریچهِ باز قفس بر تازگی باغها سحرانگیزست‌
اما بال از جنبش رسته است‌
وسوسه چمنها بیهودهست‌
میان پرنده و پرواز
فراموشی بال و پرست‌


در چشم پرنده
قطره بیناییست


ساقه ببالا میرود
میوه فرو میافتد
دگرگونی غمناکست‌
نور آلودگیست‌
نوسان آلودگیست‌
رفتن، آلودگیست‌

پرنده در خوابِ بال و پرش
تنها ماندهست‌
چشمانش پرتوی میوهها را میراند
سرودش بر زیر وبم شاخه ها پیشی گرفته است‌
سرشاریش قفس را میلرزاند
نسیم، هوا را میشکند
دریچه قفس بیتابست.

سهراب سپهری











هیچ نظری موجود نیست: