۲۵.۵.۹۵

کشتی‌ و شاهکارهای وزارت اطلاعات آخوندی وابسته به بیگانگان


میفرمایند عملکرد ناموفق دو کشتی‌ گیر ایرانی‌ که سابقه قهرمانی جهان و منطقه و ۷ مدال طلا در کارنامه خود را دارند، و انتظار منطقی‌ و کامل می‌رفته است که شاهد مدال آوری دوباره این کشتیگیران باشیم،

از طرف وزارت اطلاعات آخوندی مهندسی‌ شده و بر اساس دستورات این وزارت خانه بوده است!!!!

سازمان اطلاعات وامنیت ایران با نام کوتاه شده ساواک، در بدو تاسیس آن در زمان پهلوی‌های ایران ساز، وظیفه حفظ امنیت و حفاظت از ایران و ایرانی‌ را از شر تروریست‌های پلستینی و داعشی و شغالان و کفتار‌ها و کرکس‌های گرسنه‌ای که در حاشیه مرز‌های ایران در گرسنگی و حقارت میخزیدند و با چشمی از حسادت تنگ شده و با حسرت خوشبختی‌ ایرانیان را میپایدند و ضمن رشک بردن، در انتظار فرصتی بودند تا ایران را از هم بدرند، به عنوان "مهمترین و اصلی‌ترین هدف" در اساسنامه‌اش داشت و بهمین دلیل هم در تمامی طول موجودیتش ۲۰۰۰ تروریست و خرابکار و عرب زاده و عرب پرست و مارکسیست‌های اسلامی (و یا همین مجاهدین که امروزه و پس از اختلاف با آخوند‌ها بر سر تقسیم غنایم که گلوی یکدیگر را دریدند، خائن نامیده میشوند) را در زندان خود داشت.

ولی‌ پس از فتنه آخوندی در سال ۵۷ و به قدرت رسیدن تروریست‌های زندانی ساواک، و با همدستی تروریست‌های یاسر عرفات گوبگوری این سازمان آنچنان گسترده و بزرگ شد که بناچار تبدیل به یک وزارتخانه گشت! تا بتواند تعداد زیادی از پلستینیها، پانترک‌ها و نمایندگان سازمان‌های امنیت غربی را در درون خود جا دهد. و هدف از موجودیتش هم بجای حفاظت از ایران و ایرانی‌ و ایجاد امنیت در ایران، تبدیل گشت به حفاظت از منافع بیگانگان و از بین بردن ایران و ایرانی‌! و دست در دست و همسو با قوه قضایه که بطور کلی‌ دست غربیهاست و در کنار اعدام‌های بیرویه و بی‌ دلیل و پایان ناپذیر و مداوم و کشتار جوانان ایرانی‌، به بهانه جرم‌هایی‌ که مجازات چند ماه زندان دارد، شروع به ترور دانشمندان، هنرمندان، نخبگان، نویسندگان، ملی‌ گرایان، آزادگان و آزادیخواهان و ایران دوستان، ورزشکاران، دانشجویان، دانش آموزان نخبه ریاضی‌ و فیزیک، و بطور کلی‌ الیت جامعه ایرانی‌ از یک سؤ و از سوی دیگر ویران ساختن هر چه که نشان از هویت ایرانی‌ دارد از جمله اسید پاچی بر روی آثار باستانی سنگی‌ ایران که هزاران سال دست نخورده و سالم مانده بودند، ویران کردن طبیعت و محیط زیست بینظیر ایران از طریق زدودن جنگلها و ایجاد بیابان ها، ساخت سد‌های مخّرب بمنظور کشاورزی برای ترکیه و کشور‌های خشک عربی‌ حاشیه نشین خلیج پارس، و و بدین ترتیب خشک ساختن دشت ها، دجله ها، دریاچه‌ها و کاریز‌ها و منفجر کردن کوه‌ها و صادرات خاک و منابع طبیعی ایران، کشتار حیوانات کمیاب سرزمین ایران با اجاره این زمین‌ها به شکارچیان ‌اروپایی، و یا شکار آنان و فروش گونه‌های کمیاب پرندگان به اعراب و همه اینها در کنار فروش نفت، گاز، آهن، مس، اورانیوم، طلا، نقره، سنگ‌های جواهر و بردن معنویات ایرانی‌ از طریق انتقال کتب دست نوشته باقی‌ مانده در کتابخانه‌ها به ترکیه، تخلیه موزه‌های ایران از جواهرات سلطنتی و آثار باستانی، اجاره کاخ‌های ایرانی‌ به اراذل و اوباش ترک و عرب داعشی و تروریست‌های حماس، بطور کلی‌ چوب حراج به موجودیت ایران زدن از اهدافی‌ است که این وزرتخانه کثیف با پشتیبانی کامل غربی‌ها و با کمک بازوی نظامی آنان برادارن پاسدار تسبیح بدست حافظ منافع بیگانگان برادران قاچاقچی اسلامی، بمدت ۳۷ سال در ایران بطور جدی دنبال کرده و می‌کند.

