۸.۶.۹۵

وین حرف معما نه تو خوانی و نه من


- اگر پولدار بودم به همه فقرا کمک می‌کردم.
- شاید به همین خاطر است که پولدار نیستی‌.
- مگه آدم بودن بده که بخاطرش مجازات شوم؟
- نه، آدم بودن بد نیست. ولی‌ همه چیز این دنیا حساب و کتاب داره تو میخوای نظم خدا را بهم بزنی‌، میخواهی‌ ادای خدا را درآوری!
- اگر حتی همین که تو می‌گویی باشه، چه اشکالی دارد که در این یک مورد خدا باشم؟
- اشکالش اینه که این یک مورد جدا از دیگر موارد نیست، همه چی‌ بهم زنجیر وار ارتباط داره ، میایی ابرو را درست کنی‌، میزنی چشم یکی‌ دیگه را درمیاوری.
- یعنی‌ با این تعریفی‌ که تو میکنی‌ و به این ترتیب هیشکی نباید دست نیازمندی را بگیره؟
- اگه خدا بخواد دست نیازمند گرفته می‌شه.
- یعنی‌ همه اینهائی که نیازمندن، خدا خواسته که فقیر باشند؟
- بالاخره باید یک حساب کتابی‌ باشه، وگرنه چرا یک بچه بیگناه باید بلا سرش بیاد؟
- حالا نوبت بچه هاست که از دایره مهرت بیرون کنی‌ آره؟
- نه ولی‌ با هیچ منطقی‌ نمی‌شه توضیح داد که چرا این همه بچه شکنجه میشوند.
- این بچه‌ها شکنجه می‌شوند چون کسانی‌ مثل تو هستند که به سرنوشت و قضا و قدر اعتقاد دارند و دست افتاده را نمیگیرند و معتقدن خودش خشک می‌شه می‌‌افته! و میدونی‌ دلیلش چیه؟ چون امثال تو در مقابل پدیده‌ها و اتفاقاتی که می‌‌افته احساس ضعف و ناتوانی‌ می‌کنید و خودتان را دست بسته می‌بینید. چون شماها دچار ترس و وحشتید. چون شما‌ها سر از چیزی در نمیاورید. به همین دلیل، عدم توانایی خودتان را گردن پدیده‌ای بنام سرنوشت میندازید!

- شاید تمام چیز‌هایی‌ که به من و امثال من نسبت میدی درست باشه، ولی‌ تو یک چیزی را فراموش کردی و آن هم اینکه فقط تو نیستی‌ که شعار انساندوستی میدی، و حتی در عمل به آن میپردازی. موضوع اینجاست که همیشه همین نابرابری‌ها و بی‌ عدالتی‌ها بوده و همیشه هم عده‌ای بوده‌اند که قلبا خواستند تا با آن مبارزه کنند و کرده‌اند. اگر قرار بود نیکی‌ بر بدی پیروز شود، تا امروز باید پیروز شده بود، ولی‌ شاهدی که نه تنها پیروز نشده بلکه در شرف موت هم هست. پس باید حساب کتابی سوای آنچه که تو مخت کردن وجود داشته باشه که هنوز از آن بی‌خبریم.









Paintings by Truls Espedal