چرا این بحث؟

در ادامه مبارزات ورزشی! سعید عبدولی نماینده کشتی‌ فرنگی‌ (از کی‌ فرنگی‌‌ها کشتی‌ داشتن که این نوعش به نام آنان زده شده؟) در وزن ۷۵ در مسابقه با کشتی‌ گیر دانمارکی امتیاز مساوی می‌گیرد ولی‌ در کمال ناباوری داور دست کشتی‌ گیر دانمارکی را بالا میبرد. این عمل باعث ناراحتی بیش از حد و خارج از کنترل کشتی‌ گیر کشورمان گشته و او بشدت اعتراض می‌کند. و بجای اینکه سرپرست تیم‌ جلو آمده و ضمن دلجویی و آرام ساختن کشتی‌ گیر، به حقکشی و بی‌عدالتی در حال جریان اعتراض کند ، کشتی‌گیر ایران سعید عبدولی با مراجعه به داوران بشدت به این بی‌عدالتی اعتراض می‌کند. چرا؟ چون تیم‌ اصلا سرپرست ندارد! و کسانی‌ که همراه کاروان ورزشکارن ایرانی‌ هستند همگی‌ از فامیل‌های دزدان فاسد اشغالگر آخوند‌ها هستند که در عین بیسوادی و ندانستن زبان و قوانین، با عنوان‌های دهان پر کن راهی‌ برزیل گشته تا ضمن عیاشی با پول ملت ایران، مایه سرافکندگی و بی‌ آبرویی ایرانی‌‌ها را نیز فراهم کنند و در آنجا تنه لش وار بخورند و بخوابند و هزار فساد انجام دهند و دلی‌ از عزا درآورند. پس از این سعید عبدولی وقتی‌ دستش از همه جا کوتاه میگردد، در گوشه‌ تشک نشسته و منتظر قرار گرفتن در جلوی دوربین میگردد، و درست زمانی‌ که فیلمبردار او را در کادر دارد و به او با سر اشاره می‌کند ، عبدلی بطور مصنوعی مشت بر زمین کوبیده و به المپیک و هر چه هست و نیست ناسزا می‌گوید.

سپس این فیلم کوتاه که معلوم نیست توسط کدامین فیلمبردار ضبط شده، با سرعت نور در تمامی اینترنت پخش شده و همه اخبار دیگر را تحت شعاع خود قرار میدهد. سپس طبق معمول، از اینجا به بعد نوبت ارتش سایبری آخوندی و دشمن ایران می‌رسد (که پارسی را تنها به این خاطر یاد گرفته‌اند که به ایرانی‌‌ها فحاشی کرده و آنان را تحقیر کنند) که به میدان آمده و با نوشتاری به غایت سخیف کاروان کشتی‌ ایران را بخیال خود پایین بکشد و عمل ناجوانمردانه داوران را ماست مالی‌ کنند. اما از آنجا که خورشید پشت ابر نمیماند، خبر دست داشتن وزارت اطلاعات آخوندی در این عملکرد امروز پخش شده و در مورد نه تنها سعید عبدلی بلکه در مورد حمید سوریان، دیگر کشتی‌ گیر این کاروان نیز رو شده است.

حمید سوریان دیگر کشتی‌گیر ایران که قهرمانی و دوباره مدال آوردنش مثل خورشید روشن بود، در حالی‌ دو بازی خود را باخت که هر دو را با امتیاز جلو بود. ولی‌ گفته میشود که وزارت اطلاعات کثیف آخوندی، او را بشدت تهدید کرده بود تا بازی را واگذار کند. و او نیز در ابتدا نشان میدهد که میتواند ببرد ولی‌ به او اجازه این کار داده نشده و در نتیجه براحتی مسابقه را واگذار می‌کند!

و این چنگال کثیف بیگانه که از طریق دست آخوند و نوکرانش در بدن ورزشکاران ایرانی‌ فرو رفته است از همان ابتدای شروع بازی ها، حتی در مراسم رژه و بازگشایی مسابقات، حتی پیش از شروع المپیک در مورد انتخاب لباس و تحقیر و توهین و به مسخره گرفتن همه چی‌ ورزشکاران و تضعیف روحیه آنان، حتی پیش از همه اینها با در اختیار قرار ندادن امکانات و حتی جلوگیری از تمرینات ورزشکاران ایرانی‌ آنچنان تابلو وار مشخص و آشکار بود و هست که تا حد تو ذوق زدگی آدمی‌ را می‌‌آزارد.

چرا با ایرانیان چنین برخورد میشود ؟

چرا ۳۷ سال است با توسل به تمامی روش‌های پلید و غیر مردمی، و با تمامی توانایی و دست جمعی‌ و همگی‌ از شرق و غرب تو سر ایرانی‌‌ها می‌کوبند؟ این ملت چرا اینچنین چپاول میشود و چه کرده که مورد خشم و نفرت تعجب برانگیز است؟ چرا جلوی هر گونه پیشرفت ایرانیها در همه زمینه ها، علم، هنر، ورزش و رشد معنوی و اخلاقی‌ او را میگیرند؟
- ترس است؟
- حسادت است؟
- بیش از حد به ایرانی‌‌ها بدهکارند؟
- نمیتوانند حریف ایرانی‌‌ها شوند؟
- می‌ترسند اگر ایرانی‌ امکان رشد پیدا کند، آنچنان پیشتاز گردد که به نیرنگ و حیله هم دیگر نتوانند به گرد پایش برسند؟
می‌ترسند اگر ایرانیها رشد کنند، دیگر نتوانند به دیگر اهداف خود که از هم پاشیدن ملت ایران است برسند؟
از جلو زدن ایرانیها می‌ترسند یا از عقب ماندگی نهادینه شده نژادیشان؟
می‌ترسند اگر ایرانی‌ رشد کند آخوند‌ها را بزیر بکشد؟
دلیل این همه ترس و پلیدی چیست؟
پیدا کردن دلیلش با شما،

ولی‌ آنچه که دیگر از حد گذشته و بمرز لجن رسیده این رفتار‌های مشمئز کننده کاملا عیان وزارت اطلاعات آخوندی است که اگر امروز در موردش کاری انجام نگیرد، تا چند سال پس از این ، دیگر از ایران و ایرانی‌، هیچ باقی‌ نمیماند.